قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
علت شهادت علت شهادت : درگیری با دشمن بعثی عامل شهادت : نبرد با دشمن بعثی
آخرین دلگویه مون :) 🥀
ممنون از صبوریتون 🌻 ان الله یحب الصابرین✨
بمونید برامون 🙏
مطمئن باشید حضورتون اتفاقی نیست
دعوت شده شهدا هستید😍❤️
آخرین قلم 🍃
التماس دعا🕊
پست آخر
شبتون شهدایی
•|سـرشرابریدنـدوزیرلبگفت
•|فداۍسرتسـرکھقـابلنـدارد
🌻___________
↳🥀🕊』
#تودعوتشدھیشهیدِبےسرۍ💌••
1_1881401509.mp3
4.57M
پنج شنبه های شهدایی
خوش به حال شهدا...😭😭😭
🎙کربلایی سیدرضا نریمانی
برای خودتون و همه عزیزان دعا یادتون نره
اللهم ارزقنا شهادت...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 #السلام_علیک
🌼 #یا_اباصالح_مهدی
🌼ای کاش دلم فرش عبورت گردد
✨یک روز شرفیاب حضورت گردد
🌼مشهورترین جمعه ی تاریخ شود
✨این جمعه اگر عید ظهورت گردد
🌼امام خوب زمانم هر کجا هستید
✨ با هزاران عشق و ارادت سلام
💫اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ،
💫 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
💫 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،
💫اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
🌼 أللَّهُـمَ عجِّـلْ لِوَلیِک ألْـفرج
#جمعه هایانتظار
🍂بعد از این "دوران حیرت"، جمعه ای خواهد رسید
بعد از این ایام غیبت، جمعه ای خواهد رسید
🍂جمعه ها با ندبه می خوانم خدا را "الغیاث"
ندبه دارد یک روایت: جمعه ای خواهد رسید
🍂مهدی موعودی ام خورشیدِ پشتِ ابرهاست
او برای مرگِ ظلمت، جمعه ای خواهد رسید...
🍂او وجودش ضامن اثبات حق است و شرف
منتظر! ، مهدی حجّت، جمعه ای خواهد رسید
🍂انتظـــــارش می کشــــم آیا قبولم می کند؟
خود برای این قضاوت، جمعه ای خواهد رسید
#أین_صاحبنا ...
#هذا_یوم_الجمعه ...
[#ظهرتون_شهدایی🌟]
•{بِسْمِ اللّٰهِ الرَحْمٰنِ الرَحيٖمْ}•
شهید محمدرضا دهقان:
شهادت بال نمیخواد، حال میخواد،
حالا اگه حالشو داشتیم که میریم.. اگه
نداشتیمم که برمیگردیم خدمتتون دوباره؛
این جمله آخرِ منه :)
🗓|جمعه ۸/۲۰
📿|ذکر روز جمعه:«صلوات+و عجل فرجهم»
<🌱>
『#مکتب_حاج_قاسم』
تسلیت واژۀ قشنگی نیست😔
گرچه او قهرمان ملت بود
او که چون مرغ در قفس، عمری🕊
در به در در پی شهادت بود🍃
یا علی گفت و دل به دریا زد
چون شهادت کلید پرواز است🕊
حاج قاسم دوباره ثابت کرد
در این باغ همچنان باز است🌹
🖌عباساحمدی
🕯شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
<💐>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میبینی شور و شوق روزهای
نزدیک به شهادتت را❓
پرچم نگاهت👀
محفلی به پا کرده است...!
تا چشم کار می کند نفر به نفر از هر شهر خودش را به زیر پرچم نگاهت رسانده است...
چقدر قشنگ است😍
که در تلاطم های روزگار تو مارا مشغول کرده ایی به راه و رسم شهدا...
این پاییز🍂 که بگذرد صدها جوان دیگر متولد میشوند. یک تولد معنوی
مثل من!
منی که روز شهادتت برایم تولدی دوباره بود.
معنای زیستن واقعی را به من آموخت،شهادت جوانی که پایهی رفاقت های ماندگار شده است...
-۱۹ آبان ۱۴۰۱
امامزاده علی اکبر چیذر
🕊| #روز_وصال
🔹|
اگه به نوح ایمان داشته باشی اما سوار کشتی نوح نشی غرق میشی
اگه به اسلام اعتقاد داشته باشی اما با انقلاب اسلامی همراه نشی غرق میشی...
هی گنه کردم وهی جارزدم یار بیا
من ندانم چه شود عاقبت کار بیا
خود بگفتی که دعا بهرظهورت بکنم
خواندمت،خسته ام،ای یار بیا😔
#اَلّلهُمَّـعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرج
💠"السلام علیڪ یا صاحِبَ الزمان 💚
اگر می خواهید نذری کنید فقط گناه نکنید
مثلا نذر کنید یک روز گناه نمی کنم هدیه به آقا صاحب الزمان عجل الله از طرف خودم
شهید مجید سلمانیان🕊🌹
مـرا بـالـی اسـت از پـرواز مـانـده
قـدمهـایی اسـت که در آغـاز مـانــده💔
شهیــدان! دستهایم را بگیـریــد
منــم همــراهِ از ره بــازمانـده😔
#شهیدمجیدیوسفی 💔🕊
#حدیث_روز
#امام_رضا_ع
وقتی مهدی موعود ظهور ڪند چنان گشایشى بر مردم مى رسد ڪه مردگان آرزوی زندگى دوباره مى ڪنند .
📙غیبة طوسى ، صفحه ۲۶۸
#التماس_دعای_فرج
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
توکل از بالاترین مراتب است و با توکل می توان مشکل ترین موانع را از سر راه ترقی و تکامل انسان ها برداشت .
اگر با توکل به خدا وارد هر کاری شدیم ، خود وسیله ی تحقق بخشیدن بخواست خداوند متعال شده ایم .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #نصراله_حبیب_الهی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🕊🌹🌴
💐🌸🌺🍀🌺🌸💐
#سلام_امام_زمانم
#ظهرت_بخیر_آقاجانم
💐 #اللﮩـم_عجـل
💐🌼 #لولیـڪ_الفـرج
گفتند ڪہ
جمعه یارمان مےآید
آن منجے روزگارمان مے آید
💐 #اللﮩـم_عجـل
💐🌼 #لولیـڪ_الفـرج
هر جمعه …
گلے در دل ما مے شڪفد
یعنے ڪہ بمان بهارمان مےآید
💐 #اللﮩـم_عجـل
💐🌼 #لولیـڪ_الفـرج
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
💐 #اللﮩـم_عجـل
💐🌼 #لولیـڪ_الفـرج
🍀 🌺💐
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊💐🌴🕊🌴💐🕊
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
#خاطرات_آزاده_سرافراز
#حاج_محمدعلی_نوریان
فرمانده گروهان در گردان های
انبیاء و چهارده معصوم (ع)
#لشگر_هشت_نجف_اشرف
💐 #قسمت_بیست_و_ششم 💐
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی #یادگاران هشت سال دفاع مقدس و #آزادگان_سرافراز
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌺 🕊💐
🌷🕊🌹🌴🌹🕊🌷
#خاطرات_شهداء
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
در عملیات رمضان، بچهها پشت خاکریز زمینگیر شده بودند .
پنجاه ، شصت نفر در انتهای سمت راست خاکریز نمیتوانستند سرشان را بالا بیاورند .
با ماشین رفتم جلو تا آخر خاکریز ، یک نفر که بغل دستم بود گفت « دیگه تکون نخور، اگه ماشین رو تکون بدی ، سوراخ سوراخش میکنن .»
روبهرو را نگاه کردم . چند تانک عراقی داشتند به خاکریزمان نزدیک میشدند .
فاصلهشان هر لحظه کمتر میشد ، اولین تانک به سی ، چهل متریمان رسیده بود ، نفسم بند آمده بود ، احساس میکردیم چند دقیقه دیگر اسیرمان میکنند .
بدنم سُست شده بود ، با رنگ پریده منتظر رسیدن عراقیها بودم .
با نا امیدی سرم را به طرف انتهای خاکریز چرخاندم .
یک مرتبه دیدم یک نفر ، سوار بر یک موتور تریل قرمز رنگ با سرعت زیاد ، گرد و خاک کنان به طرفمان میآيد
#حاج_احمد بود .
از موتور پایین پرید و آرپیجی را از دست آرپیجیزن گرفت و رفت آنطرف خاکریز ، روبهروی تانکها نشانه رفت ، چند ثانیه بعد گلوله آرپیجی روی برجک ، اولین تانک در حال حرکت نشست .
تانک در دم آتش گرفت و دودش پیچید توی آسمان منطقه .
بعد #حاج_احمد با فریادهای بلند به نیروها گفت که شروع کنند .
بچهها شروع کردند .
#حاج_احمد سوار موتور شد و رفت تا بقیه جاها را سامان بدهد .
راوی :
#عباس_رمضانی
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌷 🌹🌴
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#دلنوشته_شهدایی
#بچه بازی است مگر؟
#عشق جگر می خواهد!
به بهانه ی دلتنگی،به دلایل #عاشقانه ؛
سلام!
سلامی به وسعت #روحتان و به بزرگی #قلبتان
راستش نوشتن از #شما که کار ما نیست، جسارتاً با کلمات #بازی می کنیم تا عرض #ارادتی داشته باشیم خدمت شمایی که از #جانتان برای ما گذشتید ، تا ما #حاضر نباشیم از کوچک ترین #گناهمان برایتان بگذریم!
