eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
332 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به شهید والامقام وقتی به چاقوها رگِ غیرتْ نشان دادی یعنی که با دستانِ خالی امتحان دادی عباس دورانِ خیابان‌ها شدی انگار آن لحظه که خوش‌غیرتی از خود نشان دادی فریاد غیرتمند تو از بس که بالا بود هفت آسمان را با صدای خود تکان دادی رحمت بر آن شیری که تو خوردی و این‌گونه در پای ناموسِ وطن ماندی و جان دادی زخم عمیقی داشتی در سینه‌ات اما درس جوانمردی به هر پیر و جوان دادی لعنت به آن آغوش‌های رایگان، لعنت... وقتی بهایش را تو با جانِ گران دادی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لب تشنه سویِ آب حیات آمده بود یعنی به اُمیدِ برکات آمده بود ای من بفدای آن همه معرفتِ آن پیرزنی که از دهات آمده بود @dobeity_robaey
یک عمر در عزاي تو باران نوشته‌ايم اسم "هواللطيف" فراوان نوشته‌ايم اسم هو اللطیف خدا را یکی یکی دور و بر حسینیه‌هامان نوشته‌ایم با دست‌خط گریه، عزای حسین را یک عمر بر کتیبه‌ی ایمان نوشته‌ایم مؤمن دلش عزای حسین است و والسلام این را برای هر چه مسلمان نوشته‌ایم ما جمله‌ی «حسین و نعم الامیر» را روی کفن به دیده‌ی گریان نوشته‌ایم هر قطره می‌چکیم که پیدایتان کنیم بر روی پلکمان غم کنعان نوشته‌ایم اين گريه، اين عبادتِ شيرينِ خويش را نذر كبوترانِ خراسان نوشته‌ايم سرهای ما اگر چه به نيزه نشد ولی در پای نیزه، گریه فراوان نوشته‌ایم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم می‌زند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه‌ات؟ کو سرت، کو حنجرت، کو یاورت، کو دخترم؟ بشکند دست کسی که دستْ بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم مثل من پیشانی‌ات با تیزی سنگی شکست درد می‌گیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می‌برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در عذری نمانده است برایم کمک کنید سرتابه پا گناه و خطایم کمک کنید بالم شکسته، آن‌قدر افتاده‌ام به چاه اما هنوز سربه هوایم کمک کنید این نان شبهه‌خوردنم آخر چه‌ها نکرد! بوی علی نداشت غذایم کمک کنید از بس تمام عمر صدایش نکرده‌ام پیشش غریبه است صدایم، کمک کنید ارزان فروختم دل خود را به دیگران از دست رفته است بهایم کمک کنید هرقدر در زدم برویم وا نشد دری حالا که رانده از همه‌جایم کمک کنید این روزها نماز جماعت که می‌روم یاد نماز صحن رضایم کمک کنید عمرم به سر رسید و نشد نوبت حرم در آرزوی کرببلایم کمک کنید فابک علی الحسین، شب جمعه آمده پایین پایِ شاه، گدایم کمک کنید ** با گریه پا شد و به جوانان خیمه گفت پُر از علی شدست عبایم کمک کنید تا خیمه چند مرتبه هی می‌خورم زمین از چند جا شکسته عصایم، کمک کنید ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ مُلک دلم همین‌که به نام حسین شد عبدی گناهکار غلام حسین شد آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه تا که به اذن فاطمه رام حسین شد قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام شیرین‌ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلام صبح به ارباب بی کفن» روزم پُر از جوابِ سلام حسین شد یادم نمی‌رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من حرفش دوباره حرف مرام حسین شد ** نوکر از آب خوردن خود آب می‌شود بین دو نهر، آب، حرامِ حسین شد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟! اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟! خودم نیامده‌ام نیمه‌شب به درگاهت تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش قسم به حرمت خون مدافعان حرم بنا نبود فقط خوب‌ها حرم بروند شبی بیا و مرا هم به کربلا ببرم تمام هستی من هست مادر و پدرم فدای حضرت ارباب مادر و پدرم اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟! ** هنوز نیمه‌ی شب‌های جمعه می‌آید نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به امید در حسین جان... تا کی به تو از دور سَـــلامی برسانم جانْ بی‌تو به‌لَب آمده، ای پاره‌ی جانم @dobeity_robaey
صبح صادق که می‌دمد دل من سر خوش از بادۀ حضور شود از تماشای جلوه‌زار پگاه مثل آیینه غرق نور شود نغمۀ آسمانی توحید می‌شود در فضا طنین‌انداز می‌پرد باز پلک دل که: خدا کرده درهای آسمان را باز می‌وزد از مناره عطر اذان سمتِ این بارگاه نورانی دل من با فرشتگان خدا می‌پرد در فضای روحانی به نماز ایستاده مُلک و مَلَک اقتدا می‌کنم به حضرت او جانم از شوق دوست سرشار است دلم از گرمی محبّت او آسمان و زمین به وقت قنوت با من «أمّن یجیب» می‌خواند فارغ از خویش و فارغ از عالم دل من از حبیب می‌خواند بیشتر از همیشه صحن و رواق از شمیم حبیب سرشار است حرمش بوی کربلا دارد بس‌که از عطر سیب سرشار است رنگ و بوی حسین را دارد فطرت پاک او اگر حسنی‌ست از فروزنده گوهرش پیدا‌ست که تبار عقیق او یمنی‌ست... در مدارش به گردش آورده‌ست آفتاب وِلا سه اختر را قدر او، حُرمت دگر بخشید «حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را از سه خورشید، نور می‌گیرد حرم با شکوه این وادی حجّت هشتم و امام نهم وز عنایات حضرت هادی طائر پر شکستۀ ‌دل من شده عمری کبوتر حرمش مهرش از جان ما مبادا دور وز دل ما جدا مباد غمش ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما زائران صحن تو هستیم از قدیم همسایگان شهر تو، یا سیدالکریم مِهرت به جان مردم این مُلک، جا گرفت با تو رواست، وادی ری را طلا گرفت خواندی حدیث یار و روایات دلبری با توست، نور موسوی و عطر عسکری ای با جواد، همسخن! از جود او بخوان با تشنگان نور، از آن ماهرو بخوان ای باب علم، آن دل باب‌الجوادی‌ات با ما بگو از آنچه شنیدی ز هادی‌ات از دست او، تو جام کرامت گرفته‌ای در معرفت، نشان ولایت گرفته‌ای علمت، عظیم بوده و عشقت عظیم‌تر سادات با کرم، حسنی‌ها کریم‌تر در بخشش و عطا، حسنی‌‌ها سرآمدند آیینه‌ی کرامت آل محمدند نامت گره به نام‌ حسن خورده پس تمام حاجت رواست، زائر این صحن، والسلام گفتم حسن، هوای دلم دلبرانه شد احساس شعر من، چقدَر مادرانه شد ای زاده‌ی مدینه! بخوان از هوای یاس از کوچه‌های غمزده، از قبر ناشناس باران اشک، کنج ضریحت چه دیدنی ست در این حریم، روضه‌، دوچندان شنیدنی ست عمری علم به دوش، شدی ناصر حسین باید که زائر تو، شود زائر حسین تهران بدون قلبه‌ات آرامشی نداشت «این شهر، بی وجود شما ارزشی نداشت» (۱) گشتی طبیب، تا غم دل را دوا کنیم تا خاک را به یک نظرت کیمیا کنیم در این حریم، جَلد تو شد، یاکریم ما بر ما بتاب، حضرت عبدالعظیم ما شاها! محبتت به گدایان رسیده است بگشای باز سفره، که مهمان رسیده است همسایه‌ات شدیم و چه زیباست سرنوشت روزی که همنشین تو باشیم در بهشت ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء ۱. تضمینی از غزل شاعر گرامی © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از بس که چون آبا و اجدادت کریمی در کشورم معروف به عبدالعظیمی تهران کنار تو صفایی تازه دارد شکرخدا که در دل ایران مقیمی سخت است داغ دوری اما بازهم شکر چون کربلای مردم ما از قدیمی شب‌های جمعه با دم؛ یاربِّ یارب در حال خوب زائران خود سهیمی حال و هوای شهر بهتر می‌شود تا از جانب کوی تو می‌آید نسیمی ای صحن‌های مرقدت علامه‌پرور غار حرا هستی تو یا طور کلیمی؟ گاهی برایت شکوه می‌آریم، چون که با هر دل غم‌دیده‌ای هستی صمیمی هرچند جد اطهر تو بی‌حرم ماند اما خداراشکر تو صاحب حریمی ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نام گرامی‌اش اگر عبدالعظیم بود عبد خدای بود و مقامش عظیم بود گر از کرامتش همه کس فیض می‌برد از نسل خاندان امامی کریم بود عطر حدیث آل رسول از لبش چکید در مکتب فضیلت و تقوا فهیم بود تنها نبود پیک خوش‌الحان باغ عشق پرهیزگار و عابد و زاهد، حکیم بود آموخت درس بندگی از اهل‌بیت نور محبوب پیشگاه خدای علیم بود غیر از خدا نداشت نیازی به هیچ‌کس در عمر خویش صاحب طبعی سلیم بود لبخند مهربانی و گرمش چو آفتاب دست نوازشی به سر هر یتیم بود گل‌سیرتان عشق به مدحش سروده‌اند اخلاق او لطیف‌تر از هر نسیم بود پیوسته او به منزل مقصود می‌رسید زیرا صراط زندگی‌اش مستقیم بود هفتاد و نُه بهار ز عمرش گذشت و باز در سایۀ امید و ولایت مقیم بود پروانۀ بهشت به دستش دهد خدا هر کس که زائر حرم این کریم بود هر کس که رو نمود بر این آستانه گفت این بوستان عشق، بهشتی‌شمیم بود عبد حقیرِ اوست «وفایی» اگر چه باز دل در جوار حضرت عبدالعظیم بود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e