#عوامل_خوشحالی_در_نگاه_قران
بگو: «تنها به فضل خداو رحمت او باید خوشحال شوند. که این، از تمام آنچه گردآوری می کنند، بهتر است
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ"
(یونس ۵۸)
نکته
مرحوم علامه می نویسد
(منظور از" فضل خدا" رحمت رحمانیه او و عطائی باشد که بر عامه خلق خود دارد، و منظور از کلمه" رحمت" خصوص افاضه ای باشد که بر مؤمنین از خلقش دارد، چون رحمت سعادت دینی وقتی منضم شود به نعمت عمومی در زندگی مادی- اعم از ارزاق و سایر برکات عامه- مجموع آن رحمت و این نعمت سزاوارتر به فرح و خوشحالی و بجاتر است برای انبساط و سرور، تا یکی از این دو)
انگه به علت مفرد امدن (بذلک) اشاره میکند چرا (بذلکما)که اشاره به دوچیز است نیاورد می نویسد
(منظور این بوده که بفهماند سود حاصل از مجموع فضل و رحمت آن قدر بیشتر از سود حاصل از فضل به تنهایی است که جا دارد انسان عاقل فرح و سرور خود را منحصر در آن کند، و در سود حاصل از فضل (منافع مادی و دنیایی) به تنهایی مصرف نکند.)( ترجمه المیزان ج۱۰ص۱۱۹)
بنابراین انسان عاقل بجای آنکه به اسباب مادی دل خوش کند وخوشحال شود در حالی که پایدار نیست
به لطف وکرم الهی باید امیدوار باشد و به ان دل خوش کند که:
۱-همیشگی است
۲- در دنیا واخرت همراه اوست
۳-نگرانی برای از دست دادن وجودندارد
۴-همراه با عزت وکرامت است
@jorenab
#ریا
ابن بابویه رحمة اللّه علیه به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود که:
اجتناب کنید از ریا، به درستی که آن شرک است به خدا،
و ریاکار را در روز قیامت به چهار نام میخوانند:
ای کافر،
ای بدکردار،
ای مکّار،
ای زیانکار،
۱-ثواب عمل تو برطرف شد
۲- و مزد تو باطل شد،
۳-و تو را در این روز بهره ای نیست،
۴- برو مزد خود را بطلب از کسی که از برای او کار کردی
وَ اجْتَنِبُوا الرِّیَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِیَ یُدْعَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ یَا كَافِرُ یَا فَاجِرُ یَا غَادِرُ یَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْیَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ
(بحار الانوار ج۲۹ص۷۲ ح ۱۹.)
@jorenab
وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (نحل۷۸)
و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید. و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر به جا آورید.
نکته
غایت دو معنا دارد
فعل برای آن در خارج محقق می شود که آیه شریفه ناظر به آن است
دیگری فعل به آن منتهی می شود که در روایات بدان اشاره شده است
توضیح انکه
اگرعلم و دانش بدرستی آموخته شود انسان را به شناخت الهی و نعمت های ذات اقدس الهی رهنمون می شود وپی می برد هرچه دارد از اوست و چنین کسی ازیکطرف شاکر نعمت الهی است لذا به آرامش می رسد
ازینرو حضرت علی علیه السلام می فرماید
غايَةُ العِلمِ السَّكِينَةُ و الحِلمُ .[غرر الحكم : 6380.]
امام على عليه السلام : غايت دانش، آرامش و بردبارى است.
وازطرفی نگران کفران نعمت و از دست دادن نعمت و رحمت الهی است لذا واهمه دارد تا مبادا خداوند متعال نعمت را اعم ازظاهری و و باطنی از او بگیرد لذا حضرت فرمود
غايَةُ العِلمِ الخَوفُ مِنَ اللّه ِ سُبحانَهُ .[غرر الحكم : 6377.]
امام على عليه السلام : نهايت دانش ترس از خداوند سبحان است.
درنتیحه سعی می کند به بهترین شکل عمل کند .
غَايَةُ اَلْعِلْمِ حُسْنُ اَلْعَمَل
نهایت دانش،عمل نیکو است
غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 199
@jorenab
#طمع
حضرت علی علیه السلام :
طمع بردگى همیشگی است.
الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ.
نهج البلاغه حکمت ۱۸۰
می گویم:
۱-گاهی طمع مربوط به آنچیزی است که در دست دیگران است واگر کسی برای بدست آوردن آنچه در دست دیگران است به طمع بیافتد
الف-اگر تلاش کند برای بدست آوردن آنچه دست دیگران است و بدست بیاوردخودرا به ذلت افکند
ب- واگر تلاش کرد وبه نتیجه نرسید خودرا سر افکنده می کند .
۲-وگاهی یعنی بدنبال آرزو رفتن وبه آنچه دارد قانع نبودن درین صورت نیز چنین انسانی مانند فرد تشنه ای است که آب شور بنوشد وهرچه می نوشد تشنه تر می شود وسرانجام نیز نابود خواهد شد
۳-پس در هرصورت طمع امر مذمومی است که باعث حقارت و ذلت انسان می شود انسان متقی بخاطر عزت نفسی که دارد خودرا خوار وذلیل نمی کند.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به شعر زیبایی تمثل می کند
خويشتن دارى پيشه كن و آزادمنش زندگى نما و طمع كار مباش چرا كه چيزى جز طمع ها گردن انسان ها را قطع نكرده است.
تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَكُ طامِعاً
فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ
(شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۸ص۴۱۳)
@jorenab
#اقسام_عبادت_یک
اوّل: عبادت شاکران است، که ملاحظۀ نعمتهای غیر متناهی باعث عبادت ایشان است، چه عقل حکم میکند که شکر منعم واجب است، خصوصا چنین منعمی که جمیع نعمتها منتهی به او میشود، و اصل نعمتها که وجود است از اوست، و جمیع اعضا و جوارح و قوی از عطایای اوست، و جمیع آسمان و زمین و کواکب و آفتاب و ماه و عرش و کرسی و ملک و جنّ و وحوش و طیور را از برای منفعت بنی آدم خلق کرده، و در هر لحظه ای بر بدن هر فردی از افراد بشر در حفظ و تغذیه و تنمیه چندین هزار نعمت دارد، و بر روح محبّان و دوستان در هر آنی صد هزار نوع لطف و رحمت از افاضات و هدایات و توفیقات میفرماید، و در عین کفران و معصیت منع لطف خود نمی فرماید.
و تفکّر در آلاء و نعمای الهی نهایت ندارد، کما قال تعالی: وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللّهِ لا تُحْصُوها (نحل:۱۸)و این تفکّر از اعظم عبادات است، و موجب مزید محبّت و قرب، و داعی و باعث بر فعل عبادات، و صارف از منهیّات و محرّمات است.
دوّم: عبادت جمعی است که باعث ایشان بر عبادت تحصیل قرب حضرت باری جلّ شأنه است، و مراد از قرب نزدیکی زمانی و مکانی نیست؛زیرا که خداوند عالمیان از زمان و مکان منزّه است، و قرب الهی را معانی بسیار است، به بیان دو معنی در این رسالۀ مختصره اکتفا مینماید.
یکی قرب به حسب مرتبه و کمال است، یعنی که چون حضرت واجب الوجود کامل من جمیع الجهات است، و نقص در ذات و صفات او به هیچ وجه راه ندارد، و ممکن تمام نقص و عجز و ناتمامی است، از این جهت نهایت تقابل و تباین در میان واجب و ممکن حاصل است، و هرچند یک نقص از نقایص خود را ازاله مینماید، و از فیّاض علی الاطلاق کمالی از کمالات بر او فایض میگردد، او را
فی الجمله نزدیکی معنوی به هم میرسد،
معنی دیگر قرب به حسب تذکّر و محبّت و مصاحبت معنوی است، چنانچه اگر کسی در مشرق باشد و دوستی از او در مغرب باشد، و پیوسته این دوست در ذکر محبوب خود باشد، و از خاطر او محو نشود، و به زبان نشر کمالات او نماید، و به اعضا و جوارح مشغول کارهای او باشد، به حسب قرب معنوی به او نزدیک تر است از بیگانه، یا دشمنی که در پهلوی او نشسته باشد، و ظاهر است که از کثرت عبادت و ذکر این معنی به حصول میآید.
(عین الحیات ج ۱ ۵۰تا۵۴ با تلخیص)
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
اللهُمَّ انّی اتَقَرَّبُ الَیْکَ بِذِکْرِکَ،
وَاسْتَشْفِعُ بِکَ الی نَفْسِکَ،
وَاسْئَلُکَ بِجُودِکَ انْ تُدْنِیَنی مِنْ قُرْبِکَ،
وَانْ تُوزِعَنی شُکْرَکَ،
وَانْ تُلْهِمَنی ذِکْرَکَ،
خدایا من با یادت، به تو نزدیک میشوم
،و تو را به درگاهت شفیع میآورم،
از تو میخواهم که به کرم و بخششت، مرا به جوار قربت نزدیک کنی
سپاسگزاریت را نصیبم گردانی،
یادت را به من الهام کنی
می گویم:
دراول جمله امده است
(من با یادت، به تو نزدیک میشوم)
ودر اخر جمله امده است
(یادت را به من الهام کنی)
یعنی تنها راه نزدیک شدن به خداوند یاد خداوند است و آنهم با الهام از طرف خداوند شدنی است پس وقتی انسان توفیق ذکر خداوند پیدا می کند نشان می دهد خداوند اورا مورد لطف و رحمت خویش قرار داد وبه خود نزدیک نموده است
گفت آن الله تو لبیک ماست
و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
#شعر_فرزدق_درباره_امام_سجاد
هَذا الّذي تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ
وَالبَيْتُ يعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ
هذا ابنُ خَيرِ عِبادِ الله كُلّهِمُ،
هذا التّقيّ النّقيّ الطّاهِرُ العَلَمُ
هذا ابنُ فاطمَةٍ، إنْ كُنْتَ جاهِلَهُ
بِجَدّهِ أنْبِيَاءُ الله قَدْ خُتِمُوا
يُغْضِي حَياءً، وَيُغضَى من مَهابَتِه
فَمَا يُكَلَّمُ إلاّ حِينَ يَبْتَسِمُ
ما قال: لا قطُّ، إلاّ في تَشَهُّدِهِ
،لَوْلا التّشَهّدُ كانَتْ لاءَهُ نَعَمُ
او(امام زین العابدین علیه السلام ) کسی است که قدم هایش را مکه و کعبه وحِل(خارج حرم) و حرم اورا می شناسد
او فرزند بهترین بندگان خداست پرهیزکار پاکیزه پاک و نشانه الهی برای مردم است
او فرزند حضرت فاطمه است اگر نمی شناسی و جدش خاتم پیامبران است
او از حياء چشم را بر هم مىگذارد و از هيبتش چشم بر هم گذارده مىشود و سخن گفته نمىشود با او مگر وقتى كه لبخند مىزند
هرگز به کسی نه نگفت مگر در تشهد
اگر تشهد نبود هیچگاه از او نه نمی شنیدی
@jorenab
#اقسام_عبادت_دو
سوّم: عبادت جمعی است که باعث ایشان حیای از خداوند عالمیان است، و این درجۀ کسی است که به نور ایمان دل او منوّر شده، و حسن طاعات و قبح سیّئات کما هی بر او ظاهر گردیده، و در مقام معرفت به درجۀ کمال رسیده، پیوسته در یاد خداوند خود است، و همیشه متذکّر این معنی هست که خداوند عالمیان بر دقایق امور و ضمایر نیّات او مطّلع است، و عظمت و جلال الهی پیوسته بر دل او جلوه کرده است، و این معنی باعث اوست بر فعل طاعات و ترک منهیّات.
چهارم: عبادت جمعی است که لذّت عبادت را یافته اند، و کمال بندگی را فهمیده اند، و عقل ایشان مصفّا شده، و نفس ایشان نور یافته، با عقل موافق گردیده، و شهوات نفسانی منکسر و شکسته گشته، هیچ لذّتی را بر طاعت و فرمان برداری ترجیح نمی دهد، و هیچ المی نزد ایشان بدتر از ارتکاب معصیت
نیست؛زیرا که قباحت گناه را چنانچه باید دانسته اند، در اصل عبادت مزد خود را مییابند، و لذّت خود را میبرند، و سختیها و مشقّتهای عبادت بر ایشان گواراست، بهشت خود را عبادت میدانند، و جهنّم خود را معصیت، از هر عبادتی لذّتی میبرند که فوق لذّات عالمیان است،
(عین الحیات ج ۱ ۵۴تا۵۶با تلخیص)
@jorenab
#تلنگر
گاهی انسان خودشان را سرگرم امور کوچک و کم اهمیت می کند و انرژی و توان خویش را از دست می دهد دیگر نمی تواند به امور اصلی خویش بپردازد
در حالی که انسان باید توان مدیریت انرژی و زمان را داشته باشد برای کار کوچک به اندازه خودش وقت بگذارد وخودش را درگیر امور کوچک و کم اهمیت نکند مثلا خودش را فدای یک فرد یا یک گروه نکند بلکه برای هر فرد به انداره ارزش و لیاقتش وقت بگذارد یا برای کاری به اندازه نقش آن در زندگی و پیشرفت وقت بگذارد و اگر امکانش هست آنرا به دیگران واگذار کند
لذاامام على عليه السلام می فرماید : كسى كه به زوايد بپردازد، هدف مطلوب خود را از دست بدهد
مَنِ اشتَغلَ بالفُضولِ فاتَهُ مِن مُهِمِّهِ المَأمولُ .[غرر الحكم :ح 8633.]
@jorenab
هدایت شده از جرعه ناب
زیارت امیرالمومنین علیه السلام درروزیکشنبه:
السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَالدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ الْمُونِقَةِ بِالْإِمَامَةِ، وَعَلىٰ ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَنُوحٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَالْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، هَذاَ يَوْمُ الْأَحَدِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَبِاسْمِكَ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَجارُكَ، فَأَضِفْنِى يَا مَوْلاىَ وَأَجِرْنِى، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ، وَمَأْمُورٌ بِالْإِجارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ، وَرَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَآلِ بَيْتِكَ عِنْدَاللّٰهِ، وَمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَبِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِاللّٰهِ صَلَّىاللّٰهُعَلَيْهِوَآلِهِ وَسَلَّمَ وَعَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
زیارت حضرت زهراسلام اللّه علیها:
السَّلامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ، امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً، أَنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَىٰ مَا أَتىٰ بِهِ أَبُوكِ وَوَصِيُّهُ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِما، وَأَنَا أَسْأَلُكِ إِنْ كُنْتُ صَدَّقْتُكِ إِلّا أَلْحَقْتِنِى بِتَصْدِيقِى لَهُمَا، لِتُسَرَّ نَفْسِى، فَاشْهَدِى أَنِّى ظاهِرٌ بِوَلَايَتِكِ وَوَِلايَةِ آلِ بَيْتِكِ صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ.
@jorenab
#تلنگر
انسان باید قدر خویش را بداند و از طرفی با هم نشینی با افرادی که در شان او نیستند خودشان را نابود نکند
واز طرفی دچار غرور وتکبر نشود وخودش را برتر از دیگران نبیند
فرق غرور و شناخت شان وجایگاه درین است که
در غرور انسان به دنبال تحقیر دیگران و برتر نشان دادن خودش است
اما درمورد جایگاه و شان این است که به دیگران کاری ندارد بلکه محاسبه می کند بودن با این شخص یا گروه تا چقدر می تواند برای رشد وتعالی من مفید باشد و مرا به سوی خداوند متعال سوق دهد
یا خدای نکرده شان و جایگاهی دارد را ازبین می برد لذا بودن با افراد دون پایه و حقیر انسان را در سطح پایین نگه می دارد و توان از انسان می گیرد پس باید از آنها فاصله گرفت
امام على عليه السلام : رحمت خدا بر آن كس كه اندازه خويش را بشناسد و از حدّ خود فراتر نرود
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : رَحِمَ اللّه ُ امرَأً عَرَفَ قَدرَهُ و لَم يَتَعَدَّ طَورَهُ .[غرر الحكم :ح 5204 .]
@jorenab
#نفر
۱- کلمه نفر [نَ فَ]
اسم عربی است که برای آن معانی متعددی گفته شده است که یکی ازآنها فرد و شخص است
۲-نفر واحد شمارش چهار چیز است
انسان
شتر
نخل
دندان
(لغت نامه دهخدا ج۲ص۳۰۱۶)
میگویم :
شتر و نخل و دندان برای زندگی انسانی مفید است
آیا انسان بدرد خودش میخورد تا برای خودش لااقل مفید باشد؟؟؟
@jorenab
برای دنیا حرص نخور این پس مانده گذشتگان است و روزی تو هم آنرا به اجبار رها خواهی کرد
باورکن این غذای لای دندان مانده ارزش حرص خوردن وغصه خوردن را ندارد رهایش کن
صدای مولای متقیان امیر مومنان را بشنو
آيا آزادمردى پيدا نمى شود كه اين غذا ی لای دندان مانده را به اهلش واگذارد؟
أَلاَ حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا
(نهج البلاغه حکمت ۴۵۶)
@jorenab
هدایت شده از بلاغ | دستیار فرهنگی
Arbain.pdf
5.71M
📚 دانلود فایل: زبانیار اربعین
🔸۲۵۰ اصطلاح پرکاربرد عربی
🔸ویژه سفر #اربعین
🆔 @balagh_ir