eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
665 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عالی جناب عالی جناب عرصه ی جنگ و ظفر علی ست سامان دهنده ی همه ی خیر و شر علی ست در جنگ تن به تن شده صاحب اثر علی ست نور رخش به معرکه ها چون تبر علی ست پیروزی اش برای خدا هم ثمر علی ست نبض تمام معرکه در دست حیدر است دستش ستون عرش خداوند اکبر است او حافظ سلامت جان پیمبر است با اینچنین شجاعت و مردی چه محشر است بهر نبی به معرکه سینه سپر علی ست عالم بدون او همه معلول می شود دنیا بدون او دَرِ سلول می شود خوب و بَدِ زمانه که محلول می شود پس سرنوشتمان همه مجهول می شود تأیین کننده ی بَد و خوب بشر علی ست خيبر هماره محو خروش نگاه اوست دنیا نگاره ای زِ همه جلوه گاه اوست کعبه به اذن صاحب خود در پناه اوست نابودی جهان همه بسته به آه اوست در آسمان سرآمد شمس و قمر علی ست آوای قدسیان همه آوای یا علی پر می کشد دلِ شده آواره تا علی پا تا به سر علی شده سر تا به پا علی پیدا شود مسیر هر آباده با علی چون رهنمای جاده و کوی وگذر علی ست گفتم علی و این دل من بی اراده شد از جسم و جان من غم دنیا ستاده شد بر ما مقام نوکریش تا که داده شد روز جزا عبورِ صراطم چه ساده شد در آن سرا شفیع دو چشمان تر علی ست دریا تمام شوری اش از شور مرتضی ست عقبی مقدس است و چنان طور مرتضی ست صحرا به وسعت دل رنجور مرتضی ست زهرا اسیر جلوه ای از نور مرتضی ست طاها هماره گفته شَه معتبر علی ست ما شیعه ی علی و مسلمان زینبیم در پای درس و مکتب قرآن زینبیم لطف علی بُوَد که سر خان زینبیم مست دم حسین و حسن جان زینبیم تنها برای زینب کبری پدر علی ست او تا همیشه عاشق دلجوی فاطمه ست او بی قرار لطمه ی پهلوی فاطمه ست او زیر دین سینه و بازوی فاطمه ست او بی شکیب سیلی و ابروی فاطمه ست دوم قتیل قصه ی دیوار و در علی ست دستش که بسته شد دل او را محک زدند با تازیانه همسر او را کتک زدند در بین کوچه زخم حسن را نمک زدند شیشه ی عمر فاطمه را هم ترک زدند آنکه زِ داغ فاطمه شد خون جگر علی ست دسترنج `ملتمس”
ایوان نجف می کشند امشب مرا بالا و بالا از نجف سود بالا می دهد بازار دنیا از نجف اهل ایرانم ولیکن لهجه دارم چون عرب مادرم اهل مدینه هست و بابا از نجف گرد و خاکی میشوی وقتی کنار حیدری می برد مولا بهشت خویش ما را از نجف بی جهت چشمان پیغمبر نشد حیدر پسند می درخشد مثل درّی نور زهرا از نجف میل معراجی که احمد داشت حبّ مرتضاست انتهای عرش رحمانست پیدا از نجف طاق این میخانه را همرنگ ایوان می کند او بخواهد کم ندارد خاک اینجا از نجف دلو آبی نیست امّا مشک بر دوش علی است تشنه لب هستیم و می آید بفرما از نجف خواب دیدم که به زودی کربلایی میشوم راه می افتم همین امروز و فردا از نجف
أَشْهَدُ أَنَّ علی ولی الله دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت مُژه ات تیر کجی بود و برای پرتاب چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت همه انگار که ناخواسته لبخند زدند نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت حفره ای بود پر از خون وسط سینه ی من مِهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت تا که سلمان وسط ظُهر پس از نام نبی أَشْهَدُ أَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت مثل خونی که به رگ های بدن جریان داشت شیعه گی نیز پس از این جریان شکل گرفت با تو هرجای خرابی شده آباد ترین بی تو در شهر،خرابات مُغان شکل گرفت با علی اصغر تو روز جهانی عطش با علی اکبر تو روز جوان شکل گرفت سر مولا که سری گشت میان سرها نقشه ی قتل علی در رمضان شکل گرفت # مهدی رحیمی زمستان
