eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1681069989.mp3.mp3
13.16M
🔸مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم 🔸خدا کند همه ی عمر با شما باشم 🔸مرا رها مکن از آستانه ات آقا 🔸رضا مشو که ز درگاهتان جدا باشم 🔸اگر که فیض دعای تو شاملم گردد 🔸ز دام غفلت و بند گنه رها باشم 🔸دلم قرار ندارد، بیا و کاری کن 🔸که عاقبت سفری با تو کربلا باشم یابن الحسن..... به به یابن الحسن..... السلام علی ساکن کربلاء السلام علی الرؤوس المفرقة عن الأبدان السلام المدفونین بلا اکفان السلام علی النسوة البارزات السلام علی الثقر المقروح بالقضیب سلام بر آن دندان های شکسته حسین..... 🔸گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین 🔸خانه آباد شدم خانه ات آباد
زودتر آمده‎ام زودتر احسان بکنی اول صبح نگاهی به گدایان بکنی باز هم روز سه‎ شنبه شده‎ام مهمانت رسم این است پذیرایی مهمان بکنی روحِ من از بدنم، جانِ تو بیمارتر است آمدم گریه کنم تا که تو درمان بکنی بی تو در زندگی‎ ما اثری از دین نیست باید این بار مرا از نو مسلمان بکنی آن‎ قدر مردم این شهر به تو بد کردند تا که مجبور شدی رو به بیابان بکنی تا نمردم برس داغ به قلبم نگذار نکند نام مرا مرده ‎ی هجران بکنی بارم افتاد زمین از تو خجالت زده‎ ام می‎شود لطف به این سر به گریبان بکنی روضه‎ ی عمه به پا شد نظری کن آقا دیده را باید از این مرثیه گریان بکنی دختری گم‎ شده از گم شدنش می‎ترسد کمکی کاش به این طفل هراسان بکنی گریه می‎کرد به چشمان ترش خندیدند به کبودی روی بال و پرش خندیدند شاعر : سید پوریا هاشمی
4_5969906633365522109.mp3
6.57M
) حجت الاسلام از فراقت چشم هایم غرق باران می شود عاشق هجران کشیده زود گریان می شود درد غفلت یک طرف ، درد جدایی یک طرف مشکلاتم یک به یک دارد فراوان می شود از خودم ناراضی ام از بس که دنیایی شدم دل اگر شد جای غیر از یار ، ویران می شود داروی این درد بی درمان فقط در دست توست درد من با بوسه بر پای تو درمان می شود یابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد آفتاب روی تو پس کی نمایان می شود؟ خوش به حال نوکری که پاک و بی آلایش است این چنین شخصی در آغوش تو مهمان می شود هر که از فعل حرام و شُبهه دوری می کند مور هم باشد اگر ، روزی سلیمان می شود سربلند از امتحان عاشقی آید برون عاشقی که همّت وصلش دو چندان می شود کوری چشم حسودانی که طعنه می زنند عاقبت می آیی و دنیا گلستان می شود جزء بکّائین شدی با گریه بر جدّت حسین اشک می ریزی و قلبت بیت الاحزان می شود هر کسی که مُنکِر گریه برای جدّ توست شک ندارم تغذیه از دست شیطان می شود تا نفس در سینه ام باقی ست گریه می کنم گریه ام خرج غم شاه شهیدان می شود @majmaozakerine
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
سر میزنم به صحرا میخوانمت کجایی آقا بیا که مُردم داد از غم جدایی منتظرم به راهت چشمم سفید از این هجر نام ترا بخوانم شاید که تو بیایی یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« هم ناله با عزیزان در نیمه شب به افغان گویم رسان خدایا یار عزیزتر از جان گر چه لیاقتم نیست دیداره روی مهدی شاید به ناله هایم بخشد خدای رحمان یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« ای رهروان بخوانید هر دم دعا برایش شاید رسد ز خالق اذن فرج برایش باید به خوی مهدی آراسته باشی هردم آماده باشی تا جان سازی فدا برایش یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« دنیا صفا ندارد بی تو به حق زهرا باز آ ز تیغ برّان بر آر دمار ز اعدا زهرا زند صدایت کای منتقم تو بشتاب بستان تقاص مادر ای نور چشم زهرا یابن الحسن یا مهدی(2) باتمام وجودمان برای سلامتی وظهورمولا صاحب زمان عج دعاکنیم 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
سر میزنم به صحرا میخوانمت کجایی آقا بیا که مُردم داد از غم جدایی منتظرم به راهت چشمم سفید از این هجر نام ترا بخوانم شاید که تو بیایی یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« هم ناله با عزیزان در نیمه شب به افغان گویم رسان خدایا یار عزیزتر از جان گر چه لیاقتم نیست دیداره روی مهدی شاید به ناله هایم بخشد خدای رحمان یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« ای رهروان بخوانید هر دم دعا برایش شاید رسد ز خالق اذن فرج برایش باید به خوی مهدی آراسته باشی هردم آماده باشی تا جان سازی فدا برایش یابن الحسن یا مهدی (2) ===============«««« دنیا صفا ندارد بی تو به حق زهرا باز آ ز تیغ برّان بر آر دمار ز اعدا زهرا زند صدایت کای منتقم تو بشتاب بستان تقاص مادر ای نور چشم زهرا یابن الحسن یا مهدی(2) باتمام وجودمان برای سلامتی وظهورمولا صاحب زمان عج دعاکنیم 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴
"اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً" تمام عمر پی اشتباه می گردم میان راهم و دنبال راه می گردم تو در منی و من آن چشمه ی سیاه دلم که بی قرار دنبال ماه می گردم عزیز مصرِ پیمبر تو هستی اما من به جستجوی تو در بین چاه می گردم چگونه دور تو گردم منی که درهمه عمر به دور از تو و دُور گناه می گردم الا که گوشه ی چشمت غم از جهان ببرد اگر نگاه کنی رو به راه می گردم * "کُلُّهم نورٌ واحد" فرقی نداره جوادالائمه با امام رضا،امام رضا با امام زمان...امام رضا علیه السلام شنید، مُوفق خادم جوادالائمه، آقازاده ی امام رضا رو از یک دری میبره توی خونه که کمتر مردم سر راهش بیان،امام رضا برای جوادالائمه نوشت:عزیز دلم!جوادم! این مردم با یه امیدی در خونه ی تو میان،بابا از همون جایی ردشو که سائلان میان سر راهت صف میکشن....یا امام رضا! امشب به آقازاده ات سفارش مارو هم بُکن...* به این امید که گیری به کف مهارم را عنان به دست در این بارگاه می گردم مگو که راه ندارم به روضه ی جدَّت میان روضه پی سر پناه می گردم برای دیدنت ای مَردِ روضه ی گودال شبیه فاطمه در قتلگاه می گردم حسی غریب دور و برم را گرفته است آتش حوالی جگرم را گرفته است بغضی هوای چشم ترم را گرفته است غصه به روی شانه، سرم را گرفته است امشب که شمعِ حجلۀ دارالعزا شدم آتش به جانِ روضۀ ابن الرضا شدم *یا امام رضا! مدد آقا،از جگر گوشه ات میخوام بخونم....فرمود:هر وقت کار سخت میشه،یا حاجت مهمی دارید،روبروی گنبد امام رضا که می ایستید،گردن کج کن بگو:آقا! تو رو به جانِ جوادت...* با رنج و غم گذشت همه زندگانی اش خون گشت لحظه لحظه دل آسمانی اش قاتل نشسته فاتحه خوانه جوانی اش له کرده زیر پای حسد مهربانی اش ای نور چشم فاطمه، عالم فدای تو ای حضرت جواد بمیرم برای تو *چرا میگی بمیرم برای تو؟ آخه اگه خوب گوش بدی،از داخل یه حجره ی در بسته،داره صدای ناله اش میاد،مثل جد غریبش هی میگه:آه جگرم...* فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگرچه جنس بی بهای دور ریز و مانده ام فدای صاحبم شوم که از درش نرانده ام هر آن زمان که بی پناه و خسته خورده ام زمین به دست خود مرا بلند کرده و تکانده ام بلای آخر الزمان مرا اسیر خود نکرد نگاه صاحب الزمان از این بلا رهانده ام به غیر از او که وقت حاجتم، معطلم نکرد به هر کسی که رو زدم همیشه سر دوانده ام خراب و لاابالی گناه بوده ام ولی دلش نیامد و خودش به روضه ها کشانده ام ازین برو بیا دلم مقید حسین شد به اشک روضه های خود، حسین پرورانده ام اگرچه دورم از حرم، دلم میان کربلاست سلام وقت هر سحر، به کربلا رسانده ام فدای داغ و غربت امام های تشنه لب مصیبت جواد را به سینه ام نشانده ام غریب مثل مجتبی و تشنه لب چنان حسین برای داغ اعظمش همیشه روضه خوانده ام چگونه می شود که همدمت مقابلت شود؟! در این غریبی زیاد و بی حساب مانده ام به یاد جسم روی بام و جسم زیر آفتاب همیشه از دو دیده، اشک بی امان فشانده ام محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده است در اینجا کسی هوشیار نیست تو دعامان میکنی ما بی‌محلی می‌کنیم هیچکس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست آخرش می میرم و رویت ندیده می روم ظاهرا این نوکر تو، لایق دیدار نیست می‌خوای باهاش راحت‌تر حرف بزنی زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سربار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بد قولیِ من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم،بی کسم... می‌خوای خودتو نشون بدی بگو من فقیر و رو سیاهم،بی نوایم،بی کسم... پس اینجا چه می کنی؟! هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن.... وَ اعمُر قَلبِی بِطاعَتِک این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن بهر این ویرانه دل، غیر از شما معمار نیست اگه می‌خوای دلت رو آباد کنه صداش بزن، امروز داره صدای تک تک من و تو رو می شنوه اگرچه خودش قول داده امروز توی عرفات بین حاجی‌ها باشه اما یه بهانه‌هایی هم به ما یاد داده فرمود یه جاهایی میام بهانه‌اش هم خودم بهتون میگم اشاره می‌کنم یابن الحسن... ببین یه جوری می‌تونی صداش بزنی مقدمات فرجش به تعجیل بیفته دست من در محضرت خالیست میدانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم ، غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست حسین جان.... تو دیگه مقدمه نمی‌خوای اشاره کنم امروز بهانه‌های مختلف رو باید ایجاد کنیم آقا بالاخره به یه بهانه‌ای نظر کنه فرمود شیخ حسین سامرایی شیعیان ما بگید خدا رو به عمه جانم قسم بدند موانع فرج من برطرف بشه چی می‌خوای بگی آقا جان ما الان دوست داشتیم عرفه رو توی حرم عمه جانتون زینب می خوندیم از اونجا پا برهنه مثل نازدانه حسین ، می‌رفتیم حرم عمه سه چهار ساله ات... حالا که اینجا اسم ما رو نوشتید دلمون رو روانه می‌کنیم زینب و دروازه ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست حسین.... ها دلت خیلی آماده است ها... بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا... سرهای بریده رو روی نیزه زده بودند تا رسیدند به دروازه ی شام یه نگاه کرد دید سر ابی عبدالله روی نیزه چشماشو می‌بنده گفت داداش اونایی که با یه چشماشون رو ببندند ، دارند به ناموست نگاه می‌کنند تو که باید به خواهرت روحیه بدی... چشماتو نبند... بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست حسین... بین بازار از روی ناقه... کدوم ناقه شتران بی جهاز... حتی بعضی‌ها نوشتند شترانی لنگ ، که این زن و بچه بارها از روی ناقه بیفتند ... اونقد آفتاب صورت‌هاشون رو سوزونده آی اونایی که الان زیر آفتاب نشستید صورت‌هاتون رو به آقا نشون بدید اونقد آفتاب صورت‌هاشون رو سوزونده بود از بالای بام خانه‌ها داشتند آتش و خاکستر می‌ریختند اینجوری وارد شهرشون کردند مرحوم طبری شیعی می‌نویسد ۵۰۰ هزار نفر به تماشا اومده بودند اگه یک هزارم این جمعیت به زینب سنگ زده باشند .... اگه یک هزارم ناسزا گفته باشند... به عقیله ی بنی هاشم دست گداییت رو بیار بالا بذار همه ببینند با این گریه‌ای که بر ابی عبدالله کردی محل نظر خود حسینی... فرمود امام صادق علیه السلام، جد ما از سمت راست عرش ، لَیَنظُرُ إلی مَن یَبکیه... به گریه کناش نظر می‌کنه اثر نظر ابی عبدالله هم اینه ، فرمود فَیَستَغفِرُ لَه یعنی بلافاصله خود حسین برای گریه کناش استغفار می‌کنه از مادرش فاطمه هم می‌خواد برا گریه کناش استغفار کنند همه چی آماده است برای آشتی با خدا ... دست گداییت رو بیار بالا به موی پریشان زینب به صورت‌های سوخته زن و بچه حسین... فریاد بزن الهی العفو.... به نیابت از همه شهدامون امام راحلمون شهید رجایی و باهنر مدافعین حرم زینبی قربانیان فاجعه منا عرفه می‌خوانیم قربتا الی الله الان با هر سختی ای که باشه با هر مشکلی که هرجا نشسته باشی این خادم‌ها احترامت می‌کنند زیر پاهاتون فرش پهن می‌کنند عذرخواهی می‌کنند از اینکه زیر آفتاب نشستید یادت نره شهدای منا ، زیر اون آفتاب تکه تکه شدند... اصلاً اونجوری جون دادن تا ما تازه بفهمیم ، بدن متلاشی میشه یعنی چی... اینکه بدن رو زین العابدین نمی‌تونست منتقل کنه فرمود بوریا بیارید تازه داریم یه ذره‌اش رو متوجه میشیم تازه اون قربانیان منان زیر سُم اسب نرفتند نیزه و شمشیر نخوردند تیر نخوردند صلی الله علیک یا ابا عبدالله
مناجات دلتنگی غروب همه جمعه های من یا بن الحسن... آقای من... دلتنگی غروب همه جمعه های من کی میرسد به صحن حضورت صدای من آقا... یعنی ميشه... یک روزی هم من در مقابل شما بایستم... دست به سینه بگذارم... بگم... السلام علیک یا صاحب الزمان... کی میرسد به صحن حضورت صدای من با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست آقا ببین یک محرم ديگه رسیده... کجایی ای پسر فاطمه... با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست ای بانی مُحرم و صاحب عزای من صاحب عزا کجایی... ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم... اما بازم شما نیومدید ای بانی مُحرم و صاحب عزای من امشب میان سینه زدن ها و اشک ها ببین آقا امشب برا چی اومدم... حرف دلم چیه.... امشب میان سینه زدن ها و اشک ها مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من (شاعر: محمد بیابانی) آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی (یا صاحب الزمان...)
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس ▪️هوای دیدن روی نگار دارد و بس ▪️جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت ▪️به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس ▪️اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست ▪️که نوکرت دو جهان با تو کار دارد و بس ▪️کرم نما و قدم رنجه کن در دل ما ▪️که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس ▪️خدا بدون رضایت ،مرا نمی خواهد یا ولیَّ الله ،انَّ بَینی و بَینَ اللهِ عَزّوجل ذُنوباً لا یَأتی عَلیها الّا رِضاکُم ▪️خدا بدون رضایت ،مرا نمی خواهد ▪️گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس ▪️زمین کرب و بلا وعده گاه نوکر هاست ▪️که در حریم حسین دل، قرار دارد و بس يابن الحسن ... السَّلامُ عَلى ساکن التُّربتِ الزَّاکِیَة السَّلامُ عَلى صاحب القُبَّةِ السّامِیَة السَّلامُ عَلى المُجدَّلِينَ في الفَلَوَاتِ السَّلامُ عَلى النَّازِحِينَ عَن الأوطَانِ السَّلامُ عَلى المَدْفُونِينَ بِلا أكْفَانِ السَّلامُ عَلى الرُّؤوسِ المُفَرَّقَةِ عَن الأبْدانِ. حسین.... صلی الله علیک یا اباعبدالله ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
11.mp3
28.43M
▪️اگر چو لاله دلی داغدار دارم من ▪️ز سوز عشق تو بر جان شرار دارم من ====================
▪️بگذار به عشق تو گرفتار بمیرم ▪️مگذار که از دوری تو خار بمیرم ▪️بگذار دمی پای نگاهت بنشینم ▪️مگذار که در حسرت دیدار بمیرم ▪️بی‌مایه‌ترینم به خریداری یوسف ▪️بگذار که در گوشه‌ی بازار بمیرم روز تاسوعا آرزوت چیه؟ ▪️مگذار اجل جای دگر دیدنم آید ▪️بگذار که در کوی تو دلدار بمیرم آرزوی همتون اینه من از زبان شما بگم ▪️ای کاش نگارا وسط روضه‌ی ارباب ▪️یا در دل سینه‌زنی یار بمیرم ▪️من هم به اباالفضل قسم هست امیدم ▪️در راه وصالت چو علمدار بمیرم یابن الحسن... این جمعیت و این صدا روز صدا زدن صاحب عزاست یابن الحسن... مشرف شد به زیارت بیت الله الحرام اعمال مکه رو که بجا آورد به رفیقاش گفت من جلوتر میرم تا مقدمات حضور شما رو تو عرفه و تو عرفات فراهم کنم، هیشکی نمیدونه مرحوم محمدعلی فشندی کجا داره میره جلوتر از همه اومد وسط صحرای عرفات چادر زد هر چی اون مامور گفتن زود اومدی ، امنیت نداره این بیابون، گفت من اینجا قرار دارم، مشغول تهجد و شب زنده‌داری، مناجات با امیرالحاج، حجة بن الحسن شد نیمه شب دید چند نفر اومدند تو خیمش، محمدعلی فشندی تویی؟ آماده باش امام زمان داره میاد دیدنت، حضرت تشریف آوردن فرمودند ما گرسنمونه، مقداری نان و ماست داشتم مقابل حضرت گذاشتم چند لقمه آقا میل کرد، بلند شدند که از خیمه برند، بیچاره شدم، افتادم به دست و پای حضرت، آقاجان کجا دارید میرید، تازه پیداتون کردم، فرمود الان خیلیا دارند منو صدا میزنند باید به اونا هم سرکشی کنم. آقاجان بازم زیارتتون میکنم یا نه؟ فرمودند آری روز عرفه بازم من مهدی رو می‌بینی آقاجان اینهمه زائر تو اون صحرا، چجوری پیداتون کنم؟ یه نشانی دقیقتری به من بدید فرمود بیا تو اون خیمه‌ی که روضه‌ی عموم عباس رو میخونند محمدعلی فشندی با گریه امام زمان رو میگه بدرقه کردم نشونی یادم رفت تا روز عرفه رسید، اعمال رو بجا آوردیم، حاجیا هرکدوم تو چادراشون رفتند اومدم تو چادر رفقا، بازم نشانی یادم رفت همینکه دعاخون و روضه خوان روضه‌ی قمربنی هاشم را خواند یه مرتبه یاد نشانی آقام افتادم یه نگاه کردم دیدم یوسف فاطمه ،دم در خیمه رو زمین نشسته ها، فهمیدی امروز کجا اومدی؟ آقاجان من که آبرو ندارم بگم تو روضه‌ی ما بیا روضه روضه‌ی عموجانت، قمربنی هاشمه السلام علیک یا اباالفضل العباس السلام علیک یا ابا القِربَه ای پدر مشک ، که همه امیدت این بود که آب رو به خیمه‌ها برسانی، اما نشد ▪️یارب مکن امید کسی را تو نا امید دست راستش رو زدن مشک رو داد به دست چپ دست چپ رو زدن مشک رو به دندان گرفت اما امان از اون ساعتی که تیر به مشک آب خورد فَقامَ العَباس مُتُحیّرا دست نداشت که بجنگه، آب نداشت که به خیمه‌ها برسانه یه لحظه متحیر ماند اینجا بود ظالمی چنان با عمود آهن... ساکتی ها این صداها امروز باید خرج قمربنی‌هاشم بشه روضه‌ی این آقا روضه‌ی شکستگی حسینه بٰانَ الاِنکِسارُ فِی وَجه‌ِ الحُسین ابی‌عبدلله اومد بالینش اما چه آمدنی فَقامَ الحُسَین مُنْحَنیا دست به کمر گرفت صدا زد أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي حسین... ▪️جلو چشای من، پاتو نکش زمین ▪️تو رو خدا پاشو یل ام البنین بدون تو چجوری برگردم ▪️خون دل از چشام میاد نم‌نم ▪️خمیده میشه کمرم کم‌کم داداش ▪️جواب زینب خودت پاشو بده ▪️از دم خیمه به اینجا زل زده ▪️پاشو که آبروم داره میره ▪️اگه پاشی علی نمی‌میره ▪️باور نمیکنم دستات جدا شده ▪️خونی شده چشات فرقت دوتا شده ▪️تو رو به حق حیدر کرار ▪️پاشو علم رو از زمین بردار ▪️تا بچه‌ها نرن سر بازار انشالله چشمی ساکت نباشه.. هان.. ▪️بعد از تو میزنن به دستشون طناب ▪️زینب رو میبرن به مجلس شراب حسین... ▪️پاشو نزار هر بی‌حیایی ▪️به اشک خواهرم بخنده ▪️پاشو نزار هر کی بیادُ ▪️دست رقیه‌مو ببنده به قصد تعجیل فرج بگو حسین... ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️مباد لحظه‌ای از یاد تو جدا باشم(٢) ▪️خدا کند همه‌ی عمر با شما باشم ▪️مرا رها مکن از آستانه‌ات آقا ▪️رضا مشو که ز درگاهتان جدا باشم ▪️اگرکه فیض دعای تو شاملم گردد ▪️ز دام غفلت و بند گنه رها باشم ▪️اگر نصیب کنی طول عمر با عزت ▪️همیشه و همه‌جا خادم شما باشم شب عاشورا آرزوت چیه؟ ▪️دلم قرار ندارد بیا و کاری کن ▪️که عاقبت سفری با تو کربلا باشم یابن الحسن.. با امام زمان بریم زیارت جد غریبش ▪️السّلام ای بدن مُثلِه‌ی گرما دیده اصلا همین یه بیت برا سلام بسِ ▪️السَّلام ای بدن مُثلِه‌ی گرما دیده ▪️السَّلام ای سر مجروح کلیسا دیده حسین... ▪️امشب شهادت‌نامه‌ی عشاق و امضا میکنی... ببین میتونی شهادتت رو بگیری از آقا یا نه؟ ▪️امشب شهادت‌نامه‌ی عشاق و امضا میشود... همه بخونن، شعری که شهدا شب عملیات میخوندند ▪️فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود ▪️امشب شهادت‌نامه‌ی عشاق و امضا میکنی ▪️فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود ▪️امشب ابوفاضل بود گرم طواف خیمه‌ها ▪️فردا سنان و حرمله، آتش کشند به خیمه‌ها واویلتا واویلتا مرحبا نوحه خون شو واویلتا واویلتا ▪️امشب کنار یک دگر... قدیمی میگفتند امشب بچه‌ها خواب راحت داشتند اما این درست نیست چون از امروز غروب شمر اومده کربلا من زبان قدیمیا رو عوض کردم ▪️امشب کنار یک دگر، طفلان به خیمه بیقرار ▪️فردا غروب کربلا، طفلان همه حال فرار واویلتا واویلتا واویلتا واویلتا حالا میخوای گریه کنی نوحه‌ات رو خوندی؟ ▪️امشب بیا شانه زنم ،با گریه بر گیسوی تو ▪️فردا به دست این و آن ،ترسم بیافتد موی تو داداش... ▪️امشب اجازه میدهی بوسه زنم پا تا سرت... توقع نداشته باش ما دیگه داد بزنیم... ▪️فردا تو را گم میکنم بر هم بریزد پیکرت ▪️امشب لباس کهنه را ،آماده کن با سوز و آه ▪️فردا همین را از تنت ،بیرون کشند از قتلگاه واویلتا واویلتا... السلام علیک یا اباعبدالله.. به همه داره سلام میکنه... السلام عَلی عَلیٍ الکبیر السلام علی الرَّضِیع الصَّغیر السلام علی النّسوَة البارزات السلام علی اباالفضل العباس السلام علی البَدَن السَّلِیب حسین... ====================
روز عاشورا گریز به روضه گودال قتلگاه روز عاشورا --- ای روضه خوان صبح و مساء،صاحب الزّمان ای داغدار کربوبلا ، صاحب الزمان صاحب عزای عمّه ی قامت خمیده ای خون، جای اشک، بین عزایش چکیده ای وقت مرور ِ داغ ِ روی داغ ِ عمّه هاست گویی که خیمه ات لب ِ گودال کربلاست داری شبیه عمّه به خود لطمه می زنی بشکسته از جراحت ِ رگ های گردنی در بین خاک وخون، بدنی دست و پا زده او را عدو برای رضای خدا زده دارد نشان ِ سنگ و عصا روی پیکرش رفته ز کینه، بر سر ِ سرنیزه ها سرش اینجا شروع ماتم جانسوز عمّه است آغاز ِ اشک ِ هرشب و هرروز ِ عمّه است باید که عمّه همسفر ِ قاتلین شود در ازدحام کوفه و شام بلا رود باید میان هلهله ی کوچه های شام پیش همه شود سپر ِ کینه های بام باید رود به غربت ِ بازار شامیان مهمان شود به بزم شراب حرامیان خون از لبان رأس بریده شود روان در اصل،قاتلش بشود چوب خیزران ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
شام غریبان عزیز حضرت زهرا حبیبی یا اباصالح تویی تنهاترین تنها حبیبی یا اباصالح حیات کلّ هستی بر حیاتت بستگی دارد دلیل خلقت دنیا حبیبی یا اباصالح تو هستی زندگی بخش و مسیحایی دمت آقا مسیح ِحضرت عیسی حبیبی یا اباصالح ببخش ای یوسف زهرا فقط یک جلوه از رویت به یعقوب نگاه ما حبیبی یا اباصالح نبودم لایق این که ببینم لحظه ای حتی تو را در عالم رویا حبیبی یا اباصالح حضور تو گنه کردم نیاوردی به روی من منم شرمنده ات آقا حبیبی یا اباصالح نبودم نوکر خوبی ز دست نوکری چون من شدی آواره ی صحرا حبیبی یا اباصالح شده از روضه هایی که تو هر صبح و مسا داری همیشه دیده ات دریا حبیبی یا اباصالح تو را خونین جگر کرده مصیبت های زینب در غروب روز عاشورا حبیبی یا اباصالح سر جدّت جدا و شدبه پیش عمه های تو سر عمامه اش دعوا حبیبی یا اباصالح سرش بر روی نی رفت وتن او پاره پاره شد به زیر نعل مرکب ها حبیبی یا اباصالح امان از آتش کینه،امان از غارت خیمه به وقت حمله ی اعدا ،حبیبی یا اباصالح بمیرم عمه ات زینب ،اسیر دشمنان گردد به کوفه می رود فردا حبیبی یا اباصالح ️عبدالمحسن
امام زمان علیه السلام 10صفاری.mp3
6.75M
🎤استادحاج احمد صفاری *💠💠💠💠💠💠💠 *باران حریف اشک تو مولا نمی شود* *شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود* *ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم* *غرق گناه گشته و بینا نمی شود* *ترجیح میدهی که غریبانه سر کنی؟* *باشد، ولی حبیب که تنها نمی شود* *دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ* *هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود* *رنگ ریا گرفته نفسهایمان، دریغ* *باعهد و ندبه این گره ها، وا* *نمیشود* *آقاخودت دعای فرج رابخوان که این* *زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود* *پرونده ام سیاه و دلـم روسیاه تر* *بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود* *این جمعه از حوالی قلبم عبور کن* *یک شب بمان کنار ما، آیا نمی شود* @majmaozakerine
گریز به شهادت حضرت سجاد علیه السلام داری میان ناله ی ما ناله می زنی با روضه های کربوبلا ناله می زنی حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی حتما کنار قبر امامی که مانده است عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز از طعنه های قوم ریا ناله می زنی هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی وقت نگاه بر علم و مشک آب هم با یاد دست های جدا ناله می زنی یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی تا کی همین که لب به دعا باز می کنی با یاد خیزران و عصا ناله می زنی در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر (کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
بیا که بر دل عالم نشسته سوز غمت هزار جان گرامی فدای هر قدمت امام کعبه تویی تو تویی مطاف حرم که محترم حرم از رد پای محترمت «فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی» بگیر دست گدا را دوباره از کرمت نفس بده که نفس پای پرچمت بزنم مگیر از سر این دل تو سایه ی علمت بیا و زنده کن این مرده را دمی به دمی تو ای مسیح مسیحا دمی بدم ز دمت به ذره گر نظر لطف تو رسد یکدم به آسمان رود از حسن لطف دم به دمت غریب مانده ای ای آشنای خیمه نشین میان عالم و آدم ، فدای داغ غمت و شعر درد دل تو هزار دیوان است کجاست شاعر شعرت کجاست محتشمت ؟ چه روزها و چه شبها که روضه می خوانی به اشک چشم که مادر فدای قد خمت فدای غربت و مظلومی تو یا اُمّاه فدای تربت خاکی و مخفی حرمت چه می شود که ببینم دمی که امضا شد برات کرببلایم به گوشه ی قلمت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
محل بده به منِ بینوا، فدات شوم دلم شکست ز دوری، بیا... فدات شوم اگر چه دامن تو بارها رها کردم رها نمی کنی آقا مرا، فدات شوم میان نافله ی نیمه ی شبت آقا برای نوکر خود کن دعا، فدات شوم چه حرف ها! سر من فرش راه تو بشود؟! سرم کجا، کف پایت کجا؟! فدات شوم خوش است کشته شوم در رهت هزاران بار دوباره زنده شوم بارها فدات شوم تو هم شبیه حسینی، سجیّتت کرم است ببر مرا سحری کربلا، فدات شوم میان سلسله فرمود حضرت سجاد امامِ مانده روی بوریا، فدات شوم چکید خون حسین از بلندی نیزه عقیله با دل خون زد صدا: فدات شوم عزیزِ بی کفنِ مادرم جُعِلتُ فِداک غریبِ تشنه لبِ سرجدا فدات شوم محمد جواد شیرازی