eitaa logo
#دین
22 دنبال‌کننده
125 عکس
14 ویدیو
0 فایل
سعی شده مطالب #دین از منابع دست اول دینی و کتاب های طراز اول استفاده کند. بیشتر مطالب نوشتاری و تحقیقی می باشد. از #دین کمتر انتظار کلیپ و عکس داشته باشید. نشر مطالب لازم، ذکر منبع مهم نیست 😃 @hashtagden
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 در بیان ای ⚡️⚡️⚡️ 🔹قسمت 3️⃣1⃣ ۲ 🔶 👌هدایت قرآن، برای متقین است. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🎤نکته‌ی مهمّی که به نظر من هست، مسئله‌ِی ثبات و عدم لغزش است؛ من خواهش میکنم به این اهمّیّت بدهید. شما با یک مجموعه‌ِی جوان دارید کار میکنید؛جوان در معرض دو آسیب است: یکی آسیب عدم ثبات در راه، آن تغیّر فکری؛ یکی هم آسیب دچار شدن و مبتلا شدن به ابتلائات بشری؛ مُجمل و سربسته‌اش این است. مراقب باشید این جوانهای شما از این آسیب‌ها محفوظ بمانند؛ در صراط مستقیم ثبات لازم است، باید دارای ثبات باشند. حالا غیر از کار اعتقادی و فکری و مانند اینها که حتماً در جای خود لازم است، یک مقداری‌اش مربوط میشود به کار عملی؛ یعنی عبادت، ‌توجّه، اوّل وقت نماز خواندن، حتماً هر روز قرآن خواندن، در حدّ امکان پرداختن به مستحبّات. فرض کنید در یک منطقه‌ای یک مشت جوان دارند کار میکنند، حتماً نمازشان را در مسجد بخوانند و اوّل وقت بخوانند و نماز خوب و با توجّه بخوانند. رعایت اخلاص؛ سعی کنند که کار را برای خدا انجام بدهند که این کار در سنین ماها کار سختی است؛ اگر سابقه نداشته باشیم، نکرده باشیم، از جوانی به فکرش نبوده باشیم و حالا بخواهیم خودمان را مخلصاً وارد میدان بکنیم، خیلی کار سختی است. در سنین شماها خیلی کار آسانی است؛ در سنین جوانی اخلاص آسان است. میتوانید واقعاً نیّتتان را برای خدا خالص کنید؛ وقتی که نیّت را خالص کردید، رحمت الهی و هدایت الهی از همه طرف برای شما میبارد؛ هُدًی لِلمُتَّقین‌؛(۱) قرآن هدایت خودش را برای متّقین قرار میدهد. واقعاً اگر چنانچه این رعایتها بشود، هدایت الهی و کمک فکری الهی هم زیاد خواهد شد. ان‌شاءاللّه موفّق باشید.۱۳۹۸/۰۵/۱۰ بیانات در دیدار جمعی از اعضای گروه‌های جهادی کانال 🌷 @hashtagden 🦋
سلام الله علیها 🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵🏵 📌چرا ⁉️⁉️⁉️⁉️ ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ مقام ابیها از مقام به مراتب بالا تر است❗️❗️❗️❗️❗️ ❣❣❣❣❣❣❣❣❣ کانال 🌼 @hashtagden 💐💐
📌 در بیان ای⚡️⚡️⚡️ 🔶قسمت 4⃣1⃣ ۱و۲ 👌آفرینش انسان‌ها استدلالی برای عبودیت خداوند 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 «یاایهاالناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم والذین من قبلکم لعلکم تتقون »(۱)را این طور ترجمه کردیم که: هان ای انسانها پروردگار خود را عبادت کنید که شما را آفرید و کسانی را که پیش از شما بوده‌اند. شاید تقوا یابید. این آیه اول بود که در این آیه دو مطلب بطور اساسی هست و یک مطلب هم به صورت تبعی. اما آن دو مطلب اساسی یکی این است که: انسانها را امر می‌کند به بندگی کردن خدا، یعنی توجه دادن بندگی به سمت حضرت باریتعالی که در شرح این آیه مفصلاً سخن گفته شد و عرض کردیم که ما خواهی نخواهی یک چیزی را عبودیت می‌کنیم: یا خود را، یا یک قدرت برتراز خود را، یا یک چیز معنوی را، یا یک چیز مادی را، با آن معنایی که عبودیت دارد. البته خدای متعال می‌خواهد این عبودیت متوجه به ذات مقدس الهی بشود. این مطلب اول بود که دعوت مردم به عبودیت، ذات مقدس پروردگار است. و مطلب دوم این است که: برای اینکه عبودیت باید متوجه خدا باشد استدلالی ذکر می‌شود: الذی خلقکم یعنی علت اینکه ما باید خدا را عبادت و بندگی کنیم این است که او ما را و گذشتگان ما را آفریده و بشر را پدید آورده است، پس شایسته است که بشر از او اطاعت کند! اطاعتی که به معنای عبودیت است و این هم مطلب دوم. لکن آن مطلبی که بطور تبعی ذکر شده آن جمله آخر، لعلکم تتقون است یعنی با این عبودیت و بندگی کردن خدا و حرکت در محوری که خدا معین می‌کند انسان به رتبه‌ی تقوا که شامل خصوصیت برجسته‌ای است خواهد رسید و در تقسیم‌بندی اول سوره به آن اشاره شد، هدی للمتقین(۲) که انسانها را خدای متعال تقسیم کرده به کسانی که: متقین هستند، و کسانی که کافرین هستند، و کسانی که منافقین هستند.۱۳۷۱/۰۱/۲۶ بیانات در جلسه بیست و دوم تفسیر سوره بقره کانال 🌼 @hashtagden💐
📌⚡️ در بیان ای⚡️ 🔹 قسمت5⃣1⃣ ۲ 👌وجه معنایی کاربرد اسم اشاره «ذلک الکتاب» در قرآن 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 یک سؤال این است: که چرا در بعضی از اوقات قرآن کریم اشاره به ذلک الکتاب کرده و بعضی از اوقات اشاره کرده به هذا الکتاب مگر دو قرآن موجود است؟ جواب: ما اصلاً در قرآن هیچ جا هذا‌لکتاب نداریم. اما تعبیراتی مثل: «هذا القرآن»(۱)، یا «تلک آیات الکتاب»(۲)، این است آیات کتاب، یا«هذا کتابنا»(۳)، یا «هذا کتاب»(۴) داریم. اما هذا الکتاب یعنی کتاب برای قرآن که اشاره به قرآن کرده باشد نداریم. فقط یک جا در قرآن هست ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الا احصاها»(۵) که مربوط به قرآن نیست، بلکه اشاره به نامه‌ی اعمال روز قیامت است که کافر تعجب می‌کند که چگونه همه چیز اعمال من در این ثبت است! بنابراین کلمه‌ی هذا الکتاب در قرآن نیست که اشاره به قرآن باشد. لکن حالا بفرض باشد این اشکالی ندارد که یک جا از آن حقیقت، با اسم اشاره‌ی دور یاد کنند و یک جا با اسم اشاره و ضمیر نزدیک یعنی چیزی غلط نیست، و همانطور که عرض کردیم در «ذلک الکتاب»(۶) چند جور می‌شود معنا کرد: یکی اینکه بگوئیم: چون کتاب با عظمت است ولو پیش روی شماست اشاره‌ی به دور می‌کند، مثل اینکه شما با یک نفر که صحبت می‌کنید وقتی می‌خواهید او را احترام کنید، می‌گوئید: آنجناب چنین فرمودید در حالی که این جانبی است که در مقابل شما نشسته اما می‌گوئید آنجناب مثلاً. یا بگوئیم ذالک یعنی آن چیزی که در ذهن شما بود و همه منتظرش بودید ذالک الکتاب این است که جلوی شما، که ما ترجمه کردیم آنک کتاب، یعنی کتابی که در انتظارش بود اینست. بنابراین: اشکالی ندارد که ما به حقیقتی گاهی با اشاره‌ی دور و گاهی با اشاره نزدیک اشاره کنیم و معنایش این نیست که اینها دو چیزند.