.
#طلیعه_محرم
*دستورات امام رضا سلام الله علیه به ریّان بن شبیب برای رسیدن به عالی ترین درجات*
...اى پسر #شبيب ! همانا محرم ماهى است كه اهل جاهليت در آن ظلم و كشتار را حرام مىدانستند. لكن اين امت حرمت آن را نشناخت و حرمت پيامبرش را نگاه نداشت و در اين ماه ذريۀ پيامبرش را كشتند و زنانش را اسير و اموالش را غارت كردند. خداوند هرگز ايشان را نيامرزد.
اى پسر شبيب! اگر اهل گريستن هستى، بر حسين بن على بن ابى طالب سلام الله علیهما گريه كن، همانا او ذبح شد، چون قوچى كه او را بكشند و همراه او هيجده نفر از مردانى كشته شدند كه در زمين شبيه نداشتند و همانا آسمانهاى هفتگانه و زمينها براى قتل او گريستند. همانا چهار هزار فرشته براى يارى او آمدند، پس به ايشان اذن نداد و ايشان همواره نزد قبر او محزون و خاكآلود هستند تا هنگامى كه قائم سلام الله علیه قيام فرمايد و از انصار او باشند و شعار ايشان يا لثارات الحسين است.
اى پسر شبيب! همانا پدرم از پدرش از جدش روايت فرمود كه هنگامى كه جدم حسين سلام الله علیه كشته شد، آسمان خون باريد و خاك سرخ.
اى پسر شبيب! اگر بر حسين گريستى تا جايى كه اشك بر گونهات روان شد، خداوند همۀ گناهان تو را می آمرزد، كوچك و بزرگ، و كم و زياد.
اى پسر شبيب! اگر خوشحال مىشوى كه خدا را ملاقات كنى در حالىكه گناهى بر گردن تو نباشد، حسين سلام الله علیه را زيارت كن.
اى پسر شبيب! اگر خوشحال مىشوى كه در خانه بهشتى با پيامبر همنشين گردى، قاتلين حسين را لعنت كن.
اى پسر شبيب! اگر خشنود مىشوى كه ثواب شهداى همراه حسين سلام الله علیه را داشته باشى، هرگاه ياد او كردى بگو:
”يٰا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً
اى كاش با شما بودم،پس فوز فراوان مىبردم“
اى پسر شبيب! اگر بودن با ما در درجات بالاى بهشت تو را خوشحال مىكند، از حزن ما محزون باشد و از خوشى ما خوشحال و بر تو باد ولايت ما، همانا اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد، خدا او را در روز قيامت با آن سنگ محشور مىسازد.
__________
📚کتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام، تألیف شیخ صدوق ج ۱، ص ۲۹۹.
#محرم
.
.
#مباهله
﷽؛
#عیدمباهله
✅ آیۀ #مباهله ، فضیلت بزرگ #امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
💎 حضرت رضا علیهالسلام در مناظره با مأمون ، هنگامی که وی از بالاترین فضیلت قرآنی امیرالمومنین علیه السلام پرسید ، با اشاره به آیۀ مباهله ، فرمودند :
" پیامبر صلےاللهعلیهوآله ، حسن و حسین علیهمالسلام را فراخواند که به حُکم قرآن پسران او حساب شدند ، و فاطمه سلاماللهعلیها را فراخواند که آن حضرت مصداق زنانِ مذکورِ او در آیه حساب شد . سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام را فراخواند که به حکم خدای عزوجل ، #نفسپیامبر صلےاللهعلیهوآله قرار داده شد .
این مطلب هم ثابت است که هیچ یک از مخلوقات خدای تعالی از پیامبر بالاتر و افضل نیست . بنابراین به حکم خدای عزوجل باید کسی از نفس رسول الله #یعنی امیرالمؤمنین بالاتر نباشد .
الفصول المختاره صفحه ۳۸
.
.
#امام_زمان
✨﷽✨
🔰جبران کردن اشتباه شیخ مفید توسّط امام زمان علیهالسلام
✍ می گویند از روستایی کسی خدمت شیخ مفید رسید و در مورد زنی حامله که فوت کرده و فرزندش زنده است سؤال کرد که:
«آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون آوریم و یا این که با آن بچّه، او را دفن کنیم؟»شیخ مفید فرمود: «با همان بچّه او را دفن کنید.» پس آن مرد برگشت. در وسط راه دید مرد اسب سواری از پُشت سر، سریع می آید، وقتی به نزدیک مرد رسید، گفت: «ای مرد! شیخ مفید فرموده است که شکم آن زن را پاره کنید و طفل را بیرون بیاورید و زن را دفن کنید.»
آن مرد نیز همین کار را کرد. پس از مدّتی اتّفاق را برای شیخ مفید بیان کردند، شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (ع) بوده است. حالا که در احکام دینی اشتباه می کنم همان بهتر که دیگر احکام دینی را بیان نکنم.» پس به خانه رفتند و درب خانه را بستند و بیرون نیامدند.
ناگاه از حضرت ولی عصر (ع) نامه ای برای شیخ مفید آمد که: «بر شما واجب است تا احکام دینی را بیان کنید و ما هم شما را همراهی کنیم و مواظب باشیم که اشتباه نکنید.» پس شیخ مفید دوباره شروع به بیان احکام دین کرد.
📔 نجم الثّاقب
.
.
(( إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ))
(خداوند اراده فرموده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت برطرف کند و شما را پاک و مطهر گرداند.)
این آیه دلیل معصوم بودن ( پیامبر صلی الله علیه و آله ) و اهل بیت پیامبر ( حضرت علی ، حضرت زهرا ، امام حسن و امام حسین علیهم السلام ) می باشد
بیست و چهارم ذی الحجه روز نزول آیه ولایت بر شما مبارک
#مباهله
.
در اواخر عمر شریف پیامبر اسلام (ص) حادثه ای تاریخی رخ داد که به روز مباهله معروف شد.
بیست و چهارم ذیالحجه روز مباهله نام گرفته است. در این روز که روز نزول آیه «تطهیر» نیز هست، خداوند بر ارزشها و فضیلتهای اهل بیت(ع) و جایگاه راستین آنان در درک و شناخت اسلام راستین مهر تأییدی دیگر زد.
.
.
#مباهله
🔰 #بخوانید | مباهله، سند حقانیت اهل بیت علیهمالسلام
🔸 به بهانه ۲۴ ذیالحجه سالروز #مباهله
🔶 در شان نزول آیه ۶۱ سوره آلعمران گفتهاند که این آیه و آیات قبل درباره هیات نجرانى نازل شده. هنگامی که آنها استدلالهای پیامبر را نپذیرفتند؛ حضرت ایشان را به مباهله دعوت کرد و آنها از حضرت مهلت خواستند و پس از مراجعه، به شخصیتهاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت: شما فردا به محمد نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانوادهاش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، واگر با یارانش آمد با او مباهله کنید، زیرا چیزى در بساط ندارد...
🔸فردا که شد پیامبر آمد درحالى که دست على بن ابى طالب را گرفته بود و حسن و حسین در پیش روى او راه میرفتند و فاطمه پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود هنگامى که نگاه کرد، پیامبر با آن چند نفر آمدند، در باره آنها سؤال کرد به او گفتند: این پسر عمو وداماد او و محبوبترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیکترین افراد به قلب او است…
🔸و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت: من صورتهایى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند...
📚 منبع: تفسیر نمونه،ج۲ص۵۸۰، برگرفته از سخنرانی #حجت_الاسلام_راج
هدایت شده از امام حسین ع
این، دختر سه سالهام رقیه است !
جناب حجه الاسلام و المسلمین ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت (ع) آقای حاج شیخ محمد علی برهانی فریدونی کرامتی را به دفتر انتشارات مکتب الحسین (ع) فرستادهاند و در آن مرقوم داشتهاند:
طبق امر مطاع جناب مستطاب حجه الاسلام و المسلمین ونخبه المتقین آقای حاج شیخ علی ربانی خلخالی ( دامت توفیقاته) کرامتی را که حدود سی و چهار سال قبل دریکی از مجالس سوگواری حضرت سید الشهدا(ع) از زبان شیوای خطیب محترم جناب آقای حاج سید عبدالله تقوی شفاها شنیدهام نقل میکنم. جناب تقوی، که یکی از وعاظ تهران و از اشخاص بااخلاص ونوکران بیریا و عاشق دلباخته جد مظلومش امام حسین (ع) بودند ، فرمودند:
من چندین سال است که درتهران در مجالس و محافل ومنازل منبر میروم وافتخار نوکری جد مظلومم،امام حسین (ع) ، را دارم. یکی از شبها که حدود ساعت 9 شب پس ازختم منبر به منزل برمیگشتم صدای زنگ تلفن بلند شد.
گوشی را برداشتم،دیدم یکی از دوستان است. به بنده فرمود فلان شخص بازاری ، به رحمت خدا رفته و فردا بعد از ظهر در فلان مسجد،مجلس ترحیم اوست. من شما را برای منبر رفتن درختم آن مرحوم به فرزندان متوفی معرفی کردهام،سر ساعت 3 ( یا 4) بعد از ظهر آنجا حاضر ومهیای منبر رفتن باشید.
درهمان حال بنده به یادم آمد که روز گذشته در خیابان .... وکوچه .... که نام آنها درحافظه این حافظه این حقیر نمانده است روضه ماهیانه خانگی خواندم وخانمی درهمان مجلس با التماس به من گفتندکه فردا عصر درهمین ساعت یعنی مثلا ساعت 4 درهمین کوچه، خانه روبرو به منزل ماتشریف بیاورید . من حاجتی دارم ونذر کردهام سفره حضرت رقیه خاتون(ع) را بیندازم وشما باید روضه توسل به آن خانم کوچک وعزیز کرده امام حسین (ع) را بخوانید. من هم به وی قول دادم که سر ساعت موعود میآیم . خلاصه، درتلفن به دوستم گفتم من فردا قول قبلی دادهام درمنزلی روضه حضرت رقیه خاتون (ع) رابخوانم. دوستم گفت ای آقا، من خواستم خدمتی به شما کرده باشم!شما چه فکر میکنید؟!
پیش خود فکر کردم که من بایدچندین مجلس، روضه حضرت رقیه وحضرت علی اصغر (ع) را بخوانم تا سی تومان پول به من بدهند! این یک تاجر سرمایهدار است که فوت شده،لااقل پول خوبی به من میدهند. به هر حال از رفتن به منزل آن زن منصرف شده، رفتم در رختخواب خوابیدم و به خواب رفتم.
درعالم خواب دیدم در خیابان، سر نبش همان کوچهای که دیروز درآنجا روضه خوانده بودم،یک سید نورانی ایستاده و دست یک دختر سه سالهای راهم در دست دارد . باهم سلام و تعاریف کردیم و من از او سوال کردم : نام شریفتان چیست و درکجای تهران سکونت دارید؟ پاسخ داد: من درهمه مجالس سوگورای خودم حاضر میشوم و این دختر هم دختر سه ساله من رقیه است . شما ما خانواده را به مادیات و دنیا نفروشید . چرا این زن را پس از آنکه به وی قول دادید درمنزلش روضه بخوانید،چشم انتظار گذاشتید ؟ چرا به خاطر اینکه آن حاجی بازاری که فوت شده و وارثش پول بیشتری به تو میدهند میخواهی خلف وعده بکنی؟! و بنا کرد بشدت گریه کردن و با آن دختر به سمت همان خانهای که آن زن منتظر من بود رفتند .
من بیدار شدم و به دوستم تلفن کردم . حدود ساعت 2 بعد از نصف شب بود . با گریه به او گفتم : فلانی، فردا برای مجلس ترحیم آن حاجی،منتظر من نباشد، که به هیچ وجهی نخواهم آمد . فردا نیز سر ساعت به منزل آن خانم رفتم و روضه مصیبت حضرت رقیه (ع) خاتون را خواندم وقضیه را هم روی منبر گفتم . هم خودم وهم مستعین ،شدیدا منقلب گشته وگریه بیسابقهای برما حاکم شد، به طوری که بعد از ختم روضه هم باز همگان به شدت گریه میکردیم و بوی عطر خوشی فضای خانه را فراگرفته بود وتا به حال چنین حالی درخود ندیده بودم.
احقر الناس مخلصکم
محمد علی برهانی فریدنی
مرغ دلم خرابه شام آرزو کند
آن دختری که قبله ارباب حاجت است
تاریکی خرابه به چشمان اشکبار
خونین چه دیدراس پدر را رقیه خواست
خوابید درخرابه که تا کاخ ظلم را
تا باسه ساله دخترکی گفتگو کند
حاجت رواست هر که بدین قبله رو کند
باراس باب شکوه زجور عدو کند
با اشک خویش خون زرخش شستشو کند
باناله یتیمی خود زیروروکند با فورواد مطالب در اجر معنوی سهیم باشیم
#کرامات
#کرامت
🌹🌺🌹
هدایت شده از امام حسین ع
▪️🔳
◾️
😔😔😔😭😭😭
🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت...
در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها
توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛
جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان،
مدام از شدت گریه و غصه غش میکرد. چون او را به هوش میآورند،
قضیه زنجیر را به مردم میگفت و میفرمود؛
بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود.
بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود،
همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند.
سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر میخواست.
📚اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
📚منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
📚مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
📚تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
#کرامت
#کرامات
.
هدایت شده از امام حسین ع
⏺ذکر #کرامت و توسل و روضه_شب تاسوعا 94_روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام_حاج حسن خلج_ (دلمو دریای ماتم می کنم
قدم و روی تن خم می کنم
نگاه کن با چه مصیبتی دارم
از رو خاکا تنتو جمع می کنم..)۲
حسین...
پاشو از جا که دیگه دخترم آواره نشه
تا میون این سپاه صحبت گوشواره نشه
*دستور داد برید همه سر ها رو از بدن ها رو جدا کنید سرها ببرید بیایید رو نیزه ها سوار کنید
اومدن گفتن امیر یه سر رو نیزه بند نمی شه
چنان فرق متلاشی شده..
از بس که زخم و جای عمودش عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو ...
حسین...
می دونی چرا عباس اینطور خواست؟چون اگه سر درست نصب می شد رو نیزه هی چشم تو چشم سکینه می شد
هی چشم تو چشم رباب می شد
هی چشم تو چشم رقیه می شد
عباس طاقت نداره ....
هر کجا نشستی فریاد بزن غریب حسین...حسین....
هشتاد و چند سالشه هنوز کربلا ساکنه خیلیلاتون می شناسیدش،کفشدار سابق قمر بنی هاشم ،شیخ عباس کشوان ؛تو حرم آقا قمر بنی هاشم بودیم،سر شب بود باید درهارو می بستیم داشتیم زوار رو بیرون می کردیم در ها رو ببندیم یک وقتی دیدم یکی از خانم های عرب از این خانم های عرب بیابانی بچش تو بغلشه با عجله اومد تو،گفتم خانم برو،حرم تعطیله داریم می بندیم،دیدم اصلا گوشش بدهکار نیست،اومد دور ضریح قمر بنی هاشم،هی می گه یا ابوفاضل،یا ابوفاضل،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی..
خدام اومدن،خانم بیا برو بیرون
دلم سوخت برااین خانم دیدم حال خوشی داره زیارت می کنه،من بزرگتر از خدام بودم بهشون گفتم کاریش نداشته باشید،شما که الان می خواهید نظافت بکنید ،کارتون بکنید کارتون تموم شد من خودم اینو بیرون می کنم بذارید زیارت بکنه،مشغول کار شدیم یک نیم ساعتی گذشت،من دیدم،حواسم بهش بود،دور ضریح می گرده یا ابوفاضل ،یا ابوفاضل..
دیدم خسته شد،بچشو گذاشت زمین،خودش تنهایی داره می گرده یا ابوفاضل،یا ابوفاضل..
منم مشغول کار شدم یک نیم ساعتی گذشت،کارام تموم شد، اومدم سراغش ببینم اگر هنوز داره طواف می کنه نرفته بگم برو دیدم پایین ضریح قمر بنی هاشم نشسته سرشو تکیه داده به ضریح چادرشو کشیده رو صورتش خوابیده..
اومدم کنارش دخترم پاشو دیدم جواب نمی ده،خانم پاشو می خوام در حرم رو ببندم
دیدم جواب نمی ده،گفت گوشه چادرشو گرفتم کشیدم،گفتم خانم پاشو ؛نگاه کردم دیدم بچه اش هم داره دست و پا می زنه گفتم پاشو این بچه ناراحته،این بچه شیر می خواد،این بچه کار داره،پاشو بچه ات رو بردار؛ گفت: تا گفتم بچه کار داره چشماشو باز کرد،گفت پس زنده شد؟!!
گفت سه روز پیش مرده به من می گن برو دفنش کن، گفتم باید اول برم حرم عباس ...
یا ابوفاضل ...
برادرم خواهرم گمان نکنی برا عباس کاری داره زنده کردن این برا من و شماست که خیلی مهمه،عباس یک گوشه چشمش هزاران مرده رو زنده می کنه.تو حرم قمر بنی هاشم روضه می خوند، منبری معروف رو منبر گفت : اشتباه کرد،گفت من نمی دونم از نظر مقامات سلمان بالاتره یا عباس بالاتره"شب خواب امیر المومنین رو دید
آقا بهش فرمود چطور نمی دونی؟
اگه عباس من به اولین و آخرین نگاه کنه همه رو سلمان می کنه،همه رو ابوذر می کنه، امشب دامن قمر بنی هاشم رو بگیریم،بگیم آقا جان شما راست می گی مرده زنده کنی،دل مرده منو زنده کن،آقا می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این دل نلرزه
می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این چشم منقلب نشه
آقا به داد ما برس..
یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ....*
اما مزدِ این وفا و ارادتِ عباس رو ،فقط مادرِ اربابمون ،حضرت زهرا میتونه بده...چطور؟ روایت میگه توی عرصهء محشر ،آقا رسول الله می فرماید:علی جان ،برو به فاطمه بگو از اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داره بیاره...اونوقت فاطمه س می فرماید :دو دستِ قلم شدهء عباسم برای شفاعت کافیه...
هرچی ارادت داری اسمِ پسرش رو صدا بزن....حسین..حسین
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
.
کتاب صوتی "ضیافت بلا"
" مقامات سلوکی در #زیارت_عاشورا"
اثر استاد #سید_محمد_مهدی_میرباقری
#سید_حامد_نجم_الهدی🎤
#مذهبی_اعتقادی
👇👇
Part02_ضیافت بلا.mp3
13.59M
📗کتاب صوتی
#ضیافت_بلا
قسمت 2⃣
.
استاد عالی
#گریز_زیارت_عاشورا
موضوع: بلاکشی امام حسین(ع) و سلوک با عاشورا
عاشورای امام حسین(ع) ظرفیت عظیمی برای رشد دادن انسانها دارد . شاید یکی از دلایل اینکه سایر ائمه (ع) عاشورایی دیگر را تکرار نکردند این بوده که همین یک صحنه عاشورا برای رساندن همه انسانها به نهایت قرب خداوند کافی است و سایر ائمه تلاششان بر حفظ عاشورا بوده است.انسان باید با عاشورای امام حسین(ع) سالک شود و درسنامه این سلوک هم زیارت عاشوراست.
قدم اول:
قدم اول برای این سلوک را امام(ع) برمی دارد. قدم اول عبادت بزرگ امام حسین(ع) است که همه بشریت را رشد می دهد. این عبادت بزرگ همان بلای بزرگی است که امام حسین(ع) تحمل نمودند. عبادت بزرگ امام(ع) این بود که در دل سنگین ترین مصیبت ها نه تنها صابر بلکه شاکر بود. امام در کربلا در دل سخت ترین بلاها خدا را اینگونه حمد می فرماید:«اُثْنِى عَلَى اللّه اَحْسَنَ الثَّناءِ وَاَحْمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَالضَّراءِ»؛ خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم.
این بلاکشی و عبادت بزرگ امام(ع) رحمت خدا را نه فقط بر خود امام(ع) بلکه بر تمام عالم و در همه تاریخ نازل می کند تا هرکس به اندازه معرفت و ظرفیت خودش از این باران رحمت بهره مند شود و با آن سالک شود. پس اولین قدم سلوک عاشورایی بلاکشی امام(ع) است که رحمت واسع خدا را نازل کرد.
قدم دوم:
کاسه وارونه از باران بهره ای ندارد. بهره مند شدن از رحمتی که به واسطه بلاکشی معصوم(ع) نازل می شود قدمی است که ما باید برداریم و خودمان را به این رحمت برسانیم و از آن استفاده کنیم. کسی از این رحمت بهره مند می شود که به اندازه ظرفیت و معرفت خودش به بلای معصوم(ع) مبتلا شود. انسانها نسبت به حادثه عاشورا و مصیبت امام حسین(ع) چند دسته هستند. برخی از این مصیبت شادمان می شوند. «هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ» برخی هم بودند که بی تفاوت از کنار این ابتلای بزرگ می گذرند و بهره ای از آن نخواهند داشت.
اما بعضی از انسانها با این بلا همراه می شوند و به اندازه خودشان و در حد ظرفیت خودشان به بلای معصوم(ع) نزدیک می شوند و سنخیت پیدا می کنند. دلشان با مصیبت امام(ع) همراه می شود در این مصیبت با امام(ع) شریک می شوند. اینها از آن رحمت عظیم خداوند بهره مند می شوند و با آن سالک می شوند.
