eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مثل یوسف باش.... خواستند او را بفروشند که شود... شد. خواستند محبتش از دل پدر خارج شود... محبتش بیشتر شد. 📌 از نقشه‌های بشر نباید دلهره داشت؛ چرا که اراده ی خداوند بالاتر از هر اراده‌ای است. 📌یوسف می دانست تمام درها بسته است؛ اما به خاطر خدا به سوی درهای بسته دوید و تمام درهای بسته برویش باز شد. 📌اگر تمام درهای دنیا به رویت بسته شد، به سمت درهای بسته برو؛ چون خدا با خدای یکیست. ✍️ سید محمدطه موسوی، عضو تحریریه مدالفضلاء @HOWZAVIAN
✔️ پادگان مهدوی تا پایه‌ی چهارم حوزه بیشتر نخوند و ازدواج کرد. چند وقت قبل، توفیق دیدار و هم صحبتی‌ باهاش نصیبم شد الان ۳تا گل پسر داره. آهی کشید و گفت صبح میشه و شب میشه هیچ کاری نمی‌کنم فقط میام ایتا مطالب مفیدشو می‌برم داخل پیام‌رسان‌های دیگه بارگذاری می‌کنم. تحسینش کردم، بهش گفتم اینکه خیلی خوبه فقط سعی کن مطالعه رو هم به خوبی‌های دیگه‌ت اضافه کنی و یه کتاب فرزند پروری هم تقدیمش کردم. چون ڪسانی ڪھ امروز به ڪتاب توجه می‌کنند در آینده دیگران به اونها توجه می‌کنند... 🌱خیلی از ماها نمی‌دونیم یه مادر می‌تونه فضای حقیقی منزل رو پادگان سربازان مهدوی کنه و با فعالیت خودش در فضای مجازی نیز زمینه‌ی رشد جامعه رو فراهم کنه. ما از این مبلغ‌های مدافع حریم خانواده کم نداریم.... ✍ مرضیه‌رمضان‌قاسم 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
🔘 مصیبت موفقیت‌های پوشالی با هزینه‌های رانتی ♦️ امروزه متأسفانه شاهد ظهور برخی افراد و مجموعه‌های به ظاهر موفق هستیم که ادعای حزب اللهی بودن و انقلابیگری دارند لکن برای موفقیت‌های ظاهری خود هزینه‌های بسیار بالایی می‌کنند که نه توجیه عقلی و شرعی دارد و نه حتی توجیه مدیریتی لیبرالی! برخی مسئولین و افراد و خصوصاً رسانه‌ها نیز در بوق و کرنا می‌کنند که فلان شخص و مجموعه خیلی موفق است! اما کسی از هزینه‌ها نمی‌پرسد!؟ و سوالی نمی‌شود که این به اصطلاح موفقیت چقدر آب خورده است؟ به عبارتی با چه مقدار نیرو، زمان، منابع، امتیازات و در چه شرایطی این مثلاً موفقیت حاصل شده است. آیا مجموع این هزینه‌ها در اختیار سایرین نیز قرار داشته است. 🔺 مثلاً جوانکی یا مجموعه‌ای به صرف اینکه فرزند و یا مرتبط با فلان مسئول و یا حتی از نزدیکان فلان آیت الله است با حداقل تخصص و اندکی تجربه و البته کلی چرب زبانی و محافظه کاری چنان پله‌های ترقی را طی می‌کند... مسئله غلبه روابط بر ضوابط چنان تبدیل به یک رویه ثابت و کار راه‌انداز و حتی گفتمان شده است که متأسفانه در عرصه مدیریتی شاهد غلبه لابیگران بر صاحبان تخصص و تجربه هستیم. بادمجان‌ دور قاب چین‌ها و فرصت طلبان منافع و پست چنان جانانه مشغول کار هستند که بیم آن می‌رود که دلسوزان واقعی اسلام و انقلاب و مردم برای ادامه حیات مجاهدانه خود یا باید تقیه کنند و یا دست به اقدامات افشاگرانه بزنند که ممکن است آثار نامناسبی بر آنها مترتب گردد. ✍️حسین کاوه 🌐 متن کامل @HOWZAVIAN
🔹درباره اصلاح قانون بسیج سازندگی 🌱وقتی قانونی نوشته میشود هم باید مبانی و اهداف درستی داشته باشد و هم متناسب با شرایط واقعی و عینی که قرار است در آن قرار بگیرد، باشد. 🌱طرح اصلاح قانون بسیج سازندگی یک بند مهم دارد و آن اینکه «مرجع صدور مجوز ، تشکیل، فعالیت، سازماندهی، هدایت و نظارت گروههای جهادی، بسیج سازندگی سازمان بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میباشد و فعالیت سایر اشخاص حقیقی و حقوقی تحت عنوان گروه جهادی ممنوع است» 🌱دو نکته در هویت حرکتهای مردمی باید ملاحظه شود، یکی جوششی بودن و از پایین به بالا بودن حرکتها و دوم پشتیبانی و رفع مانع جوشش و انسجام بخشی و نظارت و فرماندهی واحد آنها. اما نکته مهم اینجا است که این که چه زمانی فرماندهی واحد شکل بگیرد، در دستان چه کسی باشد و میزان و شکل ارتباطش با گروهها چگونه باشد، محتاج بررسی واقعیت کف صحنه است. و الا دومی میتواند به نفی اولی بینجامد و این نقض غرض است چون دومی بنا است تحقق اولی را سهل کند و سپس آن را هدایت کند. اگر درست طراحی نکنیم، به جای آنکه فرماندهی ما موانع حرکتهای جوششی مردمی را بر طرف کند عملا با اصل حضورش خود، حجاب جوشش خواهد بود و باید از میان برخیزد. 🌱واقعیت این است که گروههای جهادی از دل هویت بسیج شهری و بسیج دانشجویی و امثالهم برنخاسته اند لزوما، که جنس و سنخ آنها با سازمان بسیج سازگار بیفتد. بسیاری از این گروهها از دل هیات ها یا خیریه ها یا جمعهای رفاقتی و فامیلی شکل گرفته اند، اینها اساسا تناسب و سنخیتی با جنس سازمان بسیج و سپاه ندارند. 🌱بسیاری از رفتارهای مدیریتی بسیج مستضعفین چه خوب چه بد برای این مجموعه ها آزار دهنده است که کسی که کمی در جمع این دوستان بوده باشد تایید میکند. کسی که فقط مدت محدودی بین گروهها و مجموعه های جهادی سابقه دار و متفاوت و البته پر کار چرخیده باشد میداند چه اندازه با بسیج سازندگی متفاوت و ناسازگارند. اینها برخی خودشان در دل بسیج بوده اند آنجا را سازگار برای حیات این حرکتشان ندیده اند و گروه راه انداخته اند. این قانون مثل این است که فردا قانون کنیم همه هیاتها و تکایا باید زیر نظر سپاه پاسداران باشند و الا حق فعالیت ندارند. 🌱این ماجرا تازه مربوط به همین ده پانزده درصد نیروها و گروه های جهادی است به تعبیر رهبری، اگر بنا باشد این جریان توسعه پیدا کند و هشتاد نود درصد دیگر از مردم را هم درگیر کند، حتما تمرکز دادن فرماندهی به بسیج سازندگی مشکل ساز و مانع است. وقتی رهبری راهبرد اصلی گروههای جهادی را توسعه و فراگیر کردن آنها میداند آنوقت ما بیاییم کار را به دست مجموعه ای بدهیم که در مدیریت مجموعه های زیر نظر خودش هم با انواع نقدها مواجه است، آیا این کار درستی است؟ این تقابل با راهبرد رهبری نیست؟ 🌱هر چقدر به این طرح نگاه میکنم میبینم فضایی ذهنی و بی ربط به واقعیت است، بی ربط به راهبرد رهبری است و بی ربط به هویت گروههای جهادی است. این اقدام به انزوا یا مرگ حرکت جهادی یا انحراف جدی آن منجر خواهد شد. و من نمیدانم برای پیشنهاد این طرح با چه کسی یا کسانی یا گروههایی مشورت شده. کاش لااقل همان جماعتی که دیدار با رهبری داشتند را جمع میکردند و از آنها نظر میخواستند، بعید میدانم به جز جناب زهرایی و برخی افراد معدود کسی از آن جمع با این طرح موافق باشند. ✍️ علی مهدیان @HOWZAVIAN
✴️ سه سطح جهان خبر و جنگ روایت‌ها و یک نکته جهان از کمین رسانه، طور دیگری روایت می شود. کارگردان و مدیر و سردبیر مطبوعات و رسانه ها هستند که نگاهشان را در محتوای رسانه ای اشراب می کنند و با لطایف الحیل به مصرف مخاطب می رسانند. در حقیقت جهانی می سازند مملو از خبر و این اخباری که سازنده جهان هستند و دنیای برساخته را نمایندگی می کنند، به تدریج آجر به آجر، بنای انگاره های ما را شکل می دهند و یک شخصیت شرطی شده و رسانه زده را تحویل جامعه می دهند. الغرض که میان سه اصل، ۱.واقعیت محض ۲.مدل خبر ۳.برداشت مخاطب، ارتباطی خاص برقرار شده که محور این ارتباط، منافع، ایدئولوژی ها و دغدغه های شخص راوی یا بنگاه روایت ساز است. یادمان نرود که مهمترین ابزار در جنگ روایت ها، قالب های خبری است. پس خبرنگارها و اخبار محیطی را بیش از پیش جدی بگیریم تا نادانسته و نخواسته مصرف نکنیم و ناخودآگاه، جور دیگری ساخته نشویم.. ✍علیرضامحمدلو @HOWZAVIAN
🔴 جنایت پس از جنایت امسال هفته حقوق بشر آمریکایی با مرگ دونالد رامسفلد، وزیر دفاع اسبق آمريكا، معروف به "قاتل ۴۰۰ هزار نفر" و یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های سیاسی آمریکا، معنای مضاعفی پیدا کرد. تیتر و توصیه نشریه دیلی بیست در این هفته با عنوان "عزادار وزیر دفاع نشوید، عزادار قربانیانش باشید" اشاره ظریفی به حمایت آمریکا از جنایات منافقین علیه هزاران نفر ایرانی و عراقی و کنایه آشکاری به نقش رامسفلد، معمار جنگ عراق و افغانستان است. قربانیانی از جنس هزاران نفر بی‌گناه از شهروندان ایرانی، عراقی و افغانستانی که با دخالت‌ها و حمایت مستقیم آمریکا و به دست منافقین کوردل، مزدوران صدام دیکتاتور و تروریست‌ها به شهادت رسیدند. جنایات تروریستی نظیر شهادت ده ها تن از نخبگان و منتخبان یک ملت در حمله به حزب جمهوری و ترور هفده هزار ایرانی که قاتلان آنها از سوی آمریکا و دولت‌های اروپایی به جای مجازات، پاداش دریافت کرده و با حق تابعیت، حق شهروندی، مراکز استقرار، اسلحه، رسانه، اطلاعات و... عملا به استخدام نظام سلطه درآمده‌اند. تروریست‌هایی که امروز مدعی حقوق بشر شده و در فضای مجازی تلاش می‌کنند جای شهید و جلاد را عوض کنند، چنان که ارباب جنایتکارشان آمریکا تلاش می‌کند در حوادث مختلفی همچون شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نقش دزد و پلیس را تحریف و جابه‌جا کند. جابه‌جایی شهید و جلاد به سبک ایالت متحده یعنی آمریکا به عنوان حامی تروریسم و رژیم جنگ افروز صهیونیستی در منطقه و تاسیس کننده داعش، خودش را ناجی قلمداد کند و شهید حاج قاسم سلیمانی و یارانش که به تصدیق دنیا از مبارزه کنندگان با تروریسم بودند را تروریست و کشور ایران را نیز حامی تروریسم معرفی کند. تغییر قاتل و مقتول یعنی آمریکا با سابقه استفاده از بمب هسته‌ای و حامی صدام در جنگ تحمیلی و اولین متهمِ استفاده مجدد از بمب هسته‌ای به غلط و فریبکارانه، ایران را به تلاش برای دستیابی به بمب هسته‌ای متهم کند. جابه‌جایی جانی و مجنی یعنی ایالات متحده بعد از قائله ۱۱ سپتامبر با سودای دستیابی به جایگاه هژمونیک در منطقه غرب آسیا به پایه ریزی قوانین مطلوب خود در عرصه بین المللی پرداخته است و با نقض صریح اصول عرفی و معاهداتی حقوق بین‌الملل از جمله نقض اصل حق حیات، نقض اصل عدم تجاوز، نقض اصل عدم توسل به زور، نقض اصل صلح، نقض میثاق حقوق مدنی سیاسی ۱۹۶۶ و... مقام رسمی یک کشور را طی سفر رسمی به کشور دیگر ناجوانمردانه ترور می‌کند. ✍️ مجتبی عباسی، عضو تحریریه مدادالفضلاء @HOWZAVIAN
📌 «کرونای دلتا پلاس» بدم خدمتتون! امروز صبح اخبار ساعت ۷ و ۳۰ دقیقۀ رادیو پیام را گوش می‌کردم، می‌گفت: در آستانۀ موج جدید «کرونای دلتا پلاس» (به این قبله با همین تعبیر) هستیم. خنده‌ام گرفت؛ انگار که دارند روی مدل‌های جدید گوشی همراه، اسم می‌گذارند. خدمت دوستان خوش‌ذوقی که این اسم‌ها را پیدا می‌کنند و سفارش‌دهندگان و اسپانسرهای نامحترمشان عرض می‌کنم که اصلاً هم معلوم نیست که چقدر ذوق می‌کنید که کرونا رو کش می‌دهید؛ راحت باشید؛ نوش جونتون؛ گوشت بشه به تنتون؛ گوارای وجودتون حروم لقمه‌ها! شاید خوانندۀ عزیز فکر کند نویسندۀ عزیز بدبین است و مثل بعضی دوستان سیمپلمان بگوید که «تو رو خدا همه چیز را سیاسی نکنید»؛ ولی دوست عزیز بدان که هیچ چیز سیاسی نیست، حداقل در این ۸ سال نبود، همه چیز مالی است و اقتصادی. به قول معروف بگذارید فکت بدهم خدمتتان که فکر نکنید صرفاً دارم حدسیاتی را مطرح می‌کنم. ایرج حریرچی، معاون کل وزرات بهداشت: برخی مانع خاموش کردن شعله‌های کرونا شده‌اند... نمی‌توانم اسامی این افراد را بگویم. (خبر آنلاین: 18 فروردین 1400) سعید نمکی، وزارت بهداشت: وزارت دست مرا بسته است... بعد از دوران وزارت ناگفته‌هایی خواهم گفت از هجمه‌های برخی از کسانی که سوداگری آنها را با تولید داخل تعطیل کردیم. (۵ خبر آنلاین: تیر ۱۴۰۰) پرسش این‌ها چه کسانی هستند که عالی‌ترین مقامات دولتی پزشکی کشور نمی‌توانند دربارۀ آنها شفاف حرف بزنند تا چه برسد بخواهند که برای ستمی که در حق مردم می‌کنند؛ آنها را به مراجع قضایی معرفی کنند؟ آیا آدم‌های معمولی هستند؟ آیا سوداگرانی عادی هستند که فقط پول دارند و نسب و نسبتی با مسئولانی بالاتر و قدرتمندتر از حریرچی و نمکی ندارند؟ اگر اینها بودند چیدن دمشان این‌قدر ترس و وحشت داشت؟ ✍️ جیم جواتی @HOWZAVIAN
🙏 علامه یا کانت ایرانی استادخسروپناه: اگر آیت الله مصباح یزدی در آلمان بود همچون کانت، حرمت تفلسف او نگه می داشتند و اگر در آمریکا بود، اندیشه او را معیار ایدئولوژی خود می ساختند. حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در یادداشتی به جایگاه مرحوم آیت الله مصباح یزدی پرداخته است که متن آن بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم دوستان و دشمنان در حق علامه استاد مصباح یزدی کوتاهی یا ستم کردند. برخی از دوستان ناآگاهانه تنها چهره سیاسی از وی نشان دادند و او را پدر معنوی حزبی خواندند. دشمنان هم آگاهانه به تخریب این دانشمند و حکیم برجسته معاصر پرداختند و جاهلان و بیماران ادامه دادند. اگر آیت الله مصباح یزدی در آلمان بود همچون کانت، حرمت تفلسف او نگه می داشتند و اگر در آمریکا بود، اندیشه او را معیار ایدئولوژی خود می ساختند. ای کاش شاگردانش به ترویج اندیشه حکمی او می پرداختند. اما استاد مصباح یزدی کیست؟ بنده از آغاز دهه شصت با معظم له آشنا شدم. ابتدا مباحث معارف قرآن این قرآن شناس عمیق را استماع می کردم و سپس شرکت در جلسات وی در دزفول که روشنگر اهل معرفت بود. اولین کتاب فلسفی که خواندم فلسفتنا شهید صدر بود که به توصیه معظم له درس هایشان را استماع کردم و ایشان متواضعانه اشکالات این مسکین را برطرف می کرد. این فقیر تا آخر عمر با برکت این مفسر حکیم، خوشه چین دانش او بود و ممکن نبود دیداری شود و درسی نیاموزد. علامه مصباح یزدی متفکری حکیم و نظریه پردازی دقیق بود. فلسفه را با روش استدلالی و معارف قرآن را با روش استظهاری و استنطاقی و تفقه را با روش اجتهادی بحث می کرد. «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ» حقا که این مجاهد علامه، نظریه پرداز در فلسفه اخلاق و علم النفس و هستی شناسی و معرفت شناسی و دین شناسی و فلسفه الاجتماع بود. وقتی توفیق دیدار حاصل می شد هویت متواضعانه و متعبدانه او نمایان بود. چقدر خوش می گذشت وقتی به ایشان در نماز اقتدا می کردم؛ نماز ملکوتی آیت الله العظمی بهجت را تداعی داشت. رکوع و سجودش مملو از توجه بود.«إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ». درس اخلاق استاد در دفتر مقام معظم رهبری، سیراب کننده اهل اخوت با مومنان بود «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». استاد مصباح یزدی ولایت مداری باورمند به مردم بود و نقش مردم در حکومت داری را حداکثری می دانست؛ نقشی که مدعیان مردم داری نه در نظر و نه در عمل بدان اعتقاد نداشتند. ولایتمداری او هم با ولایتمداری سیاسیون متفاوت بود؛ واقعی و حقیقی و خالصانه، زیست ولایتمدار داشت. مرحوم‌ حکیم مصباح یزدی اهل تجارت نبود؛ اگر بود فقط با خدا بود و لذا اهل ذکر و نماز و انفاق و خشیت الهی بود. «رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» اسلام علامه مصباح، اسلام ناب محمدی و اسلام امام خمینی بود و همین بس است که هرچه متحجران و مرتجعان، تخریب و توهینش کنند؛ اما هیچ تخریبی و توهینی، این حکیم نظریه پرداز را به حاشیه نمی راند. علامه مصباح یزدی همیشه در متن انقلاب زنده است. «الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَیٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآب» والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته عبدالحسین خسروپناه، شاگرد علامه آیت الله مصباح یزدی @HOWZAVIAN
💠 به بهانه روز قلم قلم، مراتب ارادت صاحبش را به هر چیز و هرکس نشان می دهد. برخی قلم ها بوی اخاذی می دهند و برخی دیگر ابرازی برای تثبیت تعبدند. شاید خیلی ها، خیلی از حرف ها را بلدند، اما دانستن یک مسأله است و جرأت بیان کردن امری بالاتر و اهل قلم همان ها هستند که جرأت بازگو کردن دانسته هایشان را دارند. اگرچه قلم‌ها ردپایی از بضاعت علمی نویسنده را نشان می‌دهند، اما هرچقدر واژه ها ساده تر نگاشته شود فهم آن ها سهل تر خواهد بود. آدم ها گاهی دچار خود اغفالی می شوند و اهل قلم قادر خواهند بود به آهستگی و با متانت هرچه تمام، دردها را به گوش صاحب دردان نجوا کنند و آنها را از غفلت بیرون آورند. برخی از قلم ها در کامشان زبان چرب دارند و در ذهنشان جز به غارت و تاراج نمی اندیشند. برخی از قلم ها، ذرع نکرده، پاره می‌کنند و برخی ندیده، قضاوت برخی دیگر نیز با اندک تاثیری استحاله می شوند. قلم ها می توانند در معماری سرنوشت ها سهیم باشند. قلم ها ترجمان ذهن ها هستند و ذهن ها متأثر از فهم انسان از آنچه پیرامونش رقم می خورد، پس صراحت نشأت گرفته از صداقت شرطیست مهم برای آن ها که اهل نگارشند. ✍️زهرا ابراهیمی 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
🖌 ۱۴ تیر است به همه کسانی که با نوشتن سروکار دارند و آزادگی و انسانیت و اخلاق را پاس می دارند تبریک می گویم و برای هدایت افرادی مانند که افسار قلم را رها می‌کنند و صفحه کاغذ حقیقی و مجازی را آلوده می‌سازند دست به دعا بر می‌دارم. ✍️ محمدهادی سمتی @HOWZAVIAN
🖊 اگر از ما بپرسند که متولی اصلی «نویسندگی» در حوزه علمیه چه کسی است، چه پاسخی می‌دهیم؟ 🖍نویسندگی با پژوهش چه تفاوتی دارد؟ 🖌 آیا به میزان پژوهش، برای نویسندگی هم معاونت، بودجه، مدیر و خدم و حشم وجود دارد؟ @HOWZAVIAN
✔️ قلم؛ خالق حماسه‌ها انسان معمولا به چیزهایی که برای او دارای ارزش و اهمیت فراوان است، مانند خداوند، پیامبر، ائمه و یا جان خود و فرزندانش قسم می‌خورد. خداوند نیز در قرآن کریم به موضوعات و اشیای ارزشمند مثل "قلم" قسم یاد کرده است: "ن وَ القَلَمِ وَ ما یَسطُرُون، قسم به قلم و آنچه می‌نویسد".( سوره‌ی قلم، ۱) زیرا قلم می‌تواند در خدمت دین و نشر معارف اهل بیت(ع) باشد، همچنین قادر است عقل‌ها را شکوفا نماید و انسان‌ها را به صراط مستقیم الهی هدایت نماید؛ همچنانکه می‌تواند در خدمت شیطان و شیطان‌صفتان باشد و تخم شک و تردید را در ذهن و دل افراد بکارد و آن‌ها را به وادی کفر و ضلالت بکشاند. آری قلم، می‌تواند خالق حماسه‌های فراوان باشد. فردوسی با قلم خود، داستان‌های حماسی شاهنامه را خلق کرد و روحیه‌ی شهامت و وطن‌پرستی را در ایرانیان زنده نمود. بنابراین قلم، توانمندیهای بسیاری دارد و می‌تواند، خیر یا شر بیافریند. با آرزوی داشتن قلم‌های پربرکت و خیرآفرین برای همه‌ی صاحبان قلم. بر اهل قلم مبارک باد. ✍️الهه دهقانی @HOWZAVIAN
🔸سیری در آفاق در اتاقی نشسته‌ام، قلمی به دست دارم؛ تنهایِ تنها، می‌نویسم؛ هر آن که صریر قلم به گوش می‌رسد، ذهنم به آینده می‌رود؛ به آینده می‌رسم، آینده‌ای که به لطف و عنایت حق سرشار از یافتن است. هر قلمی که بر دفتر می‌نشیند، آن را کاشته‌ام می‌دانم که فردا درو می‌کنم. از رحمت «او» ناامید نیستم؛ چون نیرو، قلم و اندیشه‌ام به لطف او در حرکت است. کرامتش از وسعت دریاها بیشتر است؛ «او» فردای بی‌قرارِ مرا ساحلِ قرار، و دریایِ پُرموج مرا آرام خواهد کرد. در اتاقی هستم، ولی در جهان سیر می‌کنم، در جهانِ تاریکی که روشنی می‌خواهد، نه اینکه روشنایِ جهان باشم، بلکه خود نقطه تاریکی از این جهانم که به دنبال نورم، نوری که پشتِ ابر ماند ولی مرا خواند؛ این‌گونه هستم که فردا می‌خواهم و این‌گونه می‌نویسم تا فردای او باشم. شاید قلمم به امیدم برسد؛ آری که نوشتن را رهایی از زندان یافته‌ام و خود را زندانی. ✍️ علی کردانی @HOWZAVIAN
«نون والقلم» وخداوندقسم به قلم خورد. و قلم همان است که می‌نویسد؛ کاخ ظالمان ویران می‌کند. می‌نویسد و بساط ظلم بر می‌چیند. می‌نویسد ومعجزه می آفریند. می‌نویسد وحکم مرگ صادر می‌کند. می‌نویسد و انقلاب برپا می کند. می‌نویسد وعشق را زنده می‌کند. می‌نویسد و مرده زنده می‌کند. ومی‌نویسد و جهانی، مملکتی، اندیشه‌ای و انسانی را می‌میراند‌. وهذاقلم و ما ادراک ماقلم قلم‌ها واندیشه‌هایتان پرنورباد🌹 ✍️ باران نجاتی @HOWZAVIAN
🙏روش های التماسی در ترغیب نویسندگی و غفلت‌های ساختاری از شما خواهش میکنم، دست شما را می بوسم، بنویسید..بنویسید.. امروز اعتبار علمی هر شخصی به نوشته های اوست..شما را به خدا بنویسید.... این بخشی از سخنان یکی از مدیران دلسوز حوزه علمیه و معاونت پژوهش همان حوزه علمیه است که خطاب به طلاب بیان شده است.. این عبارات هرچند کاشف از دلسوزی تحسین برانگیز و شناخت دقیق مشکل طلاب امروز حوزه علمیه است اما توجه به نکاتی چند لازم توجه است. اول آنکه مگرچند درصد مخاطبین شما در کلاسی تلمذ کرده اند که شیوه تدریس استاد آنها را مسئله مند کرده و از پس هر کلاس دغدغه پاسخ به سوالات خواب را از چشم آنها ربوده است؟ یا آنکه چند درصد اساتیدی که این طلبه در نزد آنها تلمذ کرده، خود اهل نوشتن اند و مقالات ارائه شده قابل توجهی دارند؟ خلاصه آنکه آیا ساختار علمی شما نویسنده پرور است که نیازی به سوگند دادن و التماس نباشد؟ نویسندگی دغدغه ای درونی میخواهد اما این دغدغه درونی نیازمند ساختاری است تا او را ترغیب کند و خروجی های آنها را ارج نهد. چگونه انتظار داریم در فضای بی الگویی و فقدان محرک های ساختاری، التماس و سوگند محرک نویسندگی باشند؟!!! هرچند سنت مکتوب تا حدود قابل توجهی در دانشگاه رواج یافته است اما متاسفانه این سنت آنگونه که باید هنوز در حوزه علمیه رواج نیافته است. منطور نگارنده از ساختار نویسنده پرور، استعاره ای است از کارخانه انسان سازی که رهبر معظم انقلاب درباره جامعه اسلامی به کار برده اند. خلاصه آنکه باید به سمتی رفت فرهنگ نگارش در میان اساتید و طلاب به حدی برسد که ننوشتن قبیح تلقی شود. به عبارت روشن تر فرهنگ سنت مکتوب در حوزه احیاء شود. ✍️سیدصابر رضایی @HOWZAVIAN
📝 به مناسبت روز قلم آنچه که برای کشور ما و برای عناصر فرهنگی مهم است، گسترش کیفی فرهنگ است. یعنی تربیت شاعر، نویسنده، هنرمند و تربیت کسانی که بتوانند تولید هنری کنند و پایگاه هنری را پیش ببرند. اینها لازم است. با تشویق هنرمندان، با شناختن استعداد‌ها، با باز‌کردن میدان کار برای آنان. مقام معظم رهبری ۱۳۷۵/۶/۲۸ 📚 کتاب دغدغه‌های فرهنگی/ فصل سوم/ فرهنگ و هنر ایران و انقلاب / انتشارات صهبا 🔗انجمن سواد رسانه طلاب @HOWZAVIAN
✔️لوح و قلم دو یار دیرینه اگر قلم نبود دلتنگی‌های‌مان را چه می‌کردیم، نوشتن برای‌مان صبر و مدارا به ارمغان می‌آورد. اما ناگفته نماند قلم بدون لوح و کاغذ هیچ است. لوح گوش شنوا و سنگ صبور قلم‌ است. به عقیده‌ی من قلم در مواقع دلتنگی، سر بر شانه‌ی کاغذ می‌گذارد و می‌بارد. قلم یک پا دارد اما با کاغذ که باشد قدرتش به توان بی‌نهایت می‌رسد. اگر کاغذ نباشد پای قلم لنگ می‌زند. ✍️ مرضیه‌رمضان‌قاسم 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
امروز جمعی از اهالی ادبیات و فرهنگ در ارسال پیام‌های گوناگون را تبریک گفتند و دست به قلم شدند. برخی از نوشته‌ها را منتشر کردم، زین پس هم تلاش می‌کنم آن جملات و کلمات را به اعضای محترم کانال تقدیم کنم. باشد که نویسا شویم😊 باشد که در مسیر ، قدمی و قلمی برداریم. ✍️ انقلاب اسلامی به انقلاب ادبی نیاز دارد.
💐 عجب خیال خوشگلی! می خوانم ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ چه لذتی بالاتر از این که کِلکِ ذهنت را سوار کَلک خیالت کنی تا روی دریای کلمات شناور باشد و گاه واژه ای را بگیرد و گوشه ی کَلک بگذارد. و تو سر می چرخانی دنیای زیبایی از کلمات کنار هم می بینی و هی می خوانی اش و هی می خوانی اش! با خودت می گویی: این منم؟ این خیال من است؟ عجب خیال خوشگلی! حالا باید خیالم را طاهر کنم تا زیباترین کلمات به تور کَلکم بنشیند. نهج البلاغه… صحیفه ی سجادیه… تفسیر المیزان… دیوان حافظ... عجب خیال های خوشگلی! ✍️ عصمت مصطفوی @HOWZAVIAN
🔆 آرامش بدون طوفان قلم در دست نویسنده شفاست. آنگاه که به وقت پریشانی حرف هایت را میشنود؛ بی هیچ قضاوت و سرزنشی. آنگاه که بار سنگین روح و جسم خسته‌ات را به دوش میکشد؛ بدون هیچ منتی. آنگاه که حس امنیت و آرامشش تمام وجودت را فرا میگیرد؛ بدون هیچ چشم داشتی. قلم آمدنی است بدون رفتن. آرامشی‌ست بدون طوفان. حال خوشیست بدون بدحالی. شنونده ای است بدون قضاوت. رفیقی است بدون منت. امنیتی است بدون نگرانی. و در نهایت درمانیست برای تمام آلام. قلم من تمام دارایی من است. من ثروتمندم. ✍️ عارفه مرادی @HOWZAVIAN
🔅موفقیت فعال رسانه ای قم در جشنواره روایت جهاد 🔹حجت احسان‌بخش از فعالان رسانه ای استان قم با دریافت دیپلم افتخار، تندیس جشنواره و جایزه نقدی رتبه اول بخش رسانه متن حرفه ای جشنواره کشوری هنرواره روایت جهاد را کسب کرد. 🔹این خبرنگار قمی در مطلبی با عنوان «ایستاده در قم» به روایت استقامت محمد مداح روحانی جوانی که مرگ تراژدیک همسر باردارش در بیمارستان فرقانی قم ، سعه صدر او هنگام شنیدن این خبر و تلاشش برای حفظ روحیه بیماران کرونایی، عواطف و تحسین جامعه را برانگیخته بود، پرداخت. ........... 💐 تحریریه نویسندگان حوزوی و کانون مدادالفضلاء این موفقیت را به حجت الاسلام احسان بخش تبریک گفته، و موفقیت بیش از پیش ایشان را آرزومند است.💐 @HOWZAVIAN @FarsQom
✔️ثبت‌نام فعالان رسانه‌ای و فضای مجازی خواهران و برادران مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه، جهت ساماندهی و صدور مجوز برای فعالیت در رسانه و فضای مجازی، از افراد ذیل ثبت‌نام می‌نماید: 🔸 مدیران کانال، پیج، گروه یا صفحه‌ی فعال و اثرگذار در فضای مجازی ♦️ تولیدکنندگان محتوای رسانه‌ای ♦️ اساتید رسانه و فضای مجازی 🔹 ارزیابان تولیدات رسانه و فضای مجازی 🔸 فعالان رصد و پایش‌ فضای مجازی 🔹 محققان و پژوهشگران صاحب آثار(کتاب، پایان‌نامه، مقاله، سرمقاله و … در موضوع فضای مجازی)؛ ✅ امتیازات ثبت‌نام و گرفتن مجوز از مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه ویژه فعالان متخصص در رسانه و فضای مجازی: ✉️ ارائه معرفی‌نامه به سازمان‌ها و نهادها 📍امکان همکاری به عنوان نماینده استانی 📍رایزنی با سازمان‌ها و نهادها در سطح کشور جهت واگذاری فعالیت‌های پروژه‌ای مرتبط به فعالان متخصص با پرداخت حق‌الزحمه مناسب 📌 زمینه‌سازی عضویت فعالان، در تشکل‌ها 📍بهره‌مندی از محتواهای تولید شده و ظرفیت انتشار حوزه‌های علمیه 📌 حمایت‌های مادی و معنوی مستمر و موردی از طرح‌ها و تولیدات رسانه‌ای و مجازی جهت کسب اطلاعات بیشتر به کانال ذیل مراجعه فرمایید: @hrasad ثبت‌نام: www.hrasad.ir @HOWZAVIAN
🖌قلم گوارا ستودنی است قلم و هرآنچه که با قلم وحیانی نوشته میشود. ستوده است آنکه قلم در دستم گذاشت تا لذت «بابا آب داد» را چشیدم. همان قلمی که استادش از روز اول آن را در بین دو انگشت شصت و سبابه ام قرار داد و سفیدی کاغذ را با سیاهی قلم پر کرد. نمره ی تمام، با برچسب آفرین، صدآفرین، مُهرِ تحسینِ سیاهه ام را تزیین کرد. مسیر رشد را به تدریج برایم مهیا کردند. گاهی فهمیدم و گاه با پرده ی غفلت از کنارش گذشتم. شجره ی طیبه، مدینه ی فاضله، خُلق حسن، و میوه های نایاب از ثمرات دستان معلم روزی ما شده است. با خواندن و نوشتن، قلم جان گرفت و به زرین، طلایی، روان و نویسا، روی کتیبه های کاغذی امروز سُر خورد. هرآنچه برازنده ی قلم است، گوارایش باد. صدای سُر خوردن قلم بر روی سفیدی ها، آهنگ دلنشینِ بهشتیان است. ✍ فاطمه وجگانی @HOWZAVIAN