eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
323 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زینب همه‌ی رنج و بلا را دیده‌ست در کوچه گریز کربلا را دیده‌ست یک‌روز درِ خانه و روزی خیمه او سوختن فاطمه‌ها را دیده‌ست@hosenih@dobeity_robaey
سوگند به هر کلام زینب، یارب بر ذکر علی الدوام زینب، یارب از کار فرج گره گشایی فرما امشب تو به احترام زینب، یارب@hosenih@dobeity_robaey
کیست زینب همیشه بی همتا نورِ مستورِ عالمِ بالا کیست زینب نفس نفس حیدر کیست زینب تپش تپش زهرا کیست زینب حسینِ پرده نشین کیست زینب حسن به زیرِ کسا کیست زینب کسی چه می‌داند غیر آن پنج آفتاب هُدی کیست زینب تلاطمِ عباس کیست زینب تموّج دریا ذوالفقار علی میانِ نیام  اوجِ نهج‌البلاغه‌ای شیوا کیست زینب فراتر از مریم روشنی بخشِ هاجر و حوّا کیست زینب حجابِ جلوه‌ی غیب صبر اعظم، صلابت عظما قلمم بشکند چه می‌گویم من و اوصافِ زینب کبری؟! من چه گویم که گفت اربابم  حضرت عشق! التماس دعا السلام ای شُکوهِ نام حسین دومین فاطمه، تمامِ حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای پیام‌آور خون شهدا یا زینب با پیامت همه جا کرب و بلا یا زینب ای نماز شب تو برده دل از چار امام ای همه فاطمه هنگام دعا یا زینب خطبۀ تو، سخن خون خدا بر سر نی یک پیام است ولی با دو صدا یا زینب چه بیارم؟ چه بگویم؟ چه بخوانم به ثنات؟ که خدا زینت اَب خوانده تو را یا زینب اگر از اشک شود ملک جهان دریائی نشود حق تو یک قطره ادا یا زینب تا قیامت همه مردان جهان می‌گیرند از تو درس شرف و صبر و رضا یا زینب گوهر اشک تو و خون حسین ابن علی هر دو بخشید به اسلام بقا یا زینب سَر آن سرّ خدا گرچه جدا از تن شد نگهش از تو نگردید جدا یا زینب از قفا چشم تو در مقتل و پیش نگهت شد جدا رأس حسینت ز قفا یا زینب از تو زیبنده بُوَد ذکر "تقبّل منّا" بر سر نعش امام شهدا یا زینب مظهر صبر خدا خواست دهد جان از دست تو شدی از دل او عقده گشا یا زینب سعی تو با سر خونین برادر رفتن مروه گودال و صفا طشت طلا یا زینب در دل محمل خود چون دل خورشید بسوز که هلالت شده انگشت نما یا زینب خطبه‌هایت همه یادآور زهرای بتول سخنانت چو علی روح فزا یا زینب پور مرجانه به تو خنده زد و گفت: گرفت قلبم از قتل حسین تو شفا یا زینب آن ستم پیشه پی پاسخ دندان شکنت شادی‌اش گشت مبدّل به عزا یا زینب دختر وحی کجا؟ كوچه و بازار کجا؟ آیت نور کجا؟ شام کجا؟ یا زینب از تو زیبد که بکوبی به دهان دشمن مشت، با غرّش "یابن الطلّقا" یا زینب پیش چشم تو به لب‌های عزیز زهرا به خدا، چوب زدن نیست روا یا زینب جز تو کی خوانده نماز شب خود بنشسته دل شب گوشۀ ویرانه‌سرا یا زینب ماهِ روی تو چو از جور فلک نیلی شد روی خورشید نشد تیره چرا یا زینب؟! خصم بر اشک تو خندید ولی بر سرِ نی گریه کردند برایت شهدا یا زینب... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شاکله‌ی اِنَّما، قابِ دعا زینب است گنج نهان جهان، سِرِّ خدا زینب است اُسوه‌ی ایوب‌ها، وقت بلا زینب است بر لب ما بهترین، زمزمه "یا زینب" است ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است دُرِّ گران‌سنگ حِلم، بین صدف دیده شد در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد دفتر خِلقت نوشت: لوح شرف دیده شد پای ضریح دمشق، شاه نجف دیده شد زائر هر روزِ آ ، شخصِ اَبا زینب است مَست سبوی اَزَل، در طلبِ این خُمَم شعله به جانم بکش، فکر بکن هیزُمم جَلدِ همین گنبدم، عاشق