هر بار خواندیم #عکس_شهدا را ببینیم، #عکس_شهدا عمل نکنیم و چه ساده از کنارش رد شدیم و چشممان را به #ناموس مردم دوختیم و #غیرت را به راحتی آب خوردن سر کشیدیم و ریش بلند گذاشتیم غافل از آنکه #ارتفاع ریش ریشه ی خراب را #سامان دهی نمی کند!
از حفظ زمزمه کردیم ما #مدعیان صف اول بودیم ، از آخر مجلس #شهدا را چیدند و هربار #شاهد پرپر شدن دلاورانمان بودیم و از #انتهای ماجرا با دست مشت شده شعار دادیم!
از کوچه خیابان های #مزین شده به #نام شریفتان عبور کردیم که یادمان باشد این که #ایمن در کوچه پس کوچه ها قدم می زنیم ، صدقه ی #سر مبارک شماست و باز #سرمان را مانند کبک در برف #فرو بردیم و هرکسی زبانش به هر #توهینی به شما و راهتان و پیروانتان باز شد به بهانه ای #سکوت می کنیم تا خجالت بکشد #سکوت کردیم!
آری ما چنین #خجالت آور مدعی ادامه دهندگان راه شماییم و چقدر #شرمنده_ایم که مدام #شرمنده_ایم !
کاش اگر #حسینی نیستیم #حسینی نما نباشیم!
التماس تفکر...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🌴
💐🌺🌼💐🌼🌺💐
به آیه آیه قرآن احمدی #صلوات
به بهترین گل گلزار سرمدی #صلوات
به اهل بیت رسول گرامی اسلام
به غنچه غنچه باغ محمدی #صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی #صلوات
سلامتی و تعجیل در فرج
#حضرت_ولیعصر_عج
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🍀 💐🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوخط روضه 😭
🔲 روضه ای که شهید تورجی زاده برای حاج حسین خرازی خواند.
#شهیدمحمدرضاتورجیزاده🌷
#شهیدحاجحسینخرازی🕊
#محمدرضابذری🎙
تورجی زاده پاشو برامون روضه بخون
به شدت نیاز به روضه ی #مادر داریم
آخه بچه ها دارن مثل دسته ی گل پرپر میشن 😭😭
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امامزمان
#جمعه
🌼🌺🍀💐🍀🌺🌼
#دلنوشته_مهدوی
السلام علی المهدی(عج)...
سلامی به ذکر و نمازتان...
از حالتان بگویید #مهدی_جان!!
از دلی که هزاران بار خونین گشته حرف بزنید.
بگویید که بفهمیم وبدانیم قصه ی تلخ 1184 سال نیامدنتان را
چه زیباعشق به امام حسین(ع) سرلوحه ی زندگیمان میشود.
باعشق امام حسین (ع) زندگی همیشه زیباست.
اما....
گاهی نجوا باخود که عشق امام مهدی (عج) کجای زندگیمان را رنگین کرده؟!
اصلا فراموشمان شده که #امام_حاضر_و_ناظری هم داریم.!!
مگر شما نهمین فرزند امام حسین (ع) نیستید؟!
مگر شما همان نیستید که هر روز واقعه ی کربلا برایتان زنده می شود و شما با چشمانی اشکبار نظاره گر می شوید؟!
لب باز کنید به سخن و تمام شبه ها را برطرف کنید.
رمضان می شود و راز عطش هویدا...
رمضان می شود و تشنگی امام حسین (ع) ملموس تر
اصلا این چه رازیست که همه را به گریه وا می دارد؟!
این چه عشقیست که هر رهگذر را پای سفره ی خود کشانده؟!
طعم تشنگی و مظلومیت و غربتتان را وقتی لمس می کنیم که تجربه اش نماییم.
نمی دانم...
تشنگی راشاید...
اما مظلومیت امام حسین (ع) را می شود حس کرد ، همانطور که ایشان چشیدند طعمش را؟!
بی گمان نه...
هیچکس...
هیچ وقت...
اما یک نفر را می شناسیم که شاید از امام حسین (ع) هم غریب تر باشد.
شاید که نه...
قطع به یقین همین است.!!
امام حسین (ع) تشنه ی آب بودند .
#حضرت_مهدی (عج) تشنه ی ظهور.
امام حسین (ع) زینب داشت و عباس...
اما #حضرت_مهدی!!
شما که را دارید #مهدی_جان؟!
کداممان جرعه ای از صبر زینب و قطره ای از عشق و وفای حضرت عشق را در راه شما برای شما چشیده ایم؟!
اصلا چند نفرند آنانکه زندگیشان را وقف شما کرده اند؟!
رمضان را تجربه می کنیم با تشنگی...نه عطش!!
