eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
انا الله و انا الیه راجعون به گزارش خبر گزاری بسیج از فلاورجان ،حاج عبدالعظیم عطایی مقدم پدر شهید ان سرفراز شهید سهراب و شهید حمزه عطائی مقدم در جوار دو فرزند شهیدش قرار گرفت .در این رابـطه فرمانده ناحیه مقاومت بسیج فلاورجان در پیامی در گذشت این پدر شهید را به خانواده شهید و مردم شهید پرور بخش پیربکران تسلیت گفت. متن پیام " فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان فلاورجان" به شرح زیر است: بسم رب الشهداء و الصدیقین صلابت و شکیبایی پدران و مادران شهدای معزز که فرزندان خود را در راه رضای خدا و سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی، برای آرامش و آسایش ما نثار کردند در وصف نمی گنجد و کلمات قادر به ستودن صبر جمیل آنها نیست. در گذشت اسوه صبر و ایثار، حاج عبدالعظیم عطایی مقدم " پدر شهید ان معزز " سهراب و حمزه عطائی مقدم " موجب تألم و تاثر خاطر فراوان شد. اینجانب مصیبت وارده را به خانواده‌ های محترم و سوگوار ، خانواده های معظم شهدا و مردم شهید پرور پیربکران تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت می نمایم. به فضل الهی روح بلند آن مرحوم در جوار فرزندان شهیدش قرین رحمت ربوبی و یاد و خاطره ایشان بر لوح دل ها ماندگار خواهد ماند.
‍ #•خوشا به پنجۀ راهب.. و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی صلی الله علیک یا اباعبدالله .. کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا .. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ .. بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را "منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند" که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت *هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...* به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را *قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..* خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت شاعر : حسن لطفی *هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _ _سید مجید بنی فاطمه 🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴 تمام سنگ ها بر صورتم خورد چرا که دخترت کوتاه قد بود ... مرا پایِ سر عباس می زد کسی که زجر دادن را بلد بود ... در این یک هفته مشکل در نمازم ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود *یعنی بابا دندونام شکسته* مرا در بزم نامحرم بردند گمانم فقط یک خواب بد بود در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم هر آنکس که مرا آن روز زَد بود شمردم زخم هایت را به خوابم حدود یک هزار و هشتصد بود همان خشتی که هر شب بالشم شد که می دانست که سنگ لحد بود *یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....* حسین .... س بنی فاطمه
‍ 🍁🎊 شور زیبا_ فراق کربلا_اربعین_ حاج ابوذر بیوکافی🍁🎊 🍂🍁🍂🍁🍂🍁 منو ابر بهاری کن بازم اشکامو جاری کن ببین این چشم خشکیده واسه چشمام یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال زندگیم پُرِ صفا باشه یه‌کاری کن که امسال بینمون برو بیا باشه یه‌کاری کن که امسال قسمتم یه کربلا باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا دلمو مثل دریا کن غمی دارم مداوا کن به‌روی قبر شش‌گوشه چشای بسته‌مو وا کن یه‌کاری کن که امسال لحظه‌هام با روضه‌ها باشه یه‌کاری کن که امسال مقصدم سوی خدا باشه یه‌کاری کن که امسال فکر تو تو سر ما باشه کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا بی‌قرارم یه کاری کن گرفتارم یه کاری کن که فقط توی این دنیا تو رو دارم یه کاری کن یه‌کاری کن که امسال از غمت آقا رها باشم یه‌کاری کن که امسال نوکرِ‌ امام رضا باشم یه‌کاری کن که امسال اربعین کرببلا باشم کرببلا، منو میکِشی‌ام به‌کجا به‌کجا کرببلا، منو میکُشی‌ام به‌خدا به‌خدا 🍂🍁🍂🍁🍂🍁
روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج محسن عرب خالقی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ @majmaozakerine زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین ....
با سلام و احترام 🔖مرکز پاسخ گویی به سوالات دینی انوار طاها سوالات شرعی خود را بپرسید و بصورت پیام کوتاه جواب بگیرید همراه با پاسخگویی انلاین 📖برای ورود و ارسال سوال و دریافت جواب پیامکی کلیک کنید www.anvartaha.org 🟣پاسخگویی آنلاین 🔵 برای ورد به پاسخگویی انلاین و پرسیدن سوال خود از 10صبح تا11:30صبح و 8 شب تا 9:30 شب کلیک کنید www.anvartaha.ir شما هم با انتشار این متن در اجر ان شریک باشید
🔹۸ شهریورماه روز مبارزه با تروریسم 🔸امروز تروریسم درد مشترک ما و شماست. مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
🍃🌺هشتم شهريور ماه سالگرد شهادت شهیدان والامقام ، شهید محمدعلی رجایی و شهید محمد جواد باهنر ، در سال ۱۳۶۰، گرامی باد.🇮🇷
. یابنَ‌الحسن! آجَرَکَ اللهُ فی مُصیبَةِ جَدّکَ الحُسَین (علیه‌السّلام) قلبت در انکسار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم قلبِ تو سوگوار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از ماتم ِ حسین و اصحابِ نازنینش اشک ِ تو جویبار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم والِه شدی برایش؛ از حیرتِ دمادم... رویت پُر از غبار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از بس که غصّه داری؛ درد ِ نهانی‌ِ تو... در جسم، آشکار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از آن محاسنی که با خون خضاب گردید قلبت جریحه‌دار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از آن سری که از تن بر نیزه گشت راحل بر سینه‌اَت فشار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم رو به حسین گفتی که: " حَسْرَةً عَلَيْك َ... " حُزنِ تو بی‌شمار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم گفتی: " اگر نشد که باشم فداییِ تو... ...تأخیر، اِعتذار است " یابنَ‌الحسن! بمیرم گفتی که: " صبح و شب ، من ، ندبه کنم برایت اشکم به خون، دُچار است " یابنَ‌الحسن! بمیرم " ...حَتَّى أَمُوت... " گفتی؛ خاکم به سر که حالت... چون وقتِ احتضار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از بس که بُغض داری؛ انگار که گلویت... دربندِ یک حصار است؛ یابن‌الحسن! بمیرم قلبت جریحه‌دار از چندین و چند زخم و... از سُمّ ِ ده سوار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم از لطمه‌‌های عمّه ، لطمه زنی به رویت رنگِ رُخِ تو زار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم شادیّ روزگاران! از داغِ غیبتِ تو..‌. این دهر، بی‌‌بهار است؛ یابنَ‌الحسن! بمیرم تعجیل کُن نگارا! تعجیل... که ندانم... کِی لاجَرَم، قرار است یابنَ‌الحسن! بمیرم بر انتقام ِ جدّت، کاری بکن به پایت..‌. آن دم که کارزار است، یابنَ الحسن! بمیرم .
. اللّٰهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي... دل‌نوشته... صَباحَ الخَیر یا مولا! صَباحَ الخیر ای سلطان! شروع هفته را با تو کنم آغاز... مهدی‌جان! سلامُ الله، یا مهدی! عَلَیک... آقای بی‌همتا! زیارت‌نامه می‌خوانم، صباحاََ حضرتِ جانان! ببین آشفته ام بی‌تو؛ ببین پژمرده ام بی‌تو نگاهی کن رحیمانه به من هم، مظهر رحمان! تمام آفرینش را بدونِ تو نمی‌خواهم نباشی تو اگر؛ هرگز نمی باشند جانداران فقط می‌خواهم آقا! آب در جوی شما ریزم نمی خواهم سِوایت را تو را هستم هواخواهان فدایت می‌کنم هر چه بُوَد محبوبِ اَدنىٰ را تویی محبوبِ اعلایم؛ دلیلِ بودنم هر آن! خودم را می‌کِشم سویت، به تیرِ چلّه‌ها ارباب! صَباحَ الخَیر یا مهدی! صَباحَ النّور آقاجان! شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۰ .
4_5832335631124006303.mp3
16.25M
🎙بانوای: ◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦ ●ای پیر غلامِ مکتبِ ثارَالله الگویِ غلامانِ اباعبدلله در منسب نوکری الهی برسم به خاک کفِ پایِ تو ان‌شاءالله ■نوکر یعنی حبیب مثلِ ارباب غریب دریا دل، ریش سپید از عمرش بُرد نصیب ★الگوی نوکری شه مددی یا حبیب ابن مظاهر اسدی با غیرت شیر دل و میدان دار نیست به میدان حریفت احدی ♢یا حبیب بن مظاهر مددی... ●تاریخ ندید از شبیهت نوکر زاییده شدی که جان ببازی بی سر صد بار اگر زنده شوی کشته شوی تو پیر غلامی و فدایی آخر ■شیر غیور و شکیب پاک و اصیل و نجیب نوکر یعنی همین نوکر یعنی حبیب ‌‌★یک لحظه غیر از حسین دم نزدی حلالت این رتبه‌ی عشق ابدی تا جان دارم بخدا ذکر لبم یا حبیب ابن مظاهر مددی ♢یا حبیب بن مظاهرمددی.. ‌✍تایپ:زهرابانو‌ღ .
. یا صاحِبَ العَزاء! یا صاحب الزّمان! به خاطرِ تو نَفَس می‌کِشیم ما آقا! سلام سیّدنا صاحبِ عزا آقا! سلام ِ اوّلِ ما بر شما امام ِ زمان! به وقتِ ذکر و ثناخوانی و دعا آقا! ببخش اگر که نگشتیم عارفِ حَقّت ؛ سلام! عبدِ خدا! میر ماسوا آقا! سلام! ای پسرِ فاطمه! گُل نرگس! سلام منتقم ِ شاه نینوا آقا! دلت گرفت‌ و دلِ اهلِ آسمان لرزید امان ز قلبِ پر از ماتم ِ شما آقا! به ذرّه‌ذرّه‌ی مثقال، می‌خری از ما تمام نوکریِ این دوماهه را آقا! بدونِ شک به سِیَه‌پوشها نظر داری به هر کسی که کند ناله و بُکا آقا! تمام سال، شب و روز، روضه می‌خوانی برای کشته‌ی عطشان کربلا آقا! سلام می‌دهی و آه می‌کِشی هر روز به آن سری که بریدند از قفا آقا! به آن تنی که لگدکوب سُمّ اسبان شد به آن تنی که نماندش دگر، رَدا آقا! سلام می‌دهی و گریه می‌کنی هرروز برای آن سرِ بالای نیزه‌ها آقا! بیا به خیمه‌ی ما هم قدم بزن حالا بیا که محفلِ ما هست بی‌ریا آقا! کنار روضه‌ی کرب و بلا، غمینِ خودیم شدیم بی‌تو گرفتار و مبتلا آقا! به حقّ زینب و آن استقامتش در شام به حقّ غُربتِ اهلِ حرم، بیا آقا! بیا که بی‌تو ستم، مشقِ روزگار شده یگانه وارثِ اوصافِ مرتضی آقا! در این دو ماهه، به تو ذرّه‌ای شبیه شدیم به روضه‌های شَهَنشاهِ سَرجُدا آقا! برای با تو شدن با " حسین " آمده‌ایم به او مگر تو نگاهی کنی به ما آقا! چه‌ها گذشت پس از کربلا به بیتِ حسین یک اربعین، غم و یک اربعین، بلا آقا! گذشت چلّه، ولیکن به این حَرَم، چه گذشت! پس از حسین، چه کردند ادعیا... آقا! برای آمدنِ توست بهترین سوگند: قَسَم به مُهجه‌ی آن حجّتِ خدا آقا مگر که روضه‌ی جَدّت به دادمان برسد نوای " وا عَطَشا وا حسین وا " آقا! دوشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۰ .
❖﷽❖ 📜امام صادق (ع) فرمودند:اى مفضل! 🕋 گويا او را مى‌بينم كه وارد شهر مكه شده و لباس پيغمبر را پوشيده و عمامه زردى بر سر گذاشته است، و نعلين وصله شده پيغمبر را بپا كرده و عصاى آن حضرت را بدست گرفته چند بز لاغر را جلو انداخته و بدين گونه بطرف خانه خدا ميرود بدون اينكه كسى او را بشناسد و بسن جوانى آشكار ميگردد. مفضل گفت: آيا بصورت جوان برميگردد يا با حالت پيرى ظهور ميكند؟ فرمود:سبحان اللّه مگر از حالا كسى ميداند؟ وقتى خدا فرمان ظهورش را صادر كند هر طور او بخواهد و بهر صورتى كه او صلاح بداند ظاهر مى‌شود. ❓مفضل گفت: آقا! از كجا ظاهر مى‌شود و چگونه آشكار ميگردد؟ 🕋فرمود: اى مفضل او به تنهائى آشكار مى‌گردد و تنها بطرف خانۀ خدا مى‌آيد و تنها داخل كعبه مى‌شود و چون شب فرا رسد همچنان تنهاست، وقتى چشمها بخواب رفت و شب كاملا تاريك شد جبرئيل و ميكائيل و دسته دسته فرشتگان بر وى فرود مى‌آيند و در آن ميان جبرئيل به وى مى‌گويد: اى آقاى من هر چه بفرمائى پذيرفته است و فرمانت رواست. او (قائم) هم دست بر رخسارش ميكشد و ميگويد : 💫«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ»(زمر/74) يعنى: خدا را سپاس ميگذارم كه وعده‌اش در باره ما راست درآمد و زمين را بما واگذار كرد و هر جاى بهشت را بخواهيم منزل مى‌كنيم چه نيكوست پاداش عمل‌كنندگان. 🕋 بفرمان الهى! آنگاه در بين ركن و مقام مى‌ايستد و با صداى رسا مى‌گويد: اى نقبا و مردمى كه به من نزديك هستيد، و اى كسانى كه خداوند شما را پيش از ظهور من در روى زمين براى يارى من ذخيره كرده است، براى اطاعت از من بسوى من بيائيد! صداى او باين افراد ميرسد و آنها در شرق و غرب عالم بعضى در محراب عبادت و گروهى خوابيده‌اند، و با اين وصف با يك صدا كه ميشنوند و با يك چشم بهم زدن در بين ركن و مقام نزد او خواهند بود. 🕋هنگامى كه قائم در مكه ظهور ميكند سپس خداوند بنور دستور ميدهد كه بصورت عمودى از زمين تا آسمان جلوه كند و هر كه ساكن زمين است، از آن نور استضائه نمايد و نور از ميان خانه‌اش بر وى بدرخشد و از اين نور دلهاى مؤمنين مسرور گردد، در حالى كه هنوز آنها نمى‌دانند كه قائم ما اهل بيت ظهور كرده است. ولى چون صبح شود همه در برابر قائم خواهند بود و آنها سيصد و سيزده مرد به تعداد لشكر پيغمبر در روز جنگ بدر هستند. ❓مفضل گفت: آقا! آيا آن هفتاد و دو نفر كه با امام حسين عليه السّلام در كربلا شهيد شدند هم با آنها ظهور مى‌كنند؟ ♥️فرمود: فقط ابا عبد اللّه حسين بن على عليه السّلام با دوازده هزار نفر از شيعيان امير المؤمنين عليه السّلام در حالى كه حضرتش عمامۀ سياه پوشيده است ظهور ميكند. ❓عرضكردم: آقا! آيا مردم بغير روش و سنت قائم عليه السّلام قبل از ظهور و قيامش با امام حسين عليه السّلام بيعت ميكنند؟ ✅فرمود: اى مفضل! هر بيعتى قبل از ظهور قائم كفر و نفاق و نيرنگ است، خداوند بيعت‌كننده و بيعت‌گيرندگان آن را لعنت كند. 🕋 بلكه اى مفضل! تكيه بخانۀ خدا ميدهد و دستش را دراز مى‌كند و نورى از آن ميجهد و ميگويد: اين دست خدا و از جانب خدا و بامر خداست سپس اين آيه را ميخواند: 💫 «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللّهَ يَدُ اللّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ»(فتح/10) يعنى: كسانى كه با تو بيعت ميكنند، در حقيقت با خدا بيعت مينمايند، دست خدا بالاى دستهاى آنهاست، پس هر كس آن بيعت را بشكند، كارى بزيان خود كرده است. 🕊اول كسى كه دست او را ميبوسد، جبرئيل است، و سپس ساير فرشتگان و نجباء جن و بعد از آنها نقبا با وى متابعت مى‌كنند.
. مردم در مكه فرياد ميزنند و ميگويند: اين مرد كيست و اين جماعت كه با او هستند كيانند و اين علامت كه ديشب ديديم و نظيرش ديده نشده چيست‌؟ بعضى به بعضى ديگر ميگويند: اين مرد همان صاحب بزهاست! عدۀ ديگر ميگويند: نگاه كنيد ببينيد كسى از همراهان او را مى‌شناسيد؟ مردم مى‌گويند ما جز چهار نفر از مردم مكه و چهار نفر كه از اهل مدينه هستند و فلانى و فلانى ميباشند هيچ كدام آنها را نمى‌شناسيم. 📣اين واقعه در آغاز طلوع آفتاب آن روز خواهد بود، موقعى كه آفتاب طالع شد گوينده‌اى از چشمه خورشيد بزبان عربى فصيحى بانگى ميزند كه اهل آسمانها و زمين آن را ميشوند، و ميگويد: 🕯اى مردم عالم! اين مهدى آل محمد است و او را بنام و كنيۀ جدش پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله ميخواند و به پدرش حسن عليه السّلام امام يازدهم تا حسين بن على صلوات اللّه عليهم اجمعين نسبت ميدهد. آنگاه گوينده ميگويد: با وى بيعت كنيد كه رستگار ميشويد و مخالفت امر او ننمائيد كه گمراه خواهيد شد. سپس به ترتيب فرشتگان و جن و نقباء دست او را ميبوسند و ميگويند: شنيديم و اطاعت ميكنيم، هيچ صاحب روحى در ميان مخلوق خدا نميماند جز اينكه آن صدا را ميشنود. كسانى كه در جاى دور و نزديك و دريا و خشكى ميباشند، مى‌آيند و براى يك ديگر نقل ميكنندكه ما با گوش خود چنين صدائى را شنيديم. 📙مهدی موعود، صفحه 1154 علامه محمدباقرمجلسی