این گندمم مکّه‌ی من سوریه است، حاجیِ این خانُمم کعبه‌ی عُشّاق را، سنگ بنا زینب است از برکات علی، هیچ فقیری نماند پای همین سفره‌ها، فاطمه ما را کشاند دست گدا را گرفت، پیش حسن‌جان رساند سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند کارِ پذیرایی از، این همه با زینب است محور عرش است او، اهل جنان شاهدند ساحت صبر است او، مُلک و مکان شاهدند راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند مادر اشک است او، گریه‌کنان شاهدند اهل بکا واقفند، اُمِّ بُکا زینب است مایه‌ی آرامشش، بوده صدای حسین سایه‌ی امنیتش، بوده عبای حسین زندگی‌اش وقف شد، وقف برای حسین هرچه که در چَنته داشت، کرد فدای حسین قُلّه‌ی ایثار گفت: کوهِ وفا زینب است واژه‌ی مظلوم را، اول غربت نوشت هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت قصه‌ی اندوه را، با چه شهامت نوشت با قلم گریه‌اش، شعر مصیبت نوشت روضه‌ی منظوم در، کرببلا زینب است اهل و عیال حسین، در دل آزار بود کوفه و شامات بود، کوچه و بازار بود در دل نامحرمان، کارِ حرم زار بود تا خودِ بزم یزید، شمر جلودار بود همسفر خولی و حرمله‌ها، زینب است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای‌کاش که در خدمت زینب باشیم گریانِ غم و مِحنت زینب باشیم یک‌شب حرم رقیه جان باشیم و... یک‌شب حرم حضرت زینب باشیم@hosenih@dobeity_robaey
«گر دل شنود صدای زینب دیوانه شود برای زینب»* محبوب خدا و اهل بیت است هر کس که شده گدای زینب سلطان اجابتِ دو عالم شد ملتمس دعای زینب دیدیم رضای پنج تن را در آینه‌ی رضای زینب عباس و علی اکبر و قاسم جان همگی فدای زینب اطفال تمام شیعیانند قربانی بچه‌های زینب چشمان فلک ندیده داغی جانسوزتر از عزای زینب خون گریه کند بقیة الله در روضه‌ی کربلای زینب آرام دل تمام دنیاست چون ذکر خدا صدای زینب سر می‌شکند ز داغ یارش هر کس که شد آشنای زینب می‌گفت سری بریده با چشم: من را بزنید جای زینب ✍ * بیت از مرحوم حاج احمد آرونی(آرام دل) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باید که فقط یوسف زهرا بپسندد مارا چه نیازی‌ست که دنیا بپسندد؟! قنبر شدن این است که هر لحظه بگویی من راضی‌ام آن‌گونه که مولا بپسندد مجنون دمی از سرزنش خلق نرنجید دیوانه شد آن‌قدر که لیلا بپسندد از قافله دوریم؛ ولی کاش از آن دور یک ثانیه برگردد و مارا بپسندد یک عمر نشستیم که در باز کند؟؟ نه_ _یک بار بیاید به تماشا... بپسندد ما دغدغه داریم که ارباب ببیند ما دغدغه داریم که سقا بپسندد نه فکر حسابیم، نه دنبال ثوابیم ما آمده‌ایم اُمّ ابیها بپسندد  بگذار بخندند به این زار زدن‌ها... می‌ارزد اگر زینب کبری بپسندد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت اقرار کن بلندی این اقتدار را این انقلاب مستمر ریشه‌دار را باید به تنگ‌چشمی دشمن نشانه رفت فرّ و شکوه این همه نقش و نگار را مرگا به ما اگر که به ضحاک وانهیم این سرزمین رستم و اسفندیار را بهمن اگر چه سرد؛ ولی نیمه‌های آن حس می‌کنم طراوت فصل بهار را روزی که چشم ظلمت شب روشنا گرفت روزی که داد خاتمه شب‌های تار را در موجی از کدورت و در اوجی از غبار دیدند آن زلالیِ آیینه‌وار را هرسال یاد و خاطره‌ات زنده می‌شود قلبی تپنده‌تر شده‌ای روزگار را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هوای شهر پر از گریۀ درختان بود و قلب باغ ترک‌خورده و پریشان بود تمام پنجره‌ها بسته بود و با حیرت سکوت یخ‌زده‌ای سنگفرش تهران بود و مرگ پرسه‌زنان بین کوچه‌ها می‌گشت میان جاری خون رد پای شیطان بود کشید روسری از غنچه‌ها و گل‌ها، باد زمانه زخمی گستاخی رضا خان بود در آسمان نه ستاره، نه ماه، نه خورشید زمین وجب به وجب پایمال طوفان بود زمان زمان قیامت، زمین به خود لرزان و روزهای پر از التهاب ایران بود یخ سکوت شکست و طنین حنجره‌ها میان مشت گره خوردۀ جوانان بود دوباره سایۀ خورشید بر زمین افتاد و دست بیعت مردم به سوی ایوان بود فرار کرد شب از آسمان و این صبحِ طلوع مزرعۀ آفتابگردان بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
طوفان، حریف ساحل این انقلاب نیست آیینه‌ای مقابل این انقلاب نیست از ابر، آفتاب، هراسان نمی‌شود یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست با دشمنش بگو که درختی تناور است دیگر بگو اوایل این انقلاب نیست وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا راه امامِ راحلِ این انقلاب نیست از "آرمان" خود هم اگر دور مانده ‌است تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عید بهار سرخ فجر انقلاب است گل‌های پرپر گشته را فصل گلاب است خورشید پیغام آورد با خنده‌ی نور چشم همه روشن که عید آفتاب است عید رهایی عید عزت عید ایمان عید حیا عید شرف عید حجاب است عید همه مستضعفان عید تو و من عید امام و عید امت عید بهمن بهمن که در سردی بسی گرمی به ما داد بهمن که چون نور روز گیتی را صفا داد بهمن که داغ سینه‌سوز باغبان را با عطر انفاس مسیحایی شفا داد بهمن که با بگسستن بند اسارت سر خط آزادی به دست ما خدا داد بهمن بهار لاله‌گون خنده و اشگ بهمن که فروردین به دامانش برد رشک دست خدا با خون به خاک ما نوشته بگریخت دیو، اینک بهشت، اینک فرشته اهریمن طاغوت با ضعف و زبونی چون عنکبوت افتاده در تاری که رشته از کربلای کشور ایران بچیند محصول بذری را که ثارالله کشته اینک خدا امام را به عالم برتری داد بر کودک ما هم مقام رهبری داد دیگر از آن شب‌های ظلمانی خبر نیست دیگر بجز خورشید اینجا جلوه‌‌گر نیست هان ای شهیدان به خون‌آغشته خیزید که امروز در ما از شما کس زنده‌تر نیست در باغ سر سبزی که از خون آب دادید نخلی به غیر از نخل قرآن بارور نیست چون لاله بر هر دل هزاران داغ دیدیم تا میوه‌ی آزادی از این باغ چیدیم اینک شده بهمن بهاران در بهاران گردیده دامان زمستان لاله‌باران در پرتو خورشید قرآن گشت روشن فکر جوانان چون دل پیر جماران با اشگ شادی از سر مژگان فرو ریخت آن خارهای سال‌ها در چشم یاران در هر قدم چندین چراغ راه داریم قرآن و ثارالله و روح الله داریم دشمن به نابودی ما بگرفت تصمیم با حربه‌های کهنه تهدید و تحریم آن حربه‌ها افتاد از کار و نیفتاد یک لحظه پای عزم مادر دام تسلیم سر دادن بر حکم ظالم تن ندادن ما را محمّد (ص) داده از آغاز تعلیم لا گفته و بر هر بلا گردن نهادیم در شعب بوطالب مقاوم ایستادیم باید شمردن عید بهمن را گرامی باید گرفتن جشن آن با شادکامی باید به موسای زمان تبریک گفتن کاری وادی ایمن تهی شد از حرامی باید بر این ارض مقدس سجده بردن هرگز مباد این خاک را بی احترامی زین سرزمین بر چشم عالم نور دادیم شور آفرینان جهان را شور دادیم نتوان گرفتن ره صدور نور ما را خواندند مظلومان همه منشور ما را آن روزگار تلخ تر از زهر بگذشت شیرین گرفته ملک عالم شور ما را زندانی گور سیاه خویش گردید خصمی که کند از روز اول گو رما را در لاله زار خون یاران تا قیامت ماییم سرو جاودانه راست قامت ما از می قالو بلا مستیم مستیم عهدی کز اول با