شما نیز عطشانید ، می دانم
می دانم که هر لحظه عطشان رجوع شیعیانتان هستید!!
شاید عطشتان را با گریه های شبانه تان خاموش می کنید .
#مهدی ...
#سجاده...
#اشک_ودعا...
بگذریم،، حالمان بد می شود وقتی #عطش_ظهورتان، عطش حضورتان و غصه های بیشمارتان برایمان متصور می شود!!
عطشی که من و امثال من...
غصه ای که شیعیان شما....
می دانم مسبب نیامدنتان ماییم
اینک شما شرح دهید #رسم_انتظار را!!
شما که از همه مشتاق ترین مهدی جان
جهت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت #ولیعصر_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌼 💐🌺
قـرارگـاه شـهـداء🇮🇷🇱🇧🇵🇸
🇮🇷🕊🌹🌴🌹🕊🇮🇷
#بزرگ_مردان_کوچک
#پهلوان_کوچک
#نوجوان_شهید
#سعید_طوقانی
تو هم کم الکی نیستی ها....
قرار بود روز یک شنبه ۱۰ تیرماه، تدارکات گردان به مناسبت عید سعید فطر جشنی را ترتیب دهد.
جشن در محوطه باز جلوی گروهان ۳ برگزار می شد.
کل برنامه را ورزش باستانی تشکیل می داد.
برزنتی را بر زمین پهن کردند که نقش گود را بازی می کرد.
بچه های بسیجی و ارتشی تبریک گویان و خندان، دورتادور برزنت حلقه زده بودند در حسینیه، آنهایی که می خواستند ورزش کنند، درحال بستن لُنگ بودند.
یکی از سربازها که با سابقه ی سعید آشنایی نداشت، وقتی دید او هم دارد لُنگ می بندد، با تمسخر رو به بغل دستیش گفت: این بچه کیه که می خواد بیاد توی گود؟ مگه کودکستانه؟ سعید که شنید او چه می گوید، بهش برخورد، اما چهره اش نشان می داد که ناراحت نشده.
لُنگ را به دست گرفت، به طرف سرباز رفت و گفت: می بخشین برادر، می تونی این لُنگ رو برام ببندی؟
سرباز لبخند تمسخر آمیز دیگری زد و رو به دوستش گفت: بفرما! دیدی گفتم بلد نیست و لُنگ را دور کمر سعید بست.
چقدر زیبا شد، با آن پیراهن گرم کن کرم رنگ و شلوار نظامی که به دور آن لُنگ بسته بود.
یکی از سربازها ضرب را دست گرفت و شروع کرد به نواختن، عباس که به احترام او جلو نرفته بود ، شاکی شد و گفت «ای بابا این که داره باباکرم می زنه!» جلو رفت، ضرب را از او گرفت و شروع کرد به نواختن ، ورزش شروع شد.
صلوات های پی در پی، به حال و هوای عید، روحی تازه می بخشید.
هرچه بود، صدای ضرب بود و صلوات.
پس از اینکه میل گرفتند و چند حرکت دیگر انجام دادند، نوبت به چرخ زدن سعید رسید.
به خوبی می شد در چهره آنهایی که با سعید آشنا نبودند، تمسخر را دید. حق هم داشتند. بچه ای کم سن و سال را چه به ورزش باستانی؟
وسط دایره آمد و آرام شروع کرد به چرخیدن. پس از رخصت گرفتن از عباس و بقیه، شروع کرد به چرخ، چرخ که نه، مثل فرفره می چرخید؛ سریع و تند، آنقدر که سر من گیج رفت.
در حین چرخ زدن، پیراهنش را از تنش درآورد و انداخت زمین، چند دوری اطراف آن چرخید و با همان سرعت و درحال چرخیدن، پیراهنش را از زمین برداشت و به تن کرد.
چشمان همه از حدقه درآمده بود؛ بالاخص سربازی که لُنگ را برای او بسته بود.
پس از چرخ همراه با سلام و صلوات، نوبت به شیرین کاری رسید.
چهار میل کوچک با رنگ های قرمز و آبی راه راه، در دستان سعید به بازی درآمدند.
چهار میل را به هوا می انداخت و دوباره می گرفت؛ بی آن که نگاهش به آنها باشد.
از جلو پرت می کرد و از پشت می گرفت، از پشت پرت می کرد و دولا می شد و از بین پا می گرفت و …
اولین باری بود که آنقدر شیفته ورزش باستانی می شدم.
سراپایم چشم شده بود و سعید را می پاییدم.
سرانجام ورزش با صلوات بلند حضار و شیرینی و شربت تدارکات به پایان رسید.
سراغ سعید رفتم، دستی به پشتش زدم و گفتم: خودمونیم، تو هم کم الکی نیستی ها…
راوی :
#حمید_داوود_آبادی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🇮🇷🌹