eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
519 ویدیو
182 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 توهم پهلوی در ننگ کشف حجاب ▫️قانون کشف حجاب در ۱۷ دی ۱۳۱۴ توسط رضا شاه به تصویب رسید که به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. ▫️بعد از صدور این قانون، مأموران مجاز بودند زنان محجبه را تعقیب نموده و به منزل آن‌ها وارد شوند، صندوق‌های لباس آن‌ها را تفتیش کرده و اگر چادر بیابند به غنیمت برده یا آن را پاره کنند. ▫️به وزارت معارف نیز دستور داده شده بود که در کلیه مدارس دخترانه، معلمان و دانش‌آ‌موزان بدون حجاب باشند و در غیر این صورت به مدارس راه داده نشوند. کلیه حکام ولایات نیز دستور داشتند از پذیرفتن زنان باحجاب که به ادارات مراجعه می‌کردند، خودداری به عمل آورند. ▫️اما جامعه مسلمان ایرانی هرگز با این قانون کنار نیامدند و از همان ابتدا مخالف سرسختی با کشف حجاب رضاخانی داشتند. ▫️جرقه اصلی مخالفت مردم نیز با به واقعه مسجد گوهرشاد برمی‌گردد؛ واقعه‌ای که در پی اعتراض مردم، منجر به تیراندازی نیروهای نظامی به معترضان در حرم امام رضا(ع) و شهادت جمعی کثیری از آنان شد. ▫️پس از تبعید رضاخان از ایران در سال ۱۳۲۰، گروهی از زنان که از فشار حکومت استبدادی به ستوه آمده بودند، در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علی‌رغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمی‌کردند. ▫️سرانجام با مخالفت علما در شهرهای مختلف و مقاومت مردم، قانون کشف حجاب در سال ۱۳۲۳ لغو گردید. ✍ محمدجواد ابراهیم‌زاده 🆔 @howzavian_fars
📌یادداشت اختصاصی تیرنگ؛ یک داستان تکراری دیگر… 🔸حجت الاسلام امیرحسین کامل نواب، محقق و پژوهشگر حوزه ادیان و فرق انحرافی: ◀️ ابرچشمانش قطرات اشک را بر مسیل صورت معصومانه اش جاری می ساخت؛ کم کم آن صدای غَرّا و مُطَنطَن روزهای قبل، تبدیل شده بود به نوای بی نوایی که سراسر وجودش حسرت بود؛ میرغضب چشمانش، تبدیل شده بود به نگاه معصومانه دخترکی که در شلوغی بازار، دست به دست سیاه چادری شبیه مادر داده بود... ادامه مطلب:👇🏻 https://tirangnews.ir/?p=37848 https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
دعاهای مستجاب نشده ▫️امروز توی مسجد امیرالمومنین قم میزبان استاد بهرامپور بودیم. بنده سال هاست که توفیق همکاری با ایشان را دارم و یکی از ویژگی های بارز ایشان که برای من درس آموز بوده نشاط و شادابی علمی ایشان است. او که هم اکنون بیش از هشتاد بهار از عمرش را سپری کرده همانند یک دانش پژوه جوان با شادابی و نشاط کامل به کارهای علمی و قرآنی اش می پردازد و ایده های نویی برای فعالیت های خود تعریف می کند. امروز هم با همان نشاط همیشگی اش به مسجد آمده بود تا برای مخاطبین تفسیر سوره یس را شروع کند. به مناسبت ایام رجب سخن خود را درباره دعای هر روز ماه رجب آغاز کرد و حضار را به این فراز از دعا توجه داد که می فرماید« یا من یعطی من سأله...» و به همین مناسبت درباره جایگاه دعا و درخواست کردن از خدا مطالبی را بیان کرد و نشان داد که خود دعا کردن و مسألت نموده موضوعیت دارد و انسان در دعا کردن نباید اجابت محور باشد؛ انسان باید تا می تواند در هر عرصه ای دعا کند و هر چیزش را از خدا بخواهد حال در ظاهر اجابت شود یا نشود. اصل دعا کردن نماد عبودیت است و انسان را در مراتب معنوی رشد می دهد و اجابت دعا در مرتبه ثانوی قرار دارد. ▫️ایشان در این