#گزارش_همدلی
#واحد_همدلی_مادرانه
#دی_۱۴۰۲
حدود دو سال پیش بود که بعد از بازارچه مادرانه ، با دعوت از خانم حسینی 🧕مشاور کسب و کار برای خانواده های همدلی یه جلسه #خود کفایی و #درامدزایی گذاشتیم.
حدود ۱۰-۱۲ نفر از خانواده های همدلی و اعضای مادرانه تو این جلسه شرکت کردند و خدا رو شکر اکثرا از جلسه راضی بودن و جلسه بیشتر براشون حالت انگیزشی داشت.😃😃
بعد جلسه ۱-۲ تا خانواده هایی که انگیزه بیشتری داشتند رو، هدف قرار دادیم تا این جلسات به صورت خصوصی برا هر کدوم برگزار بشه، ولی متاسفانه خیلی استقبال نشد.😢😢
ولی بهشون گفتیم اگه ایده ای برا درامدزایی به ذهنشون رسید ما حدود دو میلیون تومن💰💰پول برا شروع کار داریم و میتونیم بهشون قرض بدیم.😃😃
خدا رو شکر تا امروز این پول چند بار قرض داده شده و مشکلاتی رو برطرف کرده.🤲🤲
تا اینکه ....... 😍😍
همین چند روز پیش گوشیم زنگ خورد ☎️ و یکی از مادران همدلی پشت خط بود،
گفت هنوز اون پول رو دارید بهم قرض بدید، میخام مقداری ادویه بخرم و شروع کنم.💪 ( فکر کنید بعد حدود دووووو سال )
خییییلی خوشحال شدم که اخر به این نتیجه رسید که باید از یه جایی شروع کنه.😍😍
البته ناگفته نمونه که چند وقت قبلش هم یه سری لباس زنانه👚👗 از یه بنده خدایی براش هماهنگ شد تا یه مقدار از سود فروشش برا ایشون باشه.
حالا گفت میخام کنار لباس ها، ادویه🥘🍜 هم بفروشم.
حالا قراره کارش رو وسعت بدیم و تعدادی از صندلهای👞🩴 تولید یکی از بچه های گل مادرانه رو هم بهش برسونیم تا بمناسبت روز پدر بفروشن تا رزقشون پر برکت تر بشه.👌👌
تا گزارشی دیگر بدرود 🤚🤚☺️☺️
#واحد_همدلی_مادرانه
سلام
با ما همراه باشین ان شاالله قراره به مناسبت سالگرد حاج قاسم و یادبود شهدای کرمان مراسمی برگزار کنیم🇮🇷
مراسم با تلاوت قرآن توسط یکی از دخترای گلمون آغاز شد❤️
برنامه بعدیمون عزیزی اومدن و حوادث اخیر رو برامون باز کردن و شبهاتی رو توضیح دادن🌷
مداح بزرگوار ذکر مصیبتی خوندن و یادی کردن از سردار عزیزمون🖤
واحد کودک مون هم مثل همیشه عالی بود 👏هنر این دفعه بچه هامون گل لاله بود که با عشق تقدیم حاج قاسم کردن🌷🌷
خوب حالا رسیدیم به یه نمایش جذاب کودکانه👧🧒👧👩
نمایش درمورد نذری دادن بود
و در ادامه بچه ها نخود کشمش به نیت شهدای مزار حاج قاسم بسته بندی کردن با یه کاغذ کوچولو که نوشته بود
#دخترک_کاپشن_صورتی_گوشواره_قلبی💔
#جوانه_مهربانو
#به_نیت_شهدای_کرمان
#نذر_کوچک
#دی_۱۴۰۲
#گزارش
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#گزارش
#جوانه_حضرت_رقیه_(ع)
#شب_لیلةالرغائب
#دی_۱۴۰۲
۱۴۰۲/۱۱/۲۸
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
این هفته در قرار دورهمی تصمیم گرفتیم برای شهدای کرمان کاری انجام دهیم. بالاخره تصمیم بر این شد که روز پنجشنبه که اتفاقا مصادف میشد باشب لیلةالرغائب به گلزار شهدا برویم چه شبی بهتر از این شب ،😍😍 چند تا پوستر از شهدای کرمان آماده کردیم وبریده هایی از وصیت نامه حاج قاسم سلیمانی و شکلات برای خیرات تهیه کردیم. بالاخره روز پنجشنبه فرا رسید ومن که بی صبرانه منتظر این روز بودم .🤗 تصمیم بر این شد که ساعت ۴ عصر همه در مزار شهدا باشیم جمعیت زیادی برای زیارت شهدا آمده بودند. قبور مطهر شهدارو مزین به گل و قرآن کرده بودند . خیلی زیبا شده بود با بچهها هماهنگ کرده بودیم که کنار قبر مطهر موحدی نیا شهید مدافع حرم همدیگر را ببینیم که من زودتر از همه رسیدم، یکی یکی دوستان از راه رسیدن بعد پوسترها و شکلات هارو به دست بچهها سپردیم. اسنا وسلنا دوقلوهای کوچولوی جوانمون شکلاتها رو پخش میکردند و ریحانه هم برای برداشتن هر شکلات برای طرف مقابل پیغامی داشت ،برای شهدای کرمان🥺 .در این میان هم یکی از مادرای عزیز بریده های وصیت نامه حاج قاسم رو پخش میکرد .
خلاصه که از کار بچه هاحسابی لذت بردیم .
وخرسند از اینکه شب لیلةالرغائب کنار شهدای عزیزمون بودیم جای دوستانی که نبودند واقعا خالی بود
.لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
به نام خدا
کنگره سردار عزیزمان،شهید فرومندی برنامه ریزی شده بود و تقریبا تمام ارگان ها آمده بودند پای کار، تا این مهم به بهترین شکل برگزار شود.
از واحد کودک مادرانه سبزوار هم دعوت شده بود که کارگاه #من_سرباز_شاه_نیستم
را به شکل آموزشی برای سرحلقه ها و مربیان پرورشی و مربیان دیگر آموزش دهد!
تجربه موفق این کارگاه مادر و
کودک،که سال گذشته به مناسبت دهه فجر آماده شده بود،باعث شد،اعضای واحد کودک با تمام توان،تلاش کنند که این مدل کار و نگاه تکثیر شود !
به لطف خدا و عنایت شهید ،برای دومین سال این کارگاه در محل خانه موزه شهید فرومندی برگزار شد ،با این تفاوت که امسال مربیان هم مهمان کارگاه مادر و کودک ما بودند...
#واحد_کودک
#من_سرباز_شاه_نیستم
#انتخابات
#دی_۱۴۰۲
#گزارش
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#جوانه_حضرت_سمیه
#دی_۱۴۰۲
#گزارش
قرار بر این شد سه شنبه بعدظهر جشن روز پدر در منزل ما برگزار شود ....
برای همین با کمک پسرم محمد خونه رو تزئین کردیم و کیک 😋درست کردیم ..
بلاخره ساعت ۵ شد و مهمانها یکی یکی از راه رسیدند و در ابتدا نماز اول وقتمون رو خوندیم بعد چای و دمنوشی نوش جان کردیم بعد رزق های معنوی که فلش کارت های حکمت های نهج البلاغه بود بین دوستان چرخید هر نفر یه حکمت برداشت و آن را برای بقیه دوستان خوند و یه توضیح مختصری داد
در ادامه به بچه ها کاغذ و مداد رنگی دادیم تا برای پدرهایشان نقاشی بکشن و آن را شب عید بهشان هدیه بدهند
در این میان ما مادران مشغول گفتگو شدیم گفتگو در مورد تداخل شغل خانم و یا درس خوندنش و کارهای منزل و تربیت بچه ها و ......و راحل ها و پیشنهاداتی هم دادیم .....
و در آخر مولودی گذاشتیم و شکلات ریختیم (پاش دادیم🤪) و بچها جمع کردند و یه مسابقه بادکنکی بین بچه ها و مادران هم انجام دادیم....
این بود جشن روز پدر🙂 تا جشنی دیگر بدرود 👋👋👋
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#جوانه_مصباح
#دی_۱۴۰۲
#گزارش
جشن ولادت امام علی(ع)
جوانه مصباح:
روز دوشنبه رسید و دومین دورهمی خانوادگی بود، خانواده ها باباها یکی یکی اومدند گفته بودند یک ساعت میریم وبرمیگردیم آقایون وبچه ها رفتن اتاق وکم کم همسر یکی ازبچه ها مجلس بدست گرفت و سوال وجواب ،جایزه ،جشن وسرور شادی و...... تارسیدیم به اتلیه عاشقانه وخانوادگی عکسا گرفته👨👩👧👦 شدومامانا گل دادن به باباها وبچه هام کادوهایی که تهیه شده بود ودادن به باباها ودست بوسی کردن 🧦🧦🧦
اشکای چیکه چیکه که از چشات میچیکه😂😂باباها خیلی کیف کردن ازداشتن همچین مادروفرزندایی🥰🥰
سفره انداخته شد. هممون گرسنه صاحبخونه هم زحمت کشیده بود، قبول زحمت کرده بود بجای ۳۰نفربرای۷۰نفر ساندویچ زده بود خدا بچه زیاد بهشون بده شام خوردیم ونهارو بردیم🌭🌭🌭
میوه وشیرینی هم نوش جان کردیم
پدرا که قرار بود تا ۸ بشینن تا۱۱ بلند نشدن
خیلی شبه خوبی بود
بقول بی بی ها امشالله ننه عمر باعزت دشته بشن بیچه های جونه مصباح👩👧👧
🌹🌹ویادی شد از پریسای عزیز و
انشالله روحش شاد بشه 🌹🌹
لّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#دعای_ندبه
#دی_۱۴۰۳
می خواهم از جمعه بگویم و ندبه های مادری!
از مادرانی که یک هفته را چشم می کشند به امید حضور در جمعی مشتاق
از بانیانی که شب قبل از مراسم خواب به چشمان شان نمی آید
از ندبه خوانانی که با نوای این الحسن و این الحسین بغض فروخورده شان را باز می کنند
از منتظرانی که راه سرخ خمینی را ادامه ی راه کربلا می دانند
و حتی از آنانی که اگر چه جسمشان میان جمع نیست ولی دل و جانشان گره خورده به بند بند ندبه و غیاث المستغیثین را غریبانه زمزمه می کنند.
از دل شکستگانی که وانقطع الرجا وضاقت الارض و منعت السماء دست بر سر می نهند و صاحب الزمان را با اشک طلب می کنند
از امیدوارانی که از غصه ی دوری ولیعصر جانشان بر لب رسیده و جز اینکه نامشان در زمره ی یاران صاحب الزمان باشد تمنای دیگری ندارند.
از مادرانی که وقت و عمر و جوانی و هنر و زندگی شان را برای پیشتیبانی و کمک به جبهه ی حق و انقلاب هزینه می کنند.
از شیر زنانی که مردانه پای در میدان می گذارند و خستگی را خسته می کنند.
می خواهم از خانم مصطفوی بگویم
از مسئول زنان پشتیبان جبهه در سبزوار که هنر خیاطی اش نه تنها گرمابخش وجود سربازان خمینی حتی گره گشای دوست و آشنا و فامیل و همسایه و زنان شهر می شود
از مادری نمونه که بار زندگی را در نبود همسرش یک تنه به دوش می کشد و فرزندان را با مهر و اطمینان و توکل بر خدا می پروراند.
از زنی مهربان و فداکار که وجودش منشا خیر و خیر رسانی و دستگیری و مهرپاشی به زندگی دیگران است.
اما هر چه بگویم این قرار عاشقانه پرشور تر می شود چرا که سرسپردگان مکتب خمینی تا ظهور دولت یار مشق عشق را فراموش نخواهند کرد.
خانم مصطفوی به عنوان هدیه ای از جانب خدا به خانواده اش در این دنیا پا گذاشته بود.
چون قبل از ایشان دو فرزند از دنیا رفته بود و بعد از ایشان هم همین طور.
در کودکی با قرآن آشنایی پیدا می کنند و خیاطی را به صورت بسیار حرفه ای می آموزند.
در سن کم ازدواج می کنند و برای زندگی به تهران می روند و از طریق همسرشان با امام خمینی که برای خیلی ها نا آشنا بودند آشنایی پیدا می کنند.در دوران انقلاب در راهپیمایی ها و تظاهرات هم شرکت میکنند.
طول زندگی مشترک این بانو با همسرشان کوتاه است و بار زندگی را با فرزندان خود به تنهایی دوش می کشند.
علاوه بر این در دوران جنگ مسئول پشتیبانی در سبزوار قسمت خواهران را به عهد می گیرند.
کمتر هنری بوده که ایشان در آن سر رشته نداشته باشند.و از همه بیشتر در خیاطی بسیار تبحر داشتند.اینکه ۲۴ ساعت شبانه رو برای ایشان معنا نداشت و مدام در حال تلاش و فعالیت و سر و سامان دادن کارها بودند.
اول در خانه کارگاه خیاطی را بر پا می کنند و خانم ها را از هر قشر و هر جایی جمع می کننند و به همکاری می گیرند بعد هم کارگاهی در انبار اداره ی جهاد رو به راه می کنند و کاربرش و دوخت لباس برای رزمنده ها را انجام می دهند و بخاطر کار سنگین از جمله برش ده لایه پارچه روی هم دچار دیسک گردن شده و حتی بعد ها به انجام عمل جراحی منجر می شود.
یکی دیگر از کارهای ایشان سرکشی به خانمهای پشتیبان جنگ در سبزوار و اطراف بوده و تهیه اقلام مورد نیاز آنها.
علاوه بر کارهای پشتیبانی و خیاطی برای جنگ کمک رسانی به افراد محروم هم جز برنامه های ایشان محسوب می شده است.
مثلا یک خانمی که نیاز به کار خیاطی داشتن و امکان حضور در خانه ایشان برای یادگیری را نداشته اند خانم مصطفوی خودشان به منزل ایشان رفته و خیاطی را به این خانم آموزش می دهند.
یا این که زمانی که نوه های ایشان به دنیا آمده اند و ایشان به عنوان هدیه النگو می گیرند و برای یک خانمی که مشکلات زیادی داشتند دقیقا شبیه همان النگوهایی که برای نوه های خود گرفته اند برای دختر این خانم هم تهیه می کنند و علی رغم محبت و دستگیری های فراوان مشکلاتی از جانب این خانم برای خانم مصطفوی پیش می آید اما خانم مصطفوی در کمال بزرگواری چشم پوشی می کنند.
یکی از نکات خیلی مهم که دختر خانم مصطفوی بیان کردند،مدیریت خانه و فرزندان بود.اینکه اگر کاری را به یکی از فرزندان می سپردند اطمینان کامل می کردند و کار را تمام و کمال می خواستند مثلا اگر غذا پختن را به دختر خانم شان می سپردند اعتماد کامل می کردند و تشویق می کردند.
بسیار پیگیر و دغدغه مند بودند و در انجام کارهای مربوط به رزمندگان و کمک به جبهه از هیچ تلاشی دریغ نکردند.
روحشان شاد و غرق نور و مغفرت الهی
پس از صحبت های دختر این بانوی بزرگوار سفره صبحانه در منزل ایشان پهن شد و میهمانان از برکت سفره بهرهمند شدند.
اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌸🌸
#دعای_ندبه
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#دعای_ندبه
#دی_۱۴۰۳
به نام حق
چند وقتی بود که راحت هر هفته میرفتم دعای ندبه، ولی تازگی ها قسمت و روزی ام نمیشد که هر هفته برم، باید روزی ات باشه تا....
این هفته هم روزی ما شد😭😍
به همراه دوستانم راهی شدیم و وقتی رسیدیم نوای دعای عهد پخش می شد.
بعد هم دعای ندبه و روضه دلچسب فراغ با صدای مداح ترک زبان به دلم خیلی نشست.
این هفته، دعا خیلی مناسبت داشت، شروع ماه رجب😍، شهادت حاج قاسم 😭.
خانم عباسی با توجه به مناسبت ها شروع به صحبت کردند.
و از انفاق در ماه رجب گفتند که چقدررر خدای مهربان با بنده هاش رئوفه و دنبال بهانه است که بهای خوبی اعطا کنه.
صحبتهاشون رسید به انفاق برای مردم غزه و جبهه مقاومت و یکی از جوانه ها که بانی پخت کلوچه بود به نفع جبهه مقاومت، کلوچه ها رو برای فروش به ندبه خوان ها رسوندند.
خدایا جنگ رو از همه دور کن و مردم ما هم همینطور.
بعد هم صاحبخانه مهربان از مهمان ها پذیرایی کردند.
خدا قبول کنه ان شاء الله
#دعای_ندبه
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#جوانه_کوثر
#دی_۱۴۰۳
قرار مادرانه مون این یکشنبه هم به لطف خدا برگزار شد .
بعد از جمع شدن همه دوستان در یک شب سرد زمستانی دور کرسی نشستیم چای و خرمایی خوردیم ☕️🍪 و با هم گپ وگفتی داشتیم.
اول آسیب شناسی کردیم روند کار جوانه مون رو از اونجاییکه
جوانه ما حول محور دخترای نوجوان مون تشکیل شد
مامانِ یکی از این دختر های نوجوان به روند کار نقد داشت ومعتقد بود که دورهمی ها جذابیت کافی برای این سن بچه ها رو نداره و خواستار ایجاد تحولاتی در این راستا بود.
در اتاق دیگر بچه های کوچکمان بودند و یکی از مادرهای عزیز و با حوصله که با وجود کسالتی که داشت ، براشون قصه ای گفت.
قصه " زمین بازی " درباره کودکی های حاج قاسم ، که تلفیقی از قصه و بازی بود.
ودر انتها ، خوراکی های سالم، کشک و لواشک خونگی ، جایزه بچه ها بود.
و در همین فرصت مامان ها هم چالش جدید رو بررسی کردن و به نتایج خوبی رسیدن.
یکی از نتایج این بود که باید برای بازی بچه ها وقت بیشتری بذاریم و در کل در دورهمی ها توجه بیشتری به دخترانمون بکنیم و شکل شاد و جداب تری به برنامه هامون بدیم.
مثلا دورهمی بعد رو که تقریبا مصادف با ۱۳ رجب میشه با کلی برنامه شاد و غافلگیر کننده برای بچه ها جذاب تر برگزار کنیم.
در ادامه اسم ،فامیلِ مادر دختری بازی کردیم😍
با اینکه کوتاه بود ولی حال و هوامون رو عوض کرد.
در انتها برای روز پدر تصمیماتی گرفتیم.
قرار شد هدایای کوچکی (به غیر از هدایای بزرگی که خود مادرها میخوان بخرن😜 ) از موجودی صندوق جوانه مون برای باباها بخریم و بچه ها با نامه و تزئینی تقدیم پدر ها کنند.
از گلسرهایی هم که خانم های هنرمند جوانه مون برای جبهه مقاومت درست کرده بودن چند تایی باقی مونده بود که خودمون خریدیم تا قطره ای دیگه به دریای همدلی سربداران اضافه کرده باشیم.
#جوانه_کوثر
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#جوانه_حضرت_رقیه
#دی_۱۴۰۳
مدتی درگیر برنامه های بازارچه ها و جبهه مقاومت بودیم دورهمی هامون روال طبیعی نداشت و چندباری کنسل شد...
تا اینکه من خونه نشین🤰🏻 شدم و دلم حسابی تنگ دوستانم 😔
وقتی دورهمی جوانه مون بود و من فقط عکس هاشون رو میدیدم حسرت میخوردم😔
تا اینکه تصمیم براین شد این دورهمی مون رنگ بوی جلسه رسمی داشته باشه و از سران مادرانه دعوت کنیم ☺️(خانم عباسی نبینه صلوات)
هماهنگی ها انجام شد و خانم عباسی و خانم بنجخی دعوت شدن به جمعمون،
منم فرصت غنیمت شمردم و برای اینکه شرکت تو این جلسه بسیار مهم بود و باید همه اعضا حضور داشته باشن دل زدم به دریا واستراحت اجباری این ماه آخر بارداری🤰 و شکستم و رفتم به جمع دوستانم که حسابی از دیدن تک تکشون ذوق کردم🥰😍 و دوست داشتم تک تکشونو محکم بغل کنم🤗😘
ولی متاسفانه طی اتفاقات پیش بینی نشده،بازم از دیدن دوتا از دوستانم محروم شدم 😔
خانم عباسی عزیز جلسه رو به صورت رسمی با معرفی افراد و تعدادی سوال مهم شروع کردن ...
انگیزه و روال جوانه رو رصد کردن و کلی ایده های قشنگ کاربردی گفتن و به معنای واقعی هممونو فول شارژ کردن 🤩
خدا سلامتی بهشون بده🤲
صحبت ها تموم شد و بازم به الهام جان مهربونم زحمت داده بودیم مارو برسونه
زودتر از همه خونه میزبان خوشرو ومهربون مهسا جان که بچه ها ترکونده بودن رو ترک کردیم ولی دوستان دیگر هنوز به ضیافت خود ادامه دادن 👀 و خبر موثق هم رسید که خونه میزبان به تنظیمات کارخانه برگردوندن و مرتب و تمیز تحویل دادن🌷🌷
باشد که همیشه جمعمون پایدار باشه ان شاءالله 🤲
#جوانه_حضرت_رقیه
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دورهمی مامانای گل جوانه مصباح به مناسبت شهادت سردار دلها
#جوانه_مصباح
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
#جوانه_نورا
#دی_۱۴۰۳
بلاخره داشت طلسم دورهمی هامون شکسته میشد.
ازونجایی که جمع شدن مادرای جوانه ما، اونم هر کدوم با یکی، دوتا، سه تا بچه، اونم از نوع مذکرش، خیلی به پیچ و تاب خورده بود و هر بار دلیلی برای کنسل شدنش پیدا میشد تصمیم گرفتیم یه دورهمی بذاریم از نوع خیلی متفاوتش.😀
شاید بپرسین چه تفاوتی؟؟🤔
جونم براتون بگه انگاری اینبار یکی از مامانای جوانمون، هَووووو سرش اومده بود.😧
به همین دلیل قرار گذاشتیم بریم دیدن هَوووو خانم و دلی از عزا در آریم.
بلاخره تاریخ و روز و قرار و مسئولیت هاروگذاشتیم رو میز و هر کدوم یه مسئولیت رو تقبل کردیم و گزارش نویسی هم بدست من کج قلم افتاد.
آخ چ دلی صابووون زده بودیم برای دیدن هووو جان.
ولی با این حساب بازم چنتا از مادرامون بدلیل بی محل بودن دندونپزشکای شهرمون موفق به شرکت نشدند.
حاضر و آماده منتظر دریافت اذان مغرب بودم تا نماز بخونم و راهی منزل میزبان بشم که گروه رو باز کردم.
یهو با پیام میزبان مواجه شدم که نوشته بود بنا ب دلایلی احتمال کنسل شدن دور همی وجود داره.
ازونجایی ک تنور داغ بود و باید میچسبوندم تا دورهمی دوباره به فنا نره، با خونه ای پر از شلوغیجات از دوستان دعوت کردم ک دورهمی رو کنسل نکنن و فقط فرمون هارو به سمت خونه ما بچرخونن، که میزبان از دل پرش اومد و اعلام آمادگی کامل نمود.
بعد نماز راه افتادیم و با فاطمه جان طالبی همزمان رسیدیم.
زنگ در رو زدیم و با باز شدن در بالا رفتیم.
بعد از دیده بوسی با مهدیه جان و مدیر عزیز که زودتر از ما رسیده بودن، پیگیر هوووو جان شدیم، که دیدیم بععععلهههه هوووخانم تو گهوااااره برا خودش عشق و حاااالی میکنه.😍😍
چیه فک کردین راستی راستی داریم میریم دیدن هوووو؟😒🏹🔪🗡
ازونجایی که ما جوانه،دختر ندیده،پسرزا
بعد ۱۳تا پسر جوانه، صاحب یه دختر گوگولی ناز بنام زهرا خانم شده بودیم(قربونش برم منه🤱) به چشم یه هووو برا مهدیه بهش نگاه میکنیم.
#شوخی
خلاصه بعد از حاشیه روی رفتیم سر بحث دورهمی روز پدر، و قول و قرارهایی رو چهار نفری پیش بردیم و برای کمک به جبهه مقاومت هم پیشنهاداتی دادیم وتا حدودی به نتایجی رسیدیم.
که یکی از مادرها یادآوری کرد قرآن نخوندیم
یکی از گلپسرامون سوره ناس رو تلاوت کرد.
و صدقه هم توسط یکی دیگه از گلپسرا جمع شد .
همزمان از پذیرایی میزبان عزیز هم بهره مند میشدیم.
ازونجایی که مسئول گفتگومون موفق به اومدن نشد، یک داستان از کتاب دختران ایران رو میون گریه و خنده و بازی بچه ها خوندیم .
خاله ملیحه بمناسبت شهادت سردار دلها،قصه ای از شجاعت های ایشون و معرفی شخصیت ایشون برای بچه ها تعریف کرد و بچه ها قول دادند مثل سردار قوی باشن و مواظب کشورشون باشند.
و بعد هم با بچه ها یکم بازی کردیم و یکی یکی منزل میزبان رو ترک نمودیم.
#جوانه_نورا
#دی_۱۴۰۳
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