۱۳۷۰/۰۸/۱۵ بیانات در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره ای کانال 💐 @hashtagden🌼
در کلام 2⃣1⃣ 🔸خطبه: ۵۰ 👌تشخیص حق از باطل با آگاهی از زمانه اساتید عزیز دانشگاه، هم با واقعیات و حقایق کشور، و هم با حقایق جهان باید آشنا باشند؛ این یک تلاشی را میطلبد. در همه‌ی حوزه‌های علمی، همین جور است. عالمِ معلمی که جماعتی از او استفاده میکنند، اگر به زمان خود عالم نباشد، دچار مشکلات خواهد شد. «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس»؛(۱) کسی که زمانه را میشناسد، یعنی وقتی اوضاع و احوال محیط خود و محیط پیرامونی‌اش و محیط جهان را میداند و میفهمد جریانهای گوناگون جهانی کی‌هایند، کجایند، اهدافشان چیست، چه جور با هم مواجه میشوند، دچار اشتباه نمیشود؛ در قضایای گوناگون، قضاوت اشتباه نمیکند و دچار اشتباه نمیشود. این آشنائی، برای همه لازم است؛ برای روحانی هم لازم است، برای دانشگاهی هم لازم است؛ برای معلم حوزه هم لازم است، برای معلم دانشگاه هم لازم است؛ این یک چیز مهمی است. وقتی انسان جریانات گوناگون را میشناسد، میتواند پدیده‌ها را استنتاج کند، که این پدیده چیست، چه شد که این اتفاق افتاد، در تحلیل، دچار خطا و اشتباه نمیشود. البته دشمن مرتب دارد تحلیل‌باران میکند. این تعداد رسانه‌هائی که آمارش را چندی پیش اینجا آوردند و به ما دادند، اصلاً دهشت‌آور است. اینها غیر از رسانه‌های اینترنتی است - اینترنت که دیگر یک دنیای بی‌مرز و خارج از محدوده‌ای است - منظور، همین ماهواره‌ها و رادیوها و تلویزیونهاست. تحلیلهائی که در این رسانه‌ها مرتباً با هدف مقابله با جمهوری اسلامی و نظام اسلامی و ملت ایران داده میشود، سرسام‌آور است. حالا آنهائی که انبوه تولید میکنند، میدانند هم که مردم به همه‌ی اینها گوش نمیدهند. میگویند هر مقداری که میشود، باید تلاش کرد. راست را با دروغ مخلوط میکنند، می‌آیند یک تحلیل غلط و معیوب از این در می‌آورند؛ «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان». امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور خالص و بی‌شائبه خودش را نشان بدهد، کسی دچار اشتباه نمیشود؛ اگر باطل بدون آمیختگی با حق، خودش را نشان بدهد، کسی دچار باطل نمیشود؛ «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم یخف علی المرتادین و لو انّ الحقّ خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان».(۲) یک لقمه از حق، یک لقمه از باطل را مخلوط میکنند، یک غذائی که ظاهرش نشان نمیدهد مسموم است، در اختیار کسی که بی‌اطلاع است، میگذارند؛ این تحلیل در ذهنها اثر میکند. گاهی اوقات تحلیلهائی که در بعضی از محافل دانشگاهی، دانشجوئی و استادی از بعضی از مسائل میشود، آدم می‌بیند این بر اثر بی‌اطلاعی است؛ کسی هیچ تقصیری هم ندارد. بنابراین اساتید باید در جریان مسائل قرار بگیرند.۱۳۹۰/۰۶/۰۲ بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاه‌ها ای کانال 🌸 @hashtagden🌼
📌⚡️ در بیان ای⚡️ 🔸قسمت 6⃣1⃣ ۳ 👌افزایش توفیق در کار علمی با تقویت ارتباط با خدا 🦋🦋🦋🦋🦋 همه‌ى شما جوانان عزیز را توصیه میکنم به اینکه ارتباطتان را با خداى متعال تقویت کنید؛ هرچه میتوانید. برنامه‌هایى هم که براى شما تنظیم میکنند، باید در تقویت همین جهت باشد. دلهاى شما جوانها، پاک است؛ هرچه این دلهاى پاک و نورانى با خداى متعال آشناتر باشد - با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید، به خدا پناه ببرید، با خداى متعال درد دل کنید، هرچه این حالت را بیشتر توانستید در خودتان به‌وجود بیاورید - بدانید توفیقات شما در آینده بیشتر خواهد بود. در همین آیه‌ى شریفه: اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ وَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقنهُم یُنفِقون، (۱) قبل از این انفاق، اقامه‌ى نماز است و نماز، مظهر ارتباط و اتّصال با خدا است.۱۳۹۳/۰۷/۳۰ بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان کانال 🌸 @hashtagden🌼
📌⚡️ در بیان ای⚡️ 🔶قسمت 7⃣1⃣ ۳ 👌بپاداشتن نماز؛ شرط دوم تقوا 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 «و یقیمون الصلوة»(۱): ونماز را به پا می‌دارند. من بارها این را گفته‌ام که به پاداشتن نماز غیر از گزاردن نماز است و متأسفانه در بعضی از ترجمه‌ها مشاهده می‌شود می‌نویسند و نماز می‌گزارند، در حالی که نمازگزاردن در عربی می‌شود «یصلون» و «یقیمون الصلوة» یعنی نماز را بپا می‌دارند، پس به پا داشتن نماز چیزی بیش از گزاردن نماز است، که البته نمازگزاردن را هم شامل می‌شود. یعنی اگر شما بخواهید جزو نماز بپادارندگان باشید نمی‌توانید نمازگزاردن را ترک کنید. بپاداشتن نماز، یعنی در محیط و درجامعه این واجب و این حقیقت لطیف را بوجود آوردن و محیط را محیط نماز کردن و دیگری را به نماز دعوت کردن و نماز را با توجه ادا کردن، و مفاهیم نماز را در زندگی تحقق بخشیدن است، که مفهوم اصلی نماز عبارت است از: خضوع انسان در مقابل پروردگار و عمل انسان به فرمان پروردگار این آن عنصر اصلی نماز است که در حاشیه‌اش هم چیزهای دیگری وجود دارد. پس شرط دوم متقین اقامه‌ی صلوه است یقیمون‌الصلوه و آنکه قبلاً گفتیم: الذین یؤمنون‌بالغیب، یکی از مقومات تقوا بود در عالم بینش و این دومی ( اقامه‌ی صلوه ) یکی از مقومات تقوا در عالم خود سازی است و خودسازی بسیار مهم است.۱۳۷۰/۰۷/۲۴ بیانات در جلسه هشتم تفسیر سوره بقره کانال 🦋 @hashtagden🌟
