🔹علم، عمل نیست🔹
✍ آیت الله ابراهیم امینی
باز هم تکرار میکنم مشکل اساسی ما این است که علم را به جای عمل میگیریم، در صورتی که علم، عمل نیست. علم تنها ما را رستگار نمیکند، بلکه عمل لازم داریم.
مثل عالم بدون عمل مثل بیماری است که از علم پزشکی کاملا آگاه باشد، بیماری ها را خوب بشناسد، خواص داروها و طریق پیشگیری و معالجه امراض را خوب بداند، علم پزشکی را برای دانشجویان تدریس کند، کتاب بنویسد، بیماران را ویزیت کند و نسخه بنویسد، ولی از بیماری خودش به کلی غافل باشد و در صدد علاج بر نیاید. معلوم است که سرنوشت چنین پزشک بیماری جز شدت یافتن و مزمن شدن بیماری و در نهایت مرگ، چیزی نخواهد بود.
اگر ده ها هزار بیمار را معالجه کند و صدها دانشجو را پرورش دهد و ده ها کتاب هم بنویسد، هیچ کدام اینها از تشدید بیماری و تعجیل در مرگ او جلوگیری نخواهد کرد.
📚 خودسازی (تزکیه و خودسازی)، فصل بزرگترین مشکل ما
#آیت_الله_ابراهیم_امینی
#روحانیت
#خودسازی
#تهذیب_نفس
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹آنجا نرمتر است🔹
✍ علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی
اين مرد (علامه طباطبائی)، جهانی از عظمت بود؛ عيناً مانند يك بچه طلبه در كنار صحن مدرسه روی زمين می نشست و نزديك به غروب در مدرسۀ فيضيّه می آمد، و چون نماز بر پا می شد مانند سائر طلاّب نماز را به جماعت مرحوم آيت الله آقای حاج سيّد محمّد تقی خونساری می خواند.
آنقدر متواضع و مؤدّب، و در حفظ آداب سعی بليغ داشت كه من كراراً خدمتشان عرض كردم: آخر اين درجه از ادبِ شما و ملاحظات شما ما را بی ادب می كند! شما را به خدا فكری به حال ما كنيد!
از قريب چهل سال پيش تا به حال ديده نشد كه ايشان در مجلس به متّكا و بالش تكيه زنند، بلكه پيوسته در مقابل واردين، مؤدّب، قدری جلوتر از ديوار می نشستند؛ و زير دست ميهمانِ وارد. من شاگرد ايشان بودم و بسيار به منزل ايشان می رفتم، و به مراعات ادب می خواستم پائينتر از ايشان بنشينم؛ ابداً ممكن نبود.
ايشان بر می خاستند، و می فرمودند: بنابراين ما بايد در درگاه بنشينيم يا خارج از اطاق بنشينيم!
در چندين سال قبل در مشهد مقدّس كه وارد شده بودم، برای ديدنشان به منزل ايشان رفتم. ديدم در اطاق روی تشكي نشستهاند - به علّت كسالت قلب طبيب دستور داده بود روی زمين سخت ننشينند - ايشان از روی تُشك برخاستند و مرا به نشستن روی آن تعارف كردند، من از نشستن خودداری كردم. من و ايشان مدّتی هر دو ايستاده بوديم، تا بالاخره فرمودند: بنشينيد، تا من بايد جملهای را عرض كنم!
من ادب نموده و اطاعت كرده و نشستم. و ايشان نيز روی زمين نشستند، و بعد فرمودند: جملهای را كه می خواستم عرض كنم، اينست كه: «آنجا نرمتر است.»
📚 مهر تابان، ص ۸۲
#علامه_طهرانی
#علامه_طباطبایی
#خاطرات
#تواضع
#ادب
#اخلاق
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹تطهیر لباس🔹
✍ علامه طباطبایی
در مكارم گويد: چون طفل صغيرى را براى دعا، يا نام گذارى به حضور پيغمبر اكرم مىآوردند، حضرت براى احترام كسانش او را در دامن خود مىگذارد.
گاهى اتفاق مىافتاد كه طفل در دامن پيغمبر ادرار مىكرد. از كسانى كه ناظر بودند، به روى كودك صيحه مىزدند. نبى اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمود: با تندى از ادرار كودك جلوگيرى نكنيد.
طفل را آزاد مىگذاشت تا ادرار كند. موقعى كه دعا، يا نامگذارى تمام مىشد، كسان طفل در نهايت مسرت، كودك خود را مىگرفتند، و آزردگى و ملالت خاطر در پيغمبر احساس نمىكردند. موقعى كه آنان مىرفتند، حضرت لباس خود را تطهير مىفرمود.
