eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
632 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
@haram110 ↫ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ 💐 غذاهای در 💐 1⃣ پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند خانه ای که خرما ندارد اهل آن خانه گرسنه اند. 2⃣ مفید برای مصرف خوراکی، تسکین دردها، استریل کردن و غیره. 3⃣ باعث فقر زدایی و غذای پیامبران بوده است. 4⃣ برای مصرف خوراکی همراه با سرکه، غذای پیامبران بوده، غذایی مقدس و مبارک. برای روغن مالی بدن نیز مناسب است که شیطان را دور می کند. 5⃣ نی شکر خوردن قبل از خواب و صبحانه و افطار، درمان بیماریهاست. 6⃣ روغن گاو هم غذای سالم هم درمان است. 7⃣ قوت بشر در نان وحلیم و شله است. 8⃣ بسیار مفید و پرخاصیت برای استفاده در غذاها و نان. 9⃣ قوت بشر و برای تقویت حافظه و پیشگیری از بیماریها مفید است. 🔟 قوت دیگر بشر و سرشار از مواد استخوان ساز و پروتین و ویتامین. ⏸ حد اقل سه نوع حبوبات برای درست کردن آش و غیره . 2⃣1⃣ انواع خشک، مانند ، ، تره و کوهی. 3⃣1⃣ بعض میوهای خشک مانند آلو، سیب، سنجد. 4⃣1⃣ بعضی رب ها مانند رب به، رب انار، رب توت، رب آلو، رب هل، رب سیب و غیر . 💐 وسایل مورد نیاز هر خانه در طب اسلامی: 1⃣ چوبی. 2⃣ دهان. 3⃣ دارویی به نام بوی دهان (بوی بد دهان را به هر دلیلی که باشد بر طرف می کند). 4⃣ دندان طبیعی. 5⃣ نوره. 6⃣ حنا. 7⃣ صابون های ارگانیک. 8⃣ شانه چوبی. 9⃣ گل ختمی. 📜مصرف ، برخی جایگزین های موارد پرهیز : 🔍روغن 🖊استفاده از روغن های زیتون، زرد گاوی، شحم گاوی، دنبه گوسفند. 🔍 نمک 🍚 🖊استفاده از نمک دریا ونمک سنگ پودر شده به جای نمک های کارخانه ای. 🔍 شکر🍭🍬🍰🎂 🖊استفاده از شکرسرخ وقند وشکر قهوه ای نیشکر (غیرکارخانه ای) به جای شکر سفید و قند و شیرینی صنعتی. ✅توجه داشته باشید که شکر زرد از همه بهتر است. 🔍 تخم مرغ 🍳 🖊تا حد امکان از تخم مرغ محلی (نه رنگ شده) استفاده کنید. 🔍 پنیر 🧀 🖊در صورت استفاده از پنیر از پنیرهای محلی مطمئن استفاده کنید. 🔍 گوشت 🍖🍗 🖊استفاده از گوشتهای گوسفند، شتر، مرغ اهلی، بوقلمون، بلدرچین، غاز و اردک به جای گوشت گاو و گوشتهای کهنه و یخ زده. 🔍 ظروف 🍽 🍴 🖊استفاده از ظروف سنگی، سفالی، شیشه ایی، مسی، برنجی به جای ظروف آلومینیومی، تفلونی و آهنی. 🔍 سرکه و آبلیمو 🍋 استفاده از سرکه ها و آبلیمو های خانگی به جای سرکه و آبلیمو های بازاری 🔍 لباس 👕👖👔👗👚 استفاده از البسه نخی و کتان به جای البسه پلاستیکی و نانو 📎پرهیز از محصولات بازاری کارخانه ایی و دستکاری شده ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ↬ @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه تاثيري بر مغز ميگذارد؟ چرا در برابر خوردن شيريني نميتوانيم مقاومت كنيم؟ ارسالی از پزشکان متعهد و متدین همه با هم طب اسلامی از تشریف‌فرمایی پزشکان به جمع ستاد احیای طب اسلامی بسیار خرسندیم یاعلی ع مدد @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شكر چه تاثيري بر مغز ميگذارد؟ چرا در برابر خوردن شيريني نميتوانيم مقاومت كنيم؟ ارسالی از پزشکان متعهد و متدین همه با هم طب اسلامی از تشریف‌فرمایی پزشکان به جمع ستاد احیای طب اسلامی بسیار خرسندیم یاعلی ع مدد 🔹
🔴 حتما این را بخوانید! 💠 اصمَعی (وزیر مامون) می‌گوید: روزی برای شکار به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم. چشمم به خیمه‌ای افتاد. به سوی خیمه رفتم، دیدم زنی و باحجاب در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجاره ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازه‌اش در مال تصرف نکند) اما مقداری دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما می‌دهم. شما بخورید، من نهار نمی‌خورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی دو ساعت نشستم دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد. زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی سوار بر شتر آمد. پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی می‌کرد و نق می‌زد، ولی زن می‌خندید و تبسم می‌کرد و با او حرف می‌زد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم. من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و خود را به پای این پیرمرد سیاه فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست می‌خواهی بین من و اختلاف بیندازی. "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لباس لَهُنَّ» چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد گفت: اصمعی! دنیا می‌گذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر. اصمعی! امروز گذشت. من که دربیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم می‌بودم باز می‌گذشت. اصمعی! یک چیز نمی‌گذرد و آن است. من یک روایت از پیامبر اکرم شنیدم و می‌خواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: نیمی از ایمان، و نیم دیگرش است. اصمعی! من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و شوهرم صبر می‌کنم و به جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد می‌کنم که ایمانم شود. 📕کتاب ازدواج‌ و پند‌های زندگی
☸️برای کودکانی که به علت ، خوب نمی‌‌گیرند می‌توان با اضافه کردن مواد زیر به غذای آنان، کالری و مواد مغذی غذا را افزایش داد. مخلوط و و یا . یا . یا . ، ، ، (کوبیده یا آسیاب شده). . ، ، ، و زرده_تخم_‌مرغ . ✳️✳️توجه: برای افزایش و غذای کودک از هم استفاده می‌کنند ولی مصرف آن باید محدود باشد تا کودک به طعم شیرین عادت نکند. از طرف دیگر تراکم انرژی شکر به اندازه روغن نیست. 📢📢حداکثر مجاز اضافه کردن روغن به غذا ۵ میلی‌لیتر (یک قاشق مرباخوری) به ۱۰۰ گرم از غذاست. 🔴برای حفظ بهتر هنگام اضافه کردن ، بهتر است مواد حاوی ، طوری غنی شوند که تراکم مواد مغذی و غذا نه تنها حفظ، بلکه تشدید هم بشود. این هدف با اضافه کردن شیر (شیر مادر یا شیر پاستوریزه شده گاو) و یا محصولات تخمیر شده شیر مثل و تحقق می‌یابد که هم کیفیت پروتئین غذا را بهتر می‌کند و هم تراکم مواد مغذی را افزایش می‌دهد.
✨🌹✨ راه غلبه بر نفس، است. بعضی اولیای خدا یک همراه خود داشتند و هر کاری که می کردند می نوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را می کردند که ما در این روز چه کردیم، چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم، چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم. امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود نرسد؛ پس اگر کار خوبی انجام داده بود خــدا را کند و از خدا بخواهد که آن کار را بیشتر و بهتر بتواند انجام دهد و اگر کار بدی انجام داده بود و توبه نماید. (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج‏67 / 72) "از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)"
🔴 قند و شکر عامل تضعیف سیستم دفاعی بدن ♻️ نتایج تحقیقات جدید نشان می‌دهد که مصرف و باعث ایجاد اختلال در بدن می‌شود. برای حفظ سیستم ایمنی بدن در بهترین حالت باید کارهای بسیاری، از کردن به صورت مرتب و شبانه گرفته تا سالم و ، انجام داد. باتوجه به نقش حیاتی سیستم ایمنی بدن، تمام این تلاش‌ها و زمان صرف‌شده برای آنها ارزشمند است. شاید جالب باشد که بدانید مصرف یک ماده غذایی خاص می‌تواند تمام برای تقویت سیستم ایمنی بدن را به صورت موقت (حدود پنج ساعت) کند نتایج مطالعات غذایی جدید حاکی از آن است که مصرف قند و شکر و مشتقات آن، می‌تواند باعث افزایش جمعیت باکتری‌ها و شود، چراکه سیستم ایمنی بدن به درستی عمل نمی‌کند. بر اساس بررسی‌های انجام شده، قندوشکر رایج عامل سیستم دفاعی بدن در برابر بیشتر به طوریكه پس از هر نوبت مصرف یك شیرینی، سیستم ایمنی بدن تا 75 درصد كارآیی خود را از دست می‌دهد و این مدت بهترین زمان برای عوامل بیماری‌زاست.
✍ نداشته‌ها گهگاهی برای نداشته‌هامون باید خدا رو کنیم، چون؛↶ 👨‍🎓 که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 💰 که به خاطرش نتونیم فقرا رو درک کنیم بدرد نمیخوره❗️ 🙆‍♀ که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 👑 پدری که به خاطرش بتونیم دست به بیت‌المال دراز کنیم بدرد نمیخوره❗️ 👇👇👇 🕋 رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الّتی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلی والِدَی وَأَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضیهُ وَأَدْخِلْنی بِرَحْمَتِک فی عِبادِک الصّالِحینَ(نمل/۱۹) ⚡️بارالها، به من الهام کن نعمتهایی را که به و به و داده‌ای سپاس و شکر بگذارم، کارهای نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرارده. 🔚 برای همون چیزی که الان هستیم و داریم خدا رو شکر 🤲😌 ✅خیلی‌ها وقتی به ، ، و.. میرسند طغیان میکنند❗️ خدایا؛ ☜ به خاطر بی‌پست و مقاممان تو را شکر 🤲😌 ☜ به خاطر تمام نداشته‌هایمان تو را شکر🤲😌
✍ نداشته‌ها گهگاهی برای نداشته‌هامون باید خدا رو کنیم، چون؛↶ 👨‍🎓 که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 💰 که به خاطرش نتونیم فقرا رو درک کنیم بدرد نمیخوره❗️ 🙆‍♀ که به خاطرش مغرور بشیم بدرد نمیخوره❗️ 👑 پدری که به خاطرش بتونیم دست به بیت‌المال دراز کنیم بدرد نمیخوره❗️ 👇👇👇 🕋 رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک الّتی أَنْعَمْتَ عَلَی وَعَلی والِدَی وَأَنْ اَعْمَلَ صالِحاً تَرْضیهُ وَأَدْخِلْنی بِرَحْمَتِک فی عِبادِک الصّالِحینَ(نمل/۱۹) ⚡️بارالها، به من الهام کن نعمتهایی را که به و به و داده‌ای سپاس و شکر بگذارم، کارهای نیک که مورد پسند تو باشد انجام دهم و از سر لطف و رحمت خود، مرا در زمره بندگان نیکوکارت قرارده. 🔚 برای همون چیزی که الان هستیم و داریم خدا رو شکر 🤲😌 ✅خیلی‌ها وقتی به ، ، و.. میرسند طغیان میکنند❗️ خدایا؛ ☜ به خاطر بی‌پست و مقاممان تو را شکر 🤲😌 ☜ به خاطر تمام نداشته‌هایمان تو را شکر🤲😌
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع سلقلقیه • قسمت — بیست • ششم ✔️ 🔺سر انجام وقتی خبر "حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه افضل الصلوات" به او داده شد، به رفته و خدا رو کرد !! قسمت — 1✔️ 👈به خدا سوگند ! قلم از نوشتن این مطلب 👈شرم دارد ، و تعجب میکنم از شدت دشمنی این زن فاحشه با مولای مظلومان علیه السلام ❌شگفتا ! اگر حضرت پیامبر اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نفرموده بود👇 🔻"اللهم و ال من والاه و عاد من عاده و... " خدایا ! دوست بدار هر که علی را دوست میدارد و دشمنی کن با هر که علی را دشمن میدارد. "1 👈نمیدانم این زن با حضرت چه میخواست بکند؟! ✋مگر عایشه سلقلقیه نشنیده بود که حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بارها میفرمود : 🔻"لایحبّک الا مومن و لا یبغضک الا منافق ; 👉 دوست نمیدارد تو را مگر مومن و دشمنی نمیکند با تو مگر منافق. "2 🔻"من احب علیاً فقد احبنی و من ابغض علیاً فقد ابغضنی و من آذی علیاً فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله هر که علی را دوست بدارد ، مرا دوست داشته و هر که با علی دشمنی کند ، با من دشمنی کرده و هر که علی را بیازارد ، مرا آزارده و هر که مرت بیازارد خدا را آزرده ! "3 📚 1•- مقاتل الطالبین ابو الفرج ، ص٢۶ المعیار والموازنه اسکافی ص26 پاورقی خلاصه المواجهه احمد حسین یعقوبی ص111 معالم المدرستین ج1 ص233 اخیرا اشرقت الروح ص126 الجمل ضامن فی شدقم ص26 جواهر المطالب ابن دمشقی ج2 ص105 پاورقی 2•- المستدرک حاکم ،ج٣،ص١٠٩ سنن الکبری نسایی ج 5 ص 45 فضایل الصحابه نسایی ص 15 مسند حنبل ج5ص 370 مجمع الزوائد ج7ص17 مسند ابویعلیج1 ص429 صحیح ابن حبان ج 15 ص376 المعجم الاوسط طبرانی ج 2 ص24 الاستیعاب ابن البر ج 3 ص1099 فیض القدیر مناوی ج 4 ص282 تفسیر ثعلبی ج4 ص92 شواهد التنزیل ج1 ص 201 2•- سنن الترمذی ، ج۵، ٣٠۶ سنن نسایی ج8 ص 116 مجمع الزوائد ج9 ص133 مسند احمد ج 1 ص 95 فتح الباری ج1 ص 60 مسند الحمیدی ج1 ص31 السنن الکبری ج5 ص137 الاستذکار ابن عبد البر ج 8 ص 446 کنز العمال ج11 ص598 شواهد التنزیل ج 1 ص 477 تفسیر البقوی ج4 ص207 3•- ذخائر العقبی ص65 المسترک حاکم ج3 ص130 مجمع الزوائد هیثمی ج9 ص 132 المعجم الکبیر طبرانی ج23 ص380 الاستیعاب ابن عبد البر ج3 ص 1101 الجامع الصغیر ج 2 ص 554 کنز العمال ج11 ص601 ینابیع الموده ج2 ص 155 جواهر المطالب ابن دمشقی ج1 ص 63 مناقب خوارزمی ص70 تاریخ مدینه دمشق ج 42 ص 271 فیض القدیر ج6ص42 و...
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع سلقلقیه • قسمت — بیست • هفتم ✔️ 🔺سر انجام وقتی خبر "حضرت امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه افضل الصلوات" به او داده شد، به رفته و خدا رو کرد !! قسمت — 2 ✔️ ✋مگر به گوشش نرسیده بود که حضرت میفرمود: 🔻"یاعلی ! لا یحبک الا من طالبت و لادته ولا یبغضک الا من خبثت ولادته ولایوالیک الامومن ولا یعادیک الا کافر؛ تنها آنکه ولادتش پاک است👈 تو را دوست میداردو تنها آنکه ولادتش ناپاک است 👈با تو دشمن است جز مومن کسی دوست تو نیست ❌ جز کافر کسی با تو دشمنی نمیکند!"‼️ 3 🔻"ان علیا لایبغضه احد قط الا شارک ابلیس اباه فی رحم امه هرگز کسی با علی دشمنی نمیکند ❌، مگر اینکه👈 شیطان 👈با پدرش در رحم مادرش شریک ❌شده باشد" 🔻یا علی ! قاتل الله قاتلک و عادی من عاداک ؛ یاعلی خدا بکشد کسی را که باتو میجنگد و خدا دشمنی باشد که باتو دشمنی میکند !‼️ 📚1- غایه المرام ج1 ص202 الاحتجاج شیخ طبرسی ج 1 ص 88 بحار الانوار ج27 ص145 کمال دین شیخ صدوق ص261 2-تفسیر القرطبی ، ج١ ، ص٩١ شواهد التنزیل ج 1 ص448پاورقی تاریخ بغدادج 4 ص57 تاریخ مدینه دمشق ج42 ص290 میزان الاعتدال ذهبی ج1 ص197 الغدیر ج3 ص26.ج4ص324 مناقب علی بن ابیطالب سلام الله علیهما ابن مردویه ص247 مناقب خوارزمی ص324 شرح احقاق الحق ج 7 ص226 .ج 18 ص225.ج 21 ص587 3-مائۀ منقبه، ص٧۶ الکافئه شیخ مفید ص36 الاحتجاج شیخ طبرسی ج1 ص 205 التحصین سید بن طاووس ص577 بحار الانوار ج31ص339 الجمل شیخ مفید ص36 کشف الیقین علامه حلی ص275 غایه المرام ج1 ص 71.ج2 ص 135
حرم
* 💞﷽💞 ─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ 🌈 #قسمت_دوازدهم 🌈 #هرچی_تو_بخوای ⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃 بالبخند گفتم: _اونج
* 💞﷽💞 ⭐️ رمان محتوایی ناب🌼🍃 سهیل هم کمک میکرد ولی ساکت بود. گفتم: _نمیخواین سؤالاتونو بپرسین؟ -اول غذابخوریم.وقتی گرسنه مه مغزم کار نمیکنه. نگران شدم.صداش ناراحت بود... خدایا خودت بخیر کن. سفره رو آماده کردم که محمد با مریم و ضحی اومد.بالبخند گفت: _بالاخره راضی شد. مریم به من گفت: _به زحمت افتادی. گفتم: _ضحی مامانشو خیلی دوست داره. میخواست مامانش زحمت سفره رو نکشه. خیالش راحت شد سفره رو عمه پهن کرده اومد. باشوخی های محمد و سهیل وشیرین کاری های ضحی با شادی شام خوردیم. بعداز شام ضحی سریع بلندشد که بره پارک،کفشهاش رو پوشید و به من گفت: _عمه بیا بریم بازی. کفشهامو پوشیدم و رفتم دنبالش. ضحی رو سوار تاب کردم که سهیل از پشت سرم گفت: _اجازه بدید من تابش میدم. سرمو برگردوندم... خیلی با من فاصله نداشت ولی نزدیکتر .ایستاده بود ومنتظر بود من برم کنار. نگاه کردم،بااشاره ی سر بهم فهموند که صحبت کنه. سهیل گفت: _آقا محمد گفتن بیام و حرفهامو بگم. گفتم:_باشه. رفتم کنار و سهیل بادقت ضحی رو تاب میداد. با فاصله نزدیک سهیل ایستادم.بعد از چند ثانیه سکوت گفت: _برای خدا فقط تو مراسم مذهبی حضور داره.برای شما خدا کجای زندگیتونه؟ یاد امروز توی دانشگاه افتادم.لبخندی روی لبم نشست.توی دلم گفتم خداجونم! چرا امروز همه از من درمورد تو میپرسن؟ انگار شهره ی شهر شدم به عشق ورزیدن. سهیل گفت: _سؤال خنده داری پرسیدم؟ -نه،اصلا.آدم وقتی یه چیز شیرین و خوشمزه میخوره ناخودآگاه بعدش لبخند میزنه.الان همچین حسی بهم دست داد. سهیل باتعجب و سؤالی نگاهم کرد. گفتم: _خدا برای من زندگیمه.از وقتی میشم تا وقتی میخوام بخوابم. حتی توی هم گاهی با خدا حرف میزنم. سهیل بادقت گوش میداد... گفتم: _وقتی از خواب بیدار میشم نماز میخونم و از خدا میخوام روز خوب و پر از داشته باشم.وقتی میخورم به یاد خدا هستم.به نعمت هایی که دارم میخورم. تا به که درمورد غذا خوردن هست عمل کنم.مثلا زیاد نخورم،خوب بجوم وخیلی چیزهای دیگه.بعد هم خدارو میکنم که سلامت هستم و هر غذایی که بخوام میتونم بخورم.شکر میکنم که غذا برای خوردن دارم و خانواده ای که کنارشون غذا بخورم.گاهی چیزهای دیگه ای هم به میاد.بعد این آرزوهای خوب رو برای دیگران هم میکنم.همینجوری همه مسائل دیگه.مثل راه رفتن،لباس پوشیدن،درس خوندن، نگاه کردن،همه چیز دیگه... ضحی از تاب بازی خسته شده بود و میخواست بیاد پایین... تاب رو نگه داشتم و آوردمش پایین.بدو رفت سراغ سرسره.دنبالش رفتم.نگاهی به سهیل انداختم.همونجا ایستاده بود و به یه نقطه خیره شده بود و فکر میکرد... ضحی از پله ها بالا رفت و سرخورد. دوباره سرمو برگردوندم ببینم سهیل هنوز اونجاست یا....نبود. اطراف رو نگاه کردم،نبود.غیبش زده بود.پشت سرمو نگاه کردم،روی نیمکت نشسته بود و به من که اطراف رو دنبالش میگشتم نگاه میکرد و لبخند میزد. سرمو برگردوندم و به ضحی نگاه کردم. ضحی چندبار از پله ها بالا رفت و سرخورد، اما خبری از سهیل نبود... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم