eitaa logo
گم‌گشته
83 دنبال‌کننده
16 عکس
4 ویدیو
10 فایل
يا الهی...! لَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ! همانند "عزیز گم‌کرده‌ها" به آستانت گریه می‌کنم! 🌐 شبکه‌های اجتماعی گم‌گشته: https://zil.ink/gomgashte59 📬 ارتباط: @gomgashte_59 📪 پیام ناشناس: https://daigo.ir/secret/6823640857
مشاهده در ایتا
دانلود
ما از خداییم و به سوی خدا بر می‌گردیم! شهادت، گوارای وجودت...!
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ | ایم... 🔹 عمده این است که ما نمی‌شناسیم، نه خودمان را می‌شناسیم، نه خدایمان را می‌شناسیم، نه ایمان به خودمان داریم، نه ایمان به خدا داریم، نه باورمان آمده است که خودمان [چیزی] نیستیم و نه باورمان آمده است که همه چیز اوست...! 📌 تفسیر سوره حمد، ص۱۰۷. 🏷 برگرفته از سایت جامع امام خمینی(ره)
🔰 ز یـــار بودم و حیــــــــــــران ز راه طوفان بحر، دســـت و پــا زدنـــم را حتی گرفت! دلخوش به کــو‌؟ کــو؟ گفتنم بودم و دنبال راه امواج بحر، آهــــــــــــــــــــ کشیدنم را حتی گرفت! ✍ مهدی رسولی | گم‌گشته ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ ✥ گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته👇 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
سلام ای پناه رباب...!
🔰 قالب: | سطح: 🔰 موضوع: ┄┄┄┄┄┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄┄┄┄┄┄ 📝 تولد فلسفه و دستیابی به محور مسائل آنمهدی رسولی | گم‌گشته 🔹 تتبع در تاریخ فلسفه یونان و توجه به سیر تفکر دانشمندان یونانی، ما را بدین نکته رهنمون می‌کنند که تفکر دانشمندان یونانی، در طی مراحلی بدین نقطه می‌رسد که در بین شناخت‌ها و علوم انسان، یک نوع شناخت‌ متفاوت وجود دارد که محور تجمیع مسائل وگزاره‌هایی خاص می‌باشد؛ این دانشمندان یونانی با تجمیع مسائلی بر محور این نوع از شناخت انسانی، معتقد به علمی خاص به نام «فلسفه اولی» شدند که همان «علم فلسفه» در ألسنۀ دانشمندان کنونی می‌باشد. 🔹 مراحل تولد علم فلسفه و دستیابی به محور مسائل آن به عنوان جنس خاصی از شناخت‌های انسانی، بدین ترتیب است: ✥ سوفسطائیان یونانی به دلایلی که به‌صورت تفصیلی در تاریخ بیان شده است، واقعیت را مورد شک و انکار قرار دادند. ✥ بعضی از دانشمندان یونانی هم با اهداف گوناگونی از جمله حفظ ارزش‌های الهی و انسانی و...، مبارزه با شک و انکار واقعیت را در پیش گرفته و از همین‌رو روش تفکر صحیح را تولید و تبیین کردند تا سلاحی در مقابل تفکر شکاکانه و منکرانه باشد. ✥ بعد از شکست سوفیسطائیان و پیروزی واقع‌گرایی و اعتقاد به امکان شناخت واقع، دانشمندان -که اولین آنها طبق نقل تاریخ، ارسطو است- در ادامه چنین دغدغه‌ای پیدا کردند که اگر واقعیت هست و انسان هم قابلیت شناخت آن را دارد، پس بایستی شناخت‌های انسان را دسته‌بندی کرده تا مشخص گردد که هر کدام از آنها دقیقا چه نوع شناخت و علمی بوده و کمّ و کیف آن چگونه است؛ به‌عبارت‌دیگر مشخص گردد که کاوشگران و دانشمندان علوم، حول چه امری به بحث و بررسی و کاوش می‌پردازد‌؛ از همین‌رو دانشمندان واقع‌گرا و معتقد به امکان شناخت واقع، درصدد ارائه دسته‌بندی و به‌عبارتی طبقه‌بندی و تقسیم شناخت‌ها و علوم انسانی برآمدند که این طبقه‌بندی علوم، مورد قبول دانشمندان قرار گرفت و در میان آنان رواج پیدا کرد. این طبقه‌بندی علوم بعدها توسط «بوعلی» و «فارابی» و سپس «ملاصدرا»، مورد تفصیل و بازبینی قرار گرفته و سبب ایجاد تفاوت‌هایی در ساختار علوم شد؛ اما در کل و با قطع نظر از تغییرات و تطورات آن، اصل این طبقه‌بندی ثابت بوده و تا ملاصدرا هم ادامه داشته است. ✥ در این طبقه‌بندی علوم، شناخت و علم انسانی به دو بخش کلی علوم جدلی (مبتنی بر مسلمات، مشهورات و...) و علوم برهانی (مبتنی بر عقل و برهان) تقسیم می‌شود؛ علوم برهانی نیز به علوم آلی و اصالی، و علوم اصالی نیز به علوم نظری (مربوط به هست و نیست‌ها) و علوم عملی (مربوط به باید و نبایدها) تقسیم می‌شود؛ در ادامه، علوم نظری و عملی نیز تقسیماتی دارند که در جانب علوم نظری، ۳ قسم شکل می‌گیرد؛ زیراکه یک شناخت اصالی و برهانی و نظری، یا از حیث مفهوم و مصداق، مجرد است که این دسته از شناخت‌ها و علوم را الهیات می‌نامند؛ یا از حیث مفهوم، مجرد و از حیث مصداق، مادی است که این دسته را نیز علوم ریاضیات نام‌گذاری می‌کنند؛ یا از حیث مفهوم و مصداق، مادی است که این دسته را نیز در علوم طبیعیات می‌شمارند؛ اما از طرفی شناخت و علمی که از جهت مفهوم، مادی و از جهت مصداق، مجرد باشد را محال دانستند؛ زیرا امری که در خارج به‌صورت مجرد محقق می‌شود، به هیچ وجه ماده‌ای ندارد تا انعکاس تصوری و مفهومی آن در ذهن، مادی باشد (برهان استحاله این قسم از شناخت و به‌عبارتی برهان انحصار علوم نظری در ۳ قسم الهیات، ریاضیات و طبیعیات، در کتب فلسفی به‌صورت تفصیلی بیان شده است). 🔹 با توجه به این دسته‌بندی فوق باید گفت که تولد موضوع فلسفۀ کنونی که محور مسائل خود را به «موجود بما هو موجود» اختصاص داده است، از این طبقه‌بندی شروع شد؛ یعنی بر اساس این طبقه‌بندی، دانشمندان بدین نکته رهنمون شدند که دسته‌ای از علوم و شناخت‌ها در عالم علم و دانش وجود دارد که علم و شناختی با خصوصیت ۱. برهانی، ۲. اصالی، ۳. نظری و ۴. در مورد موجوداتی که در مصداق و مفهوم مجردند، می‌باشد. 🔹 قدما نام این علم را «فلسفه اولی» نامیده و به بسط و بررسی مسائل آن به‌عنوان علمی مستقل و اعلی پرداختند (هر چند که اختلافاتی در تقسیم خود الهیات به عام و خاص نیز وجود دارد که تبیین آن در نوشتار حاضر اهمیتی ندارد)؛ بدین صورت، علم فلسفه متولد شد و دانشمندان به جنس خاص مسائل این علم به‌عنوان محور مسائل آن پی بردند. 🗂 منابع: ۱. مجموعه آثار، مرتضی مطهری ۲. هندسه حکمت، عبدالکریم فرحانی ۳. تدریس فلسفۀ استاد احمد فرحانی ┄┄┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄┄┄ شبکه‌های اجتماعی گم‌گشته ✥ گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته👇 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
📝 با رسانه میشه ره صد ساله رو چند شبه رفت...! حکومت اسلامی و ولایت فقیه چه فایده‌ای داره؟! حالا نباشه چی میشه؟! بیاید با روش جدیدی بهتون پاسخ بدم...! سریال طوبی! می‌بینید دیگه؟! سریالی که نقش اولش یه خانومه؛ خانومی که خانواده‌ش فقیر نیستن؛ اصل و نسب دارن؛ آبرو دارن و...! اما خانواده‌ای هستن پر از درد و رنج‌های روزانه! اگر این سریال رو دنبال کرده باشید، مطمئنم بارها پیش خودتون گفتید: ای بابا! مگه میشه اینهمه رنج؟! بله میشه! این سریال، واقعیه! کمم نیست؛ خیلی از خانواده‌ها در زمان حکومت ظلم در ایران و عراق، از این رنج‌های روزانه داشتن! برا اونا خیلی عادیه! برای ما عجیبه؛ چرا؟ چون طعم‌ حکومت طاغوت رو نکشیدیم! ساده بگم! در حکومت اسلامی و ولایت‌فقیه، شاید از نداری اذیت بشید، شاید از اتفاقات و مریضی‌های یهویی اذیت بشید؛ شاید از بعضی نامردی‌ها و اختلاس‌ها اذیت بشید؛ اما در حکومت طاغوت، با دارای‌های زیاد و سلامتی کامل و... هم هر روز در اذیتید! مگه اینکه بخواهید عزتتون رو بفروشید و مثل خود اونا باشید! سریال طوبی، رنج‌نامۀ خانواده‌ایه که دو حکومت طاغوت، هر بلایی به سر اونا آوردن! آرزوی طوبای قصه هم اینه که هرطوری شده فقط به زیر سایۀ حکومت اسلام و ولی‌فقیه برسه و بتونه یه بار بگه آخیییش! حتما‌ سریال طوبی رو دنبال کنید؛ سکانس به سکانس با درد و رنج طوبی و خانواده‌ش بسوزید و به خمینی کبیر (رحمة‌الله‌علیه) و جانشین صالحش درود بفرستید! ✍ مهدی رسولی | گم‌گشته ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ ✥ گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته👇 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
🔹 «سید حسن نصرالله» در ۳۱ اوت ۱۹۶۰م / ۹ شهریور ۱۳۳۹ش در محلۀ فقیرنشین کرنتینا در شرق بیروت به دنیا آمد! 🔹 وی در نوجوانی به همراه برادرانش در مغازه میوه‌فروشی پدرش کار می‌کرد! 🌐 ویکی‌شیعه
گم‌گشته
🔹 «سید حسن نصرالله» در ۳۱ اوت ۱۹۶۰م / ۹ شهریور ۱۳۳۹ش در محلۀ فقیرنشین کرنتینا در شرق بیروت به دنیا آ
💬 امام خمینی(رحمةالله‌علیه): 🔹 تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر را چشیده باشند! ۱۳۶۷/۴/۲۹
🔰 | 📝 هیاهوی نگاه...! 🏷 به مناسبت شهادت سید حسن نصرالله ✍ مهدی رسولی | گم‌گشته 🔹 چه هیاهویی به‌پاست! عده‌ای فریاد «إذٰا غٰابَ سَیَّدٌ، قٰامَ سَیَّدٌ • هرگاه بزرگی رفت، بزرگی دیگر آمد» سر داده و عده‌ای نیز غم «إِذَا مَاتَ اَلْمُؤْمِنُ اَلْفَقِيهُ، ثُلِمَ فِي اَلْإِسْلاَمِ ثُلْمَةٌ لاَ يَسُدُّهَا شَيْءٌ•هنگامی که مؤمنِ فقیهی بميرد رخنه‌اى در اسلام به‌وجود آيد كه قابل ترميم نيست» را در دل می‌پرورانند! 🔹 حال چه کنیم؟! مطمئن باشیم که این عَلَم بر زمین نمی‌ماند‌ و رهبری دیگر نصیب امت می‌شود و مسیر پیروزی را ادامه می‌دهد؟ و یا اینکه از عواقب پَر کشیدن یکی از رهبران مقاومت بترسیم و نالان و ترسان باشیم؟ 🔹 پاسخش چیست؟ نه این و نه آن! و هم این و هم آن! 🔹 حتما قصۀ پر غصۀ پیامبری را شنیده‌اید که وقتی به لب و دندان او سنگ خورد و فریاد «محمد (ص) کشته شد!» در کِشاکِش جنگ اُحد در زبان‌ها افتاد، عده‌ای ایمان خود را در همانجا دفن کرده و حتی به سوی امان گرفتن از دشمنان شتافتند! در این گرد و غبار بود که ندای خداوند سر داده شد: «...أَفَإِيْن مَّاتَ أَو قُتِلَ ٱنقَلَبتُم عَلَىٰٓ أَعقَٰبِكُم...•...اگر او (پیامبر) بميرد يا شهيد شود، آيا به عقب برگشته و از اسلام دست مى‌كشيد؟!...» آل‌عمران/۱۴۴ 🔹 حال ای امتی که دیگر دستان پُر صلابت نصرالله را در میانۀ جنگ نمی‌بینید، همان ندای الهی اکنون در میان شما و خصوصا امت لبنان سر داده شده! اگر پاسخ شما «کلّا: هرگز» است، به‌هیچ وجه نترسید که خداوند بهتر از «نصر الله» را بر شما رهبر می‌کند تا پیروزی همیشگی شما را ادامه دهد؛ هرچند که کسی نصرالله نمی‌شود و نبود او ضربه‌ای بر پیکر مقاومت می‌زند، اما راه‌های رسیدن به خدا بسیار است و اگر استوار باشید، راه دیگری و راهبر دیگری بهتر از گذشته نصیبتان خواهد شد که رنگی دیگر دارد! اما اگر پاسخِ تردید و نااستواری به این ندای الهی دادید، بترسید و «مَا نَنسَخ مِن ءَايَةٍ أَو نُنسِهَا نَأتِ بِخَير مِّنهَآ أَو مِثلِهَا•هر آیه‌ای که از میان برداریم یا از یاد ببریم، بهترش یا مثلش را می‌آوریم... بقرة/۱۰۶» را زمزمه نکنید و خود را دلخوش به وعدۀ «يَنصُركُم» نگردانید؛ چراکه «إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ» است که «يَنصُركُم وَ يُثَبِّت أَقدَامَكُم... محمد/۷» را می‌آورد! 🔹 پس ترسانِ از خود و امیدوار به لطف خدا باشید و هیچ یک از ایندو را بدون دیگری در دل خود جای ندهید که رنج‌هایی در راه و بلاها در پیش است که استواری و امید را توأمان می‌خواهد و نبایست به اطمینان بدون استواری اکتفا کرد. ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ ✥ گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته👇 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
🔰 📝 مــادری! مــــــادر...! 📌 ماجرای مادریِ حضرت‌معصومه(س) برای من ✍ مهدی رسولی | گم‌گشته یادش بخیر! طلبه‌ای بودم و اسم «قم» مرا می‌ترساند! با غربتش چه کنم؟ با دلتنگی‌های همسرم چه کنم؟ بی‌پولی را کجای دلم بگذارم؟ کاسۀ جهلم را از کجای این دریای مَوّاج و طوفانی پُر کنم؟ کجا باشم؟ چگونه باشم؟ با چه کسی باشم؟ و چه بسیار بودند این چه و چه و چه ها...! چقدر تصمیم، سخت بود! دوست داشتم مثل بچگی‌هایم بنشینم و خیالم راحت باشد که کارهای بزرگ بزرگ را بزرگترها برایم انجام می‌دهند! اکنون که مردی شده‌ام و بنیان جمعی کوچک و دونفره را در دست دارم، چه کنم؟ تهران، ناصر خسرو، مدرسه مروی... - حاج‌آقا! چه کنم؟ برم؟ + اعتماد و آرامش داری نسبت به او؟ فهمیدم...! یک جمله بود، ولی یک دنیا حرف! زبانم بسته شد! نکته‌ای بود در اوج وضوح، ولی چقدر تازه! انگار اولین بار بود که می‌شنیدم! راست گفتند که حرف زیاد است و تکراری، نَفَس می‌خواد! چه لذتی! گویی با دستان نَهیف و پُر چروکش که عمریست در دستان این خاندان مهر است، دستان لرزان و متحیرم را در دستان مادرانۀ بانوی شهر علم گذاشت! بانو! خودم می‌دانم و خودتان که بینمان چه‌ها که نگذشته...! چه خوشی‌ها که لذتش را با بوسه بر ضریحتان، با شما تقسیم کردم! چه مشکلاتی که داغ دل و رنجش را با پنجه بر شبکه‌های ضریحتان گذراندم! چه تردیدها که با تماشای طلوع خورشید در حیاط حرمتان، از دلم کوچ کردند! چه که با سر گذاشتن بر دامان پُر مهر شما، جایش را به سَرْبه‌راهی دادند! در آغوش شما جای گرفتم و هر روز هم گرمای این آغوش مادرانه را با عمق جانم می‌فهمم! اشتباه کردم! هنوز هم کودکم و بزرگتر دارم؛ اصلا نمی‌خواهم بزرگ شوم! می‌خواهم در این عالم خاکی، همیشه کودکی باشم دست در دست شما؛ گاه بازیگوش و سَربه‌هوا، و گاه مُؤدّب و سَربه‌زیر! کودکم دیگر، مادری کن...! ای کاش می‌توانستم بِنِگارَمَش، بُغْضی که با یاد این مادرانه‌ها گلویم را در آغوش می‌گیرد...! یادم نمی‌رود چقدر با عشق کودکانه‌ای که در قلب داشتم، این شعر را در حریم شما و در نجوای با خالقم سرودم؛ می‌دانم که به وزن و قافیه و تناسبش نظر نکردی و «ای جانم» گفتی! مــادری! مــــــادر...! مــن گـــدای کـــاهِـــل کـــوی تُــــواَم لیـک بـا تکیـه بـه مِـهـرت راجــی‌اَم مــن جــریٖء و عـاصـیٖ و پَـرده‌دَرَم لیـک بـا لطـف تـو در این دَرگــَه‌َم لطف و مِهرَت بود، دُخت هَلْ أتیٰ ثـانـٖـــــــیِ فـــاطـــمـه و اُخـــت رضــــا گـَـــر نــبــودم در حـــریـــم مــــــادرم مـی‌‌شـکـسـت از رَه پـــــرواز، پَـــــرَم گرچه نامم هست ز راه می‌شوم با دست پُر مِـــهرش به راه 📜•تحفه‌ای پسرانه برای مادر• ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ ✥ گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته👇 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
🔰 لَبَـتْ خُشـک و تمام ابرها خُشـک و عُطوفـتْ خُـشــــک مَـلائِــکْ اَشـکِ مٰاتَـم را زِ چَشـم آدَمـیّـتْ پاک می‌کردند دِلَــتْ زَخْــم و سَــرَتْ زَخْــم و لباس بر تَـنَــتْ زَخْـــــــــــــــم دَهــان هــر ۱۹۵۰ زَخـمَــتْ بـاز بــود و روضــــه می‌خواندند نبیٖ گریان، علیٖ گریان و چَشم مـادرش با قَـدّ خَــــــمْ گــــریان حسین بود و سگ و گودال و نِسْوٰانیٖ که دائم گریه می‌کردند ✍ مهدی رسولی | گم‌گشته ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ 💬 گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59
اسرائیل با کشوری موشک بازی کرده که مردمش اولین کاری که بعد از شنیدن خبرش میکنن، ساختن لطیفه‌س!☺️ ویراستی گم‌گشته ┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄ 💬 گفتارهای مهدی‌رسولی/گم‌گشته 🆔 https://eitaa.com/gomgashte59