📚 سنن النبی، حدیث ۶۷
#علامه_طباطبایی
#پیامبر_اسلام
#کودکان
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ما تو را حفظ کردیم🔹
📣 آیت الله العظمی شبیری زنجانی
از آقا جلال آشتیانی شنیدم، مرحوم شیخ هادی نجم آبادی تهرانی آدم بسیار بی هوایی بود. شخصی را کشان کشان به جرم عرق خوردن می آوردند تا بر او حد اجرا کنند. مرحوم نجم آبادی می گوید: یکی از حاضرین دهان آن شخص را بو کند تا برای من ثابت شود که عرق خورده است.
هیچ کس حاضر نمی شود این کار را انجام دهد، چون فقط کسی بوی عرق را تشخیص می دهد که عرق خور باشد. لذا جرم آن شخص ثابت نمی شود. وقتی مجلس منقضی می گردد، مرحوم شیخ هادی به آن شخص اشاره می کند که بنشیند. سپس به او می فرماید: ما تو را حفظ کردیم، ولی تو چرا باید چنین خلافی مرتکب شوی؟
و این شخص را توبه می دهد. وی بعدا یکی از مقدسین و ملازمین حاج شیخ هادی می گردد.
📚 جرعه ای از دریا، ج 3، ص 331
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#خاطرات
#توبه
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹من آنم که من دانم🔹
✍ شیخ اجل سعدی شیرازی
یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه میکردند. سر بر آورد و گفت: من آنم که من دانم.
◽️شخصم به چشم عالمیان خوب منظر است
◾️وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش
◽️طاووس را به نقش و نگاری که هست خلق
◾️تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
📚 گلستان سعدی
#سعدی_شیرازی
#گلستان_سعدی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹قلم آلوده🔹
📣 امام خمینی
نصیحت را آدم ممکن است قبول کند، اما تندگویی را همان آدمی هم که هر چه باشد، تندگویی را نمیتواند تحمل کند. ما باید از این بزرگان چیز یاد بگیریم. خوب، مالک اشتر را که قصهاش را شنیدهاید که فحش به او دادند و بعد که آن مرد فهمید که این مالک اشتر بود رفت دنبالش. ایشان مسجد رفته بود و مشغول نماز بود و رفت عذرخواهی کرد. گفت من نیامدم ـ این طور نقل میکنند ـ در مسجد الاّ اینکه برای تو طلب مغفرت کنم. ببینید چطور تربیت میکند. یک همچو امری چطور تربیت میکند. یک کسی به خواجه نصیرالدین ـ رضوان اللّهعلیه ـ کاغذی میگویند نوشته بود و مسائلی. و در ضمن او جسارت کرده بود به ایشان و اسم «کلب» روی ایشان گذاشته بود. ایشان جواب وقتی که نوشتند ـ از قراری که نقل میشود ـ مسائلی که او اشکال داشت یکی یکی به طور حکیمانه دفع کرده بودند تا رسیده بود به اینجایی که به ایشان گفته بود تو سگ هستی. ایشان گفته بود که نه، اوصاف و خواص و آثار من با اوصاف و خواص و آثار کلب دو تاست. کلب فلان صفت را دارد من آن صفت را ندارم، من فلان صفت را دارم او ندارد. حکیمانه این طوری حل کرده بود قضیه را. خوب، اگر خواجه هم یک کاغذ نوشته بود به اینکه نه، تو سگی و پدرت هم سگ است، فردا یک کاغذی دریافت میکرد او سه تا چیز رویش گذاشته بود. وقتی ما بتوانیم با زبان نرم، با نصیحت، با قول سالم بدون نیش، بدون اظهار غرض مردم را اصلاح کنیم، دوستان خودمان را زیاد کنیم، برای خدا همین معنا باشد، خوب، چه داعی هست که آدم با قلم خودش به ضد خودش عمل کند. خیلیها خیال میکنند که این حرفی که من میزنم، ضد فلان است و سرکوب میشود فلان. لکن اول خودش سرکوب میشود. اینها توجهی به این معنا ندارند. اول یک وقتی که یک همچو شد که دیدند قلم، قلم آلوده است، این مورد نفرت واقع میشود.