📌⚡️ در بیان ای⚡️ 🔶 قسمت 8⃣1⃣ ۳ 👌ایمان به غیب، اولین خصوصیت متقین 💐🌼💐🌼💐🌼💐🌼💐🌼 «الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوة و مما رزقناهم ینفقون»(۱) : برای همین متقین شش خصوصیت بیان شده که این شش خصوصیت در یک انسان، در حقیقت عناصر تشکیل دهنده‌ی تقواست و آن تقوای صحیح و عینی با این شش خصوصیت در انسان تأمین می‌شود البته فراموش نشود که من در جلسه‌ی قبل گفتم : این تقوا در همه‌ی مراحل به انسان کمک می‌کند، یعنی شما وقتی یک مایه‌ای از تقوا داشته باشید از قرآن یک چیزی می‌فهمید و هدایت می‌شوید و این تقوا هرچه بیشتر بشود شما از قرآن بیشتر می‌فهمید یعنی حتی یک انسانی که در حد اعلای تقوا هست اگر باز تقوایش بیشتر شود به همان نسبت افزایش روحیه تقوا ممکن است باز چیزهای جدیدتر و ترفه‌تر و یک ظرافت‌هایی را از قرآن بفهمد و این فقط مربوط به اول کار نیست که بگوئیم اگر می‌خواهید از قرآن چیزی بفهمید باید با تقوا بشوید و بعد که تقوا یعنی همان هشیاری و دقت را بدست آوردید دیگر برو در بطن قرآن، نخیر، درهمه‌ی مراحل هرچه این تقوا بیشتر شد درک انسان بیشتر می‌شود، حالا این شش خصوصیت مقدماتی است برای اینکه یک سطح قابل قبولی از تقوا در انسان بوجود بیاید، یا بگوییم یک حداقل لازمی از تقوا در انسان بوجود می‌آید. اولین خصوصیت این است که : الذین یؤمنون بالغیب. یعنی آن کسانی که ایمان به غیب می‌آورند، که در ترجمه گفتیم آنها که به غیب باور می‌آورند. ایمان به غیب در قرآن جاهای متعددی خشیت به غیب و توجه به غیب ذکر شده، مثلاً در یک جا، «و خشی الرحمان بالغیب»(۲) و از این قبیل آیات آمده و غیب یعنی آنچه که پنهان از حواس آدمی است و تمام عالم وجود به غیب و شهادت تقسیم می‌شود و شهادت یعنی آن عالم مشهود ما، البته نه مشهود با چشم فقط، بلکه مشهود به حواس، آنچه را که شما آن را لمس می‌کنید و در مقابل شماست، که زیر چاقوی جراحی شما می‌آید، روی تلسکوپ مثلاً کیهان نگر شما می‌آید، زیر ذره‌بین و میکروسکوپ شما می‌آید: آنچه که شما می‌بینید آنچه که شما می‌شنوید، آنچه که شما حس می‌کنید این شهادت است و ماورای این شهادت، عالم ادامه دارد،وجود به آنچه من و شما آدمی می‌بینید و می‌توانید ببینید محدود نیست. بلکه وجود در نواحی و مناطقی که احساس آدمی قادر به درک آن نیست ادامه دارد، یعنی غیب عالم و این مرز جهان بینی‌ها و بینش‌های الهی با بینش‌های مادی است. بینش مادی می‌گوید: من آنچه را که می‌بینم وجود دارد و هست. اما آنچه را من نبینم او نیست. ( البته ممکن است چیزی را که امروز نمی‌بینیم فردا ببینیم او هم هست ) این بینش مادی تنگ نظرانه، خود خواهانه و موجب محدودیت است، شما چه دلیلی دارید که آنچه را نمی‌بینید بگوئید نیست؟وقتی حکم می‌کنید به هست یا به نیست باید با بینش خودتان به او رسیده باشید! شما وقتی می‌گوئید هست باید ثابت بکنید که هست! و وقتی می‌گوئید که نیست چگونه ثابت می‌کنید که نیست؟ مادی هیچ دلیلی بر نبود عالم غیب ندارد. او می‌گوید من عالم غیب را نمی‌بینم و از آن خبر ندارم؛ آنوقت با این که می‌گوید من خبر ندارم، در عین حال بطور قاطع می‌گوید نیست!! اینجا اولین سؤالی که باید از او بشود اینست که : تو وقتی خودت می‌گویی من از او خبر ندارم پس چگونه می‌گویی نیست؟ ولذا در قرآن نسبت به مادیون و ملحدین و دهریون: آن کسانی که ماورای جهان ماده را انکار می‌کنند این تعبیرات بکار رفته: «ان هم الا یظنون»(۳) با گمان حرف می‌زنند. «و ان هم الا یخرصون»(۴) با هم سخن می‌گویند.۱۳۷۰/۰۷/۲۴ بیانات در جلسه هشتم تفسیر سوره بقره کانال 🌸 @hashtagden ⭐️🌟
😳😳 💠 «صلح امام حسن (علیه‌السلام)؛ پرشکوه‌ترین نرمشِ قهرمانانه‌ی تاریخ» (بخش اول) 🔸 تألیف آیت‌الله شیخ راضی آل‌یاسین 🔹 ترجمه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدّظلّله‌العالی) 🔰 برای دانلود هر مبحث، بر روی لینک مربوطه کلیک کنید. صوت کامل این کتاب‌صوتی، ضمن سه بخش منتشر می‌شود. بخش اول را در ادامه تقدیم میکنیم: 1️⃣ بخش نخست ۱- شخصیّت حسن‌بن‌علی (عليهماالسلام) yun.ir/e5zzn2 2️⃣ بخش دوّم: موقعیّت سیاسی ۲- پیش از بیعت قسمت اول yun.ir/rhb1s9 قسمت دوّم yun.ir/949b63 ۳- بيعت قسمت اول yun.ir/dz4gbd قسمت دوم yun.ir/jjr3l3 ۴- كوفه در روزهای بيعت قسمت اول yun.ir/5ll7df قسمت دوم yun.ir/0d1r84 ۵- تصميم بر جنگ قسمت اول yun.ir/9amh03 قسمت دوم yun.ir/zy9ic7 ۶- بسيج و فرماندهی yun.ir/zodtka ۷- عدد سپاه yun.ir/pnd9n1 ۸- عناصر سپاه yun.ir/r4w83 ۹- عبيدالله‌بن‌عباس yun.ir/v91jba ۱۰- آغاز سرنوشت قسمت اول yun.ir/venn4f قسمت دوم yun.ir/uchsu1 ۱۱- قلمرو ترديد yun.ir/w1b092 ۱۲- عقيده يا حكومت؟ قسمت اول yun.ir/1cxu47 قسمت دوم yun.ir/2m6uv2 ۱۳- فداكاری قسمت اول yun.ir/jb2vy6 قسمت دوم yun.ir/bgla42 ۱۴- سيمای صلح قسمت اول yun.ir/1moh8c قسمت دوم yun.ir/fdaomc قسمت سوم yun.ir/osj0f9 کانال 🌸 @hashtagden🌟
📌⚡️ در بیان ای⚡️ 🔶 قسمت 9⃣1⃣ ۳ 👌ایمان به غیب، عامل بالاتر شدن هدف از محدوده مادیات سؤال نهم: در خصوص تفسیر آیه شریفه: والذین یؤمنون بالغیب فرمودید: میان ایمان و باور غیب و داشتن هدف رابطه‌ای وجود دارد و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند و چنانچه متناسب با زمان تفسیر آیات می‌باشد برای بار دیگر این رابطه و الزام را تبیین فرمائید؟ جواب: البته، با این عبارتی که ایشان گفتند فکر نمی‌کنم من گفته باشم. اگر کسی اعتقاد و باور خودش را محدوده‌ی مادی و صحنه‌ی ماده محدود کرد هدف او هم محدود به صحنه‌ی ماده‌ی دیگر خواهد شد و دیگر امکان ندارد ایده کل غیر مادی برای او وجود داشته باشد. اگر شما گفتید حقیقت و وجود عبارت است از آن‌چه که من آنرا می‌بینم و هرچه را من نبینم و هرچه را من لمس نکنم وجود ندارد، آیا می‌توانید هدف خودتان را فراتر از آنچه چشم‌ها می‌بیند و دستها لمس می‌کند و گوشها می‌شنوند ببرید؟! پس اگر جهان‌بینی ما مادی بود، بطور طبیعی هدف ما هم یک هدف مادی خواهد بود، اما اگر ایمان به غیب داشتیم و ورای محسوسات به چیزی بالاتر و والاتر هم ایمان آوردیم، آن وقت هدف ما هم می‌تواند چیزی والاتر و بالاتر از همین مادیات باشد. این ارتباط بین ایمان به غیب و هدف یا ایمان به ماده و باز هدف است.۱۳۷۰/۰۸/۱۵ بیانات در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره 🌸🌼🌸🌼🌸 کانال 🌟 @hashtagden💐
📌⚡️ در بیان ⚡️ 🔶قسمت 1⃣2⃣ 😳😳😳😳😳😳 👌احکام متفاوت و معارف یکسان در پیامبران گذشته 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سؤال هفتم: در بحث اخیر، شما فرمودید: پیامبران احکام متفاوت بیان کرده‌اند لکن معارف و جهان‌بینی‌ها و هدفشان یکی بوده است، لطفاً منظورتان از تفاوت در احکام را بیان بفرمائید که آیا مقصود اینست که احکام و اعمال پیروان ادیان دیگر پذیرفته است؟ جواب: مقصود ما این نیست. وهر پیغمبری که می‌آید احکام پیغمبر قبلی را نسخ می‌کند یعنی نوبت احکام او دیگر تمام شد. بلاشک زمان حضرت عیسی(ع) در دین حضرت عیسی(ع) نماز بود. اما نه اینطور نمازی که من و شما می‌خوانیم، بلکه یکجور نماز و یکجور توجهی به خدا بود، یعنی اصل توجه بخدا جزو اصول است و چگونگی آن جزو احکام است. اصل انفاق در راه خدا جزو اصول است و چگونگی آن جزو احکام است و چگونگی عملکرد انسانها در هر دوره‌ای از زمانها متفاوت است و براین اساس است که ادیان پی‌درپی می‌آیند تا می‌رسد به دین خاتم و دین خاتم یک خصوصیتی دارد که آن خصوصیت او را پایان‌ناپذیر کرده در این‌باره بحث‌هایی هست و مرحوم شهید مطهری هم مکتوبات بسیار خوبی دارند، لذا اگر وقت داشتید مراجعه کنید استفاده زیادی خواهید کرد. به هر حال آنچه ما گفتیم این است که معارف و جهان‌بینی‌ها همه یکسان است، یعنی اگر کسی بگوید حضرت‌عیسی دردین خود همان چیزی را که مسیحی‌ها امروز می‌گویند مریم مادر خداست و عیسی هم خود خداست و پدر مردم است و اینها را آورده، این دروغ محض است و حضرت عیسی نه تنها حتماً چنین چیزی را نیاورده بلکه حضرت عیسی توحید خالص و ناب و یگانگی را آورده، درباب قیامت همین‌طور، درباب انسان همین‌طور، در باب بقیه معارف دیگر همین‌طور، ولی احکام حضرت عیسی با احکام پیغمبر خاتم(ص) اختلاف دارد. احکام حضرت عیسی با احکام حضرت موسی هم که قبل از خودش بود اختلاف داشت و در آیات متعددی از قرآن به این معنا تصریح شده که امروز از ادیان گذشته بحث می‌کنیم، معارف آنها را امروز زنده می‌دانیم نه احکامی را که آنها آوردند، احکام آنها دیگر مرده است! امروز احکام زنده فقط احکام اسلامی است.۱۳۷۰/۰۸/۱۵ بیانات در جلسه یازدهم تفسیر سوره بقره کانال 💐 @hashtagden🌼
📌⚡️ در بیان ⚡️ 🔶قسمت 8⃣2⃣ 👌معنای کفر در قرآن و تفاوت آن با شرک تفسیر ۶ سؤال دوم: این است: که در ذیل آیه‌ی شریفه «ان الذین کفروا سوآء علیهم انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤمنون»(۱) چند سؤال هست: الف- آیا معنای کفر می‌تواند خیلی وسیع‌تر از معنای کفر در برابر اسلام و پیامبر و امامت باشد؟ و آیا مراحل نازله‌ی آن که خود خیلی وسیع‌ است می‌تواند در خود ما مؤمنین ظاهری باشد؟ جواب اینست که: البته به یک معنا چرا، «در یک روایتی داریم که کفر را به درجاتی تقسیم کرده و بعضی از آن درجات حتی شامل بعضی از مؤمنین ضعیف‌الایمان یا مؤمنین بد عمل هم می‌شود»(۲) همچنان که در جوامع طاغوتی بخصوص، جوامعی که با نظامهای حکومتی جابرانه و کافرانه، ازاین قبیل کفر زیاد شما پیدا می‌کنید که اسمشان مؤمن است، لکن باطنشان از هر کافری، کافرتر است، اما اینجا مراد آنها نیستند، بلکه در این آیه یا همه‌ی آیات، یا بیشتر آیات قرآنی که در آنها اسم کفار هست منکرین دین مورد نظرند، یعنی آنهایی که با اصل دین مقابله کردند. مثل اینکه در قرآن می‌گوید: «یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین»(۳) با کفار و منافقین مبارزه کن. در اینجا مؤمنین ضعیف‌الایمان نیستند. یعنی یکی از مراتب کفر هم بر او صدق کند این را نمی‌گوید مبارزه کن، بلکه می‌گوید هدایتش کن. اصلاحش کن، لذا اینجا مراد همان کفاری هستند که مقابل اسلام موضع‌گیری داشتند. بنابراین: نه در این آیه و نه در آیات دیگری که در آنها از کفر سخن رفته غالباً (اینکه نمی‌گوییم عموماً، چون یک استقراء تام و تمامی نکردم) تا آن جایی که در ذهنم هست. مراد همین معنایی است که ما بیان کردیم. ب- ‌تفاوت کفر و شرک در قرآن چیست؟ جواب اینست که: شرک یک مسلک و یک عقیده است، یعنی دو خدایی و چند خدایی، یک دین و یک آئین و یک نوع اعتقاد است مثلاً: فرض بفرمائید سه خدایی. بعضی منکرند و می‌گویند زرتشتی‌ها موحد بودند، اما به هر حال در دورانی ازتاریخ، بلاشک زرتشتی‌ها دو خدایی بودند و لو اصلش هم یک خدایی و توحیدی باشد یا سه خدایی یا چندین خدایی که امروز در هندوستان و برخی از جوامع عقب افتاده‌ی آفریقایی در بین قبایل قدیمشان که بت پرستند. در هند بت‌خانه‌های متعددی را بنده دیده‌ام. خداهای مختلف با شکل‌های مختلف در یک بتخانه هستند. وقتی از یک خیابان به خیابان دیگری می‌روید می‌بینید جند نوع بت‌خانه هست که وقتی وارد آنها می‌شوید می‌روید بالا باز چند نوع از خدا که هر کدام از آنها یک اسمی دارند، یا مثل خدایان اساطیر یونانی و رومی قدیم الهه‌ی عشق، الهه‌ی طوفان، الهه‌ی باران، الهه‌ی آتش که افسانه‌های عجیب و غریبی هم دارند، که آن نمایشنامه‌نویس قدیمی یونانی به نام سفک که قبل از میلاد بوده. مثلاً: درباره‌ی خدایان و جنگهای اینها و دعواهای اینها چیزهایی نوشته اینها مسلک است. یعنی هر دین شرک‌آلودی یک مسلک است. اما کفر یک معنای وسیعتری از همه‌ی اینها دارد، یعنی کافر ممکن است مشرک باشد (دو خدایی، سه خدایی باشد) ممکن هم هست اصلاً به خدایی اعتقاد نداشته باشد مثل مادیین، ملحدین، دهریین، اینها هم کافرند و به هیچ خدایی معتقد نیستند. به معنای انکار کننده‌ی راه حق و آئین درست است، اما مشرک عبارت استاز آن آئین خاص که مثلاً: دو خدایی یا سه خدایی و از این قبیل است.۱۳۷۰/۰۸/۱۵ کانال 🌼 @hashtagden🌸