بیانیه سال ۶۷ امام، فقط برای بسیجیان دهه ۶۰ نیست؛ همه بسیجیان تا دورههای آینده مخاطب آن هستند
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: یکی از مهمترین و بزرگترین ابتکارات امام بزرگوار ما، تشکیل بسیج بود.
🔹 برکات بسیج، این ابتکار عظیم بهقدری بود که امام در آذر سال ۶۷، یعنی ۹ سال بعد از تشکیل، آن خطابهی والا و شیوا و بلند را در مدح بسیج ایشان صادر کردند. چه اتفاقی در این ۹ سال به دست بسیج در کشور افتاد که امام بزرگوار را آنجور تحت تاثیر قرار داد که آن بیان والا و شیوا و این تعبیرات عجیب را و این ادبیات عجیب را بکار بردند؟
🔸 حالا من چند جمله از آن ادبیات فاخر امام بزرگوار را میگویم که یادتان بیاید امام عزیز ما در این بیانیه در این خطابه در واقع با بسیج مثل یک پدری صحبت کرد که به فرزندان خودش عشق میورزد. این عبارات را من میخوانم: «... بسیج مدرسه عشق، مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سر دادند....»
چه ادبیات فاخری، چه تعبیرات بلندی: «... درخت پرثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد...»
🔹 بعد امام با آن عظمت که دنیا را تکان داد، تاریخ را تکان داد، میگوید: «من افتخارم این است که بسیجیام... من دست یکایک شما را میبوسم.» واقعا اینها فراموش شدنی نیست.
🔺 خب، شما مخاطب این بیانید، شما بسیجیان امروز، امام نفرمودند بسیجی دهه ۶۰؛ شما، بسیجیان بعد از شما، تا دورههای آینده، همه مخاطب این امام میگوید من دست شماها را می بوسم. ۱۴۰۱/۹/۵
🆔 @rasanewsagency
#همراه_صادقان
۱-« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ کونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ»([1])
«اي مؤمنان تقوا پیشه کنید و همواره با صادقان همراه باشید.»
۲-آنچه درخطاب آیه شریفه آمده است عام ومطلق است .و خداوند در این آیه از مؤمنان میخواهد که تقوا پیشه کنندو همراه با صادقین باشند و از آنها جدا نشوند.
۳-از مفهوم آیه برمی آید که همان گونه که رعایت تقوا برای همه مسلمین در همه زمان ها لازم است، همراهی با صادقین نیز چنین است.
۴-این دستور عام وهمیشگی، دلالت دارد که باید در هر عصر، مصداق وفردی از صادقین باشد تا برای مردمان، امتثال وانجام این دستور عام، ممکن شود واگر چنین نباشد، تکلیف به ما لا یطاق ویا تکلیف بی موضوع خواهد شد وهر دو قسم، قبیح وصدور آن از خداوند، محال می باشد.
۵-بُرَید بن عِجلی می گوید:
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍعلیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَی:« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» قَالَ: إِیانَا عَنَی([2])
از امام باقرعلیه السلام درباره سخن خدا وندکه فرمود: اي مؤمنان! پرهیزکار باشید و با صادقان همراه باشیدسوال شد حضرت فرمود: منظور از آیه، ما خاندان نبوت هستیم.
۶-در روایت دیگر، ابن ابی نصر گوید: از حضرت رضاعلیه السلام راجع به آیه« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» پرسیدم؛ حضرت در پاسخ فرمود: الصَّادِقُونَ الْأَئِمَّهُ الصِّدِّیقُونَ بِطَاعَتِهِمْ راستگویان، امامان اهل بیت اند و تصدیق کنندگان، باورمندان به اطاعت ایشان اند.([3])
۷-همراهی با صادقین یعنی
الف-همراهی با آنها در فعل و قولشان، آنچه آنها انجام میدهند مؤمنین نیز انجام دهند، و آنچه را آنان ترک میکنند مؤمنین نیز از انجام آن خودداری میکنند
ب- از آنان نباید پیش افتند همچنان که نباید عقب بمانند..زیرا اعمال و گفتار صادقین به طور تمام و کمال مورد تأیید و امضاء خداوند است،زیرا خداوند پیروی از آنان را بطور مطلق ذکر کرده است
پس صادقین لحظه ای نیز برخلاف رضایت او قدم برنمیدارند. و این همان عصمت امام علیه السلام است.
[1] -توبه:119
[2] الكافي، ج 1، ص 20،
[3] -بصائر الدرجات، ج 1، ص 31،
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از حوزه علمیه فیضیه مازندران
آیت الله حاج شیخ محمد فاضل استرابادی در سال 1314 ه.ش در شهر نجف اشرف متولد شد. پدرش آیت الله نجفعلی فاضل استرابادی که از فضلای حوزه علمیه نجف به شمار می رفت، بود. سپس به ایران آمد و در شهر بابل اقامت گزید. حاج شیخ محمد، دروس مقدماتی علوم اسلامی را درمازندران، نزد پدر ونیز نزد آیت الله حاج شیخ محمد کوهستانی(پدرهمسرش) فرا گرفت ودر ادامه به حوزه علمیه نجف اشرف عزیمت نمودو درسهای سطوح عالی را نزد اساتید برجسته آن حوزه از قبیل حاج شیخ مجتبی لنکرانی وحاج شیخ صدرا بادکوبه ای تلمذ نمود.سپس در درسهای فقهی واصولی فقهای عظام آن عصر، حضرات آیات حاج سید محمود شاهرودی، سید خویی، حاج آقا روح الله خمینی، شیخ حرحلّی وحاج میرزاباقر زنجانی شرکت نمود.وی در سال 1354 ه.ش بر اثرفشار رژیم بعثی مجبور به ترک عراق گردید. و پس از ورود به ایران در شهر بابل اقامت گزید.در سال 1359 با احراز اکثریت قاطع آراءبه عنوان نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و سپس در سال 1363 اقدام به تأسیس حوزه علمیه فیضیه مازندران در همان شهر نمود که پرورش هزاران طلبه حاصل تلاش شبانه روزی وی می باشد..
◼️بمناسبت ششمین سالگرد ملکوتی حضرت آیت الله شیخ محمد فاضل استرابادی (ره)
کانال رسمی مدرسه علمیه فیضیه مازندران
@faiz432
☀️امام على عليه السلام
💧هرگاه از سختى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان ده، رامت مى شود،
💧 و در برابر حوادث روزگار چاره انديشى كن، بر تو آسان مى شوند
❄️إذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ، و خادِعِ الزَّمانَ عَن أحْداثِهِ تَهُنْ علَيكَ
📕غرر الحکم و درر الکلم ج ۱، ص ۲۸۸
🆔https://eitaa.com/jorenab
#زنده_نگه_داشتن_قلب
انسان در زندگی همیشه باید به گونه ای عملکند که بتواند تحت فرمان الهی باشد
. به دیگر سخن، برای خدا باش تا خداوند متعال هم برای تو باشد؛ «من کان لله کان الله له.»۱ و هرگاه انسان برای خدا باشد، هرگز در زندگی دچار بن بست نخواهد شد و هرگاه گرفتار شود و یا مشکلی پیش آید راه خروج را خداوند فراهم خواهد کرد؛ لذا میفرماید: «مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً.»۲ سرّش آن است که انسان هرچه محاسبه گر دقیقی باشد، به همه ی جوانب کار احاطه ندارد، برای همین ممکن است نتواند راه خروج از بن بست را پیدا کند؛ امّا خداوند متعال چون بر همه ی امور احاطه دارد برای هر کاری راه خروجی میداند. ازاینرو حتّی از جایی که انسان فکرش را نمیکند و آن را محاسبه نکرده باشد خداوند روزی او را میرساند «وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِب.»۳
پس باید تمام تلاش را معطوف به این کرد که به دستورات الهی عمل کرد و به دنبال این بود که وظیفه ی خویش را انجام داد، بقیّه ی امور را به ذات حق تبارک و تعالی باید سپرد و روشن است کسی که بر خداوند تکیه کند خداوند او را کفایت میکند «وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ.»۴
با یاد خداوند متعال دل را باید آباد کرد زیرا اگر قلب آباد نباشد، نمیتواند از دستورات الهی پیروی نماید و گناهان ابتدا موجب زنگار گرفتن قلب میشوند «بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یکسِبُون.»۵
اگر با استغفار و تضرّع و آه و زاری شسته نشود موجب مریضی قلب میشود «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَض»۶ و اگر ادامه پیدا کند میمیرد و دیگر نفس نبیّ اکرم صلی الله علیه واله وسلم که زنده کننده است؛ «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکمْ لِما یحْییکم.»۷ نمیتواند چنین قلبی را زنده کند؛ «ا ِنَّک لا تُسْمِعُ الْمَوْتی.»۸ در حالیکه قرآن کریم با قلب کار دارد و یادآوری برای قلب است «إِنَّ فِی ذلِک لَذِکری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب»۹؛ پس باید قلب را زنده نگه داشت تا از کلام الهی بهره جست و راه زنده نگه داشتن قلب، یاد خداست؛ لذا قرآن کریم میفرماید فراوان خدا را یاد کنید؛ «وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثِیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحُون
۱. بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷
۲. طلاق:۲
۳. طلاق: ۳
۴. طلاق ۳
۵. مطففین: ۱۴
۶. بقره:۱۰
۷. انفال۲۴
۸. نمل:۸۰
۹. ق۳۶
https://eitaa.com/jorenab
اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِينَ بِهِبَتِكَ ، وَ اكْفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِينَ بِصِلَتِكَ حَتَّى لَا نَرْغَبَ إِلَى أَحَدٍ مَعَ بَذْلِكَ ، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِكَ .
خدایا!
به عطا و احسانت، ما را از عطا و احسان دیگران بینیاز ساز
و از ما غم و اندوه بریده شدن احسان دیگران را به احسان و جایزهات کفایت کن
تا با بذل و بخشش تو، به دنبال بذل و بخشش احدی رغبت نکنیم و با فضل و احسان تو از احدی نهراسیم.
#صحیفه_سجادیه_دعای_پنجم
https://eitaa.com/jorenab
#عنایت_حضرت_زینب_علیهاالسلام_به_مرحوم_فیض
مرحوم حاج شیخ علی نقی فیض الاسلام در مقدمه کتاب خاتون دو سرا، انگیزه خود از نگارش زندگی حضرت زینب علیهاالسلام را چنین شرح می دهد: بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطبا سودی نبخشید، برای استشفا به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده به کربلای معلا مشرف شدیم، در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزی دوستی از زائرین، در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده با این که رنجور بوده، رفتم، در بین گفتگوهای گوناگون، یکی از علما که در آن مجلس بود، فرمود
پدرم می گفت هرگاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام علیا حضرت زینب کبری علیهاالسلام بخوان، بی شک و دودلی خدای عزوجل خواسته ات را روا میسازد، از این رو من همچنین کرده شفا و بهبودی بیماریم را از خدای تعالی خواستم، و علاوه بر آن، نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بسته که اگر از این بیماری بهبودی یافته، کتابی در احوال سیده معظمه علیهماالسلام بنویسم و از بسیاری اشتغال و کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب ترجمه و خلاصه تفسیرقرآن عظیم، به نذر خود وفا ننمودم؛ تا این که چند روز پیش یکی از دخترانم وفقها الله تعالی مرا آگاه ساخت که به نذرم وفاء ننموده، من هم از خدای عزاسمه توفیق و کمک خواسته به نوشتن آن شروع نمودم و آن را کتاب ترجمه خاتون دو سرا؛ سیدتنا المعصومه، زینب الکبری ارواحنا لتراب اقدامها الفداء نامیدم.
@jorenab
#خطبه_همام
#درس_اول
متن: رُوِيَ أَنَّ صَاحِباً لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع يُقَالُ لَهُ هَمَّامٌ كَانَ رَجُلًا عَابِداً فَقَالَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِفْ لِيَ الْمُتَّقِينَ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ فَتَثَاقَلَ ع عَنْ جَوَابِهِ ثُمَّ قَالَ يَا هَمَّامُ اتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ
روایت شد یکی از یاران امیرالمومنین علیه السلام به نام همام که عابد وزاهد بود به حضرت عرض کرد یا امیرالمومنین ویژگی پرهیزگاران را - به گونه ای گویا آنهارا می بینم - برایم وصف کن حضرت در جواب دادن به او درنگ کرد سپس فرمود ای همام تقوای الهی پیشه کن وکار نیک انجام ده که خداوند اهل تقوا ونیکان را دوست دارد
ابن ابی الحدید گوید او هَمّام بن شریح بن یزیدبن مره بن عمروبن جابربن عوف از اصحاب واز شعیان حضرت علی ( علیه السلام) وفردی عابد بود واز حضرت علی ( علیه السلام) خواست تا متقین را توصیف کند بگونه ایکه گویا آنهارا می بیند وحضرت از جواب دادن طفره رفت وتعلل می کرد اما همام بوی چندبار قسم داد ([1])[2]
اما مرحوم کراچکی در «کنزالفوائد» معتقد است او همام بن خیثم برادر ربیع بن خیثم(خواجه ربیع مدفون در مشهدالرضا) می باشد ومی گوید این فردی که ابن ابی الحدید از وی نام می برد معلوم نیست از کجا آورده است([3])
علت تامل حضرت این بود که موعظه بهتر در وی اثر بگذارد واز طرف دیگر نگران بود همام نتواند تحمل کند اینکه یقین داشت که همام فوت می کند بعید به نظر می رسد لذا حضرت از جواب استنکاف می کرد
حضرت در جوابش فرمود اولا تقوا پیشه کن ثانیا نیکی کن یعنی نشانه تقوا این است که جز نیکو کاران باشی وآنرا در عمل نشان دهی سپس حضرت استناد می کند به آیه شریفه« إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ »([4])
بدرستی که خداوند با کسانی است که تقوا پیشه می کنند ونیکو کردارند
گر چه خد او ند متعال با همه است در هرکجا باشند « وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم ْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِير»([5])
خداوند باشماست هرکجا که باشید وخداوند به آنچه عمل می کنید آگاه است اما این همراهی و«معییت» همراهی ویژه است .
توضیح آنکه طبق بیان قرآن کریم دو نوع همراهی وجود یکی ازین جهت که هرچه بنده انجام میدهد را نظارت می کند وچیزی از اوپنهان نیست وهر عمل حتی اثر آن عمل ثبت وضبط می شود تا در قیامت مورد محاسبه قرار گیرد ودیگری همراهی به معنای یاری رساندن وکمک کردن به بنده تا در گرفتاری ها ومشکلات یاری گر بنده خویش باشد
دراینجا نیز صحبت از معییت ویژه است که اگر کسی اهل تقوا باشد ودر عمل نیز آنرا اجرا کند وکارنیک انجام دهد یعنی مستمر باشد تا نیکوکار به حساب آید – زیرا کسی را با یک بار یا چند بار عمل نیک انجام دادن نیکوکار نمی گویند بلکه .قتی این کار استمرارداشت متصف به محسن ونیکوکار می شود- خداوند متعال اورا همراهی می کند تا اگر به سوی خطائی می رود ویا راه نتواست تشخیص دهد اورا نجات دهد لذا حضرت فرموئد اگر اهل تقوا باشی ونیکوکار باشی همراهی ویژه الهی را خواهی داشت ومتقی خواهی شد وروشن است کسی که متقی باشد عاقبت به خیر خواهد شد زیرا عاقبت ازآنِ تقواست « َ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى »([6])
ازینرو اگر کسی اهل تقوا بود عاقبت به خیر می شود لذا قران کریم افراد متقی را کسانی میداند که عاقبت به خیر می شوند« وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين [7]»
این جواب اجمالی در حقیقت جواب تام وکاملی بود اما همام بدنبال تعیین مصادیق وجزئیات صفات متقین بود تا بتواند بهتر آنرا ترسیم کند وببیند چه مقدار ازین اوصاف در وی وجود دارد وآیا اوصاف متقین برای او دست یافتنی است یاخیر
شرح ابن ابی الحدید ج 10 ص134[1]
کراچکی کنزافوائد ج ص [3]
-نحل:128[4]
-حدید:4[5]
-طه:132[6]
-اعراف:128[7]
https://eitaa.com/jorenab
#خطبه_همام
#درس_دوم
فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ ص ثُمَّ قَالَ ع أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ
(بعداز آنکه همام از جواب مختصر حضرت قانع نشد و حضرت را قسم داد )بعداز حمد خداوند وصلوات بر نبی مکرم صلی الله علیه وآله فرمود: همانا خداوند متعال بندگان را آفرید در حالی که از طاعت بندگان بی نیاز بود وگناه گناهکاران ایمن بود زیرا گناه گناهکاران اورا ضرر نمی زند و اطاعت طاعت کنندگان اورا نفع نمی رساند پس روزی را بین آنها تقسیم نمود وهرکس را در جائی که سزاوارنشان بود قراردادو
حضرت ابتدا مقدمه ای بیان می کند مبنی بر اینکه خداوند بخاطر جود وبخشش هستی را آفرید ونه نیازی به اطاعت آنها دارد ونه کسی با گناه می تواند خداوند را به عجز در آورد ومسئله اطاعت وعصیان الهی برای این است اگر انسان بخواهد رستگار شود باید مسیر اطاعت الهی را در پیش بگیرد یعنی راه نجات از ظلمات و تاریکی تبعیت از اوامر الهی است وگرنه اثر وضعی عصیان افتادن در تاریکی وآتش است مانند سم که اثر وضعی آن مردن است لذا حضرت در ابتدا ویژگی الهی را بیان می کند
1-خداوند آسمان وزمین را آفرید « اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»([1])
2-وهیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه خداوند روزی اش را بر عهده گرفته است« وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»([2])
3-وخداوند روزی را بین بندگان تقسیم نمود « نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا»([3])
4- اما بندگان عده ای به خداوند متعال ایمان آوردند وعده ای کافر شدند« هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِن»([4])
5- هرکس در راه ایمان تلاش وکوشش نماید به نفع خودش می کند وخداوند از همه عالم بی نیاز است « وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِين»([5])واگر همه کافر شوند خداوند از همه بی نیاز است « إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيد»([6])
6- هرکس کار خوبی انجام دهد عاقبت خوشی خواهد داشت « الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب»([7]) وهرکس نافرمانی خداوند متعال انجام دهد دچار عذاب شده وجایگاهش جهنم است که بد جایگاهی است « وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِينَ فِيها وَ بِئْسَ الْمَصِير»([8])
7-وهر انسان رادر دنیا دارای جایگاه خاصی قرارداد عده ای را غنی وعده ای فقیر وبرخی قوی وگروهی را ضعیف آفریده است « وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا»([9])
-سجده:4[1]
-هود:6[2]
-زخرف:32[3]
-تغابن :2[4]
-عنکبوت:6[5]
-ابراهیم:8[6]
-رعد:29[7]
-تغابن:29[8]
-زخرف:32[9]
https://eitaa.com/jorenab
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
#حافط
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#تلنگر
بعضی تجربه های تلخ در زندگی مانند رفتن بالای کوه را می ماند
درست است که توان انسان را می گیرد و موجب رنجش وخستگی انسان می شود اما افق دید انسان را وسیع تر می کند
https://eitaa.com/jorenab
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست
۱-و مرا از آنچه اهتمام به آن مشغولم مىسازد كفايت كن
۲-.و مرا به كارى كه فردا از آن بازپرسى مىنمايى وادار.
۳-و سراسر روزهايم را در آنچه مرا براى آن آفريدى صرف نما
۴-.و مرا بىنياز گردان و روزىات را بر من بگستر
۵- و مرا به چشم به راه بودن گرفتار نكن.
۶-و مرا گرامى دار و به خود بزرگبينى مرا مبتلا(آزمايش)نكن.
۷-و مرا به عبادت خود وادار ولى بندگىام را با خودپسندى تباه نگردان
۸-.و نيكى كردن به مردم را به دست من جارى ساز ولى آن را با منّت گذاردن باطل نفرما.
۹-و به من بزرگوارىهاى اخلاقى عطا كن و مرا از فخرفروشى حفظ فرما
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِكْفِنِي مَا يَشْغَلُنِي اَلاِهْتِمَامُ بِهِ، وَ اِسْتَعْمِلْنِي بِمَا تَسْأَلُنِي غَداً عَنْهُ ، وَ اِسْتَفْرِغْ أَيَّامِي فِيمَا خَلَقْتَنِي لَهُ ، وَ أَغْنِنِي وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِي رِزْقِكَ، وَ لاَ تَفْتِنِّي بِالنَّظَرِ ، وَ أَعِزَّنِي وَ لاَ تَبْتَلِيَنِّي بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِي لَكَ وَ لاَ تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ اَلْخَيْرَ وَ لاَ تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِي مَعَالِيَ اَلْأَخْلاَقِ ، وَ اِعْصِمْنِي مِنَ اَلْفَخْرِ
#دعای_بیستم_صحیفه_سجادیه
https://eitaa.com/jorenab
#مستی_گناه
۱-لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ (حجر۷۲)
(ای پیامبر! ) به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند
۲-نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم می فرماید:
ای پسر مسعود از مستی گناه برحذر باش چون مستی گناه از مستی شراب بدتر است
(مستی که موجب زوال عقل و عدم شعور انسان می شود اگر برای شراب باشد بعداز مدتی زایل می شود اما مستی گناه زائل نمی شودوبرای همیشه شعور و عقل را از کار می اندازد لذا حضرت می فرماید مستی گناه بدتر است چون)
خداوند متعال می فرید آنها کر و لال و کورند. لذا (از راه خطا) باز نمی گردند
یَا ابْنَ مَسْعُودٍ احْذَرْ سُکْرَ الْخَطِیئَةِ فَإِنَّ لِلْخَطِیئَةِ سُکْراً کَسُکْرِ الشَّرَابِ بَلْ هِیَ
أَشَدُّ سُکْراً مِنْهُ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ [۱]
(بحارالانوار ج۷۴ص۱۰۳)
----------
[۱]: ۱. البقرة: ۱۷
@jorenab
☀️نبی اعظم صلى الله عليه و آله وسلم:
هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت مى كند و از جايى كه گمان نمى برد به او روزى مى دهد.
مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللّه ِ كَفاهُ مَؤنَتَهُ وَ رَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ
📕كنزالعمال، ح ۵۶۹۳
✅نکته:
موکل زمانی به سراغ وکیل می رود که خودش نتواند کار را پیش ببرد زیرا وکیل از راهکارهایی مطلع است که موکل بدرستی نمی داند لذا می فرماید در صورتی که انسان خدارا وکیل خودش کند از جایی که نمی داند به اوروزی می رساند
به نادانان چنان روزی رساند
که صد عاقل دران حیران بماند
https://eitaa.com/jorenab
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهتزاز پرچم عزای حضرت زهرا (س) در حرم امیرالمومنین(ع)
@TasnimNews
#خطبه_همام
#درس_سوم_بخش_اول
فَالْمُتَّقُونَ فِيهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ
متقون در دنیا دارای فضائل هستند گفتارشان از روی راستی ولباسشان میانه روی روش آنها تواضع وفروتنی است از آنچه خداوند برآنها حرام کرده چشم پوشی می کنند وگوشهای خویش را به دانشی که مفید است قرار می دهند.
از منظر حضرت امیرالمومنین علیه السلام متقین کسانی هستند که جامع فضائل می باشند یعنی هم از نظر علمی وهم از نظر عملی دارای فضیلت هستند
اول-« مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ » سخن یا کذب است یا صادق وسخن صادق یا صواب است یا غیر صواب مراداز سخن صادق آن است که مطابق با واقع ودرست باشد ومنظور از سخن صواب آن است که آنجا که نیاز به سخن گفتن است سخن بگوید لذا حضرت در جای دیگر می فرماید خوشا به حال کسی که زیادی مال خویش را انفاق می کند وزیادی کلامش را نگه میدارد وامساک می کند« طُوبَى لِمَنْ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَكَ الْفَضْلَ مِنْ كَلَامِه»([1])
یعنی سخن در این نیست که دروغ نگوید بلکه حرف حتی اگر صادق است اگر ضرورتی برای بیان آن نیست نگوید زیرا هرگاه سخن زیاد شود انسان را به سوی آتش سوق میدهد لذا فرمود هرکس سخنش زیاد شود خطایش زیاد می شود وهرکس خطایش زیاد شود حیائش کم می شود وهر کس حیائش کم شود ورع او کم می شود وهرکس ورع او کم شود قلبش می میرد وهرکس قلبش بمیرد داخل آتش می شود« َ مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَاؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَاؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّار»([2])
حقیقت آن است که زبان دشمن خانه زاد انسان است واگر مهار نشود وی را به نابودی می کشاند لذا برخی از حکماء گفتند زبان تو حیوان درنده است واگر آنرا رها کنی وحفظ نکنی ترا خواهد خورد ([3])
-بحار الانوار ج71ص283[1]
-نهج البلاغه حکمت:349[2]
-عبدالصمدهمدانی بحر المعارف نشر بیدار ص 27[3]
https://eitaa.com/jorenab