گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
📗 ازدواجی که عقدش در ملکوت آسمانها بسته شد! «عبدالرحمن بن عوف» به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله
.
✅ ولیمه و محل زندگی حضرت زهرا(س)
بر اساس روایتی که شیخ طوسی در الامالی نقل شده، پیامبر(ص) و علی(ع) به تعداد زیادی از اصحاب ولیمه دادند. پیامبر گوشت و نان و علی خرما و روغن را تهیه کردند. پیامبر(ص) پس از ولیمه، دست فاطمه(س) را در دست علی(ع) گذاشت و برایشان دعا کرد و فرمود:
«ای علی! فاطمه خوب همسری است و به فاطمه فرمود: ای فاطمه! علی خوب شوهری است.» سپس آن دو را به خانه خودشان فرستاد و نزدشان رفت و دعا کرد که خدا نسلشان را مبارک گرداند.
بر اساس منابع تاریخی، خانه امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، چند روز پس از ازدواج به همسایگی پیامبر(ص) منتقل شد؛ چرا که دوری فاطمه برای پیامبر دشوار بوده است. پیامبر ابتدا به دنبال آن بوده که آن دو را در خانه خود جای دهد، اما حارثة بن نعمان از صحابه، خانه خود را که در همسایگی پیامبر بود، در اختیار او گذاشت تا خانه علی و فاطمه باشد. (۱)
همچنین بنابر نقل شیخ طوسی در کتاب امالی، امام علی(ع) به فرمان پیامبر(ص) زره خود را فروخت. پیامبر(ص) مقداری از پول آن را به بلال حبشی داد تا برای فاطمه عطر تهیه کند. سپس باقیمانده آن را برای تهیه وسایل مورد نیاز زندگی، به ابوبکر داد که به همراهی عمار یاسر و چند تن از صحابه جهیزیه را تهیه کنند و آنها نیز زیر نظر ابوبکر، آنچه را لازم بود خریدرای کردند.
از جمله موارد جهیزیه حضرت فاطمه، پیراهنی بود که حضرت زهرا شب عروسی خود در پی تقاضای زنی مستمند، به او بخشید و خود به لباسی مستعمل اکتفا کرد. (۲)
#ازدواج_آسمانی
📚منبع
(۱) امالی، شیخ طوسی، ص ۴۱
شرح احقاق الحق، شوشتری، ج ۱۰، ص ۴۰۱
(۲) امالی، شیخ طوسی، ص۴۲
الطبقات الکبری، ابنسعد، ج ۸، ص ۱۸
#حضرت_زهرا
#عروسی_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #پیوند_آسمانی #روزازدواج خواستگاران حضرت زهرا سلام الله علیها آنچه مسلّم است این است که حضرت ز
.
🔶 خواستگاری از فاطمه
بر اساس منابع، قبل از خواستگاری حضرت علی(ع)، چند تن از صحابه مانند ابوبکر بن ابیقُحافه و عُمر بن خطاب از فاطمه خواستگاری کرده بودند. پیامبر(ص) در پاسخ آنها، ازدواج فاطمه را به دست خدا میدانست.
بر پایه روایتی که در امالی شیخ طوسی از امام علی(ع) نقل شده است امام علی(ع) از پیامبر(ص)، فاطمه را خواستگاری کرد، پیامبر نتیجه را به نظر فاطمه موکول کرد. فاطمه در پاسخ پیامبر، سكوت کرد و پیامبر سکوت فاطمه را دلیل بر رضايتش دانست.
پس از اين جریان جبرئیل بر پیامبر نازل شد و از او خواست فاطمه را به ازدواج على در بیاورد، زيرا خدا راضى است که زهرا براى على و على براى زهرا باشد. پس از ازدواج حضرت علی با فاطمه برخی از مهاجران که پیشتر از فاطمه خواستگاری کرده بودند، از پیامبر گلایه کردند، پیامبر(ص) در پاسخ آنها ازدواج علی و فاطمه را بهدستور خدا دانسته بود.
📚منبع
الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۸، ص۱۶
امالی، شیخ طوسی، ص۴۰
تاریخ، یعقوبی، ج۲، ص ۴۱
#حضرت_زهرا
#عروسی_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
تنها پدر نبود که کارش کِساد بود
مثلِ پدر به قولِ خودِ او زیاد بود
یک عمر، در بساطش اگر آه هم نداشت
آنچه همیشه داشت پدر، اعتقاد بود
اذنِ دخولِ ما دَمِ در طول میکشید
او زود میرسید حرم : بیسواد بود
اصلاً به هر دری پدرِ ما دخیل بست
دلبستنِ مرید به بابالمراد بود
مهمانپذیرِ منتخب از دیدگاهِ او
نزدیکیِ ورودیِ بابالجواد بود ...
محمدحسین ملکیان
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
تنها پدر نبود که کارش کِساد بود مثلِ پدر به قولِ خودِ او زیاد بود یک عمر، در بساطش اگر آه هم نداشت
.
روح پدران درگذشته شاد باد.
واقعا خاطرات مشهد و زیارت حقیر با مرحومِ پدرم ،مصداق همین شعر است.
ما طبرسی ،اتاق میگرفتیم.
پدرم یه مسجد هم ساخت با نام باب المراد...
یادش بخیر...
.
#صلوات_اول_مجلس
#شهادت_امام_جواد
هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی میوه دل امام رضا آقا جوادالائمه علیهما السلام... جلب رضایت مادرشون زهرای مرضیه سلام الله علیها...
عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
#روضه_امام_جواد_علیه_السلام
السلام علیک یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
🔸بغداد هم از حال و روزش بی خبر بود
🔸تنها تر از تنها و قلبش پرشرر بود
ایام، ایام شهادت میوه دل امام رضا...
آقا جوادالائمه است...
دلت رو آماده کن...
با پای دل بریم کنار حرم باصفاش...
ان شاء الله سال بعد یک همچین روزهایی این دست جمع بریم کاظمین...
کنار حرم باصفاش عرض ادب کنیم...
این روزها خانه آقا جوادالائمه چه خبره...
خدا لعنتش کنه ام الفضل ملعونه...
وقتی به آقا زهر داد...
صدای ناله حضرت بلند شد وای جگرم...
🔸در کنج حجره بی کس و بی یار و مونس
🔸دور از وطن افتاده و خونین جگر بود
دو نفر از ائمه ما خیلی غریب بودند...
یکی آقا امام حسن. ..
یکی هم آقا جوادالائمه...
این دو بزرگوار توی خونه خودشون هم غریب بودند...
قربون غریبیت برم آقا یا جوادالائمه
شما هم مثل امام حسن خیلی غریب بودید...
حتی تو خونه خودتون هم غریب بودید...
اما وقتی خواستند بدن شما رو دفن کنند ... شیعیان اومدند با احترام تشییع کردند ...
با احترام بدن رو داخل قبر گذاشتند...
کسی به بدن شما جسارت نکرد...
دلها بسوزه برا اون آقایی که وقتی خواستند بدنش رو دفن کنند تابوتش رو تیر باران کردند...
🔸بعدکشتن تیرباران، پیکرت گردید، کاش
🔸این جنایت، در کنار قبر پیغمبر نبود
خدا میدونه چه حالی داشتند یتیمان امام حسن... وقتی جلو چشمانشون تیرها رو از بدن بابا خارج کردند...
اما میخام بگم هر طوری بود بلاخره بدن امام حسن رو دفن کردند...
لا یوم کیومک یا اباعبدلله...
دلها بسوزه برا امام سجاد...
روز یازدهم...
صدا زد...
عمه جان زینب...
ببین این نانجیبها... دارن بدنهای خودشون رو دفن میکنند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
بی غسل و بی کفن...
روی زمین کربلا...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
#روضه_امام_جواد
.......
#صلوات_آخر_مجلس
خدای متعال ان شاء الله این دسته جمع به زودی زود کنار صحن و سرای باصفای آقامون جوادالائمه برساند یک همچین مجلسی رو هم ان شاء الله در جوار ملکوتی اون حضرت برگزار کنیم و به سر و سینه بزنیم عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
.
