eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت793 گذر از طوفان✨ با دست چپم چند تا از ظرفهای سر سفره رو برداشت
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ خودکارم رو روی برگه های جلوی دستم انداختم نگاهم سمت گوشی رفت _پس مهمون های پریسا اینا هنوز نرفتن که خبری ازش نیست ،فروعی هم که گفت تاصبح نیستش امشب رو تا نماز صبح بیدار بمونم درس بخونم صبح بگیرم بخوابم ولی فروغی زنگ بزنه بیدارم میکنه مگه گوشی رو بزارم روی سکوت که مطمئنم بهش برمیخوره،فعلا گوشی رو بزنم شارژ بعد از نماز میزارم روی سکوت و میخوابم از اتاق بیرون رفتم سمت آشپزخونه رفتم یه لیوان آب جوش با یه نسکافه رو روی سینی گذاشتم برگشتم داخل اتاق خودکار رو برداشتم و مشغول حل کردن نمونه سوال ها شدم بعد از تموم شدن سه تا از نمونه سوالا کش وقوسی به بدنم دادم نسکافه رو باز کردم وداخل لیوان آب جوش ریختم و هم زدم کمی از محتوای داخل لیوان رو خوردم نگاهم به طرف ساعت روی دیوار کشیده شد با دست چپ نوشتن چقد سخت و زمان بره دوساعت طول کشیده که جواب سوال هارو بنویسم همه نسکافه رو بخورم این سه ساعتی که به اذان باقی مونده خواب نرم لیوان رو برداشتم توی چند نفس نسکافه رو خوردم با انگشتام چشم هام رو ماساژ دادم خودکارم رو برداشتم چند صفحه از کتاب رو ورق زدم با صدای لرزش گوشیم سرم رو چرخوندم ساعت دو نصف شب کی پیام داده احتمالا پریساس پس اونم مثل من بیداره داره درس میخونه سمت گوشی رفتم قفلش رو باز کردم انگشتم رو روی پیام بالای صفحه کشیدم فروغی تا الان بیدار مونده که نتش وصل بشه کاش پیام رو باز نمیکردم الان دیگه نمیشه جواب ندم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
🔸 🚨 | سپاه آیه فتح خواند حساب توییتری سپاه پاسداران همزمان با آغاز حملات به اسرائیل نوشت: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ... |صدای ایران 🇮🇷 VOI| 🎙@VOINEWS|@VOINEWS
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
روح شهید بزرگ و عزیز ما،🌷 شهید طهرانی مقدم شاد باشد... او بود که دست ما را برای امروز پر کرد...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت794 گذر از طوفان✨ خودکارم رو روی برگه های جلوی دستم انداختم نگا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ _سلام نورا جان بیدار شدی پیامم رو دیدی جواب بده قبل از اینکه جواب بدم پیام بعدش روی صفحه بالا اومد _خواب نبودی؟ یا از صدای پیامک گوشی بیدار شدی؟ _سلام نه بیدار بودم _عه چرا نخوابیدی؟ ناخواسته نوشتم _دارم درس میخونم،شما چرا بیدارهستید؟ _بگیر بخواب صبح بد خواب میشی ،الان رسیدم تهران دارم میرم خونه حس کنجکاویم فعال شد و نوشتم _مگه رفتید کجا؟ _یکی از روستاهای اطراف شمال با مهندس محبی رفتم به پروژه شون سر بزنه ،گوشه خیابون پارک کردم جواب بدم،برو بخواب بعد از نماز صبح باهات حرف میزنم مهندس محبی هم سن طیب میشه شایدم بزرگتر چطور طیب همراهش نرفته چه فکرای میکنم اصلا به من چه نوشتم _میخوام تا نماز صبح درس بخونم بعد میخوابم بعد از چند دقیقه جوابش روی صفحه بالا اومد _عزیزم صبح ساعت ده میام دنبالت بگیر بخواب اینطوری بد خواب میشه چه خبره ساعت ده قرار بود ساعت دوازده بیاد _چرا انقد زود ؟گفتید ساعت دوزاده _صبح میگم بهت،اجازه میدی حرکت کنم خیلی خسته م خودش پیام میدم بعد میگه اجازه میدی من چکار دارم _باشه _شب بخیر خانمی چند باری پیام آخرش رو خوندم و نفسم رو پر حرص و صدا دار بیرون فرستادم جوابش رو نمیدم تا یاد بگیره وقتی میگم اینطوری حرف نزن یعنی نزن نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت795 گذر از طوفان✨ _سلام نورا جان بیدار شدی پیامم رو دیدی جواب ب
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با صدای زنگ بیداری گوشیم چشم هارو نیمه باز کردم صدای زنگ رو قطع کردم پتو رو کنار زدم نشستم کاش فروغی پیام بده بگه نمیام دنبالت خودت بیا منم بگیرم بخوابم بعد بگم یادم رفت بیام خمیازه ای کشیدم گوشی رو برداشتم صفحه ش رو باز کردم نگاهم به پیام بالای صفحه افتاد من دارم از بی خوابی میمیرم فروغی هشت صبح پیام فرستاده بیداری انگشتم رو روی گزینه پاسخ گذاشتم _سلام آره بهش بگم کلاس امروز رو بیخیال بشه همون جمع کافیه شاید قبول کرد ادامه پیام رو نوشتم _آقای فروغی بنظرم همون کلاس روز جمعه کافیه دیگه امروز لازم نیست پیام رو فرستادم بعد از چند دقیقه شماره ش روی صفحه افتاد دوباره خمیازه ای کشیدم انگشتم رو روی صفحه کشیدم آروم گفتم _الو _خوابالو خانم هنوز بیدار نشدی؟ دستم رو روی صورتم کشیدم _بیدارم ولی توی خواب و بیداریم _وقتی شبها دیر میخوابی صبح هم باید کسل باشی انگار خودش خیلی زود خوابیده داره من رو نصیحت میکنه قبل از اینکه جواب بدم گفت _بلندشو برو با آب سرد دست وصورتتو بشور خواب از سرت بپره زود آماده شو دارم میام دنبالت انگار خودم بلد نیستم باید دست وصورت بشورم چه حرفهای میزنه _خب فعلا نیاید هنوز صبحانه درست نکردم _مگه با اون وضعیت دستت کار میکنی؟ _نه ولی الان که من زودتر بیدار شدم باید صبحانه بخورم ،خودم درست میکنم _نمیخواد صبحانه رو بیرون میخوریم بجای صبحانه بیرون رفتن میذاشت دوساعت بیشتر بخوابم بی حوصله گفتم _نمیخوام خونه یه چیزی میخورم _باز شروع کردی اول صبحی لج کردن خوب نیست ها دختر خوبی باش نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
هدیه به (س) به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج حاجت روایی همگی تعدادی که میخونید اینجا بگید👇 @Karbala15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
دوشنبه، طبق روایات عشق باید گفت: که رزقِ‌ ما همه در دست حضرتِ‌ حسن(ع)💚 است...
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت796 گذر از طوفان✨ با صدای زنگ بیداری گوشیم چشم هارو نیمه باز ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ چه روی داره لج کردن خوب نیست ،خودش لج کرده خواب من رو بهم ریخته بعد به من میگه لج نکن بلند شدم از اتاق بیرون رفتم ،آبی به دست و صورتم زدم و از سرویس بیرون اومد دستمال کاغذی برداشتم صورتم رو خشک کردم بدون سر وصدا سمت آشپزخونه رفتم شعله سماور رو زیاد کردم و دو پارچ آب داخلش ریختم از آشپزخونه بیرون اومدم و برگشتم داخل اتاق تند تند شروع به پوشیدن لباس کردم جزوه و کتاب وسوال های امتحانی رو داخل کوله پشتیم گذاشتم شالم رو روی سرم انداختم گوشیم رو برداشتم و از اتاق بیرون رفتم پاورچین پاورچین دوباره سمت آشپزخونه رفتم آروم در جا شکلاتی رو برداشتم یه دونه شکلات خوردم وای چرا حواسم نبود مسواک زدم،حوصله ندارم دوباره دهنمو بشورم با معده خالی شکلات تلخ خوردم اذیت نشم شانس آوردم با روشن شدن صفحه گوشی قفلش رو باز کردم وارد پوشه پیام ها شدم با انگشت روی شماره فروعی زدم _نورا جان ده دقیقه دیگه روبروی ایستگاه هستم _باشه بلند شدم سماور رو چک کردم،قوری رو برداشتم چایی رو درست کردم و شعله سماور رو کم کردم به طرف تخت بابا رفتم با اینکه برام سخته بهش بگم آقای فروغی داره میاد دنبالم ولی بدونه بهتره چند باری صداش زدم به صورت غرق در خوابش نگاه کردم داروهاش انقد قویه که خوابش سنگین شده با قدم های آهسته خودم رو به جلوی در هال رسوندم و سعی کردم بدون سر وصدا از خونه بیرون برم زیپ پوتین هامو بالا کشیدم و در حیاط رو بستم با قدم های تند به طرف خیابون رفتم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از دُرنـجف
سر دفتر عالـم معانـے سٺ علے وابستہ‌ے اسـرار نهانـے سٺ علے نہ اهل زمین ڪه آسمانے سٺ علے فے الجملہ بهشٺ جاودانے سٺ علے 💚
عملیات وعدۀ صادق.mp3
5.61M
📣 خیلی فوری حاج آقا عملیات ✅پانزده نکته در پانزده دقیقه 🔴حالا که دشمن جنگ رسانه‌ایش رو دربــارۀ ایــن عملیــات شــروع کرده تــــــو هم باش و بـا گوش دادن به این صوت خودت رو مسلح کن! خیلی‌ها نیاز به دونستن این نکــــــات دارند از این صوت دریغ نکنید!
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت797 گذر از طوفان✨ چه روی داره لج کردن خوب نیست ،خودش لج کرده خو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ با صدای آروم فروغی وتکون خوردن دستم چشم هام رو باز کردم _نورا جان؟ساعت خواب انگشت های دست چپم رو روی صورتم کشیدم _وای نفهمیدم کی خواب رفتم آروم خندید _وقتی بهت میگم برو بخواب حرف گوش نمیدی صبح اینطوری خواب آلود هستی میخوام جگر بخر همین جا بخوریم یا ببریم خونه؟ نگاهم سمت کبابی که خیلی شلوغ بود رفت _چقد شلوغه من میل ندارم ولی برای خودتون بخرید _مگه صبحانه خوردی؟ سرم رو تکون دادم _آره _چی خوردی؟ _شکلات لبخندی زد _شکلات هم شد صبحانه،میخوای فسفرهای مغزتو بسوزونی باید شکلات خوردن که نمیشه _کاش همونم نمیخوردم معده م ریخته بهم نگاهش رنگ نگرانی گرفت _قرصهات همراهت نیست؟ _چرا هست ولی نمیخورم ابروهاش رو بالا انداخت _چرا؟ _میترسم بخاطر قرص ها معده م بیشتر درد بگیره _چون صبحانه نخوردی اینطور شدی صبحانه بخوری خوب میشی برم چند سیخ سفارش بدم و زود بیام _باشه کیف پولش و گوشیش رو برداشت و پیاده شد مثل همیشه در ماشین رو قفل کرد و به طرف کبابی رفت به بابا خبر بدم بیدار نشه ببینه نیستم نگران بشه گوشیم رو از کوله پشتیم بیرون آوردم و وارد صفحه پیام ها شدم و برای بابا نوشتم _سلام بابایی صبح چند بار صداتون زدم بیدار نشدید رفتم کلاس برای رفع اشکال شیمی پیام رو فرستادم فروغی بهم محرمه و بابا ازهمه چی خبر داره ولی بازم چقد سخته بگم همراه فروغی هستم خداکنه زودتر این روزها تموم بشه نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
هدیه به    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت798 گذر از طوفان✨ با صدای آروم فروغی وتکون خوردن دستم چشم هام
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ فروغی در خونه رو باز کرد کنار رفت با دستش اشاره کرد _بفرمایید _ممنون داخل رفتم پشت سرم اومد و در رو بست کفش هام رو کنار جاکفشی گذاشتم سمت هال رفتم فروغی با قدم های بلند به طرف آشپزخونه رفت پلاستیکی ظرف کباب داخلش بود رو روی میز نهار خوری گذاشت و سمت ظرفشویی رفت نگاهی گذری به کل خونه انداختم همه جا تمیزه و برق میزنه حتما به دفتر خدمات زنگ زده اومدن کوله پشتیم رو روی مبل گذاشتم از پشت اپن نگاهی بهم انداخت و لبخندی زد _بیا صبحونه بخوریم بعدشم بریم سراغ درس شیمی ببینیم تاصبح بیدار موندنت نتیجه ش خوبه یانه _فعلا هیچی نخورم بهتره یه کم معده م خوب بشه بعد میخورم _اینطوری بدتر درد میگیره زود بیا حرف حرف خودش _دستم رو بشورم الان میام سمت سرویس رفتم دست چپ رو شستم بیرون اومدم سمت آشپزخونه رفتم روی صندلی روبروی فروغی نشستم به سینی که کباب هارو داخلش ریخته بود نگاهی کردم آقایون چقد تنبل و شلخته هستن همه کباب هارو قاطی کرده لقمه ای جلوی صورتم گرفت سرم رو بلند کردم _ممنون الان خودم میگیرم _با دست چپ غذا خوردن یا کار کردن برای کسی که چپ دست نیست سخته بگیر لقمه رو گرفتم _ممنون لبخندی زد _خواهش میکنم ،چرا انقد با من تعارف میکنی؟ از سوالش جا خوردم لقمه ای توی دهنم رو بزور قورت دادم نفسی کشیدم فروغی سریع از روی صندلی بلند شد سمت سینک رفتم با یه لیوان آب برگشت لیوان رو از دستش گرفتم کمی خورم _دستتون درد نکنه ،تعارف ندارم آروم خندید _اگر تعارف نداری چرا راحت حرف نمیزنی ؟چرا هرچی میگم سعی میکنی مخالفت کنی خودت تنهایی انجامش بدی درسته بهش محرمم ولی نمیتونم مثل خودش حرف بزنم آب دهنم رو قورت دادم _نمیخوام خیلی مزاحمتون بشم _نورا جان اولا مزاحم نیستی بعدشم مگه باغریبه حرف میزنی نمیگم پیش همه راحت حرف بزن ولی الان که کسی پیشمون نیست نفس عمیقی کشیدم حرف بدی نمیزنه ولی برای من سخته _آخه خندید _آخه نمیشه نداریم باشه؟ چرا نمیتونه یه نه محکم بهش بگم سرم رو تکون دادم _سعی میکنم چند لقمه دیگه م به اصرارش خوردم از روی صندلی بلند شد کتری رو برداشت داخلش آب ریخت و روی گاز گذاشت و زیرش رو روشن کرد چرخید بهم خیره شد و گفت _نوشابه نخریدم چون برای معده ت بده لبخندی زدم _کار خوبی کردید ابرو هاش رو بالا انداخت _بازم که رسمی حرف زدی _عه خب تا الان اینطوری حرف زدم یهو نمیشه تغییر کنم خنده صدا داری کرد _این چند امتحان آخرت تموم بشه باید ببرمت پیش یه متخصص یا فوق تخصص خوب اگر بگم خودم میرم بازم میگه تعارف میکنم تا بعد از امتحان ها معلوم نیست قرار چی بشه یه باشه بگم که بحث نکنیم سرم رو رو تکون دادم _دکتری که رفتیم خوبه _نظر چند دکتر رو بپرسم سعی کردم لبخند بزنم _باشه نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت799 گذر از طوفان✨ فروغی در خونه رو باز کرد کنار رفت با دستش اشا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ بعد از توضیح کل مبحث های امتحان کتاب و جزوه رو برداشت و برگه و خودکاری رو روی میز گذاشت عسلی گذاشت کمی بهم نزدیک تر شد برگه نمونه سوال امتحانی رو جلوی دستم گذاشت و گفت _مسئله ها رو بخون جواب ها رو بگو بنویسم به سوال ها خیره شدم شروع به جواب دادن کردم هرچی میگفتم رو فروغی روی کاغذ مینوشت بعد از تموم شدن سوال های صفحه اول نفس عمیقی کشیدم _حاضرم با دست چپ بنویسم ولی توضیح ندم سرش رو بلند کرد به چشم هام زل زد _انقد بیان کردن جواب ها برات سخته؟ _مثل ادبیات و یا زبان نیست عدد و فرمول برای توضیحش گیج میشم _امتحان فیزیک و ریاضی اذیت شدی؟ _خیلی تا سوال آخر دیگه سر درد گرفتم میخواستم بزنم زیر گریه مراقب هم متوجه شد کلافه شدم رفت یه لیوان برام آورد گفت کمی استراحت کن نگاه مهربونش توی صورتم چرخید _شیمی رو میتونی خودت بنویسی _اگر مدیر گیر نده دستت مجروح شده مراقب مینویسه سعی میکنم خودم بنویسم یه طوری میگه مجروح شدی خودمم میترسم صدای خنده ش بلند شد _خب نمیخواد شاگرد نمونه مدرسه شون اذیت بشه از تعریفش لبخندی روی لبم نشست گوشیش رو برداشت و گفت _نهار رو زنگ بزنم رستوران یا فست فوت میخوری؟ مکثی کرد و با لبخند گفت فست فوت نه فعلا برای معده خوب نیست لبم رو پایین کشیدم _کاش برم خونه ادامه سوال هارو جمعه با خانم خجسته بیام حل میکنم کامل سمتم چرخید _مگه به حاجی نگفتی نهار نمیری خونه ؟ _چرا گفتم ولی نمیدونم ناز بانو نهار برای بابا چی درست کرده نهار نخوره داروهاش قوی هستن حالش بد میشه نفس رو محکم بیرون فرستاد سرش رو متاسف تکون داد _یه زنگ بزن خونه ببین نهار چی دارن درست نکرده بود سفارش بدم وسط حرفش پریدم _نه نه چرا سفارش بدی به مبل تکیه داد و گفت _میخوام باهات حرف بزنم وگرنه توی این شرایط دوست ندارم از حاجی دور باشی _اشکالی نداره زنگ بزنم ببینم چیزی درست کرده _باشه نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
هدیه به (ع) به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج حاجت روایی همگی تعدادی که میخونید اینجا بگید👇 @Karbala15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein