eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از دست دلم کلافه ام تا رفتی مهمان غریب کافه ام تا رفتی مرگ‌است که با گریه ی من می خندد در رَخت خودم اضافه ام تا رفتی @robaiiyat_takbait
صبح است بیا تا گِرهی باز کنی با خنده‌ ی خود دوباره اعجاز کنی لب های به هم دوخته‌ ی خشک مرا بلبل بشویّ و غرق آواز کنی @golchine_sher
به هرکه دم ز علی(ع) زد رفیق باید گفت جدا ز بُعد فواصل شفیق باید گفت ته رفاقت ما را به ماه و سال که نه به عمق رابطه، عهد عتیق باید گفت به شهرتی که به مدح علی(ع) نصیب شود عنایتی است که طی طریق باید گفت به آنکه سنگِ علی(ع)را فقط به سینه زده است جواهریست که او را عقیق باید گفت به مدح آل نبی هرکسی قلم زده است میان بحر ولایت غریق باید گفت @golchine_sher
گاهی فقط یک ابر می‌فهمد هوایم را یک روح سرگردانْ سرای ناکجایم را یک باغبان در خشک‌سالی‌های پی‌درپی یک گوشِ کر، فریادهای بی‌صدایم را دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست گم‌کرده‌ام انگار در قلبم خدایم را می‌ترسم از تصویر آیینه که در چشمش دیوانه‌ای دیگر بگیرد باز جایم را مثل خوره این زخم‌ها بر روحم افتاده در هم تنیده تارِ رخوت انزوایم را من گرم رؤیای خودم بودم نمی‌دیدم کابوس‌های منتظر در خواب‌هایم را لرزان قدم برداشتن رسم رسيدن نیست ای‌ عشق! محکم‌تر زمین بگذار پایم را @golchine_sher
چه دریایی هستی تو! تا عمق خیال خود غرق می کنی مرا ولی هنوز زنده ام! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بگذار مگر یک نظرت، سیر ببینم زان پیش کزین بیش شود دیر ببینم حیف است که دیر آیی و گیسوی سپیدت با قدِّ خم و گیسوی چون شیر ببینم هر چند شود سینه ی من لانه ی زنبور بگذار تو را ای مژه ات تیر ، ببینم افسون کن و یک بار از این قاب برون آی تا چند تو را در دل تصویر ببینم کشته است مرا تلخی ی افسانه ی فرهاد وقت است که شیرینی ی تقدیر ببینم گفتی که فلک کیست تو را پنجه بساید امروز بیا در دهن شیر ببینم @golchine_sher
و آیه آیه نگاهت نزول خورشید است کتاب آبی چشمت زبور ناهید است گلابدان دهانت عقیق نیشابور شمیم سنبل مویت چکامه عید است حلول عشقی و صد کهکشان به زیرِ پرت به ماهنامه ی مِهرِ تو مُهرِ تأیید است تو آبی خزری و صفای سبز شمال محیط چشم تو آلاله های امید است معطر از نفست کوچه باغ خاطره ها شمیم شعر تو در ذوق ماه پیچید است @golchine_sher
مرگ نزدیک است تا از دوستان دوریم ما این نفس‌ها اختیاری نیست، مجبوریم ما سهمِ ما یک بوسه بود آن هم به هنگامِ وداع هیچ‌کس ما را نمی‌خواهد، لبِ گوریم ما هرکه می‌زد دستِ رد بر سینه‌ی ما آشکار در خفا می‌خواست ما را، آبِ انگوریم ما این‌که می‌بینی به رغمِ توبه مستیم و خراب از شرابِ سالیانِ پیش کیفوریم ما هر نفس خالی شدیم از اشتیاقِ زیستن مرگ نزدیک است یا از زندگی دوریم ما؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما به شیطان امان‌نامه نمی‌دهیم. اشتباه نکنید «وقت معلوم» ما مهلتِ شما نیست؛ فرصتی‌ست که اراده کرده‌ایم سایه‌ای را -نه از ابر- بل‌که از ترس بر سرتان نگه داریم تا پیش از رسیدن موشک‌ها، هراس (هَراس: وحشت/ ترس بر وزن حماس) گلوی‌ شما را در حد مرگ فشار بدهد... آآآی ای حریص‌ترین موجودات به حیات و ای موش‌های متعفّن؛ شما نه بنی‌اسرائیل، که تخم و ترکه‌ی فرعونی هستید که تا غرق نشده به دین موسی ایمان نخواهید آورد... به «هامان» بگویید بلندی‌های جولان هم دست کوتاه شما را به خدای لاشریک نخواهد رساند. و بیست سال آینده که هیچ؛ شما گاو شدنِ گوساله‌های سامری را هم نمی‌بینید... از من می‌شنوید هیچ دست و پا نزنید و الا «یحیی سریع» خبر غرق شدن‌تان را در باب‌المندب سریع‌تر گزارش خواهد کرد! فی‌الحال آغاز و پایان این صحنه با ماست، یا تصمیم‌ می‌گیریم روزتان را با پرواز پهپادها به شب تبدیل کنیم و یا با انفجار موشک‌ها شب‌ِ اراضی اشغالی را مثل روز روشن خواهیم کرد. آی ای مدعیان وراثت «تابوت عهد» تابوت‌های‌تان را آماده کنید... @golchine_sher
در دفتر یتیمی خود، خانه میکشد دارد مدینه گوشه ی ویرانه میکشد همواره در فراق پدر گریه میکند از دل چه قدر آه غریبانه میکشد بابا تو نیستی و یتیمت خرابه را در ذهن خویش مثل عزاخانه میکشد تا از سر پدر بتکاند غبار را با دست مهر بر سراو شانه میکشد جمعند دور شمع سرت اهل بیت تو با این حساب دور تو پروانه میکشد یک سو سری فتاده، سوی دیگری قلم اینجا غزل تمام شده با نمی‌کشد @golchine_sher