eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 🗓 🌹 جعفر عباسی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
کدام ؟🕊️ ... هرشهیدی را که دوستش داری...❤️ 🌱کوچه دلت را به نامش کن.... یقین بدان در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا تنهایت نمےگذارد!!👌 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* 🔹گرامیداشت سالگرد شهادت شهید محمد علی فرهادیان فرد🔹 🎙سخنران: *حجت الاسلام پور ابراهیم* برادر *کربلایی مجتبی نادرزاده* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۸ اردیبهشت / از ساعت ۱۷.۴۵* ⬇️⬇️⬇️⬇️ 🚨👈 *مراسم طبق دستورالعمل ستاد استانی کرونادر و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار می‌شود* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹یادی از شهید محمد علی فرهادیان فرد 🔹به مناسبت ایام شهادت شهید.... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * حاجی به بسیجی زل می‌زند و با پشت دست عرق پیشانی اش را می‌گیرد: «اگر تمام ماهگیر ها بعد از ماهی نگرفتن خودشان را توی آب می انداختند که از این جماعت کسی روی زمین باقی نمی ماند» همه میزنند زیر خنده . بسیجی ماهیگیر تا حاجی را می‌بیند بلند می‌شود و به طرف او می‌رود. حاجی دست هایش را محکم دور کمر او حلقه می کند.اشک ناخواسته در چشمان حاجی بازی می کند. بسیجی به آسمان نگاه می کند لب های بسته می شود. «حاجی شرمنده نکن.. ما که قابل این کارا نیستیم.. یه جون بی ارزش داریم اونم فدای دوست» حاجی دست روی سانحه بسیجی می‌گذارد و به مسئول تدارکات گردان می‌گوید: «حالا وقتشه یک دست لباس نو بیاری» بعد نگاهی به بسیجی می‌کند: «راستی کمپوت هم یادت نره رفیق من بد جوری از حال رفته» یکی از بسیجی ها با شوخی می گوید:«خدا شانس بده کاش ما توی آب افتاده بودیم» و باز شلیک خنده بچه ها بلند میشود.هادی اشاره می‌کند و دو نفر از بچه‌ها دست و پایش را می گیرند بلندش می کنند و به طرف اسکله می برند تا او را هم به آب بیندازند. او داد می کشد و می خندد: «بابا ما حالا یه حرفی زدیم.. برای چی باورتون شدم!.ما آدم قانعی هستیم. همون کمپوت بسه.. لباس نو مال خودتون» بچه ها می خندند و او را روی زمین می‌گذارند. 🌱ساعت ۱۰ شب است.لحظاتی بعد فرمان آغاز عملیات والفجر ۸ صادر خواهد شد. قایق ها باید از آبگیر خارج شوند. و خود را به اروند برسانند. حاجی که صدایش با خنده آمیخته است بلند می گوید: «به اروند که رسیدیم اگه کسی افتاد تو آب سهم کمپوت و لباس ما را تو بهشت بذاره کنار..» خنده بچه ها با صدای حرکت آرام قایق ها در هم می پیچد. سطح آب کاملاً تیره است و لبها به زلزله و ذکر مشغول است. ماهیگیر به فرو رفتن در بغل حاج‌مهدی بیشتر از فرو رفتن در آب می اندیشد. دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷شهید کوشکی تازه به شهادت رسیده بود، که با خانمیرزا رفتیم گلزار شهداء. گلزار پر بود از قبرهای تازه حفر شده و تپه های کوچک خاک که کنار این قبرها ایجاد شده بود. خانمیرزا با گام بلند از کنار مزار شهید کوشکی شروع کرد به پریدن از روی این قبرها و تپه های کوچک خاک. پرید و پرید تا چندین متر جلوتر از قبر هایی که حفر شده بود، ایستاد. من هم آرام و قدم زنان دنبالش میرفتم. به کنارش که رسیدم به زمین زیر پایش اشاره کرد و گفت: «رمضان، اینجا جای من است!» یک سالی از آن جریان می گذشت. روزی که برای خاکسپاری رفتیم، دیدم قبری را که برای خان¬میرزا آماده کرده اند، همان جایی است که آن روز ایستاده و به من نشان می داد! سال ، 55 در هفده سالگی، جایی نوشته بود: «نمی نشینم که مرگ در غفلت وابستگی به دنیا مرا به نیستی بسپارد، به یاری پروردگارم می خروشم تا مرگ را به نیستی بسپارم و جاوید بمانم.» این جمله ي دست نوشته اش، شد نوشته ي سنگ قبرش. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 دستخط سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔻 امروز پیچیده‌ترین و حساس‌ترین دوره فلسطین است. فلسطین خط مقدم ما و همه جهان اسلام است. از خداوند سبحان برای مجاهدین صحنه فلسطین موفقیت و پیروزی و اجر الهی را خواستارم. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 🗓 🌹 محمد مسرور 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨در امتداد نگاهت قدس پیداست! اهل مکتب خمینی که باشی برای رهایی قدس جان میگذاری🥀 وباورداری جهاد را..... حتی اگر جایی آنسوی مرزها باشد در نمیتوان از حاج احمد متوسایان یاد نکرد..... اللّهم فُکَ کُلَ اَسیر🕊️ 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
🔰 🔻امام خامنه ای: روز_جهانی_قدس است؛ به فضل الهی امروز جمعه، بار دیگر فریاد یکپارچه‌ی دفاع از مردم مظلوم فلسطین در سراسر ایران و دنیای اسلام بلند خواهد شد و امت اسلامی به فریضه‌ی مهم دفاع از مظلوم عمل خواهد کرد. 💠دست خدا مردم را در گرمای روز قدس با دهان روزه به خیابان می‌آورد بنده به حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة»؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند؛ روز_قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابانها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم. 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * ⁦✔️⁩به روایت ناصر نصیرزاده همرزم شهید هرگاه به یاد حاج مهدی می‌افتم بی‌درنگ به تابلوی فکر می‌کنم که سال ۶۱ در دشت عباس نزدیکی‌های مقر تیپ امام سجاد نصب شده بود. حس می کنم هنوز حاج مهدی با آن چهره نورانی کنار تابلو ایستاده و لبخند میزند.من می خواهم از او عکس یادگاری بگیرم تابلوی که کلماتش در چشمان حاجی جا خوش کرده بود سخنی از امام باخطی خوش :«خدا عمل خالص میخواهد» آن روزها را با آن که مسئول تبلیغات تیپ بودم و برای انجام وظایف مهم برنامه‌های زیادی داشتم. اما وقتی حاجی رهنمود می داد همه چیز را فراموش می کردم.تمام همتم را می گذاشتم پای رهنمود حاجی چون به او ایمان داشتم و به اندیشه و اخلاصش. حالا هم پس از گذشت سال‌ها حرف هایش روی گوشم است و دل تنگ راهنمایی هایش هستم. در مورد تابلو می گفت:سخن از این زیباتر ندیدم این را باید بارها نوشتم و در بین راه ها نصب کرد. این جمله امام تکان دهنده است .امر به تحرک و جوشش می‌دهد .آدم را از رفتار و اعمال خود شرمنده می‌کند یک دنیا تفسیر و معنا دارد. حاج مهدی خود مفسر آیه های اخلاص و حرکت می کرد برای رضای خدا بود و غیر از خدا نمی اندیشید.با محبت و صمیمی بود اگر یکبار فقط یکبار با او همسفر یا هم صحبت می شدی برای همیشه توی دلت جا میشد. کسی در لشکر نبود که نداند حاج مهدی از بسیجی ترین فرماندهان است،خالص وبی ریا و بی تکلف. با آن همه شهرت یک داشت اگر کسی نمی گفتن نداشت بفهمی فرمانده این گردان یا تیپ چه کسی است که همیشه سر به زیر بود و متواضع. مهر و اخلاص همه را مرید او کرده بود. نه امر و نهی اش. بیش از ۵ سال هر جا که می‌رفت،سید محمد کدخدا رهایش نمی کرد و هر مسئولیتی که به سید می دادند قبول نمی کرد و می گفت: من صفای حاج‌مهدی را با هیچ چیز عوض نمیکنم برای همین هم پس از شهادت حاجی دو هفته بیشتر بر خاک نماند و در پی او تا ستیغ قله های شرف پرکشید. نماز شب های طولانی حاج مهدی که در آن شب های من آور و باران و سرب انجام می‌شد،راهی به دیدگان تمنا نداشت.او چنان آرام قدم بر می داشت به گوشه‌ای از دید که خود شب هم خبر دار نمیشد. به یاد دارم آن روزی که در عین خوش به من گفت: اگر صلاح می دانی پیش از اذان صبح تلاوت قرآن را با صوت آرام از بلندگو پخش کن» وقتی علتش را پرسیدم،گفت: چاووشیان قافله شب را خواب در بر نگیرد» گفتم :حاجی هر کس می‌خواهد بیدار می شود. گفت آنها می خواهند فقط از تو توقع دارند که کمی کمک کنی. با این حال هر طور صلاح می دانی عمل کن. دارد...
اےکہ بعــد از شهادتش اسراییلی ها و منافقیــن برایش جــشن گرفتند😳😭🌹 فرمانــده عملیــات ایران در لبنان بود بعد هم شــد فرمانده عملیات قرارگاه حمزه. بین اسراییلے ها و منافقین معروف بود به ،،، اما خودش پایان نامه ها مے نوشت "امروز فردا ".💞 وقتی افتــاد زمین، یکے از منافقین فریاد زد این شــیرازیه، از ترس یه تیر خلاص تو سرش زدن، یکی تو دهنش، هفتاد تا هم به سینــش.... 😳😳😭 رادیو اســراییل و منافقـــین تا چند روز جشن گرفته بودند.... ابوالوردے 🌷🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📸 | 🔻أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ..! جمعه موعود نزدیک است و سربازان طریق‌القدس آماده‌اند از کربلا راهی قدس شوند ... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 🗓 🌹 حسن حق نگهدار 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌱ڪاش ... خنثےڪردنِ‌نفس‌راهم... یادمـان‌مےدادیـد:)″ مےگوینــد⇓ ✨آنجاڪہ‌نفس‌مغلوب‌باشد عاشق‌می‌شویم ...❤️ عاشق‌ڪہ‌شدی‌شھیدمیشوی... 🕊️ 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🌷عملیات بیت المقدس بود. گردان ما قرار بود در منطقه فکه، یک عملیات ایذایی انجام بدهد و باعث انحراف نظر دشمن از سمت خرمشهر شود. نزدیک طلوع فجر بود که به منطقه مورد نظر رسیدیم و عملیات شروع شد و تا روز بعد ادامه یافت. نکته ای که بیش از آتش سهمگین دشمن بچه ها را از پا انداخته بود، گرما بود و تشنگی... آن هم در منطقه ای پوشیده از رمل که حتی سایه خاری هم وجود نداشت . در آن جهنم که آتش دشمن و شعله های سوزان خورشید به تمام وجود ما احاطه داشت، هر قطره آب خود مرواریدی قیمتی بود. در اوج درگیری با بعثیون حاج کرامت را دیدم، با لبهای خشکیده اش در بین اسرای عراقی که گوشه ای جمع کرده بودیم و آنها هم از تشنگی در امان نمانده بودند، می گشت و می گفت: « من هو عطشان، من هو عطشان!» به این ترتیب جیره ناچیز آب خود را هم با لب های خشکیده دشمنی که تا ساعتی پیش او را آماج تیر ها کرده بود تقسیم می کرد. شهید حاج کرامت الله عزیزپور 🌷🍃🌷 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
به‌دخترش‌میگفت:وقتی‌گره‌هاے بزرگ‌به‌کارتون‌افتاداز خانم‌فاطِمه زهرا{س}کمک‌بخواید،گره‌هاےکوچک روهم‌ازشهدابخوایدبراتون‌بازکنند.. 🕊 🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از سردار شهید عبدالقادر سلیمانی 💫 🌷یتیمی خیلی سخت بود حتی براي عبدالقادر که پسري قلدر بود. گاه و بی گاه می دیدم دور از ما، از فشارهایی که تحمل میکند اشک می ریزد. هر وقت درد یتیمی بر شانه هایم سنگینی می کرد سر به شانه عبدالقادر می گذاشتم و اشک می ریختم تا آرام شوم. از 8 سالگی نان آور خانه بود. اوایل در یک کافه کار می کرد، کم کم شد یکی از بهترین سرآشپزهای آباده. بعد هم برای کار به بندرعباس رفت. یادم است، اولین بار که از بندرعباس برگشت براي همه سوغاتی آورده بود حتی براي همسایه ها. بعد از آن هم همیشه دست پر بر میگشت و کیفش پر از سوغاتی بود. نمیدانم از کجا میدانست ما به چه نیاز داریم، چون سوغاتی هایش همان نیازهای ما بود. اولین سوغاتش براي من خیلی جالب و به یاد ماندنی بود؛ یک چادر نماز! تازه به سن تکلیف رسیده بودم و این بهترین هدیه براي تشویق من به عبادت و نماز بود. خودش هم با مهربانی نماز خواندن را به من آموزش داد. من می خواندم و او غلط هایم را می گرفت. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید