°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🕊🌷🕊🌷🕊 #از_شهدا_الگو_بگیریم0⃣6⃣ #زندگی_به_سبک_شهدا🌷 #دیدار_به_قیامت...💔 🌷مدتی بـود که #حسـن مـثل ه
╲\ ╭``┓
╭``🦋``╯
┗``╯ \╲
#از_شهدا_الگو_بگیریم1⃣6⃣
#زندگی_به_سبک_شهدا
وقتے که #شهید شُد #بدنش
تڪہ تڪه شد •••🏹
آرۍتڪه های بدنش را داد
که #چآدر خاکے #مادر
تڪه تڪه نشود|✖️|
همیشھ میگُفٺ:
از #خواهرانـ🥀
میخواهم که #حجابشان را مثݪـ
#حضرٺ زهرا رعایٺ ڪنند🧕🏻
نہ مثݪـ #حجآب های امروزیــ🍂
چون این #حجآب ها #بوے زهرا نمیدهـند...🎈
{ #طلبهشهیدمحمدهادیذوالفقاری }
#وصیت_نامه_شهید
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
╲\ ╭``┓ ╭``🦋``╯ ┗``╯ \╲ #از_شهدا_الگو_بگیریم1⃣6⃣ #زندگی_به_سبک_شهدا وقتے
#از_شهدا_الگو_بگیریم2⃣6⃣
#زندگی به سبک شهدا. #تقرب به خدا. دو ❤️ شده بودم از طرفی پیشنهاد 💍 ازدواج نصرالله ذهنم را ارام نمیگذاشت واز طرفی عدم اشنایی کافی با او. 🌺 #پاسخ دادن را برایم سخت کرده بود. 🌺 #تا اینکه یکی از استادانم دربارهاش با من 🎼 کرد وهمان صحبتها ارامش را به قلبم هدیه کرد. 🌺 #استادم گفت:اقای شیخ بهایی از نظر ایمان خیلی 💪 است وبه خدا نزدیک. 🌺 # به نماز شب ومستحبات هم توجه خاصی دارد. 🌺 # اگر می خواهی به خدا تقرب پیدا کنی درخواستش را بی جواب نگذار. 🌺 #با این حرفها دیگر مشکلی برای پاسخ دادن نداشتم🌺
#شهید نصرالله بهایی. #دونیمه سیب (مجموعه خاطرات وازدواج شهدا)
#پیامبر اکرم (ص) #برشما باد که🧕 باایمان انتخاب کنید🌺 # ❤️(دل) #🎼(صحبت) #💪(قوی) #🧕(همسر) #💍(ازدواج )
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙صوت ماندگار | شهیدهمت: تکلیف امروز ما چیست؟
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۶۴ ✍ پیام این شهید را به همهی بچه هیأتیها برسانید #متن_خاطره یکی از مداح
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۶۵
🌸 چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند
#چله_نشینی #زیارت_عاشورا #شهادت
#آرزو #دعا #ناامیدنشدن
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مربع 👆خاکریز خاطرات ۶۵ 🌸 چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند #چله_نشینی #زیارت_عاشور
#طرح_مستطیل
👆خاکریز خاطرات ۶۵
🌸 چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند
#چله_نشینی #زیارت_عاشورا #شهادت
#آرزو #دعا #ناامیدنشدن
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#طرح_مستطیل 👆خاکریز خاطرات ۶۵ 🌸 چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند #چله_نشینی #زیارت_عا
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۶۵
✍ چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند
#متن_خاطره
یکی از بچههایِ باصفایِ گردانِ ما هر روز بعد از نمازِ صبح زیارت عاشورا میخواند. نیتاش هم این بود که خدا دعاش رو مستجاب کنه و شهید بشه. می گفت: نذرکردم چهل روز زیارت عاشورا بخونم تا شهید بشم، اگه توی چهل روزِ اول شهید نشدم ، دوباره میخونم ؛ اونقدر چلّه میگیرم تا شهید بشم ... روز چهلم دعاش مستجاب شد و کار فیصله پیدا کرد. شهید شد و کار به چلّهی دوم هم نرسید...
📚منبع: کتاب سرزمین مقدس ، صفحه 120
#چله_نشینی #زیارت_عاشورا #شهادت
#آرزو #دعا #ناامیدنشدن
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت ششم #کرامات_و_معجزات_شهدا ما رو بردن یه مدرسه. من شروع کردم به داد و بیداد که منو چرا آوردید
🌹قسمت هفتم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
🌊یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی، جاده ای که گذر کردیم میان نخلستان های خییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن
👌خودشون میگفتن پل که روش راه میرید #شهید_حسن_باقری طراحی اصلیش بود.
😕شهید هههه. خودشون مسخره کردن با خودم زمزمه کردم ترلان تو چرا اینجایی؟ نه فکرت، نه پوششت، نه خانوادت مثل اینا نیست چرا اومدی؟
تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم. تو نخلستان میدویدم و گریه میکردم.
🌴انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد، یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود
🏃بلند شدم و شروع کردم به دویدن. به لب جاده خاکی که رسیدم دیدم گریه های بی دلیل و با دلیلم تمام آرایشمو شسته و از بین برده. تا رسیدم لب جاده کاروان رو دیدم.
🍃تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود ما هم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار.
🔹از لوازم آرایش، دمپایی، عروسک، کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم غافل از اینکه امشب چه خواهد شد...
بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶ #شهید_گمنام میزبانمون هستن...
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
🌹قسمت هفتم #کرامات_و_معجزات_شهدا 🌊یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی، جاده ای که گذر کردیم میان نخلستان
🌹قسمت هشتم
#کرامات_و_معجزات_شهدا
👤آقای محمدی راوی اتوبوسمون با خواهرش اومده بود. تو اتوبوس که داشتیم میرفتیم معراج مداحی بابای مفقود الاثر بابای زخمی گذاشتن دیدم میخواست خواهرشو آروم کنه اما نمیتونست.
🍃🌸رسیدیم معراج
😕وای خدایا این خل و چلا چرا دست بردار نیستن، من دیگه اعصابم نمیکشه. پاشدم دست دوستمو گرفتم گفتم بریم بیرون اعصاب این امل بازیا را ندارم. یک دفعه پسره محمدی جلوم سبز شد
+خانم معروفی کجا تشریف میبرید؟
-من اعصابم به این امل بازی ها نمیکشه 😡
+خواهر من ببین تو این دو روزه هر توهینی خواستی کردی اما حق نداری به شهدا توهین کنید.
😁-شهید!!!! چهارتا استخوان که معلوم نیست مال کی و مال چیه؟
😡+تو رو به امام زمان بفهمید چی میگ
-برو بابا
😔تا اومد جواب منو بده یکی از دخترا با وحشت صداش کرد :
آقای محمدی، آقای محمدی؛ زینب غش کرد
+یا امام حسین، خانم قنبری تو رو خدا بلندش کنین با چندتا خواهرا بیاریدش بیرون
بچه ها دورش حلقه زدن آب میپاشیدن رو صورتش.
😔😔وقتی به هوش اومد متوجه شدم زینب متولد ۶۷ هست سه ماه بعد از تولدش پدرش مفقودالاثر میشه.
عجب آدمایی بودن رفتند و مردن بدون فکر کردن به زن و بچشون. ‼️
ادامه دارد...
✅اسم های موجود در این مجموعه مستعار است.اما روایت #واقعی هست
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
#در_آرزوی_نگاهی_نو👌👌
وقتی اتوبوس در ایستگاه ایستاد پدر با فرزندانش سوار اتوبوس شد. بچهها سر و صـدای زیادی راه انداختـه بودند و مسافرها هم کلافه و عصبانی بودند و حرص می خوردند.😬😬😬
یکی از همسفران به پدر گفت چرا بچه ها اینقدر #شلوغ می کنند . پدر گفت این بچه ها یک ساعته که مادرشان را از دست داده اند و خبر ندارند ، من به بچه ها گفتم اونها رو به پارک می برم.😢😰
بعد از شنیدن حرف های پدر همه آرام شدند وسعی کردند به نوعی #کودکان را شاد کنند😮
در مکان دیگری: فردی وارد شهری شد و برای نماز به مسجد رفت ناگهان دید که #مکبر در حالت دراز کش است در بین نماز بسیار عصبانی شد وقتی نماز تمام شـد دید که مکبر خـودش را روی زمین می کـشد. 😥😥
آری آن مکبر فلـج بود. عزیزان من سریع قضاوت نکنیم☹️😟😔🙄
📚 نکته های ناب کـوتاه
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
💓🍼💓🍼💓🍼💓🍼💓 #تمثیل هاے خدایے7⃣7⃣ 🍼مثل شیر مادر 👼شیر مادر براي بچه تا یک زمانی سودمند است و زمینه ي
🔴🔴🔴🏴🔴🔴🔴
#تمثیل هاے خدایے8⃣7⃣
⚡️تا حالا قایق 🚣 سواری رفتین⁉️
زمانی که تو قایق هستین، و با امواج دریا روبرو شده باشین.
🗯 همش یه ترسی دارین که، نکنه تو
دریا غرق بشم،🌊
⬅️ و به قایق و پارو محکم تکیه می کنید. ♨️
و وقتی که سوار کِشتی ⛴ شده باشین،
یکم دلتون قرص هست که تو تلاطم دریا ملوان کنترل کِشتی دستش هست ⚓️....
💭 و هنگامی که تو دنیا 🌍 به مشکل بر
می خورید از اطرافیان کمک میخواید 🆘
↩️ در صورتی که همه جا خداوند مراقب ما بوده✅
🔴 و ما ندانسته به نیروی دیگه ای متوسل شدیم ❌
🔹🔹🔷🔹🔹
💠 در سوره ی مبارکِ بقره آیه ی «115» آمده:
[وَ لِلّهِ ألمَشْرِقُ وَألمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَّلَّوا فَثَّمَّ وَجْهُ اللَّهِ إنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِیمٌ]
✨ «مشرق و مغرب از آن خداست پس هر جای که رو کنید، همان جا رو به خداست خدا فراخ رحمت و داناست»
🏴🏴🏴🏴🏴
#درمحضرقرآن
رسانه باشید و نشردهید📢
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f
°•|ـشَہید مُحَمَّد اِبْراهیمِ هِمَّتـ|•°
#شهیدهمت به روایت همسرش3 #قسمت_شصتویکم شبی، حدود دو نصف شب، در خانه را زدند.با ترس و لرز رفتم گفتم
#شهیدهمت به روایت همسرش3
#قسمت_شصتودوم
#ابراهیم با آن همه مرارتی که می کشید باید از من طلبکار می بود، که من دارم برای تو و بقیه این سختی ها را تحمل می کنم☹️، ولی همیشه با شرمندگی می آمد خانه. به خودش سختی می داد تا نبیند من یا پسرهاش سختی می بینیم.😢 بارها شد ما مریض شدیم و #ابراهیم آمد نشست بالای سرمان گریه کرد که«چرا شما مریض شده اید؟ تقصیر من ست حتماً که هیچ وقت پیشتان نیستم نمی توانید بروید دکتر.»😞
اشک ها می ریخت این مرد، که گاهی مرا به خنده می انداخت.😃
می گفتم «اگر با این مریضی ها نمیریم تو بالاخره ما را می کشی با این گریه هات.»😕
می گفت «چرا؟»
می گفتم «یک جوری گریه میکنی که آدم خجالت می کشد زنده بماند.😢😃
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
ادامه دارد ....
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f