ساعت حدودا نزدیک هشت شب..
راه میفتیم به سمت سبزوار، چند دقیقه ای از مسیر نگذشته که اذان میگن، همسر توقف می کنند تا تو یکی از روستاهای طول مسیر، نماز بخونیم. به زحمت از ماشین پیاده میشم حالم مساعد نیست. همسر میره به طرف درب مسجد...
مسجد بازه و نماز برقرار..
همین جوری تو فکرم...یه هو یه چراغی تو ذهنم روشن میشه، چه فرصت خوبیه شاید برای چند دقیقه شنیدن از مردم...
خودم رو جمع و جور می کنم و سعی می کنم سرپا بشم. میرم به سمت درب زنانه مسجد...چند تایی خانم تو صف نماز ایستادن...تعدادشون زیاد نیست اما بازم خوبه...
نماز تمام میشه، گوشیم زنگ می خوره و همسر میگه بریم. بهش میگم چند دقیقه صبر کنه تا بیام...
از خانم ها اجازه میگیرم تا اگر فرصت دارن، چند دقیقه وقتشون رو بگیرم...
اولش فک می کنن، مسئول مرکز بهداشتم و اومدم برا ثبت نام واکسن😁
کلی در مورد واکسن میپرسن و این که چیه و کجا اسم بنویسیم و به چند سال میزنن...
خلاصه اخبار واکسنی ظاهراً خیلی داغه بین مردم...
حرف ها و سوالاتشون که تموم میشه، میگم مادرهای عزیز من ازون واکسن و ثبت نامش خبر ندارم، ولی میخام چند دقیقه راجع به یه واکسن خیلی خوب براتون حرف بزنم، یه واکسن ک اگر نزنیم بدتر از کرونا سرمون میاد، اگه بزنیم اونم خوب و درجه یکش رو دیگه بیماری و درد، سراغ مون نمیاد!
با تعجب نگام میکنن
بعضیاشون زیر لب به لهجه ی محلی چیزهایی میگن که من البته سردرنمیارم😅
میگم خب حالا میخام واکسن رو بهتون معرفی کنم😃😃😃
با دقت گوش میدن!
میدونی اسمش چیه🤔
+انتخابات
بله ، اسم این واکسن انتخاباته، اگ نریم، پای صندوق و این واکسنو نزنیم، بعدش هر اتفاقی برای خودمون یا مردم بیفته باید هم این دنیا هم اون دنیا پاسخ گو باشیم..
چون نزدن این واکسن هم باعث میشه بقیه مریض بشن، هم خودمون!
یکی که از همه حواسش جمع تره و ردیف جلو نشسته، با زیرکی میپرسه این همه وقت ازین واکسن زدیم چی شد؟!
تهش گرونی و بدبختی و نداری و...
بهش میگم شاید واکسن خوبی نزدی یا به دیگران کمک نکردی واکسن خوب رو انتخاب کنن و این باعث شده خودت و بقیه آسیب ببینین!
ازشون میپرسم شما چه قد برای زدن واکسن کرونا تحقیق می کنین؟
آیا براتون مهمه که چه واکسنی میزنید؟
حاضرید هر واکسنی رو به شما بزنن؟ یا هرجایی میرین برای زدن واکسن؟
میگن البته که نه...خطرناکه پای جونمون وسطه..
منم میگم البته که نه پای سرنوشت یه جهان اسلام وسطه...
پس بیاین یه واکسن خوب انتخاب کنیم تا امنیت و سلامت و نظام عزیزمون رو حفظ و تقویت کنیم💪💪💪💪
چشماشون برق میزنه🤩🤩🤩
انگار جلسه ی خوبی بوده..
میپرسن دوباره نمیاین اینجا
میگم معلوم نیست، امروز هم خواست خدا بود و از قبل اصلا فکرش رو هم نمی کردم...
ولی اگر نیومدم یادتون نره هم واکسن بزنید هم برای انتخاب بهترین واکسن تحقیق کنید...
چند تا شکلات خوشمزه هم بهم میدن و تشکر می کنن....
#متن
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#برمدارحضرتزهرا
#حضورفعالمادران
#قیاملله
@madaranemeidan
اطلاع میدهند که در یکی از مساجد محله دعای توسل برگزار میشه ساعت ۵....
آماده میشوم و به طرف مسجد میروم وقتی به مسجد میرسم خانمها مشغول تلاوت قرآن هستند همراه میشوم با آنها و سهم من هم قرائت یک صفحه قرآن میشود
با اتمام قرآن وبا هماهنگی مسئول جلسه سوال میکنم از خانم ها که چرا باید رای داد وبه چه کسی باید رای داد?
دلها همه پر هست وبه من چپ چپ نگاه میکنند اما هرچه بحث پیش میرود خانم ها تغییر موضع میدهند ودر بحث شرکت میکنند و وقتی بحث تمام میشود بسیار بنده رو مورد لطف قرار میدهند و تشکر میکنند
ومن با این تفکر که اگر یکی از این خانم های جلسه بواسطه این جلسه در انتخابات شرکت کند و انتخاب اصلح داشته باشد جلسه مثمر ثمر بوده هرچند همیشه به خودم گفته ام ما مامور به تکلیف هستیم نه مامور به نتیجه
از آن ها خداحافظی میکنم واز مسجد خارج میشوم.
#متن
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#برمدارحضرتزهرا
#حضورفعالمادران
#قیاملله
@madaranemeidan
آرایشگر: به خدا هیچ جای دنیا این جوری نیست مریم خانم این همه گرونی و بدبختی و این اقتصاد بی سر و سامون و...
من: از کجا مطمئن هستی تو جاهای دیگه دنیا اوضاع خیلی خوبه و مشکلی ندارن🤔 میشه بگی از کجا آمارها رو دیدی منم برم ببیم
آرایشگر: فضای مجازی و همین اینستا و اینا...انقد خوبه اونجا...
من: فاطمه خانم راستی من دیروز یه کرم دور چشم خوب پیدا کردم از یکی از شبکه های ماهواره ای تو پیج شون میخام سفارش بدم شما نمبخای🤔
آرایشگر: نه بابا نمیشه اعتماد کرد، اینا همش تبلیغاته. نمیشه هرچی رو همین جوری به پوست زد...اصلا به این شبکه های ماهواره ای اعتماد نیس، بیشتر کلاه برداریه...واسه کرم حتما برو دکتر پوست برات بنویسه!
من: عه راست میگین🤔 پس ینی اگر آدم دنبال یه محصول خوب میگرده باید بره از اهلش و جای معتبر بپرسه درسته🤔🤔
آرایشگر: آره مریم خانم پوست ک الکی نیست..
من: آفرین! پس گل و بلبل بودن فضای خارج رو هم نمیشه از چند تا پیج که اونم دشمنای ما ساختن بدست آورد درسته؟! باید به منبع معتبر رجوع کرد!
آرایشگر:🤔🤔🤔🤔
اینم حرفیه!
من: اونا میخان اینجا رو جهنم و اونجا رو بهشت نشون بدن تا ما رو ناامید کنن، مشکلات هست و منم کاملا قبول دارم، ولی میشه حلش کرد با انتخاب درست، با انتخاب محصول درست! نه محصول کپی غربی و قلابی😊
#متن
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#برمدارحضرتزهرا
#حضورفعالمادران
#قیاملله
@madaranemeidan
روز سه شنبه ۴ خرداد، ساعت نزدیک شش عصر بود که با پنج نفر از مادران راهی یکی از محلههای حاشیه شهر سبزوار شدیم.
از همان ابتدای محله تقسیم شدیم و بین کوچه ها دنبال گعده های زنانه میگشتیم تا همکلامشون بشیم با طعم چای انتخاباتی...☕️🇮🇷
هوا هنوز گرم بود و جمعیت کم.... 🌞
هونطور که چشم میچرخوندیم داخل کوچه ها رو نگاه میکردیم تا کسی رو پیدا کنیم...
(راستی فک نمیکردم یه روزی از دیدن خانم هایی که توی کوچه و دم در حیاط نشستن اینقدر خوشحال بشم😜)
خلاصه یه گروهی از خانمها رو نشون کردیم...
ولی کمی تردید داشتیم و دل دل میکردیم...
لیکن شک و تردید در لحظات سخت جنگ حق و باطل جایی نداره و باید شتابان پیش رفت😌
پس دل رو به دریا زدیم و رفتیم جلو... 😎
تازه سلام و احوالپرسی کردیم...
داشتیم مینشستیم و چادرمون رو روی خاک های کوچه مرتب میکردیم که یکی از خانم ها بدون معطلی و مقدمه گفت:😳
ببخشین میشه در مورد انتخابات ازتون سوال بپرسیم.. چون دیدیم شما چندتا خانم موجه و محجبه هستین باخودمون فکر کردیم که حتما اطلاعات بالایی دارین که به ما هم کمک کنیم...
ما که از تعجب دهنمون زیر ماسک و نقاب وا مونده بود...😃.... توی دلمون حسابی ذوق زده شدیم و شروع کردیم 😍
ای عزیز... جونم براتون بگه که ما اصلا برای همین خدمتتون رسیدیم... 😊....
✨الحمدلله گروه روشنفکر و با دید بازی بودند
همگی میدونستند که با وجود مشکلات وضع موجود باید حتما رای بدن
فقط چون از همون اول پرسیدن که به کی رای بدیم...
گفتیم که انتخاب اصلح خیلی مهمه ولی زمینه اش خود فرایند انتخابات هست که بصیرت افزایی میکنه
اینکه مردم متوجه بشن شناخت مدیران و مسئولین شون چقدر مهمه و تکلیفه
اینکه معیارها و شاخص ها رو بدونند
والبته رهبری همیشه خیلی دقیق شاخص ها رو مشخص میکنند
ویه سری از ملاک های فرد اصلح براشون بیان شد
چند تا سوال و جواب و شد
و خداروشکر خیلی راضی بودند
و خیلی متعجب که چطور یه گروهی، بدون حمایت و تبلیغ کاندیدایی، فقط صرف روشنگری بین مردم میرن و وقت میگذارند☺️
خلاصه با سلام وصلوات ازمون استقبال کردند..
درپناه خدا تا تجربه انتخاباتی بعدی😉
✨
✨
✨
البته ناگفته نماند که بقول یکی از بچه ها، ما خاک پای حضرت زهرا هم نمیشیم...
ایشون یکی یکی درب خونه ها رو میزدن برای دفاع از حق و روشنگری.. 😥
پس راه دفاع از حق و حقیقت همیشه بازه و نباید خسته و درمونده شد، تحت هیچ شرایطی👌💪💪
حتی زمان کرونای انگلیسی و حتیتر زمانی که عدهای با عملکرد افتضاحشون، مردم رو ناامید کردن 😏
#متن
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#برمدارحضرتزهرا
#حضورفعالمادران
#قیاملله
@madaranemeidan
طبق قرار قبلی راهی یکی از محلههای پایین شهر شدیم.
هوا گرم بودی هنوز جمعی نبود...تو کوچه ها دور زدیم
از دور یک جمع از خانم ها دیدیم...دو دل بودیم که بریم یا نه...دل رو به دریا زدیم و رفتیم جلو...سلام و احوال پرسی کردیم و گفتیم میشه وقتتون رو بگیریم؟...نشستیم کنارشون ...دلشون پر بود...خیلی پُر...
به حرفاشون گوش دادیم دلشون سبک شد ...همه شون میگفتن ناامید شدیم از رای دادن و هم قسم شدیم که رای ندیم ....
همهشون مثل همن... همشون دزدن...
کسی برای ما فقیر بیچارهها کار نمیکنه...
زمان شاه اوضاع خیلی بهتر بود....
اسم چندتاشونو پرسیدیم
بهشون گفتیم ما هم مثل شما تحت فشار اقتصادی هستیم.
شوهرامون از کار بیکار شدن...
ما هم به این وضع اعتراض داریم، خیلی هم اعتراض داریم.
و چون اعتراض داریم نمیخوایم ساکت بمونیم.
نمیخوایم اجازه بدیم یه عده آدم بیلیاقت و بیمسئولیت که چشمشون به لبخند دشمنه، مردمو بدبخت کنن و انقلاب رو بدنام کنن...
براشون گفتیم که انقلاب برای اوناست ...برای ماست ..برای مردم مستضعف کشوره....باید برای بهتر شدنش رای درست بدیم ....
از دستاوردهای انقلاب گفتیم و با زمان شاه مقایسه کردیم....
به آیات قرآن و سیره اهل بیت اشاره کردیم.
به اینکه دشمن دنبال همین بیتفاوتی و ناامیدی ماست.
میگفتن خداییش ما امنیت داریم و این خیلی خوبه
از اینکه امنیت ما به چه خاطر هست، گفتیم....
در ادامه جواب سوال هاشون رو دادیم و براشون گفتیم اگر رای ندن وضعشون بهتر نمیشه....
بعضی ها رفتن ...ولی اونا که موندن انگار نرم شدن...
مثلا خانمی که با ناراحتی میگفت همه شون مثل همن، همهشون دزدن و شاکی بود از اینکه به یکی از مسئولین مراجعه کرده برای مشکلش و به جایی نرسیده،
بعد از حرفهای ما که میگفتیم نه، همه مثل هم نیستند و الان هم آدم کارآمد و انقلابی و مردمی داریم و....
گفت البته وقتی برای این مشکلم به یه بنده خدای دیگه که دوران مسئولیتش هم تموم شده بوده مراجعه کردم، کارم رو پیگیری کرده.
گفتم خب پس ببینین که همه مثل هم نیستن. آدم خوب هم داریم و.....
چندتا دختر جوون هم توی جمع بودن که خیلی خوب به حرفامون گوش میدادن.
آخر کار شماره تلفن یکی از دخترا رو گرفتیم و یه شماره از خودمون بهشون دادیم برای ادامه ارتباطمون و اینکه اگه سؤالی حرفی درددلی داشتن، باهامون تماس بگیرن.
#متن
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#برمدارحضرتزهرا
#حضورفعالمادران
#قیاملله
@madaranemeidan
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
#گویِ روشنگری توی دستمون وارد #میدان انتخابات شدیم. گفتیم بزنیم به دلِ مردم و بشینیم پایِ حرفاشون و
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
چند روزیست که در نبود همسر، در منزل پدری هستیم. مادر امروز زحمت کشیدند و برام چند تا جلسه ی انتخابات
دیروز وسط کوچه و حین بحث داغ انتخابات با خانمهای محل،
یهو یه پیرمرد کمر خمیده که چهره دوست داشتنی هم داشت، با یه پلاستیک تو دستش داشت رد میشد که خانومها تا دیدنش گفتن:
" اَنه، هِمی نفر اول مَره رای مَتَه هِمیشه"
پیرمرد هم تو جوابشون با لهجه شیرین سبزواری گفت:
" بله که رای مِتوم،
معلومه رای مِتوم،
همیشه رای مِتوم"
و همینطور که تکرار میکرد، از ما رد شد.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
#صاحباناصلیانقلاب
@madaranemeidan
دوشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ده و نیم صبح
بچه ها رو به منزل خواهر جان سپردم و خودم رو با اسنپ به مسجدی واقع در یکی از محلات سبزوار رسوندم.
از قبل هماهنگ شده بود که درباره انتخابات صحبت کنیم.
وارد که شدم حدود ۲۰ الی ۲۵ نفر از خانمها، در حال تلاوت قرآن بودند.
اواخر قرآنخوانی و درست لحظهای که از من هم دعوت کردند چند آیهای بخونم برق مسجد قطع شد.😫
القصه! ما رو به قسمت روشن تر مسجد هدایت کردند و بحث رو آغاز کردم.
از لزوم و وجوب شرکت در انتخابات گفتم که الحمدالله در جمع بانوان قرآنی و آگاه، مسئلهی حل شدهای بود.
شرایط و ملاکهای نامزد اصلح و راه های تشخیص رو گفتم.
درباره سوالات و شبهاتی که یکی از خانم های حاضر، از اطرافیان شنیده بود، صحبت کردیم.
مثل این که؛ «رای نمیدیم چون نمی شناسیم نامزدها رو و اگر ناشناخته رای بدیم گناهکاریم!» و.....
در انتها ازشون خواستم که هر کدوم یک روشنگر بشن و حتی شده یک نفر رو توجیه کند.
جلسه بسیار خوبی بود الحمدالله،
ما از اونها راضی، اونها هم از ما راضی.☺️
مرگ بر دشمنِ ناراضی ✊
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
وارد پارک یکی از محلههای حاشیه سبزوار شدیم و هر ۲ نفر، جمعی رو انتخاب کردیم و به سمت شون رفتیم.
۴-۵ نفر خانم بودند. بندگان خدا زیرانداز از خونشون آوردند و برامون پهن کردند.
بحث رو که شروع کردیم، گفتن اتفاقاً پیش پایِ شما بحث انتخابات بوده.
خداروشکر خانمهای بابصیرتی بودند و گفتند ما همیشه در انتخابات شرکت میکردیم و این بار هم حتما شرکت میکنیم.
از بدی شرایط محلهشون گله داشتند و کاندیداهایی که زمان انتخابات شورای شهر، میرن اونجا و هزار وعده و وعید میدن و درست بعد از انتخابات، کانه قطره آبی میشن و به زمین فرو میرن.😢
وقتی از مشکلات اقتصادی شون،
از بیماری که داشتن،
از فوت همسر و پسرشون
از تنهایی خودشون،
از بیکاری جوونهاشون
و از تمام غصه هاشون،
صحبت می کردند؛ قلبم مچاله میشد و دوست داشتم بغلشون کنم.
دوست داشتم کارهای بودم و گرهی از مشکلاتشون باز می کردم.
گرهی از کارِ #صاحبان_اصلی_انقلاب😭
در نهایت بهمون پیشنهاد دادند که منزل شون را هر وقت بخوایم در اختیار ما میزارن برای بحث روشنگری و تبلیغ.
و من خیلی از خودم خجالت کشیدم😔
شماره تلفن دادیم و ازشون جدا شدیم.
ساعت ۸:۳۰ شبه و در حال برگشتن به منزل.
با بدنهایی خسته و گرسنه👈اما راضی و امیدوار🤲
راضی از اینکه حداقل کاری که از دستمون بر می اومد رو انجام دادیم و دلها همواره دست خداست.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
وسطهای یکی از کوچه ها بود که چشممون به ۶-۷ تا خانم افتاد.
جلو رفتیم و بعد از حال و احوال، با اجازه خودشون، صحبت ها رو پیرامون انتخابات شروع کردیم.
به لطف خدا، با وجود اینکه از مشکلات گلهمند بودن ولی باز هم، رای دادن رو وظیفه شرعی خودشون می دونستند.
در مورد معیارهای نامزد اصلح صحبت شد و به سوالاتی که در مورد نامزدها داشتن، در حد توان جواب دادیم.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
وارد یه کوچه دراز و باریک شدیم که دیدیم دوتا از بچه ها مشغول صحبت توی یه جمع ۱۰-۱۲نفری خانم هستند.
بهشون ملحق شدیم و در همان اول ورود این ضربالمثل برامون متجلی شد:
" یه بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، بار سوم تو دستی ملخک"😂😂😂
صحبت با دو سه نفری از خانمهای اون جمع، بسیار چالشی شد.
در حقیقت هر چه ما سر آوردیم، اونها کلاه آوردند.
بسیار بی اعتماد بودن به همه چیز.
۴ نفری سعی داشتیم با آرامش و احترام، جواب سوالهاشون رو بدیم.
انصافا اونها هم، بی احترامی به ما نمی کردند.
درخلال گفتگو هامون، میدیدم که گاهی با حرف های ما به فکر فرو میرن؛
ولی متاسفانه واضح بود که شدیداً تحت تاثیر تبلیغات و جو سازیهای دشمن در فضای مجازی بودند.
مشکلات اقتصادی بهانهای شده بود براشون که به همه چیز بتازند.
بعد از زمان تقریبا طولانی و حرفهای مفصل قصد خداحافظی کردیم.
ناگفته نماند که در همین جمع هم چند نفر گفتند انشاءالله روز انتخابات، صبح اول وقت، برای رای دادن میریم و تاکید داشتند که فقط و فقط برای خدا میریم نه برای هیچکس.
و عذرخواهی دختر خانم جوانی که از ابتدای بحث ساکت بود و حرفهای ما رو با سر تصدیق میکرد، حسن ختام این تجربه ما بود.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
امروز عصر با تعدادی از مادران قرار گذاشتیم بریم امامزاده شعیب برای روشنگری.
طبق معمول چند گروه شدیم و رفتیم سروقت خانمهایی که توی گوشه و کنار محوطه امامزاده بودن.
چند خانوم یه گوشه نشسته بودن، با یکی دیگه از مادرا به سمتشون رفتیم. توی دلم از حضرت زهرا (س) و امامزاده شعیب (ع) مدد خواستم. بعد از سلام و احوالپرسی کنارشون نشستیم.
پرسیدم: عذرخواهم که وققتون رو میگیریم، می خواستیم نظرتون رو در مورد انتخابات بدونیم. با هم حرف بزنیم در این باره.
از اوضاع بد اقتصادی و معیشت مردم و بیکاری و فساد گفتن. منم چهارتا دیگه روش گذاشتم و گفتم متاسفانه اوضاع بدیه توی کشورمون.
پرسیدم: خب فکر میکنین علت این همه گرونی و بیکاری و فقر چیه؟
گفتن: چون نظارت نمیکنن. یعنی واقعا نمیتونن جلوی این کارها رو بگیرن؟
پرسیدم: کیا نظارت نمیکنن؟
جواب دادن: مسئولین، دولت....
_ اون مسئولین رو کی فرستاده بالا؟
_ خب معلومه. خودمون.
_ پس ما خیلی نقش داریم.
_ حالا به نظرتون همون مسئولینی که خودمون فرستادیم بالا، چرا نظارت نمیکنن؟
_ چون عمداً میخوان صدای مردم رو دربیارن. به فکر مردم نیستن. فقط به فکر جیب خودشونن.
_ به نظرتون چرا میخوان صدای مردم رو دربیارن؟ چرا نارضایتی مردم براشون مهم نیس؟
سکوت کردن و چیزی نگفتن.
ادامه دادم؛ بعضی از مسئولین مغرضانه یا ناآگاهانه، باعث ایجاد این وضعیت در جامعه شدن. بعضی نفوذیهای سطح بالا هم هدفشون ناامید کردن مردم از انقلاب هست. حالا همونهایی که این وضع رو برای مردم درست کردن، و انقلابی که متعلق به پابرهنههاست به خدمت خودشون گرفتن، با تبلیغات و جو روانی و شبهه و تخریب، ولینعمتان انقلاب رو علیه انقلاب تحریک میکنن و اوضاعی میسازن که مردم از سر ناامیدی یا اعتراض پای صندوقهای رأی نرن.
_یه سؤال❓ مگه قرار نبود با تصویب برجام و مذاکره با آمریکا، تحریمها رفع بشه و مشکل بیکاری و تورم و آب خوردن و سفره کوچیک مردم حل بشه؟!
مگه نگفتن اگر ما نیایم جنگ و ناامنی میشه ولی ما بیایم دشمن میشینه سرجاش و جنگ نمیشه.
پس چرا بعد از دست دادن با دشمن، جسورتر شد و حوادث مجلس و حادثه تروریستی اهواز و شهادت حاج قاسم و ترور شهید فخریزاده و..... پیش اومد؟!
الآن به نظرتون بعد از مذاکرات، همه اینها حل شده؟!
تایید کردن که بعد از مذاکرات اوضاعمون خیلی بدتر شده.
گفتم میدونین چرا بدتر شده؟! چون وعده خداست که اگر بغیر من چشم امید داشته باشین، ناامیدتون میکنم. وقتی مسئولین ما به جای مقاومت و نگاه به ظرفیتهای داخلی و توان جوون من و شما و امید به وعدههای خداوند، چشممون به لبخند دشمن باشه، قطعا سنت خداوند جاری میشه و ردخور نداره.
_ خانمی گفت: خب باید یه آدم خداترس مثل حاج قاسم رو بفرستیم بالا.
_ گفتم: حاج خانم! همین حاج قاسم رو خیلیا تا وقتی شهید شد نمیشناختن. الآن هم آدمهایی مثل حاج قاسم هستند که ما نمیشناسیم. پس نمیتونیم بگیم همه مثل هم هستند و آدم خوب نداریم. حالا که اسم حاج قاسم رو آوردی، میدونی قاتلان حاج قاسم با کمک نفوذیهای داخلی، دنبال تبلیغ این هستن که مردم رأی ندین؟ رای ندادن ما چه نفعی به اونها میرسونه؟!
چون میخوان نظام و انقلاب رو توسط خود مردم تضعیف کنن تا بتونن بهش دستدرازی کنن.
حالا خودمون باید تصمیم بگیریم که میخوایم توی لشکر حاج قاسم باشیم یا توی لشکر قاتلان حاج قاسم؟!
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
#تجربههای_روشنگری
در یکی از محلههای حاشیه شهر، یک خانه ۶۰ متری داشت. میگفت: مریضم و سه بچه دارم. شوهرم به رحمت خدا رفته برای همین تحت پوشش کمیته امداد هستیم.
میگفت در انتخابات قبل دیدم همسایهها جمع شدهاند و میگویند؛ میرویم سبد کالا و پول بگیریم. گفتهاند اینها رو بگیرین و به فلانی رأی بدهید.
از من هم خواستند همراهشان بروم.
گفتم: درست است که من بی صاحبم ولی با سبد کالا و پنجاه هزار تومن پول گول نمی خورم.
بهشان گفتم حالا مگر آن پنجاه هزار تومن تا کی برایتان میماند؟! من که نه پول و سبد کالا میگیرم و نه رأی میدهم.
گفتم این انقلاب مال شماست نه مال آدمهایی که با پول رأی میخرند.
اگر همه با هم به آدمهای خوب رأی بدهیم، هم کشورمان حفظ میشود هم مشکلاتمان، حل.
گفتگویمان که تمام شد، تشکر کرد و تعارفمان کرد که به خانهشان برویم.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
#تجربههای_روشنگری
بسم الله..
به پارکینگ یه ساختمون🏢 پنج طبقه، پنج واحدی خوش آمدید😁
جمعیت:۲۵خانواده😃
و حدودا ۱۵ نفری از خانوما نشستن مشغول پاک کردن سبزی به مقدار زیاد🌿☘🍀🌱
خیلی نامحسوس وارد جمع میشم و یه احوال پرسی گرم و گیرا، اغلب شون به واسطه ی مادر، میشناسن حقیر را😁
منم میرم میشینم تا مثلا سبزی پاک کنم🤪
باد شدیدی هم همراه باران در حال وزیدنه💨💨💨
و پارکینگ ساختمان هم در نداره! و هر از چند گاهی که باد می وزه و بارون میپاشه رو یکی از خانوما، صدا بلند میشه که خدا نگذره از اونی ک پول گرفت از ما و یه در واسه این پارکینگ نذاشت🤭
اون یکی همسایه گفت: ما زار و زندگی مونو فروختیم، اومدیم ازین خونه ها خریدیم هنوز که هنوز هر روز یه جاش خراب میشه، پول گرفتن فقط و کار درست تحویل ندادن و...
خلاصه هر همسایه یه شکایتی در دل داره😥
آروم میپرم وسط بحث و میگم خب چرا این جوری شد، چرا مثلا اون ساختمون رو به رویی در داره پارکینگشون؟!؟!؟
_ میگن اون ساختمون مهندسش خوب بوده، هم مصالح خوب استفاده کرده، هم به همه ی تعهداتش عمل کرده، ولی مهندس ساختمون ما، یکی از موتورهای آسانسور رو دزدید و برد و حالا پنج طبقه ساختمون فقط یه آسانسور داره، پول پارکینگم گرفت و یه در نذاشت و فرار کرد و رفت😡😡😡
چه جالب🤔
پس فرق داره کی مهندس و مسئول باشه، آدم خوب نتیجه اش میشه این ساختمون( اشاره میکنم به ساختمون رو به رویی) مهندس کار نابلد و خرابکار هم نتیجه اش میشه این ساختمون!!!
پس ینی به نظرتون چند روز دیگه که میخایم بریم پای صندوق خیلی فرق داره به کی رای بدیم🤔
یکی از خانوما که حسابی عصبانی هست انگار، میگه چه فرقی میکنه همشون مثل همن، مردمو بدخت کردن! هرروز باید تو صف یه چیز وایستیم😡
میگم خب اگر یه آدم خوب انتخاب کنیم، مثل همین مهندس ساختمون روبه رویی شما چی🤔
اون نمی تونه هم مصالح خوب به کار ببره هم یه ساختمون خوب و درست بسازه!؟
یکی از خانوما میگه آره راست میگه هرچی میکشیم از خودمونه...
همین مهندس ساختمون مونم ما نرفتیم انتخاب کنیم، نشستیم تو خونه یکی رو آوردن گذاشتن، نرفتیم بپرسیم اصلا این سابقه اش چی بوده, ولی اون ساختمون رو به رویی جلسه گذاشتن خودشون مهندس رو انتخاب کردن!
ما کم کاری کردیم نتیجه اش شد، این ساختمون بی در و پیکر که هرروز یه جاش آویزونه😑😑😑😑
آفرین پس اگه نریم پای صندوق بقیه برامون تصمیم میگیرن!
اگه انتخاب درست هم نکنیم، هرچی سرمون بیاد تقصیر خودمونه!!!
شما الان دور هم جمع شدید و دارین به هم کمک می کنید تا این سبزیا رو تمیز و درست پاک کنید، همین جوری هم اگ دور هم جمع بشیم و بریم پای صندوق و یه نفر درست و حسابی بیاریم سرکار، مشکلات کشور هم حل میشه، اما با دست رو دست گذاشتن و نرفتن نه این سبزیا پاک میشه نه مشکلی حل میشه، نتیجه اش میشه گندیدن و خراب شدن و متوقف شدن...
یکی از خانوما یه صلوات بلند می فرسته، بقیه هم به دنبالش سیل صلوات راه میندازن...
از جام بلند میشم و ازشون تشکر میکنم که گذاشتن تو جمع شون بشینم🙃🙃🙃
بحث هم چنان بین خانوما ادامه داره و حسابی داغ شده...و خیییییییلی خوشحالم🤩🤩🤩فارغ از نتیجه اش...
هوا آروم تر شده...
إن شاء الله روزهای خوب و نوید بخشی در انتظارمونه به شرط ها و شروط ها....
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
#تجربههای_روشنگری
در کنار گروهی از زنان یکی از محلههای حاشیه شهر نشسته بودیم. صدایش کردیم که بیاید و کنارمان بنشیند.
زن جوانی بود. گفت مریضم و حالم خوب نیست.
گفتم بیا کنارمان بنشین تا برایت دعا کنیم که حالت خوب شود.
آنجا نیامد اما کمی که گذشت بالای سرمان سبز شد.
او سرپا بود و ما روی زمین نشسته.
از انتخابات که پرسیدیم، گفت: من اصلا رأی نمیدهم. همه مثل هم هستند. کسی به فکر ما نیست، فقط به فکر جیب خودشان هستند.
میگفت چند وقت پیش تصادف کردم و هفت ماه در کما بودم.
خوب به حرفها و درددلهایش گوش کردیم،
چند جمله بیشتر نگفتیم که آرام شد.
در مسیر همراهمان میآمد. خودش پیشنهاد داد و گفت به این کوچه بروید و همین حرفها را برایشان بگویید. اینها جمعیتشان زیاد است. شروع که بکنید همه دورتان جمع میشوند.
خیلی تشکر کردیم و از هم جدا شدیم.
موقع خداحافظی گفت: مراقب خودتان باشید.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
#تجربههای_روشنگری
جمع زیادی بودند.
اجازه خواستیم که کنارشان بنشینیم.
از زندگی و احوالاتشان پرسیدیم.
به انتخابات که رسیدیم گلایههایشان شروع شد.
خانمی که کنارم نشسته بود میگفت من اصلاً رأی نمیدهم. هم خودم طلاق گرفتهام، هم دخترم. بس که مردم بیپولند همه کارشان به طلاق رسیده.
بقیه هم از مشکلات زندگی و گرانی و
مریضی و فساد میگفتند.
خوب به حرفهایشان گوش میکردیم و جاهایی تایید و همراهیشان میکردیم و از مشکلات خودمان میگفتیم. از بعضیهایشان اسمهایشان را میپرسیدیم تا در حین گفتگو با اسم صدایشان کنیم.
یکیشان گفت دوره قبل از طرف روحانی آمدند و ما را با اتوبوس بردند که رأی بدهیم. گفتند اگر رأی بدهید همه چیز را ارزان میکنیم. ما را گول زدند.
گفتند ما آزادی میآوریم. آزادی و بیحجابی به چه درد ما میخورد؟! ما محتاج نان سفرهمان هستیم.
گفتم آنها دلسوز ما نیستند و از ناآگاهی ما سوء استفاده میکنند.
ادامه دادند؛ فقط کاری کردند که جوانهای مردم با لباسهای بدجور به خیابانها بیایند و مردهای ما هم آنها را ببینند و زندگیمان از هم بپاشد. همهی جوانها به فساد افتادهاند و کریستالی شدهاند.
یکیشان میگفت من خودم به خاطر نداری، دوبار باردار شدم و بچههایم را سقط کردم.
میگفتند اینها هر کدام که به جایی میرسند ما را فراموش میکنند.
گفتم برای اینکه خود ما به آنها رای میدهیم. هنوز هم هستند آدمهای دلسوزی مثل حاج قاسم که به فکر مردم هستند. الآن کسانی که حاج قاسم را شهید کردند میگویند «رأی ندهید» فکر میکنید رأی ندادن ما چه نفعی برای آنها دارد؟ میخواهند که ما رای ندهیم، بعد بگویند خب مردم نظامشان را نمیخواهند، بعد هم مثل بقیه کشورها به کشور ما دستدرازی کنند و ناامنی بیاورند.
اسم حاج قاسم را که آوردم مادر و دختری بودند که آه از نهادشان بلند شد. گفتند از وقتی این خدابیامرز رفت ما بدبخت شدیم. این همه گرانی آمد. کرونا آمد.
نمیدانم چرا در این محله طلاقگرفتهها زیاد بودند! اما مردمش در مقایسه با محلهای که دیروز رفتیم در مقابل حرفهایمان مقاومت زیادی نمیکردند و خیلی زود با ما همراه میشدند. انگار خداوند خودش بحثها را پیش میبرد. به آن همه استدلال و پاسخ شبههای که در ذهنمان انباشته کرده بودیم نیاز نبود. همین که به حرفهایشان گوش میکردیم و از انقلاب مستضعفین برایشان میگفتیم، بسیار خرسند میشدند.
در پایان گفتم امام خمینی که شاه را بیرون و انقلاب کرد، گفت این انقلاب مال محرومین و مستضعفان است. اگر میبینیم امروز کسانی سرکار آمدهاند که به فکر محرومین و مستضعفان نیستند، بدانید که آنها در مسیر انقلاب نیستند. ما باید در انتخابات شرکت کنیم و آنها را از بیرون کنیم.
در آخر گفتند خب ما به چه کسی رأی بدهیم که خوب باشد؟
گفتم ما اگر هم کسی رو معرفی کنیم، خود او مدنظر ما نیست. راهش مورد قبول و تأیید ماست و تا وقتی طرفدارش هستیم که در مسیر انقلاب و دفاع از مردم باشد.
باید به کسی رأی بدهیم که مرفه نباشد. به فکر مردم باشد. چشمش به وعدههای خدا باشد نه وعدههای آمریکا.
مگر نگفتند اگر با آمریکا رفیق شویم همه چیز ارزان میشود و تحربمها از بین میرود و ....
حالا رفتند مذاکره کردند، ارزانی و رفاه و کاسبی آمد؟!
همه گفتند: نه. همه چیز بدتر شد.
خب این هم نتیجه اعتماد به دشمن. رهبر چقدر گفت من به اینها بدبین هستم؟! ولی گوش نکردند و این اوضاع مملکت نتیجهاش.
گفتگوی خیلی خوبی بود. در آخر ما را به خانههایشان دعوت میکردند و اینقدرررر برایمان دعا کردند که شرمنده شدیم😢
میگفتند خدا خیرتان بدهد که ما را آگاه کردید.
واقعا دوست داشتم ساعتها کنارشان بنشینم ولی هوا تاریک شده بود و باید برمیگشتیم.
شماره تماس دادیم و شماره گرفتیم و از هم جدا شدیم.
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
#تجربیات_روشنگری
اندر خم یکی از کوچه های محلات حاشیه شهر، با یه عده خانم کوچه نشین یه کرسی که نه، یه دورهمی انتخاباتی راه انداختیم.
یکی از خانمهای همسایه که کاری داشت و باید تا جایی میرفت به بقیه گفت: خوب گوش بگیرین اومدم برام تعریف کنین بقیه شو😁😂
بحث گرم داشت پیش میرفت که درِ حیاط بغلی باز شد و یه آقای چهارشونهی تنومند توی چارچوب نمایان شد.
یه نگاهی به ما و یه نگاهی به خانوادش که مشغول بحث بودن انداخت.
قلبم گرومپ گرومپ صدا داد.
با خودم میگفتم الانه که بگه
پاشین جمع کنین بساطتتون رو...
اما یه مدت که گذشت دیدیم تو همون چارچوب در نشست و با دقت تا ته بحث رو گوش کرد 😊
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan
✅ تجربه روشنگری یکی از مادران میدان انتخابات، در قبل از انتخابات و در کلاس درس.
در همه سال هایی که تدریس داشتم به خاطر ارادتی که به امام خمینی(ره) داشتم و مطمئن بودم اگر دانش آموزان با شخصیت و بیانات نورانی ایشان آشنا بشوند مثل خودم عاشق ایشان خواهند شد، از هر فرصتی برای ایجاد این آشنایی استفاده میکردم. یکی از بهترین فرصت ها سخنان ایشان بود که در اول کتاب های درسی به چاپ رسیده بود. در اولین جلسه و اولین دیدار با دانش آموزان بعد از آشنایی اولیه وقتی سراغ درس می رفتیم می گفتم که خب حالا درس اول را بیاورید. معمولا بچه ها درس اول کتاب را حاضر میکردند اما من می گفتم اشتباهه😊 و چند دقیقه ای کنکاش میکردند تا بالاخره رندی می پرسید خانم سخن امام منظورتون هست؟ و من با لبخندی بر لب پاسخ میدادم بله و اینگونه درس اول کتاب ما با خواندن سخن و صحبت در مورد آن آغاز میشد.
البته برای من که از این فرصت بهره ها میبردم جای تعجب هست که در چاپ جدید کتاب های متوسطه دوم سخن امام خمینی برای همه پایه ها و همه کتاب ها یکی است. اوایل فکر میکردم که فقط کتابهای پایه های مختلف درس خودم سخنان تکراری است. اما با بررسی بیشتر متوجه شدم برای همه پایه ها و همه کتابهای متوسطه دوم اینگونه است.
واقعا برایم جای سوال دارد چرا؟؟؟
وقتی این همه سخنان گهربار از امام خمینی( ره) هست که میتواند روشنگر راه نوجوان های ما باشد و باعث آشنایی بیشتر آن ها با سیره ایشان شود چرا تکرار یک سخن؟
کسی پاسخگو هست؟
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
دوشب پیش که همسرم گفت دو روز سبزوار نیستم خیلی ناراحت شدم که من ازکاروان بچه ها عقب میمونم.
چون ماشین ندارم و نمیتونم برم روشنگری. دیروز باخودم گفتم توی خونه هم میشه یه کارهایی کرد. زنگ زدم به خانم ...... و گفتم فردا برای روشنگری بیاین محله ما. به مادران هم بگین که بچه هاشون رو بیارن خونه ما.
از صبحم که بیدار شدم برای مادرای عزیزی که قراره بیان شربت آماده کردم و خونه رو حسابی دسته گل کردم🙈 انشاالله قراره یه دمنوش ملکه هم بار بذارم 😍
خلاصه این شد روزی من توی روزهایی که نمیتونم بین مادران عزیز روشنگر باشم. حداقل میتونم پذیرای بچه های گلشون باشم و حداقل خودشونم چنددقیقه ای به صرف شربت و دمنوش مهمون خونم کنم تا باقدم هاشون برای منو خانوادم برکت بیارن😍😍
#روایت
#تجربه
#مادرانمیدانانتخابات
@madaranemeidan
دوازده سالش بیشتر نیست.
همش میگفت منم میخوام تو انتخابات کمک کنم، به منم یه کاری بگین.
ولی واقعا وسط مشغلههام یادم میرفت که برادرزادهام صدبار همچین درخواستی از من داشته.
اونم کوتاه نمیاومد و روزی نبود که پیام نده و بهم یادآوری نکنه که می خواد کمکدستمون باشه برای کارهای انتخاباتی.
چند تا فایل صوتی بهش دادم که پیاده کنه
ولی براش سخت بود حقیقتاً.
بار دوم بهش عکسنوشتهای دادم که متنش رو برامون تایپ کنه.
این بار راضی بود و میگفت من این کار رو میتونم انجام بدم. هر چی از این کارها داشتین، به من بگین تا انجام بدم.
الان هر متنی که نیاز به تایپ داره رو میسپارم به ایشون.
داشتم فکر میکردم «میدان انتخابات» چقدر برای همه رشددهنده است!
و چقدر بستر خوبیه برای انجام کار تشکیلاتی و جمع شدن حول یک «عمل ارزشمند».
«میدان انتخابات» برای بچهها هم میتونه «عرصه رشد و شکوفایی» و دغدغهمندی باشه.
اگر دریابیمش.....
#تجربه
#روشنگری
#مادرانمقاومت
#مادرانمیدانانتخابات
#مادرانهمیشهآگاهانقلاب
#پیروزیدرگروحضورزنان
#بهسبکمادرمانحضرتزهرا
#قیاملله
@madaranemeidan