eitaa logo
من شیعه هستم
564 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
💜 اعمَلْ لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أبداً، وَ اعْمَلْ لِآخِرتک کأنّکَ تَموتُ غَداً. ❤️ چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گویا فردا مرگت فرا می رسد. 📚 الحیاة، ج 4، ص 62 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 💠 چون اطلاق آيه دلالت دارد بر اينكه هر تأثير طبيعى كه اجزاى جامعه اسلامى در دارد، همانطور كه تكويناً منوط به اراده خدا است، تشريعاً و قانوناً نيز منوط به اجازه او است و او هيچ عملى از اعمال فرد فرد مجتمع را بى اثر نمى گذارد و در جاى ديگر قرآن مى خوانيم : ❣️إنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ : خداى تعالى زمين را به هر كس از بندگانش كه بخواهد ارث مى دهد، و سرانجام نيك از آن مردم با تقوا است. (سوره اعراف آيه128) بله تفاوتى كه رسول خدا (ص) با ساير افراد جامعه دارد اين است كه او صاحب دعوت و هدايت و تربيت است : ❣️يتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ : آيات خدا را بر آنان بخواند، و تزكيه شان كند، و كتاب و حكمتشان بياموزد. (سوره جمعه آيه 2) پس آن جناب نزد خداى تعالى متعيّن است براى بر شأن امّت، ولايت و امامت و سرپرستى امور دنيا و آخرتشان، ما دام كه در بينشان باشد. 💠 ليكن چيزى كه در اينجا نبايد از آن غفلت ورزيد، اين است كه اين طريقه و رژيم از و حكومت و يا بگو «امامت بر امّت» غير رژيم است، كه مال خدا را غنيمتِ صاحب تخت و تاج و بندگان خدا را بَردگان او دانسته، اجازه مى دهد هر كارى كه خواست با اموال عمومى بكند و هر حكمى كه دلش خواست در بندگان خدا براند، چون رژيم حكومتى اسلام يكى از رژيم هايى نيست كه بر اساس بهره كشى مادّى وضع شده باشد و حتّى دموكراسى هم نيست، چون با دموكراسى فرقهاى بسيار روشن دارد، كه به هيچ وجه نمى گذارد آن را نظير دموكراسى بدانيم، و يا با آن مشتبه كنيم. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ زندگى در امّتهاى پيشرفته قبل از اسلام 💠 منظور ما از امّتهاى متمدّن و پيشرفته آن روز، آن امّت هايى است كه تحت رسوم ملّى و عادات محفوظ و موروثى زندگى مى كردند بدون اينكه رسوم و عاداتشان مستند به كتابى يا مجلس قانونى باشد، مانند مردم چين و هند و مصر قديم و و مانند اينها. آنچه در اين باب در بين تمامى اين امّتها مشترك بوده، اين بود كه زن در نظر اين اقوام استقلال و حُرّيت و آزادى نداشته، نه در اراده اش و نه در اعمالش، بلكه در همه شؤون زندگى اش تحت قيمومت و سرپرستى و ولايت بوده، هيچ كارى را از پيش خود مُنجّز و قطعى نمى كرده، و حقّ مداخله در هيچ شأنى از شؤون اجتماعى را نداشته است (نه در حكومت، نه در قضاوت، و نه در هيچ شأنى ديگر). 💠 حال ببينيم با نداشتن هيچ حقّى از حقوق، چه به عهده داشته است؟ اوّلاً تمامى آن وظائفى كه به عهده مرد بوده به عهده او نيز بوده است، حتّى كسب و کار و زراعت و هيزم شكنى و غير آن، و ثانياً علاوه بر آن كارها، اداره امور خانه و فرزند هم به عهده او بوده، و نيز موظّف بود كه از مرد در آنچه مى گويد و مى خواهد اطاعت كند. البته زن در اينگونه اقوام، زندگى مرفّه ترى نسبت به اقوام داشته است، چون اينان ديگر مانند آن اقوام به خود اجازه نمى دادند زنى را بكُشند و گوشتشان را بخورند، و بطور كلّى از مالكيّت محرومشان نمى دانستند، بلكه زن فى الجمله مى توانست مالك باشد مثلاً ارث ببرد و اختيار ازدواج داشته باشد، امّا مالک شدن و اختياراتش در اينگونه موارد هم، به استقلال خود او نبود. در اين جوامع، مى توانست زنان متعدّد بگيرد، بدون اينكه حدّ معيّنى داشته باشد، و مى توانست هر يك از آنان را كه دلش خواست طلاق دهد. و شوهر بعد از مرگ زنش مى توانست بدون فاصله زن بگيرد، ولى زن بعد از مرگ شوهرش نمى توانست شوهر كند، و از معاشرت با ديگران در خارج منزل، غالباً ممنوع بود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹 ❇️ فساد از «خواصّ» و صلاح از «عوام» آغاز می شود. معمولاً فساد از شروع می شود و به عوام سرایت می کند، و صلاح برعکس از و تنبّه و بیداری آنها آغاز می شود و اجباراً «خواصّ» را به صلاح می آورد؛ یعنی عادتاً فساد از بالا به پایین می ریزد و صلاح از پایین به بالا سرایت می کند. روی همین اصل است که می بینیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعلیمات عالیه خود، بعد از آنکه مردم را به دو طبقه عامّه و خاصّه تقسیم می کند، نسبت به صلاح و به راه آمدن «خاصّه» اظهار یأس و نومیدی می کند و تنها «عامّه» مردم را مورد توجّه قرار می دهد. در دستور حکومتی که به نام مالک اشتر نخعی مرقوم داشته می نویسد : برای والی هیچکس پُر خرج تر در هنگام سستی، کم کمک تر در هنگام سختی، متنفّرتر از عدالت و انصاف، پُر توقّع تر، نا سپاس تر، عذر ناپذیرتر، کم طاقت تر در شداید از نیست. همانا استوانه دین و نقطه مرکزی مسلمین و مایه پیروزی بر دشمن، می باشند، پس توجّه تو همواره به این طبقه معطوف باشد. 📚مقدمه جلد اوّل کتاب داستان راستان ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند: «تا می‌توانید نکنید». سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناهی مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است». ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 💠 و براى هر يك از اين امّتها بر حسب اقتضاى مناطق و اوضاع خاصّ به خود، احكام و رسوم خاصّى بود، مثلاً امتياز طبقاتى كه در وجود داشت چه بسا باعث مى شد زنان از طبقه بالا حقّ مداخله در ملك و حكومت و حتّى رسيدن به سلطنت و امثال آن را داشته باشند، و يا مثلاً بتوانند با مَحرم خود چون پسر و برادر ازدواج كنند، ولى ديگران كه در طبقه پائين اجتماع بودند چنين حقّى را نداشته باشند. و مثلاً در از آنجا كه ازدواج نوعى خود فروشى و بَردگی بود و زن در اين معامله خود را يكباره مى فروخت، قهراً ديگر معقول نبود كه اختيارات يك زن ايرانى را داشته باشد و همين طور هم بود، يك زن چينى از ارث محروم بود، و حقّ آن را نداشت كه با مردان و حتّى با پسران خود سر يك سفره بنشيند، و مردان مى توانستند دو نفرى و يا چند نفرى يك زن بگيرند، و در بهره گيرى از او، و استفاده از كار او با هم باشند، آن وقت اگر بچّه دار مى شد غالباً فرزند از آن مردى بود كه كودك به او بيشتر شباهت داشت. و مثلاً در ، از آنجايى كه معتقد بودند زن پيروِ مرد و مانند يكى از اعضاى بدن او است ديگر معقول نبود كه بعد از شوهر، ازدواج براى او حلال و مشروع باشد، بلكه تا ابد بايد بى شوهر زندگى كند و بلكه اصلاً نبايد زنده بماند، چون گفتيم زن را به منزله عضوى از شوهر مى دانستند، و در نتيجه همانطور كه بر حسب رسوم خود مُردگان را مى سوزاندند، زن زنده را هم با شوهر مُرده اش آتش مى زدند، و يا اگر زمانى زنده مى ماندند، در كمال ذلّت و خوارى زندگى مى كردند. زنان هند قديم در ايّام حيض، نجس و پليد بودند و دورى كردن از آنان لازم بود، و حتّى لباسهايشان و هر چيزى كه با دست يا جاى ديگر بدنشان تماس مى گرفت، نجس و خبيث بود. 💠 و مى توان وضع زنان در اين امّتها را اينطور خلاصه كرد كه : نه انسان بودند و نه حيوان، بلكه برزخى بين اين دو موجود به حساب مى آمدند، به اين معنا كه از ، به عنوان يك انسان متوسط و ضعيف استفاده مى كردند، انسانى كه هيچگونه حقّى ندارد مگر اينكه به انسانهاى ديگر در امور زندگى كمك كند، مثل فرزند صغير كه حدّ وسطى است بين حيوان و انسان كامل که به ساير انسانها كمك مى كند ولی خودش مستقّلاً حقّى ندارد و تحت سرپرستى و ولايت پدر يا ساير اولياى خويش است؛ بله بين فرزند صغير و زن، اين فرق بود كه فرزند بعد از بلوغش از تحت سرپرستى خارج مى شد، ولى زن تا ابد تحت سرپرستى ديگران بود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa
🌹سلام بر دوستان مؤمن و اهل دلِ (کانال آی شیعه) خوبین؟ طاعات و عبادات قبول حق یه دعا میکنم وقت سحر، لطفاً هر کسی پیام رو دید یه «آمین» از ته قلب بگه : به آبروی زهرای مرضیه سلام الله علیها خدایا به همه بیماران شفای عاجل و کامل عنایت بفرما. ❤️الهی آمین❤️ التماس دعا
🌹🌹🌹 ❇️ تفاوت هاى با نظام هاى حكومتى ديگر 💠 يكى از بزرگترين تفاوتها كه ميان رژيم اسلام و وجود دارد اين است كه در حكومتهاى دموكراسى از آنجا كه اساسِ كار «بهره گيرى مادّى» است، قهراً روح استخدامِ غير و بهره كشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را (حتّى انسانهاى ديگر را) تحت اراده انسانِ حاكم و عمل او قرار مى دهد، و به او اجازه مى دهد از هر راهى كه دلش خواست انسانهاى ديگر را تيول خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته ها و آرزوهايى كه از ساير انسانها دارد مسلّط باشد، و اين عیناً همان است كه در أعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى گفتند و امروز دموكراسی اش مى خوانند، بلكه استبداد و ظلم دموكراسى بسيار بيشتر است، زیرا آن روز اسم و مُسمّا هر دو زشت بود ولى امروز مسمّاى زشت تر از آن در اسم و لباسى زيبا جلوه كرده (يعنى استبداد با لباس دموكراسى و ). كه هم در مجلّات مى خوانيم و هم با چشم خود مى بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف مى تازد، و چه ظلم ها و اجحافات و زورگویی هایی را درباره آنان روا مى دارد. 💠 فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم، و كسراهاى امپراطورى فارس اگر ظلم مى كردند، اگر زور مى گفتند، اگر با سرنوشت مردم بازى نموده و به دلخواه خود در آن عمل مىكردند، این کارها را تنها در حقِ رعيّت خود مى كردند و احياناً اگر مورد سؤال قرار مى گرفتند - البته اگر - در پاسخ عذر مى آوردند كه اين ظلم و زورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است، و اگر به يكى ظلم مى شود براى اين است كه مصلحت عموم تأمين شود و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى گردد. و شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و و سَرورى كه او دارد، اين حقّ را به او داده، و احياناً به جاى اين عذرها نیز با شمشير خود استدلال مى كرد (و حتّى به فرزند خود مى گفت اگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را به عضو پُر مؤثرت فرو مى آورم). امروز هم اگر در روابطى كه بين ابرقدرتها و ملّت هاى ضعيف برقرار است دقّت كنيم، مى بينيم كه تاريخ و حوادثِ آن، درست براى عصر ما تكرار شده و باز هم تكرار مى شود، چيزى كه هست شكل سابقش عوض شده؛ چون گفتيم كه در سابق ظلم و زورها بر تك تك افراد اعمال مى شد ولى امروز به حق اعمال مى شود... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