فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹نماهنگ َشهید/ياران چه غريبانه ...
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ
امام حسین برای کسی که بهش
ایمان داره، هم هدایته هم درمان!
#السلامعلیڪیااباعبدالله🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما از قرآن دوریم...
#حضرتآقا
#امامرمان
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#همسرانه
#همسران_شهداء
#همسر_شهید
#محمدرضا_مهدیزاده_طوسی
روز تولد #امام_علی_ع بود که همراه #محمدرضا و خانوادهاش به حرم #امام_رضا_ع رفتیم تا #صیغهی_عقد ما را آن جا جاری کنند. پس از انجام #عقد، به یک #زیارت دو نفره رفتیم.
اتفاقاً آن روز #شهیدی را تشییع میکردند.
روی تابوت پیچیده در #پرچم_سه_رنگ که بر دست مشایعتکنندگان پیش میرفت، یک #شکلات افتاده بود. #محمدرضا از لا به لای جمعیت خود را به تابوت رساند، #شکلات را برداشت و طرف من بازگشت.
#شکلات را #نصف کرد و به سویم گرفت و گفت :
این اولین #شیرینی ازدواجمان است. طعم #شیرین_شکلات در دهانم دوید. هنوز که هنوز است، گویی که #شیرینتر از آن #شکلات را نخوردهام!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🌴
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#مهدی_باکری
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود .
برادر دومیم توی اسلام آباد بود .
وقتی با خانواده ام از اهواز بر می گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد.
نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر .
#باران_تندی هم می آمد .
من رفتم #دم_چادر_فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .
#آقامهدی توی چادرش بود.
بهش که گفتم ، گفت « قدمتون روی چشم ، فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم .»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت « برو #آقامهدی رو پیدا کن ، ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا #آقامهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت « #آقامهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده . »
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود تا #بخوابد ، زیر #بارون موند ، #سرما خورد...
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 🌹🕊
💐🥀🌴🌺🌴🥀💐
#شهدا
#امام_زمان_عج
#عنایت_ولیعصر_عج
#شهید_بروجردی
جلسهای داشتیم. وقتی که از جلسه برگشتیم، شهید بروجردی به اتاق نقشه رفت و شروع به بررسی کرد. شب بود و بیرون، در تاریکی فرو رفته بود. ساعت دوی نیمه شب بود، میخواستیم عملیات کنیم. قرار بود اوّل پایگاه را بزنیم، بعد از آنجا عملیات را شروع کنیم. جلسه هم برای همین تشکیل شده بود. با برادران ارتشی تبادل نظر میکردیم و میخواستیم برای پایگاه محل مناسبی پیدا کنیم. بعد از مدتی گفتوگو هنوز به نتیجهای نرسیده بودیم. باید هر چه زودتر محلّ پایگاه مشخص میشد، و الّا فرصت از دست میرفت و شاید تا مدتها نمیتوانستیم عملیات کنیم.
چند روزی میشد که کارمان چند برابر شده بود و معمولاً تا دیروقت هم ادامه پیدا میکرد. خستگی داشت مرا از پای در میآورد. احساس سنگینی میکردم، پلکهایم سنگین شده بود و فقط به دنبال یک جا به اندازه خوابیدن میگشتم تا بتوانم مدتی آرامش پیدا کنم. بروجردی هنوز در اتاق نشسته بود، گوشهای پیدا کردم و به خواب عمیقی فرو رفتم. قبل از نماز صبح از خواب پریدم. بروجردی آمد توی اتاق، در حالی که چهرهاش آرامش خاصی پیدا کرده بود و از غم و ناراحتی چند ساعت پیش چیزی در آن نبود. دلم گواهی داد که خبری شده است. رو به من کرد و پرسید: #نماز_امام_زمان_(ع) را چطور میخوانند؟
با تعجب پرسیدم: حالا چی شده که میخواهی نماز امام زمان (ع) را بخوانی؟ گفت: نذر کردهام و بعد لبخندی زد.گفتم: باید مفاتیح را بیاورم. مفاتیح را آوردم و از روی آن چگونگی نماز را خواندم. نماز را که خواندیم، گفت: برو هرچه زودتر بچهها را خبر کن.
مطمئن شدم که خبری شده وگرنه با این سرعت بچهها را خبر نمیکرد. وقتی همه جمع شدند گفت: برادران باید #پایگاه_را_اینجا بزنیم، همه تعجب کردند.بروجردی با اطمینان روی نقشه یک نقطه را نشان داد و گفت: باید پایگاه اینجا باشد.#فرمانده_سپاه_سردشت هم آنجا بود. رفت طرف نقشه و نقطهای را که بروجردی نشان داده بود، خوب بررسی کرد. بعد در حالی که متعجب، بود لبخندی از رضایت زد و گفت: بهترین نقطه همین جاست، درست همین جا، بهتر از اینجا نمیشود.
همه تعجب کرده بودند. دو روز بود که از صبح تا شام بحث میکردیم، ولی به نتیجه نمیرسیدیم؛ حتی با برادران ارتشی هم جلسهای گذاشته بودیم و ساعتها با همدیگر اوضاع منطقه را بررسی کرده بودیم. حالا چطور در مدتی به این کوتاهی، بروجردی توانسته بود بهترین نقطه را برای پایگاه پیدا کند؟ یکی یکی آن منطقه را بررسی میکردیم، همه میگفتند: بهترین نقطه همین جاست و باید پایگاه را همین جا زد.
رفتم سراغ برادر بروجردی که گوشهای نشسته بود و رفته بود توی فکر. چهرهاش خسته نشان میداد، کار سنگین این یکی دو روز و کم خوابیهای این مدت خستهاش کرده بود. با اینکه چشمهایش از #بیخوابی_قرمز_شده بودند ولی انگار میدرخشیدند و شادمانی میکردند. پهلوی او نشستم، دلم میخواست هرچه زودتر بفهمم جریان از چه قرار است. گفتم: چطور شد محلی به این خوبی را پیدا کردی، الآن چند روز است که هرچه جلسه میگذاریم و بحث میکنیم به جایی نمیرسیم. در حالی که لبخند میزد گفت: راستش پیدا کردن محلّ این پایگاه کار من #نبود. بعد در حالی که با نگاهی عمیق به نقشه بزرگ روی دیوار مینگریست ادامه داد:
شب، قبل از خواب توسل جستم به وجود مقدس امام زمان (ع) و گفتم که ما دیگر کاری از دستمان برنمیآید و فکرمان به جایی قد نمیدهد، خودت کمکمان کن.
بعد پلکهایم سنگین شد و با #خودم_نذر کردم که اگر این مشکل حل شود، به شکرانه #نماز امام زمان (ع) بخوانم. بعد خستگی امانم نداد و همان جا روی نقشه به خواب رفتم.
تازه خوابیده بودم که دیدم آقایی آمد توی اتاق. خوب صورتش را به یاد نمیآورم. ولی انگار مدتها بود که او را میشناختم، انگار خیلی وقت بود که با او آشنایی داشتم.
آمد و گفت که اینجا را پایگاه بزنید. اینجا محل خوبی است و با دست روی نقشه را نشان داد. به نقشه نگاه کردم و محلی را که آن #آقا_نشان میداد را به خاطر سپردم.
از خواب پریدم، دیدم هیچ کس آنجا نیست. بلند شدم و آمدم #نقشه را نگاه کردم، تعجب کردم، اصلاً به فکرم نرسیده بود که در این ارتفاع پایگاه بزنیم و خلاصه اینگونه و با توسل به وجود #مقدس_امام_زمان (ع) مشکل رزمندگان اسلام حل شد.
#منبع:
کتاب امام زمان (عج) و شهدا
🕊 🥀💐
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#همسرانه
#همسر_شهید
#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_قاسمی
زمانی که قرار بود ساک #شهید را بیاورند، شبی در خواب دیدم که #شهیدی بدون تابوت به منزل ما آوردهاند که با احترام روی زمین گذاشته شد .
متوجه شدم #شهید خودِ ، آقا #مهدی است .
به چهرهاش #نگاه نکردم و قلبم بسیار آرام بود که سه مرتبه #یاحسین گفتم و از خواب بیدار شدم ؛ سه روز بعد ساک #شهید را به ما تحویل دادند .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🥀
💐🍀🌼🌺🌼🍀💐
#عاشقانه_های_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#محمودرضا_بیضائی
و آن ...
صبحی که موعود دلها می رسد از راه
من بی قدر هم در جمع یارانم ؟
نمی دانم !
چگونه می شود اینقدر ...
#عاشق بود؟
#لایق بود؟
نمی فهمم!
نمی فهمم!
نمی دانم!
نمی دانم! ...
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
سلامتی و تعجیل در فرج
#حضرت_ولیعصر_عج
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌼 🍀🌺
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐
#السلام_علیک
#یاصاحب_الزمان_عج
طاقتم
طاق شد
و از تو نیامد خبری
جگرم آب شد
و از تو نیامد خبری
عاشقانی که
مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد
واز تو نیامد خبری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺 💐🍀
هر کاری رو با تمام وجودت انجام بده.
وقتی میخندی از ته دل بخند
وقتی غذا میخوری با تمام وجود
حسش کن.
وقتی بازی میکنی با تمام
وجود ازش لذت ببر.
فرقی نمیکنه که چه کاری
داری انجام میدی،
ولى مهمه که از انجامش واقعاً لـذت ببری
و کیف کنی و بهت حس خوب بده
و حـالت رو بیاره سر جاش
یادت باشه تو یکبار به دنیا اومدی پس
با تمام وجود حسش کن و ازش لذت ببر.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼#صلوات ابوالحسن ضرّاب اصفهانی👆
👌│توصیه شدہ به قرائت توسط امام مهدی علیه السلام در #عصر_جمعه│👌
🎬 مرحوم سید بن طاووس می فرمایند:
اگر از هر عملی در عصر جمعه قافل شدی از صلوات ضراب اصفهانی قافل نشو،چرا که در این دعا سری است که خدا ما را از آن آگاه کرده.
➕ نظیر همین کلام را در مورد دعای اللهم عرفنی نفسک می فرماید.
🤲 اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ، فَاِنَّك اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِيَّكَ.
اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِف حُجَّتَكَ.
اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَك، فَاِنَّكَ اِنُ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ ديني 🤲
═════ೋೋ═════
✋السلام علیک یا بقیةاللہ فی ارضه
🤲اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام اللہ علیها
💌 #شھیدانہ
یڪبارڪہجلوےدوستانمقیافہ
گرفتہبودم
😌ابراهیمڪنارمآمدو
آرامگفت:نعمتےڪہخداوندبہتو
دادهبہرخدیگراننڪش..!
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
جا نمیشود این خنده ها در قاب هیچ پنجره ای خنده هایت تمام دوربین ها را عاشق کرده است...🌸
#رفیق_شهیدم
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
💎 یڪ بارڪہجلوے دوستانم به خاطر موهایم قیافہگرفتہبودم. ابراهیمڪنارمآمد و آرام گفت: نعمتےڪہخداوندبہتو دادهبہرخدیگراننڪش!
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری💙
#شهید_ابراهیم_هادی
هادی دلها ♥️
شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️
چقدر پر می کشد
دلمان به هوایتان
انگار تمام پرنده های جهان
در قلبمان آشیانه کرده اند...🍂
#سلام_بر_شهدا🌺
برادر شهیدم 🌷
دوست دارم گمنام باشي و گمنام خطابت كنم، مگر نه اينكه گمنامهاي شهيد نظر كرده هاي زهراي اطهرند؟!
#رفیق_شهیدم