eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
823 عکس
282 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تا این جهان به خرقۀ رؤیا ملبس است دنیا برای حال دل تنگ ما بس است @golchine_sher
دلی کز قصه‌ی لیلی دگرگون داشتم دارم مناجاتی که پای بیدمجنون داشتم دارم هنوز از بازی چرخ فلک‌ در بیم و امیدم هنوز آن شکوه‌ها کز دور گردون داشتم دارم به قدر پنج روز عمر، در پیچ سر زلفی پس‌اندازی که از دنیای مضمون داشتم دارم نمی‌رقصم به ساز شیخ و زاهد یک نفس اما به جانم زخمه‌ای کز ضرب قانون داشتم دارم کدام افسانه عمری کرده پاسوزم؟ دو چشمت گفت همان دستی که بر آتش به افسون داشتم دارم شبیه جنگجویی بی‌سلاح از شیهه‌ی اسبی همان حالی که هنگام شبیخون داشتم دارم نشد شهنامه‌ام از نقشه‌ی گرسیوزان خالی سیاووشی که بر این خاک گلگون داشتم دارم هنوز از غربت سهراب با تهمینه می‌گویم هنوز آهی که از بغض کتایون داشتم دارم خدا کِی بگذرد از خون مجنون‌های گمنامش خدا فرمود میثاقی که با خون داشتم دارم به شرط استجابت‌های گیسویش خدا را شکر هنوز اشکی که پای بید مجنون داشتم دارم @golchine_sher
عاشق که شدی،سه وعده غم خواهی خورد نشکفته در این معـرکه باید پژمرد در بازی دل دادن و دل کندن ها هر بار کسی تکـه ای از ما را برد... @golchine_sher
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما ما به دنبال تو می‌گردیم و تو دنبال ما ماهِ پیدا، ماه پنهان، ماه روشن، ماه محو رؤیت این ماه یعنی نامۀ اعمال ما خاصه این شب‌ها که ابر و باد و باران با من است خاصه این شب‌ها که تعریفی ندارد حال ما کاش در تقدیر ما باشد همه شب‌های قدر کاش حَوِّل حالَنایی‌تر شود احوال ما ما به استقبال ماه از خویش تا بیرون زدیم ماه با پای خودش آمد به استقبال ما گوشۀ چشمی به ما بنمای ای ابروهلال تا همه خورشید گردد روزی امسال ما @golchine_sher
عمر گذشت وز رُخش سیر نشـد نظاره‌ام حسرت او نمی‌رود از دل پاره پاره‌ام... @golchine_sher
تنها شراب چشم خُمار تو قادر است میخانه را دوباره پر از مشتری کند! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفای اشک به دل‌های بی‌شرر ندهند به شمع تا نکشد شعله، چشم تر ندهند امیر قافله‌ی اشک چشم بیدار است به دست هر صدفی رشته‌ی گهر ندهند هوای چشم تو ای گل! هنوز بارانی‌ست چرا به مرغ گرفتار این خبر ندهند؟ مباد خون تو ای گل! نصیب خار مباد به دست هر مژه‌ای پاره‌ی جگر ندهند ز شرم روی تو گل‌ها ز شاخه می‌ریزند بگو که قافله را از چمن گذر ندهند به دست سرو امان‌نامه‌ی تهیدستی‌ست که گفته است که آزادگان ثمر ندهند؟ مراد اهل نظر گنج بی‌نیازی‌هاست به عالمی نظر کیمیا اثر ندهند مرید اهل نظر شو که از بلندی طبع بهای جام سفالین به جام زر ندهند چه جای ناله که در بارگاه استغنا مجال آه به دل‌های شعله‌ور ندهند چو شمع ، رشته‌ی باریک عمر می‌سوزد چرا مجال، به (پروانه) تا سحر ندهند؟ (پروانه) @golchine_sher
ما خوب و خوش و خرّم و دلباخته بوديم نفرين به دو چشمان همه شور نظرها! @golchine_sher
بگردم دور تو ، دور نگاهت ، دور باطل ها مرا دیوانه می خوانند، امثال تو عاقل ها پری رویی ، نه زیباتر ، سر زیبایی ات بحث است به طرزی که کم آوردند توضیح المسائل ها حسادت می کنم با هر که دستش "لای موهایت" حسادت می کنم حتی به این موگیر ها ... تل ها مرا از دور میدیدی ، خودت را جمع می کردی بیا یک بار دیگر هم، شبیه آن "اوایل ها" و من معنی بعضی شعرها را دیر می فهمم "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها" @golchine_sher
به هر چمن رسیده ام، از تو نشان ندیده ام تو درکجا شکفته اى، اى گل بى نظیر من؟ @golchine_sher
بیدارم و اما دل بیدار ندارم در توشه به جز این دل بیمار ندارم گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش صد حیف که من گوش بدهکار ندارم صد بار به رویم در این خانه گشودی اما من بیچاره به تو کار ندارم این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت در روضه دگر چشم گهربار ندارم این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را من جز تو در این شهر، خریدار ندارم من در دو جهان دل به علی داده ام و بس جز با علی و آل علی کار ندارم می سوزم از این سوز که سربار حسینم سربار شدم، همت عیّار ندارم می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت: ای اهل حرم میر و علمدار ندارم @golchine_sher
تو با من باش از خوشحالی بسیار می رقصم بگو با دف، پیانو، چنگ، حتی تار می رقصم تو باشی در کنارم وای مثل قاصدک در باد برایت عاشقانه صد هزاران بار می رقصم سماع و باله و هیپ هاپ و تانگو بندری، ترکی به هر سازت، بدون درهم و دینار می رقصم بیا بنشین میان چشم من،ای نازنین دلبر که دایم دور تو چون پایه ی پرگار می رقصم بخوان در گوش من ، لالایی ماندن بخوان از عشق چو می پیچد صدایت بین گندم زار می رقصم غمت را یک به یک بر دوش من بگذار و بعد از آن تماشا کن، برایت مثل یک غمخوار می رقصم مفاعیلن، مفاعیلن، مفاعیلن بزن جانا که با هر وزن و هر آهنگ و هر تکرار می رقصم... @golchine_sher
به اذنِ عالیِ اَعلی، به احترامِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نامِ علی @golchine_sher
نام ما را ننویسید، بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط آمدم در بزنم، در نزنم می میرم من اگر در زدم این بار نرانید فقط میهمان منتظر دیدن صاحب خانه ست چند لحظه بغل سفره بمانید فقط کم کنید از سر من شرّ خودم را، یعنی فقط از دست گناهم برهانید... فقط حُرّم و چکمه سر شانه ام انداخته ام مادرم را به عزایم ننشانید فقط صبح محشر به جهنم ببریدم اما پیش انظار گنهکار نخوانید فقط پیش زهرا نگذارید خجالت بکشیم گوشه ای دامن ما را بتکانید فقط حقمان است ولی جان اباعبدالله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته، گفتم که بدانید فقط گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما دست ما را به مُحرَّم برسانید فقط @golchine_sher
تو دل‌ بستی به معشوقی ‌که خود، معشوق‌هادارد رها کن ای دل غافل، خدای بُت پرستت را... @golchine_sher
دعایِ اولِ ماهِ مبارک ِرمضان خدا ظهورِ امامِ زمان‌ِمان برسان @golchine_sher
از عطر تنت چنار احساس گرفت در دست هزار شاخه ی یاس گرفت بیدی که تو در سایه ی آن خوابیدی ناگاه شکوفه داد و گیلاس گرفت @golchine_sher
آن که سودا زده چشم تو بوده است منم و آن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم @golchine_sher
عمری گذشت و ساخته‌ام با نداشتن ای دل! چه خوب بود تو را هم نداشتم... @golchine_sher
باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا روز قرار اول و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتاد روی میز ورق های سرنوشت فنجان و فال و بی بی و دل بود و ما دو تا کم کم زمانه داشت به هم می رساندمان در کوچه ساز و تنبک و کِل بود و ما دو تا تا آفتاب زد همه جا تار شد برام دنیا چقدر سرد و کسل بود و ما دو تا... از خواب می پریم که این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
چه آتشی؟ که بر آنم بدون بیم گناه تو را بغل کنم و ... لا اله الا الله... ! به حق مجسمه ای از قیامت است تنت بهشت بهتر من، ای جهنم دلخواه چه جای معجزه؟ کافی ست ادعا بکنی که شهر پر شود از بانگ یا رسول الله اگر چه روز، همه زاهدند اما شب چه اشکها که به یاد تو می رود در چاه میان این همه شیطان تو چیستی که شبی هزار دین به فنا داده ای به نیم نگاه اگر چه حافظ و سعدی مبلغش شده اند هنوز برد تو قطعی ست در مقابل ماه من آن ستاره ی دورم که می روم از یاد اگر تو هم ننشانی مرا به روز سیاه @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نشسته کل عالم بر سر خوان ابوفاضل " که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل " علی رزّاق بود، این را به ارث برده‌ست فرزندش خلائق می‌خورند از دست احسان ابوفاضل حسین و مجتبی و حیدر و زهرا و پیغمبر چنین گفتند: جان ما به قربان ابوفاضل نمک‌گیرِ عطایش اولیا و اوصیا تا حشر که خوردند این جماعت بارها، نان ابوفاضل مسیحایی به هر دردی دوا بخشد نفس‌هایش طبیبان عاجز از اعجاز درمان ابوفاضل تمام انبیا انگشت حیرت می‌گزند از این همه لطف و وفا و نورِ ایمان ابوفاضل بخواه از جودِ او تا بخشَدَت یک کربلا، بی‌شک تمام زائران هستند، مهمان ابوفاضل علی در احتضارش توصیه کرده حسینش را بگیر دست برادر، جانِ تو، جانِ ابوفاضل زمین و آسمان می‌دوزد او با تیغ خود بر هم قسم بر چرخش چشمان بُرّان ابوفاضل تمام کربلا عطر علمدار حرم دارد که پاره‌پاره شد هر برگِ قرآنِ ابوفاضل شفیع شیعیان در روز محشر فاطمه باشد شفاعت می‌کند زهرا، به دستان ابوفاضل @golchine_sher
هم آینه ی روح و روانی رمضان هم باعثِ آسایشِ جانی رمضان با عشق دوباره میهمانت شده ایم تو ماه ِخدایِ مهربانی رمضان @golchine_sher
گفت: اولین نشانه‌ے عاشق شدن غم است؟ بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد دلشوره‌ے وصال و پریشانے فراق از این غمت نبود، از آن هم غمت مباد @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
پریشانی پریشانی پریشانی پریشانی پشیمانی پشیمانی پشیمانی پشیمانی مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی مسلمانی مسلمانی من از خورشید پرسیدم کجایی هستی و دیدیم خراسانی خراسانی خراسانی خراسانی چگونه عاشقم کردی؟ صدا در کوه می پیچد: به آسانی به آسانی به آسانی به آسانی تو در من آتشی هستی که تکراری نخواهی شد نیستانی نیستانی نیستانی نیستانی کسی دارد می‌آید، کوچه‌ها پس کوچه‌ها حتی چراغانی چراغانی چراغانی چراغانی کسی می‌خواند و می‌آید و می‌آورد با خود فراوانی فراوانی فراوانی فراوانی تمام هفت‌سین سفره‌ی نوروز هرسالم سلیمانی سلیمانی سلیمانی سلیمانی @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خودت هم خوب می‌دانی چه دشوار است دلتنگی شب و بغض و سری تکیه به دیوار است دلتنگی چه باید کرد با این درد؟ با تنهاییِ یک مرد؟ مرورِ خاطرات و دودِ سیگار است دلتنگی نشستم چتر بستم هی شکستم در خودم بی تو حکایت از گُلی در زیرِ رگبار است دلتنگی نمی‌دانم "خدا" شاید همین اندوهِ بعد از توست که این گونه مرا عمری "نگهدار" است دلتنگی اگر چه آخرِ این قصه جایت تا ابد خالی ست ولی از یادِ تو هر لحظه سرشار است دلتنگی @golchine_sher
کسی آغوش وا کرده است و می‌خواهد  مرا آنجا دل از من زودتر رفته است و میپرسم کجا؟آنجا شروع داستان اینجاست، اینجا در اتاق من نمی‌دانم چه پایانی است با این ماجرا آنجا نمی‌دانم چه خواهد کرد با این قلب سر سنگین  همین عشقی که حتما می کند  غوغا به پا آنجا در آن بی حد و  بی مرزی که حرف از کبریا باشد چه می‌خواهند از من، از من یک لا قبا آنجا؟ چه نامی  بود باد آورد بر لبهام و نجوا شد؟ چه نامی برده ام اینجا که می‌پیچید صدا آنجا؟ کسی که کاشت دستان دعا بر شانه ام اینجا خودش تحویل می‌گیرد سرِ این شاخه را آنجا خدا را شاکرم  این راه با سجاده ها  وا شد و گرنه ما چگونه راه می‌بردیم تا آنجا سحر پر بودم از اسرار عشق و روزه من را برد کجا افطار  خواهم کرد با  این رازها؟ آنجا @golchine_sher