بی من خوشی، وگرنه از آن تو میشدم
جان میسپردم آخر و جان تو میشدم
گفتم که مردم از غم و گفتی به حرف نیست!
ای کاش من حریف زبان تو میشدم...
معشوق روزگار غزلهای ناب! کاش
همعصر شاعران زمان تو میشدم
ای عمر چندروزهی دنیا! بدون عشق
تا کی اسیر سود و زیان تو میشدم؟
پا بر سرم گذاشتی اکنون که آمدی
ای مرگ داشتم نگران تو میشدم
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
۲۶ آبان ۱۴۰۳
۲۷ آبان ۱۴۰۳
هنوز داغ کهنه ای مرا به خانه می کشد
هنوز شعله های فتنه ای زبانه می کشد
هنوز صورت کبودِ در کسوف کاملت
مرا به لحظه های درد تازیانه می کشد
ببین چگونه خواهرم پس از تو بی نوازشت
به روی گیسوی غمش به بغض شانه می کشد
سکوت کرده شهر در جواب بی عدالتی
غمت مرا به کوچه ها به این بهانه می کشد
میان قحطی سحر ببین که آفتاب را
به روی دوش، آسمان چرا شبانه می کشد؟
صدای هق هقی مرا به سمت چاه میبرد
پدر چگونه غربت تو را به شانه می کشد
پس از گذشت سالها کسی درست مثل تو
میان قتلگاه آه مادرانه می کشد
#معصومه_سادات_اسدیان
#عضوکانال
#فاطمیه
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
به سفر میروم از خود که به خود برگردم
عشق شهریست که از یافتنش دلسردم
گریهی بیثمری، خندهی طاقتسوزی
بیش ازین نیست ازین معرکه دستاوردم
عافیت، عاقبتم بود اگر از روز نخست
با خودم دغدغهی عشق نمیآوردم
گاه در بند کسی، گاه حریص هوسی
من همه عمر به تنهایی خود بد کردم
با لبی تشنهی فریاد و دلی زخمیِ خشم
خون دل میخورم و ساکتم و خونسردم
سنگ از قله به جز درّه کجا خواهد رفت
من چه بیهوده به دنبال خودم میگردم
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
به دنبال تو می گردم تو ای تنهای تا هرگز !
تو ای گم گشته در اندیشه ی فردای تا هرگز
منم جهل مرکب! آنکه در آغاز خود مانده ست
بیا ذات مرا معنا کن ای دانای تا هرگز !
بدون چلچراغ چشم هایت، راه تاریک است
بیا فانوس روشن کن ! بیا زیبای تا هرگز !
نمی دانم چه روزی با حقیقت می خوری پیوند
تو ای مرموز! ای کابوس ! ای رویای تا هرگز !
منم مجنون تر از آن کس که می دانی و میدانم
نمی خواهی که برگردی چرا.؟ لیلای تا هرگز ؟!
تو را من با تمام انتظارم جستجو کردم
ولی پیدا نشد آن عشق.! ناپیدای تا هرگز!
تو ای آن کس که تنها از فراز کوه می آید
بگو صبحی نشسته پشت این شبهای تا هرگز؟؟!!
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
۲۷ آبان ۱۴۰۳
پر از بغض است امشب سینه ی لبریز از دردت
چگونه گرم خواهد شد هوای خانهی سردت
فراق نیلی یاس و حدیث تلخ دلتنگی
چه خواهی کرد با ريحانه های زخمی و زردت
چه بی خيرند اين مردم تو را تنها رها کردند
و کوچيدند سمت دشمن بدخوی نامردت
غمت را آیه آیه می نویسی روی شب بوها
شده قرآنی از جنس کلامِ حق ،
ره آوردت
تو را مي فهمم ای آیینه ای غمها ی بی پایان
تو را با دردهای منحصر در این غم فردت
خدا صبرت دهد بابای خوبم، ساقي کوثر
تمام چاهها مدیون اشک و ناله و دردت
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
کسی خیره بر من در آیینههاست
برایم چقدر این نگاه آشناست
بگویم منم! اشتباهیست محض
بگویم تویی! باز حرفم خطاست
ندانستم آخر که بود و چه گفت
شبیه من است آنگه از من جداست
بگو کشتی غرقه در موجها!
در این ورطه تنها خدا ناخداست
منم شمعِ گریانِ آتشزبان
صدایی ندارم، سکوتم رساست
به من گفت در گریه گاهی بخند
عجیب است این هم از آن حرفهاست
#هادی_محمد_حسنی
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
حرم مطهر رضوی،رواق امام خمینی(ره)۱۴۰۳/۸/۲۶
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
راه پیدا کردن گنج جهان جز رنج نیست
رنج آن را راست میگویند اما گنج نیست
گاه میافتد به خاک و گاه میغلتد به رود
هیچ رازی در فروافتادن نارنج نیست
گاه سربازی شجاعی، گاه شاهی ناامید
روز و شب چیزی به جز تکرار یک شطرنج نیست
در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی
سکهها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست
باید از بهتی که چشمم داشت قلبش میشکست
چشمپوشی کن که این آیینه حیرتسنج نیست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳
۲۷ آبان ۱۴۰۳
بهارستان غیرت
تو را هرگز نفهمیده، تو را ای سورۀ یاسین
نه ابر و باد پاییزی، نه بارانهای فروردین
تو رفتی و به دنبالت، غمی رویید در جانم
پس از تو میکشم با خود، دلی خسته، سری سنگین
برای آنکه برگردی به سمت سبز نخلستان
تمام آسمان آن شب، دعا میخواند و من آمین
خلاصه میشود در تو، بهارستانی از غیرت
که از عطر حضورت شد، فضای شهر عطرآگین
تو ای بالانشین امشب، مرا با خود ببر... اما
تو بالا میروی بالا... و من پایینتر از پایین
هنوزم شعله میبارد، به دامان غزلهایم
غم هجر «جهانآرا»، تب اندوه «زینالدین»
#عبدالرحیم_سعیدیراد
#شهدا
#شهید_زینالدین
@golchine_sher
۲۷ آبان ۱۴۰۳