خدا بستیم بستیم در خط جندالله تا بودیم بودیم سرباز روح الله تا بودیم هستیم الله را الله را خواندیم خواندیم ابلیس را ابلیس را راندیم راندیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این روزها میان شهیدان چه همهمه‌ست این انقلاب ادامۀ فریاد فاطمه‌ست از تشنگی چه واهمه، از دشمنان چه باک وقتی عَلم به دست علمدار علقمه‌ست تا گردن معاویه دَه ضربه بیش نیست اطراف خیمه‌گاه علی از چه همهمه‌ست فرعون هم مقابل موسی کسی نبود جادوی سامری که فقط یک مجسّمه‌ست حکم خدا مگر حکمیّت نیاز داشت با اشعری بگو که زمان محاکمه‌ست فریاد فاطمه‌ست که پیچیده در جهان مقصود اگر علی‌ست، شهادت مقدمه‌ست 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت با رمز "یا حسین" ز شیطان جدا شدیم ذکر "حسین" اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پُر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم شب‌های جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خواهش دختر شهید پوریا احمدی، از مقام معظم رهبری: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، می‌شه شمارو یه‌کم بغل کنم؟‌💔 «یک خط روضه» بابا جان...😭 دلتنگ توست شانه‌ی بی تابِ دخترت ای «سر» که از تمامیِ هفت آسمان سری@hosseinieh_net
چهل سال است می‌گریم، چهل سال است می‌خندم کتاب خاطرات تلخ و شیرین پر از پندم من از آغاز دل بستم، به استقلال و آزادی ز هرچه زرق و برق آورد شرق و غرب دل کندم من آن باغم که دستانی خدایی کاشت بذرم را سپس ساقه به ساقه زد به ساق عرش پیوندم نهال کوچکی بودم که از طوفان گذر کردم تعجب می‌کند عالم، اگر سروی تنومندم مرا فکه، طلائیه، شلمچه، فاو می‌فهمد چنان‌که لحظه‌های داغ سُرخاخون اروندم در این عالم که دنیا از زر و سیم آبرومند است من از خون جوانان برومند آبرومندم کبوترهای خونین‌پر ز دوشم می‌پرند و من به پای بال‌ و پرهاشان هزاران بوسه می‌بندم شعار «می‌روم تا انتقام سیلی زهرا، بگیرم» را زدم با سربلندی روی سربندم زمین مات ثباتم شد، زمان حیران جریانم سرود رود کارونم، شکوه کوه الوندم درون پیکرم روح جوانی می‌دود امروز که پر شور است چشمانم، که پر شوق است لبخندم جهان زیباتر از این روزگاران می‌شود روزی ومن چشم انتظار وعدۀ حق خداوندم بهارا! بی‌تو فروردین فقط تکرار تقویم است از این تکرار می‌سوزد همیشه جان اسفندم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شور هم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسل تازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل زنده‌گانِ نَفَسِ قدسی روح‌اللهیم آیه‌ی فتح بخوانید که ما در راهیم سربه‌سر ملت عشقیم که تا جان داریم سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم راهیانیم در این جاده‌ی پر رؤیا ما هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش‌ است پرچم است و به دلش جلوه‌ی «الله» خوش‌ است پرچم عشق که خورشیدِ همه آفاق است تار و پودش همه از خونِ رگِ عشاق است شده هنگام علمداری ما بسم الله بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌ الله شده در بزم وفا جام بلا دست به دست پرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست بر زمین هر طرفی دست علمداری... آه سر هر دار خدایا سر سرداری... آه بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد * * حاج قاسم که صدایش، نفس صبح‌دم است گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد؟! دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد؟! صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شد شعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد انتقام تو که کابوس شب آمریکاست ای یل معرکه! والله که بر ذمّه‌ی ماست این نه عهدی‌ست که یک‌آن هم از آن برگردیم جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم شیرمردا! ز تو این روبهکان می‌ترسند آری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند تو در این ظلمت شب، سرخ‌ترین فریادی بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی! مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد روز میدان و شب واقعه اول باشد * * ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ی عدل است وطن هم‌قدم با صف مردم، به صف ظلم بزن با زر و زور، علی‌وار و دمادم بستیز صف‌شکن باش و در این خط مقدم بستیز «تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب «وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب * * صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است رفت آن هیبت پوشالی‌ دشمن بر باد نرود حیله‌ی دجالی‌اش اما از یاد چون که در معرکه‌ی جنگ سرش خورده به سنگ فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ * * گره کار وطن، غیرت ما می‌طلبد عقل و عشق و جگری چون شهدا می‌طلبد خندق است آی ببینید که احزاب آمد از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد عشق می‌بارد و سرها به تماشا مستند دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده‌ست نور یارست به روی شهدا تابیده‌ست ره چراغان شده! جامانده مبادا باشیم می‌رود قافله! وامانده مبادا باشیم * * قدس ای قبله‌ی اول! خط پایانی تو مقصد قافله‌ی هند و خراسانی تو! هر که دارد سر همراهی سر، بسم الله هر که دارد جگر خوف و خطر، بسم الله! ✍ شاعران: ▫️ ▫️ ▫️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دیگر بس است، بند نگاهِ جهان مباش دل بسته‌ی خوش‌آمدن این و آن مباش تردیدها شبیه خوره می‌خورد تورا ای دل! میان ورطه‌ی شک و گمان مباش ای نفس! مطمئن شو و برگرد سمت عشق از خویش دل بکن! برو در بند جان مباش یک یا علی بگو، برو در بین معرکه از طعنه‌های تیر و کمان در امان مباش صدبار روضه رفتی و فرقی نکرده‌ای؟ پس در خیال معجزه‌ای ناگهان مباش هل من معین...، صدای حسین است همچنان در انتظار توست! چنان کوفیان مباش * * از غم خمید قامت سرو سه ساله‌ای ای دل! به احترام رقیه جوان مباش این قافله رسیده به بازار...، بگذریم غم می‌خری اگر، پی سود و زیان مباش... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همان‌گونه که شب را روشنایِ ماه می‌بخشد خدا در ظلمت دنیا چراغ راه می‌بخشد به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ خدا به دوستان خود غمی جانکاه می‌بخشد تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود عقیقش را به سائل قُربةً لله می‌بخشد نگاه مهربانت آیه‌ی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ" تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه می‌بخشد * * به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه می‌بخشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تجلی داده‌ای با هر دعایت، روح عرفان را فضیلت داده القابت، تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت‌های هارون، خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری‌ها به اصحابت نشان دادی، برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری📎 تو روشن‌کرده‌ای با این سخن، تکلیف صفوان را "أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم نشان دادی چنین توصیه‌های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشعار آیینی حسینیه
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح تجلی داده‌ای با هر دعایت، روح عرفان را فضیلت داده القابت، تجلی‌گاه انسان را
📎ماجرای فرمایش امام کاظم (ع) خطاب به صفوان جَمّال درباره‌ی کرایه دادن شتر به هارون عباسی 📖صفوان بن مهران که با کرایه شتران خود، امرار معاش می‌کرد و از شاگردان ممتاز امام کاظم(ع) بود، نزد آن حضرت آمد؛ امام(ع) به او فرمود: «همه‌ی کارهایت نیک است جز یک کارت» صفوان: آن یک کار چیست؟ امام کاظم(ع): شتران خود را به این مرد (هارون) کرایه می‌دهی. صفوان: سوگند به خدا، شترانم را برای کارهای ناشایست و شکار و امور بیهوده کرایه نمی‌دهم؛ ولی برای سفر حجّ کرایه داده‌ام و خودم عهده‌دار راندن شترها نشده‌ام؛ بلکه آنها را به غلامان سپرده‌ام. امام کاظم(ع): آیا پول کرایه بر عهده آن‌ها (دستگاه هارون) است؟ صفوان: آری. امام کاظم(ع): آیا دوست داری آن‌ها زنده بمانند تا کرایه تو پرداخت گردد؟ صفوان: آری. امام کاظم(ع): «مَنْ اَحَبَّ بَقائَهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَنْ کانَ مِنْهُم کانَ وِرْدَ النَّارِ کسی که بقای آنها را دوست بدارد، جزء آن‌ها است و کسی که جزء آن‌ها باشد، در دوزخ وارد خواهد شد». صفوان می‌گوید: از خدمت امام(ع) رفتم و همه‌ی شترانم را فروختم تا دیگر به این گناه گرفتار نشوم. هارون از ماجرا اطلاع یافت، مرا احضار کرد و گفت: «شنیده‌ام شترانت را فروخته‌ای» گفتم: آری. گفت: چرا؟ گفتم: پیر شده‌ام و غلامانم پایبند کار نیستند. گفت: هیهات، هیهات! من می‌دانم که به اشاره چه کسی تو این کار را کرده‌ای، آن کس که به تو اشاره کرد، موسی بن جعفر(ع) بود. گفتم: مرا به موسی بن جعفر(ع) چه کار؟ گفت: «دَعْ هذا عَنْکَ، فَوَاللهِ لَوْلا حُسْنُ صُحْبَتِکَ لَقَتَلْتُکَ از این حرف‌ها نزن، سوگند به خدا اگر سابقه‌ی رفاقت نیک من با تو نبود، قطعاً تو را می‌کشتم». 📚وسائل الشّیعه، ج ١٢، ص ١٣١ و ١٣٢. @hosenih
هر كه یک دفعه سر این سفره مهمان می‌شود مور هم باشد اگر، روزی سلیمان می‌شود سر به زیر انداختن، ذاتش توسل كردن است دردها در این حرم ناگفته درمان می‌شود این كریمان لطفشان هر چند آماده‌ست، لیک نام مادر كه وسط باشد دو چندان می‌شود ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید در رجب‌ها كاظمین ما خراسان می‌شود نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری هر كه می‌بیند تو را، از نو مسلمان می‌شود نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند یک نفر از آن همه پیر جماران می‌شود این دلِ ما، سینه‌ی ما، عرش ما، حتی بهشت هر كجا موسی بن جعفر نیست، زندان می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را به کاظمین رساندم صدای لرزان را برای حاجت کوچک نمی‌روم آن‌جا دریغ اگر که بگویم به او غم نان را منی که هیچ ندارم برای عرض ادب چه تحفه‌ای ببرم پیشکش کنم؟ جان را دو پادشاه به یک سرزمین نمی‌گنجند کنار هم به خدا دیده‌ام دو سلطان را که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟ که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟ ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم گرفته‌ام منِ بی‌دست‌وپا دو دامان را ببین کسی که خودش میهمان زندان بود چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را به چشم دیده اسیری‌ست در دل زندان به چشم دل به اسیری گرفته زندان را بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است گماشته‌ست چه دیوانه‌ای نگهبان را؟ براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم! که خلق در نفسش دیده‌اند درمان را "کریم" ترجمه‌ی دیگر "ابوالحسن" است که جمع دیده‌ام اطراف او فقیران را وداع با حرمش ساده نیست،‌ حق دارم عقب عقب بروم تا ته خیابان را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای بنای حرم عدل و امان را بانی ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی ای تو در مکرمت و جود، نبی را مانند ای تو در منزلت و قدر، علی را ثانی تو اَمینُ‌اللَّهی و بر درِ بیتُ‌الشَّرَفت هست جبریل امین را شرف دربانی آن جمال ملکوتی که تو داری، به مَلَک، از تماشای رُخت دست دهد حیرانی تویی آن جلوه که تابید به موسی در طور تو مسیحایی و داری نفسی رحمانی تویی آن نوح، که خود روح نجاتی، هر گاه، گیتی از سیل حوادث بشود توفانی گردش چشم تو و گردش افلاک یکی‌ست نکند چرخ ز فرمان تو نافرمانی.. جان فدایت که به يک عطف نظر زنده کنی در دل و جان جهان عاطفۀ عرفانی از لب لعل تو، انوار هدایت جاری‌ست ای سحاب کرمت، در همه‌جا بارانی ای کلامُ اللَّه ناطق که تو را می‌خوانند شجر طیبه در معرفت قرآنی حبس و تبعید به فتوای تو محبوب‌تر است، از قبول ستم و سلطۀ بی‌ایمانی بر در قاضی حاجات مناجات‌کنان عرض حاجت بری ای سجدۀ تو طولانی آفتابی و سفر می‌کنی از شرق به غرب عجب از صبر تو در سایۀ سرگردانی به پریشانی تو دجلۀ بغداد گریست ای نصیب تو همه بی‌سر و بی‌سامانی اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید نشود جلوۀ انوار الهی، فانی شاهد مکتب توحیدی و در راه هدف بِاَبی اَنت و اُمّی که شدی قربانی تا مرا رخصت پابوس تو قسمت نشود منم و دست و گریبانِ غمی پنهانی.. «گر چه دوريم به یاد تو سخن می‌گوییم بُعد منزل نبود در سفر روحانی» با تولّای تو، تا گلبن طبعم گل کرد عوض گریه کند دیده گلاب‌افشانی به بَرَت آمده‌ام، تا ببرم فیضی از آن جذبۀ معنوی و جاذبۀ روحانی چه بخواهم؟ که تو خود حال مرا می‌بینی چه بگویم؟ که تو خود درد مرا می‌دانی * * که گمان داشت که با آن همه تشريف و جلال یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟ آب شد شمع وجود تو و خون شد جگرت آه از ظلمت زندان و شب ظلمانی از هجوم غم و اندوه به تنگ آمده بود روح قدسیِ تو در کالبد انسانی نظری کن که «شفق» مُحرم کوی تو شود ای بنای حرم عدل و امان را بانی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آیینه صدق و صفا، موسی بن جعفر روح مناجات و دعا، موسی بن جعفر در بند، در تشویش، در طوفانِ ظلمت کشتی ما را ناخدا، موسی بن جعفر واشد گره از کار ما بی مزد و منت تا زیر لب گفتیم: یا موسی بن جعفر عاقبتش در دو جهان ختم به خیر است هرکس مسیرش شد "الی موسی بن جعفر" از ابتدا خورده گره حاجات شیعه با حضرت عباس؛ با موسی بن جعفر ذکر لب ما یک‌صدا: "جانم رضا جان" ذکر علی موسی الرضا: "موسی بن جعفر" در کنج زندان‌ها به صرف تازیانه افطار را می‌کرد وا، موسی بن جعفر کار خودش را کرد سِندی ابن شاهک جان داد با زهر جفا، موسی بن جعفر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e