از شهر مدینه بانگ شادی برخاست
در عرش، بساط شادمانی برپاست
بفرست مدام بر محمد صلوات
هنگامه ی پیوند علی با زهراست
#ازدواج_امام_علی_و_حضرت_زهرا
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
با تو بودن یک نفس از هر دو عالَم بهتر است
خالِ در کنجِ لبت از نقشِ خاتَم بهتر است!
با کدامین فلسفه از عاشقان جا مانده ای؟
رهروان را ابتدا، راهِ فراهم بهتر است
یک قدم از بند خود بیرون بیا گر رهروی
از رُباطِ تن جدا گشتن مُسلّم بهتر است
هر گلی فصلِ بهاران نکهتی دارد ، ولی
از میانِ آن همه گل، عطرِ مریم بهتر است
از کویر نامرادی های عالم دور شو
از برایت سایه ی گلزارِ خرّم بهتر است
زندگی با کینه و نفرت به غیر از رنج نیست
عاشقی همواره بر اولاد آدم بهتر است
بی تو می مُردم به فریادم رسیدی نازنین
عشقِ رویت تا نفس دارم برایم بهتر است
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
ازدواج_حضرت_زهرا سلام الله علیها
تلفیق اقیانوس های عشق زیبا بود
دستان حیدر در میان دست زهرا بود
دیگر سپر را داد حیدر فاطمه آمد
این کوه پشت مرتضی یک عمر بر پا بود
یک خطبه خواند احمد خدا هم نور می پاشید
آری بساط عشق اینگونه مهیا بود
((هُنَّ لِباس)) را خدا آورد با زهرا
آرامش زهرا گره خورده به مولا بود
کفو علی زهرا و کفو فاطمه مولا
هر یک نبود آن دیگری بی یار و تنها بود
آئینه در آئینه دریا در دل دریا
هرچه شنیدیم از شکوه عشق حالا بود
در نجف با عطر یاس رازقی آمد
ما رزق خود بردیم و آری بخت با ما بود
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
پیشانیام را بوسه زد در خواب هندویی
شاید از آن ساعت طلسمم کرده جادویی
شاید از آن پس بود که احساس میکردم
در سینهام پر میزند شبها پرستویی
شاید از آن پس بود که با حسرت از دستم
هر روز سیبی سرخ میافتاد در جویی
از کودکی دیوانه بودم، مادرم میگفت:
از شانهام هر روز میچیدهست شببویی
نام تو را میکَند روی میزها هر وقت
در دست آن دیوانه میافتاد چاقویی
بیچاره آهویی که صید پنجهی شیریست
بیچارهتر شیری که صید چشم آهویی
اکنون ز تو با ناامیدی چشم میپوشم
اکنون ز من با بیوفایی دست میشویی
آیینه خیلی هم نباید راستگو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست میگویی
#فاضل_نظری
@golchine_sher
عشق را بی تو به قلبم لحظه ای دعوت نکردم
عشق را جز در نگاهت پیش از این رویت نکردم
بغض هایم را به تنهایی فرو خوردم همیشه
خنده هایم را بجز تو با کسی قسمت نکردم
تکیه گاه غصه هایم شانه های محکمت بود
تا نسوزی پا به پایم گریه راحت نکردم
شاخ و برگ آرزو های قشنگم را بریدم
از درخت عشق مان ...نه! لحظه ای غفلت نکردم
دل بریدن سخت باشد؟! نه ، خیالت تخت باشد
جز به دل کندن به چیز دیگری عادت نکردم
دست هایت را گرفتم قلبم آنجا گرم تر شد
دیگر از دنیای سردم با خدا صحبت نکردم
هر کجا باشی همانجا هست آرام و قرارم
دوستت دارم که هرگز شکوه از غربت نکردم
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
رهایم چون پرستویی که از کنج قفس رستهست
پرستویی که از آزاد بودن بیشتر خستهست
پر از دلشوره عشقم، ولی در ظاهر آرامم
چو مردابی که از دنيا به عکس ماه دل بستهست
به حدی دوستش دارم که میمیرم اگر روزی
بفهمم دل بریدهست از من و با غير پيوستهست
چه جای غم اگر از طعنههایت قلب من رنجید؟
ِ سفالِ سختِ جان دل ترک خوردهست، نشکستهست
اگر از من بپرسی هيچ تضمينی به دنيا نيست
که اين بدعهد با ما هرچه پیمان بسته بگسستهست
#احسان_انصاری
@golchine_sher
دور سرم بپیچ کمی از کلاف عشق
چون میشود همیشه به قلبم اضافه عشق
از قصه های عاشق و معشوق خوانده ام
صد دل پریش عشق و سری هم کلافه... عشق
بی بهره است و باده کوثر نمیخورد
آنکس که میزند فقط از عشق لاف عشق
دست خودم نبوده اگر ریخت آبرو...
