📌قسمت چهارده
🔸با بچههای #هپکو در مسیر تشییع بودیم. از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان به صحنه آمده بودند؛ خیلیها هم با خانواده. مادرهایی که کالسکه بهدست در جمعیت حرکت میکردند، کم نبودند.
🔸دیدن این آدمها و ثبت تصاویرشان، گفتنیهای زیادی داشت که در قاب دوربین و فرصت کوتاه گفتوگوی ما جا نمیگرفت.
ما هم در جمعیت، شعار میدادیم و همقدم مردم شده بویم. در این بین، دخترکی با لباس و روسری صورتی، توجهم را جلب کرد.چشمهای پاکش میدرخشید و عکس #شهید #رئیسی در دستش بود.
🔸جلو رفتم و خواستم خودش را معرفی و برایمان صحبت کند:
من هلما ایزدی؛ اهل قم هستم. بعد از شنیدن خبر سقوط بالگرد، تسبیح دستم گرفتم و دعا کردم که آقای رئیسی پیدا شود.
حس و حال بدی داشتم، وقتی گفتند شهید شده که دیگر حالم بدتر هم شد. وقتی اسم آقای رئیسی میآید یاد #مهربانی و #مردمداری اش میفتم. به عشق رهبر و آقای رئیسی برای تشیع آمدهام.
ادامه دارد...
ای مالک! #مهربانی به مردم و دوستداشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز.
ای مالک! ستون دین و انبوهی مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، عامه #مردم هستند، پس، باید توجه تو به آنان بیشتر و میل تو به ایشان افزونتر باشد.
📝نامه حضرت امیر به مالکاشتر
#شهید_جمهور
#شهید_رئیسی
#هپکو_اراک
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌مادر است دیگر
🔸روستای فارسیجان خوش آب و هواست. مسجدش هم بهنسبت، حیاط بزرگ و سرسبزی دارد. خانمهایی که لباس مشکی پوشیدهاند، مدام این طرف و آن طرف، دنبال کاری میروند. صدای واحسینا واحسینای مداح از داخل مسجد شنیده میشود.
🔸به پیرزنی که با چادر مشکیاش رو گرفته، نزدیک میشوم تا با او صحبت کنم. میگوید: تو مسجد برا آقا #رئیسی مراسم گرفتیم.براش صلوات میفرستیم و فاتحه میخونیم. خدا رحمتش کنه؛ روحش شاد.
🔸خونه کار داشتم ولی باید میومدم. هرکس تو راه خدا #شهید بشه، برام مثل بچه پسر میشه. خدا اونی رو شهید میکنه که برای خود خدا کار کنه. کاشکی منم شهید بشم... .
🔸از روز حادثه میپرسم. میگوید: اون روزی که این اتفاق افتاد، من و حاجی تا صبح ناراحت بودیم و نخوابیدیم. زیارت عاشورا خوندیم، امنیجیب خوندیم. دعا کردیم که خدایا به حق محمدوآلمحمد همشون سالم باشن.
🔸تا صبح رادیو بالای سر من و حاجی روشن بود. ساعت حدود هشت صبح دخترم از تهران زنگ زد که مادر! آقای #رئیسی به رحمت خدا رفت.
🔸حاجی که تا شنید، انگار داشت منفجر میشد. بهش گفتم انقدر خودتو اذیت نکن. اونم رفته پیش خدا، رفته پیش امامرضا(ع). شب تولد امامرضا(ع) بوده. انقدر اینطوری نکن.
🔸برای انتخابات، بچههام گفتن مادر این خوبه، بهش رأی بده. اونا میشناختنش. بچههام همه باخدان، با ایمانن و خداشناسن. ما هم گفتیم باشه.
🔸از کارهاش خبر داشتیم. تو تلویزیون، میدیدیم که چقدر به #مردم رسیدگی میکنه. چقدر حقوق کارگرها رو زیاد کرد. اونی که بخواد به #دولت و به این #ملت خدمت کنه خوبه. این دفعه هم باید به همچین کسی رأی بدیم.
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌همکاران آستان قدس
🔸صدای مداحی کل خیابان را پر کرده. دستهای از زنان مشکیپوش در خیابان به راه افتاده و عکس #رئیس_جمهور را که با گلهای رنگارنگ و باسلیقه تزئین شده، بالا گرفتهاند. چند نفرشان هم گلدانی از گلهای سفید بهدست دارند.
🔸خانمی که جلوتر از همه ایستاده میگوید: ما خادمیارهای آستان قدس رضوی استان مرکزی هستیم. بهعنوان خادمان آقا علیابنموسیالرضا(ع) به عشق رئیسجمهور #شهیدمون امروز، سینهزنی راه انداختیم. به پاس اینکه ایشون #دلسوز مردم بودن. #خادممردم و آقا بودن؛ همکار ما هم بودن. ما بهعنوان جزءجزء خادمان آقا، اومدیم از ایشون قدردانی کنیم... .
#رئیسی_عزیز
#شهید_خدمت
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
حسینیه هنر اراک
📌قسمت پانزده
🔸لحظهبهلحظه، جمعیت در حال اضافهشدن بود. خیلیها هپکو را میشناختند و میخواستند با شعارش عکس بیندارند. بعد از عکسها مردی را دیدیم که ناراحتی در چهرهاش نمایان بود.از او خواستیم برایمان از حس و حالش صحبت کند. پذیرفت و شروع کرد:
اکبر شاهرخی هستم و از اراک آمدهام. راستش خبر را که از رادیو شنیدیم، هم خودم و هم همۀ همکارانم ناراحت شدیم. نگرانی خاصی داشتیم تا فردا صبح که خبر شهادت رسید.
🔸خبر خیلی سختی بود. آقای #رئیسی و همکارانش واقعاً #خالصانه برای مردم کار کردند. #مردمی بودند و توی #دل_مردم جا داشتند. واقعاً برای #مردم و ملت #ایران و کل #مسلمانان #دلسوز و #کارکن بود. #خدمتگزار واقعی بود. کسی که واقعاً شب و روز نداشت. واسهٔ قشر #کارگر و قشر #مستضعف خیلی کار کرد. واقعًا کارخانهٔ هپکو را آقای #رئیسی نجات داد که الآن هم پرچم آن را داخل جمعیت میبینید.
🔸خبر شهادتش برایم خیلی سخت بود. با خودم گفتم مشهد و تهران که نمیتوانم بروم، حداقل قم را بروم. کمترین وظیفهام این بود که از شهر خودمان بیایم اینجا.
حرفم این است که انشاالله رئیسجمهور بعدی، بتواند راه آقای رئیسی را ادامه دهند.
🔸ما هم تشکر کردیم و به راه خودمان ادامه دادیم.
ادامه دارد... .
🔻ای مالک! از شتابکردن در کارها پیش از رسیدن زمان آنها بپرهیز و نیز، از سستی در انجامدادن کاری که زمان آن فرا رسیده و از لجاجت و اصرار در کاری که سررشتهاش ناپیدا بود و از سستیکردن در کارها، هنگامی که راهرسیدن به هدف باز و روشن است، حذر نمای.
پس هر چیز را به جای خود بنه و هر کار را به هنگامش به انجام رسان.
📝نامه حضرت امیر با مالکاشتر
#شهید_جمهور
#شهید_رئیسی
#هپکو
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌 به قدر یک نقاشی
🔸همسایمون از گروه ندای #تلخاب، شنیده بود. همۀ تلخابیها توی گروهن و هرخبری بشه اونجا میزارن. چند روز پیش همسایه گفت: بالگرد رئیسجمهور آتیش گرفته و سوختن. چند نفر همراه هم داشته.
🔸بابام مدام اخبار را نگاه میکرد. فرداش من رفتم کانون پرورش فکری تلخاب، خانممون از کامپیوتر یه نقاشی چاپ کرد و داد به ما تا رنگ کنیم. توی نقاشی، رئیسجمهور بود با گنبد امام رضا(ع) چون قرار بود مشهد خاکش کنند. منم با ناراحتی نقاشی را رنگ کردم.
🎙️فاطمه تلخابی از تلخاب
#شهید_جمهور
#روایت_مردمی
#شهر_تلخاب
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌 محصولش را ندید
🔸هم کشاورز است و هم مغازۀ کوچکی دارد و کاسبی میکند. میگوید: این وقت سال، ما میریم روستا کشاورزی؛ صبح میریم، شب بر میگردیم. اون شب که از روستا برگشتیم، تازه متوجه خبر شهادت شدیم.
🔸اولش ما هم مثل بقیۀ مردم متأسف شدیم. بالاخره یک اتفاق عمومی بود و به همۀ ما مربوط میشد. بههمینخاطر، عموم مردم رو درگیر کرد. شوکی به کشور وارد شد. مثل وقتی که یک نفر تو خانواده از بین میره و اعضای اون خانواده تا مدتی تو شوک هستن.
🔸حالا اتفاقیه که افتاده. کشور هم که راکد نمیمونه، بالاخره کارها گردش میکنه. کارهای کشور بین همه تقسیم شده. چون بالاخره قانون داریم.ولی خب کار ایشون نیمهکاره موند و به چهار سال نرسید.
🔸یه کشاورز وقتی یه چیزی میکاره زمانی که محصول به دست میاد، تازه نتیجۀ کارشو میبینه. چیزی هم که تو این سه سال اتفاق افتاده رو حالا از این به بعد می تونیم نتیجهاش و ببینیم.
🔸گرونی و مشکلات از اول بوده، حالا هم هست. اینها از دولتهای قبلی روی هم تلنبار شده، به این دولت هم رسیده. دولت این چند سال مشغول جمعکردن خرابکاریهای گذشته بود. خب این هم زمانبره.
🔸خوبیش این بود که آقای #رئیسی، آدم سیاسیبازی نبود. #مردم_داریش خوب بود. بیشتر تو مردم رفتوآمد داشت. #ساده_زیست بود. به فکر #مردم_بیچاره بود...
#شهید_جمهور
#رئیسی_عزیز
#خاطرات_مردمی
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌قسمت شانزده
🔸کمی جلوتر پسر بچهای را دیدم که مثل همه، لباس سیاه پوشیده بود، پوستری از آقای #رئیسی هم در دست داشت. از او خواستیم برایمان کمی صحبت کند. مشتاقانه پذیرفت و شروع کرد: امیرعلی صادقینژاد هستم اهل قم.
وقتی خبر را شنیدم، دعا کردم که سالم باشند. برای من، آدم خیلی مهمی بود. قرار بود برای قم خیلی کارها انجام بدهد.
🔸وقتی گفتند #شهید شده یه کم گریه کردم. بعد گوشههای تلویزیون سیاه شد و تصاویر خیلی زیادی از آقای رئیسی و #حاج_قاسم که شهید شدند را نشان میداد. وقتی تلویزیون، تاریخ مراسم تشیع قم را اعلام کرد من گفتم باید بروم. الآن هم آمدم تا برای آخرین دفعه او را ببینم.
🔸صحبتش که تمام شد، همقدم با جمعیت به جلو حرکت کردیم. از این همه دلدادگی متحیر بودیم. چطور میشود در این همه دل جا شد! مردم منتظر پیکرها بودند. گاهی شعار میدادند و گاهی صدای مداحی به گوش میرسید.
ادامه دارد... .
#شهید_جمهور
#شهید_رئیسی
#هپکو
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
📌 قربان امامرضا(ع)
🔸یک دستۀ عزاداری به سمت امامزاده عبدالله و آمنه خاتون شروع به حرکت کرده بود. مداح با تمام توانش از امامرضا(ع) میخواند. خانمی سنبالا که بهسختی خودش را به جمعیت رسانده بود، جلو آمد و با گریه شروع کرد به حرفزدن: خونهمون کشتارگاهه. از اونجا تندتند، پیاده اومدم تا خودمو برسونم به هیئت.
🔸خیلی گرفتارم. دیروز دادگاه داشتم ولی نتونستم بمونم. انگار داشتم دیوونه میشدم از ناراحتی. هی گریه میکردم. دیگه اصلاً نتونستم حرف بزنم. اونام گفتن، خانم حالت خوب نیست؛ برو بعداً بیا.
🔸اومدم خونه، دخترم گفت چی شده؟ گفتم نمیدونم انگار دارم دیوونه میشم. #رئیس_جمهورو خیلی دوست داشتم؛ چون خادم امامرضا(ع) بود. فدای #امام_رضا(ع) بشم الهی. دفعه قبل با دخترم با هم مشهد بودیم. سالی چندبار حتماً میرم زیارت.
🔸آقای #رئیسی خیلی #مردم رو دوست داشت. خیلی #کشورش رو دوست داشت. خوشحال بودم. راضی بودم ازش از بس به فکر مردم بود. لب آبها، ساحلها رو آزاد کرد. به فکر همه چیز بود. حالا فقط یکسره میزنم به سینهام و گریه میکنم.
#شهید_جمهور
#رئیسی_عزیز
#حسنیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak
حسینیه هنر اراک
📌 یادگاری در ساروق
🔸بیرون بودم که یکی از بچههایم تلفن زد و گفت:« بابا! بزن شبکه خبرو نگاه کن». وقتی نگاه کردم، دیدم شبکۀ خبر زیرنویس کرده که برای #رئیس_جمهور و #همراهانش یک فرود سخت در سفر آذربایجان رخ داده. از آن لحظه، خیلی نگران شدیم و خیلی دعا کردیم.
🔸بهعنوان امام جماعت مسجد حضرت ابوالفضل(ع) در ساروق همه را همراه کردم و باهم داخل مسجد برای ریاست محترم جمهور و همراهانشان دعا کردیم. آن شب ما از ناراحتی خوابمان نمیبرد. پای تلویزیون منتظر بودیم تا خبر خوشحال کنندهای بشنویم، اما صبح بود که آن خبر تلخ را شنیدیم و آن اتفاق منجر به شهادت ایشان و همراهانشان شد.
🔸ما همیشه از اخبار، پیگیر کارهای دولت بودیم. در سفر آقای #رئیسی به استان مرکزی، خیلی تلاش کردیم که ایشان، حضوری امامزادگان 72 تن ساروق را زیارت کنند که متأسفانه نشد. راجعبه این امامزادگان ما مکاتباتی با ایشان داشتیم. آقای رئیسی هم اعتباری پانزده میلیاردی برای اماکن مختلف امامزاده تصویب کردند که دو میلیارد آن دریافت و بابت امامزاده هزینه شده.
🔸بنده 25ساله که متولی و مدیر داخلی امامزاده 72تن ساروق هستم. در دولتهای قبل به این شدت، نظر لطف نداشتند درصورتیکه مقام معظم رهبری، بارها گفته بودند که باید به این امامزادهها توجه بشود. زمانی هم که خودشان، سال 82 تشریف آوردند اینجا ما درخواست اعتبار کردیم و با آن توانستیم حسینیهای بسازیم که سه مزار را به یکدیگر وصل کند و الآن این حسینیه، سرپناه زائران است.
🔸آقای #رئیسی یک انسان #مخلص و #خدمتگزار بودند که به خدمت به کشور و نظام، علاقه داشت. باقی دولتها، خیلی اینطور نبودند. این دولت از دولتهای دیگر بسیار متفاوت بود؛ هم از نظر دیپلماسی و هم ازنظر فعالیتهای اقتصادی، اشتغال و ازدواج برای جوانان.
🔸بعضی از مردم، گاهاً بیانصافی میکنند. ما در استان و در #ساروق شاهد کارهایی که کردند هستیم. ایشان #زیرساختهایی را ایجاد کردند و انجام دادند که بعداً خودش را نشان خواهد داد.
#شهید_جمهور
#رئیسی_عزیز
#حسینیه_هنر_اراک
🆔@hoseiniyehonar_arak