eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
218 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و نهم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 رهروان امام خمینی ره :جمعی از دوستان خیلی ساده و با اخلاص ميخواند. سوز درونی او در صدایش تأثیر گذاشته بود. رفته‌رفته در مداحی مسلط شد. بیشتر ادعیه و زیارتها را در همان دوران جنگ حفظ کرد. وقتی به مرخصی ميآمد به همراه دوستان رزمنده به منازل شهدا ميرفت. با قرائت دعای توسل و کمیل، یاد رفقای خود را زنده نگه ميداشت. با پایان جنگ این روند ادامه داشت. کم‌کم جمعیت هیئت زیاد شد. پس از ارتحال ملکوتی امام; به همراه دوستان مسجد جامع، هیئت رهروان امام; را راه‌اندازی کردند. منازل شهدا کفاف جمعیت شرکت‌کننده را نميداد. بنابراين بیت الزهرا س در محله ششصد دستگاه محل تشکیل جلسات هیئت شد. مدتی بعد هم، محل ساختمان فعلی هیئت در روبه‌روی امامزاده یحیی انتخاب و خریداری شد. ٭٭٭ سید یکی از مداحان خوش صدا و با اخلاص بود که مردم بسیار به او علاقه داشتند. خیلیها سید را از مداحی در بیت الزهراس ميشناختند. یک بار به طور اتفاقی پشت سرش به سمت هیئت ميرفتم. متوجه شدم از مسیر مستقیمی که به بیت الزهراس ميرسيد، حرکت نميکند! دائم از کوچه پس کوچه‌ها عبور ميکرد. کلاه وکاپشن را روی سرش کشیده بود. سعی ميکرد تا آنجا که ميشد در دید مردم نباشد. برای من عجیب بود. اما ميدانستم سید به اخلاص خیلی اهمیت ميدهد. علاقه‌ای نداشت که مردم او را به هم نشان بدهند و بگویند ... ٭٭٭ رفتم هیئت رهروان امام; تا بلکه ... مجلس خیلی با حال و با صفایی بود. اما آنچه ميخواستم نشد! بعد از مراسم رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم. ميگفتند نامش سید مجتبی علمدار است. گفتم: »آقا سید من یه سؤال دارم.« جلوتر آمد. گفتم: »من هر هیئتی که ميروم، وقتی روضه ميخوانند و مداحی ميکنند، اصلًا گریه‌ام نميگیرد. چه کارکنم!؟« سید نگاهی به من کرد وگفت: »در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت؟« گفتم: »نه! اصلًا گریه ام نگرفت.« رفت توی فکر. بعد با لحن خاصی گفت: »ميدونی چیه!؟ من گناهانم زیاده. من آلوده ام. برای همین وقتی ميخوانم اشک شما جاری نميشود. سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.« من تعجب کردم. تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آنها پرسیدم، به من ميگفتند: »شما گناهانت زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهان توبه کن .آنوقت گریه ات ميگیرد؟!« البته من ميدانستم که مشکل از خودم است اما شک نداشتم که این کلام آقا سید، اخلاص و درون پاک او را ميرساند. از آنوقت مرتب به هیئت رهروان ميرفتم، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی سید اشک من جاری بود. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
|• بسم الله الرحمن الرحیم •|
|•🌷 شهیدانه 🌷•| تبسم کردی و صبـحم چه زیبا شد دل افروزم خوشا چشمی که صبح او به لبخند #تو وا گردد #صبحتون_شهــدایی🌺 @hekayate_deldadegi
#پست_سیاسی 📸شعارهای هک شده روی موشک‌های شلیک شده سپاه 🔻مرگ بر آمریکا 🔻مرگ بر اسرائیل 🔻مرگ بر آل سعود #گوشمالی_سخت #انتقام_سخت @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی 📸شعارهای هک شده روی موشک‌های شلیک شده سپاه 🔻مرگ بر آمریکا 🔻مرگ بر اسرائیل 🔻مرگ بر آل س
" جزئیات بییشتر از حمله موشکی امروز سپاه " 🔹 حمله موشکی امروز سپاه علیه مقر سرکردگان تروریستهای تکفیری، در پاسخ به حمله تروریستی ۳۱ شهریور اهواز، ساعت ۲ بامداد از کرمانشاه انجام شد. 🔹تعدادی از موشک های بالستیک میان برد ذوالفقار و قیام، به اهداف خود در منطقه البوکمال در شرق فرات (نزدیکی مرز عراق) اصابت کردند. 🔹دقایقی پس از شلیک موشک های سپاه به سمت مقر تروریستهای تکفیری در سوریه، ۷ فروند پهپاد نیز اقدام به بمباران و موشک باران مقرهای تروریستها در این منطقه کردند. 🔹نوع هواپیماهای بدون سرنشین در این عملیات اعلام نشده است. 🔹در این عملیات بخش زیادی از زیرساخت ها و تاسیسات تروریستها از بین رفته است. 🔸تعداد موشک های بالستیک شلیک شده هم ۶ فروند بود. 🔹طی این عملیات که با نام "ضربت محرم" و با رمز مقدس " یا حسین( علیه السّلام)" انجام شد ، تعداد ۶ فروند موشک بالستیک میان برد از پایگاه های موشکی نیروی هوا فضای سپاه در غرب کشور شلیک و تروریست های مزدور و جنایتکار از فاصله ۵۷۰ کیلومتری هدف ضربات مهلک و مرگبار قرار گرفتند. 🔹جمع بندی و رهگیری شواهد و قراين جنایت اخیر اهواز، فرزندان ملت ایران را به مقر تروریست ها در شرق سوریه که توسط آمریکا هدایت و پشتیبانی شده و در راستای اهداف شیطانی تروریسم دولتی کاخ سفید و منافع رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه عمل می کند، رسانید. 🔹 امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح بوده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همراهی و مشارکت سایر نیروهای نظامی ،انتظامی و اطلاعاتی کشور در صیانت از ایران اسلامی و تامین امنیت و آرامش جامعه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و مشت آهنین خود را همچنان مهیای پاسخ قاطع و کوبنده به هر گونه شرارت و شیطنت دشمنان قرار خواهد داد. @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_سوم #دست_خط_شهید_بزرگوار @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_سوم #دست_خط_شهید_بزرگوار @hekayate_deldadegi
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 روای : یکی از دوستان شهید یکی دیگر از دوستان "احمد آقا" در باره ایشان چنین می گویند"زندگی او مانند یک انسان عادی ادامه داشت ،اما اگر مدتی با او رفاقت داشتی ،متوجه می شدی که او یکی از بندگان خالص "درگاه خداست".یک بار برنامه ی بسیج تا ساعت سه بامداد ادامه داشت .بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت ومشغول نماز شب شد.من از دور اورا نگاه می کردم .حالت او تغییر کرده بود.گویی خداوند در مقابلش ایستاده واو مانند یک بنده ضعیف مشغول تکلم با پروردگار است.عبادت عاشقانه ی او بسیار عجیب بود.آنچه که ما از نماز بزرگان شنیده بودیم در وجود "احمد آقا" می دیدیم .قنوت نماز او طولانی شد آن قدر که برای من سوال ایجاد کرد.یعنی چه شده؟!بعد از نماز به سراغش رفتم واز او پرسیدم:احمد آقا تو قنوت نماز چیزی شده بود ؟احمد همیشه در جواب هایش فکر می کرد.برای همین کمی مکث کرد وگفت:نه چیز خاصی نبود.انقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزند. "در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم .نمی دانی چه خبر بود!