فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸دوست دارید کودکتان کتاب بخواند؟؟
🔹خودتان کتاب بخوانید
☘این ویدئو را ببینید تا اهمیت نقش پدر و مادر در الگوگیری کودکان را کامل درک کنید.
🌸بزرگی می گفت لازم نیست برای تربیت فرزندتان کاری انجام دهید، کافی است خودتان فقط به آنچه که میگویید عمل کنید
#آموزشی
#تربیت_کودک_کتابخوان
#تربیتی
@hamkhaniketab
🛑 ما بزرگ ترها جنگ را از دیدگاه خودمان نگاه می کنیم و بچه ها هم با زاویه نگاه های خودشون و چه کسی گفته که کودکان، جنگ را متوجه نمی شون، اونها هم به اندازه خودشون همه چیز را می فهمن
👌 درست مثل سوده و سعید و بقیه دوستانشان در ماجراهای کتابی که می خوام برایتان معرفی اش کنم
📖 بزرگ شدن در سپیدان
✍️ به قلم زیبای خانم: زینب ایمان طلب
📇 انتشارات: راه یار
🔻 روایتی هست از دل اتفاقاتی که در شهرهای شهرکهای شیعهنشین فوعه و کفریای سوریه در مدتی که در محاصره داعش بودن، اما این بار از زبان کودکانی که این محاصره را دیدن. و چه قدر زیبا این داستان روایت شده. پیشنهاد می کنم که حتماً این کتاب را هم خودتون بخونید و هم بدهید به بچه هایتان بخوانند، سفری جذاب که برای سوده و سعید که با صندوقچه ای از پدر بزرگشان به یادگار مانده شروع میشه...
🌱 این قصه می تونه برای همه نوجوون ها مفید باشه، و درس های خوبی از جمله مقاومت، صبر و امید را به همه بچه ها، یاد بده، شاید برایتون جالب باشه که خانم نویسنده، داستان این کتاب را بر پایه نقاشیهای بچههای فوعه و کفریا نوشته.
📃 برشی از کتاب:
بچه ها از درِ مخفی خودشان را به باغ پشتی قلعه رساندند. یواش و بی سروصدا خودشان را پشت بشکه ای که آب میوه داشت، قایم کردند. خضرا بو کشید و گفت: «بوی پرتقال های باغمون می آد. بوش رو خوب می شناسم...»
#معرفی_کتاب
#بزرگ_شدن_در_سپیدان
#زینب_ایمان_طلب
#انتشارات_راه_یار
#فوعه_و_کفریا
#داستان_نوجوان
@hamkhaniketab
اینقدر آروم آروم خوندمش،
از دلم نمیومد تموم شه که .. 🥲🌸
با همه طنز خانم غفارحدادی یه جاهاییش بی اختیار اشک و اشک ..
تا قبل از این بزرگترین آرزوم کربلای دونفره بود✨️ و حالا قلبم پررر شده از شوق حج .. 🥲🤍☁️🕊
الهی که قسمت بشه با هم دورش بگردیم.. 💫🕋❤️🌷
خلاصه که به مقدار خیلیییی زیاد دلنشین و قشنگ بود .. 🥰🌿
گذاشتمش تو لیست #هدیه به عزیزان و همینطور لیست کتابهای #حال_خوب_کن ..🤍
#دورت_بگردم 📗
#فائضه_غفارحدادی ✍️
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
یک ناشناس، مجموعهی بینظیری از عکسهای آرشیوی کاخ گلستان و قاجار را در آدرس زیر منتشر کرده
https://drive.google.com/drive/mobile/folders/1XVE6EGD8kYnR2G8rR_Dc0JKYi9ykA0vg?usp=drive_link
💥تمثال مبارک اعلیحضرت در حال نهار خوردن را مشاهده میکنید😂
🔹این تصاویر حدود ۳ هزار و ۲۰۰ قطعه عکس قاجاری در ۷۶ پوشه است. هر یک از پوشهها نیز دربرگیرنده یکی از آلبومهای موجود کاخ گلستان است.
#تاریخ_معاصر
@hamkhaniketab
رفیقی که همچین کتابی هدیه میده گلیِ از گلهای بهشت .. 🌸🌿🥰
📚 @hamkhaniketab
اسب گفت: ما از فردامون خبر
نداريم. تنها چیزی که باید بدونیم
اینه که همديگه رو دوست داریم..💚
#بریده_کتاب 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
#یادداشت_کتاب
#جنگجوی_رویا
سالها بود دنبال چنین کتابی میگشتم. کتابی که واضح و روشن، بپردازد به یکی از بزرگترین معضلات جامعه ما!
یک سال در دهه ۲۰ زندگیام معلم پرورشی یک مدرسه راهنمایی شدم. روزی از بچهها خواستم شغل یا رشته مورد علاقهشان را بیان کنند. فقط یک نفر در میان بیش از ۱۰۰ دانشآموز بود که حس کردم واقعا چیزی که میگوید را دوست دارد و خودش انتخاب کرده است. کسی که گفت میخواهم به هنرستان موسیقی بروم و موسیقیدان شوم. فارغ از درست و غلط انتخابها و جهانبینیهای ما، اینکه بچهها از یک جایی به بعد رویاها و علائقشان را کنار میگذارند و دیگر در زمین مزخرف بزرگترها بازی میکنند بیشتر شبیه فاجعه است! آن روز فهمیدم اوضاع بدتر از چیزی است که فکر میکردم اما وقتی سال گذشته پدری دهه شصتی را دیدم که مانع رسیدن فرزندش به علاقهاش شد و او را مجبور کرد در رشتهای که خودش صلاح میداند درس بخواند، فهمیدم اوضاع وحشتناک است. چطور ممکن است ما، نسلی که بیشتر، آرزوهای فروخفته بزرگترهایمان را دنبال کردیم و دائم با جو و موج جامعه پیش رفتیم، خودمان همین بلا را بر سر فرزندانمان بیاوریم؟!
کتاب جنگجوی رویا درباره دختری به نام وریا است. دختر دوازده سالهای که در مدرسه نخبهگان درس میخواند و بخاطر خواست مادرش باید برای دبیرستان هم در آزمون این مدرسه قبول شود تا بتواند در رشتهای که مادرش صلاح میداند درس بخواند! اما وریا یک رویابین است. یعنی کسی که رویاهایش را در دنیای واقعی هم میبیند و با آنها حرف میزند و همین مساله باعث دردسرهای زیادی برایش میشود. وریا بر سر یک دو راهی مانده است، به خواست مادرش رویاها را فراموش کند یا رویاهایش را نگه دارد و بفهمد چرا پدرش که نویسنده قهاری بوده، نتوانسته است جلد آخر کتابش را بنویسد...
ما در این کتاب با یک داستان فانتزی روبرو هستیم. یک فانتزی تمیز ایرانی که میتواند برای بالای ۹-۱۰ سال جذاب و خواندنی باشد و حتی برای نوجوانان یا بزرگسالان آموزنده باشد. البته در کتاب المان مذهبی یا ایرانی خاصی نمیبینیم و داستان به جز نام شخصیتها و یکی دو غذای نام برده شده در آن، فرامرزی است. اما به دلیل اینکه نشانهای هم از فرهنگ بیگانه در آن دیده نمیشود، میتواند نماد یک بچه تیپیکال ایرانی باشد حتی با اینکه داستان در شهر میگذرد، میتواند به دلیل وجود مشکل مبتلابه نوجوانان، برای بچههای روستایی هم ایجاد همذاتپنداری کند.
کتاب جمله جالبی دارد که من ارتباط زیادی با آن برقرار کردم و با خواندن آن کل زندگیام یک بار جلوی چشمم مرور شد:
"کسی که نمیدونه به کجا میخواد برسه تا آخر گیج و سرگردان میمونه و به هرجا برسه اونجایی نیست که میخواد و اون آدم همیشه در سفر میمونه."
اگر شما هم مثل من یک عمر فقط مسیرهایی رل که دوست داشتهاید انتخاب کردهاید بدون اینکه قلهای برای رسیدن در نظر داشته باشید، میفهمید این جمله چه معنایی دارد. اما شیرینترین لحظه زمانی است که قلهای را انتخاب کنید، هرچند کمارتفاع و از نظر دیگران بیاهمیت، اما برای رسیدن به آن تلاش کنید و به جای اینکه فقط مسیرهای راحت و دوستداشتنی را طی کنید، مسیرهای سخت رسیدن به آن قله را هم بپیمایید و مدام نزدیکتر شدن به قله را به چشم ببینید...
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
✂ #برشی_از_یک_کتاب
خرداد 1376/ ناطق نوری، اصلیترین رقیب خاتمی از اولین کسانی بود که پیروزی رقیبش را تبریک گفت. آقای خامنهای هم بعدها گفت یکی از بزرگان نظام پیش او آمده و تقاضای ابطال انتخابات را کرده بود. رهبری اما چنان با تلخی و تندی با او برخورد کرده بود که به گفتۀ خودش بعد از 12 سال، هنوز تلخیِ آن برخورد در کام پیشنهاد دهنده مانده و از رهبری گلهمند بود. بشارتی، وزیر وقت کشور در آن زمان هم بعدها گفته بود: «ساعتی قبل از اعلام نهایی نتیجه #انتخابات، یکی از آقایان، خدمت رهبری میرود و خواستار ابطال انتخابات میشود. آقا برخورد خیلی شدیدی میکند که ظاهرا سابقه نداشته است! با این مضمون که چطور به خودت اجازه میدهی این طور در مورد نظام فکر کنی؟!»
#بریده_کتاب
#زندگی_و_زمانۀ_آیت_الله_سیدعلی_خامنه_ای
#جعفر_شیرعلی_نیا
#انتشارات_سایان
@hamkhaniketab
کتابفروشی ما محل خوبی نداشت. معبر عام نبود و به همین دلیل فروش خوبی هم نداشت.
این مسئله، سهامداران را به فکر انداخت، به خصوص یکی از آنها را!
این سهامدار شریف، مرتبا نگران فروش بود.
عاقبت پیشنهاد کرد که مقداری "جنس لوکس" هم بفروشیم تا درآمد ناچیز کتابفروشی را جبران کند.
این برای من تحملپذیر نبود. بدون تردید حاضر بودم فروشندهی یک لوکسفروشی باشم؛ اما حاضر نبودم شمعدان شبه کریستال و کتاب شعر شاملو را یکجا بفروشم.
درگیر شدیم. سخت رنجیده بودم. دلم میخواست تا آخر عمر کتابفروش بمانم. دلم میخواست آنجا را پاتوق همهی بچههایی کنم که مشتری واقعی کتاب هستند.
#ابن_مشغله 📚
#نادر_ابراهیمی 🖌
#بریده_کتاب 📖
📚 @hamkhaniketab
📗 مسابقه چالش مطالعه
کسی که علاقه مند به کتابه و با دیدن هدیه ای که کتاب باشه یا کتابفروشی چشم هایش برق میزنه از خوشحالی یک چیز دیگه هم باعث خوشحالی اش میشه و اون هم پیدا کردن گروه همدل و همراهه حال اگر یهویی یه جایی تبلیغ گروه همخوانی رو می بینی که آدرس اش زیر پیام هست سریع عضو میشی و تازه بعدش خوشحالی بیشتر میشه وقتی هر کی از احساس خرید و خوانش کتاب میگه
خوبی گروه همخوانی اینه که وقتی یک کتابی معرفی میشه تو تنها نیستی که اون کتاب رو میخونی یه عالمه دوست کتابخوان داری که بعد از خوانش مقرری میان و از برداشت ها نقدها لذت ها و پند و اندرز مطالب میگن و اون رو با بقیه به اشتراک میگذارند
اینجاست که حرف بزرگان رو متوجه میشی که کسی که با کتاب مانوسه احساس تنهایی نمی کنه و یا هیچ چیز جای کتاب رو نمی گیره
و این رو اول بار خداوند عالمیان وقتی که بر پیامبرش اولین پیغام رو فرستاد فرمود بخوان و برای پیامبر و پیروانش قرآن که از خواندنی می آید نازل کرد و توصیه و سفارش کرد فاقروا ما تیسر من القرآن
یا آنجا که کسی می خواهد قرآن بخواند به بقیه می گوید فاذا قرات القرآن فاستمعوا و انستوا
#عشق_همخوانی
#چالش
@Shahedalamdar 🌸
📚 @hamkhaniketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما دیگه چه اشتباهاتی رو شنیدید؟😂😂
#طنز
☘برای دیدن مطالب طنز کتابی، هشتگ #طنز رو دنبال کن🙂
@hamkhaniketab
#بریده_کتاب
#بچه_ای_که_نمیخواست_آدم_باشد
کاش پدر و مادرها می توانستند توی دل بچهّ هایشان را ببینند؛ آن وقت می فهمیدند که بچهّ هایشان آن قدرها هم که آن ها فکر می کنند، تربیت ندار و ناخوب نیستند
@hamkhaniketab
🔔 بعضی اوقات ما این قدر گرفتار زندگی روزمره میشیم که یادمان میره در مقابل جامعه و مردمانی هم که با آنها داریم زندگی می کنیم، وظیفه ای داریم، اینکه هر کدوم از ما به نوبه خودمان، در هر کجا که باشه به فریضه امر به معروف و نهی از منکر توجه کنیم، باعث میشه کمتر دیگه شاهد شهادت هایی در این حوزه باشیم و دیگه اتفاقاتی که برای شهیدهای امر به معروف مثل قاسم سجادیان، علی خلیلی، حمید الداغی و... افتاد، پیش نیاد
📖 کوچه ای که تکرار می شود
✍️ به قلم زیبای خانم: طاهره کوهکن
📇 انتشارات: حماسه یاران
یک روایت خوندنی و با ارزش هست از زندگی شهید امر به معروف، قاسم سجادیان، شهیدی که دوست داشت به همه کمک کنه، هم مالی و هم جانی، و در آخرین صحنه زندگیش هم نتوانست بی تفاوت بمانه نسبت به اتفاقی که می تونست منجر به یه بی آبرویی بشه برای مسافرانی که به شهرش سیدان اومده بودن
از نکات خوبی که میشه در کتاب به آن اشاره کرد، اینه که هم یک فصل از زبان شهید روایت میشه و حتی این روایت تا زمان قبل از شهادتش هم ادامه داره و هم اینکه یک فصل از زبان خانم معلمی، تعریف میشه که خودش را مقصر می دونه در ماجرای شهادت قاسم سجادیان....
برشی از کتاب:
خانوووووم! هرکی اعتقاد خودش رو داره، باید بهش احترام بذاریم. بعدم آزاااادیه، هر کس آزاده هر طور فکر می کنه درسته عمل کنه. آزیتا چنان با تحکم حرفش را می زند که بهاره هم که تا آن موقع پای ثابت یکی به دو کردن هایش بود، ساکت می شود. خنده ام می گیرد از این استدلال که روی زبان خیلی ها می آید، اما رفتارشان خلافش را ثابت می کند...
#معرفی_کتاب
#کوچه_ای_که_تکرار_می_شود
@hamkhaniketab
سلام
یکی از چالش های همیشگی برای اعضای گروه، همراهی با مقرری کتاب هاست. خدا نکنه یه کتاب مقرری روز ش، یجایی تموم بشه که نتونی صبر کنی ببینی قرار هست فردا چی بشه.
سر یکی از همخوانی ها، به یه جایی رسید داستان که هیچ راهی وجود نداشت!
جز این اینکه به این نکته اشاره کنم.
به لحاظ شرعی؛ روز بعد، از نماز مغرب و عشا حساب میشه و نه ساعت ۲۴ بامداد.
با توجه به این استفتاء و درک حال همه دوستان، تو گروه نوشتم:
از اونجایی که اینجا زودتر شب میشه. افق شرعی مشهد از تهران نیم ساعت جلوتر هست (:
الان فرداست، مقرری بعدی رو هم خوندم. ✅
از خدا خواسته
مقرری بعدی رو هم چند نفری شروع کردند و ادامه ماجرا ی اینجا زودتر فردا میشه، الان امروزه یا فردا تا پایان همخوانی ادامه داشت.
😅😅
گذشت تا چند وقت پیش،
خانم غفارحدادی هم دیدم یجایی نوشته بودند؛ فردا از نظر شرعی بعد از نماز مغرب و عشا شروع میشه
😂😂
بماند که گروه های دیگه کتابخوانی مجازی هم، این استفتاء دست به دست چرخیده و گاهی بهش اشاره میشه.
خصوصا وقتی مقرری اون روز جایی از کتاب تموم میشه که نباید. 😂😂
نکته:
دوستانی که مقرری کتاب رو مشخص میکنید، خواهشاً مثل فوتبالیست ها تمومش نکنید. توپ رو هوا نباشه.
یجایی که آدم با خیال راحت کتاب و ببنده و فردا شروع کنه.
#استفتائات_همخوانی
#عشق_همخوانی
پ ن :
آقا سید @Smm_ghalam اعتراف میکنم همخوانی مذکور دیگه اینقدر وضعیت یجوری بود.
استفتایی هم پیدا نشد که پس فردا از کی شروع میشه.😅😂
کتاب رو یک جرعه سر کشیدم و تامام!
روزای بعدش فقط بعد نماز مغرب و عشا ✅ میزدم.
#عشق_همخوانی
#چالش 🌸
📚 @hamkhaniketab
آه!ماریلا!نصف لذت هر چیز ، انتظاری است که برایش میکشی.ممکن است خیلی چیزها به دست نیاوری، اما میتوانی از انتظار کشیدن برایشان لذت ببری. خانم لیند میگوید که آدم خوشبخت کسی است که انتظار هیچ چیز را نمیکشد ، چون در این صورت هرگز ناامید نمیشود. اما به نظر من انتظار نکشیدن بدتر از ناامید شدن است.
#آن_شرلی
#ال_ام_مونتگمری
#کتاب_اول
#بریده_کتاب
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
📗کتاب فریب از مهناز رئوفی
این کتاب برگرفته از سرگذشت دختر خانمی هست
که در دام فرقه بهائیت میوفته
سیر داستانی خیلی تلخ بود و اتفاق پشت اتفاق
اما قلم روون نویسنده و واقعی بودن داستان نمیزاه کتاب رو لحظه ای زمین بگذارید
انقدر این کتاب فوق العاده بود که دو روزه تمومش کردم
پیشنهاد میکنم شماهم مطالعه کنید
مطالب آموزنده ای داره
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
#بابا_گوریو
رمانی کلاسیک از ادبيات فرانسه اثر اونوره دو بالزاک که در نیمهی اول قرن نوزدهم به چاپ رسید، رمانی که سعی در انعکاس وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانهی خود دارد.
شروع کتاب مانند اکثر آثار کلاسیک پر از توصیفاتی است که ممکن است خواننده را خسته کند و قید خواندن کتاب را بزند اما از صفحهی صد به بعد، داستانِ کتاب رفته رفته شکل میگیرد و جذابیتش نمودار میشود طوری که با خواندن دو سوم از کتاب، دیگر نمیتوانی کتاب را زمین بگذاری.
جالب آن است که بالزاک نوشتن این کتاب را سه ماه پس از پدر شدن خودش شروع میکند.
همانطور که از اسم کتاب پیداست، داستانِ کتاب در مورد مردی است به نام گوریو که عشقی افسانهای و ماورایی به دو دخترش دارد؛ عشقی که در نهایت او را به نیستی و هلاکت میکشاند.
عشقی که دخترانش انگار آن را وظیفهی پدرشان میدانند و هر کاری میکنند که از این عشق، نهایت سوءاستفاده را بکنند.
داستان اما قهرمان دیگری دارد که جوانی فقیر و دانشجو و به قول پاریسیها، یک شهرستانی است، جوانی به نام اوژن راستینیاک که سرنوشت و زندگیاش با این پدر و دختران گره میخورد، جوانی که تمام آرزو و هدفش، وارد شدن به جامعهی اشرافی پاریس است.
جامعهای که بالزاک از فرانسه به تصویر میکشد جامعهای بر مبنای پول و مادیات است. جامعهای که در آن پول حرف اول را میزند و این ارزش حتی تمام عواطف بشری اعم از عواطف فرزند به پدر، همسر به همسر و انسان به انسان را تحتالشعاع قرار داده و حتی دین را هم در خود هضم کرده است، تا جایی که میگوید:
"دو کشیش و پسر سرودخوان و خادم آمدند و همهی آنچه را که در این زمانه میشود به هفتاد فرانک خرید دادند، زمانهای که دین آنقدر غنی نیست که رایگان دعا بخواند."
جامعهی اشراف پاریسی که از بیرون نماد شکوه و عظمت و زیبایی است ولی در درونش خیانت و فساد و دو رویی موج میزند، حس انزجار و نفرت و مبارزه را در جوان دانشجو بیدار میکند...
#اونوره_دوبالزاک
#مهدی_سحابی
#یادداشت
#معرفی_کتاب
#ادبیات_فرانسه
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
#یادداشت_کتاب
#دارزن
دار در زبان کردی به معنای درخت است. حالا دارزن یعنی چه و چه ربطی به اصغر قصهی ما دارد؟ خودتان باید بخوانید تا بفهمید!
اصغر اقلیدی پسری نوجوان است که در یکی از روستاهای استان فارس زندگی میکند. کتاب دارزن بخشی از زندگینامه این جوان شجاع است.
بخشهای ابتدایی کتاب، از زندگی او در روستا در زمان شاه میگوید. نویسنده کتاب، به زیبایی توانسته هر خاطره را به داستانی کوتاه تبدیل کند و با صحنهپردازی قوی، تک تک احساسها و افکار اصغر و اتفاقاتی که برای او افتاده را در ذهن خواننده ماندگار کند.
در ادامهی کتاب اصغر بزرگتر میشود و به جبهه میرود. بخش دوم کتاب خاطرات او از اسارت هفت ماهه در زندان کموله، دموکرات و مجاهدین خلق است. این خاطرات آنقدر خاص و تلخ است که نویسنده بدون پرداخت زیاد، آنها را بیان کرده، که در همین حد هم واقعا خواندنش سخت و سنگین است.
به مناسبت به درک واصل شدن یکی از سرکردههای منافقان در روز گذشته (مریم رجوی)، این کتاب میتواند بخش کوچکی از جنایتهای آنها را به جامعه نشان دهد، همانهایی که مثل یهودیان، پایه مظلومیتشان شایعات است و نشان وحشیگریهایشان واقعیتهای عینی!
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما 🌸
📚 @hamkhaniketab