eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.6هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی 030302.mp3
11.06M
مراسم یادبود 📜 استاد سیدحسین مومنی 📆 چهارشنبه ۲ خرداد ماه ۱۴۰۳
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. من فکرم اینه که ، این نهیب امام حسین علیه السلام به حر که فرمود : ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ"مادرت به عزات
. 📩خاطرات با «آیت الله شهید سیدابراهیم رئیسی»🏴 🔖خاطره‌ای از دوران تولیت آستان قدس رضوی شهید ایشون دارم 🔅خاطره از یکی از برنامه‌های رواق امام خمینی(ره) 🔹خود بچه‌های آستان قدس می‌گفتن اصلاً این‌چنین اتفاقی سابقه نداره! 🖇شاید بچه‌های افغانستانی یا بقیه کشورها یه جای مخصوص در حرم داشته باشن برای عزاداری 👈اما این‌که رسماً در رواق حضرت امام باشه، مداح هم مداحِ افغانستانی و همه مخاطبان افغانستانی باشن، اینطور نبوده تا حالا! 🎗و ایشون بودن که این اتفاق رو رقم زدن؛ حتی با حساسیت‌هایی که مشهد داره.. ❇️از اتفاق، ما هم اون شب مشهد بودیم و یه چند دقیقه‌ای هم تو اون مراسم خوندیم 🌀خود حاج آقا هم سخنران اون جلسه بود 🎙اون شب من یادمه یه کمی صوت خراب بود، من بهشون گفتم حاج آقا این صوت رواق خیلی اذیت می‌کنه 📍فقط هم حرف من نیست؛ بقیه مداح‌ها هم میگن.. 🔮همون جا ایشون پیگیری کردن، این پیگیری حاج آقا خیلی قشنگه 💔و قشنگ بود.. ♻️کاش همه‌ ما یاد بگیریم و همون لحظه پيگير بشیم مسئله رو.. ↙️من یادمه تا به ایشون گفتم، ایشون گفتن: بله چند نفر دیگه هم گفتن ☑️همون‌جا دستور داد و من یادمه در این فاصله‌ی یکساله کل صوت رواق و صوت حرم تغییر کرد 💎اگر این مسئله ، برای مسئولین ما یک امر واجب تلقی بشه، خیلی از مشکلات مملکت ما حل میشه 🔰نکته بعدی این‌که خب ما همه از حضرت آقا پیروی می‌کنیم اما 🔻اما یه وقت یه سری افراد همه‌ چیزشون میشه ✔️زندگیشون میشه غرق در ولایت.. 🔍یه جمله‌ای دارن مرحوم علامه حسن زاده که میگن گوش شما به دهان حضرت آقا باشه⬇️ 💭ما یه وقت این‌ها رو فقط به زبون می‌گیم، اما یه وقتی افرادی هستن واقعا همین‌طورند ☀️یعنی نشستن همین‌طور گوش به فرمان 🩸این نکته خیلی در ، بروز و ظهور داشت؛ گوش به فرمان! 🎯خط دست حضرت آقاست و ایشون میدونه کجا رو باید بزنیم.. 🗳ان شاءالله هر کسی دیگه هم پشت این میز و جای شهید رئیسی عزیز میان، به این نکته توجه داشته باشن 📌ما هر چی می‌کشیم از این دوری از ولایته.. .
enc_16722603687961887113088.mp3
7.53M
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه من اینها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن تا آخر عمر خجالت از تو میکشم یاس کبود زیر لب میگم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم یاری ندارم زهرا یارالی زهرا ... جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم توی این سه ماه تنها شدی ای سنگ صبورم شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمندم اگه نمیتونم دیگه تو رو یاری کنم علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن زهرا یارالی زهرا ... .
enc_17124467672791129408260.mp3
3.59M
نماهنگ کجایی با نوای کربلایی حسین ستوده مناجات با امام زمان (عج) با متن شعر نوحه در فروردین ۱۴۰۳ هیئت زوار البقیع تهران دنیا رو با خوب و بدش نمیخواهم چون تو رو از چشمای من گرفته این شبا فریاد من این سکوته از این سکوت صدای من گرفته قلبمو بی تو سنگ شدش کجایی ؟ سیر شده از تولدش کجایی ؟ هواتو از جمعه گرفتم اما جمعه گمت کرده خودش کجایی ؟ خیال برگشتن نداری انگار با عاشقات کاری نداری انگار شاید دلت نخواهد ولی عزیزم گریه مو داری در میاری انگار یابن الحسن یابن الحسن ... چند روزه رفتی؟ نمیدونیم اینو فقط بگو یه روز میای دوباره قهر زمین و آسمونو دیدی بیا که بازم آسمون بباره پاییز و یلداش اومد و نبودی زمستون همراهش اومد و نبودی اونکه نمیخواست منو خوش ببینه خنده رو لب هاش اومد و نبودی هیچ غمی مثل غم یار نمیشه تو باشی هیچکی بی قرار نمیشه بیا گلم ببینه کل عالم کی گفته با یه گل بهار نمیشه یابن الحسن یابن الحسن ...
Kashani-14020302-ShahidRaeesi-Hkashani_Com.mp3
45.62M
🎙 📋 مجلس روضه و توسل، یادبود شهید آیت الله رئیسی 📆 چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ▪️ هیئت محترم عبدالله بن الحسن علیه السلام 🎤
. ⭕️ ماجرای خواب مرحوم آیت الله هسته‌ای اصفهانی: 💚 من خیلی دوست داشتم که در عزای (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. خیلی به این موضوع پافشاری میکردم. 🌤 تا اینکه روزی حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، این همه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟ ❤️ فرمودند: هر جایی که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم. 🦋 من دوباره پرسیدم، چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ ☀️ مجدّداً فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم. 🌸 سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ 🌹 باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم. 🌺 امّا اینکه تو می‌پرسی - نام و آدرس یک مجلسی را دادند- و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. 🍀 مرحوم آقای هسته‌ای می‌گوید من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمی‌شناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان می‌شست (هنوز آنموقع در تهران لوله‌کشی آب نبود). 🌷 نام آن شخص را که درخواب به من گفته بودند سؤال کردم، گفت: خودم هستم. ✨ گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادی است این پرچم عزا اینجا زده می‌شود. 🌺 گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت… 👤 آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. 🌹 گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همان روز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. 🍀 معلوم بود کسی که این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و می گذاشت. 🦋 آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد… 🌼 جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، 🌸 لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، مجلس عزای شما قبول، از شما بما رسیده است. تا به من رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد، ☀️ عاقبت به من گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟! 🌺 گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یکسال به منزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال به منزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!! 🍁 مرحوم آقای هسته‌ای می‌گوید: من خیلی تعجّب کردم، فکر این‌را نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. 🍃 عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید. 💐 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر در خواب به شما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ 🌤 دیدم عجب زنی!!! حتّی از خواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم. عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. 🌹 گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است. .
. سر میزنم به صحرا میخوانمت کجایی آقا بیا که مُردم داد از غم جدایی منتظرم به راهت چشمم سفید از این هجر نام ترا بخوانم شاید که تو بیایی یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« هم ناله با عزیزان در نیمه شب به افغان گویم رسان خدایا یار عزیزتر از جان گر چه لیاقتم نیست دیداره روی مهدی شاید به ناله هایم بخشد خدای رحمان یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« ای رهروان بخوانید هر دم دعا برایش شاید رسد ز خالق اذن فرج برایش باید به خوی مهدی آراسته باشی هردم آماده باشی تا جان سازی فدا برایش یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« دنیا صفا ندارد بی تو به حق زهرا باز آ ز تیغ برّان بر آر دمار ز اعدا زهرا زند صدایت کای منتقم تو بشتاب بستان تقاص مادر ای نور چشم زهرا یابن الحسن یا مهدی(2) حاج قاسم جناتیان قادیکلایی ✍ .👇
شهید خدمت.pdf
1.14M
فایل pdf سبک و شعر شهید خدمت جمع آوری از شاعران شامل: غزل، قصیده، دوبیتی، نوحه، زمینه، واحد، شور (چینش شده و آماده چاپ) در اندازه و کاغذ A5
1403.03.04_1.mp3
24.46M
🔻 🎤 کربلایی سید حسن گلخطمی 🔊 پیش منبر 📆 جمعه۴ خرداد ماه۱۴۰۳ 🕌 مسجد مقدس جمــکران 🔹جلسه استاد
1403.03.04_2.mp3
42.36M
🎤 حجت الاسلام 🔊 مراسم 📆 جمعه۴ خرداد ماه۱۴۰۳ 🕌 مسجد مقدس جمــکران 🔹🔹جلسه استاد
1403.03.04_3.mp3
37.41M
🎤 حجت الاسلام 🔊 مناجات ابتدایی 📆 جمعه۴ خرداد ماه۱۴۰۳ 🕌 مسجد مقدس جمــکران 🔹🔹جلسه استاد
1403.03.04_6.mp3
24.29M
🎤 کربلایی محمد جواد احمدی 🔊 روضه و سینه زنی 📆 جمعه۴ خرداد ماه۱۴۰۳ 🕌 مسجد مقدس جمــکران 🔹جلسه استاد
. ✍ هوای کهنه‌ی این شهر تازه دم کرده گناهکاریمان «تُنزل النِقم» کرده «ظلمتُ نَفسی» ما را شنید دلبر و گفت: امان ز نفس کسی که به خود ستم کرده به شوق یوسف اگر چشم‌مان چو یعقوب است هنوز گریه به درد فراق کم کرده چه می‌شود سحری دیده بارد و بیند کریم، بارش باران به ما کرم کرده ای آسمان ز چه گشتی بخیل؟ پر وا کن گناه کرده اگر شیعه، توبه هم کرده به توبه‌های محرم قسم که شوق ظهور فدائیان تو را با تو هم‌قسم کرده محرم آمد و غم شد فزون‌تر و دیدم کتیبه‌ای هوس شعر محتشم کرده دوباره چادر مشکی وصله‌دارش را زنی برای پسربچه‌اش علم کرده هوای کرب و بلا جان تازه‌ام داده دل حزین مرا راهی حرم کرده امام عشق و محبت! خدا کند بینم نسیم کرب و بلا آسمانی‌ام کرده
4_5953935818950185296.mp3
35.52M
📻 ۶ خرداد ۱۴۰۳ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✅
4_5953935818950185297.mp3
8.94M
📻 بشنوید|اخبار مداحی ۶ خرداد ۱۴۰۳ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۶
4_5953935818950185298.mp3
22.88M
📻 بشنوید|نکته ۶ خرداد ۱۴۰۳ 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✅
Kashani-14030230-MaghameReza-Hkashani_Com.mp3
28.68M
🎙 کامل 📋 علیه السلام و مقام رضا 📆 یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳؛ مصادف با شب علیه السلام ▪️ هیئت محترم رضاجان طهران 🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است: ▫️ عبد کیست؟ ▫️ امور بدست کیست؟ ▫️ وقتی عبد شوی ▫️ منظور از «عبد» در قرآن کریم ▫️ امام حسین علیه السلام عبد خداست ▫️ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین فقط و فقط به خدا دعوت می کنند ▫️ مقامِ رضا ▫️ دل ها به دستِ است ▫️ مهربانیِ امام نسبت به شیعیان 🎤
. 📗 گناهان گذشته و آینده بخشیده می‌شود حمدان نقل می‌کند که بر امام جواد علیه‌السلام وارد شدم و عرض کردم: کسی که پدرت را در طوس زیارت کند چه برایش قرار داده شده است؟ ایشان فرمودند: «من زار قبر ابی بطوس غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تاخر؛ هر کس پدرم را در طوس زیارت کند گناهان گذشته و آینده‌اش بخشیده می‌شود.» حمدان می‌گوید: بعد از این واقعه نزد ایوب بن نوح بن دراج رفتم و فرمایش امام را برای او نقل کردم، او گفت من هم این مطلب را از ایشان شنیده‌ام و نیز مطلب دیگری شنیدم که برایت نقل می‌کنم؛ از امام علیه‌السلام شنیدم که فرمود: «من زار قبر ابی بطوس غفر له ما تقدم من ذنبه وما تاخر فاذا کان یوم القیامة نصب له منبر بحذاء منبر رسول الله صلی الله علیه و آله حتی یفرغ الله من حساب الخلائق.» «هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند گناهان گذشته و آینده او بخشیده می‌شود و روز قیامت منبری مقابل منبر پیامبر صلی الله علیه و آله برای ایشان نصب می‌شود تا اینکه خدا به حساب خلائق رسیدگی کند.» 📚منبع کامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۳۲۰ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۹۹، ص۴۴ ........... ❇️ روز زیارتی امام رضا علیه‌السلام سید بن طاووس در کتاب «الإقبال بالأعمال الحسنة»، در ذیل اعمال روز ۲۳ ذی القعده می‌نویسد: در بعضی از کتاب‌های دانشمندان غیر عرب دیده‌ام که زیارت امام رضا(علیه‌السلام) در روز ۲۳ ذی القعده، از نزدیک یا دور، به وسیله یکی از زیارات معروف یا آن چه که شبیه زیارت است، مستحب است. 📚منبع الإقبال بالأعمال الحسنة، سید بن طاووس، ص ۱۳۰ ............... 🟩 نجات یافتگان در قیامت روزى شخصى از اهل خراسان نزد امام رضا عليه‌السلام آمد و عرض كرد: اى پسر رسول خدا! من رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلم را در خواب ديدم كه به من مى‌فرمود: «چگونه رفتار خواهيد كرد زمانى كه پاره‌اى از تن من در سرزمين شما مدفون شود و امانت من به شما سپرده شود و ستاره من در زمين شما پنهان گردد؟» امام رضا عليه‌السلام فرمود: «آن مدفون در زمين شما منم و پاره تن پيامبر شما منم و آن امانت و ستاره منم. آگاه باشيد كه هركس مرا زيارت كند در حالى كه حقّى را كه خداى عزّ و جلّ از من و اطاعت از من واجب فرموده است، بشناسد من و پدرانم به روز قيامت شفيعان او خواهيم بود و كسى كه ما شفيعان او باشيم نجات خواهد يافت اگر چه به اندازۀ گناه ثقلين جن و انس بر دوش داشته باشد.» 📚منبع من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۵۸۴ ............. شیخ صدوق رحمةالله از محول سجستانى آورده است: وقتى که فرستاده‌ى مأمون براى بردن امام رضا علیه‌السلام از خراسان به مدینه آمد، من آنجا بودم. امام علیه‌السلام به منظور خداحافظى و براى وداع، به مسجدالنبى کنار قبر رسول خدا صلى الله علیه و آله رفت و مکرر با قبر پیامبر صلى الله علیه و آله وداع مى‌کرد و بیرون مى‌آمد و نزد قبر باز مى‌شد و با صداى بلند گریه مى‌کرد. من به امام نزدیک شده، سلام کردم. امام جواب سلام مرا داد. حضرت را در رفتن به سفر خراسان تهنیت و مبارک باد گفتم. امام فرمود: «به دیدن من بیا، زیرا از جوار جدم خارج مى‌شوم و در غربت از دنیا مى‌روم و در کنار قبر هارون مدفون مى‌شوم؛ ذَرْنِی فَإِنِّی أَخْرُجُ مِنْ جِوَارِ جَدِّی ص وَ أَمُوتُ فِی غُرْبَةٍ وَ أُدْفَنُ فِی جَنْبِ هَارُون‏.» 📚منبع عیون أخبار الرضا(ع)، ابوالصلت هروی، ج‏ ۲، ص ۲۱۷
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #امام_رضا #آخر_صفر ✔️ عنایت امام رضا (ع) به سلمانی؛ در مدت توقف حضرت رضا علیه السلام در شهر نیشا
. |⇦•گر زحمت افتد... #روضه علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── * پیر مردِ سلمانی که لحظه آخر امام رضا علیه السلام رفت سرش رو به دامن گرفت... اینا خیلی دل و جرأت داشتن به آقا گفتن لحظه آخر بیا سر ما رو به دامن بگیر. ما همیشه درخواست مون از آقا اینه: آقا لحظه آخر بیا کف پاتو رو سرم بذار. من کجا که سرمو بخوام رو دامن حجت خدا بگذارم !* گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم بگذار که من چشم به پایت بگذارم حیف از تو عزیزی که مَنت یار بخوانم لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم *بالاخره آقا اون لحظه آخر رفت سر مرد رو به دامن گرفت.. آقایی که فرموده لحظه ی آخره دوستانش میاد، خودش هی چشمش به در بود، هی صدا میزد پسرم جوادم! جگر گوشه بابا! داره دیر میشه. کی میخوای بیای؟..* جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم حسرت بوسهٔ بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یه مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بس که در کوچه زمین خورده و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه، نایی پسرم *جوادم! میوه دلم. تو این حرف بابا رو بهتر میفهمی...* هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُمّاه! دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم *اصلاً اسم رمز اینه، اگه دیدی گره ای داری هنوز گره ات باز نشده وقتی مقابل گنبد یا ضریح حرم حضرت می ایستی بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. محاله دیگه گره ات باز نشه... گفت اول اینطوری قسم نده اول به جیگر گوشه اش جوادالائمه علیه السلام قسم‌ بده. به این دو ذوات مقدسه.حضرت یه ارادت دیگه ای داره حالا جوادش که جیگر گوشه اشه یجور دیگه دوس داره. مادرش زهرا رو همه ی ائمه همینطور دوست دارند.. لذا شنیدید داستان اون جوونی که اهل فسق و فجور و گناه بود دنبال قافله داداش راه افتاد. داشتن میرفتن حرم امام رضا علیه السلام مردم شنیدن این داداشه داره میره همه یکی یکی اومدن انصراف بدن. گفتن ما داریم میریم از دست این چند روز راحت میشیم.کجا داره میاد؟گفتن اگه داداشت میاد ما بر می گردیم...داداشه گفت آبروی ما رو نبر برگرد. گفت خونه ی شماها نمیخواستم بیام، میخواستم بیام خونه امام رضا علیه السلام... ناراحتم هستید شما راه بیفتید فقط به عنوان اینکه راه رو بلدید من دنبال شما میام. میگن یکی دو منزلی حرم امام رضا علیه السلام این داداشه گنهکاره آلوده از دنیا رفت... این داداشه تازه دلش سوخت گفت یه بار که اومد یه کار خوب انجام بده نشد نرسید حرم امام رضا علیه السلام. بدن رو غسل دادن کفن کردن. گفت حالا که تا اینجا اومده ببریمش حرم امام رضا علیه السلام. حیفه. همه هم قبول کردن. آوردن طواف دادن و برگردوندن ودفن کردن...رفت پهلو ضریح ایستاد گفت: آقا !داداش ما آلوده بود گنهکار بود میخوام ببینم وضعیتش چی شد... خلاصه شما قبولش کردیدیا نه ؟ پذیرفتید یا نه؟ میگه شب در عالم رؤیا خوابشو دیدم چه وضع خوبی داره. تعجب کردم. باغ خوب،گفت تعجب نکن هرچی دارم از تو دارم. اگه اونجا بدنمو رها کرده بودی آتیش بود دور بدن من. بدنمو که غسل می دادی اون آبم آتیش بود کفنم آتیش بود تا جلو در حرم امام رضا علیه السلام این آتیش همرام بود. آتیش دیگه جرأت نداشت وارد حرم امام رضا علیه السلام بشه... میگه بدنمو داشتید طواف می دادید یه پیرمرد اهل دلی داشت منو می دید.. گفت: فلانی یه کاری برا خودت بکن. اگه امام رضا علیه السلام تحویلت بگیره گرفته ها، کارت درست میشه. اگه نه، اون آتیش دوباره همراهته. گفتم چیکار کنم؟ سلام میدم به آقا. آقا بهم کم محلی میکنه. گفت تقصیر خودته. اینقدر خودتو آلوده کردی، این قدر گناه کردی، معصیت کردی....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── بار اول سلام کرد حضرت روش رو ازش برگردوند. سلامو جواب داد اما روش رو ازش برگردوند. پیرمرده گفت: یه بار دیگه دارن طوافت میدن می برنت. گفتم چیکار کنم؟ گفت بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. میگه تو اون طواف آخر گفتم آقا تو رو بحق مادرت زهرا سلام الله علیها روتو برنگردون. آقا فرمود: چرا کاری می کنی ما ازت رو بر گردونیم. لذا به این مادر همشون یجورِ دیگه ای ارادت دارن...پسرش جوادالائمه هم همینطور بود... موفق اومد دوان دوان گفتش یا امام رضا علیه السلام من تا حالا اینطوری پسرتو با این حال ندیده بودم. ببین چیکار داره میکنه؟ هی مشت میزنه رو زمین، چشا کاسه ی خون شده هی میگه آتیش تون میزنم، از خاک بیرون تون میکشم. حضرت رضا علیه السلام اومد فرمود: عزیز دلم چه کسی رو میخوای بیرون بکشی آتیش بزنی؟ یه نیگا به بابا کرد گفت: بابا آخه مادرم زهرا سلام الله علیها چه گناهی داشت؟ چرا درِ خونه اشو آتیش زدن؟ چرا سیلی تو صورتش زدن؟* هی زمین خوردم و هی ناله زدم وا اُمّاه! دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم مثل آن چادر خاکی شد عبایت خاکی مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم *یه مقدار بیشتر راه نبود از کاخ مأمون تا خونه امام رضا علیه السلام. میگن پنجاه مرتبه حضرت رو زمین نشست. گاهی تعادل از دست می داد و زمین میخورد. هی صدا می زد آه جیگرم! آه پسرم!* «ازاین جا حواس ها جمع باشه امام رضا علیه السلام داره روضه میخونه....» سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارثِ غریبَ الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم می سوزد شده این حجره عجب کرب و بلایی پسرم جوادم!جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کَس نزد بر سر من سنگِ جفایی پسرم دو ماه با این روضه ها گریه کردی شب آخره : دست و پا می زنم و سینهٔ من نیست دگر زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرب و بلا کن در قبر چون که بند کفنم را بگشایی پسرم *صلی الله علیک یا اباعبدالله..هر جایی اسم کفن بیاد ناخودآگاه باید بگی ای حسین....ای بی کفن حسین...* *اباصلت میگه اون لحظه آخر یه وقت دیدم یه آقازاده مه سیمایی وارد حجره شد. اول حواسم پرت بود سوال کردم آقا! شما کی هستی ؟ من که همه درهای حجره رو بسته بودم. فرمود اباصلت حواست کجاست؟ اون خدایی که یه لحظه منو از مدینه به توس میاره قادر نیست از در ِ بسته منو وارد کنه؟ فهمیدم جوادالائمه ست. سلام کردم گفتم آقاجان خیلی وقته بابات منتظره... رفقا نکته اینجاست، امام رضا علیه السلام تا این لحظه میگن حضرت همش می خوابید تو حجره تو بستر. حتی سر سفره که اومده بودن با غلاما معمولا غداشونو میخوردن نتونست بنشینه. اینقد حالش بد بود. این سمی که به امام رضا علیه السلام دادن یه سهم مهلکی بود. اما اباصلت میگه تعجب کردم. تا نگاه امام رضا علیه السلام به علی اکبرش افتاد، تا نگاهش به جوادالائمه علیه السلام افتاد. یه وقت دیدم انگار جون به پاهای امام رضا علیه السلام اومد. از جا بلند شد دوان دوان تا جلو در اومد. تا دست، گردن جوادش انداخت افتاد روی زمین. من میگم درستم همینه. آدم نگاهش به جوونش میفته جون میگیره...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── اما نمیدونم چرا ابی عبدالله وقتی نگاهش به جوونش افتاد.. جون از پاهاش رفت. چه کرده بودن با این بدن. مرحوم شیخ حر میگه از اسب پیاده شد تا کنار بدن چند قدم راه بره، یه وقت، همه داره نگاه میکنن. یه وقت جلو چشم همه ی دشمنا، حسین خورد رو زمین. دو زانو دو زانو رفت. کنار بدن علی اکبر علیه السلام. هی داد میزنه: ولدی! ..* پای دو سه تا روضه ست، باید داد بزنی یکی همین روضه ست. چرا که اگه گوش بدی پای این روضه صدا هلهله میاد یه عده دارن کف میزنن. یه عده دارن میخندن. روایت میگه: انگار جون از بدن حسین داشت مفارقت میکرد. یه وقت دید یه دست رو شونه اش اومد، نگاه کرد. دید خواهرش زینبه. گفت آی خوش غیرت! خیر از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نا محرم ببر .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
1402062404.mp3
49.65M
|⇦•امام رضا به حق جوادت... و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── از خود حضرت رضا عليه السلام روايت شده: «بقعه اى در خراسان است...هر كس مرا در آن بقعه زيارت كند گويا رسول خدا را زيارت كرده است» 📚عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 255، ح 5 و بحارالانوار، ج 99، ص 31، ح 2؛
. 📋 خلاصه عرض کنم حال گریه‌دارم را / (عج) حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خلاصه عرض کنم حال گریه‌دارم را دلا بسوز که گم کرده‌ام‌ نگارم‌ را نشسته‌ام سر راهت بلند می‌گِریَم مگر که گوشه چشمی کنی هَوارم را جناب یوسف اگر شد سری بزن به گدات که من به عشق تو ول کرده‌ام‌ دیارم‌ را هزار بار دعای خودت نجاتم داد ببخش یاد نکردم یک از هزارم را به کار تو نمیایم ولی مرا نفروش به هم نریز عزیزم تو روزگارم‌ را بگیر بغض مرا تا کمی سبک بشوم گذاشتم به سوی خیمه‌ی تو بارم را دلی که سوخته را هدیه می‌کنم بَردار بریز دور و بر خیمه‌ات غبارم را بگو به نوکری خیمه‌ات قبول شدم به دست راست بده حکم افتخارم را مرا بخاطر زینب به کربلا بفرست به کربلا ببر این قلب بی‌قرارم را به اقتدای تو هر صبح و شام میسوزم چه بد زدند امام بزرگوارم را ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 بدون آب بریدند حنجر او را (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون آب بریدند حنجر او را کشانده‌اند به گودال مادر او را عصا زدند به او پیرمردها بلکه در آورند نفس‌های آخر او را قرار بود که چیزی نماند از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