eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2593338363.mp3
8.83M
🎤 سرزمین بی حسین یعنی یه ویرونه هرجا بوی حرمو میده یعنی خونه زنده میمونه تو رو بارون خدا اشکمو باور کن این شبا تو بغلت حالمو بهتر کن نگاه به نوکر کن بغل وا کن که پناه خودمی بغل وا کن تکیه گاه خودمی معرفت یعنی خط به خط یعنی عظمت یعنی ابی عبدالله بی کران یعنی ضربان یعنی مهربان یعنی ابی عبدالله ای حسین جانم ابی عبدالله باز میگم تو خونواده ی منی قطعاً من از این خونه و خونواده ام حتماً غبار خونت من باز میگم که خاک سرده ولی تربت نه که ترانه ها میمیرن ولی نوحت نه مردم روضت نه بغل وا کن دیگه رو سفید بشم بغل وا کن که منم شهید بشم این پریشانی مرثیه خوانی روضه گردانی آبروی ما خیمه نورانی مادرت بانی خوان سلطانی آبروی ما ای حسین جانم ابی عبدالله اسمتو که میبرن میگم جنون آمیز باز میگم فقط حسینه باده ی لبریز شور رستاخیز اسمتو که میبرن باز میگم آقایِ ابی عبدالله بزرگترین سرمایه ایشالله مشایه بغل وا کن که دلم تنگه برات بغل وا کن برسم کرب و بلات بغل وا کن پیش دلبرم باشم بغل وا کن اربعین حرم باشم ای جهان آرا مهربان یارا نعمتی ما را ابی عبدالله نفست محیا مُحیی المَوتا جانم ای آقا ابی عبدالله ای حسین جانم ابی عبدالله .
⚠️دو جا ترمز دستی اختیار و اراده خود را محکم بکشید، 👈👈هنگام عصبانیت که حضور شیطان سهمگین است و 👈هنگام خوشحالی که حضور شیطان رنگین است، خطوط شيطان همه جا یکسان نیست، با روحیات و عملکردهای ذهن ما متغیر است، عقل باید این تغییرات را تشخیص بدهد و مدیریت کند وگرنه شیطان با مهارت ما را مدیریت می‌کند.
🎤پشت میکروفن ... شب جمعه همه گردان‌ها توی حسینیه بزرگ شهرک دارخوین جمع بودند و مشغول خواندن دعای کمیل بودند. مداح با سوز و حال خاصی دعا می خواند و بچه ها حال خوشی داشتند در آن همهمه و گریه تقريباً وسط دعا بود که مداح بلند فریاد کشید: آی گنهکار کجای این مجلس نشسته ای ... !!! ؟؟؟ که یکدفعه تو اون تاریکی از وسط حسینیه یکی از رزمندهای شیطون فریاد کشید: “ پشت میکروفوووون ” حسینیه رفت رو هوا و تا آخر 🤲✨دعای_کمیل با خنده تمام شد !!! طنزجبهه
5. صوتی کامل.mp3
5.2M
( سلام الله علیها ) هم دختر موسی و هم خواهر سلطانی یا حضرت معصومه تو زینب ایرانی تو ثانی زهرا و هم قبله ی حاجاتی یا حضرت معصومه تو عمه ی ساداتی صحن تو زده طعنه بر عرش برین بانو در محضر تو از جان بی بی میزنم زانو ... یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه ... من تا به ابد هستم بر سفره ی تو سائل در پیش تو ای بانو جانم نَبُوَد قابل از صحن عتیق تو دل زائر زهرا شد مجنون تو ای جانا محبوب دو دنیا شد در روز قیامت ما دل بر کرمت بستیم ما زائر و مسکین صحن و حرمت هستیم ... یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه ... از فیض نگاه تو صد مُرده شود زنده بی بی همگی هستیم از لطف تو شرمنده یا حضرت معصومه ای سایه ی رو سر در باب کرم هستی تو از همه بالاتر من کرب و بلا هامو از لطف شما دارم وحشت نکنم از قبر تا هستی هوادارم ... یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه ... شاعر : ویابه
Moghadam.Haftegi990314.01.mp3
5.99M
. 🎤 میون نیزه و خنجر ، یه تنی افتاده بی سر ناله ی غریبی میگه یا حسین غریب مادر بر سر تلی پُر از غم آمدم بهر زیارت کرده ام سوی مدینه وا پیمبر این اشارت وا محمد ، وا علیا وا غریبا وا غریبا اینکه میبینی حسین است کشته ای غریب و تنها اومد بالای تل زینبیه نگاه کرد، چی دید زینب، دید شمشیر دار با شمشیر میزنه، نیزه دار با نیزه میزنه، اونایی هم که هیچی ندارن نه شمشیر و نیزه، دید دامنای عربی رو پُره سنگ کردن به بدن عزیز زهرا...، دستاشو رو سرش گذاشت صدا زد وا محمد وا علیا، زینب داره نگاه میکنه شمر روی سینه ی داداشش نشسته. هلال بن نافع میگه، دیدم صدای اَلعطش اَلعطش پسر فاطمه بلنده، هی صدا میزنه اُسقونی شربةً مِنَ الماء، جگرم از تشنگی میسوزه. میگه سریع رفتم از فرات سپرمو پُره آب کردم اومدم سرازیری گودالو پایین برم دیدم شمر داره بیرون میاد. گفت هلال کجا داری میری، گفتم مگه نمیشنوی صدای اَلعطشش رو تشنشه، میخوام این دم آخری یه ذره آب بهش بدم. گفت هلال زحمت نکش خودم سیرابش کردم، گفتم چیکار کردی، یه وقت دامن عربی رو بالا زد سر بریده ی عزیز دل زهرا ...، دیدم بدنش داره میلرزه، گفتم تو که کار خودتو کردی چرا داره بدنت میلرزه. میگه هلال ترسیدم همچین که خنجر به حنجرش گذاشتم دیدم یه صدایی از گوشه ی گودال میاد، هی صدا میزنه غریب مادر حسین. .
. خانه‌ای که سایه‌اش موسی‌ابن جعفر می‌شود خوشبحال آنکه در این خانه دختر می‌شود از زیارت نامه‌ات پیداست بیش از آن ، رضا از مقاماتت بگوید خلق کافر می‌شود از سفارش‌های آقایم رضا فهمیده‌ام خوشبحال هرکه  با تو  او برادر می‌شود باورش سخت است اما باورِ ما هست که..  زائرت با زائرِ زهرا برابر می‌شود می‌شود ام‌ابیها هرکه نامش فاطمه است دختر این خانه هم یک روز مادر می‌شود در مقام زائرانت دیده‌ام این شأن را هرکه از قم می‌رود مشهد کبوتر می‌شود تکه سنگی بودم و گفتند باید قم روی سنگ اگر عاشق شود در صحن مرمر می‌شود می‌شود مرمر ولی نه ، چند وقتی  بگذرد زیر پای زائران یک تکه  گوهر می‌شود دانش‌آموز آمدند و عاقبت مرجع شدند سنگ هم اینجا بیاید عاقبت زر می‌شود هر کویری  که تو را فهمید می‌گردد بهشت هر بهشتی  که به تو دل داد قمصر می‌شود گاه در مشهد زمانی قم زمانی شهر‌ری خوشبحال ما که با تو عمرِ ما سر می‌شود ( ۴۰۱/۰۳/۱۱) .
. انّا لله و انّا الیه راجعون محمّد مختاری شاعر و ذاکر امام زمانی پر کشید جوان خوب و بامعرفت که عصر چهارشنبه در غرفه‌ی در حالی که چند ساعتی بود از سفر عتبات برگشته بود، ظهر دیروز یعنی پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲شمسی به دیدار سیّدالشّهدا علیه‌السّلام برگشت. دو جلد کتاب استاد را در از محمل خرید. وقتی متوجّه شد، ۲۰۰ تومن شده، گفت از کارت، ۲۰۵ بکش. گفت عدد ابجد حضرت است. این بیت از اوست: یکی یکی همه رفتند و کم شدند از من تو رفته رفته به جای همه زیاد شدی ✍ .
🎀 جمعه های کانال ⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا 👈 وقتی عج اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند👌 ❄️ صدای از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به گفت : نگه دار را بخوانیم. راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم می‌خوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت می‌گویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در خواند و آمد کنارم نشست... ⁉️پرسیدم از او چه دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟ 👈 جوان گفت :من در یکی از شهرهای درس می‌خواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های می‌رسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان عج بشوید... 🙏در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند... 🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، » ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد... 💚 جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...» من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم... 📚برداشتی آزاد از کتاب نماز و امام زمان عج صفحه ۸۵
. يا ابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِين! هستیم تا پای فرج، ما پای ندبه تا پای جان هستیم در نجوای ندبه در سردیِ این روزهای غفلتْ آلود محفوظمان دارد دَم ِ گرمای ندبه هست اوّلینْ حُکم، انتظار خالصانه در متنِ توضیحُ الْمَسائل های ندبه ما آدمیم امّا همه، هستیم ماهی وقتی که می اُفتیم در دریای ندبه تا جمعه ای که آگَه از امرِ تو گردیم... ساکت نمی گردد ز ما آوای ندبه وقتی که در لحظه، ظهورت گردد امضا پیش تو مأجوریم با امضای ندبه امروز اگر با ندبه در سوز و گدازیم در شادی و وَجدیم ما فردای ندبه یک آن، کنار کعبه زیر پات باشیم! یک جمعه ای، اِی کاش در اَثنای ندبه ✍ جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (عج) (ع) --------- من و هجران تو و موی پریشان پس ازین من و دل سوختگی از غم هجران پس ازین شدم از هجر تو ویرانه نشین آقا جان من و تنها شدن و گوشه ویران پس ازین دل شده زورق بشکسته به دریای فراق من و این زورق بشکسته و توفان پس ازین من دلی غرقِ به خون دارم و چشمی گریان من و این جاده ی تنها و بیابان پس ازین چه کنیم از غم هجران تو آقا چه کنیم من و این طایفه ی بی سر و سامان پس ازین تو و جانسوز غمِ حضرت صادق مولا من و اندوه تو و سینه سوزان پس ازین بر جراحات جگر سوخته ای چون صادق اشک گلگون چکد از دیده به دامان پس ازین ای فدای جگر سوخته ات ، ما داریم ناله بر تربت بی شمع و شبستان پس ازین امر فرما چه کند عاشق بیچاره کنون می شود «یاسرِ» تو گوش بفرمان پس ازین ** «یاسر»✍ ............... کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
maddahi-havaye-hossein(03).mp3
2.3M
هوای ‌حسین هوای حسین هوای حرم هوای شب جمعه زد به سرم روانه شوم به سوی ضریح بگیری اگر زیر بال و پرم به زیر علم قدم به قدم روانه شدم رو به سوی حرم بدون حسین بدون جنون خدا چه شود آخر عاقبتم حسین آقام حسین آقام بده صدقه به راه خدا بده شب جمعه تو کرب و بلا نفس نزنم نفس نکشم بدون تو یا سید الشهداء لباس غمت به قامت من صدا زدن تو عبادت من اگر بشود به لطف شما زیارت شش گوشه قسمت من حسین آقام حسین آقام دلم زغمت شکسته شده زدوری تو زار و خسته شده که رشته ی دل ز روز ازل به پای ضریح تو بسته شده چه موی کنان به سینه زنم به غصه و داغ تو سر شکنم خوشم که شود به لحظه ی مرگ لباس سیاه شما کفنم حسین آقام حسین آقام 🎤
مقدم ارزویم.mp3
1.54M
🎤 ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم آقا درد دل زیاده از کجا برات بگویم تویی اوج مهربونی ای همای آسمونی من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم تو رو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم ای گل باغ و بهارم ای همه دار و ندارم آرزومه وقت مردن سر رو شونه هات بذارم دیگه بسه این جدایی کی میشه آقا بیایی با نوای دل می خونم مهدی زهرا کجایی عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تو رو دارم باشه منتظر می مونم بیایی سر مزارم تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا بیا آقا بسه دوری مرهم بازوی زهرا آقاجون تو رو ندیدم فقط از چشات شنیدم اما با این همه دوری ندیده تو رو خریدم آقاجون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم دیگه خسته شدم از بس عکس شیش گوشه خریدم --------- 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/sabk/new/29472.mp3 .
. ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر(ع) وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. دل و به دریا میزنم میام تو صحن آینه ای که حریمِ تو برام عمری پناه و مأمنه کرامتت تو زندگیم شاملِ حالِ من شده دلم کنار مضجَعِت عاریِ از محن شده پرچم سبز و باصفات صفا به سینه ها میده زردیِ گنبدِ طلات روشنی بخشِ خورشیده خادمی شما بی بی برام مدال عزته وجود تو برای ما منشأ خیر و برْکته همسایه ی این حرمم احساسِ امنیّت دارم میام فقط پیشِ ضریح هر موقع که حاجت دارم چادرِ مهربونیتم همیشه رو سرم بوده قرار هر هفته ی من گوشه ای از حرم بوده خواهر ثامن الحجج فدای جود و رأفتت روی سرم کشیده شد دستایِ با محبتت هم سرورِ جهانی و.. هم بانوی مُلکِ قمی ای نورِ چشم مرتضی چشم و چراغ مردمی معصومه و کریمه ای جلیله و عالِمه ای زینب دوُمینی و.. سُلاله ی فاطمه ای از حرم تو حس میشه عطرِ مزارِ مادرت زائرِ فاطمه میشم تو حرم مُطهرت دختر موسی وُ تویی مثلِ پدر صاحبِ دَم روی سر عاشقاتم داری شما اَبرِ کرم عمه ی صاحب الزمان ميخوام منو دعا کنی با اُمید اومدم باید حاجتامو روا کنی هرشب جمعه میرسم به مَحضرت با احترام لابه لای اشک و دعا ميگم یه کربلا میخوام الهی که دعام کنی بِدیم برات کربلا یک شب جمعه راهیشَم از حرم امام رضا برای کربلا ببین ملتمسِ نگاهتم به اين بهونه هردَفعه دخیلِ بارگاهتم با گریه حاجت میگیرم با روضه ای که نالَمه روضه ی ارباب شهید روضه ای که حوالَمه جدّ شما رو کربلا با لب تشنه کُشتنش پیشِ نگاه فاطمه با تیر و دِشنه کُشتنش به قلب زینبش چه بَد تیرِ خَلاصی رو زدن وقتی که سمتِ قتلگاه ده تا سواره اومدن... * این شعر را می توان در قالب سبک سرود، زمزمه، زمینه، واحد و شور هم اجرا کرد. .
. کربلایی زینبم من بنت کوثر و حیدر زیر و رو کردم من کوفه رو یک تن کاخ معلون با یک تَشَرَم لرزید با علی یک روحی در دو تا پیکر ذوالفقار حیدر رو بسته ام کمرم چادرم در واقع شد ضرح و سپرم دستمال زردی که ارثیه ی علیه بسته ام با یاد علی به دورِ سرم اَعلایی عقیله بالایی عقیله آیینه ی روی خوده زهرایی عقیله یکتایی عقیله حلمایی عقیله آرام دله حضرت سقایی عقیله یا زینب، یا زینب کربلایی حسین ستوده .👇
. علیه السلام کربلایی [بند اول] دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که بدون تشنه لب سر نبره دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده که جلو چشای مادر نبره منو عذاب میده، به مرکب آب میده تو رو صدا که میزنم شمر جواب میده زینب و کاش یادت نره، داداش یادت نره که از این قافله چشم بر نداری زینب و کاش یادت نره،داداش یادت نره دست و پا نزن که مادر نداری عرش و به هم میریخت، غصه و غم میریخت خونه ابلفضل روی پره علم میریخت نگاه به خاک میکرد، منو هلاک میکرد با پیرهن کهنه ی تو دِشنه شو پاک میکرد نفسش باز بند اومده،ای زجر زجرش نده بچه که بترسه لکنت میگیره نفسش باز بند اومده،ای زجر زجرش نده عمه واسه تن زخم... پاهاش ترک خورده، چوب فَدَک خورده جلو چشاش بچه ها خیلی کتک خورده تنش سیاه میشه، گریه به راه میشه اگه یه کم نازش بدی مگه گناه میشه تمومه حسین، رو به رومه حسین یکی تهِ گودال، لباست و پرت کرد شلوغیه خیمه حواست و پرت کرد عذاب کردنت، منعِ آب کردنت شبیه گندم ری آسیاب کردنت تَلاطُم شد، رقیه زیر دست و پا گم شد زیر و رو شدی، پشت و رو شدی چطوری با مادرت رو به رو شدی بی هوا زدن، با عصا زدن جلو خواهرت و با کف زدن ای حسین من، ای حسین 🖤🖤🖤 [بند دوم] حمله کردن، تو زمین و هلهله کردن میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی منو بازم دست توی مو های تو می انداختن من دیگه اون رقیه ای که برای تو ناز بکنه نمیشم غریب گودالی، یارالی یارالی یارالی خسته و بی حالی، یارالی یارالی یارلی شد آخره کارم، یارالی یارالی یارالی راهیه بازارم... شراب میخوره، رو به روی چشمای رباب میخوره خسته بودی، تشنه بودی آخ بمیرم برات گرسنه بودی مگه نشناختن تو رو، عزیز پیغمبری چرا حمله میکنن یکی پس از دیگری چشات و وا کن از خیمه به گودال اومده زینب .👇
. علیه السلام کربلایی [بند اول] دست بالات میگیرم نمیدونی چه توونی با تماشات میگیرم دست بالات میگیرم من تمومِ غَزَلام و از تو چشمات میگیرم غزل ناب گفتم بیت های ناب گفتم از همون لحظه ای که به تو ارباب گفتم خودم و خیسِ اشک رو به ایوون دیدم با همون سلامی که موقع خواب گفتم از همون لحظه ای که به تو ارباب گفتم از در که با بالا تری یوسُف اگه زیباست تو زیبا تری این باوره هر روزمه عیسی مسیحِ تو مسیحا تری ای جانم حسین، ای جانم حسین 🖤🖤🖤🖤 [بند دوم] دل به چشمات میبندم من دخیلم رو به اون ضریحِ زیبات میبندم دل به چشمات میبندم بار زندگی مو با گوشه نگاهات میبندم غصه هام کم میشه داره محرم میشه به تو که فکر میکنم خاطرم جمع میشه تا چشام نَم میشه مثل زمزم میشه ضربانِ من منظم میشه به تو که فکر میکنم خاطرم جمع میشه دستم رو تو دستات بگیر جونم رو وقت تماشات بگیر هر چی دارم میدم بهت گوشواره واسه رقیه سادات بگیر .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌این ویدئو را به خانواده‌ هاشون نشون ندید!! 🚨 هشدار: کلیپ حاوی تصاویر دلخراش می باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه
. 📋 چه تشهد و سلامی! چه نماز بی‌ریایی‌ ! (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه تشهد و سلامی! چه نماز بی‌ریایی‌ ! چه حجاب دلنشینی! چه وقار دلربایی! شده سرگرم به تفسیر زوایای تو خورشید به صلابت تو به‌به! چه نجابت و حیایی! به تو رو کرده برادر شده مشتاق حضورت که فقط خواهر سلطانی و معصومه‌ی مایی شده مشغول به ذکر تو و گل کرده سحرها به لب خادم صحنت‌ غزل شیخ بهایی همه شب ذکر لبش بوده در ایوان تو بهجت چه رواق و آستانی و حرم گره‌گشایی‌! شعرا گوشه‌ی ایوان تو آیینه سرودن چه غزل واره‌ی آیینی و چه حال و هوایی! همه مشغول به پابوس تو پیچیده در این صحن چه مناجات دل انگیزی! و چه مدح و ثنایی! طلبیدی و شنیدم خدا حین ورودم‌ که ای تو زائر! دیر رسیدی، کجایی؟ پدرت بابِ حوائج تو کریمه منِ سائل به خودت رو زده‌ام آمده‌ام محض گدایی سر راه تو نشسته‌ام به امیدی که به من کمی از سمت قنوتت برسد خیل دعایی بده در راه خدا! و برسان برگ برات! سفر سوریه یا که نجف کرببلایی‌ ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .