eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
619 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌹 سلام_الله_علیها درساحل سخاوت دریای زینبیم عمریست خاک پای مسیحای زینبیم با دست‌های خالی ازدرکویش نمی‌رویم ما سائلیم، سائل دنیای زینبیم رشک بهشتیان شده حال کسی که هست در اعتکاف جنت الاعلای زینبیم این نورکیست کز همه جا موج می‌زند توحیدی است ،جمله به اعطای زینبیم داریم در جوار حرم، حقّ آب و گِل مادرپناه جلوه ی غوغای زینبیم ما ریزه‌خوار صحن و سرای عقیله ایم این افتخار بس پی ،سودای زینبیم ✅ @majnon1396 وسخنرانان
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌹 سلام_الله_علیها _تاریخ،سه شنبه۲۰_اسفندماه_۱۴۹۰_کرمانشاه _جریان ولادت زینب وروضه جبرییل. درمصیبت خوانی زینب مداح ✅ @majnon1396 وسخنرانان
|⇦•شوکت به سیادت.... ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج_آرمین غلامی الحسین کرمانشاه 💚💚💚💚 ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شوکت به سیادت تو باشد، زینب جود و کَرَم عادت تو باشد، زینب ای‌ کاش که روز فرج آل الله در روز ولادتِ تو باشد زینب نماز عشق به پا می‌کنم به نام حسیـــــن ز نای سینه نوا می‌کنم به نام حسیــــــن تو زینبی و همه قاصرند از وصفت کتابِ عشق تو وا می‌کنم به نام حسیــــــن به نام دلبرت، اذن دخول می‌گیرم طواف کوی تو را می‌کنم به نــــامِ حسیــــــن به نام نامی معشوق، شُهره‌اند عشاق تو را همیشه صدا می‌کنم به نام حسیــــن من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را میان سجده دعا می‌کنم به نام حسیـــــــن قسم به سجده‌ی تو اعتقاد من این است نماز سوی خدا می‌کنم به نام حسیــــــن تو آمدی که بگویی برای قرب خدا وجود خویش، فدا می‌کنم به نام حسیـــــــن دمشق و کرب و بلا هر دو تربت عشق است شب ولادت تو وقت صحبت عشق است خدا عنان دل ما به دست تو داده اسیر دام تو اما ز غیــــــر آزاده اگر پیاله‌ی ما بوی چشم تو گیرد شود برای همیشه لبالب از باده نوای زینِ اَبی را به هرکسی ندهند که این مدال فقط گردن تو افتاده اگر که باز شود دیده‌ها ز نور اشک اگر قدم بگذاریم بین این جاده کسی که دست توسل بر این سرا بزند قدم به وادی ممنوعه‌ی خدا بزند حرام باد به هر عاشقی که بی‌اذنت قدم برای زیارت به کربلا بزند شناختی که من از دست‌هایتان دارم بعید باشد اگر دست رد به ما بزند همین کرامتتان شد سبب هر شب و روز که حلقه دور نگین کَرَم گــــــدا بزند تو قرص نان خودت را به سائلی دادی که حق به خانه‌ی‌تان مُهر هَل اَتی بزند تَهَجُّد سحرت بس که غرق ذات خداست حسین، تکیه‌ی آخر بر این دعا بزند از آن دمی که شده احترامتان واجب به دست‌های شما بوسه مصطفی بزند ز محضر همه سادات عذر می‌خواهم اگر که گفته‌ام آتش به قلب‌ها بزند خدا نیاورد آن روز را که در شهری کسی به بی‌ادبی نامتان صدا بزند به غیر، حضرت زهـــــرا کسی اجازه نداشت که دست بر گرهِ معجر شما بزند ... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•این سو‌ مغیره.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳به نفس حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ برای حضرت مادر نوشتن آسان نیست کسی به منزلت او شریف و انسان نیست شکوهمندی ایثار او اهوراییست مرام او مگر از جنس مهر یزدان نیست؟! خدا به حرمت او حرمت جهان دارد طراوتی به جهان بی حضور باران نیست بهشت ؛گشته بهشت ؛ زیر پای مادری اش قدم اگر نزند ؛خاک؛ کوی رضوان نیست لبش پیاله؛ کلامش میِ چهل ساله بنوش آب حیات از لبش کم از «آن» نیست خدا به سجده نشینان عرش می نازد کسی به عزت مادر عزیز جانان نیست اگر که ابر دعایش به آسمان نزند زمین بلرزد از آن که تنِ جهان جان نیست مقام حضرت مادر تجلی عشق است بدون عشق جهان را سری به سامان نیست این سو مغیره گرم بگو بخند شد این سو صدای ناله زهرا بلند شد بلند شد علـــــــی ســـــــوختــــــم علـــــــی ســــوخـــــــتم *آدم وقتی پشت در دستش و ول میکنه اون نفری که پشت دره نمیبینه اونطرف در، داره به کجا ضربه میزنه هر چی که این تازیانه را میزد بی بی دستشو بین در قرار داد یکی دوتا از این تازیانه ها...* چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود با گریه های فاطمه دل منقلب شود *دیدم صدای ناله خانم از پشت در بلند شد بعضیا گفتن: دختر پیغمبره چی کار داره میکنه .. این قرار بود با علی بیاد بجنیگم این داره چی کار میکنه.. تو هم مثل من دلت رفت کربلا آره، همچین که بچه را به دست گرفت بعضیا میگن ما نیومده بودیم با شیر خواره بجنگیم، داره لشگر به هم می‌ریزه..حرمله را صدا زدن :حرمله بدو ... لشگر داره به هم میریزه چی کار کنم؟؟ امیر گفت: مگه نمیبینی بچه را سر دست گرفته، این بچه سیبل خوبیه زودتر بزن تا لشگرم به هم نریخته..* چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود با گریه های فاطمه دل منقلب شود. اما علی و شوکتش آمد به خاطر شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرش، *اینا رو همه رو توو نامه داره مینویسه برای معاویه لعنت الله. میگه یه مرتبه دلم سوخت گفتم دارم چی کار میکنم ؟صدا، صدای فاطمه هست،اومدم بر گردم ولی یه مرتبه کینه ای که از علی به دل داشتم اومد تو ذهنم‌،نه الان وقتشه هر کاری میخوای بکنی الان باید بکنی،اگر میخوای علی رو زمین گیر کنی راهش همینه، علی رو جور دیگه ایی نمیشه زمین گیرش کرد فاطمه اش رو زمین بزن علی زمین میخوره. گفت امیر کیو بزنم؟؟ گفت اونی را بزن که دیگری هم باهاش زمین میخوره کنایه از اینکه بچه رو بزنی پدرم هم ‌خودش میمیره ..* اما علی و و شوکتش آمد به خاطرش شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرتت تیغ دو دم به خاطرم آمد چکار کرد اهل قریش را به مصیبت دچار کرد . پس با تمام کینه و بغضی که داشتم آنجا همه توان خودم را گذاشتم بر سینه ی زمین و زمان دست رد زدم بر درب نیم سوخته محکم لگد زدم طوری لگد زدم که همان پشت در نشست طوری لگد زدم‌ پس از آن پهلویش شکست طوری زدم که داغ دلم بیشتر شود طوری زدم که علی بی پسر شود حتی کنار ضربه ی سنگین کاری ام مسمار درب سوخته آمد به یاری ام ریحانه رسول که رنگش پریده بود داغی میخ در نفسش را بریده بود یه ضربه روزگار علی را سیاه کرد سیلی زدم به فاطمه حیدر نگاه کرد. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... آرمین غلامی ،۲۰آبان_۱۴۰۳/حسینیه مرشدنجف ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•جز غم‌ کسی._👇🤞🤞 و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی •✾•صبح شهادت به روایت۷۵ شب۱۴۰۳ العلما کرمانشاه ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ" عصمت داوری نیود اگر نبود فاطمه جنت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه «منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه» مهر و محبتش بْوًد طینت من سرشت من ز دوستیش آبرو داده به روی زشت من سنگ محبت ورا بر سر و سینه می زنم به یا د خاک قبر او داد مدینه می زنم *روز محشر ندا میاد فاطمه جان! هرکسی را که تو می خواهی شفاعت کن. حضرت می فرماید هم شیعیان هم محبین شیعیان رو جدا میکنه بی بی، به خود شیعیان فاطمه خدا می فرماید :هرکسی به محبت فاطمه یه جرعه آبی، لباسی، غذایی به شما داده دستش رو بگیرید وارد بهشت کنید.* فاطمه ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش به احترام او کند قیام در برابرش به دست و سینه و جبین بوسه زند مکررش بوی بهشت یافته از دم روح پرورش «منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه» *رحمت عام بود برا مردم مدینه، شب و روز برا گناهکارای این امت دعا کرد بی بی، اما یه روزی رسید همین شهر همه ایستادند سوختنِ این خانه را نگاه کردند این شبا و روزا کسی نیامد تسلی بده دل فاطمه ، دل بچه ها، دل امیرالمؤمنین رو کسی سر نمی زد به خانه ی فاطمه..* جز غم کسی به خانه من سر نمی زند اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند در شهر خود غریبم و با درد آشنا در خانه ی غریب کسی سر نمی زند من دختر پیمبر و ز آن همه یکی دم از سفارشات پیمبر نمی زند می زد مرا مغیره و هیچکس به او نگفت زن را کسی مقابل شوهر نمی زند غصه این شبای این مادر چیه؟ مادرا می فهمند، خجالت از بچه رو..خیلی اوقات مادر زمین می خوره جراحتی هم میبینه از اینکه بچه هاشم دیدندخجالت زده میشه..* بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت مادر کسی مقابل دختر نمی زند *هرچه بود از کوچه ها بود.یه کوچه روزگار علی رو سیاه کرد.امان از این کوچه هایی که یه روز پیغمبر با احترام رد میشد. دست بر سینه میذاشت سلام میداد به اهل این خانه. اما یه روزم تو همین کوچه ها دست علی رو بستند.کشیدن و بردن دنبال علی فاطمه می اومد بچه ها می اومدند..* صدای هلهله و ازدحام مردم بود شراره بود و در و دود و هیزم بود دری شکسته شد و مادری زمین افتاد صدای ناله ی او بین خنده ها گم بود اشاره کرد که او را پی علی بزنید تمام کوچه خدایا پُر از تلاطم بود هر آنکه بود درآنجا به سمت زهرا رفت میان اهل مدینه عحیب تفاهم بود سخت تر از دیدن کتک خوردن مادر کتک خوردن باباست.دیگه همه گمان میکنند پشت و پناهی ندارن.اصلا دنیا رو سر همه خراب میشه..اگه مادر و بزنند همه تکیه اشون به پدر خانه است. بدترین عذاب برا بچه ها برا زنا اینه که بابا رو بزنند. بدترین عذاب برای بچه های ابی عبدالله مجلس یزید بود.بچه ها نگاه کردند عمه دستش میره بالا چوب اون نانجیب هم میره بالا تا چوب و میاره پایین نمی دیدند چی میشه اما عمه هی به سر و صورت میزنه..* یا مزن چوب جفا بر این لب دندان من یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش رابه دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهند قضا یک ذره از محبت زهرا نمی دهم در سینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه سینا نمی دهم اینجا که هست روضه ی زهرا بهشت ما این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم « اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ.یا لَیْتَنیا کُنْا مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً» .. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•ابک لی و ابک اللیتامیٰ...🤞🤞 و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی •✾•۱۴۰۳ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "السلام علیک ایتهاالصدیقة الشهیدة" تا نفس آید به سینه از علی دم میزند بر دهان دشمنانش مشت محکم میزند در دفاع از حق مطلق چون ندارد واهمه می دهد هستی خود را پای دینش،فاطمه ترسی از دشمن ندارد، فاطمه یار علیست هر کجا پایش بیفتد، او طرفدارِ علیست در مصافِ با معاندها ، سپاه حیدر است در پناهش حیدر است و در پناه حیدر است این ندای فاطمه ، بر شبهه ها غالب بُوَد حق همیشه با علی بن ابی طالب بُوَد فهمِ زهرا از ولایت ماورای فهم ماست تکیه گاه امنِ مولا، در هجوم فتنه هاست سیره ی او ،آیه ی روشنگریِ جامعه ست او بصیر است و مقامش مادریِ جامعه ست این پیام مادرانه می شود صدها کتاب " گوهر نابی که زن دارد است و حجاب" عشق زهرا بعد او در عالمین رونق گرفت بین خلق الله ذکر یاحسین رونق گرفت از گلوی ماذنه نام علی دارد طنین ذکر سربند شهیدان "یا امیرالمومنین" جوهرِ جمهوری ما از قیامِ فاطمه ست کشور اسلامی ایران بنام فاطمه ست گریه ی تو فاطمیه خیلی با گریه توی محرم فرق داره، اگر هزار نفر تو محرم رزق بُکا بهشون داده شد تو فاطمیه از این هزار به ده نفر اجازه عزا میدن. آخه سِرُالله کُشته شد.. کسی نمیدونه بی بی چه کرد چی کشید. فقط امام صادق علیه السلام یه جمله فرموده تا قیامت شیعه رو بیچاره کرده، فرمود:"ما زالت بعد ابیها معصبة الراس"یعنی بعداز شهادت باباش هرموقع مردم فاطمه رامی دیدند، می دیدند یه دستمالی به سرش بسته بود.نمیدونم این دستمال رو برا چی بسته بود. خدا نکنه این حرف درست باشه.. بعضیا گفتن آخه بین در و دیوار یه جوری به سرش ضربه خورد.. "ناحلةَ الجسم" مادرمون دیگه جسمش ضعیف شده بود.. آخه یه نفر نبود بگه یا امام صادق یه بانوی هجده ساله مگه چی شد که جسمش نحیف شد؟ "باکیةَ اشک" چشماش گریان بود."محترِقَةَ القلب" قلبش سوزان.. یعنی یه جوری گریه می کرد که بند دل امام حسن و حسین پاره می شد. یه جوری گریه میکرد که مردم، نامرد مدینه فهمیدند مدینه داره با گریه ی زهرا زیرورو میشه.. یکی دو روز قبل اومدن به علی گفتند به فاطمه بگو یا روز گریه کنه یا شب گریه کنه..قربونت برم بی بی جانم نذاشتند راحت گریه کنید. لذا دست بچه هاشو میگرفت دوشنبه ها و پنج شنبه ها می رفت احد کنار قبرحمزه سیدالشهداء گریه می کرد. اما جمله آخر امام صادق حالت مادرمون اینگونه بود.."یُغشیٰ علیها ساعةً بعد ساعة" یعنی ساعت به ساعت مادرم بیهوش میشد.. علی رو صدا زد فرمود: علی جان چند تا وصیتی دارم وصیت اولم.. آیا می تونی عمل کنی یا نه؟ آری فاطمه جان بگو وصیت هاتو.. چند تا وصیت کرد. یه موقع نگاه کرد به یتیما حسن و حسین صدا زد. یا اباالحسن! "ابکنی" برام گریه کن آقاجان، می دونم تو این هفتاد و پنج روز نتونستی یه دل سیر گریه کنی. مرد یه سنگ صبور میخواد اما دیگه بسه برام گریه کن علی گریه کرد.. تا قطرات اشک علی جاری شد همون دست شکسته ای که بالا نمی اومد رو به سختی بالا آورد آروم اشکهای علی رو گرفت به سر و صورتش کشید. فرمود: از بابام شنیدم اشک مظلوم دوای درده لاعلاجه.. اما علی جان "إبک لی فَابکِ لِلیتامی " برا یتیمانم گریه کن.. حسینم رو فراموش نکن.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🔶 السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا(س) مینشیند هرکبوتر روی بام فاطمه باغ جنات خدا در زیر گام فاطمه گفت خالق روز اول باتمام مردمان کل ملک عالمین باشدبه نام فاطمه گر علیِ مرتضی ساقی حوض کوثراست ساقی کوثرعلی سرمست جام فاطمه زاهدان گر چه بنازند به فردوس برین جنت خالق خودش پابست نام فاطمه صدهزاری همچو حاتم شد گدای درگهش مریم و سارا کنیزوهم غلام فاطمه # نطق حیدر در نظرها گرچه باقی مانده است جلوه خون شهیدان از قیام فاطمه وای زهرا درمیان کوچه ها افتاده است شدفدایی علی ومرام فاطمه در میان آن همه مردانه اوکرده قیام خواری آن دومی شدانتقام فاطمه غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
🔶 السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا(س) مینشیند هرکبوتر روی بام فاطمه باغ جنات خدا در زیر گام فاطمه گفت خالق روز اول باتمام مردمان کل ملک عالمین باشدبه نام فاطمه گر علیِ مرتضی ساقی حوض کوثراست ساقی کوثرعلی سرمست جام فاطمه زاهدان گر چه بنازند به فردوس برین جنت خالق خودش پابست نام فاطمه صدهزاری همچو حاتم شد گدای درگهش مریم و سارا کنیزوهم غلام فاطمه # نطق حیدر در نظرها گرچه باقی مانده است جلوه خون شهیدان از قیام فاطمه وای زهرا درمیان کوچه ها افتاده است شدفدایی علی ومرام فاطمه در میان آن همه مردانه اوکرده قیام خواری آن دومی شدانتقام فاطمه غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
🤞 -غلامی شنبه_۶ آذر_۱۴۰۳ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام  مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام    زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟    دراین سه ماه، آب شدم ، امتحان شدم  با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم    با دیدنت، نگاه مرا سیل غم گرفت  با اولین تبسم تو، گریه ام گرفت    این بوی نان داغ به من جان ِ تازه داد  حتی به پلکهای حسن، جان تازه داد    زحمت نکش! هنوز سرت درد می کند  باید کمک کنم، کمرت درد می کند    آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن  فکری به حال و روز بد ِ کائنات کن    تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد  دستاس خانه، آه نفس گیر می کشد    ازدست تو، به آه شکایت بیاورم  نگذاشتی طبیب برایت بیاورم    با اینکه اهل ِ صحبت بی پرده نیستم  راضی به رنج دست ِ ورم کرده نیستم    جارونکش! که فاطمه جان درد می کشم  دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم    جارو نکش! که عطربهشت ست می بری  روی ِ مرا زمین نزن این روز آخری    باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست    گیرم که گردگیری امروز هم گذشت...  فصل بهارآمد و این سوز هم گذشت....    آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی  خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی    زهرا به جای نان، غم ما را درست کن  حلوای ختم شیرخدا را درست کن    مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری  دست شکسته جانب دستاس می بری    جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت  شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت    شُستی تن حسین وحسن با کدام دست؟  آماده کرده ای تو کفن با کدام دست    حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه  ازتشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه    حرف ازکفن شد و کفنت ناله زد حسین  خونابه های پیرهنت ناله زد حسین   *يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*   فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد   الهي بشكنه دستِ مغيره كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد   *صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون... جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*   دست من نيرو ندارد اين همه تا بريزد خاك روي فاطمه   *اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا...  دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!... ــــــــــــ❤️💚💛🧡 آرمین _غلامی
|⇦•بنام‌خداوند..۱۴۰۳🤞 و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌ آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛ که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد بنام خدای ادب آفرین بنام خداوند ام البنین بنام زنی ماورای ادب قلم میزنم از خدای ادب زنی در نگاه علی محترم پس از فاطمه با علی همقدم به بیت ولای ،یاورش خواندن حسین و حسن مادرش خواندن *اونا گفتن مادر..تا وقتی از مدینه خواست بیاد بیرون صدا زد. یااماه! اجازه بده ما بریم دید ام البنین گریه میکنه فرمود: عباس جان برو با مادرت برادرات هم برید خداحافظی کنید آرامش بهش بدید اومدن.. گریه ی ام البنین چیه؟فرمود: عباس جان به تو و داداشات میگم بدون حسین برنمیگردین...* علمدار خیبرشکن بوده است به شیر خدا شیرزن بوده است نثار حسین است لبخند او عموی رقیه است فرزند ا ملائک قیامش سلامش کنن امامان همه احترامش کنن شبیه خداوند، ماه آفرین نبوده در عالم جز ام البنین نشستم شبی فکر کردم به او شدم با خیالات خود رو به رو شنیدم صدایی ز ام البنین که میگفت باشاه دین این چنین علی ای امیر دو دنیا علی به عرش خدا مقتدا یا علی خدا خانه دارد میان دلت ملک جای خود، انبیا سائلت علی جان! به احمد تویی بهترین جانشین نخی از عبای تو حبلُ المتین تویی روز و شب همکلام خدا بسوی توجاریست سلام خدا سعادت درِ خانه ام را زده است چه عشقی بدنبالم آمده است نگین مرا اصل دانسته ای مرا لایق وصل دانسته ای ولی من کجا ،وصل حیدر کجا *چه ادبی داشته خانم تازه میخواد تواین خونه بیاد* ولی من کجا وصل حیدر کجا مرا پیش تو شأن همسر کجا کنارتو قلب جهان میتپد در این خانه زهرا نفس میکشد کنار تو حتی خَسی نیستم پس از فاطمه من کسی نیستم نفس میزنی در هوایم بس است کنیز تو باشم برایم بس است غریبی اگر یاریَت میکنم‌ چو مردان علمداریَت میکنم در این راه زهراست الگوی من فدای تو بازو و پهلوی من من عمری به عشق تو می زیستم کنار تو چون کوه می ایستم سپاه تو را تقویت میکنم برای تو یَل تربیت میکنم جگردار و غُرنده مانندشیر یَلانی دلاور ولی سر بزیر به راه تو از هر که همراه تر به چهره، یکی از یکی ماه تر سرافراز و سرلشگر و صف شکن ولی خاک پای حسین و حسن در آن روزها سالهایی گذشت ولی در فراق و جدایی گذشت ز یَل های او قیل و قالی نماند به جز قبرِ (خالی)خیالی نماند *دشمن داره تعریف میکنه میگه میومد وسط بقیع حالا که نذاشتید زهرا گریه کنه هی زدیش مسخره کردین،دقش دادین من میام وسط بقیع.چهار صورت قبر درست میکرد شروع میکرد روضه خوندن باصدای بلند همه رو میریخت بهم تا دشمنم گریه کرد براش..* چنان یاد دستِ قلم گریه کرد که با گریه اش سنگ هم گریه کرد خودش را در آغوش زینب کشید در آن لحظه که این خبر را شنید عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را.... *عمود رو برای سنگ های بزرگ که خورد کنن استفاده میکردن( یاابالفضل) چی بهتون بگم..میگه وقتی زدن کل مغز روی شونه هاش ریخته..* عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را دلش از غم و غصه ها کَنده شد خبر آمد و سخت شرمنده شد خبر راوی داغی از کربلاست در این داغ عالم بسوزد رواست که در پیش چشم تر زینبین زده چکمه پوشی لگد برحسین «حسین......» گفت زینب جون واقعا همین بوده شنیدم یکی با زانو رو سینه ی حسینم نشست شنیدم سر جدا کرده یهو ناله زد..بی بی جان شنیدم سر بریده نشد از قفا بریدن "یا نَحرََا مَنحُورا" حسین جان تو رو نحرت کردن...امان چکمه پوشی.. میدونی براچی داره چکمه پوش رو میگه؟ آخه منم از بنی کِلابم اونی هم که اومد رو سینه ی حسین نشست از اهل بنی کِلاب بوده من خجالت میکشم.بی بی جان کاشکی من مرده بودمو نمیشنیدم...*
...🤞 و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین   ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین مکتب تو مهربانی اسوه ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار یا امّ البنین دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو فاطمه رفتار یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین از تو برد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین زن پدر نه مادر ریحانه های فاطمه از محبّت از وفا سرشار یا امّ البنین بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه بین آل احمد مختار یا امّ البنین خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ البنین ای به حیدر دلبر و دلدار یا ام البنین مادر آزادی و ایثار یا ام البنین ای پس از زهرا علی را یار یا ام البنین *به روضه ی ام البنین خیلی حواستون باشه..شخص قمر بنی هاشم داره ویژه، نگاهت میکنه عرض می کنم آقاجان، بیش از سه ماهه دارن میگن وای مادرم این چند روزم که ویژه ی مادر شما، قربونت برم..* گلشن زیبای تو گلهای احساس آورد شأن تو این بس که دامان تو عباس آورد حضرت عشق حضرت عباس تسلیت گویمت عزیز خدا جان به قربان قلب پر خونت مادر از دست داده ای آقا *سرت سلامت آقا، اما یه عرضی دارم با عذر خواهی..* مادر از دست داده ای اما بازویش زخمدار و خسته نشد پشت در هیچکس نزد او را دل و پهلوی او شکسته نشد مادر از دست داده ای اما ماه رخسار او نشد نیلی یک حرامی نبست راهش را پیش چِشمت نزد به او سیلی جان به قربان آن غریبی که دید لبریز درد جانش را هر که با هر چه داشت در دستش می زند مادر جوانش را «وای مادرم.....» من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه گه بین خانه میزد *خانم ام البنین سلام الله علیها گریه می کرد شعر می سرود روضه میخوند به نحوی که دشمن رو به گریه مینداخت. اما دوباره تاکید می کرد عباس جان! من برا تو گریه نمی کنم. به من اومدن گفتن عمود به فرقت زدن، گفتم مگه میشه ، اصلا مگه کسی میتونه مگه قدش می رسه کسی به عباس من؟؟!گفتن چشماتو پاره کردن ، باور نکردم مگه کسی میتونه چشم تو چشم تو عباس من! اما وقتی گفتن اول دستاتو به نامردی بریدن گفتم حالا ممکنه، عباسم دست نداشته..با اینهمه به تو گریه نمی کنم من به آقایی گریه میکنم که مادر نداره براش گریه کنه..به اون آقایی که ریختن سرش، نیزه دار با نیزه، حسین.....* آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