eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
816 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته است دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه ای برای پیمبر نداشته است سوگند می خورم که نبی شهر علم بود شهری که جز علی در دیگر نداشته است طوری ز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرِئیل واژهء بهتر نداشته است چون روز روشن است که در جهل گمشده است هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست برابر نداشته است @golchine_sher
بعد یک سال بهار آمده، می‌بینی که؟ باز تکرار به بار آمده، می‌بینی که؟ سبزی سجده‌ی ما را به لبی سرخ فروخت عقل با عشق کنار آمده، می‌بینی که؟ آن که عمری به کمین بود، به دام افتاده چشم آهو به شکار آمده، می‌بینی که؟ حمد هم از لبِ سرخ تو شنیدن دارد گل سرخی به مزار آمده، می‌بینی که غنچه‌ای مژده‌ی پژمردن خود را آورد بعد یک سال بهار آمده، می‌بینی که؟ @golchine_sher
دعا نمی‌کنم، این روزها مرادی نیست تو را به مهر و محبت که اعتقادی نیست! ببخش اگر که به تو خیره می‌شوم گاهی… خیال کرده‌ام این حاجتِ زیادی نیست! قبول کن به خدا بخت هم رقیب من است شبی که موی تو آشفته است، بادی نیست! سکوت کردی و دیدی چه زخم‌ها خوردم سکوت معنی‌اش این است: انتقادی نیست! تو شاهزاده‌ی مغرور قصه‌ای؛ جز من دوای بی‌کسی‌ات دست شهرزادی نیست! به سیل گریه قسم، آبروی من رفته‌ست از این به بعد به چشمانم اعتمادی نیست @golchine_sher
قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه‌ی عشق قهرمانان را بیدار کند. قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید، همچنان خواهم راند. نه به آبی‌ها دل خواهم بست نه به دریا – پریانی که سر از آب بدر می‌آرند و در آن تابش تنهایی ماهی‌گیران می‌فشانند فسون از سر گیسو‌هاشان. همچنان خواهم راند. همچنان خواهم خواند: «دور باید شد، دور. مرد آن شهر اساطیر نداشت. زن آن شهر به سرشاری یک خوشه‌ی انگور نبود. هیچ آیینه‌ی تالاری، سرخوشی‌ها را تکرار نکرد. چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود. دور باید شد، دور. شب سرودش را خواند، نوبت پنجره‌هاست.» همچنان خواهم خواند. همچنان خواهم راند. پشت دریاها شهری است که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است. بام‌ها جای کبوترهایی است، که به فواره‌ی هوش بشری می‌نگرند. دست هر کودک ده ساله‌ی شهر، شاخه‌ی معرفتی است. مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند که به یک شعله، به یک خواب لطیف. خاک موسیقی احساس تو را می‌شنود و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد. پشت دریاها شهری است که در آن وسعت خورشید به اندازه ی چشمان سحرخیزان است. شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند. پشت دریاها شهری است! قایقی باید ساخت. @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
برخیز که عطرِ خوش ِبید آمده است بر دامن ِگل، غنچه پدید آمده است برخیز و به آفتاب لبخند بزن از هر طرفی نغمه ی عید آمده است @golchine_sher
همیشه لحظه ی بوسه از آن لبهای قاجاری تو ژست خواب میگيرىّ و میدانم که بیداری و یا من در خیال و خواب پندارم که میبوسم لب معشوقِ خوابی را که بيدارست انگاری تو را دارم خودم را نه، مرا داری خودت را نه تمام شهر میخندد بر این بی خویشتنداری تو را هر روزِ هفته در خیالم عشق ميبازم تویی که فرق داری با زنان جمعه بازاری تمام لات های پامنار و سبزه میدان را حذر دادم که آسوده قدم در کوچه بگذاری بیا آزاد با من دور آزادی قدم بردار که یوسف را به زندان کرد حرص آبرو داری @golchine_sher
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟ مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم! به هیچ‌کس نمی‌دهم حالِ خرابِ خویش را ولی غمِ فراق را به جانِ خویش می‌خرم قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیده‌ام که‌ هرچه سنگ می‌زنی زِ بامِ تو نمی‌پرم اگرچه بی‌وفایی و جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمی‌برم به آب طعنه می‌زند زلالیِ نگاهِ تو به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم چقدر واژه ساختم که‌ موجِ زلفِ دوست را مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم... @golchine_sher
در کوچهٔ عاشقی تخلف نکنید دلخسته برای هم توقف نکنید دنبال رسیدن به مراد دل خود بیهوده به‌هم عشق تعارف نکنید @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام حجم قفس را شناختيم            بس است بيا به تجربه در آسمان           پری بزنيم… @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
36.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 خودمونی به تو میگم بابا علی 🎥 نماهنگ 🎤 با صدای : 🔹محمدامین طالب زاده 📝 شعر و ملودی : 🔹احمد ایرانی نسب 🔹حسین خدادی @ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط به عشق علی، حتی محالها شدنی و کاش می‌مُردم، بعد از «فمن یمت یرنی» مقام و شأنش را غیر از خدا که می‌داند که با عشق علی ، آتش مرا نسوزاند. ایلیا | علی اکبر قلیچ شاعر: سعید پاشازاده @golchine_sher
کلام وحی تفسیریست از نام و نشان تو علی جان چشمه ی توحید جاری در بیان تو کدامین سوره در اندیشه ی پاک تو جاری شد که کندوی بلاغت شد عسل نوش از زبان تو زمین و آسمان پی برد در منظومه ی هستی تفاوت می کند دنیا پرستی با جهان تو شکوه لا فتی الا علی وقتی معما شد/ که در تمجید آن گفتند حتی دشمنان تو چه زیبا خواند در گوش جهان من کنت و مولا را پیمبر آنکه باشد راحت روح و روان تو عدالت چون نسیمی پا به پایت ای امیر عشق نوازش می کند اهل یقین را در زمان تو سفیر مکتب نوری به اوج قله ی ایمان کدام اندیشه دارد بال و پر تا آسمان تو تبسم می نشیند بر لب طفل یتیمی که خدا گل می کند در سفره اش از عطر نان تو بهار احساس خوبی داشت آنروزی که می آمد به بوی مهربانی های قلب مهربان تو/ دلم دریای مواجیست دور از ساحل چشمت شبی آرام می گیرد که باشد میهمان تو @golchine_sher
اگر مَجبور بودم به گذشته برگردم به روزی که تو را دیدَم برمی‌گردم و تَمام روز را می‌خوابَم... @golchine_sher
می‌گویم اما درد دل سربسته‌تر بهتر بغض گلوی مردها نشکسته‌تر بهتر وقتی که چای چشم پررنگ تو دم باشد مردی که پیشت می‌نشیند خسته‌تر بهتر در مکتب چشمت گرفتم «کاردانی» را ابروی تو هرقدر ناپیوسته‌تر بهتر سخت است فتح کشوری که متحد باشد موهای تو آشفته و صد دسته‌تر بهتر از دور می‌آیی و شعرم بند می‌آید موی تو وا باشد دهانم بسته‌تر بهتر @golchine_sher
روزی که پا به عرصه‌ی دنیا گذاشتیم بر هر چه غیر عشق علی پا گذاشتیم سرهای خویش را به امید کرامتش برخاک او به چشم تمنّا گذاشتیم وقتی که میرسیم به صحن ابوتراب انگار پا به عرش معلّی گذاشتیم در اولین زیارتمان قلب خویش را مابین کوچه‌های نجف جا گذاشتیم مستی نداشت دیدن انگور بر ضریح این رسم نیک را به جهان ما گذاشتیم باید مودبانه صدایش کنیم پس ماقبل مرتضی علی «آقا» گذاشتیم دیدیم بوتراب امام است؛ دیده را هر طور در تمام زوایا گذاشتیم عمریست در فراق علی زمان خویش مابین لحظه‌های خوشی «نا» گذاشتیم هیهات اگر که گفته شود مثل کوفیان مولای خویش را تک و تنها گذاشتیم @golchine_sher
گفتم به رسم عاشقی خوش‌بین بمانم چشم‌انتظارِ صبح فروردین بمانم حتی اگر سهم من از تو تلخ‌کامی‌ست آرام جانت باشم و شیرین بمانم چون بادبادک‌ها تو آن بالا بمانی چون کودکان با شوق این پایین بمانم خطی اگر بر بدگمانی می‌کشیدم می‌خواستم پای خدا و دین بمانم ارزان گذشتی از من و قسمت بر این شد تا آخر عمر گران غمگین بمانم دارم به آخر می‌رسم ای کاش می‌شد چون روز اول با تو سرسنگین بمانم @golchine_sher
برایِ بردنِ ایمانِ من لبخند هم کافیست همین یک شعله، آتش می‌زند انبارِ کاهم را @golchine_sher
تشنه بودم جای آب از جام جانش شعر ریخت مثل باران ازدل هفت آسمانش شعر ریخت نور می پاشید چون خورشید روی دفترم بارها از چشمه ی رنگین کمانش شعرریخت از کتاب سینه اش باغی بروی من گشود روی گلبرگ لبم با آن دهانش شعرریخت بی زبان بودم برای گفتن نامش ، که او جای حرف از واژه های مهربانش شعر ریخت غُصه هایش را نمی دیدم ولی حتما خدا بارها درچهره ی شاد و جوانش شعرریخت آنقدر درگوش من می گفت شاعرمی شوی شاید اصلا لابه لای لقمه نانش شعرریخت ذوق من با اینکه در اندازه ی شوقش نبود از دلش پیوند زد، از استخوانش شعرریخت عاشقم امروز اگر با شعرحالم عالی است چون پدر باعشق ازعمق روانش شعرریخت @golchine_sher
باخنده ی گیلاس‌ها همراه خواهد بود راهی که چون دیدار ما کوتاه خواهد بود بالای درها روی کاشی های سبز آبی با خط نستعلیق، بسم الله خواهد بود حتماً کنار حوض، سقاخانه می سازند آن روزها عهد کدامین شاه خواهد بود؟ صدها غزل از من به رسم یادگاری بر- قلب صنوبرهای خاطرخواه خواهد بود اینجا همیشه جای گرمی نذر گنجشکان حتی میانِ برفِ بهمن ماه خواهد بود! در بین آدم های دنیا، ما گل سرخیم از رازمان تنها خدا آگاه خواهد بود روزی برای عاشقان خسته از دنیا جای قرار ما، زیارتگاه خواهد بود! @golchine_sher
رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست @golchine_sher
در محفلی که نام تو باشد گناه نیست غیر از دو دست تو بخدا تکیه گاه نیست در مکتب تو بحث سفید و سیاه نیست حالم بدون یاد نجف رو به راه نیست توصیف قدر و منزلتت کار هر‌که نیست دریایی و وجود تو مانند برکه نیست نامت به زیر سلطه کشیده لغات را در شیشه کرده خون رقیق دوات را بر هم زده نظام همه کائنات را میخواهم از دو دست تو برگ برات را لطفت زیاد و خواهش دستان ما زیاد ما کم ارادتیم و مرام شما زیاد دست غزل به مرز کمالت نمیرسد قدّ قلم به اوج جلالت نمیرسد صد چشمه هم به جوی زلالت نمیرسد بیچاره هر کسی به وصالت نمیرسد قول فمن یمت یرنی‌ات بعید نیست جز دیدنت به وقت وفاتم امید نیست باید نوشت نام تو را با دوات عشق زیرا که از تو بوده همیشه حیات عشق پنهان شده به سایه‌ی عشق تو ذات عشق پس اهدنا صراط علی شد صراط عشق با تو مشخص‌است مسیر درست مان جانم فدای نام امام نخست مان دنیا شبیه نقطه‌ شده در کتاب تو مانده نگاه چرخ و فلک بر جناب تو جز فاطمه نبوده کسی بازتاب تو صد آفرین به فاطمه؛ صد مرحبا به تو از تو تمام خلق بگویند هم کم است آیینه دار جلوه‌ی پاک تو فاطمه است پیدا نمی شود احدی برتر از علی آقا تر و عزیز تر و بهتر از علی در معرکه کجاست دلاورتر از علی صدها هزار مرتبه پیغمبر از علی تعریف کرده ست چنان و چنین علیست با امر حق برای نبی جانشین علیست @golchine_sher