آنچه که از زیبایی های بهشت وعذاب های جهنم گفته شده همه را دیدم ! "انبیا(علیهم السّلام)" را دیدم که در کنار هم بودند و..." در سال 1391 ،دفترچه ای که 27 سال پس از شهادت "احمد آقا" داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ،بدست آمد که حاوی نکات عجیب با دست خط خود ایشان بود. در قسمتی از خاطرات این دفتر چه چنین ذکر شده است:   "روز چهارشنبه می خواستم وضو بگیرم برای نماز که یک لحظه چشمم به "حضرت (عج)" افتاد...تاریخ 1364 /11/16 پادگان دوکوهه"   و در جایی دیگر این دفتر چه چنین ذکر شده است:   "در روز جمعه در حسینیه ی حاج همت پادگان دوکوهه در مجلس "آقا امام زمان(عج)" گریه زیادی کردم.بعد از توسلات وقتی به خود آمدم دیدم که از همه ی اشکی که ریختم یک قطره اش به زمین نریخته ،گویا ملائک همه را باخود برده بودند."   در یکی از یادگاری های خود در جایی دیگر ذکر می کند: "خدا راشکر،مقام بالایی نزد "ام الائمه حضرت زهرا (سلام الله علیها)" دارم" 📚منبع: سایت سردار خیبر ۱۳۳۴، sardarekheybar1334.blogfa.com @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهیدان ابراهیم هادی و محسن حججی 🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
|•🍃 این قسمت: در محضر علما قسمت اول 🍃•| @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: در محضر علما قسمت اول 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم ۲ : امیر منجر و ... 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 در محضر علما بارها افراد به ظاهر مذهبی را دیده ام که وقتی از خانه خارج میشوند ، تسبیحی در دست دارند و به استعفار مشغول هستند. اما برخی از این جماعت ، فقط استغفار ظاهری دارند و هیچ کاری را به خاطر "خدا" انجام نمیدهند. پای گناه که برسد معلوم‌ نیست چه میکنند ؟ ابراهیم اهل مراقبه و محاسبه بود. از اعمال خود مراقبت میکرد و از خودش حساب میکشید. اما این مسائل در ظاهر زندگی او هیچ نمودی نداشت. یعنی در مقابل دیگران و در کنار دوستان ، بسیاری عادی و ساده ظاهری میشد‌. میگفت ، شوخی میکرد ، میخندید و ... باید با ابراهیم رفت و آم میکردید تا متوجه اخلاص در اعمال و محاسبه و مراقبه او میشدید. این معنویات از پای درس علما و بزرگان و سخنران های هیئت به دست آمده بود. او مرتب به مسجد می رفت و از کلام بزرگان استفاده می نمود. حتی برای مداحی ، باید گفت که "ابراهیم" یک شبه مداح نشد. "او" بارها در محضر افراد پیشکسوت حضور می یافت و از آنها میخواست در نوکری "خاندان اهل بیت (علیهم السّلام)" ،،، "او" را یاری کنند. ادامه دارد ... 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهیدان ابراهیم هادی و محسن حججی 🍃 @Ebrahimhadibot @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهلم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهلم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اهل بیت :جمعی از دوستان شهید در عین علاقه و استفاده از سبکهای سنتی، از شیوه ها و سبکهای نوین مداحی نیز استفاده ميکرد. بارها به تهران آمده و در جلسات حاج منصور و دیگر مداحان شرکت ميکرد. اما مهمترین کاری که سید در میان دوستان باب کرد اخلاص در مداحی بود. او کاری کرد که هم‌اکنون بزرگان و مداحان ده‌ها هیئت، در شهر ولایتمدار ساری و استانهای شمالی کشور خود را شاگردان معنوی سید ميدانند. ٭٭٭ معمولًا در هیئتها برای مداح، صندلی یا چیزی قرار ميدهند تا در بالاترین جای مجلس بنشیند. بعد هم مجلس را آماده ميکنند. موقع شروع مجلس یک نفر با ذکر صلوات، ورود مداح را خبر ميدهد و ... اما سید اصلًا در قید و بند این برنامه‌ها نبود. همان پایین مجلس مينشست. ميگفت چراغها را خاموش کنند. بعد شروع ميکرد به مداحی. اخلاص عجیبی در کارهایش موج ميزد. یک بار برنامه‌هایی که برای آماده‌سازی مراسم در بیت الزهرا س داشتیم کمی عقب افتاد. یک سری از کارهای تدارکاتی باقی مانده بود. سید مثل همیشه مشغول کار شد. نصب پارچه‌ها و لامپ و ... همزمان هم مردم دسته دسته وارد بیت الزهراس ميشدند. وقتی مراسم تمام شد یک نفر از من پرسید: »ما آخر مداح را ندیدم. چقدر با سوز و حال ميخواند. راستی مداح هیئت کی بود!؟« سید را به او نشان دادم. خیلی تعجب کرد! باورش نميشد همان کسی که قبل از مراسم مشغول بستن لامپ و ... بود مداح هم باشد. خیلیها تصورشان از مداح چیز دیگری بود. اما سید باورهای ما را تغییر داد. ٭٭٭ به یکی از دوستان صمیمی او، که از ذاکران اهل بیت: است، گفته بود: »هر وقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمده اند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن! زیرا ُعجب و غرور انسان را نابود ميکند.« بارها دیده بودم بعد از اتمام کار هیئت، ظرفها را ميشست. ميگفت: »افتخارم این است که خادم عزاداران امام حسین علیه السلام باشم.« از دیگر برنامه‌های او دعای کمیل سید در مسجد جامع ساری بود. دعای ندبه او نیز کانون انسان سازی بود. همیشه بعد از برنامه دعای ندبه به همراه دوستان مشغول فوتبال ميشد. این دوستی و ایجاد علاقه باعث جذب بیشتر جوانان به مجالس اهل بیت ميشد. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
🌷🍃 سومین سالگرد #قمری شهادت شهید روح‌الله قربانی گرامی باد... @shahid_roohollah_ghorbani @hekayate_deldadegi #صلواتی_عنایت_کنین_لطفا #شبتون_شهدایی 🌙
پرواز تنها به داشتن دو بال نیست بلکه به #دلی آسمانی است که بیکران را در خود می گنجاند، آسمانی که قلمرو کبوترانیست به جنس #وفاداری. #ظهرتون_شهدایی @hekayate_deldadegi
مےگوینـد “ سیاســے نیستیــم ”. سیاسـے نیستـے یعنـے ...👇 چیــزے ڪہ ارزش داشت "حسیـــن (علیه السّلام)" برایـش ڪشتہ شـود پیــش مــن دو هــزار ارزش نـــدارد . @alaahasannajme @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_چهارم #نامه @shahid_AhmadAli @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_چهارم #نامه @shahid_AhmadAli @hekayate_deldadegi
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🍃 شهید احمدعلی نیری 🍃 ✨در نامه ای که از جبهه برای یکی از دوستانش نوشته بودآورده: ✨"امام صادق(علیه السّلام)"فرمودند:در توصیه های شیطان به یارانش آمده است که سه خصلت در بنی آدم بگذارید تا من خیالم راحت شود. ✨کارهای پر معصیت را نزد آن ها کوچک جلوه دهید. ✨کارهای پسندیده و خوب را نزد آن ها سخت (و بزرگ)جلوه دهید (تا انجام ندهند) ✨تکبر و خود پسندی را نزد آن ها به وجود آورید. برادران محترم نکند "خدای نکرده" در این سه دام شیطان که در آن غوطه ور هستیم بیشتر آلوده شویم. مومن واقعی اگر یک معصیتی انجام دهد،سنگینی آن را مانند کوه احد بر روی شانه اش حس میکند.اما منافق اگر معصیتی انجام دهد ،مانند کسی است که مگسی را از روی صورتش بلند کند . 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 🌼 کتاب عارفانه ها 🌼 @shahid_AhmadAli در ایتا @hekayate_deldadegi 🍃 کانال شهیدان ابراهیم هادی و محسن حججی 🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: زورخانه 🍃•| @Alamdarkomeil @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 # برشی از کتاب سلام بر ابراهیم منبع: @Alamdarkomeil 📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 ‌‌ اوایل دوران دبیرستان بود که با ورزش باستانی آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن می رفت. حاج حسن توکل معروف به حاج حسن نجار، عارفی وارسته بود. او زورخانه ای نزدیک دبیرستان ابوریحان داشت. ابراهیم هم یکی از ورزشکاران این محیط ورزشی ومعنوی شد. حاج حسن، را با یک یا چند آیه قرآن شروع می کرد. سپس حدیثی می گفتو ترجمه می کرد. بیشترشبها، ابراهیم را می فرستاد وسط گود، او هم در یک دور ورزش، معمولا یک قرآن ویا اشعاری در مورد اهل بیت می خواند وبه این ترتیب به مرشد هم کمک می کرد. از جمله کارهای مهم در این مجموعه این بود که، هر زمان ورزش بچه ها به اذان مغرب می رسید، بچه ها ورزش را قطع می کردند و داخل همان گود زورخانه، پشت سر حاج حسن نماز جماعت می خواندند. به این ترتیب حاج حسن در آن اوضاع قبل از انقلاب درس واخلاق رادر کنار ورزش به جوان ها می آموخت. 📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃 @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و یکم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و یکم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 :دوستان سید برای جذب جوانترها به هیئت خیلی تلاش ميکرد. اگر یک جوان برای اولین بار به هیئت ميآمد، سعی ميکرد او را بیشتر از بقیه تحویل بگیرد. با آنها ميرفت فوتبال و ... با جوانترها رفیق ميشد و به این طریق آنها را با امام حسین ع آشنا ميکرد. یک بار سید را بر خلاف همیشه با لباسی غیر متعارف دیدم! او بیشتر مواقع تیپ و ظاهر بچه‌های جنگ را حفظ ميکرد. نعلین ميپوشید و شلوار شش جیب داشت. اما آن روز شلوار کتان و شیک پوشیده بود! البته از شلوارهای گشاد و ساده بود. اما از کسی مثل سید بعید بود. جلو رفتم و گفتم: »آقا سید، شما؟«! بعد به شلواری که پوشیده بود اشاره کردم. سیدگفت: »به نظر تو از لحاظ شرعی اشکال داره؟« گفتم: »نه،گشاده، هیچ مارک و علامتی هم نداره. اما برای شما خوب نیست.« گفت: »ميدونم، اما امروز رفته بودم با یه سری از جوونها فوتبال بازی کنم. بعد هم باهاشون صحبت کردم و دعوتشون کردم به هیئت.« بعد ادامه داد: »وقتی با تیپ و ظاهری مثل خودشون با اونها حرف ميزنی بیشتر حرفت رو قبول ميکنند.« ٭٭٭ آمده بود جلوی درب بیت الزهراس .ميخواست سید را ببیند. صدایش کردم. آمد جلوی درب و گفت: »بفرمایید!؟« آن خانم گفت: »من رو ميشناسید؟!« سید هر وقت ميخواست با خانمی صحبت کند سرش را بالا نميآورد. آن روز هم همین طور. سرش پایین بود و گفت: »خیر.« گفت: »دو تا پسر دارم که ظاهرًا چند وقته با شما آشنا شدند. دوقلو هستند و هفده سال سن دارند.« سید گفت: »بله، بله، حال شما خوبه؟« آن مادر ضمن تشکر گفت: »من باید مطلبی رو بگم. امیدوارم من رو ببخشید.« بعد ادامه داد: »خانواده ما هیچ کدام اهل مذهب و دین و ... نیستند. مدتی پیش بچه‌های من موقع فوتبال با شما آشنا شدند. توی خانه هم از شما زیاد تعریف ميکردند. من فکر کردم شما مربی فوتبال و ... هستید. من چند وقتیه که ميبینم رفتار و اخلاق بچه‌های من تغییر کرده! روزبه‌روز برخورد بچه ها، با من و پدرشان بهتر از قبل ميشد. مدتی بود که ميدیدم این بچه‌ها توی اتاقشون هستند و کمتر پیش ما ميآیند. یک روز از لای در مشاهده کردم که دوتایی دارند نماز ميخونن. خیلی تعجب کردم. خیلی هم شرمنده شدم که بچه‌های من از من خداشناس تر شدند.« مدتی رفتار و اخلاق پسرها رو زیر نظر داشتم. تا اینکه فهمیدم بعضی از روزها به مکانی ميروند و آخر شب برميگردند. فکر کردم باشگاه ميرن. وقتی برميگشتند چشمهایشان کبود بود. معلوم بود که خیلی گریه کرده‌اند! ناراحت بودم. گفتم شاید کسی اونها رو اذیت ميکنه. برای همین چادر خانم همسایه را قرض گرفتم و امروز آنها را تعقیب کردم. فهمیدم که به اینجا آمده‌اند ؛ به بیت الزهراس از همسایه ها پرسیدم:”اینجا كجاست؟!“ گفتند: ”حسینیه است. جوانها ميآیند و سخنرانی و مداحی دارند. مسئول اینجا هم نامش آقا سید علمدار است“. من هم نام شما را شنیده بودم. برای همین اینجا ماندم و تا آخر هیئت را گوش کردم. مطمئن شدم خدا دست بچه‌های من رو گرفته. برای همین اومدم از شما تشکر کنم و بگم بیشتر مراقب بچه‌های من باشید.« همان موقع دوقلوها از در بیرون آمدند. با تعجب مادرشان را دیدند که با سید در حال صحبت است. سید جلو رفت و دست انداخت گردن هر دوی آنها و گفت: »حاج خانم، بچه‌های شما عالی اند. اینها معلم اخلاق من هستند. خدا اینها رو خیلی دوست داره. ما هم که کارهای نیستیم. این بچه‌ها باید ما رو یاری کنند.« چند روز بعد دوباره همین مادر را دیدم. آمده بود تا سید را ببیند. سید جلوی در آمد. مادر، یک دسته اسکناس که داخل پاکت بود به سید داد و گفت: »کل پس‌انداز من همین سی هزار تومن هست که آوردم برای بیت الزهراس .من هرچه دارم از شما دارم. شما هم هر طور ميدانید خرج کنید.« سید تشکر کرد و مبلغ را به مسئول مالی هیئت تحویل داد. این دو نفر بعدها از بهترین نیروهای هیئتی شدند. 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
#دعا_بخوان اے شھید براے عاقبت بخیرے من تویے ڪہ ، #ختم_بہ_خیر شد عاقبتت....🌷 #صبحتون_منور_به_نگاه_"اما_ زمان_(عج)" @hekayate_deldadegi
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و دوم
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_چهل و دوم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 :جانباز سرافراز سید مصطفی علمدار سید اعتقاد عجیبی به ائمه: داشت. به این خاندان عشق ميورزید. مداحی که ميکرد برای احتیاج مادی نبود. در ازاي مداحی کردن مبلغ یا به قولی پاکت نميگرفت. از وضعیت مالی او آگاه بودم. حقوقی که از سپاه ميگرفت کافی نبود. از آن پول، هم باید اجاره منزل را ميداد و هم امورات خانواده را ميگرداند. البته من سید را ميشناختم. ميدانستم که از آن حقوق بخشی را نیز انفاق ميکند. ولی با این حال از مداحی کردن هدیه و یا پولی نميگرفت. یک بار او را برای مداحی دعوت کردند. سید هم قبول کرد. آن روز با ماشین او را رساندم. در راه به شوخی گفتم: »راستی سید مداحی ميکنی، پاکت هم ميگیری؟« گفت: »من برای چیز دیگری ميخوانم. من هیچ چیز را با خانم حضرت زهرا س عوض نميکنم.« سید اعتقاد قلبی داشت. ميگفت: »من اگر برای مداحی پول بگیرم، دیگر نميتوانم در حضور مادرم حضرت زهرا س بگویم که من خالصانه برای شما مداحی کردم؛ چون ایشان ميتوانند بگویند که اُجرت مداحیات را گرفته ای.« هر سال 28 ماه صفر با بچه‌های هیئت رهروان امام; راهی سفر مشهد ميشدیم. در حرم هماهنگ کردیم تا سيد در گوشه‌ای از صحن مداحی کند. از همه استانها ميآمدند. سید را همه ميشناختند. یک بار بعد از عزاداری خانمی با لهجة آذری آمد و مقداری پول از کیفش درآورد و به سید داد و گفت: »آقا سید این پول را بگیر و برای خودت خرج کن.« آن خانم خیلی اصرار ميکرد. با خودم گفتم: »سید و این حرفها! تا حالا ندیده بودم سید مداحی کند و پول بگیرد. او یک ریال هم برای خودش نميگرفت.« سید برای آنکه آن زن ناراحت نشود پول را گرفت! بعد هم به من داد و گفت: »برای هیئت خرج کنم.« به سید گفتم: »آن خانم چند بار تأکید کرد که این پول برای شماست و خرج خودتان کنید.« بعد گفتم: »من این پول را نميگیرم. بالاخره آن روز توانستم راضی اش کنم که پول را برای خودش خرج کند. اما بعدها فهمیدم که سید آن مبلغ را خرج بیت الزهرا س کرده.« سینا خواهرزاده سید بود. بچه خردسالی بود که به همراه سید مداحی ميکرد. در روزهای آخری که سید در بیمارستان بستری بود دربارة او توصیه کرد. گفته بود: »بعد از من مداحی اهل بیت: را ادامه دهد اما نه برای پول.« سید اگر برای هیئت، مداح هم ميآورد با او شرط ميکرد که پول نگیرد. یک بار مرحوم آقاسی را به هیئت رهروان دعوت کرد. ایشان هم با آن شعرهای پرشور خود مجلس را عاشورایی کرد. بعد از اتمام جلسه، سید برای او یک جفت کفش خرید و به ایشان تقدیم کرد. مرحوم آقاسی هر کاری کردند که پولش را حساب کند، سید اجازه نداد و گفت: »این کفشها را به عنوان هدیه برای شما گرفتیم 👈صلوات 🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃 ✨@hekayate_deldadegi
📣📣📣 توجه از بین خانومای گرامی اگر کسی هست که ادمین فعال بشه به آیدی زیر مراجعه کنه‌ ممنون میشم. ارتباط با ادمین @Moontazer313 👈باذکر صلوات
دست و دلم به شعر نمی رفت مدتی عکس تو را کنار قلمدان گذاشتم.... #صبحتون_شهدایی 🆔 @hekayate_deldadegi
#پست_سیاسی لیست 170 شرکت‌ و اشخاصی که در فهرست تحریمی SDN وزارت خزانه داری آمریکا وجود دارند و ملاک عمل #FATF هست. حاج قاسم و سپاه فقط 2مورد از این لیستند. @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی لیست 170 شرکت‌ و اشخاصی که در فهرست تحریمی SDN وزارت خزانه داری آمریکا وجود دارند و ملا
🔴ماجرای من رو به یاد خُمر و میسر میندازه... اونجایی که "خداوندمتعال" درباره قمار و شراب اینگونه میفرماید👇  يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا... " سوره بقره آیه ۲۱۹ " 🔹 همین که بدی هاش به خوبی هاش می چربه، حرامه! آری می‌شود را به قمار تشبیه کرد قماری که انتهایش بیچارگی و بدبختی فردی است که مجبور است در پازل رقیب بازی کنید آقای نماینده یعنی اینقدر فهمش دشواره برات؟!🤔 @hekayate_deldadegi 🍃کانال شهیدان هادی و حججی🍃
ظهر است و چه دعایی زیباتر از صلوات.... به رسم یک #قرار روزانه 5صلوات جهت تعجیل در امر فرج و ظهور "ان شاءالله" 🌹به نیت شهید_محسن_حججی و #شهید_ابراهیم_هادی🌹 🆔 @hekayate_deldadegi
🍃 شهید بزرگوار احمدعلی نَیِّری 🍃 #قسمت_پنجم #نمازهای_معراجی @shahid_AhmadAli @hekayate_deldadegi