eitaa logo
خوبان پارسی‌گو
1.2هزار دنبال‌کننده
349 عکس
90 ویدیو
10 فایل
حافظ سعدی فردوسی صائب تبریزی وحشی بافقی خاقانی مولوی بیدل دهلوی باباطاهر خیام حسین منزوی فروغ فرخزاد نیما یوشیج فاضل نظری حامد عسکری حسین دهلوی قیصر امین پور سهراب سپهری فریدون مشیری شهریار @javadmd14
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعر باید بخواند و بخواند و بخواند و چایی و شکلات بخورد و دوباره بخواند و بخواند و بخواند و دوباره چایی و شکلاتی دیگر... و همچنان بخواند و بخواند و بخواند... 🙂
ای خیال خام تو از من به من نزدیک‌تر خاطرت از بوی پیراهن به من نزدیک‌تر از نگاهم رفتی و دارد خدایی می‌کند بغض‌هایت از رگ گردن به من نزدیک‌تر آن‌چنان در پهنهٔ آغوش تو حل می‌شوم تا شوی از روح و جان و تن به من نزدیک‌تر می‌زنی یک پلک و صدها بار می‌میرد دلم ای برای کشتن از دشمن به من نزدیک‌تر همچنان یک روح در یک جسم با هم زیستیم سال‌ها از لاله و لادن به هم نزدیک‌تر چون پلنگی عرصهٔ این کوه را پیموده‌ام ای خیال خام تو از من به من نزدیک‌تر 📙 توقیف ✏️
تنها نه من افتاده‌ام در چنگ چنگیزت غارتگر دل‌هاست چشم فتنه‌انگیزت چیزی به‌جز آوارگی در سرنوشتش نیست برگی که افتاده است در دستان پاییزت زیر و بم تاریخ را بی ساز می‌رقصم شعر دری می‌خوانم از لحن دل‌انگیزت تا پر شود خاک تو از آوازهٔ شعرم شوری به‌پا کن در من از طبع غزل‌خیزت وسعت بده جغرافیای واژه‌هایم را از ماهتاب قونیه تا شمس تبریزت در گوش من امشب بخوان از رستم زالت با من بگو از خسروانی‌های پرویزت یک‌بار شیرین می‌شوم، یک‌بار تهمینه چشم‌انتظار رخشم و دلتنگ شبدیزت از عشق تو هرگز مرا راه گریزی نیست من بلخم و افتاده‌ام در چنگ چنگیزت 📘 نارنج‌مویه‌ها ✏️
به دریا به گیسوی امواج آبی به چشم تماشای ساحل به نجوای باد سحر با صدف‌ها به خواب صمیمانهٔ مه در آغوش جنگل به سبزینهٔ سطح برکه به انبوه شبنم هم‌آوایی بادها با علف‌ها به لبخند خورشید از شانهٔ کوه سوگند به شیرینی صبح رؤیا خدایا تو را هر که دارد تو را هر که پیدا کند نیست تنها 📗 هنوز از عشق می‌گویند ✏️
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی پُر از احساس پسربچهٔ فلسطینی
از تلخی‌هات خسته و دلگیرم در ظاهر اگر جوان، ولیکن پیرم گفتند که: آه در فراقت نکشم من آه نمی‌کشم فقط می‌میرم ○○○ من از غزل و ترانه سیرم بی‌تو لب‌تشنه که نه خود کویرم بی‌تو حالا که دل مرا شکستی رفتی جا دارد از این غصه بمیرم بی‌تو □□□ دلتنگی من مثل قدیم است هنوز غم در دل خسته‌ام مقیم است هنوز تو رفتی و روبه‌راه شد احوالت حال دل من ولی وخیم است هنوز ○○○ جز خار جفا نداشت گلزار شما وای از دل من که شد گرفتار شما رفتی و نماندی ای مسافر با من سخت است ولی خدانگهدار شما
رودیم بیا راهی دریا بشویم در قاب نگاه آسمان جا بشویم مانند دو بال یک کبوتر باشیم پر باز کنیم و من و تو ما بشویم
از قافیه‌ها خسته، از بحر و هجا خسته شعرم به چه کار آید وقتی تو نمی‌خوانی
گفته بودی عاقبت یک‌روز می‌بینی مرا این قرار نصفه‌نیمه بی‌قرارم کرده است