#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
غمی ویرانتر از بغض گلو افتاده در جانش
بزرگی که زبانزد بود در این شهر ايمانش
کسی که از خلیفه تا گدای کوچهگرد شهر
نمکپرورده بود از سفرههای فضل و احسانش
به حکمت، آیه آیه از لبش والعصر جاری بود
به رحمت، هر سحر فوج ملک بودند مهمانش
سكوت اشک زهرا بود و باید خواند دریایش
شکوه نام حیدر بود و باید خواند طوفانش
کسی از پشت این در دست خالی برنمیگردد
مگر بخشیده باشد حضرت موسی دوچندانش
به عطر ربنای جاری بین قنوت خود
بهشتی آفریده گوشۀ تاریک زندانش
نگاهش قبلهٔ خورشید و از زیباییاش این بس،
بگویم هست ماه آسمان آیینهگردانش
دلش آشفتهتر از تشنه کامیهای عاشوراست
عطش پشت عطش میریزد از لبهای عطشانش
گلو میداند این بغض نفسگیر صدایش را
که حتی کوه باشد میکند این داغ ویرانش...
✍ #مهدی_حنیفه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
در این زندان كه ره بسته است پرواز صدایم را
نمیبینم كسی را جز خودم را و خدایم را
سرم را میگذارم روی زانوهای لرزانم
یكایك میشمارم غصههای زخمهایم را
پریشان حالم و از استخوانم درد میریزد
نمیجویم ز دست هر كس و ناكس دوایم را
اگر چه زخم تن دارم، كبودیِ بدن دارم
ولی خرج عبادت مینمایم لحظههایم را
حضور دانهی زنجیر در راه گلوگاهم
دو چندان مینماید بغض سنگین دعایم را
نمیگویم چه كرده تازیانه با وجود من
ببین پُر كرده خون پیكر من بوریایم را
اگر بنشسته میخوانم نمازم را در این زندان
غل و زنجیرها كوبیده كرده ساق پایم را
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
ذرهای در نزد خورشید درخشان توأیم
تشنهای در حسرت یک جرعه باران توأیم
سالها نان خوردهایم از سفرهی اولاد تو
روزی ما میرسد چون بر سر خوان توأیم
گوشهای از صحن آیینه و یا صحن عتیق
هرکجا هستیم گویی کنج ایوان توأیم
زائران دختر تو زائران فاطمهاند
تا ابد ممنون این لطف دو چندان توأیم
ما غذای خانههامان هم غذای حضرتیست
در میان خانه هم در اصل مهمان توأیم
بی گمان ایل و تبارت عزت این کشوراند
در حقیقت اهل جمهوری ایران توأیم
بچههای تو در ایران پادشاهی میکنند
حضرت غربتنشین! مدیون احسان توأیم
شش امامی نیستیم و نیستیم اهل وقوف
امر، امر توست آقا، تحت فرمان توأیم
بی گمان بی حب تو اسلام ابتر میشود
دین هر کس پای خود؛ ما که مسلمان توأیم
قبلهی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض،
بندهی ناقابل شاه خراسان توأیم
عبد صالح بودهای، باب الحوائج بودهای
ما هم آقا از مریدان عموجان توأیم...
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
نگاهی کن به این چشمانِ مضطر
هزار امید آوردم بر این در
من و این اشک... یا باب الحوائج
من و این آه... یا موسی بن جعفر
شاعر: #یوسف_رحیمی
با خط: #ش_فلاحی
↳ @dobeity_robaey
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بر جبين آسمان آثار غم پيدا شده
نم نم باران دوباره راهی صحرا شده
در ميان سنگها آيينهای تنها مباد
در ميان سنگها آيينهای تنها شده
كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود
حبس در زندان فرعون زمان، موسی شده
"رَبّ خَلّصنی" شده ذكر مدامش در قنوت
تنگتر پيش نگاهش عرصهی دنيا شده
در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله
روضههای عصر عاشوراست كه بر پا شده
روضهی يک كودک آوارهی بیسرپناه
روضهی يک دختر بیتاب بیبابا شده
روضهی تنهايی زينب ميان دشمنان
روضهی قدهای از فرط مصيبت تا شده
همنفس با كاروان شام در اين لحظهها
مايهی تسكين قلبش ذكر يازهرا شده
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻨﻢ
ﻟﺤﻈﻪ ﻟﺤﻈﻪ، ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻄﺮﻩ، ﺁﺏ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺗﻨﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻻﻏﺮ ﮔﺸﺘﻪﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻡ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ
ﺧﺼﻢ ﭘﻨﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ، ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﻢ
ﺩﺭ ﺳﯿﻪﭼﺎﻝ ﺑﻼ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ، ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺵ، ﺍﯾﻦ ﺍشک ﺩﺍﻣﻦ ﺩﺍﻣﻨﻢ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻼﻗﺎﺗﺶ ﺭﻭﻧﺪ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉﺍﻟﻤﻼﻗﺎﺕ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، ﻣﻨﻢ
ﻗﺎﺗﻞ ﺩﻝﺳﻨﮓ ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﻪ ﺍشک ﺩﯾﺪﻩﺍﻡ
ﺣﻠﻘﻪﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﻣﯽﮔِﺮﯾﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﮔﺮﺩﻧﻢ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﺟﺴﻤﻢ ﺁﺏ ﮔﺸﺘﻪ ﻣﺜﻞ ﺷﻤﻊ ﺳﻮﺧﺘﻪ
ﻣﺤﻮ ﮔﺸﺘﻪ ﺟﺎﯼ ﻧﻘﺶ ﺗﺎﺯﯾﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﺗﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻭﻗﺖ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻗﺎﺗﻠﻢ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺧﺮﻣﺎﯼ ﺯﻫﺮ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻗﺼﺪ ﮐُﺸﺘﻨﻢ
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﻥ ﻣﯽﭼﮑﺪ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﭘﺎ ﺳﺎﯾﯿﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﺑﯿﻦ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﻢ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ! ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪﯼ ﻣﻦ ﺣﺒﺲ ﻫﻢ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺗﻨﮓ
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺷﻤﻨﻢ
ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺗﺨﺘﻪی ﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﺮﺩﺩ ﺯﺍﺋﺮ ﻭ ﺁﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺪﻓﻨﻢ
ﯾﺎﺑﻦ ﺯﻫﺮﺍ «ﻣﯿﺜﻢ» ﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﻻّﯼ ﺷﻤﺎ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺯﺥ ﻫﻢ ﺭﻭﻡ ﺍﺯ ﻫُﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻤَﻨَﻢ
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ندارد هیچکس در این دل زندان نشان از من
نه من دارم خبر از خانهام، نی خانمان از من
نسیمی گر گذر میکرد، دل چون غنچه وا میشد
ولی آن هم گریزان است،چون تاب و توان از من
تن من با دل زندان و زندانبان شده همرنگ
پذیرائی کند با تازیانه میزبان از من
به حال من دل آن آهن زنجیر میسوزد
نمیخواهد که گردد دور، زنجیر گران از من
سرم را جز سر زانو کسی در بر نمیگیرد
صبا لطفی! خبر بر غمگسارانم رسان از من
در زندان به رویم بازخواهد شد ولی روزی
که نَبوَد هیچ باقی غیر مشتی استخوان از من
بر سیل ستم استاده و نستوه چون کوهم
نمییابند عجز و لابه، هرگز دشمنان از من
الهی من هم از تو همچو زهرا مرگ میخواهم
به لب آوردهام جان؛ گیر ای جانانه جان از من
✍ #علی_انسانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
میخواستند داغ تو را شعلهور کنند
وقتی که سوختی همه را با خبر کنند
میخواستند دفن شوی زیر خاکها
تا زنده زنده از سر خاکت گذر کنند
میخواستند شام غریبان بهپا کنند
تا بچههای فاطمه را در به در کنند
از ناسزا بگو که چه آورده بر سرت
میخواستند باز تو را خونجگر کنند
میخواستند دست شما بسته باشد و...
…مثل مدینه فاطمهات را سپر کنند
قوم یهود را به مصافت کشیدهاند
تا تازیانهها به مراتب اثر کنند
حالا بیا بگو که ملائک یکی یکی
فکری برای این تن بی پال و پر کنند
::
این اشکها مسافر یک جسم بی سرند
وقتش رسیده است به آنجا سفر کنند
✍ #رحمان_نوازنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
چون کمانداری رها کردهست چشمت تیر را
تا که در چنگ آورَد این "صیدِ از جان سیر" را
در هوای پایبوسیِ تو باید رشک برد
از ازل تا صبح محشر بوسهی زنجیر را
ای امام بی جماعت! ای که میگوید فلک
بعدِ هر تکبیرةُ الاحرامِ تو تکبیر را
با نگاه تو هدایت شد زنی آوازه خوان
ای بنازم! گوشهی چشم تو، این اِکسیر را
گرچه بر یک تخت چوب، اما تنت تشییع داشت...
یادم آوردهست این تشییع، آن تصویر را
شد قیامت، آسمان خاموش شد، خورشید سوخت
باز نازل کرد ایزد سورهی تَکویر را
پادشاهی زیر سُمّ اسبها تشییع شد
در حصیری جمع کردند آیهی تطهیر را...!
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
خدایا آرزو دارم ببینم بچههایم را
در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را
ندارد فرق چندانی برایم روز و شب دیگر
از این رو که نمیبینم رُخ ماهِ رضایم را
دلم تنگ است میخواهم کنار دخترم باشم
چه میشد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستم را بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز میگیرد غریبانه عزایم را
دعا کردم برای حال زندانبان ولی افسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد این جا سِندی نامرد
که جز مردن نمیبینم در این دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان، امان از دست زندانبان
که با زنجیرِ غم بسته گلوی بیصدایم را
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشار ضربهی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریب و تشنه و زخمی بهفکر همسر و فرزند
بیا مادر! بیا مادر! ببینی کربلایم را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
چهار گلدسته با دوتا گنبد
شش جهت نور کبریا دارد
هر که در آن حرم رسد گوید
جلوهی مشهد الرضا دارد
چهار گلدسته چهار رکن بهشت
یک ضریح از دو حجت داور
هم ضریح جواد اهل البیت
هم تجلای موسیِ جعفر
ای مزارت مدار جود و کرم
دست حاجات خلق سوی شماست
مهری و چند تا ستارهی فضل
معتکف در کنار کوی شماست
مثل "فرهاد میرزا" شدهاند
خاکبوس تو بس امیر و وزیر
"کلبُهم باسطٌ ذِراعیهِ"
حک شده روی قبر "خواجه نصیر"
دلم از درد و غم به تنگ آمد
سر و پا رنج و غصه و دردم
سمت باب الحوائج آمدهام
رو به باب المراد آوردم
من جوانی گناه آلوده
رو به دیوار میکنم از شرم
دست بر روی شانهام بگذار
دعوتم کن به یک نصیحت گرم
گرمی دست تو براتِ خداست
با شما توبهام پذیرفتهست
سفرهی تو دوای هر دردیست
مادر این راز را به من گفتهست
ای ید الله! دست تو باز است
گره از کار بستهام وا کن
گوشهی خانه بستری پهن است
درد بیمار من مداوا کن
آه ای یوسفی که زندان را
بوی پیراهن تو گلشن کرد
نور حقی و سجدههای شبت
ظلمت آن محیط روشن کرد
دست زنجیر پایبندت شد
گریهی زخمها به حال تو بود
این شب و روزهای آخر هم
گوئیا موعد وصال تو بود
بدنی در احاطهی زنجیر
روی یک تختهی در آوردند
پدری را چنین غریبانه
پیش چشمان دختر آوردند
آه، از این وصال درد آمیز
آه، از این وداع رنج آور
ماجرا را خدا بخیر کند
باز هم دختری و جسم پدر ...
✍ #سیدروح_الله_موید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
آنکه عالم همه در دست توانایش بود
مرکز دایرهی غم دلِ دانایش بود
هفتمین حجت معصوم ز ظلم هارون
چارده سال به زندان ستم جایش بود
دل موسای کلیم از غم این موسی سوخت
که به زندان بلا طور تجلایش بود
معنی "قَعر سُجون" باید و "ساقِ المَرضُوض"
پرسی از حلقهی زنجیر که بر پایش بود
یاد حق، همْ نفس گوشهی تنهایی او
آهِ دل، روشنی خلوت شبهایش بود
بس که غم دید ز زندان و ز زندان بانش
زندگیبخش جهان، مرگْ تمنایش بود
نه همین زهر جفا بر دلش افروخت شرر
ز شهادت اثری بر همه اعضایش بود
یوسف فاطمه یارب چه وصیت فرمود
که پس از مرگ همی سلسله بر پایش بود
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e