eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ دوبیتی_حضرت_علی_اکبر_ع صلوات_حضرت_علی_اکبر_ع   در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد   🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید   🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر   🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت   🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده   🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست   🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند   🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت   🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را   🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش   🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟   🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر   🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا  
ای جان جهان فدای نامت مرغ دل عاشقان به دامت ای آنکه خدا ز شوق رویت با وحی رسانده حق سلامت هم آنکه تویی نبی و مرسل هم داده خدا تو را امامت هنگام طلوع طلعت تو خورشید نشسته روی بامت چشم همه انبیا به دستت قلب همه اولیا مقامت هر دم ز لبان نازنینت ریزد دُر و گوهر از کلامت هستی همه مست چشم مستت مستان همه جرعه نوش جامت ای آنکه به حد قاب قوسین در عرش نموده ای اقامت تو رحمت عالمینی ای جان لبخند تو بهترین علامت آنجا که علی بود عبیدت شاهان همه کمترین غلامت جبریل به همره ملائک همواره نموده احترامت دریای کرامت و سخایی شاهنشه جودی و کرامت تو معرفت مجسم هستی من کشته و مرده ی مرامت ای باده نور جام مستی ای جان جهان و جان هستی ای جلوه ذات حی معبود از روز ازل نوید موعود ای آنکه تمام آفرینش از عشق تو حق نمود موجود ای علت و رمز و راز هستی بر خلقت کائنات مقصود ای پاکترین حقیقت محض در وصف تو حق چه نیک فرمود لولاک لما خلقت الافلاک عالم ز وجود توست خشنود تو آینه ی صفات ذاتی بر جلوه ی ذات حق تو مشهود تو نور خدای ذوالجلالی کان شب به جلال تو بیفزود پیموده ای آن رهی که حتی بودست به جبرئیل مسدود معراج تو تا به قاب قوسین آنجا که تو بودی و خدا بود حتی ز بهشت و خلد و فردوس بُد پاکترین سرای بهبود حجت تویی و دلیل و برهان بر خلقت ماسوی تو فرنود چون سجده نکرد بر تو ابلیس از درگه حق بگشت مطرود گر ختم نبوتی ولی هر پیغامبری ره تو پیمود نوحی که به ورطه ی بلا بود چون دید تو ناخدایی آسود آتش به خلیل شد گلستان با مرحمتت ز خشم نمرود موسی ارِنی چو گفت در طور نور تو به طور جلوه گر بود جان یافت مسیح از دم تو دم می زد و مرده زنده بنمود شد بنده ی درگهت سلیمان تا ارث دهد به نسل داوود همواره ز تو مدد گرفتند ادریس و شعیب و صالح و هود شد ابرهه و سپاه فیلش در سال ولادت تو نابود آتشکده ای که بود روشن خاموش و تهی ز نور و شد دود دریاچه ی ساوه خشک گردید پر آب سماوه گشت و شد رود شد کنگره ها جدا ز کسری خسرو پس از آن فسرد و فرسود ای پاک و ستوده ای محمد ای احمد و مصطفی و محمود بی مهر تو و ولای حیدر طاعات خلائق است مردود تو رحمت بی کرانی ای جان مدحت نشود به شعر محدود ای مطلع تو همیشه عالی ای طالع تو همیشه مسعود ای جلوه پر فروغ سرمد ای سیّد کائنات احمد شاعر:
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد
﷽ دوبیتی_حضرت_علی_اکبر_ع صلوات_حضرت_علی_اکبر_ع   در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد   🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید   🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر   🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت   🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده   🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست   🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند   🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت   🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را   🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش   🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟   🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر   🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا  
ای جان جهان فدای نامت مرغ دل عاشقان به دامت ای آنکه خدا ز شوق رویت با وحی رسانده حق سلامت هم آنکه تویی نبی و مرسل هم داده خدا تو را امامت هنگام طلوع طلعت تو خورشید نشسته روی بامت چشم همه انبیا به دستت قلب همه اولیا مقامت هر دم ز لبان نازنینت ریزد دُر و گوهر از کلامت هستی همه مست چشم مستت مستان همه جرعه نوش جامت ای آنکه به حد قاب قوسین در عرش نموده ای اقامت تو رحمت عالمینی ای جان لبخند تو بهترین علامت آنجا که علی بود عبیدت شاهان همه کمترین غلامت جبریل به همره ملائک همواره نموده احترامت دریای کرامت و سخایی شاهنشه جودی و کرامت تو معرفت مجسم هستی من کشته و مرده ی مرامت ای باده نور جام مستی ای جان جهان و جان هستی ای جلوه ذات حی معبود از روز ازل نوید موعود ای آنکه تمام آفرینش از عشق تو حق نمود موجود ای علت و رمز و راز هستی بر خلقت کائنات مقصود ای پاکترین حقیقت محض در وصف تو حق چه نیک فرمود لولاک لما خلقت الافلاک عالم ز وجود توست خشنود تو آینه ی صفات ذاتی بر جلوه ی ذات حق تو مشهود تو نور خدای ذوالجلالی کان شب به جلال تو بیفزود پیموده ای آن رهی که حتی بودست به جبرئیل مسدود معراج تو تا به قاب قوسین آنجا که تو بودی و خدا بود حتی ز بهشت و خلد و فردوس بُد پاکترین سرای بهبود حجت تویی و دلیل و برهان بر خلقت ماسوی تو فرنود چون سجده نکرد بر تو ابلیس از درگه حق بگشت مطرود گر ختم نبوتی ولی هر پیغامبری ره تو پیمود نوحی که به ورطه ی بلا بود چون دید تو ناخدایی آسود آتش به خلیل شد گلستان با مرحمتت ز خشم نمرود موسی ارِنی چو گفت در طور نور تو به طور جلوه گر بود جان یافت مسیح از دم تو دم می زد و مرده زنده بنمود شد بنده ی درگهت سلیمان تا ارث دهد به نسل داوود همواره ز تو مدد گرفتند ادریس و شعیب و صالح و هود شد ابرهه و سپاه فیلش در سال ولادت تو نابود آتشکده ای که بود روشن خاموش و تهی ز نور و شد دود دریاچه ی ساوه خشک گردید پر آب سماوه گشت و شد رود شد کنگره ها جدا ز کسری خسرو پس از آن فسرد و فرسود ای پاک و ستوده ای محمد ای احمد و مصطفی و محمود بی مهر تو و ولای حیدر طاعات خلائق است مردود تو رحمت بی کرانی ای جان مدحت نشود به شعر محدود ای مطلع تو همیشه عالی ای طالع تو همیشه مسعود ای جلوه پر فروغ سرمد ای سیّد کائنات احمد شاعر:
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد
﷽ دوبیتی_حضرت_علی_اکبر_ع صلوات_حضرت_علی_اکبر_ع   در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد   🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید   🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر   🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت   🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده   🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست   🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند   🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت   🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را   🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش   🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟   🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر   🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا  
بنده ای سرگشته در بحر گناه افتاده ام همچو کور بی عصا در بین چاه افتاده ام کشتی بی بادبان در موج و طوفانها شکست غرقِ در موج تباهی بی پناه افتاده ام ناخدا را با خدا عمری گرفتم اشتباه مانده ام عمری چرا در اشتباه افتاده ام موج عصیان و گنه میرفت تا غرقم کند در میان موج غم یاد اِله افتاده ام کای خدایا بار دیگر رحم کن دستم بگیر پای کوه لطف تو مانند کاه افتاده ام داشتم امّید عفو و گفتم آندم یا علی تا به ساحل باز زیر نور ماه افتاده ام توبه کردم در مه شعبان و در ماه صیام در پی نورم اگر چه رو سیاه افتاده ام هم گدایم هم چو ریگی بی بها با لطف حق چون بها گیرم به زیر پا ی شاه افتاده ام دست افشان پای کوبان سوی ایوان نجف بار دیگر از خوش اقبالی به راه افتاده ام
گذشت این رمضان هم، تو هم ز ما بگذر ز بار جُرم فراوان و کم ز ما بگذر تویی شکور و غفور و تویی کریم و رحیم ز روی لطف و عطا و کرم ز ما بگذر به حق نیمه ی ماه و مه جمال حسن به حق فاطمه ی محترم ز ما بگذر به حق فرق علی و لیالی قَدرت به حق منبر و محراب غم ز ما بگذر دلم به یاد حسینت همیشه غمگین است تورا به جان حسینت قسم ز ما بگذر به اشتیاق زیارت به شوق او کرده دلم دوباره هوای حرم ز ما بگذر به لحظه های سحر گاه و لحظه ی افطار به عید فطر قسم میدهم ز ما بگذر خدای لطف و عطا و کرامت و احسان مرا دوباره به ماه مبارکت برسان
جبریل به وحی دیگری حامل شد با گفتن چهار یا علی نازل شد چهارم علی از تبار احمد آمد اینگونه رباعی ولا کامل شد
دنیا بدون تو پس از این همچو محشر ست بی تو برای زینب تو روز آخر ست وقت وداع با تن تو فکر میکنم دیگربرای زینب تو مرگ بهتر ست اینجا به روی خاک بیابان تنت رهاست زلفت به روی نیزه پریشان آن سر ست دیدم به روی پیکر در خون تپیده ات سنگ و عصا و نیزه و شمشیر و خنجرست بشنو صدای ناله ز گودال می‌رسد آری صدای ناله ی جانسوز مادرست یک جای بوسه نیست بر این جسم چاک چاک جایی که مانده بوسه زنم حلق و حنجرست من را به زور نیزه و شلاق می‌برند یک دست من به چادر و دستی به معجر ست یاری نمانده است که یاری کند مرا بر روی نیزه ها سر عباس و اکبرست باور نمیکنم که تو بر خاک خفتی و وقت وداع آخر خواهر،برادر است ای وای دارم از تو دگر دور میشوم جان می‌رود مرا ز تن و دل پر آذرست تو جان زینبی و ز جان دوست دارمت ای پاره ی تنم به خدا می سپارمت
بنت الحسن شریفه ی آل عبا تویی نامت نکوست ، فاطمه ی مجتبی تویی ای فاطمه، شریفه، چه خوانم دگر تو را وقتی کریمه ، معنی جود و عطا تویی وقتی کریم آل عبا میشود حسن بنت الحسن کریمه ی آل عبا تویی خم گشته قامتت ز غم و درد و رنجها چون زینبی که گشته به غم مبتلا تویی تو یار زینبی که به‌ هنگام مشکلات همراه او به واقعه مشگل گشا تویی همواره بوده ای تو پرستار زخمها بر رنج و زخم و درد اسیران دوا تویی از ضرب تازیانه و شلاق و کعب نی بیمار راه کوفه و شام بلا تویی چون قاسمی تو معنی احلی من العسل یا چون رقیه ، شهیده ی کرب و بلا تویی هر دردمند سوی مزارت به حله شد چونکه طبیب حاذق و دارالشفا تویی همچون مسیح روح به تن ها دمیده ای؟ یا چون مسیح هستی و روح خدا تویی با یازده بهار ، چنین با طراوتی حله چو باغ گل، گل باغ ولا تویی گشتم دخیل پنجره های ضریح تو ای آنکه با غم دل من آشنا تویی