****
اولین قدم را در این سلوک خودِ ولی خدا بر می دارد و آن قدم بلاست و بزرگترین بلا، بزرگترین عبادت معصوم است. به واسطه این بلا که معصوم می کِشد، پروردگار عالم به عالم پایین هم نظری می کند و رحمت واسعه اش را می فرستد. خداوند بندگان راضی و شاکری دارد که حق بندگی را در این عالم ادا می کنند
*
دومین قدم را در این سلوک ما باید برداریم و از این رحمت واسعه استفاده کنیم. اگر کسی مبتلا به بلای معصوم شود، به اندازه ابتلایش به رشد می رسد
*
سومین قدم این است که در این سلوک اگر کسی مبتلا به بلای عاشورا شود به این مرحله می رسد که مقام لعن و سلام است و فقط صرفاً لعن و سلام لفظی نیست، بلکه فرد مومن باید موضع گیری کند و این روح دین است که انسان به این حب و بغض برسد. انسان باید نسبت به دشمن اباعبدالله (ع) تبرّی داشته باشد.
آخرین قدم، مقام محمود است یعنی مقامی که در دنیا و آخرت معیت با اهلبیت را داشته باشیم و حجابی بین ما و اباعبدالله (ع) نباشد
آداب ظاهری محرم و عاشورا ، سیاه پوشی و ... است. اما باطن آدابِ عاشورا این است که بواسطه ی عاشورا ما رشد کنیم و به قرب خدا برسیم.
در بلا نباید کفر گفت ، بلکه باید صبر کرد. اما امام حسین هم صبر کرد و هم اضافه برآن ، شکر کرد.
الحمدلله علی عظیم رزیتی
.
بخاطر همینه که امام رضا فرمود کلنا سفینه النجاه لیکن سفینه الحسین اسرع و اوسع
چون امام حسین ،هم صبر کرد، و هم اضافه برآن شکر کرد. ما هم اگه میخواهیم بگیم حسینی هستیم باید در مصائب امام حسین ، بسوزیم و صبر کنیم و همچنین در مصائب زندگانی دنیا هم صبر کنیم و شاکر باشیم.
لذا اگه کسی میخواد اهل سیر و سلوک باشه ، باید بر بلایای الهی صبر کنه . چون ممکنه ما نماز شب بخونیم ولی گرفتار عجب بشویم. اما بلا از سوی خداست و لذا صبر ما باعث تقرب ما میشه.
حضرت ابراهیم را وقتی صبر کرد بر امتحان قربانی کردن فرزند، آنوقت مقام امامت جایزه داد.
اما امام حسین شخصا وعده ی شهادت داشت، اما طفل شش ماهه اش را هم قربانی کردند ، جوانش رو هم قربانی کردند و امام حسین صبر کرد.
لذا بخششِ محبان، بخاطر قطره ی اشکی بر مصائب حضرت ، کمترین مزد امام است ، بجهت صبرش و شکرش .
خدا ما رو دوست داره که به کفاره ی گناه مان، ما رو به بیماری و فقر و .. امتحان میکنه. اما امام معصوم را برای ارتقاء درجه ، به بلا مبتلا میکند. لذا حضرت زینب ، مصائب کربلا را زیبایی می بیند ، آنرا ضیافت الهی برای اهلبیت می بیند.
ما هم بواسطه ی این ضیافت الهی که برای اهلبیت در عاشورا گسترده شده بود ، بهره مند میشویم و از رحمت خدا ما هم بهره می بریم.
مثل صبر یوسف که باعث شد خدا خطر قحطی را از مردم مصر دور کرد.
حالا امام حسینی که اعظم مصائب عالم رو کشیده، میشه کشتی نجات و خدا رحمت واسعه اش را نصیب حسین و محبانش میکند. لذا کشتی حسین میشه اسرع و اوسع.
وقتی امام زمان برخی مشرکین و معاندین رو به قتل میرسونه، برخی ها اعتراض میکنن که چرا میکشی؟
لذا امام زمان یه صحنه عاشورا را نشان آنها میدهد و میگویند که ما دشمنانی را می کشیم که اگر رها کنیم ، دوباره چنین خواهند کرد.
چرا میگن اعظم مصائب؟
چون وقتی مصائبی در برخی انبیا وارد میشد و جبرئیل به آنها راهنمایی میکرد و میگفت به این پنج تن متوسل شوید . انبیا وقتی شرح مصائب امام حسین را می شنیدند ، میگفتن مصیبت ما ، در مقابل مصائب حسین ، هیچ است. حسین جان؛ لا یوم کیومک یا ایاعبدالله.
حالا چرا لقب اباعبدالله به امام حسین دادند؟ چون حسین هم عبدالله است (خدا را بندگی میکند) و هم " اَب =پدر" است بر بندگان خدا.لذا از راه حسین میشه بندگی خدا را کرد
.
آدم و حوا وعده داده بودند که از گندم بهشت نخورند ، اما ترک اولی کردند ، ولی امیرالمؤمنین که وعده و قول و قراری نداشت که نان گندم نخورد، ولی از گندم دنیا نخورد و فقط نان جو خورد.
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
ابراهیم قرار بود اسماعیلش رو قربانی کند ، ولی خدا نخواست ، اما امام حسین رو ابتدا به داغ فرزندان و برادران و عزیزانش مبتلا کرد و بعد خود امام هم قربانی شد.
پذیرش این مصائب توسط امام ، بزرگترین خدمتی بود که به انسانها کرد ، چون بواسطه تحمل این مصائب از سوی امام، خدا رحمت واسطه اش را جاری کرد.
قنداقه حضرت زینب فقط در آعوش امام حسین آرام گرفت.
پس ما هم اگه آرامش میخواهیم ، باید خودمون رو به آغوش امام بیندازیم.
.
سخنان استاد میرباقری در شب یازدهم محرم
باطن عاشورا، رحمت اکمل و اعظم است و جذباتی است که انسان را سالک و مقرب می کند. آنقدر این ابتلا، عظیم است که نه فقط ما، بلکه ملائکه مقربین و انبیاء مرسلین هم در این وادی، سالکند و مراتبی از قربشان با بلای سیدالشهداء (ع) حاصل می شود
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#دهه_اول_محرم
در رثا و شهادت امام حسین(علیه السلام)
فقیر خسته دلی بر در سرای حسین
نوشته بود یکی نامه از برای حسین
که ای کریم کریمان به بذل و لطف و کرم
در این مدینه من از هرکسی فقیر ترم
نه از برای گدایی ز خلق رو دارم
نه پیش اهل و عیال خود آبرودارم
دل شکسته و قد هلالی آوردم
دلی زغصه پرو دست خالی آوردم
امام با گل لبخند رو به او آورد
ولی به نامه بنوشته اش نگاه نکرد
براو بسی کرم از لطف دلنوازش کرد
فقیر بود که یک لحظه بی نیازش کرد
سؤال کرد یکی کی عزیز پیغمبر
به بذل و جود و سخا دست خالق اکبر
توکه به نامه او چشم خویش نگشودی
چه گونه این همه لطف و عطاش فرمودی
امام گفت فقیری که آبرو دارد
خجل شود چو به سوی کریم رو آرد
روا نبود که با آن عطای بسیارم
به قدر خواندن یک نامه اش نگه دارم
**
کسی که این همه آقایی و کرم دارد
فقیر را به برخویش محترم دارد
چرا به بازوی اطفال او زدند طناب
چه گونه دشمنشان برد سوی بزم شراب
چرا سه ساعت برروی پای استادند
به سوی راس پدر چشم خویش بگشادند
سکینه از غم و اندوه پاره شد جگرش
دمی که چوب جفا خورد بر لب پدرش
سری که جان و تن عالمی به قربانش
کبود شد لب خشک و شکست دندانش
سلام بر رخ بهتر ز ماه تابانش
سرشک دیده عاشق نثار قرآنش
#حاج_غلامرضا_سازگار
#کرامات #امام_حسین
.
🔸🔶《اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یَابنَ رَسُولِ اللهِ یَا اَبٰا عَبْدِاللهِ الحُسَین(ع)》🔶🔸
✅طبق روايات فراوان، اهل بیت(علیهم السلام) در مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریسته اند.
از جمله؛
1⃣گريه #حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه :
نقل شده است که روزی حضرت رسول اکرم(ص) امام حسین(ع) را در دامان خود نشانده بود که در این هنگام، جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و عرضه داشت :
📋《یَا مُحَمَّد(ص)! اِنَّ اُمَّتَکَ تَقتُلُ اِبنَکَ هَذَا مِن بَعدِکَ!》
♦️اى محمد(ص)! همانا امت تو فرزندت حسین(ع) را شهید خواهند کرد.
📋《فَأَومَأُ بِیَدِهِ اِلَى الحُسَینِ(ع) فَبَکَى رَسُولُ اللهِ(ص) وَ وَضَعَهُ اِلَى صَدرِهِ》
♦️پس جبرائیل به حسین(ع) اشاره کرد و آنگاه رسول خدا(ص) گریست، سپس حسین(ع) را در آغوش گرفت و او را به سینه چسبانید.(۱)
2⃣گريه #امام_علی_علیه_السلام :
نقل شده است که؛
امیرمؤمنان علی(ع) هنگامی که به صِفّین می رفت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود :
📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》
♦️می دانی این مکانْ کجاست؟
ابن عبّاس گفت : نه!
امام(ع) فرمود :
📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً!
ثُمَّ قالَ : مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟!
ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ!》
♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی!
و آن گاه، گریه شدیدی کرد و افزود : من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟!
آن گاه امیر مؤمنان(ع) به امام حسین(ع) رو کرد و فرمود :
شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۲)
3⃣گريه #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :
در نقلی آمده است که؛
📋《لَمَّا أَخْبَرَ اَلنَّبِيُّ(ص) اِبْنَتَهُ فَاطِمَةَ(س) بِقَتْلِ وَلَدِهَا اَلْحُسَيْنِ(ع) وَ مَا يَجْرِي عَلَيْهِ مِنَ اَلْمِحَنِ》
♦️هنگامی که رسول خدا(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به دختر گرامیش حضرت فاطمه(س) داد، و محنت های پیش روی را برای او شرح نمود.
📋《بَکَتْ فَاطِمَةُ(س) بُکَاءً شَدِیداً》
♦️آن حضرت(س) به شدت گریست.
و عرضه داشت :
📋《یَا أَبَهْ! مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟》
♦️پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقع رخ میدهد؟
حضرت رسول(ص) فرمود :
📋《فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ(ع)》
♦️زمانى که من و تو و على(ع) در دنیا نباشیم.
📋《فَاشتَدَّ بُکاؤُهَا》
♦️سپس گریه های حضرت(س) شدت یافت.
اشک در چشمان فاطمه نقش بست و ناله کنان فرمود:
📋《یَا أَبَهْ! فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟
وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ؟》
♦️پدر جان! پس چه کسی برای حسینم گریه می کند؟
و مجلس عزاء و مصیبتِ او را بر پا می کند؟
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:
📋《إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَةُ تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ》
♦️فاطمه(ع) جان!
مردان و زنان امت من بر مردان و زنان اهل بیتم گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید مینمایند.
هنگامى که روز قیامت فرا رسد من و تو مردان و زنان امت را شفاعت خواهیم کرد.(۳)
4⃣گريه #امام_حسن_علیه_السلام :
پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، امام حسین(ع) به نزد برادرش آمد.
امام حسین(ع) وقتی چشمش به امام حسن(ع) افتاد گریه کرد.
امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد.
امام حسین(ع) فرمود :
📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》
♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود.
امام حسن(ع) فرمود :
📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِالله(ع)!》
♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله!
📋《يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّد(ص) وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِي أُمَيَّةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ》
ادامه مطالب :👇
♦️هرگاه ماه محرّم فرا مي رسيد، پدرم حضرت موسی بن جعفر(ع) ديگر خندان ديده نمي شد و غم و افسردگي بر او غلبه مي يافت، تا آن که ده روز از محرّم مي گذشت، روز دهم محرّم که مي شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.(۹)
🔟گریه #امام_رضا_علیه_السلام :
از ابی بکار نقل شده است که؛
📋《أَخَذْتُ مِنَ التُّرْبَةِ الَّتِی عِنْدَ رَأْسِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فَإِنَّهَا طِینَةٌ حَمْرَاءُ!
فَدَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) فَعَرَضْتُهَا عَلَیْهِ فَأَخَذَهَا فِی کَفِّهِ ثُمَّ شَمَّهَا ثُمَّ بَکَی حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ قَالَ : هَذِهِ تُرْبَةُ جَدِّی》
♦️از تربتی که بالای سر قبر حضرت حسین بن علی(ع) بود مقداری برداشتم، این تربت سرخ رنگ بود، پس بر حضرت رضا(ع) وارد شده و آن را به حضرت(ع) عرضه داشتم.
آن حضرت(ع) تربت را در کف دستشان نهاده و بوئیدند، سپس چنان گریستند که اشک های مبارک شان جاری شد، سپس فرمودند :
این تربت جدّم می باشد.(۱۰)
1⃣1⃣گریه #امام_زمان_علیه_السلام :
در زیارت ناحیه مقدسه از زبان امام زمان(عج) که ایشان در حق جدّ مظلومشان می فرماید :
📋《فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً》
♦️هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.(۱۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
👤محتشم کاشانی
📚منابع :
۱)مستدرک على الصحیحین حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۶
۲)مقتل الحسین خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۲۹۳
۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶
۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۴
۶)امالی شیخ صدوق، ص۲۰۴
۷)مروج الذهب مسعودی، ج۳، ص۲۴۲
۸)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۷۳
۹)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱
۱۰)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ص۴۷۴
۱۱)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱
#طلیعه_محرم
♦️زیرا روزی بر تو خواهد آمد که سی هزار نفر از مردمی که خود را مسلمان می دانند و مدعی هستند که از امت جد ما محمد(ص) می باشند، تو را محاصره می نمایند، و برای کشتن تو و جسارت به اهل بیت تو و اسارت خاندان تو و غارت اموال آنها اقدام می نمایند، در این هنگام است که خداوند لعن خود را بر خاندان امیه فرو فرستد واز آسمان خون و خاکستر فرو ریزد و همه مخلوقات حتی حیوانات درنده در بیابان ها و ماهیان در دریاها بر مصیبت تو گریه کنند.
سپس حضرت(ع) گریست.(۴)
5⃣گریه #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :
در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین(ع)، زینب(س) ندبه کنان از خیمه بیرون آمد.
راوی می گوید :
📋《فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ(ع) تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ(ع) وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ :
يَا مُحَمَّدَاهْ! بَنَاتُكَ سَبَايَا وَ ذُرِّيَّتُكَ مَقْتَلَةً تَسْفِي عَلَيْهِمْ رِيحُ الصَّبَا وَ هَذَا حُسَيْنٌ(ع) مَجْزُوزُ الرَّأْسِ مِنَ الْقَفَا مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ》
♦️سوگند به خدا که زينب(س) دختر على(ع) را فراموش نمی كنم كه با آهى جانكاه براى حسين(ع) می گريست و با صداى اندوهبار، و قلبى پر درد صدا مى زد :
فرياد اى محمّد! دخترانت را اسير كرده اند، فرزندانت كشته شده اند و باد صبا بر بدنشان مى وزد، اين حسين(ع) تو است كه سرش را از پشت گردنش جدا نموده اند، عمامه و لباسش را به يغما برده اند.
راوی می گوید:
سوگند به خدا که همه حاضران از دشمن و دوست با ديدن حال زينب(س) می گريستند.(۵)
6⃣گریه #امام_سجاد_علیه_السلام :
امام صادق(ع) می فرماید :
📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)!
فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!》
♦️گريه كنندگان عالم پنج نفرند :
آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)!
حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود :
حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست.
هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت :
اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!
امام(ع) می فرمود :
📋《إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》
♦️من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.(۶)
7⃣گریه #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :
نقل شده است که؛
کمیت اسدی خدمت امام باقر(ع) رسید و با درخواست ایشان، ابیاتی را در مصیبت امام حسین(ع) خواند :
📋《وَ بَکَی اَبُوجَعفَرِِ(ع) ثُمَّ قَالَ : يَا كُمَيْتُ! لَوْ كَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَيْنَاكَ مِنْهُ، وَ لَكِنْ لَكَ مَا قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ(ص) لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ : لَنْ يَزَالَ مَعَكَ رُوحُ اَلْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا اَهلَ البَیتِ(ع)》
♦️در این هنگام، امام باقر(ع) گریستند و فرمودند :
ای کمیت! اگر ما مالى مى داشتيم به تو مى داديم ولى از آن توست آنچه پيامبر اكرم(ص) درباره حسّان بن ثابت فرمود :
مادامى كه از ما دفاع مى كنى پيوسته روح القدس با توست.(۷)
8⃣گریه #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام :
عبدالله بن سنان می گوید:
در روز عاشورا خدمت امام صادق(ع) رسیدم.
📋《فَاَلْفَیْتُهُ کَاسِفَ اللَّوْنِ، ظَاهِرَ الْحُزْنِ، وَدُمُوعُهُ تَنْحَدِرُ مِنْ عَیْنَیْهِ کَاللُّؤْلُؤِ الْمُتَسَاقِطِ》
♦️دیدم که رنگش تغییر نموده و اشکهایش همانند دانههای مروارید از چشمان او فرو میریزد.
پس به ایشان عرض کردم :
📋《یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! مِمَّ بُکَاؤُکَ؟ لَا اَبْکَی اللَّهُ عَیْنَیْکَ!》
♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! برای چه گریانی؟خدا چشمان تو را گریان نکند!
حضرت(ص) فرمودند :
📋《اَ وَ فِی غَفْلَةٍ اَنْتَ!! اَمَا عَلِمْتَ اَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) قُتِلَ فِی مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ؟》
♦️مگر تو غافلی؟ آیا نمیدانی که حسین بن علی(ع) در چنین روزی به شهادت رسیده است؟
📋《وَ بَکَی اَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) حَتَّی اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ》
♦️سپس امام صادق(ع) به اندازهای گریست، که محاسن او به وسیله اشکهایش تر شد.(۸)
9⃣گریه #امام_موسی_کاظم_علیه_السلام :
امام رضا(ع) می فرماید :
📋《اِنَّ اَبي اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُري ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّي يَمْضِيَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ》
ادامه مطالب :👇
.
🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام🌔
🌗--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند
🌗--تنها امامی که ازهیچ بانوییشیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته اسـت .
🌗--تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند
🌗--تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدنـد .
🌗--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید)یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند.
🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند علی اکبر(ع) و علی اصغر (ع )
🌗— تنها امامیکهاربعین وزیارتاربعیندارند.
🌗— تنها امامیکه قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تااثری ازآن باقی نمانَد! اما همچنان پابرجاسـت .
🌗— تنها امامیکه بدونغسل وکفندفن شدند
🌗— تنها امامیکهسرمبارکش ازبدنجدا شد.
🌗--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه وشمشیر وسنگ بربَدن بهشهادت رسیدند.
🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.
🌗— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.
🌗--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیسـت .
🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش شفابخش است.
🌗--تنها امامیکه دعاتحتقبهایشان بهاجابت می رسـد .
🌗--تنها امامیکه امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!
🌗--تنهاامامیکهسرعتووُسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر اسـت .
🌗--تنها امامی که یک درِ بهشت به نام اوست: باب الحسین
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین
وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین.
.
.
#شب_اول_محرم
🔳 شهادت حضرت مسلم بن عقیل(ع) در نقل الفتوح
پس، عبيد الله روى به جانب مسلم كرد و گفت: و تو اى پسر عقيل! تقرير كن كه چرا بدين شهر آمدى بعد از آنكه احوال و اعمال اين شهر منتظم بود، پريشان ساختى؟
مسلم گفت: نه من به جهت متفرّق گردانيدن مردمان اين شهر اينجا آمده ام و لكن چون شما قوانين بد نهاديد و رسم فراعنه مصر و روم و ايران پيش گرفته با مردمان زندگانى خلاف سنّت مىكرديد و امر معروف به كلى منسوخ شده بود و كسى از منكر نهى نمىكرد، اميرالمؤمنين* حسين (ع) مرا بدينجا فرستاد تا مراسم امر معروف و نهى منكر را احيا كنم و هم مردمان را به حكم خداى تعالى و سنّت محمّد مصطفى (ص) خوانم. به حكم آنكه بعد از واقعه اميرالمؤمنين على (ع) خلافت حقّ ماست و شما را اين حال معلوم است، خواهيد راضى باشيد بر اين سخن خواهيد نباشيد. اوّل كس كه بر اميرالمؤمنين علىّ بن ابى طالب (ع) كه امام بر حق و خليفه مطلق بود، بيرون آمد، شما بوديد. مثل ما و شما همچنان است كه خداى تعالى در قرآن مجيد مىفرمايد: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.
عبيد الله بن زياد چون اين كلمات بشنيد، زفان وقاحت دراز كرد و از خدا و رسول(ص) نينديشيده بر اميرالمؤمنين على (ع) و حسين (ع) و مسلم(ع) دشنامها داد و سخنان ناسزا گفت. پس، مسلم گفت:
خاكت بر دهان باد. تو و پدر تو و آن كس كه تو را امارت داد، بدين سخنان سزاواريد.
اى دشمن خداى، پدر تو را از ياد پدرى نبود تا آنكه معاويه پا از دايره مسلمانى بيرون نهاده زياد ولد الزنا را به خود ملحق ساخت و معنى الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ به ظهور آورد. آنچه خواهى بكن و بگوى. ما از اهل بيت نبوتيم و بلايا هميشه بر سر ما موكّل است و بدان راضى باشيم.
عبيد الله خشمناک گفت: او را بر بام كوشک بريد و گردن بزنيد.
مسلم گفت: اگر تو از قريش بودى و ميان من و تو قرابتى صورت بستى، مرا چنين نكشتى و اگر تو پسر [پدر] خود بودى، چنين عداوت با خاندان نبوّت روا نداشتى.
از اين سخنان خشم عبيد الله زيادت شده، مردى را از اهل شام كه مسلم در اثناى محاربه او را زخمى بر سر زده بود، بخواند و او را گفت: مسلم را بگير و بر بام كوشک بر و به دست خويشتن گردن او بزن و كينه خويش از او باز خواه.
آن مرد مسلم را دست بگرفت و بر بام كوشک برد. مسلم در راه تسبيح مىگفت و كلمه استغفار بر زفان مىراند و مىگفت: أللّهمّ احكم بيننا و بين قوم خذلونا.
پس، شامى او را بنشاند و سر مباركش از تن جدا كرد- رحمة اللّه عليه. آنگاه مدهوشوار از بام فرود آمد و نزد پسر زياد شد. عبيد الله چون او را بدان حال بديد، گفت: تو را چه مىشود؟
مسلم را كشتى؟
گفت: بلى كشتم. امّا، مرا عجب عارضه اى پيش آمد. چون او را گردن زدم، مردى سياه فام كريه منظر را ديدم كه لب خويش به دندان گرفته و به خشم در من مىنگريست و به انگشت به من اشاره مىكرد، چنان از او بترسيدم كه از هيچ چيز در عمر خويش چنان نترسيده بودم.
عبيدالله خنديد و گفت: اين كارى بود كه هرگز نكرده بودى از آن سبب پريشان خاطر شدى. سهل باشد، دل به خويش آر و مترس.
*طبق روایات و اعتقادات شیعی، سزاوار نیست لقب امیرالمومنین جز برای حضرت امام علی علیه السلام استفاده شود.
📚منبع:
ترجمه الفتوح، ص۸۶۳
#ماه_محرم
#محرم۱۴۴۴
#حضرت_مسلم
#شهادت_حضرت_مسلم_ع
.
.
✅ چند خواهش از ذاکران محترم اهل بیت علیهم السلام در آستانه ماه محرم:
1⃣ لطفا در مداحی ها و اشعار دهه محرم انقدر "عقل" را نکوهش نکنیم زیرا در قرآن و روایات بسیار بر آن تاکید شده است. آن عقلی که باید در برابر عشق، محکوم شود عقل معاش است نه عقل معاد. "عقل" طبق روایات ما حجت خداست و خدا به چیزی برتر از آن عبادت نشده است: ما عُبِدَ اللّه ُ بِشَىْ ءٍ اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ. (کافی، ج ۱، ص ۱۸)
2⃣ سعی کنیم مردم را در خوف و رجا نگاه داریم. آنان را از عذاب الهی ایمن نکنیم. اگر چه روایات فراوان در باب رحمت خدا از طریق امام حسین(ع) و #گریه بر حضرتش وجود دارد و دهه محرم نیز دهه رحمت سیدالشهدا(ع) ست ولی باید مراقب باشیم این بیان روایات رجائی، مردم را به گناه کردن جری نکند و خلاصه بدانیم و بدانند که: انما یتقبل الله من المتقین: خدا فقط از اهل تقوا قبول می کند. (مائده، ۲۷) و الا طبق تاریخ عمر سعد هم در کربلا و در جریان نهیب حضرت زینب(س) گریه کرده است. (أیُقتَل ابوعبدالله و انت تنظر الیه؟!) (بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۵)
3⃣ در بیان "زبان حال" مراقب باشیم اولاً طوری بگوییم که مردم بفهمند این زبان حال است نه بیان تاریخ. ثانیاً زبان حال باید در راستای واقعه تاریخی باشد و نه در تضاد و تناقض با آن. ثالثاً زبان حال حد و مرز دارد و قرار نیست هرچه می خواهیم را به بهانه زبان حال بر زبان بیاوریم. باید بسیار مراقب باشیم که خدای ناکرده به وادی دروغ نیفتیم که بزرگترین گناه است و دروغ در روضه قطعاً مجازات بیشتری خواهد داشت.
4⃣ تلاش کنیم از روی خود مقتل روضه بخوانیم و تاریخ را هنرمندانه بیان کنیم. بیان مقتل شنیداری (مثلا از حاج فلانی شنیدم که ...) را رها کنیم زیرا علی(ع) به حارث همدانی فرمودند: «وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِكُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ فَكَفَى بِذَلِكَ كَذِبا: برای مردم هر چه را که شنیدی نقل مکن، که در دروغگو بودن تو همان بس!» (نهج البلاغه (صبحی صالح) ص ۴۵۹ ، از نامه ۶۹) در میان مقاتل نیز آنانکه قدیمی تر هستند و در قرون نخست نوشته شده اند دارای اعتبار بیشتری هستند تا مقاتل قرن ۷ به بعد. البته اگر از محدثین و مورخین مطمئن مقتلی در دست ما باشد می توان به آن استناد کرد زیرا آن دانشمند مقاتل قبلی را بررسی کرده و با شاخصه های علمی خود برخی قضایا را نقل کرده است و ما هم به استناد او نقل می کنیم.
5⃣ داغ شدن مجلس و به قول معروف به هوا رفتن آن و ... اولاً اصلا وظیفه ما نیست. ما فقط موظفیم که بگریانیم: «یا موسی اعلم انه من بکی علیه او ابکی او تباکی حرمت جسده علی النار: ای موسی! بدان! هرکه بر او گریه کند یا بگریاند یا تباکی کند جسدش را بر آتش حرام می کنم.» (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۰۸ ) ثانیاٌ بخشی از میزان گریه مردم به ایمان آنان مربوط است و دست ما نیست زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً: براى شهادت حسین(ع) حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج ۱۲، ص ۵۵۶) ثالثاً قطعاً بیان خود مقتل بالاخص مقاتل روایی که از زبان معصومان است، از هر شعر و سخنی جانسوزتر است.
6⃣ حرکت حضرت سیدالشهدا (ع) کاملاً سیاسی بوده است و اگر گفته شود مجلس روضه را سیاسی نکنید اصولاً مخالف جریان عاشورا سخن گفته شده است. اهل بیت علیهم السلام "ساسة العباد: سیاستمداران مردم" (زیارت جامعه کبیره) هستند و اگر کار سیاسی نمی کردند کسی آنان را به شهادت نمی رساند. خلفای جور با نماز و روزه و حج امامان ما هیچ مشکلی نداشتند بلکه با کارهای اجتماعی سیاسی آنان نزاع داشتند. مولای ما و شما برای تشکیل حکومت اسلامی در کوفه به سوی آن حرکت کرد که تشکیل حکومت اسلامی بالاترین درجه امر به معروف و نهی از منکر است. لذا کار به کار حکومت نداشتن به بهانه مجلس روضه، آب به آسیاب دشمن ریختن و تقویت تشیع انگلیسی است.
البته بیان معارف سیاسی شامل استکبار ستیزی، بصیرت افزایی انقلابی، دفاع از مظلومان عالم، تبیین ضررهای دوستی با آمریکا و لزوم دفاع از ولایت فقیه و زنده نگهداشتن یاد شهداست و به معنای دخالت در هر امر سیاسی کوچک و حزبی و اهانت مصداقی به افراد سیاسی نیست.
7⃣ مردم را به پای منبر نشستن و گوش دادن معارف دین دعوت کنیم و خود نیز پای منبر علما زانو بزنیم. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: « عالم ينفع بعلمه، افضل من سبعين الف عابد: دانشمندي که از علمش بهره ببرند، برتر از هفتاد هزار عابد است.» (ميزان الحکمه، ج ۸، ص ۳۹۴۲)
التماس دعا
خاک پای ذاکران اباعبدالله(ع)
حسین محمدی فام
.
.
🔳 روضه خوانی در آخر عمر
مرحوم حاج شیخ رمضان علی قوچانی از علمای معروف و ائمه جماعت، موصوف به زهد و ورع و تقوای مسجد گوهرشاد بودند ایشان بیمار و مشرف به مرگ شدند و اقوام و ارحام و دوستان آمده بودند که او را تشییع کنند، ناگهان مشاهده کردند که ایشان حرکت کرده و بار دیگر چشم به جهان گشود و با صدای ضعیف همه را دور خود فراخوانده و گفت: بیایید برایتان روضه بخوانم، همه تعجب کردند چون ایشان منبری و روضه خوان نبودند.
فرمودند: « الان صحرای محشر را دیدم و هاتفی به صدای بلند اعلام کرد که حاج شیخ رمضان علی قوچانی اهل بهشت است به سوی بهشت برود.» پس من دیدم دری به سوی بهشت باز است و جماعتی بسیار در صف طولانی ایستاده که به نوبت بروند، گفتند: این صف علما می باشد. من در اواخر صف بودم تا نوبت به من برسد هلاک می شوم به عقب نگاه کردم و در دیگری را دیدم به سوی بهشت باز است ولی این در خلوت است، با خود گفتم: من که اهل بهشتم از این در نشد از آن در می روم پس به سوی آن در آمدم نزدیک شدم، دیدم دربان جلوی من را گرفت و گفت: نمی شود، این در مخصوص اهل منبر و روضه خوان های حضرت حسین (ع) است تو که روضه خوان نیستی.
پس متحیر بودم، دیدم حاج میرزا عربی خوان معروف به ناظم، سوار اسب از بهشت بیرون آمد رفتم جلو سلام کردم و گفتم: من را کمک کن و به بهشت ببر.
گفت: نمی توانم چون این در مخصوص روضه خوان هاست. اصرار کردم گفت: یک راه دارد من از اسب پیاده می شوم و می نشینم و تو روضه بخوان و من مستمع می شوم و شاید بتوان به این وسیله تو را ببرم، آن گاه پیاده شد و نشست و من برای او روضه خواندم پس برای شما هم روضه میخوانم. سپس بعد از چند کلمه روضه خواندن از دنیا رفت.
📚 منبع:
معجزات و کرامات امام حسین(ع)، عباس عزیزی، صفحه ۳۰۹، به نقل از گنجینه دانشمندان، ج۹، صفحه ۲۶۳
#ماه_محرم
#محرم۱۴۴۴
#کرامات_حضرت_سیدالشهدا_ع
.
.
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
🔳 ورود کاروان حسینی به کربلا در نقل الفتوح
چون اميرالمؤمنين* حسين (ع) بر زمين كربلا فرود آمد، فرمود تا بارها بر يک طرف از آب فرات بنهادند و خيمهها بر پا كردند. برادران و پسران عمّ او هر يک به جهت خود خيمه بزدند چنانچه خيام اصحاب و موالى آن حضرت اطراف خيمه اميرالمؤمنين حسين (ع) بود. چون ساعتى در خيمه ها بياسودند، اميرالمؤمنين حسين (ع) شمشير خويش اصلاح مىفرمود و اين اشعار با خود مىخواند:
يا دهر افّ لك من خليل
کم لك بالإشراق(۱)
و الأصيل من صاحب أو طالب قتيل
و الدهر لا يقنع بالبديل
و إنّما الأمر إلى الجليل
و كلّ حىّ سالك السبيل
خواهران آن حضرت زينب(س) و امّ كلثوم آواز آن سرور را شنيدند و گفتند: اى برادر! اين سخن سخن كيست كه يقين دانسته است كه او را خواهند كشت؟
حضرت فرمود:
لو ترك القطا [ليلة] لنام.
زينب(س) گفت: وا ثكلاه؛ اى كاشكى مرده بودم تا اين روز را نمی دیدم. وفات جدّ خويش محمّد مصطفى (ص) بديدم، وفات پدر خويش على مرتضى (ع) مشاهده كردم، وفات مادر پاكيزه خود فاطمه زهرا(س) را ديدم و به فراق او مبتلا بودم، محنت وفات برادر خويش حسن مجتبى (ع) بكشيدم و حال برادرم حسين (ع) كه در جهان او را دارم مرا چنين سخنى مىگويد و خبر وفات خويش مىدهد، هلاک از من برآمد. واى بر اين جان درمانده به چنگال بلا و مشقّت.
زينب(س) اين سخنها مىگفت و مىگريست و ساير اهل بيت به مرافقت او مىگريستند. امّ كلثوم مىگفت: وا محمّداه وا عليّاه بعدك يا أبا عبد اللّه.
اميرالمؤمنين حسين (ع) ايشان را دلدارى مىداد و مىفرمود: صبر كنيد اى خواهران من و به قضاى خداى تعالى راضى باشيد كه خداى تعالى هيچ آفريده را در زمين و آسمان حيات ابد نداده و نخواهد داد بلكه همه فانى شوند.
كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ. خداى تعالى همه را به كمال قدرت بيافريد و به مشيّت و ارادت خود نيست خواهد كرد. اى عزيزان، جدّ و پدر و مادر و برادر من از من بهتر و عزيزتر بودند همچنان طعم مرگ چشيدند و به زير خاک شدند. جمله عالميان كه از وفات محمّد مصطفى (ص) برانديشند، مرگ بر دل ايشان خوش شود. پس فرمود:
اى خواهران، اى امّ كلثوم، اى زينب و اى فاطمه، چون مرا بكشند، زينهار زينهار تا جامه پاره نكنيد و روى مخراشيد و سخنى كه نبايد گفت، مگوييد كه در آن رضاى خداى تعالى نباشد.
*طبق روایات و اعتقادات شیعی، سزاوار نیست لقب امیرالمومنین جز برای حضرت امام علی علیه السلام استفاده شود
📚منبع:
ترجمه الفتوح، ص۸۸۵
#ماه_محرم
#محرم۱۴۴۴
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
.