16.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتی از آیتالله خامنهای از محبت مردم به #امام_باقر (علیهالسلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید بفهمیم ...
💚اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
💔
باید مراقب قلب ها باشیم؛
آنها خیلی زود غبار میگیرند ...
راه دل، چشم است
آنها را که پوشاندی، قلبت باز خواهد شد
و نظارهگر وجه الله خواهی بود...
#شهید_جواد_محمدی
فدایی عمه جان #امام_زمان
🌹🍃🌹🍃
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#علی_چیت_سازان
وقتی اولین قالب یخ را که انداخت توی تانکر، صدای یکی بلند شد که از کله سحر تا حالا ایستادیم برای دو قالب یخ. مگر نوبتی نیست؟
علی گفت: اول نوبت گلوی تشنه پسر فاطمه (س).
با صاحب کارخانه شرط کرده بود که اول یخ تانکر نذری را می دهد بعد بقیه را. با خط نه چندان خوبش هم روی تانکر نوشته بود سلام بر گلوی تشنه حسین (ع)
📚 #کتاب_دلیل
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🏴🕊🌹
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
ما یک هفته در #سلولی در وزارت #جنگ عراق #زندانی بودیم (در بخش استخبارات) و #عراقی_ها از ما فقط یک خواسته داشتند .
می گفتند روزی که به #امام جسارت کنید شما را #آزاد می کنیم.
حتی بعضی وقتها #افسر_عراقی می گفت: ما همه #اسرا را می آوریم اینجا و به محض اینکه به #امام جسارت کردند آنها را از این #سلول به #اردوگاه می فرستیم.
یادم هست آنها یک #هفته این برنامه را ادامه دادند.
آنها هر شب ما را از #سلولی که در آن بودیم بیرون می بردند و در راهرویی که دو طرفش ساختمان چند طبقه ای بود می زدند؛ مثلاً #ساعت_یک_شب شروع می کردند و گاه تا #اذان_صبح می زدند.
صدای #شیون و #فریاد رفقای #آزاده بلند بود، اما #احدی به #حضرت_امام جسارت نمی کرد و من به یاد ندارم کسی به #حضرت_امام جسارت کرده باشد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 🥀🕊
part-1.mp3
26.14M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#همه_سیزده_سالگی_ام
#خاطرات_اسارت
#مهدی_طحانیان
💐 قسمت #اول💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🥀🕊
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
ما یک هفته در #سلولی در وزارت #جنگ عراق #زندانی بودیم (در بخش استخبارات) و #عراقی_ها از ما فقط یک خواسته داشتند .
می گفتند روزی که به #امام جسارت کنید شما را #آزاد می کنیم.
حتی بعضی وقتها #افسر_عراقی می گفت: ما همه #اسرا را می آوریم اینجا و به محض اینکه به #امام جسارت کردند آنها را از این #سلول به #اردوگاه می فرستیم.
یادم هست آنها یک #هفته این برنامه را ادامه دادند.
آنها هر شب ما را از #سلولی که در آن بودیم بیرون می بردند و در راهرویی که دو طرفش ساختمان چند طبقه ای بود می زدند؛ مثلاً #ساعت_یک_شب شروع می کردند و گاه تا #اذان_صبح می زدند.
صدای #شیون و #فریاد رفقای #آزاده بلند بود، اما #احدی به #حضرت_امام جسارت نمی کرد و من به یاد ندارم کسی به #حضرت_امام جسارت کرده باشد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 🥀🕊
🌹شهید وحید رضا رسولی🌹
هر وقت میخواستیم دیدهبوسی کنیم، سریع پیشانیاش را جلو میآورد و میگفت: «مامان، پیشونیم رو بوس کنید!» وابستگی زیادی به من داشت. هر صبح که میخواست به سر کار برود، حتی اگر خواب بودم بیدارم میکرد و دست میگذاشت به روی پیشانیاش. میگفت: «اینجا رو ببوس تا برم!» تمام خانواده دیگر عادتش را میدانستند. هیچوقت نمیگذاشت صورتش را ببوسیم. از سرکار که بر میگشت خسته بود و پیشانیاش خیس از عرق بود. با آن حال پیشانیاش را میبوسیدم. تمام سالهایی را که در نیروی انتظامی خدمت میکرد، به همین عادت گذشت. انگار میدانست که تنها همان نقطه ارزش بوسیدن دارد! روزی که به شهادت رسید و پیکرش را به شهرمان آوردند، کفن را که کنار زدم، دیدم تنها یک جای بدنش تیر خورده است. تیری درست بر روی پیشانی🩸🌹
•
۵/۲۴ سالگرد شهادت🕊
•
🌹🍃🌹🍃
به سید میگفتن:
اینا ڪی هستند مياري هيئت؛
بهشون مسئوليت میدی؟!
میگُفت: ڪسی ڪه تو راه نیست،
اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ
و یه گوشه بشینـه
و شما بهش بها ندی،
میـره و دیگه هم برنمیگرده
اما وقتی تحویلش بگیری، جذب
همین راه میشه!
#یا_حسین زیر علمت امن ترین جای جهان است
#شهید_سیدمجتبـی_علمدار
🌹🍃🌹🍃