Kashani-14021223-SireImamKazem(AS)-03-Hkashani_Com.mp3
38.82M
🎙 #سخنرانی_کامل
📋 درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام؛ جلسه سوم از ده جلسه
📆 چهاشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۲؛ مصادف با شب سوم ماه مبارک رمضان
▪️ مسجد ارک تهران
⚠️ به اطلاع میرساند، هر یک از جلسات «درنگی در سیره امام کاظم علیه السلام» شامل دو بخش میباشد که موضوعِ بخش نخست از هر جلسه، با موضوع بخشِ نخستِ ده جلسه اولِ فصل سوم «سیر تکوّن عقاید شیعه» مشترک میباشد.
🔸 در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است:
▫️ خبر از اختلاف
▫️ همّت ابلیس برای ماست
▫️ چرا گفتنِ از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دردسر دارد؟
▫️ محبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در نگاهِ «یونس بن عبدالرحمن»
▫️ اهمیّت توسعه محبّت بین شیعیان
▫️ امام «والد شفیق و مادر مهربان» است
▫️ دوران امام کاظم علیه السلام
▫️ اهمیّتِ «هدایت یک نفر» در سیره ی امام کاظم علیه السلام
▫️ روضه و توسّل به حضرت رقیّه سلام الله علیها
#حامد_کاشانی🎤
kooye mohabat.mp3
12.43M
#سخنرانی| باموضوع: یکی از رسالتهای اصلی #امام_جواد و #امام_رضا علیهماالسلام ؛ بیان اعتقادات مگوی شیعه
▪️حجت الاسلام #طباخیان 🎤
#شهادت_امام_جواد علیهالسلام
📺 #شبکه_دو
#کوی_محبت
پنجشنبههفدهمخرداد۱۴۰۳ شبشهادت
.
#شهادت_امام_جواد
یا جَوادَالْاَئمه عَلَیْهِ السَّلام
----------
ای نُهم جلوه ی آل عصمت
ای تو آئینه ی جود و رحمت
داده ای جان تو در اوج غربت
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
ماه و خورشید حق در زمینی
همچو حیدر تو حَبْلُ الْمَتیِنی
ای که با سائلان همنشینی
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
در جوانی چها با دلت شد
همسر بی وفا قاتلت شد
کربلای دگر محفلت شد
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
تیره روز تو همچون شبت بود
قلب تو خون ز تاب و تبت بود
از عطش ناله ها بر لبت بود
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
جان عالَم ، تو اِبْنُ الرِّضایی
خون جگر از جفا و بلایی
در جوانی شهید از جفایی
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
خون شده دل ز آه تو مولا
غرقِ غم شد نگاه تو مولا
حُجره شد قتلگاه تو مولا
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
تا که جان آمده در گلویت
بسته شد درب حُجره به رویت
هلهله کرده از کین عدویت
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
ای تو دریای جود و کرامت
ای چراغ حریم هدایت
آسمان گرید از این شهادت
یا جَوادَالْاَئمه یا جَوادَالْاَئمه
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_زمان عج
#شهادت_امام_جواد
----------
هر روز یکی آمد و آن یار نیامد
دل دادم و واماندم و دلدار نیامد
من ماندم و صد غنچه پریشان شده در باغ
افسوس که گل جانب گلزار نیامد
با قافله ی غم زدگان مانده به راهم
این قافله را قافله سالار نیامد
هر شب پی دیدار رخش آمدم افسوس
آن ماه شب افروزِ شب تار نیامد
دارم ز فراقش دل بیمار ولیکن
آن دلخوشیِ این دل بیمار نیامد
گفتم که به یک لحظه ببینم رخ او را
ای وای که آن لحظه ی دیدار نیامد
امشب که شب داغ جگر سوز جواد است
گفتم که رسد از ره و ، انگار نیامد
می بُرد یکی آب در آن لحظه که دیدند
از حُجره بجز ناله ی خونبار نیامد
جان داد در آن حُجره ی در بسته ولیکن
بیرون ز قفس مرغ گرفتار نیامد
چون واعطشا گفت درآن لحظه ، دل من
در کرب و بلا رفت و دگر بار نیامد
در خاطره ام موج زد این بانگ جگر سوز
« ای اهل حرم میر و علمدار نیامد »
پیچید مکرّر به فضا ناله ی دیگر
« سقاّی حرم سَیِّد و سالار نیامد »
چون «یاسر» دل خسته درین وادی ماتم
صد غم به جگر دارم و غمخوار نیامد
**
محمود تاری «یاسر»✍
.