زیر بار عشق قامت راست کردن ساده نیست
موج ها باری گران بر دوش دریا می کشند
#فاضل_نظری
@golchine_sher
از شاخههای خشک،
امید شکوفه نیست
بیهوده دلبری مکن، از ما گذشته است...
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
امشب اندوه تو بیش از همه شب شد یارم
وای از این حال پریشان که من امشب دارم ...
#مهدی_اخوان_ثالث
@golchine_sher
قهر و ناز تو به صد جان و جهان میارزد
ناز وقتی که گران است، خریدن دارد ...
#شمس_الدین_عراقی
@golchine_sher
دلخوش نشستهام
که شاید گذر کنی!
لعنت به شایدی که مهیا نمیشود...
#شمس_لنگرودی
@golchine_sher
بگو دو مرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جملهی "شما " گرم است
#نجمه_زارع
@golchine_sher
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
هر زمانی که فضا ابری و طوفانی بود
آنکه در فکر وطن بود سلیمانی بود
عزت کشور ما دست سلبریتی نیست
دست یک مشت هنرمند درِ پیتی نیست
تا سپاه است و بسیج است و شهادت باقی است
بر سر کشور ما بیرق عزت باقی است
#مهدی_شریفی
@golchine_sher
من برکه ای حقیر شدم، رود نیستم
امروز آن که باب دلت بود نیستم
حیف از طلا که خرج مُطلاّی من کنی*
دیگر در این معامله پر سود نیستم
در شعله ام جسارت «بَرد و سلام» نیست
ویل عذابم آتش نمرود نیستم
من شاعرم چه سود که سعدی نمی شوم
من مهدی ام دریغ که موعود نیستم
من بر صلیب مُردم و دیگر نمی دمم
باور بکن ستاره ی داوود نیستم
دیگر گذشت دوره ی بلانشینی ام
خاکسترم به آتش تو، دود نیستم**
می سوزم و نمی شنوی، بیش از این مخواه
این شعله بی صداست، نی و عود نیستم
بگذار و بگذر از من و بگذار بگذریم
من دیگر آن که باب دلت بود نیستم
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
گذشتم از سرِ عالم کسی چه میداند
که من به گوشهیخلوت چه عالمی دارم
#سیمین_بهبهانی
@golchine_sher
مثل آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
باهمه گرمیم، با دلهای تنها بیشتر
هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هرقدر یعقوب تنها شد، زلیخا بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی میخوری پا بیشتر
#حامد_عسکری
@golchine_sher
هر شب دلم بهانه ی تو...
هیچ بگذریم
امشب دلم دوباره تو را...
هیچ شب بخیر
#صادق_طهرانی
@golchine_sher
رنگ مویش را تمام شهر می دانند، حیف
پیش چشم عاشق من روسری سر می کند...
#شهراد_میدری
@golchine_sher
خدا کند که لبانت به بوسه جان بدهد
که عشق روی خوشش را به ما نشان بدهد
نشسته ام که بیفتد ستاره ای از شب
کسی بیاید و شب را کمی تکان بدهد
زمان به من که تو را عاشقانه می بوسم
خدا کند که کمی بیشتر زمان بدهد
تنم برای تو مثل خمیرِ آماده ست
تنور داغ تنت را بگو که نان بدهد
اگر گناه تو هستی خدا کند که خدا
جزای آخرتم را در این جهان بدهد
#عمران_میری
@golchine_sher
اين غزل ها همگى گوشه اى از درد من است
آنقَدَر شعر براى نسرودن دارم ...
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
توصیفناپذیری و این را به غیر تو
در وصف هر کسی که بگویم تعارف است...
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
چند روزی است که تنها به تو می اندیشم
از خودم غافلم اما به تو می اندیشم
شب که مهتاب در آیینه ی من می رقصد
می نشینم به تماشا به تو می اندیشم
همه ی روز به تصویر تو می پردازم
همه ی گریه ی شب را به تو می اندیشم
چیستی ؟ خواب و خیالی ؟ سفری ؟خاطره ای ؟
که در این خلوت شب ها به تو می اندیشم
لحظه ای یاد تو از خاطر من خارج نیست
یا درآغوش منی یا به تو می اندیشم
اگر آینده به یک پنجره تبدیل شود
پشت آن پنجره حتی به تو می اندیشم
تو به حافظ به حقیقت به غزل دلخوش باش
من به افسانه ی نیما به تو می اندیشم
نه به اندیشه ی زیبا ،نه به احساس لطیف
كه به تلفیقی از این ها به تو می اندیشم
تو به زیبایی دنیای كه می اندیشی؟
من كه تنها به تو، تنها به تو می اندیشم
#محمد_سلمانی
@golchine_sher
در رفته از دستم دوباره رشتهی کارم
نزدیک بود امشب بگویم دوستت دارم...
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@golchine_sher
هرچند پیش روی تـــو غرق خجالتند
چشمان این غریبه فقط با تو راحتند
بانو! به بی قراری شاعر ببخش اگر
این شعرها به حضرت چشمت جسارتند
آغوشت آشیانه ی گرم کبوتران
لبخندهات حس نجیب زیارتند
دور از نگاه سرد جهان دست های من
با بافه های موی تو سرگرم خلوتند
دنیا سکوت های مرا ساده فکر کرد
از حرف دل پرند، اگر بی شکایتند
بی خواب کوچه گردی و بدخوابی ام نباش
دلشوره های هر شبم از روی عادتند
هی کوچه کوچه کوچه به پایان نمی رسم
شب های سرد و ابری من بی نهایتند...
#اصغر_معاذی
@golchine_sher
باغِ بهشت، فاصله ی پلک های توست
هرگز بهشتِ کوچکِ من را به هم نزن
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
پا به پای غم من پیر شد و حرف نزد
داغ دید از من و تبخیر شد و حرف نزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب به شب آمدنم دیر شد و حرف نزد
غصه میخورد که من حال خرابی دارم
از همین غصهی من سیر شد و حرف نزد
وای از آن لحظه که حرفم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش و دلگیر شد و حرف نزد
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی…
مادرم خسته شد و پیر شد و حرف نزد
#محمد شیخی
@golchine_sher
نفس های تورا آن روزها در شیشه پر کردم
هوای روزهای بودنت را همچنان دارم
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
من بغض فرو میخورم و جای تو خالیست
هرجا که دو تـا صندلی ســـاده ببینــم..
#احسان_افشارى
@golchine_sher
من و خورشید نشستیم و توافق کردیم
صبح را با تپش قلب تو آغاز کنیم
#مسعود_محمد_پور
@golchine_sher
چون وزن خوشایند سماعی هستی
مضمون قشنگ اجتماعی هستی
در دشت خیال من کمی راه برو
تو لذَّتِ یک شعر رباعی هستی
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
مَرهم زخم های کهنه ام
کنجِ لبانِ توست؛
بوسه نمیخواهم،
چیزی بگو...!
#احمد_شاملو
@golchine_sher
خوش آن عاشق که خوابش برده باشد در پسِ عمری
چو خیــزد ناگهان،
دیده به روی یار بگشاید...
#امیرخسرو_دهلوی
@golchine_sher
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
نه، در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقـدر تنهـایـم که حـتـی دردهـایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
حتی نفسهای مرا از من گرفتند
من مردهام در من هوای هیچکس نیست
دنیای مرموزی است، ما باید بدانیم
که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست
من میروم هر چند میدانم که دیگر
پشت سرم حتی دعای هیچکس نیست
#نجمه_زارع
@golchine_sher
توکه نیستی
دلم لبریزازدعاست
برای نگاه خورشید گونه ات
بیا استجابت شو
#افسانه_جویباری
@golchine_sher
ای مونس دیرینه،
دلِ سوخته دریاب
تا چند سخن با در و دیوار کند دل؟
#شهریار
@golchine_sher