eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
175 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت بایزید بسطامی از بوستان سعدی شنیدم که وقتی، سحرگاه عید ز گرماوِه* آمد برون، بایزید یکی طشت خاکسترش، بی‌خبر فرو ریختند از سرایی* به سر همی‌گفت شولیده* دَستار* و موی کفِ دست، شُکرانه مالان به روی، که: ای نفس، من درخورِ* آتشم به خاکستری، روی در هم کشم؟ لغات: گرماوه: گرمابه، حمام. سرا: خانه. شولیده: ژولیده، درهم و پریشان. دستار: شال سر. درخور: سزاوار. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم: در تواضع، ص ۲۹۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درست بنویسیم و بخوانیم اِقدام/ اَقدام این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد. اِقدام، مصدر و به معنای قدم پیش گذاشتن برای انجام کاری است. اما اَقدام، جمع قَدَم و به معنای گام‌هاست. 🟢🟢🟢🟢 غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، ذیل اِقدام/ اَقدام. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از دمی با شاعران
زندگي چون گل سرخي است، پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطيف،،، زندگی جنبش و جاری شدن است! از تماشاگه آغاز حیات تا به جایی که خدا می داند! @damibashaeran 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی کتاب آخرین غزل این کتاب، به گزینش رحیم زریان است و در دو جلد، دربردارنده‌ی ۳۱۳ شعر از ۳۱۳ شاعر معاصر، با اشعاری در موضوع حضور و انتظار امام موعود(عج) می‌باشد. جلد اول اثر، به شعرهای ۱۵۷ شاعر و جلد دوم، ۱۵۶ شاعر اختصاص دارد. نشر غزل‌ها، به ترتیب الفبایی نام شاعران است. چاپ اولِ جلد اول کتاب، توسط انتشارات فصل پنجم، در تهران، در سال ۱۳۹۰ و در ۲۷۰ صفحه و چاپ اولِ جلد دوم آن، توسط نشر هزاره‌ی ققنوس، در سال ۱۳۹۷ و در ۲۸۰ صفحه منتشر شده است. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارسالی شاعران و همراهان کانال 🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇
دخترک گل فروش از علیرضا محمودی قهساره وقتی گذشت از روبرویم، چهره‌اش غم داشت دنیا برای روزگارش، واژه‌ای کم داشت لب‌های خشکش، چون دلِ عاشق ترک خورده گل‌های در دستش، غمی از جنس آدم داشت چون رودِ خشکی، جای اشکی مانده بر صورت مویش چو دریا، موج‌هایی نامنظم داشت پل بسته با دستان خود تا آرزوهایش در پشتِ هر شیشه، نگاهی گنگ و مبهم داشت از لاله گوشش، نخ به جای گوهر آویزان انگار چشمانش، گِله از اهل عالم داشت تند و شتابان می‌دوید از بین ماشین‌ها در گام‌های کوچکش، عزمی مصمم داشت یک اسکناس ده هزاری داشت در مشتش در مشت دیگر، شاخه‌های یاس و مریم داشت می‌گفت: آقا جان، بخر یک شاخه از مریم گلبرگ‌هایش تازه بود؛ انگار شبنم داشت وقتی که حال آسمان از جور ما بد بود ابر درونش، جامه‌ای با رنگ ماتم داشت بغضش شکست و ناله‌ای از عمق دل سر داد وان‌ گه خیابان، روی خیس از اشکِ نم نم داشت https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
138K
شعر دوست بدارید🌹🌹🌹 از خوانش: ع‌.ک‌. از کتاب: آه باران، مشیری، ص ۱۴۳ و ۱۴۴. به امید ایجاد جهانی پر از عشق؛ به‌ویژه برای کودکان دنیا.❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303 🌻🌻🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا