eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
937 دنبال‌کننده
31 عکس
6 ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش به جان دلبر جانانه می زنند با شعله ای که بر در این خانه می زنند پیر و جوان که فرق ندارد برایشان در میزنند و بعد چه جانانه می زنند آتش نکرد افاقه و شمع غریب را در پیش چشم مضطر پروانه می زنند اینجا به هر روش که شده میزنند خلق ضربه جدا و طعنه جداگانه می زنند باشد بزن ولی نه سر کوچه بین خلق یک سرشناس را که به هرجا نمی زنند اینجا مدینه است طبیعی است هر کسی تا زد برای حق علی چانه می زنند افتاد یاد داغ عمویش که عده ای دارند غنچه را دم گلخانه می زنند جایی که بار شیشه پناهنده شد به سنگ از دست مردمی که وقیحانه می زنند مسمار هم حساب علی را نکرد پاک اینجا فقط به نیت بیعانه می زنند
فراق رفته نشانه دلی مطهر را گرفته بغض به دستش گلوی خواهر را نسیم با خودش آورده عطر و بوی رضا کشیده بر رخ خواهر غم برادر را فقط نه اینکه برادر برای او پدر است همان که برده دل بی قرار دختر را یکی به طوس غریب است و دیگری ساوه کشیده دست فلک عکس هجر دیگر را شده است حب علی علت غریبی شان شدند وارث جرمی که کشت مادر را همان کبوتر زخمی که پشت در افتاد برای حفظ ولی داد از کفش پر را همان که خورد لگد از حرامزاده ی پست ولی نکرد رها دست های رهبر را میان جنگ در و سینه میخ شد پیروز شکست آینه ی حق نمای حیدر را همین نبود که، مسمار هم کمک میکرد زمین زدند به ضربی امیر خیبر را نفس اسیر قفس شد میان سینه تنگ که آخر این نفس تنگ کشت کوثر را...
اگر شفیع تویی اضطراب لازم نیست هراس از غم روز حساب لازم نیست همیشه با تو فقط سود کرده ام، هرچند در عاشقی که حساب و کتاب لازم نیست برای کشتن عشاق، یا رسول الله بس است زلف سیاهت طناب لازم نیست چنان ز عطر تو جان ها به مستی افتادند که در دیار تو دیگر شراب لازم نیست تو خَیر خلق خدایی و علت خلقت برای مدحت تو آب و تاب لازم نیست دلیل رحلت ظلمت! پس از طلوع رخت در آسمان جهان آفتاب لازم نیست برای حفظ حیات مراجعین درت عزیز آمنه آیا نقاب لازم نیست؟ بهشتِ بی تو خودش یک جهنم محض است فراق یار که باشد عذاب لازم نیست برای هرکه درِ خانه ی تو خادم شد محبت اسدالله شرط لازم شد
بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات
﷽ دوبیتی_حضرت_علی_اکبر_ع صلوات_حضرت_علی_اکبر_ع   در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد   🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید   🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر   🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت   🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده   🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست   🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند   🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت   🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را   🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش   🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟   🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر   🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا  
آتش به جان دلبر جانانه می زنند با شعله ای که بر در این خانه می زنند پیر و جوان که فرق ندارد برایشان در میزنند و بعد چه جانانه می زنند آتش نکرد افاقه و شمع غریب را در پیش چشم مضطر پروانه می زنند اینجا به هر روش که شده میزنند خلق ضربه جدا و طعنه جداگانه می زنند باشد بزن ولی نه سر کوچه بین خلق یک سرشناس را که به هرجا نمی زنند اینجا مدینه است طبیعی است هر کسی تا زد برای حق علی چانه می زنند افتاد یاد داغ عمویش که عده ای دارند غنچه را دم گلخانه می زنند جایی که بار شیشه پناهنده شد به سنگ از دست مردمی که وقیحانه می زنند مسمار هم حساب علی را نکرد پاک اینجا فقط به نیت بیعانه می زنند
فراق رفته نشانه دلی مطهر را گرفته بغض به دستش گلوی خواهر را نسیم با خودش آورده عطر و بوی رضا کشیده بر رخ خواهر غم برادر را فقط نه اینکه برادر برای او پدر است همان که برده دل بی قرار دختر را یکی به طوس غریب است و دیگری ساوه کشیده دست فلک عکس هجر دیگر را شده است حب علی علت غریبی شان شدند وارث جرمی که کشت مادر را همان کبوتر زخمی که پشت در افتاد برای حفظ ولی داد از کفش پر را همان که خورد لگد از حرامزاده ی پست ولی نکرد رها دست های رهبر را میان جنگ در و سینه میخ شد پیروز شکست آینه ی حق نمای حیدر را همین نبود که، مسمار هم کمک میکرد زمین زدند به ضربی امیر خیبر را نفس اسیر قفس شد میان سینه تنگ که آخر این نفس تنگ کشت کوثر را...
این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست خانه تاریک قبر همسرم جای من است پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است غربت من با جراحات تنش همدست شد نیمی از قد کمان فاطمه پای من است بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است
این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست خانه تاریک قبر همسرم جای من است پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است غربت من با جراحات تنش همدست شد نیمی از قد کمان فاطمه پای من است بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است
بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات
﷽ دوبیتی_حضرت_علی_اکبر_ع صلوات_حضرت_علی_اکبر_ع   در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات   🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد   🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید   🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر   🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت   🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده   🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست   🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند   🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت   🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را   🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش   🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟   🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر   🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍   🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا  
آتش به جان دلبر جانانه می زنند با شعله ای که بر در این خانه می زنند پیر و جوان که فرق ندارد برایشان در میزنند و بعد چه جانانه می زنند آتش نکرد افاقه و شمع غریب را در پیش چشم مضطر پروانه می زنند اینجا به هر روش که شده میزنند خلق ضربه جدا و طعنه جداگانه می زنند باشد بزن ولی نه سر کوچه بین خلق یک سرشناس را که به هرجا نمی زنند اینجا مدینه است طبیعی است هر کسی تا زد برای حق علی چانه می زنند افتاد یاد داغ عمویش که عده ای دارند غنچه را دم گلخانه می زنند جایی که بار شیشه پناهنده شد به سنگ از دست مردمی که وقیحانه می زنند مسمار هم حساب علی را نکرد پاک اینجا فقط به نیت بیعانه می زنند