#دلتنگے...🕊
آرزوهایم...
زیاد نیست...
بزرگ است...
دست نیافتنی ست...🍃
اما...
آرزو بر جوانان عیب نیست!
هست⁉️
یعنی میشود؟؟
روزی...
اسم من هم شهید شود؟؟🌹🕊
خدایا من گناهکارم...
قبول...🍂
اما فضل تو کم نیست؛هست؟🌸🍃
مهربانی ات دریاست و لطفت بی همتا🌿...
میشود روزی بگویند:{🗣}
فلانی ❗️
هم‼️
شهید 🌹
شد...🕊
سر سجاده کارم شده 📿
دعا و اقتدا به شَه کرب و بلا...🍂
خدایا!💔
گناهکار تر از حُر هستم؟؟؟🚫
توبه کرد ؛ برگشت!!..
و شهید هم شد....🕊
تازه فهمیدم مردن بی فایده است...
باید شهید شد....🌹🍃
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیل_الله 🕊
#شهیدانه
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔰ارادت خاصی به 🌷شهید حاجحسین #خرازی داشت. کنارقبرشهید چند دقیقهای نشستیم. همان جا که نشسته بود گفت: #زهرا این قطعه #آرامگاه_من است، بعد از شهادتم🕊 مرا اینجا به خاک میسپارند.
🔰نمیدانستم در برابر حرف #ابوالفضل چه بگویم. سکوت همراه بغض😢 را تقدیم نگاهـش کردم. هـر بـار کـه به #مـامـوریت میرفت، موقع خداحافظی👋 موبایل📱، شارژر موبـایل یـا یـکی از وسـایل دمدسـتی و #ضروریاش را جا میگذاشت تا به بهانه آن بازگردد☺️و خداحافظی کند.
🔰اما #دفعه_آخر که میخواست به سوریه برود حال و هوای بسیار عجیبی داشت. همه وسایلش را جمع کردم💼 موقع #خداحافظی بوی عطر عجیبی😌 داشت. گفتم: #ابوالفضل چه عطری زدی که اینقدر خوشبو است⁉️
گفت: «من عطر نزدهام🚫»
🔰برایم خیلی جالب بود با اینکه #عطری به خودش نزده ⚡️اما این بوی خوش از کجا بود. آن روز با #پدرومادرش به ترمینال رفت. مادرشان مـیگفتند: وقتی ابوالفضل سوارماشین شد🚎بوی #عطرعجیبی میداد
🔰چند مرتبه خواستم به #پسرم بگویم چه بـوی عـطر خـوبی مـیدهی امـا نشد🚫 و پدرشان هم میگفتند: آن روز ابوالفضل عطر همرزمان #شهید🌷 را میداد و بوی عطرش بوی تابوت شهدا⚰ بود.
🔰مـوقـع خـداحافظی #نگاه_آخرش به گونهای بود که احساس کردم ازمن، مهدی پسرمان وهمه آنچه متعلق به ما دوتاست دل کنده💕 است. گفتم: #ابوالفضل چرا اینگونه خداحافظی میکنی⁉️ #نگاهت، نگاه دل کندن است
🔰شروع کرد دل مرا به دست آوردن و مثل همیشه #شوخی کرد. گفت: چطور نگاه کنم که #تو احساس نکنی حالت #دل_کندن است؟!
امـا هیچ کـدام از ایـن رفـتارهایش پاسخگوی بغض و اشکهای من😭 نبود.
🔰وقتی میخواست از در خانه🚪 برود به من گفت: همراه من به #فرودگاه نیا❌ و #رفت. برعکس همیشه پشت سرش رانگاه نکرد. چند دقیقه⌚️ از رفتنش گذشت. منتظربودم مثل #همیشه برگردد و به بهانه بردن وسایلش دوباره خداحافظی کند.# انتظارم به سر رسید.
🔰زنگ زدم📞 و گفتم این بار وسیلهای جا نگذاشتهای که به #بهانهاش برگردی و من و مهدی را ببینی. گفت: نه #عجله_دارم، همه وسایلم را برداشتم. ۱۳روز بعد از اینکه رفته بود، شنبه صبح بود تلفن زنگ زد☎️، ابوالفضل از #سوریه بود. شروع کردم بیقراری کردن و حرف از #دلتنگی زدن.
🔰گفت: #زهـراجـان نـاراحـت نـباش، احـتمال بسیار زیاد شرایطی پیش میآید که ما را دوشنبه🗓 برمیگردانند. شاید تاآنروز #نتوانم با شما صحبت کنم، اگر کاری داری بگو تا انجام بدهم،یا #حرف_نگفتهای هست برایم بزن😢
🔰تـرس هـمه وجودم را گرفت😰 حرف
هایش بوی #حلالیت و خداحافظی👋 میداد. دوشنبه۲۴آذر ماه همان روزی که گفته بود قرار است برگردد، #برگشت؛ معراج شهدای تهران🌷، سهشنبه اصفهان و چهارشنبه پیکر مطهر ابوالفضل کنارقبر #شهیدخرازی آرام گرفت.
#شهید_ابوالفضل_شیروانیان
#راوی_همسر_شهید
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهیدمدافع_حرم 😔
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#شهید_دهه_هفتادی 😍❤️
که زمان و مکان شهادتش را می دانست😭
#جمعه شب گذشته بود ک به همراه #خانواده و تعدادی از #دوستان
به #منزل محمدرضا رفتیم.
صحبت ها و #خاطره های #مادروالامقام شهید و شوخ طبعی #پدر#شهید عزیز حال همه ما رو عوض کرده بود.
صحبت هایی از مادر عزیز که از هوشیاری محمد رضا از دوسال قبل از #شهادت خبر میداد.
صحبت هایی که واقعا حال مارو دگرگون کرد این بود که خانواده محمد بعد از شهادت به اتاقش میرن برای جمع کردن وسایلش که میبینن کل وسایل جمع شده یه جعبه میشه.
مادر محمد میگفت این آخریا میدیدیم لباس های زیادی میپوشید موقع بیرون رفتن و موقع بازگشت به خونه یه پیراهن فقط تنش بود.
محمد حتی لباس های خودش رو به عده ای اهدا کرده بود.
حتی از لباس هاش هم دل کند و رفت.
یا خوابی ک مادر استوار محمد رضا تعریف کرد از این ک محمد بالا سر مزار #شهید_جهان_آرا نشسته و با گل های پرپر در حال درست کردن بیضی مانندی به دور اسم شهید جهان آراست
وقتی از خواب بیدار میشن از #خواهر شهید سراغ فیلم های محمد رضا رو میگیرن که بالاخره یه فیلمی دقیقا به همون شکل محمد رضا بالا سر شهید جهان آرا نشسته داره باگل دور اسم شهید جهان آرا گل درست میکنه...
و جالب تر از اون این که در فیلم
مکالمه ای به این مضمون بین شهیددهقان و خواهرشون رد و بدل میشه
محمد رضا:دعا کن شهید بشم
خواهر شهید:چه خودشم تحویل میگیره
حالا کجا شهید میشی!؟
محمدرضا:دمشق
خواهر شهید: اونوقت دمشق کجا میره؟
محمد رضا:حلب😭😢
(این مکالمه برای دوسال قبل از شهادته)
#شهید_مدافع_حرم
#دلتنگی
#بیقرار
#نقل_از_دوست_شهید 🌹
⇦★{شادی روح تمام مدافعین حرم صلوات}★⇨
#ادامه دارد...
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_محمد_رضا_دهقان _امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا 🍃
#شهید_دهه_هفتادی 😍❤️
که مکان و زمان شهادتش را می دانست 😭
چندین بار محمد گفته بود که بریم پینت بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم.یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم.☺️
اول بگم ک شانس آوردیم رسیدیم،خخخخخ رفیق عزیزمون
با سرعت 140تا اونم با پراید🚙 مارو رسوند.داشتیم پرواز ✈️میکردیم به معنی واقعی..
وقتی رسیدیم محمد گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته.
به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😄گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...🎈
من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این امین هست و بزنیمش حتمأ.ماشالله طرفدار زیاد دارم 😂😂.اصلأ یه وضعی.ترکیدم...
اکثرشم محمد زد.لطف زیادی به من داشت 😂 بدش با خنده میگفت من زدمت.شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،آخه اکثر تیر هایی که به سمت من زدن میخورد تو سر.بقول رفقا head shot.
با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم.اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر.گفت خوبه که،شهید شی سرت رو از دست میدی.
گفتم پس از نشانه های الاهی هست و خندیدم😄 گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت...
(«اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..»)
آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس📷 انداختیم 😂😅😁.خیلی خوب بود خدایی
روز خوبی بود.روزای خوب زیادی با محمد داشتم.جز خنده رو من ندیدمش.واقعأ الان دلتنگشم.
نزدیک سالگرد شهادتشه.خاطره اون روز با دیدن این عکس📷 یادآوری شد.
امیدوارم بعداز شهادتش هنوز رفاقتش رو با ما حفظ کرده باشه..
#التماس_دعا
#شهید_محمد_رضا_دهقان 🌹
#رفیق
#بامعرفت
#خنده
#دلتنگی
#نقل_از_دوست_شهید 🎈
#ادامه_دارد...
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
آرامش #روان_من...
چه کرده اے به #قلب من ، در آن فقط نواے توست...
چه کرده اے به مغز من ، در آن فقط هواے توست...
هواے من ، بهار من ، قرار من
فقط #تویے
فقط تویے #قرار_دل🙏
فقط تویے #آرامشم
دلم #آرامشے از جنس #شهادت و رسیدن به #رفیق شهیدم میخواهد...
#ابراهیم
#رفیق
#دلتنگی
#شهادت
#جامانده
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
4_299597183194234954.mp3
4.95M
به یاد راهیاننور😔
#دلتنگی💔
http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#کمےحرف✨
میدانی تحمل غیبت کجا سخت تر میشود؟
آنجا که حضرت یعقوب(ع) یڪ پیراهن از یوسفش داشت تا وقت دلتنگی ببیوید!
ما حتی یک پیراهن هم از یوسف زمان خود نداریم!:)💔
#اللهمڪنلولیڪالحجهبنالحسن✨🤲🏻
#دلتنگے☔️
#کپےباذکرصلواتبرایفرج✅
@SHAHADAT_DAHE_HAFTAD
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
11.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهی عظم البلاء
ای #یوسفزهرا. س. بی قرار امدنت هستیم دوردانه فاطمه. س.
بیا #مولای من❤️
#اینصاحبنا
#جمعه
#دلتنگی