eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
493 ویدیو
179 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏 شما هم بهترین کتاب را معرفی کنید در واقع سلیقه‌ی خود را به بگذارید😊 نهج‌البلاغه کمی دیرتر به مجنون گفتم زنده بمان انسان ۲۵۰ ساله سه دقیقه در قیامت چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ رویای نیمه شب حجره پریا مسئله‌ی حجاب روزهای بی‌آینه قصه‌ی دلبری حیفا نامیرا ناقوس‌ها به صدا در می آیند  دختران آفتاب دا خون دلی که لعل شد من زنده‌اَم آنسوی مرگ خودسازی به سبک شهدا آخرین دختر اب هرگز نمیمیرد عارفانه ماه به روایت آه  نخل و نارنج طرح کلی اندیشه اسلامی جوان و انتخاب بزرگ ✍ سپاس از طلبه عکاس @HOWZAVIAN
💠 به همت مبلغان حوزه علمیه قم 📑 مجله کودکانه «گام اول» به زبان اسپانیایی به زودی برای کودکان آمریکای لاتین منتشر می‌شود. 🌐 این مجله با همکاری نویسندگان و هنرمندان ایرانی و آمریکای لاتین تولید شده است. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
کاش در محفل بیگانه تفرّج نکنی خواهر چادری‌ام کاش تبرّج نکنی ای که بر منبر دین روضه زهرا خواندی! روضه، اوضاع حجاب است چرا واماندی؟! ✍نوید_نیّری https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
سلام چه خوبه که حداقل جمعه‌ها یه پست مرتبط با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تو‌ی کانال نویسندگان زده بشه طلبه یاد امامش نباشه از مردم عادی توقعی نیست 👇 سلام بله حق دارید 😔 اصلاح میشم .........….................................. امام مهربانم شاید منتظِر شما نباشم اما به منتظَر بودن شما امید دارم
نویسندگان حوزوی
#با_کاربران سلام چه خوبه که حداقل جمعه‌ها یه پست مرتبط با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف تو‌ی
هزار صبح گذر کردیم نیامدی هرگز هزار چشم، به سپیده گشودیم نیامدی هرگز و اکنون حال ما این است: هزار خانه به دوشیم نیامدی هرگز هلا طلوع عاشقانه‌ی پیدایی به لب رسیده جان‌ تن‌هامان لبِ غروب‌های شیدایی ✍ یک طلبه https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
⛔️ مراقبت باشیم اسیر «فابینگ» نشویم! 🔺«فابینگ»، بی‌اعتنایی به دیگران با نگاه کردن به تلفن همراه و یک اختلال جدید روانی است. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
💠 گردنه احساس و زیست این‌جهانی چه زود دیر می‌شوند و دورِ دورِ دور، ثانیه‌ها و دقیقه‌های بودن‌ها و دیدن‌ها و زیستن‌ها... و چه دیر رد می‌شوند و زودِ زودِ زود، لحظه‌ها و حادثه‌های نبودن‌ها و ندیدن‌ها و رفتن‌ها... و سایه‌یِ خون آلوده‌ی مرگی سیه چهرده، که بالای طاقچه‌ی شب و روزِ بسترمان نشسته، و بر میان گیسوانِ آشفته‌ی روزهای‌مان خفته، و نزدیک‌تر است از شاهرگ بی‌رمق‌مان، که شنیده می شوند، صدای گام‌های هراسناکش، در هر تپشِِ نبضِ پرسودایِ مضطرب، در تک تک رگ‌های رسوب گرفته‌ی مان از عصبیت و جهل و نخوت و باد و غرور و هوس... و چه مغرور و مست و فراخ و فربه و کینه‌توز رودرروی همند، این و آن، آن سو و این سو، چشم با چشم، دست با پا، گیسو و ابرو، عقل با دل، خاکزاده با آتش پاره، به فریاد و فغان و خشم و شرنگ، به‌سانِ گرگ‌های گرسنه‌ی مانده در شیارهای سوزباد