از وقتی که امیر حاجیزاده فرمانده قرارگاه قرب نیرو شده بود، فضای کارشان تغییر کرده بود و فقط گاهی در کارهای حفاری خاص، با هم کار میکردند. آن روزها یکی از کارهای مهم قرارگاه قرب، پروژۀ بزرگ آبرسانی به قم از سرچشمههای دِز بود و حفرِ بخشی از تونل پیچیدۀ قُمرود به عهدۀ قرارگاه بود.
یک روز حسن در دیداری، احساس کرد حاجیزاده خیلی گرفته و در فکر است. سراغ کار را گرفت: «حاجی! از این پروژه چه خبر؟! یه توضیح بده ببینم چی کار میخواین بکنین؟»
ـ قراره تونلی زده بشه حدود 36 کیلومتر. یک قسمتش را ما پذیرفتیم انجام بدیم که 18 کیلومتره! از اون طرف هم 18 کیلومتر یه شرکت دیگه قراره تونل رو بزنه و به هم برسن! اونا از یک سال پیش کارو شروع کردن، ما هنوز نتونستیم کار خاصی بکنیم. کارِ خیلی سخت و پیچیدهایه! نگرانم این کار نشه!
تا آن روز در بحث تونل، کاری در این ابعاد نشده بود. حسن خیلی خوب میدانست حفر تونلهای دو، سه کیلومتری گاهی چهارده سال طول کشیده! حالا حفر چنین تونلی با ماشینآلات موجود و جغرافیای زمین و تجربۀ آن روزشان، واقعا نشدنی مینمود. آدمهای فنی بیرونِ مجموعه، که اساتید دانشگاه و متخصصین بودند، همه از انجام این کار ناامید بودند و میگفتند نمیشود چنین کاری کرد! اما حالا حسن مقدّم میخواست از راهی تازه بگوید. او استادِ روحیه بخشیدن بود.
ـ حاجی! میخوای موفق بشی تو این کار؟
ـ خب آره!!
حسن مکث کرده بود. حاجیزاده فکر میکرد چقدر این حسن هنرمندانه حرفش را منتقل میکند! منتظر بود ببیند فرمانده موشکی چه ایدهای برای این تونل عظیم دارد!
ـ حاجی! برای این پروژه چند نفر آدم داری؟
ـ چهار، پنج نفر!
تکیه کلام حسن را میشناخت و میدانست منظورش از آدم، نفرات اصلیست که وزن کار روی آنهاست. گفت: «باید اینا رو جمع کنی برید در محل پروژه، اونجا با هم بنشینید، دست به دست هم بدهید نیتتون رو خالص بکنید، این کارو قربه الی اللّه باید انجام بدید! اگه نیتتون خالص نباشه نمیتونید این کارو به سرانجام برسونید، چون کار خیلی سختیه!»
حاجیزاده فکر میکرد حسن میخواهد یک موضوع فنی را تذکر بدهد. اما او یک اصل معنوی را تذکر داده بود!
ـ باشه! همین کار رو میکنم.
ـ تمام نشد! ... ثواب این کارو هم باید هدیه بکنید به حضرت زهرا (س). مطمئن باش اين كار با این راه تکمیل میشه!
وقتی زمان پنج سالۀ پروژه به سر رسید، حاجیزاده جابهجا شده و در مسئولیت دیگری بود. اما در آن مدت حسن بارها به آنها سر زده و دیده بود چطور کارشان به طرز شگفتی پیش رفته است. سه سال بعد از آن جلسه، آنها 18 کیلومتر تونل را در دشوارترین شرایط ساخته بودند و با درخواست کمکِ شرکت دیگر حدود ده کیلومتر به سمت آنها پیش رفته و به متراژ 26 کیلومتر رسیده بودند!
گویی نام «حضرت زهرا» رمز کارهای دشوار و ناشدنی بود، اما با همان ایمانِ حاج حسن که از روزگار جنگ، پاک و خالص نگاهش داشته بود.
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#مرد_ابدی_چگونه_نوشته_شد
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#سردار_حاجیزاده
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#شهیدان_اقتدار
#یازهرا
#خلوص_نیت
#اخلاص
https://eitaa.com/lashkarekhoban