eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
8.1هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
756 ویدیو
1هزار فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
@MaddahionlinYEKNET.IR - monajat - hafteghi 11 azar 1401 - haj mansour arzi.mp3
زمان: حجم: 5.54M
🍃شب است و بین کوچه‌ها غریبه پر نمیزند 🍃کسی که نیست دربه‌در در سحر نمیزند 🎤حاج
@MaddahionlinYEKNET.IR - monajat - shabe 10 ramezan 1402 - arzi.mp3
زمان: حجم: 2.53M
🌙 ویژه 🍃هرچه گشتم مثل من خیره سری پیدا نشد 🍃بار بد بودم، برایم مشتری پیدا نشد 🎙حاج
هدایت شده از امام حسین ع
حاج منصور ارضیShab4_Ramazan1403_Arzi.mp3
زمان: حجم: 8.98M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 السلام ای ماه من ماه خدا ، ماه کریم دست خالی آمدم با دعوت شاه کریم ◼️ سیدالشهدا علیه السلام و توسل به مجتبی علیه السلام 🎤حاج 👇متن https://eitaa.com/emame3vom/94136
Mohjat.NetSh 11 Ramazan 1404 Arzi [Mohjat_Net].mp3
زمان: حجم: 4.18M
سال ها بنده ی دل بودم و بی عار شدم ولی این آخر عمری چه گرفتار شدم مستحقم که بسوزم به خدا میدانم ولی عازم به سوی حضرت غفار شدم من ملک بودم و در صحن نجف جایم بود دور ماندم ز علی سنگ شدم خار شدم من که نان علی و فاطمه خوردم افسوس خاک بر سر شدم و سخت گنهکار شدم حجة ابن الحسن امید به من داشت ولی پشت کردم به امام خود و سربار شدم همت و شوق جوانیم به غفلت طی شد حال که عمر به سر آمده بیدار شدم گر چه بیچاره شدم باز علی را دارم باز هم در به در حیدر کرار شدم رطب نام علی از دهنم میریزد یا علی گفتم و هم صحبت تمار شدم من نرفتم به نجف او نجفم آورده او دلش خواست که من لایق دیدار شدم حکمت روزه تقرب به حسین ابن علیست با لب تشنه عزادار لب یار شدم صاحب آب سر آب به دشمن رو زد یا غیاث از لب او آمد و هوشیار شدم حاج ۱۴۰۳ 1404 .
. |⇦•بنده ات را ردکنی... روز عرفه اجرا شده به نفسِ استادحاج ●━━━━━━─────── "لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک لبیک یا حسین...یا داعی الله حسین..." *برای اینکه روزا گرم بود، شب‌ها حرکت می‌کردند، حضرت می‌فرمود: عباس جان، این بچه‌ها اذیت نشن، گرما نسوزوندشون..* این دختران من که بیابان ندیده‌اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده‌اند مثل عمر رفتهٔ ما زود فرصت می‌رود آخرین ثانیه‌ها دارد به سرعت می‌رود بنده‌ات را رد کنی او با خجالت می‌رود آبرویی که تو دادی با فضاحت می‌رود آنکه بازی خورده از نفسش همی سرگشته است آخرین مهمانیِ عاصی، خدا برگشته است رحم کن بر حال این بیچارهٔ بحران زده آمده با روسیاهی بندهٔ خسران زده آنکه بر چشم خطاکارش نم باران زده با پشیمانی سری هم خانهٔ سلطان زده این فقیری را که می‌بینی کمی وامانده است باز هم از کاروان حاجیان جا مانده است عاشقان دنبال معشوقند هرجا رفتنه‌اند اینجا همه پایین نشین تا عرش بالا رفته‌اند حاجیان لبیک گویان بین صحرا رفته‌اند خیمه خیمه در پی فرزند زهرا رفته‌اند از همه تنها تر آقاییست که آواره است من به قربان دلش از دست من صد پاره است دل اگر که بشکند دلبر سفارش می‌کند هر که برتر بوده را بهتر سفارش می‌کند کار اگر پیچیده شد مادر سفارش می‌کند نوکر آلوده را حیدر سفارش می‌کند زودتر با خاک نعلین علی پاکم کنید من که مردم پیش آقای نجف خاکم کنید «علی جانم...یا علی یا علی » . یا امیرالمومنین از دور از اینجا سلام شعر ایوان طلای تو رسیده فیض عام تا نجف شد آفتاب دین و دولت را مقام خاک آن دارد شرف بر زمزم و بیت الحرام هر کجا پروانه دور شمع باشد در بلاست حسرت حج رفته‌ها امروز خاک کربلاست من به رفتن تا حرم اصرار دارم یا حسین زیر سقف قبه‌اش دیدار دارم با حسین گر گنهکارم امان از نار دارم با حسین هر کجا گفتم رقیه کار دارم با حسین *حالا چی میخوای بگی؟..* ناز دختر را فقط بابای دختر می‌کشد موقع دلتنگی‌اش با سر به او سر می‌کشد رفتن سر روی نی او را سر بازار برد قوت پاهای او را زخم سنگ و خار برد عمه او را تا خرابه دست بر دیوار برد بوسه بر لب‌های بابایش حسابی کار برد گرچه بود این روزها تحت فشار و اضطراب من بمیرم روز سختی داشت در بزم شراب گفت راهم گرچه بر آن زجر بی‌آداب خورد من به قربان سرت که روی شاخه تاب خورد *آخه وقتی سر را آوردن کاملا فقط به شاخه زدن..* لشکری با هلهله دورت شراب ناب خورد سر جدا کردن ز یک پیکر سه ساعت آب خورد *حسین ....باالحسین الهی العفو* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•منم آن‌گناهکاری... روز عرفه اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ استاد حاج ●━━━━━━─────── منم آن گناهکاری به سوی تو دوان است تویی آن بزرگواری که کریم و مهربان است تو همیشه در فرازی، گدا نوازی که در اوج بی‌نیازی نگران بندگان است تو اگر مرا برانی در دیگری نکوبم که به غیر از آستانت همه جا پر از زیان است عرفه ز راه آمد گل فاطمه نیامد همه عمر جز تو یارب چه کسی رفیق من بود تو امان من نباشی چه کسی مرا امان است تو خدای مرتضایی تو همیشه با وفایی خوشم اینکه خاک پای پسر ابوترابم همه عمر سایه‌ بانم علم حسین جانم نکند خدا نکرده نرسم به اربعینش دل عاشقان از الآن نگران آن زمان به فدای ان امامی که نشسته در بیابان دل اوست غرق ماتم نگران کاروان است نگران کاروانی که پر از مخدٔرات است نگران پرده‌ای که روی محمل زنان است به فدای آن نگاهی که به آن سه ساله دارد به فدای اشک‌هایی که ز چشم او روان است به فدای آن شهیدی که نخورد آب و جان داد ز غمش هنوز زهرا شب جمعه روضه خوان است پسرم به تو جفا شد، سرت از قفا جدا شد به خدا عطش دلیل تَرَک لبت نبوده ترک لبت برای ضربات خیزران است .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Mohjat.NetMilad Emam Hadi 1402 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان: حجم: 2.46M
روزی که به نور عالم آرا دادند جواز وصل ما را الحمد که در الست گفتیم لبیک منادی خدا را چون سر به سجود شکر بردیم دادند عطای مصطفی را گفتند که با مِیِ ولایت خواندیم ز خَصَّنا شما را دادیم ز باده ی طهورا سرشار محب مرتضی را در پرتو نور کوثر آن روز دیدیم چارده ولا را یک یک به دل و زبان نمودیم اقرار ولای هل اتی را در آینه ی حضور دیدیم تا حشر تمام ماجرا را از حادثه ی قیام کوچه تا نهضت سرخ کربلا را در پرتو این هدایت خاص دیدیم سعادت و بقا را دیدیم به جذبه ی ولایت هادیست حقیقت هدایت آن روز که روز خَصَّنا بود هنگامه ی انتخاب ما بود آغاز شناخت ولایت میثاق ولای انما بود این ها همه با هدایتی خاص از جانب هادی وفا بود صد شکر که هادیُ المُضِلین هادی دل و زبان ما بود مقصود تمام اولیا و معشوق تمام انبیا بود فرزند جواد العالمین و دلبند همیشه ی رضا بود او چار محمد و علی را چون آینه ی جهان‌نما بود یکجا همه ی چارده نور از صادق و کاظم و حسن تا زهرا و حسین و مجتبی بود دیدیم به جذبه ی ولایت هادیست حقیقت هدایت سرمایه ی اوصیاست هادی هستی ....... هاست هادی در جمع سلالة النبیین دردانه ی هل اتاست هادی آرام دل نبی اعظم ذریه ی لافتاست هادی هم حافظ سِرِ دین و قرآن هم معدن وحی هاست هادی نسل دهم پیمبر حق از سیدة النساست هادی او زمره ی سادة العباد است صاحب علم خداست هادی ناگفته کلید باب حاجات در غصه گره گشاست هادی شوینده ی هر گناه مومن بخشنده ی هر خطاست هادی دیدیم به جذبه ی ولایت هادیست حقیقت هدایت حاج ولادت امام هادی 1402 .
. |⇦•از گل تربتِ تو... به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج ●━━━━━━─────── السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ از گل تربتِ تو بویِ حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پایِ ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پایِ غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بویِ سیب از همۀ کرببلا می آید اشک مادر اثرش رویِ بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانۀ زن می ماند صدهزاران چو اویس خاکِ ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند ... یاد پیراهنِ تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت ... شاعر : (اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ...) .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•فضای کربلا پر شور و... اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استاد حاج ●━━━━━━─────── دوباره کربلا گردیده غوغا رسیده زائر فرزند زهرا به لوح هر دلی بنوشته باشد که زینب از سفر برگشته باشد صدای شیون و آه یتیمان به گوش دل رسد با قلب سوزان فضای کربلا پر شور و شین است که در این سرزمین قبر حسین است به یک سوز نفس این دل ناله دارد بگوید دخترت که در این سرزمین صد ناله دارد به یک سو با نوای بی نوایی بگوید دخترت گشته فدایی به یک سو ناله ی زینب بیاید که دارد ختم قرآن مینماید به یک سو آمدی با آه و زاری بگوید از چه بابا سر نداری به یک سو دختری گوید به فریاد که بابا خیز آب گردیده آزاد «حسین جان ...» به یک سو یک زنی آهش فزون‌شد که اینجا اکبر از زین واژگون شد به یک سو فاطمه با چشم خونبار بگفتا این بود قبر علمدار به یک سو با دلی خون نجمه بانو بگوید قاسم و عبداللهم کو به یک سو بانویی شد در تب و تاب که اینجا اصغرم گردیده سیراب *یک مرتبه همه مثل برگ خزان رو زمین ریختن. یکی میگفت عمه جان اینجا گوشواره‌ از گوشم کشیدن، یکی میگفت عمه جون یادته اینجا تیر به گلوی داداشم زدن ، یکی اومد دامن عمه رو گرفت. عمه جون جای رقیه خالیه....عمه جون اینجا یادته بابام خواست میدون بره .. عمه دیدی بابام چجوری خداحافظی کرد.دیدن عمه داره مثل بارون اشک می‌ریزه.. الانه که جون بده.. همه ساکت شدن.. هرجایی که زینب می‌نشست این زن و بچه دورش مینشستن ناله میزدن. حسین جون پاشو مهمونات اومدن ..حسین جون من از سفر پیروز برگشتم.. حسین جون پاشو موهام سفید شده .. داداش پاشو پاشو پاشو ..* عزیز آل عمران من بمیرم برایت محور دین و قرآن برپا کنم عزایت یوسف مادرِ من حسین ای یار و یاورِ من حسین از حجران روی تو شد سفید موی سرم شد از قبله ام کوی تو تاکه خم شد کمرم کربلا شد وطنت حسین آوردند پیروهنت حسین فریاد یا محمدا زینب رسید به کربلا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استادحاج ●━━━━━━─────── بیا گمگشتگان راه را تا نور راهی کن ببین جان بر کفت هستیم با ما هرچه خواهی کن غلامان تو دربندند شاها پادشاهی کن ،خودت فکری به حال ما و این بی سرپناهی کن، ببین از آه سرشاریم حسین و سر تا پا افسوسیم کنون نزدیک یک سال است با زنجیر مأنوسیم قفس وا شد ولی یک دم کجا آزاد افتادیم چنان گمگشته‌ها در ناکجا آباد افتادیم ، ببین در چنگ این منحوس مادرزاد افتادیم غریب و بی معین در دام این صیاد افتادیم چنان مقتل نوشته می‌توان تصویرسازی کرد عجب حارث ز ما در خانه‌اش مهمان نوازی کرد میگه چنان لب تشنه‌ای که آب را در کوزه پیدا کرد رسید از راه ما را دید و در دم یاد بابا کرد دو چشم خویش را بست و دهان بر ناسزا وا کرد پر ما بست و اسباب پریدن را مهیا کرد آخ میگه ز مقتل می‌توان پرسید بی‌رحمانه بد می‌زد گهی با مشت بر سر گاه بر پهلو لگد می‌زد * سر برادر رو جدا کرد برادر دست و پا می‌زد این برادر خودش رو می‌زد سریع اون یکی رو هم سر برید دوتایی تو خون هم غلطیدند یه مرتبه نانجیب سرها رو برداشت انداخت تو توبرش بدن‌های مبارکشون با اینکه هر دوتا بغل کرده بودند هر دو انداخت تو رودخونه اومد پیش ابن زیاد لعنت الله علیه گفت: به من بگو این سرهایی که بریدی چه جوری بریدی، توضیح داد گفت: جلوی همدیگه سرشون رو بریدم تناشون رو انداختم تو رودخونه.. گفت: چی بهت گفتند قبل از سر بریدن؟ گفت: به من گفتند دو رکعت نماز بخونیم گفتم بخونید. من کار خودم رو می‌کنم. دو رکعت نماز خوندن دست‌های کوچکشون رو بلند کردند صدا زدند.." یا احکم الحاکمین احکم بیننا و بین حارث "..گفت این رو گفتند..گفت وای جلاد بیا گردن این نانجیب رو بزن اینا اینقدر التماستون کردند خوب می‌رفتی تو بازار این‌ها رو می‌فروختی ..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•ما ریزه خور سفره... و توسل ویژهٔ شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ استاد حاج ●━━━━━━─────── ما ریزه خور سفره اطعام شماییم در راه شما پیرو اسلام شماییم مشغول طوافیم به احرام شماییم همشهری سلمان و ز اقوام شماییم ما امت عشقیم مسلمان تو هستیم سر تا به قدم گوش به فرمان تو هستیم دستی به دامان و تمنای تو داریم چون قطع نظر جانب دریای تو داریم امروز فقط چشم به فردای تو داریم در سر هوس گنبد خضرای تو داریم هرچند که هستیم مسلمان زبانی ما را چه شود که به مدینه برسانی لطفت سبب عزت ما بوده و باشد دنبال شما ملت ما بوده و باشد هر جا ز شما صحبت ما بوده و باشد بر گردن تو زحمت ما بوده و باشد این عشق نهان دل ما را علنی کن ما را به ره خویش اویس قرنی کن هرچند که در راه تو پیمان نشکستیم بگذر از این ظلم فراوان نشکستیم از بی‌ادبی بر تو و قرآن نشکستیم دندان تو بشکست و دندان نشکستیم ای بنده نواز از گنه ما همه بگذر سوگند به جان علی و فاطمه بگذر بگذر که تو را شیعه دلخواه نبودیم بگذار که غلامِ ولی الله نبودیم گاهی پی فرمایش تو گاه نبودیم در راه تو با آل تو همراه نبودیم هر چند سرافکنده شدی از قِبَل ما امشب قلم عفو بکش بر عمل ما ما را ز کرم میثم تمار کن امشب از آتش برپا شده بیزار کن امشب آماده رفتن به سر دار کن امشب دلباخته حیدر کرار کن امشب مقبول کن این توبه ضرب الاجلی را توفیق بده پیروی از خط علی را حالا که پریشان دم آخر خویشی تبداری و افتاده در این بستر خویشی در فکر عروج از بدن لاغر خویشی گریه کن تنها شدن دختر خویشی آرام کنید این سینهٔ پر واهمه‌ات را با گریه بغل کن نفسی فاطمه‌ات را *پنج تن هستن پیغمبر، چهار تن بزرگوار دورشن، پیغمبر داره گریه می‌کنه، بی بی سوال کرد چرا اینطوری گریه می‌کنی؟ فرمود: بعد از من مصائبی بر شما وارد میشه، الان جبرئیل گفت، زهرا جون اول تویی، دونه دونه بلاها رو گفت، همه گریه کردن، اولین روضه پنج تنو ببین، روضه خون کیه؟پیغمبره، علی جان می‌بینم فرقتو می‌شکافن تو محراب، با شمشیر زهرآلود، حسن جان میبینم جیگرت پاره پاره میشه ، اما می‌بینم حسینمو میان بیابان می‌کشوننش، طوری میکشن، وحوش بیابان براش گریه می‌کنن، ماهیان دریا براش گریه می‌کنن، ....* بعد از تو شروع محن فاطمه باشد حرف از خبر آمدن فاطمه باشد *وقتی دید زهرا بدجوری گریه می‌کنه، صداش زد، دهانشو بغل گوش زهرا گذاشت، فرمود: اول کسی که به من ملحق میشی تویی، میون این همه گریه بچه‌های امیرالمومنین نگاه دارم می‌کنن ، دیدن خانم داره می‌خنده، همین یه خنده بوده، بعضیام فرمودن: وقتی تابوتو براش آوردن لبخند زد..* حرف از خبر آمدن فاطمه باشد آماج غم و دردِ تنِ فاطمه باشد اجر زحماتت زدن فاطمه باشد در شعله می‌افتد ز جفا قبلهٔ حاجات بعد از تو چه آید به سر مادر سادات بعد از تو به گلزار رخش خار بیفتد زهرای تو بین در و دیوار بیفتد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