eitaa logo
روضه رضوان
1.3هزار دنبال‌کننده
591 عکس
297 ویدیو
33 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس اشعار اهل بیت علیهم السلام + مقتل عربی🌷 امیر حسین سعیدی پور آیدی ما 👈 @amir_saidi کپی فقط با ذکر لینک ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا در کعبه مهمان دارد امشب حرم در سینه قرآن دارد امشب زمین خورشید تابان دارد امشب محمّد (ص) یک جهان جان دارد امشب درون بیت، جانان دارد امشب فلک اسرار پنهان دارد امشب نوشته بر در و دیوار کعبه که امشب بخت گشته یار کعبه الا عیدت مبارک باد کعبه خدا امشب امامت داد کعبه علی در تو قدم بنهاد کعبه تولّد یافت عدل و داد کعبه مبارک باد این میلاد کعبه چه شوری در وجود افتاد کعبه بتان هم یا علی گفتند امشب سخن ها با علی گفتند امشب خداوند حرم را مظهر است این محمّد (ص) را چو جان در پیکر است این تمام هستی پیغمبر است این زمین و آسمان را محور است این یم و طوفان و موج و لنگر است این چه گویم حیدر است این حیدر است این تمام افتخار کعبه این است خدا گفته امیرالمؤمنین است مه برج اسد امشب اسد زاد اسد، آری اسد، بنت اسد زاد ازل را جلوۀ حسن ابد زاد جمال قل هو الله احد زاد بگو مرآت الله الصّمد زاد خدا را چشم و گوش و وجه و ید زاد رخ صاحب حرم تا شد هویدا حرم گمگشته اش را کرد پیدا جهان یک سایه از دیوار مولاست زمان هم مست و هم هشیار مولاست فضا لبریز از انوار مولاست حرم محو گل رخسار مولاست خدا در کعبه مهمان دار مولاست محمّد (ص) عاشق دیدار مولاست که دیده بزم الله الصّمد را؟ خدا و حیدر و بنت اسد را مرا مولا و سرور کیست؟ حیدر دل و دلدار و دلبر کیست؟ حیدر امیر دادگستر کیست؟ حیدر امام عدل پرور کیست؟ حیدر صراط الله اکبر کیست؟ حیدر محمّد (ص) را اگر پیغمبری بود خدا داند که او هم حیدری بود علی مرآت ربّ العالمین است علی استاد جبریل امین است علی سرّ خداوند مبین است علی آیینۀ حقّ الیقین است علی مولای اصحاب الیمین است علی کلّ ولایت کلّ دین است همین است و همین است و جز این نیست کسی جز او امیرالمؤمنین نیست علی ذکر و علی حمد و علی دم علی بیت و مقام و رکن و زمزم علی یعنی صراط الله اعظم علی یعنی کتاب الله محکم علی یعنی تمام دین آدم علی یعنی امام کلّ عالم علی در عالم خلقت یکی بود محمّد (ص) هم به مهرش متّکی بود تو در جسم نبی جانی علی جان تو اصل اصل ایمانی علی جان تو روح روح قرآنی علی جان تو نوحِ نوح طوفانی علی جان تو میزانی تو فرقانی علی جان تو روز حشر ساطانی علی جان لوای حمد در دست تو باشد تمام حشر پابست تو باشد تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی تو در از قلعۀ خیبر گرفتی تو از عَمر دلاور سر گرفتی تو چون جان مرگ مرگ را در بر گرفتی تو از ختم رسل کوثر گرفتی تو دل از انبیا یکسر گرفتی تو قاتل را ز رأفت شیر دادی تو خصم خویش را شمشیر دادی تو روی خاک، معراج نمازی تو بال طایر راز و نیازی تو درد عالمی را چاره سازی تو وقت جان فشانی پیشتازی تو دل بشکسته گان را دلنوازی تو بین انبیا نشکفته رازی اگر چه با خلایق زیستی تو خدا می داند و بس کیستی تو به جز تو کیست با آن اقتدارش زند وصله به کفش وصله دارش فلک خورشید گردون خاکسارش کند اشک یتیمی بی قرارش 📚نخل میثم @marsieha
۲۳ دی
نمی‌رسد به خدا، بنده‌ی خدا بی تو میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو خدا مرا ز. سر کویِ تو جدا نکند که می‌رسد به من از هر طرف بلا بی تو "عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک" خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی تو؟ بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است به منکرت بسپارم بهشت را بی تو دلیل حب شما هست اصل طینتمان وگرنه نیست محبت به دل روا بی تو و خاک منکر تو از تبار سجّین است کشیده شد گِل آن‌ها به ناکجا بی تو بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن منم اسیر تراب و ابوترابی تو جلا بده به دل تیره‌ام علی جانم نخورده است عقیق دلم جلا بی تو قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو ‌ نمی‌شود که دوباره مرا نجف ببری؟ چه قدر خسته‌کننده است لحظه‌ها بی تو همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو تمام مظهر اسماء حق تعالایی نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست‌ نمی‌بَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو به سجده هم که روم ذکر "یاعلی" گویم نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو همیشه کرب و بلا می‌رویم بعدِ نجف‌ نمی‌رویم سوی شهر کربلا بی تو مهدی علی‌قاسمی
۲۳ دی
📌مکر معاویه درباره امیرمومنان علیه السلام 🌞زماني که از سوي علی(ع) والي بود، او به آن حضرت نوشت که از و احکام فقهي حکومتی آگاهي ندارد، آن حضرت نیز براي محمد رساله ای نوشته و احکام فقهي را در آن بيان کرد. پس از شهادت محمد توسط عمال معاویه و تصرف مصر، آن متن به دست افتاد. معاويه آنها را با شگفتي مطالعه کرد و و جامع‌ترين احکام دانسته و براساس آن در مصر داده و مي‌کرد. اين رفتار معاويه مورد اعتراض هم پيمانانش قرار گرفت. معاويه براي اين که اين اعتراض را بخواباند، گفت: ما به اين عمل مي‌کنيم، ‌اما مي‌گوييم اين احاديث از است که نزد فرزندش محمدبن ابي‌بکر بوده است. 📚ثقفي، الغارات، ج1،‌ص251. @ahlebait110
۲۴ دی
۲۴ دی
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 حیدر شدی تا پشت در هی در بکوبم ... 🔹 حاج محمود کریمی @maddahi6
۲۴ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سالروز ولادت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام مبارک‌باد
۲۵ دی
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️خاطره شنیدنی مرحوم حاج رضا انصاریان (خواننده خاصه معروف امام رضا علیه السلام) *از صله گرفتن از دست مبارک امام رضا(ع) در عالم رویا
۲۶ دی
۲۷ دی
بانوی قد خمیده، رنج و بلا کشیده مثلِ تو کس به عالم، جور و جفا ندیده ای شعرِ تو شکسته، در حنجر و گلویم ای درد تو هزار و، من از کدام گویم؟ ای بغضِ خسته تو، در سینه ام نهفته شعرم ز غربتِ تو، جز اندکی نگفته می سوزم، در آتشِ غمِ تو اشکِ من، دارو و مرهمِ تو ذکرِ لبِ تو والعصر، با شرحه شرحه آه! خورشیدِ غم بر آید، همراهِ گریه با ماه ای ابرِ آسمانت، هر شب بهانه دارد در کنجِ غربت و غم، گل آشیانه دارد مصداقِ آیه های، صبر و سکوتِ قرآن از تو به آیه آیه، شد کربلا نمایان آید سکوتِ سرد از، کرببلای عشق ات آید صدای درد از، گلدسته دمشق ات می سوزم، در آتشِ غمِ تو اشکِ من، دارو و مرهمِ تو هستی محرابی
۲۷ دی
کنج حیاط خانه خود، بین بسترش بانو رسیده بود به ساعات آخرش خیره به گوشه ای شده بود و یکی یکی رد می شدند خاطره ها از برابرش خورشیدوار، در تب گرمای شهر شام می سوخت آسمان ز نفس های آخرش همراه هر نفس زدنش، آه می کشید آن کهنه یادگاری خونین دلبرش هر روز، روضه داشت؛ حسینیه ی دلش این مدّتی که بود بدون برادرش یک سال و نیم میل تبسّم نکرده بود از خنده رو گرفت، لب روضه پرورَش یک سال و نیم با عطش آن کویر سُرخ دریای اشک بود دو تا دیده ی ترَش یک سال و نیم بود که او آب رفته بود یعنی که بیشتر شده بود عین مادرش وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید مثل حسین سرور و سالار بی سرش
۲۷ دی
خودم دیدم که صحرا لاله گون بود زمین از خون یاران غرقه خون بود خودم دیدم فضای آسمان ها پر از انا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را خودم دیدم گلوی اصغرش را خودم در بر کشیدم اکبرش را اگر چه از کنار نهر علقم زگریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله می کرد خودم دیدم سرشک مادرم را مکن منعم اگر با این همه داغ زنم بر چوبه محمل سرم را گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل میرسم می بویم او را خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوترهای معصوم همه در زیر پر، سر برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت زبی ابی همه پژمرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا بجرم عشق سیلی خورده بودند گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل میرسم می بویم او را گل من یک نشان در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت
۲۷ دی
بر قرار و در مدارِ با وفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت لحظه ها را در تبِ داغِ جدایی زیستی خون جگر بودی تمامِ عمر از زهرِ جفا مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی بی زمان در بارگاهِ قدس با عشقِ حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از «جانِ عالَم» خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی غیرِ زیبایی ندیدی در بلا بارانِ عشق از اَلَستِ عاشقی قالوا بلایی زیستی از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر در هوای ناله های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش به جان هم نَفَس با آیه های روشنایی زیستی عالَمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر بزن! وقتِ پریدن آمد ای که سال ها در قفس هر لحظه با شوقِ رهایی زیستی اردستانی
۲۷ دی