راستا به خاطره جالبی اشاره کردند و فرمودند یک روز با فرزند علامه طباطبایی مواجه شدم و درباره علامه پرسیدم. وی در پاسخ گفت که شش ماه از فوت علامه گذشته بود که یک شب ایشان را در عالم رویا زیارت کردم و از وضعیت آن عالم سوال کردم. آن مرحوم در پاسخ گفت که فلانی من وقتی آمدم اینجا ملاحظه کردم که بابت دعاهایی که در دنیا کرده بودم ولی ظاهرا اجابت نشده بود چه پاداش های با ارزشی به من دادند. اکنون آرزو می کنم که ای کاش هیچ کدام از دعاهایم در دنیا اجابت نشده بود! ▫️شخصا این مطلب را در روایتی دیده بودم اما شنیدن این جریان لطف دیگری داشت و بیش از پیش جایگاه دعا و درخواست از درگاه الهی را برایم روشن کرد و این بیت حافظ را برایم تداعی نمود که می گوید: حافظ وظیفه تو دعا کردن است و بس در بند آن مباش که نشنید یا شنید ✍حسین عسگرلو @howzavian_zanjan
کشف حجاب تحفه ترکیه به رضا پالانی مهدی شاهی زاده نوشت: 🔺 رضاشاه مشهور به ، که فردی بی‌سواد و فاقد فکر و اندیشه بود، در سفر خود به ترکیه ارتفاعات در غرب ایران را به ترکیه هبه کرد و چند روزی که در ترکیه بود برخی پیشرفت های ترکیه و تمدن غربی را دید و از علت این پیشرفت ها را پرسیده بود و مصطفی کمال هم برای این که فهمیده بود شاه ادم بی مخ و بدون فکر است به او گفته بود اگر می‌خواهی کشورت پیشرفت کند باید حجاب از سر زنان برداری و آن ها را برهنه به خیابان‌ها بفرستی و شاه هم در بدو ورود به ایران دستور و برداشتن کلاه از سر مردان را صادر کرد . ♻️ رضا قلدر در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ طی جشن فارغ‌التحصیلی در دانشسرای مقدماتی رسماً بر کشف حجاب تأکید کرد. و همان روز تاج‌الملوک آیرُملو، همسر رضاشاه و دخترانشان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستین‌بار بود که خانواده شاه بدون حجاب و روبنده در مجمعی عمومی ظاهر می‌شدند. 🔷 و این گونه بود ترکیه در برابر هبه آرارات توسط رضاقلدر، کشف حجاب را به ایران فرستاد! و در این حدود 90 سال هم بخش مهمی از خصوصا ، بی‌عفتی، بی‌حیایی و لباس های ضد فرهنگی از ترکیه وارد ایران شد و همچنان ادامه دارد و در ویترین‌های شهر به وضوح وجود این تهاجم را مشاهده می کنیم!!.. 🔺 ترکیه با راه اندازی و ساخت فیلم‌هایی که در آن بنیان را هدف قرار می دهد و را ترویج و تبلیغ می‌کند سهم بی بدیلی در از بین بردن بنیان خانواده‌ها دارد و اخیرا هم دولت تابع ، بعد از روی کار آمدن دولت جدید ایران و علم به عدم برنامه فرهنگی این دولت و وجود افرادی سرتا پا غربی در دولت، اقدام به راه‌اندازی تی ار تی فارسی کرد تا جغرافیای حملات فرهنگی اش را گسترش دهد. 🔻 امروز با خودم فکر می‌کردم با می‌خواست یهود و بهائیت کمک کند و عده ای در ایران اکنون با ترویج بی‌حجابی و مقابله با فرهنگ و قانون عفاف دقیقا دارند به صورت غیر ملموس نقشه رضا پالانی را ادامه می‌دهند... ⛔️ ما خواب این بی‌خیالی و بی‌تفاوتی را خواهیم خورد کی نمی دانم....!! @howzavian_westazarbaijan
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ بالاخره ما طلبه ها توی جامعه چه‌کاره هستیم ؟ ✍️ چرا نمیتونیم خودمون رو توضیح بدیم ؟ ✍️ چرا و تا کی باید درس بخونیم ؟ ✍️ کی بریم سراغ یه کار تخصصی ؟ ✍️ چرا مردم اینقدر از ما انتظار دارن ؟ ✳️ در این پادپخش، بر روی مساله ی هویت و سبک زندگی طلبه عصر انقلاب تمرکز کرده ایم. 🔰🔰 با ضربه برروی هر قسمت، به آن قسمت از پادکست منتقل می‌شوید: 1️⃣ فصل ۱ | قسمت ۰ | "کی، چی، چرا ؟ " 2️⃣ فصل ۱ | قسمت ۱ | " دَردمون چیه ؟ " 3️⃣ فصل ۱ | قسمت ۲ | " نگاهت به کیه ؟ " 4️⃣ فصل ۱ | قسمت ۳ | " سرباز کی هستی ؟ " 5️⃣ فصل ۱ | قسمت ۴ | " نسبت من با مردم چیه ؟ " 6️⃣ فصل ۱ | قسمت ۵ | " از تَبار کی هَستی ؟ " 7️⃣ فصل ۱ | قسمت ۶ | " این دوران رو میشناسی ؟ " 8️⃣ فصل ۱ | قسمت ۷ | " جای خودت رو پیدا کردی ؟ " 9️⃣ فصل ۲ | قسمت ۰ | " مُقَدَمِه وَاجِب " 0️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۱ | " طَلَبِگی از بَالا " 1️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۲ | " تَمَرکُز رُو آیَندِه " 2️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۳ | " ذِهْنِ مُنْسَجِمْ " 3️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۴ | " قدْرَتِ مُقَدَسْ " 4️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۵ | " کَادْرِ بَسْتِه " 5️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۶ | " نَمَازْ دَر مِیدَانْ " 6️⃣1️⃣ فصل ۲ | قسمت ۷ | " نقْطِه سَرِ خَطْ " انتشار فصل دوم به پایان رسیده است و در مرحله پیش‌تولید فصل سوم هستیم. 📻 پادپخش حجره - کاری از رادیو روایت 🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
☑️ نوشتن؛ زکات دست‌های شما ✍️ حدیثی شیرین از امام صادق علیه السلام: «زکات دست، بذل و دهش و بخشش است از نعمتهایی که خدا به تو ارزانی داشته است و جنباندن آن است به نگارش دانشها و بهره هایی که مسلمانان از آن در راه فرمانبری خدای بزرگ بهره مند شود.» سفینة البحار، ج 2، ص 461 (7) ویراستی‌مون: https://virasty.com/HOWZAVIAN/1736167157587553705 💎@howzavian | نویسندگان حوزوی
✍️ طلاب استان فارس در مسیر پویش نوشتن و تبلیغ مکتوب 🍃 اینجا فضایی برای نشر دیدگاه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کُنش‌گران و نخبگان حوزوی استان فارس است. لینک عضویت 👇👇 https://eitaa.com/howzavian_fars 🆔 @howzavian_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻اهمیت ویژه دعا استاد احمد عابدی: دعا از روایات مهمتر است. ائمه علیهم‌السلام فرمودند: «کلّمِ النّاسَ علی قدرِ عقولَهم». در  روایات سطح  مطلب را  پایین می‌آورند که مردم بفهمند. اما وقتی صحیفه سجادیه یا مصباح المتهجد  است، چون با خدا حرف می‌زنیم، مخاطب خدای متعال است و هر چه بشود سطح مطالب را بالا می‌برند؛ بنابراین معارفی که ائمه علیهم‌السلام در دعاها بیان کردند هیچ وقت در روایات پیدا نمی‌شود؛ لذا اگر کسی می‌خواهد چیزی یاد بگیرد در دعاها بیشتر مطلب هست تا روایات. البته روایات همه‌اش معنویت است. آیت الله حسن زاده کتاب اصول کافی را مثل قرآن می‌بوسید و روی چشم می‌گذاشت. کتاب وافی فیض کاشانی را  را روی سرش می‌گذاشت. این‌ها همه نورانیت و معنویت است؛ ولی دعاها خیلی بیشتر؛ و نورانیت ومعنویتی که در دعا هست با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. ادامه 👇👇 https://rahamedia.net/?p=8172 @howzavian_tehran
