eitaa logo
من شیعه هستم
530 دنبال‌کننده
312 عکس
393 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️❤️❤️ 📝 پس معلوم شد که صِرف يك سنّت با وضع حاضر انسانها، دليل بر بطلان و فساد آن سنّت نيست. اسلام هم از ديدگاه يك سنّت طبيعى و اجتماعى مانند ساير سنّت ها است و مستثناى از اين قانون كلى نيست. وضع آن نيز مانند وضع ساير سنّت ها است كه اگر بخواهد پای گير و مستقر شود، عوامل و شرايطى دارد، هم چنان كه پای گير نشدنش نيز عوامل و شرايطى دارد. 📝 و اوضاع امروزِ - با اينكه در دل بيش از چهار صد ميليون نفر (= و در زمان حاضر حدود 1/8 میلیارد نفر) از افراد بشر براى خود جا باز كرده - ضعيف تر از وضعى كه در زمان نوح و ابراهيم و محمد (ص) داشت نمى باشد. در روزگار اين بزرگواران، اسلام و دعوتش قائم به بود و دعوتشان در جوّى آغاز شد كه فساد همه جا را فرا گرفته و در همه دلها ريشه دوانده بود، و اين ريشه ها حتى يك روز هم نخشكيده و تا به امروز جوانه زده و باقى مانده است. 📝 و رسول خدا (ص) وقتى به دعوت نمود كه به غير از يك مرد و يك زن پيرو نداشت ولى به تدريج يكى يكى به پيروانش افزوده شد، با اينكه آن روز، روزگار عُسرت بود. ليكن نصرت خدا ياريشان كرد و توانستند اجتماعى تشكيل دهند، اجتماعى كه صلاح و تقوا بر افراد آن غلبه داشت و تا آن جناب زنده بود صلاح اجتماعيشان نيز محفوظ بود؛ تا آنكه رسول خدا (ص) از دنيا رفت و فتنه ها كار اسلام را بدانجا كه خواست كشانيد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 💠 يقيناً خواهيد گفت: خير، زيرا محال است مجتمعى بتواند خود را با همکاری افراد حتى براى مدتى كوتاه ادامه بدهد و در همين حال دست به تركيب آزادى يك يك افراد آن مجتمع نخورد. آرى همکاری چه به طور عادلانه و عاقلانه باشد و چه به شکل ظالمانه و جزافى و يا به هر صفتى ديگر متّصف باشد، را محدود مى سازد. علاوه بر اين، ممكن نيست انسان بتواند در اين عالَم زندگى كند مگر اينكه به حكم ضرورت، تصرّفاتى در مواد اين عالَم بنمايد، تصرّفاتى كه بقاء و دوام زندگيش را تأمين و تضمين كند، و اين وقتى ممكن است كه در آنچه كه تصرّف كرده يك نحوه اختصاص كه از آن به «ملكيّت» تعبير مى شود داشته باشد، - البته مراد ما از اين ملكيّت معناى اعمّى است كه هم شامل حقّ ميشود و هم شامل مِلك مصطلح - و اين خود مستلزم محدوديّت آزاديهاى فردى است. 💠 براى اينكه مادامى كه يك فردى مثلاً فلان لباس را مى پوشد و يا فلان غذا را مى خورد و يا از فلان مايع استفاده مى كند و يا در فلان محل سكونت مى كند، فرد ديگرى نمى تواند مستقلاً آن استفاده ها را از آن لباس و خوراك و مسكن بكند. پس اراده فردِ «غير متصرّف» نسبت به متصرفاتِ فرد «متصرّف» محدود شده و حُرّيتش مقيّد مى شود، و لذا مى بينيم از آن روزى كه جنس بشر در زمين جاى گرفت همواره ملازم با اختلاف و نزاع با يكديگر بوده و هيچ روزى بر اين انسانهاى پراكنده در پهناى زمين نگذشت مگر اينكه آفتاب آن روز بر نزاع آنان طلوع و از كشمكش آنها غروب نموده؛ نزاع و كشمكشهايى كه آنان را به نابودى نفوس و تباهى و هتك اَعراض و تاراج رفتن اموال سوق داده است، و اين خود شاهد روشنى است بر ، و گرنه اگر انسان براى خود، انسانيّت، حرّيت و آزادى مطلقى قائل بود اين اختلافات دردى از او دوا نمى كرد و كوچكترين اثرى نداشت. = یعنی در اینصورت اصلاً اختلافی پیدا نمیشد. 💠 و نيز مى بينيم دائما و گرفت و گيرهايى - چه صحيح و چه غير صحيح - در ميان مجتمعات گوناگون بشرى (چه متمدّن و چه نيمه وحشى) متداول بوده است، و اين مجازاتها معنايى جز اين ندارد كه ، بعضى از نعمتهايى را كه خلقت به فرد ارزانى داشته، مالك است و مى تواند آزادى افراد را نسبت به آن نعمتها سلب نمايد. آرى اگر جامعه و يا زمامدار جامعه، مالك جان يك فرد قاتل نباشد نمى تواند حكم به اعدام او نموده و جانش را از او سلب نمايد، و همچنين از يك فرد متخلّف كه او را به جرم گناهى مؤاخذه نموده و به انواع شكنجه ها از قبيل قطع و ضرب و حبس و غير آن عذابش مى دهد اگر مالك حُكم و اجرای آن و اختياردار سلب بعضى شؤون حياتى و آسايش و سلطنت مالى از او نبود نمى توانست چنين احكامى را در حقّ او صادر و اجرا نمايد. چطور ميتواند بدون محدود کردن و سلب مقدارى از آزادى فردِ متخلّف و ياغى او را از و تعدّى باز داشته و او را از حريم جانها و اعراض و اموال ديگران دور سازد؟ ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ زن و موقعيّت زن در اسلام اسلام بين زن و مرد از نظر تدبير شؤون اجتماع و دخالت اراده و عمل در اين تدبير، برقرار كرده. علّتش هم اين است كه همانطور كه مرد مى خواهد بخورد و بنوشد و بپوشد، و ساير حوائجى كه در زنده ماندن خود به آنها محتاج است به دست آورد، زن نيز همين طور است، و لذا قرآن كريم مى فرمايد : ❣بعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ — شما زنان و مردان از جنس همديگر مى باشيد. (سوره آل عمران، 195) پس همانطور كه مرد مى تواند خودش در سرنوشت خويش تصميم بگيرد و خودش مستقلاً عمل كند و نتيجه عمل خود را مالك شود، همچنين چنين حقّى را دارد بدون هيچ تفاوت : ❣لها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَت — سود و زيان كارش، عايد خودش مى شود. ( سوره بقره، 286) ❣و يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ — خداوند آنچه حقّ مى داند، حقّ واقعى است. (سوره يونس، 82) پس به حکم این دو آیه، زن و مرد در آنچه كه اسلام آن را حقّ مى داند ، چيزى كه هست خداى تعالى در آفرينش زن دو خصلت قرار داده كه به آن دو خصلت، زن از مرد امتياز پيدا مى كند. ❇️ دو خصلت در آفرينش زن 🔹اوّل اينكه : زن را در مَثَل به منزله كشتزارى براى تكوّن و پيدايش نوع بشر قرار داده، تا نوع بشر در داخل اين صدف، تكوّن يافته و نمو كند تا به حدّ ولادت برسد، پس بقاى نوع بشر بستگى به وجود دارد، و به همين جهت كه او كشتزار است مانند كشتزارهاى ديگر احكامى مخصوص به خود دارد و با همان احكام از مرد ممتاز مى شود. 🔹دوم اينكه : از آنجا كه بايد اين موجود، جنس مخالف خود يعنى مرد را مجذوب خود كند، و مرد براى اين كه نسل بشر باقى بماند به طرف او و ازدواج با او و تحمّل مشقّت هاى خانه و خانواده جذب شود، خداوند در آفرينش، خلقت زن را قرار داد، و براى اينكه زن مشقّت بچه دارى و رنج اداره منزل را تحمّل كند، شعور و احساس او را لطيف و رقيق كرد، و همين دو خصوصيّت، كه يكى در جسم او است و ديگرى در روح او، تأثيرى در وظائف اجتماعىِ محوّل به او دارد. اين بود مقام و موقعيّت اجتماعى زن، و با اين بيان، موقعيّت اجتماعى مرد نيز معلوم مى شود و نيز پيچيدگى و اشكالى كه در احكام مشترك بين آن دو و احكام مخصوص به هر يك از آن دو، در هست حلّ مى گردد، هم چنان كه قرآن كريم مى فرمايد : ❣و لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ، لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا، وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ، وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ، إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً — هرگز آرزوى اين را نكنيد كه آنچه ديگران بيش از شما دارند داشته باشيد، مردان از آنچه بدست مى آورند، بهره اى داشته و زنان از آنچه كسب مى كنند بهره اى دارند، و همواره فضل خدا را از خدا بخواهيد كه خدا به هر چيزى دانا است. (سوره نساء، 32) و منظورش از اين گفتار آنست كه اعمالى كه هر يك از زن و مرد به اجتماع خود هديه مى دهد باعث آن مى شود كه به فضلى از خدا اختصاص يابد، بعضى از فضل هاى خداى تعالى فضل اختصاصى به يكى از اين دو طائفه است، بعضى مختصّ به مردان و بعضى ديگر مختصّ به زنان است. مثلاً مرد را از اين نظر بر زن فضيلت و برترى داده كه سهم او دو برابر زن است، و زن را از اين نظر بر مرد فضيلت داده كه خرج خانه را از گردن زن ساقط كرده است، پس نه مرد بايد آرزو كند كه اى كاش خرج خانه به عهده ام نبود، و نه زن آرزو كند كه اى كاش سهم ارث من برابر برادرم بود. بعضى ديگر برترى را مربوط به عملِ عامل كرده، که نه اختصاص به زن دارد و نه به مرد، بلكه هر كس فلان قسم اعمال را انجام بدهد، به آن فضيلت ها مى رسد (چه مرد و چه زن) و هر كس انجام نداد نمى رسد (باز چه مرد و چه زن) و كسى نمى تواند آرزو كند كه اى كاش من هم فلان برترى را مى داشتم، مانند فضيلت ايمان و علم و عقل و سائر فضائلى كه دين آن را فضيلت مى داند. اين قسم از فضيلت، فضلى است از كه به هر كس بخواهد مى دهد، و لذا در آخر آيه مى فرمايد : وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ — و همواره فضل خدا را از خدا بخواهيد. دليل بر آنچه ذكر كرديم آيه شريفه : الرِّجالُ قَوَّامُونَ علی النّساء (سوره نساء، 34) است، به آن بيانى كه به زودى خواهد آمد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa