eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
720 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
198 ویدیو
47 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خواستیم بریم روشنگری. بچه‌ها رو گذاشتم پیش یکی از مادرایی که تقبل کرده بود بچه‌ها رو نگه داره تا بقیه با خیال راحت برن روشنگری. خیلی به بچه‌ها خوش گذشته بود. دخترم میگفت: مامان! اولش هی می‌خواستم گریه کنم، چون تو نبودی ولی گریه نکردم تا شجاع💪🏻 باشم. امروز میگفت: مامان! نمیشه هر روز که میری تبلیغ ما رو ببری خونه دوستاتت پیش بقیه بچه‌ها؟ آخه خیلی خوش می‌گذره.😁😁 دنیا و حال و هوای بچه‌هامون هم توی ایام انتخابات عوض شده. اونا هم دارن دغدغه‌مندی مادرهاشون رو می‌بینن و یاد می‌گیرن که آدمهای بی‌تفاوتی نباشن. بدون هیچ آموزش مستقیمی. @madaranemeidan
دیروز اولین جلسه ای بود که برای روشنگری چهره به چهره همراه دوستان شدم. از اول خیلی دوست داشتم شرکت کنم اما یکسری عوامل مانع میشد. این سری وقتی دوست عزیزمان نگهداری از بچه ها را قبول کردند و همبازی دخترم هم جور شد دیگه گفتم وقتشه. بقیه موانع را کنار زدم و راهی شدم. البته ترجیح دادم شنونده و تایید کننده باشم و روال کار را بررسی کنم. وقتی در جمع ۱۰_۱۲ نفره خانم ها نشستیم و دوستم با آیه قرآن شروع کرد من به چهره تک تک خانم ها نگاه میکردم و در حین گفتگو بیشتر نگاهشان کردم . وقتی از مشکلاتشان می گفتند و از بی تدبیری هایی که باعث شده بود جوان های دسته گل تحصیل کرده شان بیکار در خانه باشند و با این هزینه های کمرشکن ازدواج توانایی تشکیل زندگی مشترک نداشته باشند، قلب من هم با نگاه غمگینشان فشرده میشد. شایداندک مشارکتی که کردم این بود که بعد از انتقادهای یکی از مادران پرسیدم حالا ما باید چه کنیم؟ و خودشان به این نتیجه رسیدند باز هم رای دادن و انتخاب درست فعلا تنها کاری هست که میتوانیم انجام دهیم. فقط اینکه دوست داشتم دست تک تک این ولی نعمتان انقلاب را ببوسم و بگویم من از طرف همه مسئولینی که حق شما را و وظیفه خودشان را نشناختند و یا نخواستند که درست عمل کنند معذرت میخواهم . @madaranemeidan
چهار نفر بودند که جلوی یک مغازه نشسته بودند خانمی که فروشنده مغازه بود میگفت: ما همیشه رای میدیم، وظیفه مون هست به خاطر اسلام و خون شهدا باید شرکت کنیم. دو نفر دیگه اما،ناامید بودن از اصلاح وضع موجود، میگفتن: می‌دیدیم شب انتخابات که با یه قوطی روغن یا رب چطور تو همین محل برای آقای روحانی رای می‌خریدند😔 چرا باید مردم رو انقدر گرسنه نگه دارن که رای شون رو به یک قوطی روغن بفروشن؟ _: برای اینکه کسی رو فرستادیم بالا که مرفه بود درد قشر محروم رو اصلا نمی فهمید. _: همشون مثل همن😏 _: همه؟؟🤔 _: خب ۹۹ درصد. _: خوب شما بگرد و اون یک درصد رو پیدا کن😉 _: چطوری؟ اونم که تو تهرانه، چطوری بشناسمش؟ _: برای شناخت لازم نیست به کسی نزدیک باشیم، شما تلاشت رو بکن، بر اساس دیدگاهها و کارنامه و برنامه های نامزدها و با وجدان و عقل و رضایت خدا انتخاب کن، بقیش با خداست؛ خدا هم بیشتر از این از ما انتظار نداره که😉 وسط صحبت دختر جوونی با یه تیپ امروزی اومد _: اگه برای تبلیغ کاندیدای شورای شهر اومدین پاشین برین😡😡 _: نه! ما برای شخص خاصی تبلیغ نمی‌کنیم. از کاندیدای شورای شهر خیلی شاکی بود، از وضعیت محله شون که محل اجتماع معتادها بود😔 برا آینده بچه هاش خیلی نگران بود😱 می گفت خدا لعنت کنه مسئولایی که با عملکردشون دین و ایمان مردم رو گرفتند.😭 من همیشه انتخابات شرکت کردم و می کنم☺️ از عملکرد یکی از نامزدهای فعلی ریاست جمهوری خیلی راضی بود و اینکه چطور با دستور دادستان مشکل بزرگ محله شون حل شده بود😍 آخر صحبت ها ،خانمی که از اول مخالف بود گفت ببخشید من فقط دلم پر بود ،خیلی ممنون که آگاهمون کردین، ما که بلد نیستیم ولی شما برین و مردم رو آگاه کنید. تازه به صرف چای هم دعوتمون کرد😘 دم دمای اذون بود که ازشون جدا شدیم. @madaranemeidan
اطلاع میدهند در روستایی جلسه ای برای شهدا برگزار میشه😍 با همراهی یکی از دوستان راهی روستا میشویم مسافت طولانی است اما با مشغله فکری که برای چگونگی صحبت در جلسه را دارم 🤔متوجه طی مسافت نمیشوم وقتی به منزل مورد نظر میرسیم یک حیاط ساده ویلایی اما بزرگ را مشاهده میکنیم که خانم هایی در جنب وجوش نهار برای جلسه هستند از کنار باغچه زیبای حیاط عبور میکنیم وبا خوش آمد گویی میزبان وارد ساختمان میشویم دور تا دور پذیرایی خانمها نشستند مشغول تلاوت قرآن هستند متوجه میشوم که درون کاسه ای جزء قرآن وجود دارد وهر کس یکی را برمیدارد و شروع به خواندن میکنند من هم بر میدارم و برایم جزء ۱۰ قرآن می آید شروع میکنم به تلاوت وبعد از مدت زمانی تمام میکنم و نگاه میکنم میبینم خانم هایی هنوز مشغول خواندن هستند از میزبان اجازه میگیرم شروع به صحبت میکنم سوال میکنم که ثواب ذکر زیاد است یا فکر? بعضی با قیافه سوالی منو نگاه میکنن شاید به این خاطر که این سوال چه ربطی به این جلسه دارد ولی بعضی که آگاه تر هستند جواب میدهند: فکر در جواب میگویم آفرین و روایتی ضمیمه میکنم برای اثبات این حرف و میگویم پس امروز خوب گوش کنید و سپس فکر کنید مطمئن هستم ثواب هزاران برابر از خواندن قرآن بدست خواهید آورد کنجکاو میشوند ومن سوال دوم را میپرسم چرا باید رای داد وبه چه کسی باید رای داد? گلایه ها شروع میشود از مسئولین تا مردم, سعی میکنم با صبر و حوصله به حرف هایشان گوش کنم مبحث را با همراهی جمع پیش میبریم وسعی میکنیم به سوالاتی که در ذهن آنهاست تا حدودی پاسخ بدهیم با پایان بحث سفره پهن میشود وما مهمان سفره شهدا میشویم ولی این سوال در ذهنم شکل میگیرد که این جلسه در این زمان به چه مناسبتی برای شهدا گرفته شده🤔میزبان که می آید تعریف میکند که سال ۸۶ سفری به مناطق جنگی داشته و آنجا نذر کرده که هر سال برای شهدای دفاع مقدس سفره بیندازد و او در کرونا هم با رعایت پروتکل ها این نذر را ادا کرده بود و برای من جالب بود چون کمتر دیده بودم که مردم عامی برای شهدا جلسه این چنین برگزار کنند ودر دلم از شهدای دفاع مقدس مدد خواستم همانگونه که منو توفیق دادند در مجلسشون حضور داشته باشم توفیق یاری وامداد در این راه رو هم به بنده عنایت کنند. @madaranemeidan
‏ با ۵ نفر از خانم ها راهی منطقه‌ای از شهر ما نشدیم... تصمیم گرفتیم با گروه های دونفره سراغ مردم بریم و باهاشون صحبت کنیم. دوتا از خانمها که به تازگی به جمع ما پیوسته بودند, گفتند اولین گروه را چهار نفری برویم. سراغ تعدادی از خانم ها بعد از احوالپرسی ازشون اجازه گرفتیم که کنارشان بنشینی درباره انتخابات نظرشان را پرسیدم یکی گفت رای نمیدهم دیگری گفت ما همیشه پشت کشورمان هستیم. مثل همیشه رای میدم بحث گرم شده و مشغول صحبت شدیم درباره چگونگی انتخاب و سایر مسائل پیرامون انتخابات، دختر جوانی که آنجا بود، نظرم را جلب کرد. می‌گفت از کجا تشخیص بدیم این آدم خوبی را که شما می گویید؟!؟! رفتم کنارش بهش گفتم فرد مهم نیست! آدم ها تغییر می کنند هر آدمی ممکنه روزی تغییر کنه و اون آدم قبلی نباشه.پس ما باید به تفکر آدم‌ها توجه کنیم. کسی رو که انتخاب میکنیم تا وقتی که تفکر درستی داره میتونیم ازش حمایت کنیم. و باید ازش حمایت کنیم. ولی هر فردی ممکن منحرف بشه! بس دیگه قابل حمایت کردن نیست. بهترین افکار و برنامه های افراد توجه کنیم. مثلاً چطوری گفتم فکر و خط دولت قبلی چطور بود تمام نگاهشون به غربی ها بود به خاطر رضایت خاطر اونها کار خانه هامون را بستند. انرژی هسته‌ای مون را متوقف کردن. اشرافی بودن برای هر سفری یا برنامه‌ای کلی هزینه به بیت المال تحمیل کردن. ما نیاز به تفکر ی داریم که چشمش به مردمش باشه دنبال کار برای جوانان باشه به کارخانه هامون رونق بده باید کسی با تفکری رئیس‌جمهور ما بشه که نخواد با هر قیمتی با غرب توافق کنه. کسی که مردمی باشه و درد ما رو بفهمه در آخر شمارمو بهش دادم و گفتم بهم پیام بده اگر سوالی داشتی بهم بگو. بعدم مسئولیت کوچه را به او سپردیم و گفتیم که همسایه ها رو روشن کن و بهشون بگو خوب رای بدن تا ان شاءالله شاهد اتفافات خوبی برای کشورمون و مردممون باشیم. @madaranemeidan
پسر کوچیکم سه سالش هست گاهی باخودم میبرمش جلسات روشنگری محله ای چندباری با دوستم فاطمه رفتیم که اونم پسرش تقریبا همسن پسر من هست بچه هامون گاهی باهم بازی میکنند☺️ گاهی هم کش مکش🤼‍♂ پسرم دیروز میگفت مامان بیا بریم پیش دوستت گفتم کدوم دوستم رو میگی؟... آهان... اسم بچه شون اگه گفتی چی بود(محمد😌) یکم فکر کرد🤔 ناگهان جواب داد روشـنـــــــگـــــری 😳😄😄😃 😅😅😅 تاثیر غیر مستقیم که میگن دقیق همینه ها😁😁 @madaranemeidan
دیروز جلسه ی هم اندیشی و پرسش وپاسخ انتخاباتی بودیم. دوستم داشت پیرامون کتاب دکل شبهات رو جواب میداد. بحث داغ شده بود...🤯 زمان شاه بهتر بود🤨 امنیت بیشتربود😳 ارزونی بود..... 😡 پسر دوستم،، محمد(متخلص به روشنگری🤪) مدام مادرش رو صدا میزد... تمرکز جلسه و صاحب سخن رو گرفته بود... میخواستم هم بچه هارو سرگرم کنم و هم جلسه رو از دست ندم🤔 رفتم و نشستم یه گوشه محمد رو گذاشتم یه طرف، پسرم رو طرف دیگه و شروع کردم براشون تخمه شکستن😌😄 یه تخمه برای محمد... یکی برای امین حسین... یکی هم برای خودم 🤭😅 توفیق اجباری😎 خداروشکر یه چند دقیقه ای بچه ها اروم شدن😴 خوردن تخمه وسط بحث داغ سیاسی هم میچسبه ها..... امتحان کنین😜 با تشکر از صاحب خونه مهمان نواز و دوراندیش که برای جلسه ی هم اندیشی آجیل تدارک دیده بود🙋‍♀😎 ✅دوستانی که براشون شبهه پیش اومده کتاب دکل رو از دست ندین عالیه💪👌👌 @madaranemeidan
عصر بود ساعت حدود ۱۵/۳۰ دوستم اومد خونمون با دو دختر گل گلاب 😍😍 تا با هم برا تهیه یه بروشور با موضوع حضور حداکثری در انتخابات همفکری کنیم. تا موقعی که دیگر دوستان میرن روشنگری بدن به مردم تا هم شور انتخاباتی در اجتماع بیشتر بشه و هم این بروشور افراد بیشتری رو اگاه کنه. بچه ها با هم شروع کردن به خاله بازی و نقاشی کشیدن ، ما هم سرگرم مطلب نوشتن کاری که میشد تو نیم ساعت بدون بچه انجام بشه ، حدود ۲ ساعت طول کشید. ☺️☺️ بچه ها گاه و بیگاه سر تاب بازی ، اسباب بازی با هم دعوا میکردن که نیاز به وساطت بود ، گاهی تشنه میشدن و گاهی گرسنه 🍉🍪🍬🥤 اینها رو گفتم که بدونید ما قبول داریم کار با بچه سخت ، ولی نشد نداره و خداوند به اندازه وسع ما از ما انتطار داره 🙂 خلاصه ما تونستیم با حضور بچه ها حدود ۲ تا از مطالب رو اماده کنیم. ساعت حدود ۶ شد که دوستم اماده شد جهت رفتن برا روشنگری در محلات شهر ، و قرار شد دوتا دخترشون خونه ما بمونن و با بچه های من و دختر همسایه همبازی بشن 😍😍 کمی که خودشون با هم بازی کردن و خسته شدن خوراکی خوردیم، بعد رفتیم با هم قایم موشک و آسیا بچرخ بازی کردیم ، واقعا من هم شاد شدم از بودن در کنار بچه ها و هیجانی که داشتند😃😃😍 @madaranemeidan
بعد از روشنگری‌ در یکی از محله‌های حاشیه‌ی شهر و دیدن اوج ناآگاهی مردم در مورد امام و رهبری و نظام و اسلام و انقلابِ مستضعفین و دستاوردهایش و در عین حال اطلاع‌شان از کوچکترین شبهات و خزعبلات دست چندم رسانه‌های معاند!!! 😳 با خودم فکر می‌کنم که سزاست مثل امام علی(ع) صورتمان رو داخل تنور کنیم و بسوزیم از این کم‌کاری در انتقال مفهوم و مسیر انقلاب پابرهنه‌ها. بعد از روشنگری دیروز قلبم درد گرفته بود از این که چرا حرفهای اصلی انقلاب به نرسیده؟! آن‌هم ۴۲ سال بعد از انقلاب!!! از خودمان هم گلایه داشتم. ما مسلماً یک قطعه از این پازل ناصواب رو گذاشته‌ایم. و کجا هستند کسانی که قطعات دیگر این پازل دردناک را گذاشته‌اند؟! حلقه‌های واسطی که باید بین فرمانده و مردم پُل می‌زدند، کجا هستند؟! بگذارید با چشمانی اشکبار و بغضی در گلو و صدایی رسا، از جملات طوفانی امام خمینی (ره) بهره ببرم برای شرح وضع و حالم بعد از دیدارهای امروز با مردم:😭😭😭👇 «قلب من در فشار است.»‏ ‏ من کاره‌ای نیستم. من یک مادرم ولی در همان نقش مادری و از همان جایگاه مادری میگویم: «ای طلاب و حوزویان! من اعلام خطر می کنم.» «ای معلمان و مبلغان! من احساس خطر می‌کنم.» ای خواص و نخبگان! من احساس خطر می‌کنم. ای مادران و زنان! من احساس خطر می‌کنم. «والله گناهکار است کسی که داد نزند، والله مرتکب کبیره است کسی که فریاد نزند» ‏ ‏‏«ای سران اسلام! به داد اسلام برسید.» ای علمای عظام! به داد اسلام برسید... ای مسئولین نظام! به داد اسلام برسید... ای اصلاح‌طلب و اصولگرا! به داد اسلام برسید.... ای خواص و نخبگان! به داد اسلام برسید.... ای فعالین فرهنگی و مذهبی! به داد اسلام برسید.... ای بچه‌های انقلابی شهر! به داد اسلام برسید..... انتخابات بهترین فرصت برای توبه و جبران است. انتخابات بهترین فرصت برای روشنگری و تبلیغ صحیح است. انتخابات بهترین فرصت برای نشان دادن اسلام ناب و اسلام پابرهنگان است. این فرصت طلایی را صرف دعواهای کذایی و جناحی نکنید. ✅ حرف اصلی انقلاب را به گوش صاحبان اصلی انقلاب برسانید. @madaranemeidan
💠 مادر، بچه‌ها، انتخابات.... از روشنگری برگشته بودم و مشغول مکتوب کردن روایت اون روز، با «تایپ صوتی» بودم. هر چه من میگفتم که تایپ بشه، بچه‌ها سه‌تایی باهم، پشت سر من تکرار می‌کردند و کلللی می‌خندیدند. براشون شده بود یه بازی و سرگرمی. یه بازی با طعم انتخابات، با طعم روشنگری.....😁😁 یه جا می‌گفتم؛ «... این با حکمت خدا جور درنمی‌آید....» تایپ متوقف شد و باید چندبار تکرار میکردم. این شد که، همین یه جمله توی ذهنشون مونده بود و توی خونه مدام تکرار میکردن: «...جور در نمی‌آید....» «...جور در نمی‌آید....» «...جور در نمی‌آید....» بعد هم قاه‌قاه‌می‌خندیدن....😅😅😅😅 @madaranemeidan
سه تا خانم گوشه‌ی پارک نشسته بودن. سر صحبت رو باز کردیم و کنارشون نشستیم. گلایه‌ها و درددل‌ها شروع شد... دختر خانم ۱۵ ساله‌ای که همراهشون بود، گفت؛ مشکلات ما در صورتی حل میشه که یکی مثل امام خمینی بیاد. دلم می‌خواست بغلش کنم و بگم آخه تو نسل چندم انقلابی بازم مرید امامی؟!😍 بعدم گفت رهبرمون همیشه درست میگه ولی مسئولامون گوش نمیدن. براش از مسئولیت‌های رئیس جمهور گفتم تا اگر کسی در جواب این حرفش گفت پس چرا رهبر کاری نمیکنه، دستش پر باشه. بهش گفتم فضای مجازی داری گفت نه. بعد از شکر و حمد خدای متعال که یکی از جوونامون ازین فضا در امانه 😅 بهش گروهی رو معرفی کردم که کتاب امانت میدن و گفتم کلی کتاب خوب میتونی امانت بگیری و بخونی. دوستم هم اون طرف با مامان این دختر خانوم و همسایه شون صحبت کرد و جواب سوالاشون رو داد. @madaranemeidan
جمعشون جمع بود. اجازه گرفتیم و کنارشون نشستیم. گفتم نظرتون راجع به انتخابات امسال چیه؟ خانم عزیزی که اونجا بود، خیلی عصبانی شدن و گفتن: هر کسی رای بده احمقه!!😳 یه خانم دیگه گفت: با این همه سختی رای بدیم آخه؟ اون یکی گفت برنج کیسه‌ای ۳۰۰ تومنه برای چی رأی بدیم مثلا؟! ولی یکی اون وسط گفت: «چرا رای ندیم؟ حقمونه.» اون یکی گفت؛ ما مستأجریم بچه‌ی کوچک داریم، کلی پول پوشکشه. من صاحب خونم آدم خوبیه اجاره رو زیاد نکرده همه که اینطوری نیستن و...... کلی صحبت کردند دلشون پُر بود، از گرونی از بی حجابی از بی در و پیکری فضای مجازی از اینکه خانواده ها سست شدن و میگفتن زمان شاه همه چی بهتر بوده🤯 مثل همیشه گوش کردیم و گوش کردیم و..... در نهایت گفتیم با رأی ندادن شما چه دردی ازتون دوا میشه؟ گفتن دلمون خنک میشه! 😳 گفتم دلتون باید خنک بشه یا معیشتتون درست بشه؟!! پس رأی بدیم و درست رأی بدیم. سوالات و شبهه‌هاشون رو جواب دادیم. از زمان شاه براشون گفتیم. از ظلمی که به مردم ضعیف میشده. از نونی که سر سفره ها نبوده چه برسه برنج! البته کم و کاستی‌ها رو هم پذیرفتیم ولی گفتیم که برای حل این مشکلات باید تلاش کنیم. با قهر کردن چیزی درست نمیشه. صحبتمون خیلی طولانی شد. دل همشهریامون پر درد بود😔 ولی در آخر امید رو تو چشماشون دیدم..... @madaranemeidan
📝طرح کارگاه بازی مادروکودک ( بخوانید پوششی انتخابات😜)را که به اشتراک گذاشتیم، نظرات دوستان سرازیر شد. ⛔️فک نکنم مخاطبی داشته باشی خواهر، تو بسیج همه توجیهن!😅 ⛔️ای بابا همه خسته و هلاکن از این همه با بچه بودن. باز کارگاه بازی مادر و کودک رو کجای دلشون بزارن؟!😏 ⛔️موندم چه جوری رسیدین به این که طرحتون جواب میده!😳 و... شک و تردید افتاد به جانم اما قرار نبود پنچر شویم! یا علی گفتیم و زدیم به خط💪 ** جلسات پشت سرهم در حال برگزاری بود. نظرات مادران هم می‌رسید☺️ ✅وای چه بامزه س این بازیها، خیلی خوش میگذره😍 ✅خسته شدم از تنهایی پسرم. اینجا که میاد خیلی بهش خوش میگذره😊تازه خودمم خیلی کیف میکنم😍 ✅ با حرف های شما حتما اصلح رو پیدا می کنم وان شالله بتونم خانواده ام رو همراه کنم😊 ✅چمدونم والا من که گفتم رای نمیدم بس که نامید بودم حالا بیشتر فکر میکنم به حرف های شما!! ✅بحث هویت و پیوندش با انتخابات برام تازگی داشت ❤️❤️ مخاطبا درهم بودند!😅 باححاب و بی حجاب... اما ته دلم قرص و امیدوار به رزق معنوی این کلاس ها❤️❤️ پ.ن ✍️بنظر می رسد با برنامه ریزی و طرح های مناسب می شود پای همه جور سلیقه ای را به مسجد و بسیج باز کنیم. حتی همان عزیزی که شاید ظاهرش مناسب نباشد. باشد که سقف همت مان را بالا و بالاتر ببریم. می ریم بالا بالاتر!😁 @madaranemeidan
تو این روزا که جلسات رو برگزار میکنم یه مامانی همه جلسات رو اومده تا اینجای کار. با اینکه مکان ها متفاوت ومحتوا تقریبا تکراری ولی بازم میاد 😳😁 فک کنم عاشقم شده😂 امروز می‌گفت: من چند روزی هست میرم تو پیج های مختلف وباهاشون حرف میزنم در مورد انتخابات. هیچ شناخت قبلی ندارم ازشون ،توکل کردم به خدا خیلی باهاشون حرف میزنم و فحشم میخورم گاهی اوقات ولی من کوتاه بیا نیستم .💪همه تلاشم رو میکنم برای روشنگری. تا الان تونستم دونفر رو که اصلا رای نمیدادن،راضی به رای دادن بکنم وبا قدرت ادامه میدم... @madaranemeidan
💠 روشنگری باطعم قرآن وارد حسینیه شدیم. همه ماسک زده😷 با فاصله از هم و روبه‌روی هم نشسته بودن و قرآن می خوندن. ما هم توی همون ردیف با حفظ فاصله نشستیم. وقتی نوبت به من رسید با لهجه محلی گفتم: حاج خانوم ها! اگه اجازه بدین من به جای روخوانی قرآن، چند آیه قرآن رو تفسیر کنم.☺️ _ خیلی هم خوبه. قرآن رو خودمون توی خونه میتونیم بخونیم. 😄جهت تلطیف فضا و ایجاد صمیمیت، با لحن شوخی و با همون لهجه محلی گفتم: پس برای سلامتی خودتون و خانواده‌هاتون و بچه‌هاتون و شوهراتون و مادرشوهراتون و خواهرشوهراتون و جاری‌هاتون، یه صلوات بلند بفرستین.😅 صلوات که ختم شد، با همون لهجه محلی ادامه دادم؛ می‌خوام یه سوال ازتون بپرسم. البته میدونم که ماشاءالله همه بلدین، چون از نور قرآن بهره می‌برین الحمدلله. ❓هدف ما از خواندن قرآن چیه و چه فایده‌ای برامون داره؟🤔 خانمی گفت: نمی‌دونیم. فقط گفتن بخونیم ثواب داره، ما هم میخونیم. خانم دیگه‌ای جواب داد: می‌خونیم که ببینیم خدا چی گفته؟ پیامبرا و اماما چی گفتن؟ پرسیدم: خب حالا قرآن رو خوندیم و فهمیدیم که خدا چی گفته، چه فایده‌ای داره برامون؟ بکی جواب داد: خب راه و چاه زندگیمون رو می‌فهمیم. _ احسنت به شما. خب حالا یه سوال دیگه؛ ❓ آیا میشه که قرآن برای یک گوشه از زندگی من، برنامه داده باشه، ولی برای یه گوشه دیگه هیچی نگفته باشه؟ مثلاً گفته باشه نباید غیبت کنیم، ولی نگفته باشه توی جامعه چه وظیفه‌ای داریم؟ همه یک‌صدا گفتن: نه، قرآن برای همممه‌ی زندگی ما برنامه داره. _ چرا؟ _ چون کتاب کاملیه و نقصی نداره. ✅ در تأیید حرفشون گفتم؛ دقیقاً. اگر مثلاً خداوند نیازی رو در من قرار داده باشه، ولی راهی نشون نداده باشه، یعنی منو بلاتکلیف رها کرده و این با حکمت خداوند جور در نمیاد. خانم‌ها با عبارات محلی یا حرکت سر تأیید می‌کردن. خانمی گفت: قرآن مثل یک راهنما و معلمه که راه خوب و بد رو به یه بچه نشون میده. گفتم پس ما در هر جای‌ زندگی که گیر کردیم، می‌توانیم دوای دردمون رو از قرآن پیدا کنیم. مثلاً الان در شرایط فعلی کشور و فقر و بیکاری و بیماری و بی کفایتی مسئولین و فشار اقتصادی و دشمنی دشمنان و بحث انتخابات و غیره می‌تونیم بگیم قرآن هیچ تکلیفی برای ما روشن نکرده و راهی نشونمون نداده؟ _ نه. نمی‌تونیم بگیم. @madaranemeidan
💠 روشنگری با طعم قرآن خب حالا ببینیم قرآن در این‌باره چی گفته؟ سوره رعد آیه ۱۱: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» « همانا خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر اینکه آنان، آنچه را در خودشان است، تغییر بدهند.» پس چی شد؟ سرنوشت هیچ قومی رو، هیچ کس به جز خود اون قوم نمیتونه تغییر بده. شاید با شنیدن این آیه بگین؛ یعنی خدا ما رو خلق کرده و بعد ولمون کرده؟! خداوند میگه من تو را خلق کردم و برای راهنمایی تو قرآن و پیامبران و ائمه رو فرستادم و برای هر کدوم از شما دوتا ملک همراه کردم که مراقب سلامت جسم و ‌جان و اعمال و رفتارتون باشند، با این حال تو ای انسان! سرنوشتت رو با اختیار خود تعیین می‌کنی. من تو رو آزاد و مختار خلق کردم که از راهی که نشونت دادم بری یا نری. بریم سروقت یه آیه دیگه؛ سوره انفال آیه ۵۳: «ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى‏ قَوْمٍ حَتَّى‏ یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ ...» «آن (کیفر) بدین سبب است که خداوند، نعمتى را که به قومى عطا کرده، تغییر نمى‏ دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند....» خداوند نعمتی که به آدم میده، هیچ وقت ازش نمی‌گیره. مگه این که آدم‌ها خودشون عملی انجام بدن و باعث بشن که نعمت از اونها گرفته بشه. الآن ما توی کشورمون خییییلی مشکلات داریم و‌ به وضع موجود معترضیم، ولی با این وجود، اگه قدر نعمتهایی که انقلاب برای ما آورده ندونیم، اوضاعمون از این هم بدتر میشه. نعمتهایی مثل عزت، استقلال، امنیت و.... که کشورهای دیگه ندارن. ما با اراده و اختیار خودمون، هم میتونیم شکر عملی نعمتهایی که داریم بجا بیاریم، هم میتونیم نعمتهایی رو که از دست دادیم، دوباره به دست بیاریم و اوضاع رو تغییر بدیم. چقدر اوضاع کشور ما نسبت به زمان شاه عوض شده و... (کمی از دستاوردهای انقلاب گفتم و اوضاع ما در حکومت پهلوی) @madaranemeidan
💠 روشنگری با طعم قرآن گفتم خب بریم سراغ یه آیه دیگه: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى» « و هر کس از یاد من دوری کند، در دنیا معیشتش تنگ می‌شود و در آخرت نابینا محشور میشود.» وقتی مسئولینی که ما بهشون رأی دادیم، چشم‌شون به وعده‌های دروغ دشمن باشه و ‌نه به وعده‌های خداوند، این یعنی دوری از ذکر خداوند و نتیجه‌اش چی میشه؟ «معیشه ضنکاً» و دیدین که معیشت‌مون تنگ شد. امام خمینی می‌ گفت: «این انقلاب، انقلاب مستضعفین و پابرهنه‌هاست و نه مرفهین بی‌درد و سرمایه دارها» می‌گفت: «به این غربزده‌ها اعتماد نکنین که روشون و ادعاشون زیاده، ولی تعدادشون زیاد نیست.» ولی ما اعتماد کردیم و نتیجه‌اش رو دیدیم. گفتن اگه مذاکره کنیم، تحریم‌ها از بین میره و رونق اقتصادی ایجاد میشه، از رکود و گرانی عبور می‌کنیم، سفره‌ مردم بزرگ میشه، مشکل آب خوردمون حل میشه، چرخ زندگی مردم می‌چرخه و..... خب بعد از اعتماد به دشمن، این اتفاقها افتاد؟! همه گفتن؛ نه نیفتاد. اوضاع بدتر شد. _ اتفاقاً از وقتی با آمریکا دست دادیم🤝، همه چیزمون رو از دست دادیم.😰 @madaranemeidan
💠 روشنگری با طعم قرآن میریم سروقت آیه ۳۶، سوره اسراء؛ «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ» «از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن» الان در فضای جامعه با وجود فضای بی‌دروپیکر مجازی، بازار شایعات و جوسازیها داغه. که اکثر اونها از طرف دشمنان نظام در داخل و خارج تکثیر میشه. حرفهایی که شما هم زیاد شنیدین. مثلاً اینکه ما رأی نمی‌دیم.... رأی بی رأی.... این همه سال رأی دادیم چی شد؟..‌. رأی نمی‌دیم تا مسئولین تنبیه بشن... رأی نمی‌دیم چون همه مثل هم هستن.... رأی نمی‌دیم چون رئیس جمهور از قبل انتخاب شده و..... تمام این شبهات و تلقینات جواب منطقی داره که خدمتتون میگم. منتها حرفم اینجا اینه که این آیه میگه از چیزی که بهش علم نداریم پیروی نکنیم نه در حرف و نه در عمل. به این حرفها عمل نکنیم و حتی توی جامعه اینحرفها رو تکرار نکنیم. اون حرفهایی که دشمن میزنه و یه عده هم بدون تعمدا و یا از سر نااگاهی در داخل تکرار می‌کنن، به هیچ وجه از دلسوزی نیست. بلکه از سر دشمنی و برای ایجاد بدبینی و ناامید کردن مردم از اسلام و انقلاب هست. @madaranemeidan
💠 روشنگری با طعم قرآن هنوز می‌خواستم به آیه «و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» بپردازم که گفتن یکی از نامزدهای شورای شهر اومده و میخواد حرف بزنه. خلاصه حرف من نصفه موند. ما هم نشستیم پای صحبتهای آقای نامزد تا بعد از ایشون بحثم رو تموم کنم. در حین صحبتهای آقای نامزد، خانمی از آخر حسینیه پرسید: «ما چطور میتونیم نامزدها رو بشناسیم؟ همه مثل هم هستند. شعار میدن ولی وقتی به جایی می رسند ما رو فراموش میکنن. الان ۴۰ سال بعد از انقلاب اوضاع ما اینه. جوان‌ها به اسلام بدبین شدن و...» در حالی‌که آقای نامزد سعی می‌کرد جوابشو بده، یکی دونفر از خانمهای دور و بر، خطاب به خانمه میگفتن ول کن دیگه، چیزی نگو و..... پابرهنه دویدم وسط و گفتم خواهرا! چرا نمیزارین حرفشونو بزنن و مشکلاتشون رو بگن؟! بزارین صحبت کنن. بنده خدا خیلی درددل داشت. خلاصه خودم شروع کردم به پاسخ دادن. گفتم: ببینیم خواهر من! اگه اوضاع ما ۴۲ سال بعد از انقلاب به این صورته، این نتیجه انقلاب نیست. بلکه نتیجه عمل نکردن به آرمانها و اهداف انقلابه. انقلابی که به قول امام خمینی (ره) مال مستضعفین و پابرهنه‌هاست و امام گفت برای حفظ این انقلاب چه بکنیم و چه نکنیم. شرایط امروز ما، نتیجه غفلت ما مردم و همچنین مسئولین از آرمانهای انقلاب هست. شما تصور کن موقع ازدواج به پسرتون میگین که راه و چاه ازدواج چیه و .... ولی ایشون بدون توجه به حرف شما ازدواج میکنه و به طلاق میرسه، حالا میتونه بیاد و طلاق خودشو تقصیر شما بندازه؟؟ شما بهش میگین من به تو راه رو نشون دادم، خودت گوش نکردی و بدبخت شدی. ما باید حساب مسئولین غربزده و‌ نتیجه کارهاشون رو را از حساب انقلاب جدا کنیم. نگذاریم خیانت‌هاشون رو به پای انقلاب بنویسن و انقلاب رو ناکارآمد جلوه بدن. دشمن خارجی با کمک مسئولین غربزده به انحاء مختلف مردم رو که ولی نعمت انقلاب هستند، تحت فشار می‌گذارن و با جوسازی رسانه‌ای و برنامه های ضدفرهنگی و غیراخلاقی بنیان خانواده‌ها رو سست میکنند و جوانها رو به فساد می کشونند و از طریق تبلیغات مسموم سبک زندگی ها رو خراب میکنند، به تولید ضربه میزنند، جلوی پیشرفت علمی و قدرت یافتن ایران رو میگیرن، تورم و بیکاری و صف‌های مرغ و شکر و... ایجاد می‌کنند و در نهایت اینجوری به مردم القا می‌کنند که اینها نتیجه انقلابه. بعد با ابزار فریب و جوسازی، همین مردم رو مقابل انقلاب قرار میدن و تبلیغ میکنن که برای اعتراض به پای صندوقهای رأی نرین و... ببینین به چه طریق از ناآگاهی ما به نفع خودشون سوء استفاده میکنند. به ما ظلم میکنند و در مورد «ظالم» هم آدرس غلط بهمون میدن. @madaranemeidan
💠 روشنگری با طعم قرآن بعد از پایان جلسه خانمها اطرافمون رو گرفتن برای تشکر کردن و گرفتن شماره تلفن. میگفتن خیلی کاری خوبی کردین که امروز اومدین اینجا. خیلی کار خوبی کردین که این حرفها رو گفتین و ما آگاه شدیم. بهشون گفتم این وظیفه ماست. شما هم هر چی رو فهمیدین، به بقیه بگین. یا اگر جمعی بود تماس بگیرین تا بیایم صحبت کنیم. با محبت و احترام ما رو بدرقه کردن و خداحافظی کردیم. @madaranemeidan
اولین روز کار میدانی انتخابات در تهران😉 از ماشین که پیاده شدیم بهمراه پول یه تراکت کوچک نه چندان جذاب که خیلی با عجله درست شده بود😅 به راننده ماشین که خانوم بود دادم، اونم روشو خوند و گفت حتما رای میدم، منم با لبخند باهاشون خداحافظی کردم. به همراه بچه ها، زیر انداز به دست وارد پارک شدم، اطراف نگاه کردم تا فضا دستم بیاد، اول رفتیم قسمت مزار شهدا زیارتی کردم و ازشون استعانت گرفتم، تا انشاءالله قدم خرد ما هم اثر بخش باشه و مقبول. به قسمت فضای بازی بچه ها رفتم و گوشه ای که سایه بود زیر انداز رو پهن کردم. کمی نگذشت که دو نفر از دوستان اومدن. قرار شد یکی حواسش به بچه ها باشه و دو تای دیگه بریم برای دادن پرسش نامه ها. رفتیم سراغ افرادی که روی نیمکت ها یا تو سبزه ها، نشستن و می گفتیم برای اندیشکده مون یه سری پرسشنامه داریم، برامون پر می کنید؟ اگه حوصله داشتن با یه خودکار بهشون میدادیم، بعضیا کم حوصله تر بودن می گفتیم شما بگید ما می نویسیم این گزینه ها برای شروع گفتگو خیلی بهتر بودن😉 بعضی ها هم که می گفتن نمی دونیم، سوالا سخته و ... که معلوم بود حوصله ی حرف زدن هم ندارن از خیرشون می‌گذشتیم. سوالا تا حدودی نقش مردم و اینکه چطور از شرایط بحرانی زمان جنگ عبور کردیم بدون کمک کشور قدرتمندی و امروز هم با تکیه به خودمون و نگاه به داخل پیشرفت هایی داشتیم و آدمها مخلصی هنوز هستن که بشه بهشون اعتماد کرد و .... رو پوشش میداد. با مدل های مختلفی از آدمها برخورد داشتیم. یکی می‌گفت من این نظام قبول دارم ولی بچه هام به خاطر شرایط بد اقتصادی و ... خیلی ناامیدن، ما هم سعی کردیم با ابراز همدردی و بعد امید دادن به اینکه خیلی از مشکلات الان بخاطر توجه مسیولینیه که به جای تقویت داخل دل به غربی بستن که خیرش هیچ وقت به ما نرسیده و انشاءالله یکی بیاد که با تکیه به داخل برنامه داشته باشه و اینطوری مشکلات کم کم حل میشه و... یکی دیگه که کلا فاز متفاوتی داشت و می‌گفت جز خدا، هیچ چیز دیگه ای رو قبول نداره و امام زمان و پیامبر و .... هیییچ!😔 کمی وارد بحث های اعتقادی هم شدیم می‌گفت خودشون انتخاب میکنن ماام گفتیم مگه آقای روحانی رو مردم انتخاب نکردن می‌گفت قدرت دست خودشونه و اومدن جیب خودشونو پر کنن و ... ما هم وظیفه ی ما چیه ،از نقش مردم گفتیم و .... یکی دیگه از عدم فضای مطالبه شاکی بود، ما هم سعی کردیم از برخی مطالبه هایی که باعث اغتشاش نمیشه و از تجمع گاه و بی گاه ملت جلوی مجلس که خشونتی هم بهمراه نداره بگیم از مطالباتی که رسانه ای شد و نتیجه گرفتن و ... ولی کلا نمیشد ایرادات رو نادیده گرفت و خیلی جاها مجبور بودیم با همدردی بحث رو پیش ببریم. و کلا بحث های خوبی بود و دوست داشتم این بحثا و گفتگو ها با انتخابات تموم نمیشد. حتی داشتم به ایجاد فضای گفتگو و مناظره توی پارک فکر می کردم😅 انشاءالله باقی تجربیات رو تو پیام های بعدی میذاریم... @madaranemeidan
دیروزم با یکی از همسایه هامون تلفنی صحبت میکردم پرسید شما رای میدی؟ گفت بله حتما. شما چی؟ گفت: من هرسال رای میدم ولی امسال میترسم. گفتم ‌چرا؟ گفت بخاطر کرونا😐 دیگه بحث رفت سر اینکه‌چطور از‌مبتلا شدن‌به‌کرونا پیشگیری کنیم. البته ایشون یه خانوم مسن هستن که با هم قبل از‌کرونا تو‌مسجد دوست شدیم😊 @madaranemeidan
مادریم و رسالت خطیر مادری داریم. از طرفی مسلمانیم و رسالت اجتماعی داریم. ایفای این نقش‌ها گاهی در تزاحم با یک دیگر به نظر می‌آیند. اما مانع حرکت‌مان نیستند. میشود بین‌شان جمع بست و بااااید جمع بست. تقسیم کار کرده ایم... بعضی مادرها میروند برای روشنگری. بعضی‌ها هم توی خانه می‌مانند و بچه های دوستان را نگه میدارند. «اجتماع قلوب مومنین» برای نصرت جبهه حق✊ @madaranemeidan
💠 می‌خواستیم با خواهرم نذری سیاسی🍛 بدیم. ولی چون هر روز می‌فتیم روشنگری☀️، هیچ کدوم فرصت پخت غذای نذری نداشتیم. خدای خیر بده زن داداش‌مون رو که گفت: «من که بچه کوچیک دارم نمیتونم بیام روشنگری لااقل اینجوری یه کمکی بکنم. همه موادش هم با خودم. فقط توزیعش و برگه‌های محتوایی کنار شله‌زرد، با خودتون.»😃 تقسیم کار خوبی بود. رفتیم شابلون «» سفارش دادیم برای روی شله‌زردها. با مقوا شکل صندوق 🗳 درآوردیم و روش یه متن مرتبط و نیت نذری‌مون رو نوشتیم. کنارش هم یه بروشور برای دعوت به مشارکت در انتخابات و یک زنبور مقوایی عروسکی برای بچه‌دارها. شله‌زرها رو بین بعضی اقوام و توی چند تا پارک و مغازه و.... توزیع کردیم و دعوتشون می‌کردیم به شرکت آگاهانه در انتخابات. بعضاً میگفتن حتما رای میدیم. بعضی‌ها هم اکراه داشتن از قبول کردن نذری، وقتی میگفتیم مال هیچ نامزدی نیست، با تعجب نذری رو می‌گرفتن و تشکر می‌کردن. @madaranemeidan
می‌خواستم توی پویش نذری سیاسی دهه کرامت شرکت کنم. از طرفی چون هر روز می‌رفتم روشنگری و بعد هم باید روایت روشنگری‌ها رو می‌نوشتم و کار خونه و بچه‌ها و..... هم بود، فرصت پخت و ‌پز نداشتم. تصمیم گرفتم یه چیز آماده بخرم و نذرم رو ادا کنم. چند بسته نقل خریدم و کنارش یه بروشور دعوت به شرکت در انتخابات و یه نماد صندوق رأی مقوایی که روش هدف نذری رو نوشته بودم. همه رو آماده کردم و با کمک دخترام بردم در خونه همسایه‌ها و دعوتشون ‌کردم به شرکت در انتخابات و گفتم که این نذری مال نامزد مشخصی نیست. 😊 @madaranemeidan