🔻 نان داغ و نفرت سرد ✍️ سعید احمدی صبح شبی که نخوابیده بودم، هوای تازه پس از باران مرا از خانه کشاند به خیابان. خیابان‌ها اما هنوز خواب بودند در زیر لایه‌ای نازک از مه. گودال‌های پر از آب مثل آینه‌هایی کدر و مبهم؛ روشن یا تاریک، بازتاب می‌دهند هر چیزی را؛ اما خودشان را نه، هیچ‌وقت. بوی نم و سکوت کش‌دار خیابان حس رازناکی می‌بخشید به آن صبح سرد زمستانی. بخار دهانم را دود می‌کردم میان گرگ‌ومیش صبحگاهی. خوش داشتم سردی هوا را با گرمی نان سنگگ بکشانم داخل معده‌ام. صف نانوایی خیلی شلوغ نبود. چند مرد مسن و جوان و چند زن در دو طرف ایستاده بودند. مردها ساکت و آرام، اما زن‌ها پچ‌پچی داشتند بین خودشان. از میان آن‌ها دو نفر بودند که یک نان می‌خواستند. من شدم سومی‌شان. 🔘 این همه آدم را اینجا فقط یک نخ نامرئی کنار هم ایستانده بود: بوی نان تازه. یک نظم ساختگی که ممکن بود با هر چیزی بریزد به هم؛ مثل نظمی که پارک یک ماشین تیبای سفید در وسط خیابان ریخته بود به هم؛ درست وسط خیابان. انگار راننده‌اش از روی لج با دنیا یا قهر با آدم‌ها گذاشته بودش آنجا و رفته بود پی کارش. شاید او یک فیلسوف منتقد بود که با این کارش می‌خواست به دنیا بفهماند قرار نیست هر چیزی سر جایش باشد. چشمم قفل شده بود، نه به ماشین؛ بلکه به جایی که نباید باشد و بود. 🔘 توی چون و چراهای خودم بودم که ناگهان صدای زیرو‌بم‌داری سکوت صف مردها را شکست. بد هم نبود. حالا دیگر کت، تن مردها بود. حرف‌هایی بی‌پروا و بی‌پرده: «عه عه عه گند بزنن این مملکتو با این مملکت‌داریشون! یه مشت کلاش از خدا بی‌خبر! ببین چی به روزگارمون اوردن. هیچی سرجاش نیست. همه چیز شده پول و پارتی. ول و دل شده به‌خدا، این مملکت کوفتی». 🔘 سرها برگشت طرف صدا. مردی قدبلند و درشت‌هیکل خودش را کشاند میان صف یک‌نانی‌ها؛ جلوتر از من. پالتویی انداخته بود روی دوشش و پکی هم می‌زد به سیگار نصف‌ونیمه‌اش. انگشت وسط و اشاره را گذاشته بود بیخ گلوی آن و می‌مکیدش. بعد دود غلیظ و خاکستری را می‌چرخاند رو به آسمانی که هنوز آبی نبود. شاید دودش را می‌فرستاد بالای سر مملکت تا با آن سامان بدهد به همه چیز. صورت بادکرده‌اش هم نمی‌توانست گره میان ابروهایش را در خود هضم و گم‌وگور کند. تیز حرف می‌زد و پرنفرت. لابد پی‌ مقصر بدبختی‌هایش می‌گشت در صف نان. ـ مملکتو کردن ارث پدری‌شون پدرسگ‌های دزد! این همه پول نفتو کجا می‌برن؟ این هم شد زندگی؟ 🔘 همین‌طور که غر می‌زد، کارتش را کشید و قبضش را گرفت توی دستش. با خودم گفتم که بعید است منتقد تندی مثل این بخواهد جلوتر از من بپرد و بی‌صف نان بخرد. نانوا که چندتا نان انداخت روی میز، معلومم شد این «بعید است» من مثل خیلی‌های دیگرش چرت بود و خیالات. دستش را عین گردن زرافه دراز کرد. دو نان برداشت و بدون آنکه منتظر چیزی باشد، راهش را گرفت و رفت. شاطر دهانش باز مانده بود و من چشم‌هایم. 🔘 دنبالش کردم؛ نه با پا، که با چشم‌هایی که علامت‌تعجب‌ها داشتند مثل چتربازها می‌نشستند توی‌شان. او رفت به سمت همان تیبای سفید. در ماشین را باز کرد. نشست. استارت زد. گاز داد. رفت. همین‌قدر شاعرانه. 🔘 نگاهم برگشت به صف. همه سر جایشان بودند. چیزی تغییر نکرده بود. چیزی هم عوض نشده بود. دوباره جا خوش کردیم در همان نظم مصنوعی؛ به بوی تازه نان. به روز از نو، روزی از نو. 🆔 @howzavian_isfahan
حجاب و دشمنانش ✍️محمدرضا آتشین صدف امروزه برخی از افراد و جریان‌های سیاسی و فرهنگی، زیر پوشش «آزادی»؛ اما به اهدافی شیطانی، حتی با حداقل پوشش شرعی و قانونی برای زنان مخالفت می‌کنند. این افراد صورتک‌های گوناگونی بر چهره دارند؛ روحانی، روشنفکر، جامعه‌شناس، مدیر دولتی، روزنامه‌نگار، سلبریتی و… . اینان خواهان برهنگی روزافزون دختران و زنان در فضای عمومی جامعه‌اند متن کامل👇 https://rahamedia.net/?p=8340 @howzavian_khuzestan