گر بیافتد ره مجنون به شبستان نجف میزند هوی کشان سر به بیابان نجف عزت آن است شوی خاک کف پای پدر کربلا رفته در این حال به قربان نجف کعبه ام زاده‌ی شهریست که نامش مکه‌ست قبله ام مضجع شهریست به عنوان نجف ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کارند بارک الله بگیرند ز سلطان نجف دستمان شکر خدا پیش کسی نیست دراز رزقمان میرسد از گوشه‌ی ایوان نجف سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز شرطش آن است که باشد ز غلامان نجف
باید برای از تو سرودن وضو گرفت باید وضو که هیچ! کمی آبرو گرفت باید به دور هر چه سیاه است خط کشید باید به عشق حیدر کرار خو گرفت باید برای عرض ارادت به ساحتش از هر چه غیر حضرت مولاست رو گرفت دنیا پر از حکایتِ انبوه حیله‌هاست باید فقط ز دست علی جان سبو گرفت ذکر علی عبادت خاصان عالم است باید مدد برای سرودن از «او» گرفت
فقط حیدر امیرالمومنین است مرا به غیر شما با کسی که کاری نیست غریب و بی کسم و جز تو هیچ یاری نیست قرار بود که اصلا فمن یمت یرنی... مرا بکش که مرا طاقت و قراری نیست `نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت...” نوشت غیر علی در جهان نگاری نیست به جز ولایت حیدر هر آنچه گفته شده به هر کتاب، به مولا که اعتباری نیست قبول ! چهار خلیفه...ولی خدا را شکر شبیه آن دو خلیفه علی فراری نیست چنان میانه ی خیبر به فرق مرحب زد که شاهدان همه گفتند : ذوالفقاری نیست؟!... خودش نخواست وگرنه پیمبری میکرد برای حضرت حیدر اینکه کاری نیست هزار مرتبه در فقه عشق ثابت شد که در محیط نجف سجده اختیاری نیست. نجاری
مشغول تو بودن خودش گیراترین پند است تلخ است کامم، مدح تو شیرین تر از قند است انگشترت قسمت نشد ما خاک پا بردیم .. خاکی که پایت را ببوسد آبرومند است دستی که انگشتر به او دادی که جای خود دستی که قطعش کرده ای هم از تو خرسند است خوبان ندارند آنچه را در چنته داری تو آنچه نداری و  همه دارند، مانند  است آن که تحیر را به چشمش دیده اعجاز است آن که کمر بسته به اثبات تو سوگند است درک من  از الیوم اکملت لکم ... این است در زیر دینت تا ابد  دین خداوند است
تا ابد هستم ثنا گوی غدیر مست مست از جام دلجوی غدیر مژده با اصل و نسب های جهان بر مشامم می رسد بوی غدیر
153 _ سرود عید غدیر می درخشد روی دستان نبی خورشید عالم آشکارا بین مردم بر لب آورد اسم اعظم ندای جبرییل رسد از آسمان فقط حیدر بود امیر مومنان علی جانم علی................ چون دو گلدسته شده دستان این خورشید و آن ماه با نوای اشهد ان علی ولی الله غدیر عید خدا غدیر عید نبی بیا زین خم بنوش که ساقی شد علی علی جانم علی............ در دل عاشق به غیر از شادی و شوق و شعف نیست به صفا سوگند صفایی همچو ایوان نجف نیست نجف جان من و نجف مینوی من نجف حق حق من نجف هو هوی من علی جانم علی.............
اسدالله عین الله حیدر یا حیدر مرده مردای عالم ، کیه جز ، مولانا حیدر علی جان و علی جانان علی صاحبه عالم امکان علی قبله علی ایمان علی آیه به آیه قرآن جان حیدر یا حیدر شور محشر یا حیدر یل جنگاور یا حیدر ----------- بند دوم کی به جز تو جا داره ، تو قلب زهرا خوشبخته توی عالم ، به تو هر کس میگه  بابا تو امیره دل مایی تو نماز و ذکر و دعایی تویی مروه تو صفایی تو امام حلال زاده هایی جان یارم یا حیدر دوسِت دارم یا حیدر دل و دلدارم یا حیدر -------------- بند سوم من بهشت و حس کردم ، زیر ایوونت خوبا تا روز محشر ، تو نجف ، هستن مهمونت تویی ماهه شب تارم تا قیامت ، هستی کنارم خوبه آقا روزگارم تا که عشق حسین تو دارم جان مولا یا حیدر ذکر زهرا یا حیدر علمت بالا یاحیدر
اونقده معجزه داره چشماش که کعبه هم حق داشته ترک برداره اونکه خدا به خلقتش مینازه شخص شخیص حیدر کراره آغوشش برای ، عالم بازه آقا حتی خاک پاهاش ، سلمان سازه آقا مردِ مردِ مرداس       آقا مرتضی علی جانِ جانِ زهراس     آقا مرتضی علی بی بدیل و یکتاس    آقا مرتضی علی نقش قلب عباس      آقا مرتضی علی (مولانا یا حیدر) تعبیر "یل " برای مرتضی کمه فدای اقتدار فارس العرب ضربه هاشم همیشه ضرب المثله علی رسید همه میرن عقب عقب  هیچ وقت توی میدون ، از دشمن نترسید ضربه‌ش رو نزد چون ، تا هفت نسل شو دید قاتل الکفاره       آقا مرتضی علی شیر لافراره       آقا مرتضی علی سرور و سرداره  آقا مرتضی علی تو دلم جا داره   آقا مرتضی علی (مولانا یا حیدر)
اول و آخر، میزان داور ساقی کوثر، مولانا حیدر هم نفسی و هم جان پیمبر، حیدر، حیدر مولایی و هم خواجه ی قنبر، حیدر، حیدر در خلق جهان از بهتر، حیدر، حیدر از بعد نبی بر همه رهبر، حیدر، حیدر نبأ العظیم، حضرت کریم همه زندگیم، علی۴ فدا بچه هات، می میرم برات می زنم صدات، علی۴ بنفسی انت یا علی مولا فاروقِ اعظم، صدیق اکبر ابا العجائب، مولانا حیدر ای واژه ی اعجاز مسیحا، مولا، مولا هستی علی و عالی و اعلی، مولا، مولا ای صاحب منظومه ی بالا، مولا، مولا ای برده دل از حضرت زهرا، مولا، مولا قمرم تویی، سحرم تویی پدرم تویی، علی۴ نجفت مدام، میزنه صدام تو بگو بیام، علی۴ بنفسی انت یا علی مولا قتّال العرب، فاتح الخیبر یا سیفَ الاسلام، مولانا حیدر ای تیغه ی شمشیر تو برّان، ای جان، ای جان ای غرش تکبیر تو طوفان، ای جان، ای جان سر تا قدمت جلوه ی قرآن، ای جان، ای جان هستیم سر خوان تو مهمان، ای جان، ای جان باطن غدیر، حضرت امیر دستمو بگیر، علی۴ شاهِ لافتی، جلوه ی خدا به غمم دوا، علی۴ بنفسی انت یا علی مولا
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام قصیده السابقون السابقون ................. تو را تا دیده‌ام محو جمال کبریا دیدم تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم تو را در سجدهٔ باران و بر سجّادهٔ صحرا به هنگام قنوت برگ‌ها، در «ربّنا» دیدم تو در هفت آسمان سیر و سفر می‌کردی امّا من تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم کنار «حجر اسماعیل» در سرچشمهٔ زمزم صفا و مروه را گرد تو در سعی و صفا دیدم «تو را دیدم که می‌چرخید گرد خانه‌ات کعبه خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم» تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر تو را مولود کعبه، قبلهٔ اهل ولا دیدم تو را فرمان برِ «یا ایها المدثر» از اول تو را «السابقون‌السابقون» از ابتدا دیدم تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی تو را عاشق‌ترین دلدادهٔ «قالو بلی» دیدم تو افکندی حجاب از روی «کَرّمنا بنی‌آدم» که سیمای تو را آیینهٔ ایزدنما دیدم تو آدم را فراخواندی به علم «عَلَّمَ الأسماء» تو را در کشتی نوح پیمبر ناخدا دیدم اگر اعجاز موسایی عصا بود و ید بیضا سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم نه تنها از تو شد عیسی مسیحادم، که از اوّل تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگین‌بخشی تو را روح قناعت، اسوهٔ فقر و غنا دیدم زدی خود را به آب و آتش ای شمس جهان‌آرا تو را پروانهٔ پیغمبر از غارحرا دیدم به جولان‌گاه احزاب و نبرد خندق و خیبر به دستت تیغ «لا سیف» و به شأنت «لا فتی» دیدم به یک ضربت که در خندق زدی، در برق شمشیرت جهانی را به لب «اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا» دیدم تلاوت کردی «آیات برائت» را به زیبایی تو را خورشید بام کعبه در «اُمُ القُری» دیدم تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر تو را در بی‌نهایت، در کجا در ناکجا دیدم چه می‌دیدم خدایا روز فتح مکّه با حیرت خلیل بت‌شکن را روی دوش مصطفی دیدم «و سُبحانَ الّذی أسری بِعَبدِه» را که می‌خواندم تو را در لیلةُ المعراج، با بدرُالدُّجا دیدم سراغ آیهٔ «اَلیَوم اَکملتُ لکُم» رفتم تمام آیه را وصف علی مرتضی دیدم شکوه و عزّت هستی! کمال عشق و سرمستی! چه گویم من که روی دست پیغمبر چه‌ها دیدم تو را در سایۀ باغ «اَلَم نَشرح لَکَ صَدرَک» شکوفا یافتم، مصداق «مِصباحُ الهُدی» دیدم گل روی تو را در «سَبِّح اسم ربَّکَ الاعلی» تَجَسُّم کردم آری، تا جمال کبریا دیدم تو را در سورۀ «حامیم تنزیلٌ منَ الرَّحمن» تو را در آیهٔ تطهیر و در «قُل اِنَّما» دیدم تو را در نون «اَلرَّحمن» و عین «عَلَّمَ القُرآن» تو را در یای «یاسین»، ترجمان طا و ها دیدم تو را در «قُل کَفی بِاالله» در «وَالتّین وَالزَّیتون» تو را در «لیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی» دیدم نه تنها هست اوج رفعتت در قافِ «وَالقرآن» تو را در سورهٔ «وَالشَّمس» و «طور» و «وَالضُّحی» دیدم تو را با چهرهٔ پوشیده و خرما و نان بر دوش کنار زاغه‌های شهر کوفه بارها دیدم نوازش از تو می‌دیدند فرزندان شاهد هم تو را با گوهر اشک یتیمان آشنا دیدم به مسکین و یتیم از بس محبت کردی و احسان تو را در سورهٔ انسان و متن «هل أتی» دیدم چه می‌دیدم خدا را در سکوت محض نخلستان تو را هر نیمه‌شب، در گریه‌های بی‌صدا دیدم شبی که شمع بیت‌المال را خاموش می‌کردی تو را با بی‌ریایی، خفته روی بوریا دیدم چو راز غربت خود را به گوش چاه می‌گفتی چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه تا دیدم تو را پشت در آتش زده، با زهرةُالزّهرا صبور و مهربان، در تیرباران بلا دیدم اگر نامردمان دست تو را بستند، آن‌ها را اسیر پنجۀ تقدیر، در «تَبَّت یَدا» دیدم در ایوان نجف، در کوفه، در محراب مسجد هم شهادت‌نامهٔ «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبه» را دیدم پس از آن لیلة القدری، که شد شقُّ القَمَر، هرشب تو را در جوهر خون شهیدان خدا دیدم تو را یاری‌گر خون خدا، با عترت یاسین تو را دلجوی یاس ارغوان، در نینوا دیدم تو را در آسمان نیلگون ظهر عاشورا تو را در سایه‌روشن‌های شام و کربلا دیدم شب شام غریبان و پرستوهای سرگردان تو را دل‌سوخته در شعله‌زار خیمه‌ها دیدم اگر خورشید دشت کربلا از نوک نی سر زد تو را در موجی از آیات تسلیم و رضا دیدم تو را با کاروان اهل‌بیت وحی در غربت تو را در حیرت از خورشید در طشت طلا دیدم کسی از آستانت دست خالی برنمی‌گردد که در آیینهٔ آیین تو، مهر و وفا دیدم محمدجواد غفورزاده
سلام. عید غدیر مبارک ایام غدیر ست و خداوند جلی از آیه ی اکملت به رسولش ولی با نص همین آیه‌ی قرآن خواهد پیوند زند نور محمد به علی بداهه از حلوائی نوش آبادی ۳ر۴ر۱۴۰۳ کاشان
سرچشمه‌ی روشن حیات است غدیر عطر ملکوتِ صلوات است غدیر گرچه به بلندای شکوهش نرسیم کوتاه‌ترین راه نجات است غدیر
خود را به سراپرده‌ی اسرار بزن هر لحظه دم از حیدر کرار بزن برخیز ز جا، مگر خجالت دارد عشقِ به علی را همه‌جا، جار بزن
از شأن علی، فقط خدا آگاه است از دامن او دستِ خرد کوتاه است گفتیم علی بن ابی‌طالب کیست؟ گفتند محمد بن عبدالله است! 📝
از شأن علی، فقط خدا آگاه است از دامن او دستِ خرد کوتاه است گفتیم علی بن ابی‌طالب کیست؟ گفتند محمد بن عبدالله است! 📝
خورشید آسمان بیان مرتضی علیست جمشیدِ دارِ مُلک امان مرتضی علیست اصل وجود و مایه جود و جهان جود نور زمین و زین زمان مرتضی علیست با صد هزار نور و براهین و عقل و نقل بگذشته از صفات و بیان مرتضی علیست شاهی که در قبیله آدم نیافرید همتای او خدای جهان، مرتضی علیست میری که زیر سایه فرّ همای اوست عرش برین چو سایه نهان مرتضی علیست آن منبع کمال که همتای او به فضل جز مصطفی دگر نتوان مرتضی علیست آن گوهری که مایه اقبال آدم است این را خلاف نیست که آن مرتضی علیست نوری که استقامت عالم به ذات اوست نزدیک اهل عقل عیان مرتضی علیست قدرش ز قدر صدر نشینان سدره را بر آستان نداده مکان مرتضی علیست ارواح انبيا همه در بارگاه قدس در مدح او گشاده زبان مرتضی علیست اندر دل موحد پاکیزه اعتقاد خوش‌تر هزار بار ز جان مرتضی علیست در سینهٔ مشبّهیِ ناصبی به درد جانسوزتر ز تیغ و سنان مرتضی علیست داده طلاق دنیی و بخریده هشت خلد اندر سه شب به بيع سه نان مرتضی علیست مال قطار چهارصد اشتر به یک سؤال داده به دست سايل نان مرتضی علیست دریادلی که سایل یک نان به یک سؤال برد از كفش ذخایر كان مرتضی علیست اصل همه فضایل و فهرست هر هنر در ذات او روان چو روان مرتضی علیست ناسوده از عبادت و ننشسته از جهاد نامیخته يقين به گمان مرتضی علیست از گفته قدیم در این شعر مصرعی می آورم که مقصد از آن مرتضی علیست «آن بیش از آفرینش و کم ز آفریدگار» میدان ز روی فایده كان مرتضی علیست نفس رسول بوده و دیده پس از رسول ظلمی صریح از همگان مرتضی علیست در دست او نهاده خداوند لم يزل روز جزا جواز جنان مرتضی علیست "سالار "لافتی" و خداوند "هل اتی بی شایبه همین و همان مرتضی علیست کاشی" به اعتقاد چو بعد از نبی تو را" عقل و ضمیر و هوش و توان مرتضی علیست چون عین فرض دان تو خود فرض عین دان شعری که اعتقاد در آن مرتضی علیست پوشیده دار حال و مخور غم که رزق را از روی لطف کرده ضمان مرتضی علیست
امنا زهرا ابانا علی علی همه روح اذانا علی علی اسدالله توانا علی علی تا ابد نام تو مانا علی علی به شهر علم نبی در-ذکر تو زینت منبر حیدر حیدر حیدر نفسُ نفس پیمبر-پهلوون بدر و خیبر حیدر حیدحیدر حیدر علی علی-نام اور علی علی تو یه دستی کندی در خیبر علی علی برتر علی علی-تا اخر علی علی فاطمه می گه ای جانم با هر علی علی …. عبدود محو وقارت علی علی حلال زاده هان کنارت علی علی لافتی الا تبارت علی علی قبله عالم مزارت علی علی رو‌ نوشت حق تعالی-پرچمت همیشه بالا- مولا مولا مولا بخدا کسی تا حالا-نگفته سلونی الا مولا مولا مولا سردار علی علی-یل پیکار علی علی نمی شی تا به ابد دیگه تکرار علی علی کرار علی علی-لا فَّرار علی علی یک جلوه از تو می شه علمدار علی علی
نمیشه لحظه‌ای بیاد از این دیگه زیبا تر دست نبی دست خدا رو میبره بالاتر همه باید امیرِ مؤمنین بگید از حالا وقتی نداریم هیچکس از علی دیگه آقا تر جای معما نداره ولی و اما نداره ولی فقط علی میشه نه اونکه بابا نداره . ساقی کوثر حیدر اول و آخر حیدر هر طپش قلب من می خونه حیدر حیدر یاعلی مولا حیدر طراوت نگاش مث لطافت بارونه فضیلت غدیرشو فقط خدا می دونه همیشه اوّل بوده هر کجا پیمبر بوده بوده از اول و تا آخرم علی می مونه . حضرت ایلیا علی سرور اولیا علی ذکر علی عبادته پس بگو خیلی یا علی . یاعلی عزت میده یاعلی حاجت میده خوردی زمین علی بگو یاعلی قدرت میده یاعلی مولا حیدر
هرکه نامت برد شیرین کام می گوید علی تا علی ساقیست ، مِی در جام می گوید علی در شب معراج ، جبریلِ امین با افتخار با رسول الله ، در هر گام می گوید علی در تمام غزوه ها با ضربه هایش یک به یک زیر لب پیغمبر اسلام می گوید علی با نیابت از خدا جبریل در ارض و سما دم به دم با اختیار تام می گوید علی بلکه میکائیل در هنگامِ پخشِ رزقِ خلق وقت صبح و ظهر و عصر و شام می گوید علی زمزم و مشعر ، منا ، سعی و صفا ، رکن و مقام حج ، حرم ، حاجی ، طواف ، احرام ، می گوید علی می رسد روزی که شیعه در کنار کعبه و .... یک مؤذن می رود بر بام می گوید علی مقیمی
جز یک نسب که از تو به خود بیشه نیستم من آنچـــنان کــــه آل علی هســـت نیـستم اما مــرا هم ای علی از خــود مـــران که من تا چشـــم داشـــتم به حسـینت گـــریســـتم | شهریار |
هر جا دلت اسیر بلا شد بگو حسین قلبت تهی ز شور و صفا شد بگو حسین نام حسین نسخه درمان دردهاست دردت اگر به ذکر دوا شد بگو حسین خواهی اگر سعادت دنیا و آخرت جایی بساط روضه به پا شد بگو حسین در غصه‌ها و محنت عالم اگر دلت خواهان لطف آل عبا شد بگو حسین وقتی که مرغ روح تو در حبس سینه‌ات بی‌تاب وصل کرب‌وبلا شد بگو حسین در شکر پاسخی که به حاجات می‌دهند وقتی ز مشکلت گره وا شد بگو حسین دیدار شهر عشق و جنونت گر آرزوست نوبت به بزم اشک و عزا شد بگو حسین مشهد کنار پنجره فولاد با دخیل قلبت اگر اسیر رضا شد بگو حسین
المومنین علیه السلام روحی ، فدا حیدر شیرِ ، خداحیدر عیدغدیر یعنی ؛ تنها مولای ماحیدر روزِ آقایی شیعه رسیده بنازم اونکه حیدر آفریده خداعکسش رو توو چهرت کشیده رهنما علی ، مقتدا علی ، ذکرِما علی علی یاعلی ------------------------------------ اسمت ، چه ها کرده روزت ، روزِ مَرده اصلا ؟ ماکی باشیم؛ زهرا ، دورِ تو می گرده لنگر آسمونا و زمینی کاشف الکرب ختم المرسلینی تاقیامت امیرالمومنینی ای امام من ، شاهِ بت شکن ، یااباالحسن علی یاعلی --------------------------------- خلقت ، تویِ دستات محشر، قد وبالات لشگر ، پاشید ازهم ؛ با یک ،نعره ی زهرات لحظه ای که توو دستت ذوالفقاره مثلِ شیری به دنبالِ شکاره خیسه دشداشه ها وقت فراره شاهِ خیبری ، شیرلشگری ، چونکه حیدری علی یاعلی