خیال، و پیچاپیچ یخسراهای منجمد گردنه‌ی احساس‌ها... و چنین است که انگار نه انگار، خاک و مور و لحد و سنگلاخ و کلوخ، در انتظار و مهیای دریدن و نوشیدن و بلعیدنِ گوشت و خون و استخوان‌های نازپروردمان، دانه دانه‌ی تسبیح زمان را شماره می‌کنند، در آب شدن‌های ذره ذره سلسله جبال یخمکی مثنوی‌های زیست این جهانی مان... و چه زود ذوب می‌شوند یخ لحظه‌های خوشی‌های مان، در گرمایش فرساینده صحراهای لم یزرع بی‌احساس و وحشی، و سبد سبد میوه‌ی تلخینه ندامت است و حنظل حسرت‌ها، که فرو می‌نشیند بر عمقِ کام سوخته و پشیمان عمر دیروزها و امروزها و فرداها.... و چه می‌شد باران باران رنگ و لبخند می ریخت و می‌بارید، روی این همه دشت کاغذهای رنگ و رورفته و خاک گرفته، و سبزینه شبنم گرفته و تبسم مخملین می‌نشست، بر چهره‌ی سنگلاخی روزگاران خاکستر گرفته و ماتم‌زده‌ی مان، در خنکای هوایی یله و رها و نم‌زده چه می‌شد اگر می‌شد ناشده‌ها... ✍ حسن طاهری https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📌لذت نگارش، لذت آفرینش دیشب در جلسه پنجم کارگاه مقاله‌نویسی مقدماتی، نوبت به یکی از دوستان رسید تا "پاراگراف پشتیبان" مقاله‌اش را بخواند. چون زمان کارگاه کم است و در جلسه سوم، چند "پاراگراف مقدمه" را از بقیه دوستان بررسی کرده بودیم، از او خواهش کردم تا فقط "مدعای مقاله" و طرحش را بگوید و پاراگراف پشتیبان را بخواند تا نوبت به دیگران هم برسد. اما درخواست کرد که پاراگراف مقدمه اش را هم سریع بخواند. گفتم که وقت کم است، ولی او دوباره درخواست کرد که نوشته اش را بخواند. این بار درخواستش را پذیرفتم؛ نه به این دلیل که احساس کردم مخالفتِ بیش از این‌ممکن است بی احترامی پنداشته شود؛ این هم بود، اما همه اش این نبود. این دوست من با انگیزه‌ی نویسنده شدن در این کارگاه شرکت کرده بود و برای جلسه دیشب، زحمت کشیده بود و اثری خلق کرده بود؛ اثری که خودش آن را دوست داشت و از آفرینش آن لذت برده بود و برای همین دوست داشت دیگران هم این تولید او را ببینند و اگر واقعاً قابل تحسین است، تحسینش کنند. این خاصیت آفرینش است؛ وقتی چیزی بیافرینی، دوست داری دیگران هم آن را ببینند، و هرچه بیشتر آن را ببینند و از آن بهره ببرند، تو بیشتر لذت می‌بری. برای همین است که می‌گویم دست به قلم شوید و تولید کنید؛ آن وقت خودتان تلاش می‌کنید تا برای این اثر جدیدتان خواننده پیدا کنید و می‌کوشید تا این نوشته هرچه بیشتر خوانده شود. این نکته، می‌تواند راهبرد ما در جنگ روایتها باشد. @benevisim @HOWZAVIAN
1⃣خودت باش دختر نوشته خانم ریچل هاریس 2⃣گردان قاطرچی ها و کودکستان آقا مرسل نوشته داوود امیریان (طنز جبهه و مناسب برای رده سنی نوجوان و جوان) 3⃣ آب نبات هل دار، آب نبات دارچینی و اب نبات پسته ای نوشته اقای مهرداد صدقی 5⃣وقتی مهتاب گم شد نوشته اقای حمید حسام 6⃣نخل و نارنج نوشته آقای یامین پور 7⃣حجره پریا نوشته آقای حدادپور 8⃣از حاج ابراهیم تا خانطومان نوشته اقای سید عبدالرضا ارسنجانی 9⃣یادت باشد نوشته آقای سید رسول ملاحسنی 0⃣1⃣"عبد و مولا" و "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟" نوشته استاد پناهیان 1⃣1⃣دختر شینا نوشته خانم ضرابی زاده 2⃣1⃣عباس دست طلا نوشته خانم معراجی پور 3⃣1⃣می‌شکنم در شکن زلف یار نوشته آقای حسین سروقامت 4⃣1⃣تن تن و سندباد نوشته اقای میرکیانی 💐باتشکر از مدیر محترم کانال نبض قلم https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🚺🚹 بازیافتِ عشق همیشه بازیافت‌جمع‌کن‌های مختلفی را دیده‌ام. گاهی پسرکان سربه‌هوا که بازی‌کنان و خنده‌کنان توی کوچه‌ها می‌گردند و اصلاً فکرِ کرونا و غیرکرونا هم نیستند، چیزی پیدا کنند می‌نشینند دور هم و کیک یا بستنی‌شان را می‌خورند. گاه دختر یا پسرکی که دختر دنبال پسرک است و او حواسش بیش‌تر دنبالِ مغازه‌های لباس‌فروشی و چیز دیگری است و پسر با چرخ یا یک گاری کوچک دارد بازیافت‌ها را جمع می‌کند. گاه جوانی را دیده‌ام، گاه پیرمردی ژنده‌پوش و ریش‌بلند و ژولیده و گاه کامل‌مردی با موتور یا بی‌موتور... که تا کمر خم شده روی بازیافت‌ها... و صحنه‌هایی شبیه این... اما صحنۀ امشب جالب بود. ترکیبی از تقابل عشق و فقر. جوانی بود و دختری در کنارش. احتمالاً زن و شوهر. با هم انس گرفته بودند. به هم می‌خندیدند و پلاستیکی در دستان‌شان در کوچه‌ها به‌دنبال تحفه‌ای بودند تا در پلاستیک بزرگ‌شان قرار دهند. ✍حسین ابراهیمی @HOWZAVIAN
📙 کتاب نقد و استدلال‌ها به قلم منتشر شد 📝 در بخشی از متن کتاب «نقد و استدلال ها» آمده است: 📌اول اینکه: اتمام هرآنچه ناقص است و دوم: ابداع جدیدها و سوم: شرح و توضیح هر آنچه مشکل‌ و مستغلق است و چهارم: اختصار مطولات و پنجم: تجمیع متفرقات و ششم: ترتیب برای مختلط‌ها و هفتم: اصلاح و نقد خطاها هفت دلیل برای نوشتن هر کتابی است که شما می‌خوانید. 📌شما در کتاب نقد و استدلال‌ها پاسخ‌هایی به شبهات دینی و اجتماعی از جنس عقلی،قرآنی ، روایی ، منطقی، بلاغی، نقضی، نحوی، اصولی، فقهی، عرفانی، تاریخی،انتقادی و حلی و حتی دلی می‌خوانید و کسی که با این‌ها مطلبی را نپذیرد قرار است با چه چیزی دیگر بپذیرد؟! https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 📚 روز خوشحالی ما وقتی است که بشنویم نوشته‌های اعضای کانال نویسندگان به کتاب درآمده است. 😊
💠 کار معنادار و بزرگ مرحوم اژه‌ای 🔅یک پایان‌نامه جان‌دار جا دارد که روی سیاست‌های آموزشی ج.ا در چهل سال اخیر مطالعه کند که چه شد که آ.و.پ دولتی، اینطور اینطور به لجن کشیده شد تا جیب مدارس غیرانتفاعی پر شود. 🔅چه شد که آنقدر سیستم متداول بی‌رمق شد که برای پرورش استعدادها، راهی به جز رجوع به غیرانتفاعی‌ها باقی نماند. 🔅کار دکتر اژه‌ای برای امروز ما -از این نظر- خیلی پرمعناست: تاسیس سیستم عمومی برای پرورش استعدادها. 🔅قاعدتا در چنین مطالعه‌ای، جا دارد بررسی شود: چطور دقیقا اولین قدم‌های نابودی این سیستم، آنهم با تاسیس قارچ‌گونه مدارس سمپاد و تغییر ساختاری از معاونت ریاست جمهوری به یک معاونت خرد آ‌.و.پ، دقیقا در دولتی رخ داد که پرچم‌دار بود؛ و اینکه قدم‌هایی که آنجا برداشته شد -ارادی یا غیرارادی- کار را به جایی رساند که دولت فعلی عملا آ.و.پ عمومی را رها کرده و خود وزیر و معاون‌ها یکی‌دوجین مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کردند. ✍ علی ابراهیم پور @HOWZAVIAN 🔻مرحوم اژه‌ای در دهه شصت سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) را تأسیس کرد و دو دهه رییس سمپاد بود. 
🌟مهم‌ترین دلایل بی‌میلی به فرزندآوری 🔴 داشتن فرزند فارغ از اینکه چه اثراتی را در زندگی فردی انسان می‌گذارد، به نگاه کلان‌تری در این فضا نیز ربط پیدا می‌کند و آن سیاست‌های کلی جمعیتی و مدیریت حاکمیت‌ها بر مردمان یک سرزمین است. ✅ درست است که در نگاه اول فرزندآوری در فضای تربیتی برای خانواده‌ها نکاتی اختصاصی را به همراه خواهد داشت که از جمله‌ی آن نکات، بیان این مطلب است که بزرگ‌ کردن یک فرزند به‌مراتب سخت‌تر از تعداد بیشتر از یک فرزند است اما همه حرف‌های موجود در این فضا از این جنس نیستند. 🔶 در برخی مواقع دیده شده وقتی سیاست‌های یک نظام که در اینجا نظام جمهوری اسلامی مدنظر ماست، ایجاب می‌کند که تعداد افراد جامعه به دلایلی کم باشد، به‌جای این‌که به‌صورت شفاف و بی‌پرده بگویند که اکنون اگر فرزندی متولد شود حاکمیت نمی‌تواند از پس مسائل و مشکلات آن برآید و همین رکنی که قرار است موجب تقویت جامعه و استقلال کشور شود موجب تضعیف نظام و آسیب زدن به جامعه می‌شود پس لطفاً فرزند نیاورید، شروع می‌کنند به ایجاد استدلال‌هایی که از اساس می‌توان به بخش قابل توجهی از آنها خدشه کرد، استدلال‌هایی که ما می‌توانیم هنوز بر درودیوار برخی شهرها به شکل رنگ و رو رفته، آنها را مشاهده کنیم که "بچه کمتر زندگی بهتر" و یا مواردی مانند آن. 💫 طبق این‌گونه استدلال‌ها با زبان بی‌زبانی به والدین و خانواده‌ها القاء می‌شود که اگر فرزند بیشتری آوردید و نتوانستید از عهده‌ مخارجش برآیید خودتان را ملامت کنید. 🔷این حجم از فشار در آن سه دهه است که فارغ از درستی و نادرستی آن، که تحلیل‌گران بسیاری درباره‌ آن مطلب گفته‌اند، خانواده‌ها را به یک خواب عمیق فرو بردند که به این آسانی‌ها نمی‌توان آنها را از این خواب عمیق بیدار کرد. 🔻وقتی در زمان کاهش جمعیت همه بار کاهش جمعیت تقریباً به عهده‌ خانواده‌ها افتاد و دولت‌ها به وظایف قانونی و شرعی خود به‌درستی جامه عمل نپوشاندند و به همکاری خانواده‌ها به چشم یک لطف نگاه نکردند و آن را صرفاً یک وظیفه پنداشتند و از انجام وظایف خود غفلت کردند، اکنون نیز اگر بخواهند با همان روش خانواده‌ها را در مسیر افزایش جمعیت قرار دهند، دیگر همکاری لازم را از جانب آنها دریافت نخواهند کرد. ✍ مصطفی راهی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 اخبار دروغ و عرف عام 🔻۱. راحت طلبی و عدم احساس نیاز به فکرورزی درباره‌ی خبر و میل به شنیدن اخبار فیک و جعلی می‌تواند ما را به پاسخ نزدیک کند. خیلی از ما عادتاً علاقه‌ای به فکرکردن نداریم. نه اینکه اصلاً نیاندیشیم. ذهن راه خود را می‌رود. فعل و انفعالات سلول‌های عصبی مغز و فرایند آن انجام می‌شود؛ اما به طور ناقص. ذهن ما را می‌فریبد! به همین دلیل است که اساساً ما در تمیز دادن مغالطه از برهان دچار خطا می‌شویم. عادت نداریم درباره‌ی آنچه می‌شنویم دقت کنیم. نقادانه عمل کنیم و پس از تحلیل به قضاوت بنشینیم. مخصوصاً اگر خبری منافع ما را تهدید نکند. ضمن‌اینکه مردم از بعضی از منبری‌های بی سواد خبرهای راستی می شنوند که اخبار جعلی نزدیک به آن است. این آمادگی شنونده را برای شنیدن اخبار نادرستی شبیه به آنچه در این مورد به خصوص روی داد؛ بیشتر می کند. 🔻۲. حوزه و روحانیت همواره دشمنان سنتی داشت. پاره‌ای از آنها در خارج از مرزها با مقوله‌ی استکبار و دسته ای دیگر در این سو با عنصر طاغوت تعریف می‌شود. سلطنت طلب‌ها دشمنان سنتی روحانیت بودند. اقتدار و محبوبیت روحانیت منافع آنها و نیز سکولارها را تهدید می‌کند. منافقین در صف دشمنان ایدئولوژیک روحانیت قرار دارند. و در کنار اینها ناکارآمدی بخشی از حاکمیت در رفع نیازهای مردم و گسترش بیکاری، فقر و مشکلات فرهنگی و نیز عملکرد غیر قابل دفاع برخی از افراطیون یا کم سوادهایی که در لباس روحانیت هستند، بی‌تفاوت‌ها را به صف دشمنان و بعضی از دوستان را به صف بی‌تفاوتها و یا منتقدین اضافه می کند. گاهی جوّ برخی از محافل چنان سنگین می‌شود که حتی دوستان نیز توان اداره و پاسخ به انتقادها را ندارند. این مسأله میل به شنیدن اخبار نادرست را بیشتر می‌کند. وقتی ناراحتی وجود دارد و نسبت به عملکرد پاره‌ای از نظام تکدر، اخباری این‌چنین پذیرفته می‌شود. 🔻۳. عنصر دیگری که ما را به پاسخ نزدیک می‌کند مربوط به تعارضات رفتاری ما است. این تعارضات از پاره‌پاره بودن اندیشه و تشویش‌های ذهنی و به تعبیری یکپارچه نبودن ما ناشی می شود. فطرتا راستگویی را دوست داریم، اما عادتا برای منافع خویش دروغ می‌گوییم. به درستی خرافه و گزاره‌های خردستیز را رد می‌کنیم؛ گاهی چنان عقل‌گرا می‌شویم که به مصاف گزاره‌های تعبدی مبتنی بر عقل می‌رویم؛ با این حال اخبار جعلی را مثل نقل و نبات منتشر می‌کنیم. ما حتی برای انتشار خبری فاقد منبع یا اخباری که از منبعی جعلی به دستمان رسیده است، اندکی تحقیق نمی‌کنیم. تفکر نقادی را به فیلسوفان واگذار کرده‌ایم. در گعده‌ها و دورهمی‌هایمان نظریه‌ی اثر پروانه‌ای را به مانند یک استاد تمام دانشگاه تشریح می‌کنیم و به پیامد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و رواشناختی عملمان نمی‌اندیشیم. اگر این‌گونه‌ایم در بی‌اخلاق کردن جامعه سهم داریم. ✍ محمدصدرا مازنی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
لیست بدهکاری‌های یک طلبه من به روضه‌های زیادی، گریه بدهکارم به کتاب‌‌های زیادی، خواندن به قلم‌های زیادی، نوشتن را مدیونم و به قلب‌های بسیاری، محبت را... من بدهکارترین آدم روی زمینم. به هوا، تنفس به دعا، تضرع و به قرآن، تدبر را بدهکارم. من به تکلم، سکوت را و به غرور، تواضع را مدیونم. من به خدا، بندگی به جهان، زندگی و به مادر، شرمندگی را بدهکارم. به ضریح، آغوش به تسبیح، ذکر به گناه، توبه و به نماز، حضور را بدهکارم. من به‌ خودخواهی‌هایم، خدا‌خواهی و به آشفتگی‌هایم، آرامش را بدهکارم. به تمام یأس‌های دنیا، امید به تمام ترس‌های دنیا، جرأت و به تمام دروغ‌های دنیا، صداقت را بدهکارم. من به اجتماع، عدالت را بدهکارم. من به تمام‌ شک‌های دنیا، یقین و به تمام نفاق‌ها، وفاق را بدهکارم من بدهکارترین آدم روی زمینم. ✍ روزنوشت یک بانوی طلبه https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
◼️ «راستگو» را بسیاری می‌شناسند ✓ مبتکر و خلاق ✓ اخلاق‌مند و صمیمی ✓ عاشق کار و تربیت ✓ راستین و درست‌کردار 💠 استاد محمدحسن راستگو از میان ما پر کشید و به لقای حضرت حق شتافت. 🔸 مردی که «کودک و نوجوان»، مسأله‌‌ی همیشگی‌اش بوده است، در این مسیر رنج‌ها کشید و شاگردان مبرّز و هنرمندی را به نهاد آموزش و تربیت تقدیم کرد. 💐روحش شاد💐 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📌بالا رفتیم، ماست بود؛ قصه ما راست بود... ◼️ یادداشتی از ✍ مهدی رجائی به مناسبت درگذشت استاد راستگو 🔅چقدر خاطره داریم ما بچه‌های دهه شصت و هفتاد از برنامه‌های جذاب او در تلویزیون، و چقدر مربی کودک و نوجوان تربیت کرد در سراسر کشور. 🔸متن کامل ....👇👇.... https://eitaa.com/rajaaei/708 @HOWZAVIAN
قلم ✍️ احمد اولیایی در تجلیل از مقام استاد راستگو 💠 راستگو، راستگو بود.‌‌.. 🔸 مرگ از آنچه فکرش را می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است. گاهی انسانی بی‌فایده را با خود می‌برد و گاهی افرادی مفید برای جامعه را از ما می‌گیرد. مرحوم حجت الاسلام راستگو از جمله افرادی بود که به جامعه‌اش خدمت کرد. او را نباید با یک عالم، اندیشمند یا آیت الله مقایسه کرد بلکه اگر او را متناظر با مسیری که قرار بود طی کند ببینیم، در مقیاس خود یک آیت الله بود، یک دانشمند بود و یک عالم تمام عیار چرا که در موضوع خود درجه اعلی را به‌دست آورد. 🔹 حجت الاسلام راستگو در برهوت فقدان ایده، ایده داشت و در دنیای دروغ، صداقت. راستگو، راستگو بود؛ چون صادقانه ایده خود را دنبال کرد. او در بی‌توجهی به کودکان و جایگاه ویژه آن ها در تعلیم و تربیت، توجه خود را معطوف آن‌ها کرد. کار برای کودکان را زمانی انتخاب کرد که شاید کسی در آن زمان در حوزه به این موضوعات نمی‌اندیشید و حتی مورد سرزنش نیز قرار گرفت. اما او در تصمیمش راسخ و صادق بود و سال‌ها جهادگونه این مسیر را طی کرد. این نوشته در صدد نفی تلاش‌های بسیار و متکثر حوزویان از تلاش در فقه و فلسفه گرفته تا انواع خدمات اجتماعی، نیست؛ بلکه به دنبال نشان دادن اهمیت «ایده»، «استمرار» و «اخلاص» در مسیر انجام وظیفه است. 🔅 حجت الاسلام راستگو که خداوند غریق رحمتش فرماید و اساتید دیگری مانند استاد قرائتی که ان‌ شاء الله عمر طولانی داشته باشند، نمونه هایی قابل مطالعه و الگوگیری برای طلاب جوان و نظام آموزشی-پرورشی حوزه اند. از دست دادن ایشان فارغ از آنچه ذکر شد به ما این نهیب را می‌زند که آیا حوزه توانست از تجربه‌ی زیسته راستگوها و قرائتی‌ها استفاده کرده و طلابی با همان کارویژه تربیت کند؟! اگر در پاسخ به این سوال دیر بجنبیم قطعا افراد دیگری با کوهی از تجربه و ایده را از دست خواهیم داد... . @HOWZAVIAN
🙏 وقتی یک روزنامه و البته با مدیریت طلاب فاضل در برابر شخصیت استاد راستگو «ادای دِین» می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
📣 گروه پژوهشگر در نظر دارد دوره با تدریس دکتر حسن اسلام‌پور، نویسنده کتاب برگزار کند. 🔅 کلاس به صورت مجازی و در پیام رسان ایتا برگزار می‌شود. 👈 جزئیات 👉 @HOWZAVIAN
🔹شیخ حاضرجواب ✍ حسن طاهری روحش شاد شاد! ده روز نیست که تلفنی مفصل، باهم صحبت کردیم و قرار مصاحبه شب های حوزه را گذاشتیم. حالش خوب خوب شده بود و با خنده و شوخی گفت: فعلا که از دست کرونای منحوس، کامل در نرفتم. خوب که شدم، انشالله شنبه دو هفته دیگر در خدمتم! و قرار ما شد همین شنبه ۸آذر۹۹. و حالا ۶ روز قبل قرارمان پرکشید و رفت. و حالا او و تمام تبسم های شکوفای بر لبانش و گلخندهای زیبای کلامش رفته اند، در دفتر خاطرات نسل های دیروز و امروز! هرچه بود، واقعا در اوج صفا و صمیمیت و مهربانی و دلسوزی و حاضرجوابی کم نظیر و راستگفتاری شیرین بود. شب عروسی یکی از رفقای نزدیکم، جلال محدثی، داماد شیخ حسن محمودی، چندسال قبل از کرونا، سر میز باهم بودیم، شیخ حسن محمودی هم نزد ما آمد و نشست کنارمان، جهت تشکر از حضور در مجلس. گفتم: شیخنا! سه ضلع میز سه تا شیخ حسن شدیم ها! فوری گفت: پس الانه که منفجر بشیم و آتیش بگیریم بریم هوا! حاضر جواب بود در حد اعلی.... وقت تناول غذا هم خیلی فراری بود که عکس نگیرم از شام و اطعمه. خودش را قایم کرد پشت عبایش و با شوخی و خنده گفت: این موبایل های جدید لعنتی، از سفره تا رختخواب. زندگی آدم را ناامن کرده. امنیت نگذاشتند که برای آدم. هرچه از او در خاطرها مانده است، معطر است به تبسم و شادی و لبخند. روحش شاد و قرین رحمت حق. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
⁉️ قهرمان نوشته‌های شما چگونه هستند؟ ✍ بسیاری از نویسندگان مرتکب این اشتباه بزرگ می‌شوند که به قهرمان خود یک انتخاب دروغین می‌دهند. انتخاب دروغین عبارت است از انتخاب میان یک چیز مثبت و یک چیز منفی. مثلاً انتخاب میان رفتن به زندان و رسیدن به معشوق. نتیجه کاملا بدیهی و روشن است. 👌انتخاب صحیح، انتخابی است که در آن قهرمان باید میان دو پیامد مثبت، یکی را انتخاب کند یا در موارد معدود، از میان دو پیامد منفی، از یکی اجتناب کند (مثلاً در فیلم انتخاب سوفی). گزینه‌ها را تا حد ممکن برابر کنید، در حالی که یکی از آن‌ها فقط کمی بهتر از دیگری به نظر می‌رسد. نمونه‌ی کلاسیک از انتخاب میان دو چیز مثبت، انتخاب میان عشق و شرافت است. در رمان ، قهرمان عشق را انتخاب می‌کند و در فیلم (و تقریباً تمام داستان‌های کاراگاهی)، قهرمان شرافت را برمی‌گزیند.(تروبی، آناتومی داستان، 63) 👈 بیشتر بخوانید👉 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔻 وقتی پیام‌های جذب سرباز طلبه را در فضای مجازی می‌بینم، نمی‌دانم چرا اینقدر غصه‌ام میگیره. 🔻طلبه‌ای که با هزار شوق و ذوق از اوایل جوانی یا نوجوانی با هزار انگیزه‌ی پاک و البته عموماً سطحی به حوزه‌ی علمیه می‌آید و 6سال سر سفره‌ی تراث علمای شیعه می‌نشیند و از سفره‌ی فقه و اصول و ادبیات توشه می‌چیند ، اما نمی‌داند که چرا آمده است و وظیفه‌اش چیست؟! 🔻چه می‌شود که دیگرانی جرأت می‌کنند او را به خدمت بگیرند و به کار گل بگمارندش، آن هم در کارهایی که هیچ ربطی به شئون طلبگی ندارد. 👈 بیشتر بخوانید 👉 @HOWZAVIAN 📣 سرباز طلبه یعنی دو سال خدمت اجباری تبلیغی و فرهنگی به کشور، نه فرهنگی! 😔
بدهکارترین‌ آدم روی زمین.m4a
2.81M
🎧 پادکستِ «بدهکارترین آدم روی زمین» 🔖 متن: کانال روزنوشت 🎙 خوانش: علی اسفندیار ✔️ همراه نویسندگان_حوزوی می‌مانیم 📢 فرصتی برای نشر یادداشت‌ها و دیدگاه نخبگان حوزه