من شهره ام به ساکتی ام... بر خلاف عشق
جان میستاند از همه چشمان ساقی*و
آماده ام که جان بدهم در مصاف عشق
زایل شدست عقلم از این رو که عاشقم
بی عقلی است اگر بروی کوه قاف عشق
دشمن ز چشم بسته تو خوف میکند
کافر کش است تیغ علی در غلاف عشق
#سروش_وطن_پور
#شبگرد
#عضوکانال
@golchine_sher
(پیوند قدسی)
امشب زمین و آسمان لبریز نورند
افلاکیان در مستی و عیش و سرورند
دست فلک بر بیت حیدر گل فشانده
بر گوش عالم مژده حق را رسانده
امشب شب وصل امیرالمومنین است
پیوند دو نور مقدس در زمین است
امشب خدا شاهد محمد خطبه خوان است
از عشق شان خُرسند قلب قدسیان است
امشب علی و فاطمه هم کفوا و یارند
بر عالم ایجاد عشق و اعتبارند
برپاشده کوچه به کوچه جشن پیوند
راضی از این پیوند افلاکی خداوند
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
شک کردهام به آمدنش؟شک نمیکنم !
یا اینکه به نیامدنش شک نمیکنم؟
این یوسف من است که در باد میوزد
هرگز به عطر پیرهنش شک نمیکنم
یک صبح با نسیم میآید به دیدنم
به عطر یاس و نسترنش شک نمیکنم
خورشید گفته است که یک صبح میرسم
هرگز به صحّت سخنش شک نمیکنم
بی او پرندهای که به فردای کوچ رفت
آوارگی شده وطنش،شک نمیکنم
این چشم انتظاری هر روز غرق اشک
یعنی به صبح آمدنش شک نمیکنم
شک کردهام که پشت در خانهام کسی است
اما به طرز در زدنش شک نمیکنم
#امیر_اکبرزاده
@golchine_sher
در نبودت گریه ها کردم،در آغوشم بگیر
گریه کردم، گریه ها هر دم، در آغوشم بگیر
ابر دلتنگی کمی لبریز باران ها شده
زیر چتر آهسته و نم نم در آغوشم بگیر
با همان شرم و حیای ناز و معصومانه ات
چشم خود بگذار روی هم، در آغوشم بگیر
آنقدر دلتنگ تو هستم که وقتی آمدی
تو بدون صحبتی محکم در آغوشم بگیر
گرچه می دانم بعید است انتظارم ،لااقل
در درون دفتر شعرم در آغوشم بگیر
#احسان_نصری
@golchine_sher
ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
شبِ عروسیتان آسمان مصفّا شد
زمين پر از برکات خدای اعلی شد
شب فرار غم و ماندن خوشیها شد
که بین عرش خدا بزم شور برپا شد
"دلم ز پرده برون شد، کجايی ای مطرب؟"
هوا هوای جنون شد، کجايی ای مطرب؟
رمق به جان غزلها دميده شد امشب
جنون به مرز تماشا کشيده شد امشب
همينکه صحنهی اين عقد ديده شد امشب
ندا رسيد که "عشق آفريده شد" امشب
" معاشران! گره از زلف يار باز کنيد "
به سمت فاطمه و مرتضی نماز کنيد
زمان بخشش هر اشتباه آمده است
شب سياه به پايان راه آمده است
به شام تار، هوای پگاه آمده است
شب عروسی خورشيد و ماه آمده است
"دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوشباد"
که غنچه گل شده با نغمهی مبارکباد
شب وصال دو دلداده و دو دلبند است
به اين دليل دل کل خلق خرسند است
لب رسول از اين عقد، غرق لبخند است
که عاقدِ علی و فاطمه خداوند است
"سرود مجلس امشب فلک بهرقص آرد"
از آسمان گل ياس و سپيده میبارد
دونيمه شد شب معراج سيب پيغمبر
که نيم آن شده زهرا و نيم با حيدر
ولی رساند خدا اين دو را به همديگر
زبان شاعر از اين وصف الکن است آخر...
"به پير ميکده گفتم که: چيست راه نجات؟"
نوشت: "نذر ظهور گل علی صلوات"
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
چشم و دل عـــــــاشقانه دارد خورشید
هم وزن سحر تـــــــرانه دارد خورشید
گرم آمده است ،مـــــــیزبانش بــــــاشیم
هر گوشه ی شهر خانه دارد،خورشید
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
تو دردهای دلم را چه خوب فهمیدی
و زخم های غرور شکسته را دیدی
به دوش خویش کشیدی تمام دردم را
شبی که زندگی ات را به عشق بخشیدی
و پا به پای دلم مثل یک ترانه شدی
دوباره زنده شدی در تنم درخشیدی
شبیه رقص کبوتر به دور گنبد عشق !
و مثل قاصدکی در بهار رقصیدی
چقدر تازه شدم با نگاه تو ای خوب !
اگر چه با رگ خواب دلم تو خوابیدی
هنوز در شب من رد پای توست به جا
بیا که درد دلم را تو خوب فهمیدی
#شیوا_فرازمند
@golchine_sher
ما را برای رونق بازار میخواهی
ای باغبان! تا چند گُل را خوار میخواهی
اسفند و فروردین ما فرقی نخواهد داشت
تقویم را بیهوده در تکرار میخواهی
پاداش حرف حق زدن جز سربلندی نیست
حق با من است اما مرا بر دار میخواهی
ای دل چرا دست از سر من برنمیداری
تا کی مرا از زندگی بیزار میخواهی؟
ای عشق! ای سنگ صبور روزهای من!
امشب خودت هم محرم اسرار میخواهی
#فاضل_نظری
@golchine_sher
همه کَلمات عِشق را میسوزانم
تا کسی غیر از من
آنها را برای تو نَنویسد
و همه مَرزهای دیوانگی را
اِشغال میکنم تا کسی غیر از من
دیوانه تو نَشود...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
با منِ دردآشنا ، ناآشنایی بیش از این؟
ای وفادارِ رقیبان، بیوفایی بیش از این؟
گرمِ احساس منی، سرگرم یاد دیگران،
من کجا از وصل خشنودم، جدایی بیش از این؟
موجی و بر تکهسنگی خُرد، سیلی میزنی
با بهخاکافتادگان، زورآزمایی بیش از این؟
زاهد دلسنگ را از گوشهی محراب خود
ساکن میخانه کردی، دلربایی بیش از این؟
پیش از این زنجیرِ صدها غم به پایم بسته بود
حال، تنها بندهی عشقم، رهایی بیش از این؟
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
یک نفر هست غزلهای مرا میخواند
شاد و سرمست غزلهای مرا میخواند
در و دیوار محل یکسره شاعر شده اند
ته بنبست غزلهای مرا میخواند
خود او شاعر خوبی است، غزل میگوید
ولی از قصد غزلهای مرا میخواند
کاش میشد که غزلهای خودش را میخواند
چون که حیف است غزلهای مرا میخواند
میشود گفت که ما شاعر خوبی هستیم
تا از این دست غزلهای مرا میخواند
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
مثل دیوار که با سایه ی خود تنها بود
ماه روی لبه ی تاریکی اش پیدا بود
آنقدر پرسه زنان گشت به دنبالت باد
تا که از شاخه ی شب برگ نگاهت افتاد
شاعری گفت:تو را فاصله هادزدیدند
همه ی پنجره ها گم شدنت را دیدند
من،او،ما،همه اما خبری از تونبود
اول و آخر دنیا،خبری از تو نبود!
رفتنت،گم شدنت، کاش خیالی باشد
همه هستند چرا جای تو خالی باشد…
#سعیده_اصلاحی
@golchine_sherش
من که میدانم دلت خوش روزگارت عالی است
در کنار من ولی جایت همیشه خالی است
بعد تو با درد این غصه نمی آیم کنار
زندگی بی تو برایم قصه ای پوشالی است
تا که بودی زندگی رنگین کمان عشق بود
طرح بی روحش کنون مانند نقش قالی است
در شبم عطر تنت دیگر نمی پیچد دریغ
عطر شب بو ها گواه حال این بد حالی است
ماه هم امشب در آمد بی فروغِ بی فروغ
هر طرف رو میکنم پروینِ بداقبالی است
آنچه آرامم کند در این سیاهیها ی شب
یاد تو با خاطرات سبز دشت شالی است
جای تو گلدانی از جنس نجابت کاشتم
حیف در گلخانه ام گلدان شوقت خالی است
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
قد کشیدی تا جوانی پا به پایم حیف شد
دست دوران کرد،از دستت جدایم حیف شد
خوب یادم هست گاهی با مداد قرمزت
رنگ می کردی لبانت را برایم حیف شد
ما دو تا از کوچه های کودکیهای همیم
گرچه حالا تو کجا و من کجایم حیف شد
دستِ من بود و لب و ابرو و چشم و موی تو
لحظه هایی که سرت را روی پایم…حیف شد
حاج خانمی! شدی ده سال بعد و من هنوز
مثل سابق بین مردم مشتبایم حیف شد
رفتی و دیگرنخواندم کوچه هم محروم شد
سالها از گرمی سوز صدایم حیف شد
این جوانی جز تو خیلی چیزها را هم گرفت
از دوچرخه تا تفنگ و تیله هایم حیف شد
قدر انگشتان دستم دوستت می داشتم
دیر فهمیدم که کم بود ادعایم حیف شد
#مجتبی_سپید
@golchine_sher
بر چهره ی تو شرم نمایان شدنی نیست
هر بی سرو پا یوسفِ کنعان شدنی نیست
دیریست که از دست ِ تو خورشیدِ وجودم
قربانیِ ابری است که باران شدنی نیست
ایمان تو بر معجزه ی عشق دروغ است
فرعون ستم کار ، مسلمان شدنی نیست
افتاده دل بت شکن معبد چشمت
درآتش هجری که گلستان شدنی نیست
ویران نشده خانه ام از سیل غم تو
کاشانه ی بردوش ، که ویران شدنی نیست
انگشتر خاتم هم اگر داشته باشی
دیوی است درونت که سلیمان شدنی نیست
ازخوردن سیب تنت ای دختر شیطان
این آدم مغرور پشیمان شدنی نیست
بیهوده چرا منکر چشمان تو باشم
عاشق شده ام ، عشق که کتمان شدنی نیست
این قصه ی تکراری ماه است و پلنگی
این قصه ی دردی است که درمان شدنی نیست
#صادق_فغانی
@golchine_sher