eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
326 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا» سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی «همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن‌روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه پیدا شد و دریا به تلاطم افتاد لبِ گل، تَر شد و باران به ترنّم افتاد آتش عشق به جان و دل مردم افتاد شجر از زاده‌ی موسی به تکلم افتاد در جواب "ارنی"، نور حق از راه رسید "لن ترانی" نه، که آوای "انا الله" رسید مژده آمد که خدا هدیه کند غفرانش سائل آمد پی آن برکت بی پایانش آهو آمد که به دلخواه شود قربانش یوسف آمد که کند دعوت در کنعانش خوشه‌چینند رسولان همه از خرمن او مرده احیا شود از نَکْهَت پیراهن او عشق با زمزمه‌ی خنده‌اش آغاز شده شعر از صحبت او قافیه‌پرداز شده خط به خط زندگی‌اش دفتر اعجاز شده مشت مأمون ز سخنرانی او باز شده گر چه او کودک و هر چند که کم سال بُود علم در محضر او طفل کر و لال بُود نور او از افق زهره‌ی زهرا تابید نام او آینه‌ی نام محمد گردید انتظار قدمش گرچه کمی طول کشید عاقبت یوسف حُسن ازل از راه رسید برکت و خیر بُود همره فرزند رضا نورباران شده افلاک ز لبخند رضا هر چه گفتیم و بگوییم از او کم باشد مادح مادر او سوره‌ی مریم باشد کرمش بر همه‌ی خلق مسلم باشد حرمش کعبه‌ی مقصود دو عالم باشد در حریمش به دلْ این مسئله ظاهر گردد که به یک روز، دو حج قسمت زائر گردد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلگیرتر از سینه‌ی تنگم قفسی نیست در خانه‌ی تنهایی من، هم‌نفسی نیست تنهاتر از این بی‌كسِ دل‌مرده كسی نیست من یكسره فریادم و فریادرسی نیست در حسرت آغاز بهار است كویرم جان همه‌ی شهر به گیسوی تو بسته‌ست نان همه بر همت بازوی تو بسته‌ست بند دل عیسی به دم هوی تو بسته‌ست طاقی‌ست دل ما كه به ابروی تو بسته‌ست با دست تو ورز آمد از آغاز، خمیرم با آمدنت ختم شده غصه‌ی بابا لبخند تو شد ساحل آرامش دریا شد بسته درِ تهمت بی‌پایه و بی‌جا مبهوت شد از ذره‌ای از علم تو یحیی* گفتی كه من از طایفه‌ی علم غدیرم حرف از علی و آینه‌ها شد، چه به‌جا شد دستم پُر بارانِ دعا شد، چه به‌جا شد غم، پشت سرم آبله‌پا شد، چه به‌جا شد این شعر فقط صرف خدا شد، چه به‌جا شد از شعله‌ی این راز، گُل انداخت ضمیرم ✍ *یحیی بن اَکثَم: وی بزرگترین قاضی در عهد مأمون بود. مأمون مناظره‌ای را میان او و امام جواد(ع) ترتیب داد که حضرت او را شکست داد و مایه‌ی حیرت همه‌ی حضار شد. 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد... شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود... فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی خدای را امین تویی جهات را امان تویی تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی تو وارث پیمبری شافع روز محشری قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری... ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده تویی که شد ز نور تو، طلوعِ صاحب الزمان پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته می‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌های دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش آرى دعای حضرت جانان گرفته نسل امامت می‌شود پاينده با او از برکتش دل‌های شيعه جان گرفته او می‌رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد عالم همه قطره اگر دريا تو هستی کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستی مانده‌ست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطينا تو هستی مانند کوثر چشمۀ جاری نوری با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرينی‌ست با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خُلدِ برينی‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلی هر رشته از مهر شما حبل‌المتينی‌ست من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌های نازنينی‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايی هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهی که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌های ما پروانۀ باب الجواد است هر شب دل من در هوای کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای وجودت حیات‌بخش وجود سائل درگهت کرامت و جود آیۀ هشت سورۀ نوری به جوادالائمه مشهوری مظهر جود ذات لم یزلی سیدی یا محمد بن علی تو محمد، علی‌ست ابن و ابت کنیه ابن الرضا، تقی لقبت خَلَف پاک مرتضایی تو کوثر حضرت رضایی تو پدرت گفت: نازنین پسرم! ای فدای تو مادر و پدرم.... مظهر کامل امام رضا آفتاب دل امام رضا حافظ سر کبریایی تو وارث علم انبیایی تو تو ز اسرار غیب آگاهی در حقیقت خلیفة اللّهی... کاظمینت درون سینۀ ماست نجف و مکّه و مدینۀ ماست یم جود و فتوّت‌اید همه اهل‌بیتِ نبوّت‌اید همه همگی باب‌های ایمانید اُمَنای خدای رحمانید تا صف حشر، اصل هر کَرَم‌اید رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم‌اید سرّ غیب خدا به قلب شماست "وَارْتَضاكُمْ لِغَيبِهِ" گویاست چشم دل بی فروغتان کور است شاهد من "کَلَامُکُمْ نُور" است دلتان بحر بی کرانۀ علم کیست غیر از شما خزانۀ علم؟... بوسهٔ علم، بر لب و دهنت فقه، در گاهواره هم‌سُخَنت پیش علم تو علم عالم چیست!؟ در حضور تو پور اکثم کیست!؟ کل قرآن دلیل منطق توست پور اکثم ذلیل منطق توست یک کلام تو صد سپهر کمال یک سؤال تو سی هزار سؤال علم‌ها قطره و تو دریایی عالمی بنده و تو مولایی تـو ابالهـادی و اباالکـرمی تـو کلیـم‌اللَّه مسیـح دمی تو که در هر دلی حرم داری تو که با دشمنت کرم داری تو که بر خشم خصم می‌خندی به روی دوست در نمی‌بندی ای به دست تو باز، مشکل من یـاد رویـت چـراغ محفل من تشنــۀ کوثــر ولای توأم سرفرازم که خاک پای توأم بنده‌ام بنده‌ای گنه کارم از دو عالم فقط تو را دارم من اگر در گدایی‌ام کاهل تو به جود و کرامتی کامل ای ولایت تمام ایمانم کاظمین تو قبلۀ جانم هر چه هستم گدای این کویم با تمام وجود می‌گویم: اَنت بابُ المراد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی سیّدی "میثم" ام قبولم کن خاک ذریّۀ رسولم کن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق گاهی در جدایی، گاه در پیوندهاست عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخندهاست عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست عشق گاهی بین باباها و تک فرزندهاست عشق می‌آید که بعد از شب سحر پیدا شود عشق گاهی می‌رسد تا یک نفر بابا شود یک نفر! امّا دو عالم بنده‌ی سلطانی‌اش بنده نه، قربانی قربانی قربانی‌اش مهربانی که تمام مهربانان فانی‌اش دعوتند امشب همه افلاک در مهمانی اش با حضور انبیاء و اولیاء و ابر و باد آدرس: مشهد_حرم_پشت درِ بابُ الجواد عرشیان هستند در مهمان‌سرای حضرتی در صف خدمت‌گزاری با غذای حضرتی آب سقا‌خانه جام کاسه‌های حضرتی بعد از آن هم شاعرانند و ردای حضرتی جبرئیل از میهمانان میزبانی می‌کند بعد دعبل می‌رسد اُرجوزه‌خوانی می‌کند ای زمین! از عرش بر فرش آسمانت را ببین ای پرستوی مهاجر! آشیانت را ببین ای دلِ غمگین! امام شادمانت را ببین امشب ای سلطان! ولیعهد جوانت را ببین ای امام مهربان! باب المرادت آمده میوه‌ی قلبت، دل‌آرامت، جوادت آمده مزد چل سال انتظار و چل شب احیای سحر می‌شود طفلی که از او نیست طفلی خوب‌تر سیب سرخ احمد است و باز هم داده ثمر کوثری دیگر عطا کرده به قرآن این پسر کوثر و یاس است جاری در رگ و در خون تو مردمان ری فدای روی گندمگون تو سبط موسی هستی و کار مسیحا می‌کنی مثل عیسایی که در گهواره لب وا می‌کنی با عصایت معجزه مانند موسی می‌کنی دیده‌ی کور منافق را تو بینا می‌کنی بر حقیری بنی عباس دامن می‌زنی پور اکثم را به تیغ عِلم گردن می‌زنی آن خدایی که به تقدیرم گدایی را نوشت در مرام نام تو مشکل‌گشایی را نوشت ذیل اوصاف تو در بخشش خدایی را نوشت مهربانی علی موسی الرضایی را نوشت در میان تیرگی‌ها آفتاب من شدی تو قسم‌های همیشه مستجاب من شدی چون به سائل می‌دهی از هرچه بهتر، بیشتر می‌خورد باب المراد خانه‌ات، "در" بیشتر گرچه نام تو شده حاجت برآور بیشتر لیک حساس است بابایت به مادر بیشتر پس قسم خوردیم بعد از تو به حق فاطمه تا که امضا گردد امشب کربلای ما همه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نام تو حلاوت‌ست مثل صلوات جودست و اجابت‌ست مثل صلوات ریزد گلِ نور از آسمانِ هشتم میلاد تو برکت‌ست مثل صلوات@hosenih@dobeity_robaey
حُسن تو به ماهِ آسمان داده نشد بی جلوه‌ی تو، بهشت آماده نشد در وصف تو ثامن‌الحجج فرموده‌ست: مولود به این مبارکی، زاده نشد@hosenih@dobeity_robaey
ابری به بارش آمد و باران عشق ریخت جانی دوباره بر تن بی‌جان عشق ریخت جبریل با بشارتی از نور سر رسید آیات محکمات به قرآن عشق ریخت "لایمکن الفرار من العشق" خواند و بعد در پایه‌های سست و پریشان عشق ریخت دستی کشید بر سر عشق و به لطف خویش نظمی به حال بی‌سر و سامان عشق ریخت با تیشه، ریشه‌ی غم هجران زد و سپس "شوق وصال یار" به دامان عشق ریخت مژگان خویش را به تماشا کشید و بعد صدها هزار رخنه به ایمان عشق ریخت قفل شکسته‌ی دل ما را کلید شد آزادی دوباره به زندان عشق ریخت بوی بهشت از نفس اوست شمّه‌ای هرکس گرفته ذکر جوادالائمه‌ای وقتی که می‌رسید گدا در حوالی‌اش پُر می‌شد از کرامت او دست خالی‌اش شهری که میزبان جوادالائمه است هرگز نرفته فقر به سمت اهالی‌اش حاتم گدای او شده تا بلکه رو شود یک‌گوشه از مقام کرامات عالی‌اش باشند اگر تمام جهان میهمان او پایان ندارد این کَرَم لایزالی‌اش عالِم شده‌ست هرکه به این خانه آمده دنبال پاسخ جملات سؤالی‌اش دنیا برای دشمن او چون جهنّم است اما بهشت بوده برای موالی‌اش هرکس که ناامید به لبخند او رسید مرهم گذاشت بر غم آشفته‌حالی‌اش لبخند توست داروی هر درد یاجواد! جانم فدای ابن‌رضا و اباجواد تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر یا اَیُّهَاالجَواد! تَصَدَّق عَلَی الفَقیر حس کرده است ثروت عالم به دست اوست وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر از حدِّ اکثر همه سر بوده هر زمان از تو رسیده است به حدِّ اقل، فقیر این گوشه‌چشم توست که اکسیر اعظم است با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر با دست پُر به خانه‌ی خود رفته هر زمان با دست خالی آمده در این محل فقیر از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد شد روزگارِ تلخ به کامش عسل فقیر این بیت‌ها گدای جوادالائمه‌اند با این نیت ردیف شده در غزل فقیر در آستان مرحمت عشق مَحرم است هرکس که شد گدای تو، آقای عالَم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می‌نویسم سر خط نام خداوندِ رضا شعر! امروز بپرداز به لبخند رضا آن که با آمدنش آمده محشر چه کسی‌ست؟ از تو در آل نبی، با برکت‌تر چه کسی‌ست؟ آن که با آمدنش عشق بیان خواهد شد " عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد " باز هم از سر خورشید حجاب افتاده؟ یا که از چهره‌ی این طفل، نقاب افتاده؟ بی گمان حافظ چشمان تو، ابروی تو بود "دوش در حلقه‌ی ما، قصه‌ی گیسوی تو بود" آسمان از نفست یک شبه منظومه نوشت روزی شعر مرا حضرت معصومه نوشت عدد سائل این خانه زیاد است امروز شعر وارد شده از باب جواد است امروز بنویسید که تقویم بهاری بشود روز او روز پسر نام‌گذاری بشود خالق از دفتر توحید، جناس آورده جهل این قوم چرا چهره‌شناس آورده؟ شک ندارم که از این حیله‌ی ابتر مانده رو سپیدی‌ست که بر چهره‌ی کوثر مانده به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد گر چه یعقوب شده، مژده‌ی یوسف دارد این جوان کیست که معنای قیامت شده است؟! سند محکم اثبات امامت شده است گندمی باشد اگر رخ، نمکش بیشتر است با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد؟! بنویسید رضا هم علی اکبر دارد آخر شعر من از قلبِ هدف می‌گذرد کاظمین تو هم از راه نجف می‌گذرد تا ز مولا ننویسیم، ادب کامل نیست چون که بی نور علی، ماه‌ِ رجب کامل نیست یا علی! یا اسد الله! عنان دست تو است جلوه کن باز، یدالله! جهان دست تو است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روشن‌تر از روز است خیلی بامرامند وقتی کریمان با گدایان هم‌کلامند الحق که آقازاده‌ها یک یک امیرند الحق که نوکرزاده‌ها یک‌یک غلامند در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم وقتی گدای این درم، مردم گدامند! عین عدم هستیم و با آنان وجودیم پس ما همان‌هاییم که آن ها بنامند سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد این خانواده از طفولیت امامند چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم» فرزندهای فاطمه با احترامند هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند این چهارده تا، روشنیِ صبح و شامند ولله این پروانگی ما می‌ارزد هر چند خاکستر شدیم اما می‌ارزد سر می نهم بر پای تو قیمت بگیرم هر جا نمی‌ارزد سرم، این‌جا می‌ارزد یک جان ناقابل به پایت ذبح کردیم حالا که شد مال تو از حالا می‌ارزد این گریه‌ها را آیه‌ی تطهیر گفتند یک قطره‌ی آن بیش از دریا می‌ارزد با کاظمین تو بهشتی دارم این جا پس زندگی در عالَمِ دنیا می‌ارزد پس ارزش گهواره‌ات کعبه‌ست حتماً وقتی عصای حضرت موسی می‌ارزد! کافی‌ست ما را، این که بابای تو خندید لبخند بابای تو یک دنیا می‌ارزد آن که «کم»ش را نیمه شب آورد، دادت دارد زیادش می‌کند لطف زیادت آقا منم! آن رَختْ پاره، پا برهنه... آن شب _شب جمعه_ مرا که هست یادت! تو کیستی؟ تو از کریمان بلادم من کیستم؟ من از گدایان بلادت من از در این خانه‌ات جایی نرفتم پس رو مگردان از گدای خانه زادت بابای تو با دیدن تو گریه می‌کرد با گریه لطف دیگری دارد عبادت آباء و اجدادت همه یک یک جوادند پس می‌نویسیم‌ات جواد بن الجوادت بر روی پایت می‌گذارد کعبه سر هم جبریل حتی می‌گذارد بال و پر هم به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً وقتی دوا می‌سازم از این خاکِ دَر، هم تو کعبه‌ای! آن کعبه‌ای که در طوافت بال و پر ما سوخته حتی جگر هم با آبروی تو تهجّد آبرو یافت فیض از مناجات تو می‌گیرد سحر هم نام مرا هم بین این عشاق بنویس بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم هستند یک‌یک شیرها دنبال دامت چشمان آهوی خراسانِ پدر هم فهم من از لطف جوادی تو این است: که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم ما را ببر تا کاظمین این بار با هم ما را بخر در کاظمین این بار درهم * * جز عجز، سائل چاره‌ای دیگر ندارد وقتی کریمیِ‌ خدا آخر ندارد ما را برای در زدن معطل نکردند اصلاً ‌بیوت این کریمان در ندارد این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است نام علی که اصغر و اکبر ندارد طفل رباب‌ست و ولیکن عادتش بود از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد بین مقامات رباب این شأن کافی‌ست که هیچ‌کس جز او علی اصغر ندارد وقتی که آمد لشکر کوفه به هم ریخت میدان علمداری ازین بهتر ندارد گیرم که از فردا دوباره آب وا شد چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد   ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جهان را می‌شناسد، لحظۀ غمگین و شادش را از این رو سخت در آغوش می‌گیرد جوادش را پسر مثل پدر می‌خندد این یعنی که از حالا میان این دو قسمت می‌کند دشمن عنادش را جهان از بعد عیسی اولین‌بار است با حیرت درون قالب یک طفل می‌یابد مرادش را چه طفلی؟ طفل معصومی که پیرِ دیر را حتی هوایی می‌کند از نو بسازد اعتقادش را چه ذکری بر زبان دارد؟ چه رازی در بیان دارد؟ که هر عالِم به این معیار می‌سنجد سوادش را قدم آهسته برمی‌دارد و پیوسته تا منزل که راه مستقیم از او بجوید امتدادش را به جای کاظمین امسال هم راهی شدم مشهد نشد تا سرمۀ چشمم کنم خاک بلادش را بهشت است این حرم از هر دری وارد شود شاعر ولی من دوست دارم بیشتر باب‌الجوادش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کوثر علی‌اصغر امشب به‌ مستان می‌دهد ساغر علی‌اصغر غوغا به پا کرده آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علی‌اصغر ارباب می‌خندد بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علی‌اصغر در بین گهواره دل می‌برد با خنده از مادر علی‌اصغر هم از برادرها دل برده، هم از عمه‌ و خواهر علی‌اصغر از بس که زیباروست جمع‌ است کل حُسن یک‌جا در علی‌اصغر با سن‌و‌سال کم در جنگ برپا می‌کند محشر علی‌اصغر با اکبر و قاسم هم‌رتبه خواهد شد از‌ این‌ منظر علی‌اصغر * * "هل من معین" آمد طاقت ندارد در حرم دیگر علی‌اصغر با گریه می‌آید آورده با خود یک‌ سپر حنجر علی‌اصغر تیر سه‌پر خورده پس شد علی‌اصغر، علی‌اصغر، علی‌اصغر هم‌وار خواهد کرد راه ظهور یار را آخر علی‌اصغر... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حُسن تو به ماهِ آسمان داده نشد بی جلوه‌ی تو، بهشت آماده نشد در وصف تو ثامن‌الحجج فرموده‌ست: مولود به این مبارکی، زاده نشد@hosenih@dobeity_robaey
"مشقِ" نام "حسین" بود و "حسین" هر چه پیشانی پدر "خط" داشت 🏴 شاعر و ذاکر با اخلاص، مدیر عامل محترم مجمع شاعران اهل بیت (ع) جناب آقای درگذشت پدر بزرگوارتان، خادم الحسین(ع)، حاج ابوالقاسم حیدری را به حضرت‌عالی و خانواده محترم‌تان تسلیت عرض نموده و از خداوند منّان، علو درجات معنوی و آخرتی را برای روح این عزیز، مسئلت داریم. جهت شادی روح این پدر عزیز، نثار امام جواد (ع)، پنج صلوات هدیه می‌کنیم. «پايگاه حسینیه» ↳ @hosenih
🔷توصیۀ امام جواد علیه‌السلام به کسی که از قرض بسیار به ستوه آمده بود: 🔸 «أَكْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ، وَ رَطِّبْ لِسَانَكَ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاه‏» 🔹بسیار استغفار کن؛ و لب‌هایت را با قرائت سورۀ «انا انزلناه» تر نگه دار (کنایه از‌ تداوم قرائت سورۀ قدر). 📚بحارالأنوار، ج۸۹، ص۳۲۹. ↳ @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷میلاد امام جواد (ع) مبارک باد🌷 بنویسید که تقویم بهاری بشود روز او، روز پسر نام‌گذاری بشود@hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نامه امام جواد به علی بن مهزیار.mp3
7.24M
💌 نامۀ پر از محبّت امام جواد علیه‌السّلام به علی بن مهزیار 🎙حجةالاسلام 🔸 @hosseinieh_net
علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت اگر به حرمت این خانه‌زادِ کعبه نبود سحاب رحمت حق، بارش مدام نداشت سوادِ چشم علی را، اگر نمی‌بوسید به راستی حَجَرُالاَسوَد استلام نداشت قسم به عشق و محبّت، پس از رسول خدا وجود هیچ‌کس این‌قدر فیض عام نداشت علی، مقیم حرم‌خانه‌ی صبوری بود که داشت منزلت و دَعوِی مقام نداشت اگرچه دست کریمش پناه مردم بود و هیچ روز نشد شب، که بار عام نداشت چشیده بود علی، طعم تنگدستی را که غیر نان و نمک سفره‌اش طعام نداشت اگرچه بود زره، بر تن علی بی‌پشت اگرچه تیغۀ شمشیر او، نیام نداشت به بردباری این بت‌شکن، مدینه گریست که داشت قدرت و تصمیم انتقام نداشت اگرچه باز نکردند لب به پاسخ او علی، مضایقه از گفتن سلام نداشت علی، عدالتِ مظلوم بود و تنها ماند دریغ، امّت او شرم از آن امام نداشت به باغ وحی جسارت نمود گلچینی که از مروّت و مردی نشان و نام نداشت شکست حُرمت و گم شد قِداسَتِ حَرَمی که قدر و قُرب، کم از مسجدالحرام نداشت شدند آتش و پروانه آشنا، روزی که شمع سوخت ولی فرصت تمام نداشت کسی وصیّت او را نخواند یا نشنید که آفرین به بلندای آن پیام نداشت * * تو آرزوی علی بودی ای گل یاسین! دریغ و درد که این آرزو دوام نداشت حضور فصل خزان را به چشم خود دیدی که با تو فاصله بیش از سه چار گام نداشت در آن فضای غم‌انگیز، فضّه شاهد بود که غنچه طاقت غوغا و ازدحام نداشت چرا کنار تو، نشکفته پرپرش کردند مگر شکوفه‌ی آن باغ احترام نداشت؟ «شفق» نشست به خون تا همیشه وقتی دید «نماز نافله خواندی ولی قیام نداشت» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا می‌کند هر دم دلش را جایگاه عشق مولا می‌کند هر دم کسی کز اشیاقِ دل نظر بر دُرّ  می‌اندازد ثواب رؤیت روی علی را می‌کند هر دم نجف عاشق‌ترین‌ها را به سوی خویش می‌خواند نجف‌رفته، هوای کوی مولا می‌کند هر دم علی‌‌‌‌ٌ حُبّهُ  جُنَّه، قَسیمُ النّار و الجَّنَه ولایش جنت و دوزخ مُجزّا می‌کند هر دم رسول الله، افلاک است تحت منظرش اما خدا را در جمال "او" تماشا می‌کند هر دم مگر می‌شد به یک شب در چهل منزل یکی باشد علی هست آن‌که حل این معما می‌کند هر دم شگفتی‌آفرین باشد، ولی المؤمنین باشد خداوند تعالی را هویدا می‌کند هر دم به ایوانش اگر رفتی، مباشی کمتر از خورشید که خورشید ارتزاقِ نور از اینجا می‌کند هر دم تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد ولی مولا نظر بر دستِ زهرا می‌کند هر دم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 با اجرای باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی ساقی‌ست؛ گر شراب نداری بیا که هست گیرم که با علی دل ما نیست آشنا اما دل علی به غریب آشنا که هست مشکل‌گشا علی‌ست و لشکرگشا علی فرمانروا که بود و شه لافتی که هست ما سائل رکوع علی نیستیم اگر او «إنّما ولیّکم الله» ما که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان! هجوم نیارید، جا که هست... عاشق گناهکار اگر شد در آتش است اما حسابش از همه عالم جدا که هست فرق علی شکافت، به خون خفت مجتبی عباس من! صبور بمان کربلا که هست آن بی نشانه‌ای که نشان داشت از علی دل بی قرار یافتنش، هرکجا که هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شانه می‌زد تا به گیسوی علی، بنت اسد می‌شنید از هر سرِ مو: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» مست شد از عطر جاری در هوای خانه‌‌اش به! چه عطری! خوش به حال شانه و دندانه‌اش شانه می‌زد حلقه حلقه، شانه می‌زد مو به مو مو به مو، توحید حق و حلقه حلقه، سِرّ هو می‌رسند عشاق حق و حلقه بر در می‌زنند حلقه بر این در، فقط با عشق حیدر می‌زنند عالمی چون کعبه، از حیرت، دهانش باز شد با محمد، «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد» مانده سر در آوریم از کار این گیسو، هنوز از هزاران نکته‌ی باریک تر از مو، هنوز عاشق تیغ تو را، با هر خم ابرو چه کار؟ مست را با نکته‌ی باریکتر از مو، چه کار؟ پیچ و تاب راه عشق ، از پیچ و تاب زلف توست ﻟﻴﻠﺔ القدر، آن هزارش، با حسابِ زلف توست یا علی! دستان تو، کاری خدایی کرده است عالمی را ﻟﻴﻠﺔ الزلفت، هوایی کرده است آن صراطی را که گفت احمد، زِ مو نازکتر است در معاد عاشقان، یک تار موی حیدر است سِرّ «سُبْحانَ الَّذِی أَسْری»، شبِ گیسوی توست آیه‌ی «اِنّا فَتَحْنا»، نقش بر بازوی توست تیغِ کج، شد عاشقانت را «صِراطَ المُسْتَقیم» یک دعا ما را ست، آن هم: «يَا عَلِيُّ يَا عَظِيم» من نه آن اللهی‌ام، مولا! نه این اللهی‌ام جای من، امن است در ایمان، «امین اللهی‌»ام عاقلان در مکه، گرمِ علم و آگاهی شدند عاشقانِ وجه رب، سوی نجف راهی شدند ساقیِ بزمِ «سَقاهُم رَبُّهُم» هستی، علی‌! از همان روزی که پیمان، پایِ خُم بستی، علی! می‌‌کِشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون در هوایت، می‌شویم «السّابقونَ السّابقون» می‌شویم السابقون، در عشقِ تو مولا! به صف می‌شویم السابقون، از شوقِ ایوان نجف ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روز و شب بر لب خود آیه‌ی لبخندی داشت در فراوانی غم‌ها دل خرسندی داشت عرش از روز ازل خانه‌ی او بود ولی در شگفتیم که با خاک چه پیوندی داشت از دَرِ قلعه بپرسید، خودش خواهد گفت فاتح قلعه چه بازوی تنومندی داشت شرط توحیدِ حقیقی‌ست ارادت به علی هر که شد بنده‌ی مولا چه خداوندی داشت مادرم در شُرُف مرگ فقط گفت: علی پدرم موقع مُردن به لبش پندی داشت، که به این طایفه در هر دو جهان راغب باش پسرم! طالبِ فرزند ابوطالب باش 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جبریل شنید از تو، برای خبر آمد پَر سوخت و پَر ریخت و بی بال و پر آمد می‌خواست بگوید که خدا داخل کعبه است دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد ای عشق! بفرما قدمت روی سر ما خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم میخانه از اطراف ضریح تو برآمد با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم از جای لبم خوشه‌ی انگور درآمد محراب به محراب پی قبله دویدم ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد می‌خواستم از مدح تو چیزی بنویسم یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد آیات خدا را همه در شور تو دیدم هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه ممنون پدر مادر خویشم که درونم مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه بیچاره و بدبخت و ذلیل است به هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه اصلاح شد و سمت شد متمایل هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه خوردند محک اول خلقت شب قالوا انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت به علیّاً ولی اللّه ایرانی‌ام و معتقدم ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه هنگام نماز است ببینید که برخاست فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روح الامین! به بام حرم رو، اذان بگو بعد از اذان، ثنای علی همچنان بگو اوصاف شیر حق به زمین و زمان بگو لب را بشو به زمزم و با حاجیان بگو کامشب شب ولادت صاحب حرم شده بیت الحرم به مقدم مولا حرم شده امشب به کعبه فاطمه پروانه‌ی علی است دل دور کعبه گردد و دیوانه‌ی علی است دست خدا به کعبه روی شانه‌ی علی است امشب دل رسول خدا خانه‌ی علی است باور کنید جان به تن کعبه آمده باور کنید بت شکن کعبه آمده امشب به لوح نقش قلم ذکر یا علی‌ست آوای سنگ‌های حرم ذکر یا علی‌ست بت‌های کعبه را همه دم ذکر یا علی‌ست امشب دعای فاطمه هم ذکر یا علی‌ست امشب زمین به یمن علی عرش می‌شود امشب فلک ز بال ملک فرش می‌شود ای کعبه! جلوۀ ازلی را نگاه کن مرآت حُسن لم یزلی را نگاه کن عید ولایت است "ولی" را نگاه کن یا فاطمه! جمال علی را نگاه کن آیینه از جمال جمیل خدا بگیر با چهرۀ علی زخدا رونما بگیر مادر! تمام هستی پیغمبر است این از انبیا به غیر محمد سر است این بر خلق آسمان و زمین رهبر است این دستش مبند بنت اسد، حیدر است این ای دخت شیر! بهر نبی شیر زاده‌ای شیری که هست صاحب شمشیر، زاده‌ای تو دخت شیری و اسدالله زاده‌ای بر جمله خلق، رهبر آگاه زاده‌ای بهر رسول، همدم و همراه زاده‌ای خوشتر ز آفتاب رجب، ماه زاده‌ای نوزاد تو کز او حرم الله منجلی‌ست آیینۀ تمام نمای خدا، علی‌ست نقش همیشه زنده‌ی لوح و قلم، علی‌ست در بین اولیا به دو عالم، عَلَم علی‌ست تصویری از حقیقت حُسن قِدم علی‌ست سعی و صفا و زمزم و رکن و حرم علی‌ست قرآن به وصف اوست که تکمیل می‌شود جـز او چـه کس معلم جبریل می‌شود؟! روز نخست ارض و سما گفت: یا علی روح الامین به وقت دعا گفت: یا علی آدم به موج درد و بلا گفت: یا علی در جنگ‌ها رسول خدا گفت: یا علی در ذوالفقار زمزمۀ لافتی علی‌ست بر روی هر که می‌نگرم نقش یاعلی‌ست ای شهریار کشور جان! یا علی مدد ای دستگیر خلق جهان! یا علی مدد ای رهنمای گمشدگان! یا علی مدد ای ذکر اهل دل به زبان! یا علی مدد ما جان و دل به مهر تو آراستیم و بس روز نخست از تو، تو را خواستیم و بس مرغ دلم کبوتر صحن و سرای توست شیرین‌ترین ترانۀ روحم ثنای توست مُهر حلال زادگی من ولای توست هر سو که رو نهم حرم با صفای توست از لحظه‌ای که پای به دنیا گذاشتم دینی به جز ولای تو مولا نداشتم گل بی نسیم مهر تو پژمرده می‌شود دل بی شرار عشق تو افسرده می‌شود نام تو با کلام خدا بُرده می‌شود یاد دمت مسیحِ دلِ مرده می‌شود تـو کیستی؟ امام تمام امام‌ها بر حضرتت هماره درود و سلام‌ها بی مِهر تو قبول صلوة و صیام نیست تکبیر و حمد و نیت و رکن و قیام نیست تبلیغ دین احمد مرسل تمام نیست ما را به جز تو بعد پیمبر امام نیست این مذهب و عقیده و ایمان"میثم"است حتی بهشت گـر تـو نباشی جهنم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکره‌ی کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن‌روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن‌روز عشق او بر دل سنگیِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه‌اش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته‌ست؛ دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آینه هستی و با آینه باید باشی خانه زادِ پسر آمنه باید باشی همه‌ی غائله‌ها گشت فراموشِ نبی کودکی‌های علی پُر شد از آغوش نبی مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی تا بچیند رطب تازه‌ای از باغ بهشت رفته دردانه‌ی کعبه به سر دوش نبی که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی چشم در چشم علی، آینه در آیینه حرف‌ها می‌زند اینک لب خاموش نبی دور از من مشو ای محو تماشای تو من نگران می‌شوم از دور شدن‌های تو من من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن وحی می‌ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن می‌نشینم به تماشای تو تنها، آری هر زمان خسته‌ام از مردم دنیا، آری بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد همه‌ی دهر اگر شعب ابی طالب شد خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی بی تو هر آینه می‌مُردم از این تنهایی دین اسلام در آن‌روز که بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش، حیدر بود باعث گرمی بازار شدش، حیدر بود وحی می‌بارد و من دوخته‌ام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسولان دگر با تو اولوالعزم‌ترم می‌رود قصه‌ی ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مولا برای از تو سرودن غزل کم است تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است باید برای مدح تو قرآنِ ناب خواند شعر و خطابه، قصه و ضرب‌المثل کم است آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است باید برای مدح تو از صبحِ بدر گفت هیجای نهروان و شکوه جمل کم است ای دست اقتدار خدا، فارس العرب! اصلاً برای شأن تو تعبیر «یل» کم است شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات آوازه‌های صاعقۀ ذوالفقاری‌ات ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب همواره در مدار تو دین یا ابوتراب صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن تار عبات حبل متین یا ابوتراب از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد در محضر تو روح الامین یا ابوتراب الطاف بی‌کران تو ای قبله‌گاه جود می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب در رستخیز صبح قیامت برای ما عشق تو است حِصن حَصین یا ابوتراب با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر جاری شده‌ست خُلدِ برین یا ابوتراب چشمان روشن تو بهشت پیمبر است اصلاً سرشت تو ز سرشت پیمبر است تفسیر کن برای همه محکمات را اسرار ناب آیۀ صبر و صلات را مولای من تمام صفاتت الهی است آیینه‌ای تلألؤ انوار ذات را شرط حیات طیبه نور ولایت است از ما مگیر حضرت عشق این حیات را با نعمت ولایت تو از ازل، خدا بی‌شک گشوده بر همه باب نجات را یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند هر کس شنیده زمزمۀ کائنات را تو آمدی کمی به زمین، آسمان دهی تا که تجلیات خدا را نشان دهی تسبیح انبیاءِ معظم علی علی‌ست نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست رمز نجات حضرت موسی میان نیل فریاد استغاثۀ آدم علی علی‌ست رمز تقرب همۀ اهل کائنات آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست آقای من! عبادت عالَم علی علی‌ست تو آمدی و عزت توحید پا گرفت نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صحراي حجاز آمده رشك ارم امشب عالم همه گرديده محيط كرم امشب تكبير بگوئيد حرم شد حرم امشب بیش از همه شب گشت حرم محترم امشب در خانه زده صاحب‌خانه قدم امشب بت‌ها همه گشتند به تعظيم خم امشب در سيزده ماه رجب، ماهِ مبارك ميلاد علي در حرم‌الله مبارك اركان حرم راست به سر شور ولايت بت‌ها همه گشتند به توحيد هدايت زمزم به دوصد زمزمه كرده است روايت كامشب به حرم نور علي گشته عنايت نوري كه نه مبدأ بُوَد آن را نه نهايت كز نور الهي كند اين نور حكايت اين نور همان است كه پيش از گِل آدم تابيد ز حُسن ازلي در دِل آدم اين نور فروغ بصر آدم و حوّاست اين نور همان راهبر نوح به درياست اين نور تجلاي خدا در دل سيناست اين نورِ عيان جلوه‌ی حق در يَد بيضاست اين نور همان معجزه‌ی فيض مسيحاست اين نور خطابي است كه در طور به موساست اين نور فروغي است كه در غيب نهان بود اين نور چراغي است كه در عرش عيان بود اي بحر تجلاي اَزَل! اين گهر توست اي معجزه صُنع خدا! اين اثر توست اي روح‌الامين! مرشد تو راهبر تواست اي بيت! جمال اَحدِ دادگر توست اي آدم پاكيزه سرشت! اين پدر توست اي فاطمه‌ی بنت اسد! اين پسر توست بر روي دو دست تو يدالله مبارک ديدار جمال اسدالله مبارك آغوش گشوده است ز هم بيت‌ِ الاهش كعبه، حرم امن خدا شد به پناهش اركان حرم تشنۀ يك نيم نگاهش مادر شده محو شرف و عزّت و جاهش در پاكي و در زهد، خداوند گواهش پيغمبر اسلام بُوَد چشم به راهش تا بار دگر روح شريفش به تن آيد بر ياري او حيدر خيبرشكن آيد افتاده نفس در دل خلقت به شماره از چشم سماوات روان گشته ستاره مَه خندد و خورشيد شده محو نظاره جبريل به ديوارِ حرم كرده اشاره وز شوق، گريبان حرم گشته دوپاره تا جلوه كند روي خداوند دوباره اي اهل حرم باز حرم محترم آمد تكبير بگوئيد علي از حرم آمد اين است كه دیدند به هر عصر عیانش اين است كه پيوسته زمان‌هاست زمانش اين است كه برتر ز مكان‌هاست مكانش آيات خدا ريخته از دُرج دهانش پيوسته بُوَد نام محمد به زبانش بگرفته به بر خواجۀ لولاك چو جانش لب‌هاش گل انداخته از بوسۀ احمد انگار كه قرآن شده نازل به محمد اين است كه سر تا به قدم، جان رسول است شمشير خدا، شير خروشان رسول است چون خرمن گل، زينت دامان رسول است از كودكي خويش، نگهبانِ رسول است قدر و نبأ و فاطر و فرقانِ رسول است قدرش بشناسيد كه قرآنِ رسول است قرآن كه ز آغاز به احمد شده نازل بر قلب وي، از قلب محمد شده نازل اي بندگي درگه تو روح سيادت اي مهر تو امضاي قبولي عبادت خوبان جهان را به درت روي ارادت "توحيد" به توحيد تو داده است شهادت بي دوستي‌ات خلق نگرديده سعادت از يمن قدوم تو حرم يافت ولادت تو شير خدايي و محمد به تو نازد و الله قسم خالق سرمد به تو نازد ما مهر تو با شير گرفتيم ز مادر بي مهر تو ما را نَبُوَد روح به پيكر جايي كه بُوَد پاي تو بر دوش پيمبر كس را نَبُوَد گفتن مدح تو ميسّر اوصاف تو را گفته خداوند مكرّر گيرم كه ببارد ز دهانِ همه گوهر با هيچ زبان گفتن مدح تو نشايد "ميثم" چه بگويد؟ چه بخواند؟ چه سرايد؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e