eitaa logo
جرعه ناب
646 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
199 ویدیو
25 فایل
علی گلایری سطح چهار(دکتری),استاد حوزه و دانشگاه. نویسنده @Aligelayeri #جرعه_ناب ؛جرعه ای از چشمه جوشان نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره اى دارم كه با چند مقدّمه بيان مى كنم: ۱- زمانى وضعيّت مردم سامرا خيلى بد، گرفتار ضعف و فقر بودند به صورتى كه ضرب المثل شده بود كه فلانى مثل فقراى سامرا است. آنها حمام نداشته و در رودخانه استحمام مى كردند و تقريبا صددرصد اهل سنّت بودند. ۲- آيه اللّه بروجردى قدّس سرّه تصميم گرفت حمام بزرگ و در كنار آن حسينه اى را براى شيعيان بسازند تا زيارت امام هادى عليه السلام نيز از مظلوميت بيرون بيايد. ۳- به پيروى از آن سياست براى رونق زيارت امام هادى عليه السلام، آية اللّه العظمى خوانسارى كه در تهران بودند- به عدّه اى از طلبه‌ها پيغام داده و سفارش كردند كه ماه رمضان آن سال روزها بخوابند و شبها در حرم امام هادى عليه السلام احيا بگيرند. ۴- آية اللّه العظمى شيرازى هم در راستاى اين سياست، عدّه اى از نيروهاى حوزه را به سامرا فرستادند. به هر حال توفيقى بود كه يك ماه رمضان من در آن مراسم بودم. در آن زمان فقر شديدى به يكى از طلاب فشار آورده وبه امام هادى عليه السلام پناه آورده بود و كنار صحن آن حضرت ايستاد و عرض كرد: من مهمان شما هستم و محتاج و... مى گويد: كمى ايستادم يك وقت آية اللّه العظمى شيرازى از حرم بيرون آمد در صورتى كه برخلاف رويه هميشگى كه عبا به سر كشيده به طرف درب صحن مى رفتند، به طرف من آمده و مقدارى پول به من داده و فرمودند: اين كار به سفارش امام هادى عليه السلام است. شما دفعه اوّلتان است كه گرفتار شده ايد و به اين درب پناه آورده ايد، ولى من بارها اينجا به پناه آمده و نتيجه گرفته ام. اين داستان در ذهنم بود تا اينكه ازدواج كرده و با همسرم به مشهد مقدس رفتيم، چند روزى گذشت، پولم تمام شد. خواستم سجّاده نماز را بفروشم، خانم مانع شد. خواستم تسبيحم را بفروشم، به قيمت كمى مى خريدند. (مخفى نماند كه من پول دو عدد نان بيشتر نمى خواستم. ) به حرم امام رضا عليه السلام رفتم تا زيارتنامه بخوانم، كسى به من مراجعه نكرد. ماءيوس شدم، يك وقت به ياد داستان سامرا كه قبلاً گذشت افتادم، آمدم كنار صحن امام رضا عليه السلام عرض كردم: يا امام رضا! من مهمان شما و محتاج، به شما پناه آورده ام، شما اهل كرامت و بخشش هستيد؛ ( (عادتكم الاحسان و سجيتكم الكرم) ) بعد از چند دقيقه يكى از سادات كه از دوستانم بود از راه رسيد و گفت: آقاى قرائتى! شما كجا هستيد ، من نيم ساعت است كه به دنبال شما مى گردم؟ گفتم: براى چى؟ گفت: روز آخر سفرم است و مقدارى پول زياد آورده ام، گفتم بيايم به شما قرض بدهم كه ممكن است احتياج پيدا كنيد. گفتم: فلانى! همه اينها حرف است، امام رضا عليه السلام شما را براى من فرستاده است. خاطرات حجت الاسلام حاج آقا قرائتی ص۴ https://eitaa.com/jorenab
سلام علیکم روایتی هست که می گوید( لولا فاطمه لما خلقتکما) آیا صحیح است ؟ باسلام وارزوی قبولی طاعات این متن نه تنها در هیچ یک از منابع اولیه (اصول کافی ،تهذیب، استبصار،من لایحضره الفقیه)وجود ندارد بلکه در منابع ثانویه (بحار الانوار،الوافی، وسایل الشیعه )نیز وجود ندارد لذا به نظر می رسد معتبر نباشد آیت الله شبیری زنجانی سند حدیث( لولا فاطمه لما خلقتکما) را دارای اشکال و بلکه کاملا جعلی می‌داند چون ابن عَرَندَس از کسی نقل می‌کند که مدت‌ها بعد از خودش به دنیا آمده است. (شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۲، ص۶۸۵) https://eitaa.com/jorenabچ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أَزْرَى‏ بِنَفْسِهِ‏ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ » (نهج البلاغه حکمت دو) خویشتن را خوار ساخت آنکه طمع را شعار خویش قرارداد کلمه « أَزْرَى »از « زَرَى‏ » به معنای عتاب وسرزنش است و« إِزْرَاء » به معنای تحقیر کردن وبی ارزش نمودن می آید ( لسان العرب ج14 ص 356 ماده ز ر ی ) طمع یعنی چشم داشت به آنچه دیگران دارندو به دو دسته ممدوح ومذموم تقسیم می شود الف- اگر طمع نسبت به آنچه نزد خداوند متعال است، باشد ممدوح است زیرا موجب عزت نفس است که انسان از خدای خویش انتظار داشته باشد همانگونه که حضرت ابراهیم فرمودخدای من کسی است که انتظار دارم گناهان مرا در قیامت ببخشد « وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّين‏»(شعراء:82 ) ازآنجا که کل هستی از ذات اقدس تبارک وتعالی سرچشمه می گیردهم انسان وهم هرچه دارد از خداوند متعال است وروشن است انتظار بنده از مولای خویش امری عادی وطبیعی است چون اگربه مولای خویش چشم ندوزد از چه کسی انتظار داشته باشد؟ ب- اما طمع به غیر خالق مذموم است و موجب ذلت وحقارت نفس می گرددزیرااگر به آنچه دیگران دارند چشم دوخت از دوحال خارج نیست؛ 1- یا آنرا بدست می آورد در این صورت موجب ذلت وخواری وی می شود زیرا برای بدست آوردن آنچه دیگران دارند خودرا در برابر دیگران کوچک وخوار نمود 2-یا آنرا بدست نمی آورد در این صورت ازین جهت که خودش را خوار خواست اما بهره ای نبرد احساس شکست وذلت در درون خویش می کند ج- لازمه طمع ؛ بی اعتمادی به خداوند متعال است زیرا طمع نمودن بدی ن معناست که انسان بجای آنکه خداوند متعال را روزی ده خویش بداند ؛ به دست دیگران چشم می دوزد.لذا فرمودند یأس از آنچه در دست مردم است نشانه بی نیازی است و چشم امید داشتن به دیگران فقر حاضر است « الْيَأْسُ غِنًى وَ الطَّمَعُ‏ فَقْرٌ حَاضِر»(بحار الانوار ج72 ص 108) https://eitaa.com/jorenab
إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَایَ غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. (دعای صباح) خدای من، دلم در پرده‌های ظلمت پوشیده شده و جانم دچار کاستی گشته و عقلم مغلوب هوای نفسم شده و هوای نفسم بر من چیره آمده، طاعتم اندک، و نافرمانیم بسیار، و زبانم اقرارکننده به گناهان است، چاره من چیست ای پرده پوش عیبها، ای دانای نهان ها، ای برطرف کننده غم ها، همه گناهان مرا بیامرز، به احترام محمّد و خاندان محمّد، ای آمرزنده، ای آمرزنده، ای آمرزنده به مهربانیت ای مهربان ترین مهربانان https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« قَالَ ع‏ كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَب‏» توضیح : حضرت می فرماید به هنگام فتنه مانند شتر دوساله باش نه پشتی دارد تاسوار شوند ونه پستانی دارد تا اورا بدوشند. کلمه «فِتْنَةِ» از «فتَنْتُ الفضة و الذهب‏» است یعنی طلا ونقره را با آتش ذوب کردم تا طلا ونقره خوب از طلا ونقره پست جدا شود .وبه معنای امتحان واختبار است ( لسان العرب ج 13 ص 317 ماده ف ت ن ) کلمه « ابْنِ اللَّبُونِ »به شتر بچه ای گفته می شود که دوسالش تمام شده داخل سه سالگی شده باشد( لسان العرب ج 13 ص 375 ماده ل ب ن ) کلمه « ضَرْعٌ » به محل آمدن شیر – پستان – گفته می شود (همان ج8 ص 223 ماده ض ر ع ) مرحوم علامه طباطبائی ( رضوان الله تعالی علیه) درتفسیر گرانسنگ« المیزان »در توضیح واژه فتنه می نویسد:«كلمه فتنه به معناى هر عملى است كه به منظور آزمايش حال چيزى انجام گيرد، و بدين جهت است كه هم بر آزمايش فتنه گفته می شود و هم ملازمات غالبى آن كه عبارت است از شدت و عذابى كه بعداز آزمايش می آید مثل گمراهی وشرک، در قرآن كريم نيز در همه اين معانى استعمال شد»(المیزان ج 2 ص 61 ) مرحوم خویی در منهاج البراعه می نویسد:« اکثر شارحان فتنه را در مورد امور سیاسی وبرای کسب قدرت که دو گروه گمراه باهم به خصومت می پردازند می دانند که دراین صورت باید به گوشه ای پناه برد ولی به نظر من مراد این است که در چنین شرایطی باید از کمک به فتنه انگیزان اجتناب نمود» ( منهاج البراعه ج 21 ص 8) می گویم: مراد از فتنه؛ غبار آلود بودن فضاست بگونه ای که راه حق از ناحق شناخته نمی شود وهر گروه خود را برحق می داند وحتی شایدبرای اثبات نظرات خویش به ظواهر دینی استناد کنند ،و زمان زیادی از وقوع فتنه نگذشته است تا مشخص شود پشت پرده ،ماجراچیست ؛ بنابراین برهرنوع دو دستگی واختلافی که در آن راه حق از باطل شناخته نشود، فتنه اطلاق می گردد. راه برون رفت از « فِتْنَةِ »: با توجه به متون دینی و بیانات اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام )برای برون رفت ازفتنه راه هایی وجود دارد که به برخی از این راه ها اشاره می شود؛ 1-تمسک به قرآن الف-مبدأ قرآن کریم -یعنی الله تبارک وتعالی- نور است « َّ اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‏ »(نور :35 ) ودریافت قرآن کریم از منبع و مبدائی که حکیم وعلیم علی الاطلاق است- یعنی ذات حق تبارک وتعالی- صورت پذیرفته است« وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيم‏ »(نمل :6 ) ب- از واسطه بین الله تبارک وتعالی ومردم- یعنی نبی مکرم اسلام ( صلی الله علیه وآله وسلم)-به نور یاد شده است « وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيرا »( احزاب :46) ج- قرآن کریم به عنوان نورمعرفی شده است « قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ »(مائده :15 ) ویژگی نور این است که هم خودش روشن است، هم اطراف خویش را روشن می کند ازاینرو دستور داده شده است هرگاه پیشامدی سخت پیش آمد باید به قرآ ن کریم به عنوان پناهگاه محکم رجوع نمود.لذا نبی مکرم اسلام ( صلی الله علیه وآله وسلم )فرمودند :هرگاه امور برشما مشتبه شد مانند شب تاریک ،بر شما باد قرآن زیرا شفاعت کننده ایست که شفاعتش پذیرفته شد وراستگوئی است که تصدیق شده است کسی اورا رهبر خویش قرار دهد اورا به بهشت رهنمون می شود وکسی که اورا پشت سر اندازد قرآن وی را به دوزخ سوق می دهد وقرآن روشن ترین دلیل به بهترین راه خیر است « فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الْأُمُورُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ‏ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ صَادِقٌ مُصَدَّقٌ وَ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ وَ هُوَ أَوْضَحُ دَلِيلٍ إِلَى خَيْرِ سَبِيل‏»(بحارالانوار ج 74 ص 177 ) بنابراین انس با قرآن کریم می تواند نقش تعیین کننده ای در برون رفت از فتنه ایفاء کند. برای برون رفت از فتنه ها با توجه به کلمات اهل بیت عصمت علیهم السلام می توان به قرآن کریم روی آورد زیر قرآن کریم برای هدایت بشر آمده است ازین رو هرآنچه را بشر برای هدایت نیاز دارد درآن ذکر شده است و اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر هر چيزى و هدايت و رحمت ومژده‏اى براى تسليم‏شدگان است «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمينَ»(نحل 89) https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غیراز خداوند متعال هرکسی را دوست بگیری یا منفعت سنجی می کند یا منفعت سازی تا کنارت باشد یا شرایط سنجی می کند یا شرایط سازی تا کنارت نباشد اما خداوند همیشه کنارتوست وَاللَّهُ مَعَکُمْ (محمد:۳۵) https://eitaa.com/jorenab
مسئله‌ی نهم دی، پاسداشت آزمونهای بزرگ یک ملّت، یک مسئله‌ی اساسی است. آزمونهایی سر راهِ کشورها و ملّتها قرار میگیرد که در آن آزمونها گاهی خوب میدرخشند؛ مخصوص ملّت ما هم نیست، منتها برای ملّتِ ما در دوران انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب تا امروز از این آزمونها زیاد بوده است و از این درخشش‌ها هم زیاد بوده است و ملّت درخشیده که یکی‌اش روز نهم دی سال ۸۸ بود. یعنی حضور ملّت در عرصه‌ی فضای عمومی و در کف خیابانها توانست یک توطئه‌ی ریشه‌دار و مهم را از بین ببرد. پریروز مردم در سرتاسر کشور، آن روز را، آن حرکت را، آن قیام مردمی را گرامی داشتند؛ پاسداشت آن حرکت بزرگ و آزمون بزرگ بود که بسیار چیز لازمی است.۱۳۹۸/۱۰/۱۱ @jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲-تمسک به اهل بیت عصمت وطهارت از آنجا که در آخر الزمان فتنه فراوان اتفاق افتاده وبعدها نیز اتفاق می افتد سفارش جدی شده است که برای نجات از این وضعیت به خدا پناه ببرید واز خدا وند متعال بخواهید تا در پرتونور اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام)قرار گیرید زیرا آنان کشتی نجات هدایت هستند وانسان را به ساحل نجات می رسانند .ازینرو آمده است در عصر غیبت این دعا را بخوانید :خداوندا خودت را بمن بشناسان زیرا اگر نشناسانی پیامبرت را نمی شناسم خدایا پیامبرت را بمن بشناسان زیرا اگر نشناسانی حجت تو را نمی شناسم خدایا حجت خویش را بمن بشناسان زیرا اگر نشناسانی از دین خود گمراه می شوم «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُم‏عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏»(بحارالانوار ج 52 ص 14 ) این حدیث شریف بیانگرآن است که شناخت خداوند متعال ورسول گرامی( صلی الله علیه وآله وسلم )شرط لازم برای عدم گمراهی است اما شرط کافی نیست، زمانی انسان توان رهائی از گمراهی را داراست که از اهل بیت عصمت وطهارت ( علیهم السلام) پیروی کرده باشد 3-ولایت فقیه در عصر غیبت به دستور ائمه ( علیهم السلام) می بایست از کسی که ضمن شناخت احکام الهی داری ویژگی های خاصی است پیروی کرد تا گرفتار ضلالت وگمراهی نشد در روایات این ویژگی ها اینگونه ذکر شده است ؛ 1- کسی که دربرابر کشش های نفسانی خویشتن دار باشد 2-کسی که دین برای وی دردرجه اول اهمیت باشد تا توان فدا نمودن همه چیز ،برای دین را داشته باشد . 3-توان امارت بر نفس خویش را داشته باشد،بگونه ای که نفس خویش را به سوئی که دین از وی انتظار دارد سوق دهد. 4-خویش را در برابر دستورات الهی بطور کامل منقاد دانسته بگونه ای که حتی در درون خویش تسلیم محض ذات حق تبارک وتعالی باشد ، آنگونه که قرآن کریم خطاب به مؤمنان می فرماید ؛ تنها پذیرش کلام رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) کافی نیست بلکه می بایست در دلتان نیز تسلیم کامل فرمان رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم ) باشید«فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيما»( -نسا: 63) هرگاه فقیهی با چنین ویژگی وجود داشت به مردم دستور داده شد تا از آنان پیروی کنند لذا فرمودند هر فقیهی که خویشتن دار ، حافظ دین ، مخالف هوا وهوس ومطیع دستورات مولی بود مردم باید از وی تقلید نمایند«ْ فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه‏»( بحارالانوارج 2 ص 458 ) سرش آن است اگر کسی به عنوان رهبر وجود نداشته باشد راهبران به گرداب فتنه دچار می شوند وگاهی چنان گرداب مهیبی است که نه تنها فرد بلکه جامعه را نیز به کام خویش می کشد ازینرو می بایست فقیهی جامع الشرائط بی رغبت به دنیا عابدی وارسته وزاهدی از دنیا دست شسته چشم بر دهان مولا دوخته ناخدای کشتی مؤمنین در دریای متلاطم فتنه ها وتاریکی ها شود. تذکر: توجه به این نکته ضروری است که هرگز کسی معتقد نیست فقیهی که حکومت را در عصر غیبت بر عهده گرفته معصوم بوده وآنگونه که می خواهد می تواند عمل کند بلکه حرف آن است که حرف ایشان برای دیگران حجت است واگر گفته می شود ولایت مطلقه فقیه ؛مراد فقط در حیطه اجراست نه آنکه می تواند قانونگذاری نماید ودر اجرای احکام نیز در آن مقدار که شرع بوی اجازه داده واز اختیار امام معصوم نیست بلکه در حوزه اختیار حاکم اسلامی است می تواند عمل نماید( ر ک استاد جوادی آملی ولایت فقیه ولایت فقاهت نشر اسراء چاپ اول 1378 ص 251 ) وکلمه مطلقه در مقابل امور حسبیه ایست که در کتب فقهی است https://eitaa.com/jorenab
عن الصادق علیه السلام :عَشِیَّةُ الخَمیِسِ وَلیَلةُ الجُمُعَةِ نَزَلَتْ مَلائِکَةٌ مِن السَّماءِ مَعها أقلامُ الذَّهَبِ وَصُحُفُ الفِضِّةِ، لایَکتُبونَ (عَشِیَّةَ الخَمیِسِ وََلیَلَةَ الجُمعَةِ إلی أنْ تَغیِبَ الشَّمسُ) إلاّ الصَّلاةََ عَلی النَّبِیِّ وَآلِهِ. حضرت صادق علیه السلام فرمودند: از شامگاه پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی با قلمهایی از طلا و لوحهایی از نقره، از آسمان به سوی زمین میآیند و تا غروبِ روز جمعهِ ثواب هیچ عملی را نمینویسند به جز صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام  (صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۱۶) https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام على عليه السلام از سويى در مورد اوصاف قرآن در نهج البلاغه مى فرمايند: اين كتاب كتاب ناطق است ؛ خودش سخن مى گويد ؛ از سخن گفتن خسته نمى شود. سخن و مطلب خويش را به روشنى بيان مى كند ( نَاطِقٌ لَايَعْيَا لِسَانُهُ، خطبه ۱۳۳) و از ديگر سوى، مى فرمايند اين قرآن، ناطق نيست ؛ بايد آن را به سخن درآورد و من هستم كه اين قرآن را براى شما تبيين مى كنم. (صَامِتٌ نَاطِقٌ. خطبه ۱۸۳) به نظر مى رسد اين تعبير بيانگر دو نگاه متفاوت به اين كتاب آسمانى است كه در يك نگرش قرآن كتابى مقدس، ولى خاموش در گوشه اى نشسته است و با كسى سخن نمى گويد و كسى با او ارتباطى ندارد و از نگاهى ديگر كتابى است گويا كه همه انسان‌ها را مخاطب خويش قرار داده است و آنها را به پيروى از خود فرامى خواند و به پيروان خود نويد بهروزى و سعادت مى دهد. بديهى است قرآنى كه تنها وصف آن تقدس باشد و بس،بدون توجه به حقيقت و معانيش آن را تلاوت مى كنند. اگر با اين ديد به قرآن بنگريم، قرآن كتاب صامتى است اما اگرقرآن را كتاب زندگى بدانيم و با ايجاد روحيه تسليم در برابر خداى متعال، خود را براى شنيدن سخنان قرآن كريم كه تمامى آنها دستورات زندگى است آماده كنيم. در اين صورت است كه قرآن ناطق و گوياست توضيح صامت بودن و ناطق بودن قرآن به معناى دوم از آن جا كه هدف از نزول آن هدايت انسان هاست، اين كلام الهى آن قدر تنزل پيدا كرده است كه به صورت كلمات و جملات و آيات قابل خواندن و شنيدن براى بشر درآمده، ولى در عين حال چنين نيست كه مضامين همه آيات آن براى انسان هاى عادى قابل فهم و دسترسى باشد و خود مردم بدون تفسير و تبيين پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام و راسخين در علم بتوانند به مقاصد آيات نايل شوند. به عنوان مثال، تفصيل و تبيين جزئيات احكام در قرآن نيامده است، همچنين آياتى از قرآن كريم مجمل است و نياز به تبيين و توضيح دارد. بنابراين قرآن از بسيارى از جهات ( (صامت) ) است يعنى براى انسانهاى عادى، بدون تفسير و تبيين كسى كه با غيب ارتباط دارد و به علوم الهى آگاه است قابل استفاده نيست. هان، اين قرآن است. پس از او بخواهيد تا براى شما سخن بگويد در حالى كه هرگز قرآن (بدون تبيين و تفسير پيامبر و امام معصوم عليه السلام) سخن نخواهد گفت. شما بايد از زبان پيامبر و امام معصوم عليهماالسلام با معارف قرآن آشنا شويد و علوم قرآن را از آنها دريافت كنيد (.ذلِكَ الْقُرْآنُ، فَاسْتَنْطِقُوهُ، وَ لَنْ يَنْطِقَ، وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ خطبه ۱۵۸) (قرآن در آینه نهج البلاغه استاد مصباح ص ۷تا۸ با تلخیص) https://eitaa.com/jorenab
نَزِیلُکَ حَیْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِکَابِی وَ ضَیْفُکَ حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْبِلادِ در هر کجا و بر سر هر خوان، من میهمان توام ای صاحب الزمان @jorenab
🍂🍂🍂༻🍁༺🍂🍂🍂 ﷽ 🌱 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ‌الفَرَج از من مباش دور که وصل و فراقِ توست خوش! همچو بسطِ روزی و ناخوش! چو قبضِ روح... 🍂🍂🍂༻🍁༺🍂🍂🍂 @jorenab
در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. ۹۸/۱۰/۱۸ https://eitaa.com/jorenab
یکی از مباحثی که بسیار پیچیده و فنی هست و نظرات متفاوتی در این عرصه وجود دارد بحث بانک هست !!! اینکه بانک چیست؟ بانک اسلامی به چه معناست؟ آیا می توان بانک اسلامی ایجاد کرد با این که اساس بانک از دنیای غرب به کشورهای اسلامی ورود کرده است؟ خدمت دوستان عرض کنم که بنده بسیار مبتدی بوده و فقط جزواتی که در چند جلسه کلاس اساتید به نام این فن تهیه شده برای مباحثه با دوستان عزیز مطرح شده و همچنین برای آشنایی مقدماتی برای عزیزانی که مثل من علم چندانی در این زمینه ندارند این مطالب بیان می شود به خواست خدا این مطالب بهانه ای بشود که با مسائل فقهی بانک آشنا شویم تا حداقل بتوانیم در مسائل زندگی خود وارد شبهات مالی نشویم. هدف اصلی این که جرات کردم خود را در این دریا مواج بیاندازم آشنا شدن حداقلی با مباحث فقهی بانک بود وگرنه هیچ چیز من را مجاب نمی کرد که در این ورطه خطرناک وارد شوم. در گذشته های دور، مردم طلا و نقره و اشیاء با ارزش خود را برای نگهداری و حفظ از سرقت در معابد و پرستشگاه ها امانت می گذاشتند و در مقابل آن هم مبلغی به متصدیان معابد می پرداختند. کم کم بخش خصوصی به این فکر افتاد که این نقش معابد را بر عهده گیرد و امانت دار مردم باشد و در مقابل هم اجرت بگیرد. بعد از این مرحله که صنف صرّاف ها شکل گرفت مردم به این فکر افتادند که در معاملات خود به جای آن که به صراف رجوع کنند تا سکه های خود را بگیرند می توانند رسید سکه ای که به صراف داده اند به فروشنده واگذار کنند تا خود او با مراجعه به صراف، سکه را دریافت نماید. در این مرحله نطفه استفاده از اسکناس به جای طلا و نقره در معاملات بسته شد. به تدریج صراف ها دریافتند که رسید آنها در نزد مردم معتبر شده و دست به دست می گردد و کمتر کسی سراغ اصل طلا و نقره می آید و اینها می توانند سکه های موجود را به دیگران قرض بدهند و سود دریافت کنند. در این مرحله صرافان دریافتند که اگر بجای گرفتن مزد برای حفظ طلاهای مردم، مبلغی به آنها سود بدهند مقدار بیشتری طلا در نزد آنها خواهد آمد و در نتیجه می توانند با دادن وام درآمد بیشتری کسب کنند و از این جا تاسیس موسساتی پولی به نام «بانک» مورد توجه قرار گرفت لذا بانک را می توانیم موسسه ای انتفاعی بدانیم که با سرمایه اولیه و سپرده مشتریان به منظور کسب سود اقدام به جمع آوری پول و دادن وام و اعتبار و خدمات بانکی می نماید. همان گونه که بانک ها در اقتصاد فعلی نقش عمده ای در پیشرفت و توسعه اقتصادی دارند و کمتر کسی یافت می شود که در داد و ستدهای خود از خدمات بانکی استفاده نکند، در اقتصاد اسلامی هم بانک می تواند در خدمت هدف های کلان نظام اسلامی نظیر توزیع مناسب درآمد و ایجاد فرصت های شغلی مناسب ایفای نقش نمایند... (حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدانی ) https://eitaa.com/jorenab
وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ » (نهج البلاغه حکمت دوم) .به خواری راضی شد آنکس که سختی هایش را آشکار ساخت دومین عامل خواری آن است که انسان گرفتاری ها ومشکلات خویش را برای دیگران باز گو نماید زیرا الف- از یک طرف موجب می شود، تا مردم اورا فردی کم تحمل وضعیف النفس بشناسند زیرا مشکلات برای همه وجود دارد واساسا دنیا همراه با گرفتاری وسختی هاست ورسیدن به مراحل بلند زندگی بدون تحمل شدائد ممکن نیست کسی می تواند قله های سر به فلک کشیده را فتح نماید که رنج صعود از دامنه های سخت را بر خویش هموار ساخته باشد ،حتی گفته شده است بهشت در سختی ها پیچیده شده است لذا حضرت امیر المؤمنین ( علیه السلام) می فرماید رسول الله ( صلی الله علیه وآله وسلم ) بارها می فرمود بهشت در سختی ها ومشقت ها پیچیده شده است « فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَقُولُ إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ‏ بِالْمَكَارِه‏»(-نهج البلاغه خطبه 176 ) ب-از طرف دیگر کسی که با پیدا شدن مشکل وگرفتاری آنرا برای دیگران بیان می کند در حقیقت به کار الهی خشمگین است زیرا خداوند متعال انسان را برای امتحان وآزمایش آفرید وروشن است آزمایش با مشقت وسختی همراه است . لذا حضرت در جای دیگر فرمود هرکس نسبت به آنچه از دنیا دارد اندوهناک باشد نسبت به قضای الهی خشمناک است وکسی که از بلایی که به او رسید شکایت کند گویا خدارا شکوه نموده است « مَنْ أَصْبَحَ عَلَى الدُّنْيَا حَزِيناً فَقَدْ أَصْبَحَ لِقَضَاءِ اللَّهِ سَاخِطاً وَ مَنْ أَصْبَحَ يَشْكُو مُصِيبَةً نَزَلَتْ بِهِ فَقَدْ أَصْبَحَ [فَإِنَّمَا] يَشْكُو رَبَّه‏»( نهج البلاغه حکمت : 224 ) https://eitaa.com/jorenab
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه به داود رِقّى فرمود كه ترك مكن اين دعا را سه مرتبه در وقت صبح و سه مرتبه در وقت شام اَللّهُمَّ اجْعَلنى فى دِرْعِكَ الْحَصينَةِ الّتى تَجْعَلُ فيها مَنْ تُريدُ پس بدرستى كه پدرم عليه السلام مى فرمود كه اين از دعاى مخزون است . ( مفاتیح الجنان ملحقات باقیات صالحات) @jorenab
بانک ها و مؤسسات پولی با جمع آوری پس اندازهای خرد و دادن تسهیلات و اعتبارات به متقاضیان وجوه، امکان سرمایه گذاری مُولد را فراهم آورده و با بکارگیری سایر عوامل تولید، اقتصاد را به سوی اشتغال کامل و بهره وری بیشتر سوق می دهند و از سوی دیگر با بکارگیری پیشرفته ترین تکنولوژی و ابزارهای مورد نیاز توانایی دارند تا سپرده های پولی اشخاص حقیقی و حقوقی را به بهترین وجه نگهداری و با کمترین هزینه و مطمئن ترین راه و در اسرع وقت از مکانی به مکان دیگر و از حسابی به حساب دیگر منتقل کرده و موجب گسترش مبادلات در سرتاسر جهان شوند و از سوی دیگر می توانند دولت را در اجرای سیاست های پولی در رونق و رکود اقتصادی کمک نمایند. از اوایل قرن بیستم و احساس ضرورت وجود بانک ها در اقتصاد و مشکل حرمت ربا در بانکداری، دانشمندان مسلمان فکر اصلاح نظام بانکی ربوی و تطبیق آن بر موازین شرعی را مدّنظر قرار دادند و بزرگانی چون آیت الله شهید صدر و آیت الله مطهری و ... به تحقیق در این زمینه پرداختند. از سال ۱۹۶۳ میلادی به تدریج موسسات و تعاونی هایی با رویکرد دینی در کشورهای مصر، مالزی، پاکستان و ... شروع به کار کردند و در اواخر ۱۹۹۶ م بیش از ۱۶۶ نهاد مالی اسلامی در ۳۴ کشور اسلامی و غیر اسلامی به ابتکار بخش خصوصی و دولتی تاسیس گردید. در حاضر موسسات بزرگ پولی در دنیا وجود دارند که لااقل مدعی حذف ربا از سیستم های معاملاتی خود هستند و برخی از بانک های بزرگ غربی هم بخشی را تحت عنوان بانکداری و مبادلات بر مبنای بانکداری اسلامی گشوده اند. تاریخچه بانکداری در ایران نشان میدهد که بانک جدید شرق در سال ۱۲۶۶ هجری شمسی بدون اجازه دولت در ایران تاسیس گردید مرکز این بانک در لندن بود و حوزه عملیاتی آن در مناطق جنوب آسیا قرار داشت. دومین بانک در ایران، «بانک شاهی ایران» بود که با دادن ۴۰ هزار لیره اجازه تاسیس و چاپ اسکناس و مصون بودن از پرداخت مالیات را از ناصرالدین شاه گرفت و شعب بانک شرق را خریداری و جمع کرد. هم زمان اجازه تاسیس بانک دیگری به یکی از اتباع روسی داده شد و به تدریج بانک های دیگری هم به کشور وارد شدند بانک سپه در سال ۱۳۰۴ هـ ش به عنوان اولین بانک ایرانی و بانک ملی در سال ۱۳۰۷هـ ش تاسیس شد و توانست حق نشر اسکناس را در سال ۱۳۱۱ هـ ش از بانک شاهی باز پس گیرد ... (حجت الاسلام والمسلمین مجید یزدانی ) https://eitaa.com/jorenab
واکنش رهبر انقلاب به حذف اسم و عکس سردار سلیمانی در شبکه‌های اجتماعی 🔹برخورد حذفی مستکبران با شهید سلیمانی در فضای مجازی نشانه ترس آنها حتی از اسم شهید و واهمه‌شان از رواج و تکثیر آن الگوی گران‌سنگ است. 🔹در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولان فضای مجازی کشور را هوشیار کند تا به‌نحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند. @Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استدلال ابن حازم به وجوب اطاعت از حضرت علی علیه السلام با لزوم بودن مفسر برای قرآن کریم منصوربن حازم می گوید به امام صادق ( علیه السلام) عرض کردم به مردم گفتم: آیا قبول دارید که رسول خدا حجت الهی بود بر بندگانش ؟ گفتند بله  گفتم زمانی که حضرت رحلت کرد حجت خداوند بر بندگان که حرام وحلال الهی رابیان کند وآنچه موجب خشم وخشنودی حق است را متذکر شود چه کسی است ؟گفتند قرآن   دیدم قرآن گروه های مختلف مانند مرجئه قدریه  وزندیق که قرآن را قبول دارند باهم در باره  اش اختلاف دارند  فهمیدم قرآن خودش کافی نیست نیاز به قیم دارد تا آنچه در آن است را برای مردم تبیین کند   از آنها پرسیدم قیم قرآن کیست ؟گفتند ابن مسعود هست برخی را می داند ابن عمر است بخشی را می داند حذیفه بعضی را می داند گفتم اینها که گفتید بر همه قرآن احاطه کامل دارند؟ گفتند نه دیدم تنها کسی که به همه قرآن آگاهی و احاطه کامل دارد علی ( علیه السلام ) است   پس شهادت دادم که علی ( علیه السلام) قیم قرآن است که بر همه قرآ ن احاطه دارد  وطاعتش واجب است  واو حجت خداوند بر بندگان بعد از رسول  خداست وآنچه در باره قرآن بگوید حق است امام صادق(علیه السلام)  فرمود خداوند  تورا مورد رحمت خویش قراردهد ( الکافی دارالکتب الاسلامیه ج1 ص 168-169 باب الاضطرار الی الحجه حدیث 2) https://eitaa.com/jorenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت امیرالمومنین علیه السلام درروزیکشنبه: السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ، وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ، فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ‌اللّٰهِ صَلَّى‌اللّٰهُ‌عَلَيْهِ‌وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. زیارت حضرت زهراسلام اللّه علیها: السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً، أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَىٰ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ وَوَصِيُّهُ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِما، وَأَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلّا أَلْحَقْتِنِى بِتَصْدِيقِى لَهُمَا، لِتُسَرَّ نَفْسِى، فَاشْهَدِى أَنِّى ظاهِرٌ بِوَلَايَتِكِ وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. https://eitaa.com/jorenab