📚 بیانات در دیدار هیأت دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۹/۱۱/۴
#امام_خمینی
#تندروی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹اول خودمان را بسازیم🔹
✍ آیت الله ابراهیم امینی
اگر صدها و هزارها سخنرانی دینی و درس اخلاق داشته باشیم، صدها طلبه از درس فقه و اصول و فلسفه و عرفان و تفسیر و اخلاق ما بهرهمند شوند و هزاران نفر از رساله عملیه ما استفاده نمایند، در صورتی که اهل عمل نباشیم و به تهذیب و تزکیه و تحلیه نفس خودمان نپردازیم، به سعادت و کمال و حیات جاویدان آخرت نخواهیم رسید.
البته اهل علم اگر اهل عمل هم باشند و تعلیم و تعلمشان را به قصد قربت انجام دهند، مقام و موقعیت ممتازی دارند و نزد خدا ارزش والایی خواهند داشت.
بنابراین اگر به آنچه میگوییم ایمان داریم و واقعا طالب سعادت و کمال هستیم باید به نفس خودمان مراجعه کنیم و همانند یک کارشناس امین و یک قاضی با انصاف، صفات نفسانی و اعمال و گفتارمان را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهیم، اگر کاملا مطابق دستورات شرع بود از این توفیق بزرگ الهی قدردانی کنیم و به راه خویش ادامه دهیم. اما اگر صفات نفسانی و اعمال و گفتارمان بر طبق موازین اسلامی نبود، در صدد اصلاح خود بر آییم و با استفاده از علومی که داریم به خودسازی و تزکیه و تصفیه و تکمیل نفس خودمان بپردازیم. اول خودمان را بسازیم و اصلاح کنیم، سپس به ارشاد و هدایت مردم مشغول گردیم. خواندن ها و گفتن ها و نوشتن ها و تفکرات و مطالعهها را مقدمه عمل و در طریق تکمیل نفس قرار دهیم، نه در طریق کسب جاه و مقام و نیل به امور پست و فانی دنیا.
📚 خودسازی (تزکیه و خودسازی)، فصل بزرگترین مشکل ما
#آیت_الله_ابراهیم_امینی
#روحانیت
#خودسازی
#تهذیب_نفس
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹اشباع علمی، اشباع فکری🔹
📣 دکتر علی شریعتی
آنچه می خواهم بگویم، اساسی ترین و اصلی ترین حرفی است که امثال من برای گفتن به شما دارم. مسئلهی علمی نیست، یک مسئلهی فکری است. بزرگترین حرف اساسی که می خواهم بزنم و احتیاج به توضیح و تفسیر ندارد، این است که آگاه باشیم که با اشباع علمی خود را از نظر فکری اشباع یافته احساس نکنیم و این یک نوع سیری بسیار کاذب و یک نوع فریب بسیار بزرگ است که خاص تحصیل کرده هاست، خاص روشنفکر زمانه ماست که وقتی از لحاظ علمی اشباع می شود، تحصیلات بالا پیدا می کند، از لحاظ علمی اطلاعات وسیع و درجات خیلی برجسته ای می یابد و فرا می گیرد، در خود غرور و رضایتی احساس می کند و خیال می کند که از نظر فکری به منتهی درجه یک انسان آگاه رسیده است و این فریب کاذبی است، فریبی که حتی یک آدم عامی کمتر دچار آن می شود تا آدم عالم.
یک استاد، یک مترجم، یک فیلسوف، یک صوفی بزرگ، یک ادیب، یک مورخ، غالبا فکر نمی کند که از لحاظ فکری ممکن است کاملا صفر باشد و از لحاظ شعوری همچنان در سطح عامی ترین عوام مانده باشد و از نظر آن چیزی که آگاهی، خود آگاهی، جامعه آگاهی و زمان آگاهی است، از یک عامی که چشمش به خط هم آشنا نیست، پایین تر باشد و این یک حالت رقت بار است، دانشمند جاهل بودن، تحصیل کرده بی شعور ماندن، آدمی با تصدیق های بسیار گنده و تیترهای خیلی برجسته جدی و نه دروغ، چون دکتر، مهندس، فوق ليسانس، پروفسور و امثال آنها بودن، اما از نظر آن چیزی که شعور، فهم، آگاهی، احساس مسؤوليت در برابر زمان و تشخیص حرکت تاریخی است که او را و جامعه را با خود می برد، صفر بودن، کور شدن و کر بودن و این یک خطر بزرگ، خطر عالم شدن اما جاهل ماندن، خطرش از این جهت است که معمولا آدم با علم که اشباع می شود، احساس گرسنگی فکری نمی کند.
📚 خودآگاهی و استحمار، ص ۴ الی ۵
#دکتر_علی_شریعتی
#اشباع_علمی
#اشباع_فکری
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹ظاهر و باطن اسلام🔹
📣 آیت الله العظمی شبیری زنجانی
مرحوم فاضل شریبانی خیلی اعیان منش بود. در مقابل، مرحوم مامقانی آیتی در زهد بود. به فاضل گفته بودند: آقا، علت این تفاوت چیست و کدام طریق درست است؟ ایشان فرموده بود: من ظاهر اسلام را حفظ می کنم و حاج شیخ حسن، باطن اسلام را.
📚 جرعه ای از دریا، ج 3، ص 343
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹شناخت حق🔹
📣 آیت الله مصباح یزدی
اى كاش اختلاف نظرها و رفتارها تابع تشخيص بود؛ يعنى، دو نفر كه از دو راه مى روند به دليل تشخيص آنها باشد ولى متأسفانه در اغلب موارد اين گونه نيست. در بسيارى از موارد، تشخيص ها منشأ روانى دارد؛ يعنى، چون مى خواهد، اينگونه تشخيص مى دهد. حتى گاهى فرد متوجه نيست كه چرا تشخيص او عوض شده است. در اين حال، ريشه تغيير تشخيص او تغيير خواست اوست.
بايد به نظريات هم احترام بگذاريم، سخن طرف مقابل را بشنويم، به دنبال شناخت حق باشيم، سعى كنيم كه هميشه حق را در حرف هاى ديگران بجوييم و حرف درست ديگران را تصديق كنيم. اين كار هم محبوبيت انسان را در بين دوستان زياد مى كند، هم پيشرفت كار او را بهتر مى كند و هم موجب كسب رضايت خداست. پس چه كارى از اين بهتر؟ با عمل به اين نكته اخلاقى، علاوه بر انجام فعاليت ها و خدمات علمى، مى توان گام بزرگى در خودسازى برداشت. ارزش اين كارها بيش از ساير كارهاست. ساير كارها وقتى منتج و پربركت مى شود كه از ضميرى پاك صادر شود. اما كارهايى كه از روح هاى آلوده و كثيف سر مى زند بركتى نيز ندارد، گرچه در ظاهر بسيار زرق و برق داشته باشد.
📚 مباحثی در باره حوزه، ص ۲۰۵
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#تشخیص
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹لشکر انقلاب🔹
📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی
بسیج جناحی نیست؛ یکی از دو جناح سیاسی، یا سه جناح سیاسی، یا چهار جناح سیاسیِ داخل کشور نیست. بسیج لشکر انقلاب است، بسیج مال انقلاب است. اگر دوگانگیای وجود داشته باشد، دوگانگی انقلابی و ضدّ انقلابی است - حتّی فرد غیر انقلابی هم قابل کشش است، قابل جذب است؛ بنده معتقد به جذب حدّاکثریام، البتّه با روش های خودش، نه اینکه حالا هر کاری بکنیم به عنوان جذب حدّاکثری - انقلاب و ضدّ انقلاب. هر جناحی، هر کسی، هر آدمی که انقلاب را قبول دارد، در خدمت انقلاب است، دنبال انقلاب است، بسیج طرفدار او هم هست. یعنی این جور نیست که ما در جناح های داخل کشور، بسیج را جزو این جناح یا آن جناح یا آن جناح {سوم} یا آن جناح {چهارم} بدانیم؛ نخیر، خود بسیج یک جریان است، یک شطّ عظیم جاری است به سمت اهداف انقلاب.
📚 بیانات در دیدار بسیجیان، ۱۳۹۵/۹/۳
#رهبر_انقلاب
#بسیج
#جذب_حداکثری
#دفع_حداقلی
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin
🔹جوان است🔹
📣 حجت الاسلام جواد اژه ای
آقای ابوترابی داستانی تعریف می کرد و می گفت که یک بار یکی از این منافقین با آقای بهشتی درگیری کلامی شدید داشت و با تلخی و تندی از ایشان جدا شد. زمانی که من نزد آقای بهشتی رفتم به من گفت که سراغ آن مرد برو و نگذار که با مشکل مواجه شود برو و با او بحث کن و به او کمک کن.
گفتم که آقا این شخص آنقدر به شما بد و بیراه گفت.
گفتند که جوان است و نباید بگذاریم که در این مسیر بیفتد، پس برو و به او کمک کن.
آقای ابوترابی می گفت که من باور نمی کردم که با این توهین هایی که به آقای بهشتی کرده بود باز ایشان از من می خواست که به او کمک کنم.
📚 گفتگو با ملوک السادات بهشتی، حجج الاسلام جواد اژه ای و مسیح مهاجری، ۱۳۹۹/۴/۸
#شهید_بهشتی
#صعه_صدر
#خاطرات
❇️ به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin